شاعر : مرضیه نظامی
ای آسمانیان که زمین در شما گم است
دنیا نشسته تا که تماشایتان کند
این تیرها که قلب شمارا نشان گرفت
شاید تمام قصهی خون را بیان کند
ای غوطهور میان نفسهای کربلا
دریا شناسنامهی چشمان پاکتان
از آبشار خاطرهها سر به زیر تر
پیوند میخورید به امواج آسمان
رکعت به رکعت از دلتان نور میچکد
اینجا که بالهای ملائک شکست و بعد
در لحظههای پاک اذان غوطهور شدید
بر قلبتان نشانی از آتش نشست و بعد
ای آبهای تشنه که سیراب خون شدید
دستی به سمت نور و تبسم کشاندتان
فردا بهشت را به شما هدیه میدهد
این آخرین نماز که در خون نشاندتان