سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده

بى‏ترديد در جوامع اسلامى خانواده خود را به عنوان يك سازمان فناناپذير معرفى كرده است. به گونه‏اى كه اين سازمان كوچك در مقابل فشارهاى زندگى فوق‏العاده مقاوم و سرسخت مى‏باشد. هر انسانى در كنار پدر و مادر و ساير افراد خانواده رشد مى‏كند و بزرگ مى‏شود. او داراى يك سرى استعداد ذاتى است كه از پدر و مادر خود به ارث برده است سپس تحت تأثير عوامل مختلف محيطى تربيت مى‏شود. به بيان ديگر مجموعه ظرفيتها و توانايى‏ها به همراه تأثيرات تربيتى كسب شده از محيط،
دوشنبه، 21 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده
سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده
سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده

بى‏ترديد در جوامع اسلامى خانواده خود را به عنوان يك سازمان فناناپذير معرفى كرده است. به گونه‏اى كه اين سازمان كوچك در مقابل فشارهاى زندگى فوق‏العاده مقاوم و سرسخت مى‏باشد. هر انسانى در كنار پدر و مادر و ساير افراد خانواده رشد مى‏كند و بزرگ مى‏شود. او داراى يك سرى استعداد ذاتى است كه از پدر و مادر خود به ارث برده است سپس تحت تأثير عوامل مختلف محيطى تربيت مى‏شود. به بيان ديگر مجموعه ظرفيتها و توانايى‏ها به همراه تأثيرات تربيتى كسب شده از محيط، شخصيت هر فردى را مى‏سازد. با دقت در اين امر اين نتيجه حاصل مى‏آيد كه در شكل‏گيرى شخصيت و تربيت هر فردى، خانواده اولين و بزرگترين نقش را ايفا مى‏نمايد. اصولاً همه خانواده‏ها در هفت حوزه مشخص مسؤول مى‏باشند.
1ـ حيطه اقتصادى (كسب درآمد، دخل و خرج و ...)؛
2ـ حيطه تدبير منزل و مراقبتهاى بهداشتى (تهيه غذا، پوشاك، امنيت، ...)؛
3ـ حيطه اوقات فراغت؛
4ـ حيطه هويت شخصى (كمك به فرزندان تا احساس تعلق خاطر نمايند)؛
5ـ حيطه عاطفى (نشان دادن محبت، همراهى و ابراز عواطف)؛
6ـ حيطه اجتماعى (كمك به فرزندان تا روابط ميان گروهى و مهارتهاى اجتماعى را ياد بگيرند)؛
7ـ حيطه تحصيلى و شغلى (سرپرستى فرزندان در انجام دادن وظايف تحصيلى و كمك به آنان در انتخاب و يافتن شغل)؛
براى رسيدن به اين اهداف، هر خانواده‏اى بايد:
1ـ درآمدى داشته باشد؛
2ـ از اعضاى خود نگهدارى و مراقبت نمايد؛
3ـ به يكديگر مهر و محبت و علاقه نشان دهد؛
4ـ تلاش كند تا فرزندان اجتماعى شده و از مواهب تحصيل بهره‏مند شوند.
در اين ميان ويژگيهاى رفتارى والدين، مذهب و طرز فكر، سطح ايمان، آداب و رسوم، تعصبات، سطح انديشه و فرهنگ در تربيت فرزندان كاملاً نافذ است. نقش و نفوذ مادر در تربيت فرزندان به لحاظ وراثت و تأثيرگذارى، بى‏ترديد مهم‏تر از ديگر اعضاى خانواده مى‏باشد. مادران چه در دوران باردارى و چه در دوران شيرخوارگى طفل خود، صفات متعددى را به نوزاد منتقل مى‏نمايند. سپس كودك تا مدتها در دامان و آغوش مادر است و در كنار او و به دنبالش در خواب و حركت مى‏باشد. اين مادر است كه درس نيكى و بدى را به كودك مى‏آموزد. با اينكه در تربيت فرزند، نقش پدر بعد از مادر قرار دارد با اين وجود پدر نيز داراى تأثيرات وراثتى و محيطى در كودك مى‏باشد. از نقطه نظر وراثتى پدر منتقل‏كننده صفات و ويژگيهاى خود و اجدادش و در جنبه محيطى منتقل‏كننده خلق و خو، طرز برخوردها، آداب و اخلاق، دانش و ... مى‏باشد.
نيروى پرقدرتى كه باعث خواهد شد يك دختر يا پسر با جامعه و خانواده سازگار شود، وجود مادرى است كه از ازدواج خود راضى و شجاعت و اعتماد به نفس دارد و پدرى كه حامى خانواده است و امنيت مالى، اعتقاد به ارزشها و ... را براى خانواده خود به ارمغان مى‏آورد. البته بايد توجه داشت اگر در خانواده‏اى برادر و خواهر ارشد باشد، آنان در رفتار كوچكترها اثر خواهند گذاشت. آنان گاهى در قبال خردسالان نقش پدرى يا مادرى را ايفا مى‏نمايند كه اين امر خود سبب دوگانگى در انضباط طفل شده و در مواردى ممكن است حتى موجب سقوط و لغزش وى گردند چرا كه فرزندان بالغ و نوجوان در صورت انحراف اخلاقى خواسته‏هاى خود را در باره ديگر خواهران و برادران اعمال مى‏نمايند.
در اين ميان لازم است به خود فرد نيز اشاره‏اى داشته باشيم. هر كودكى در آغاز حياتش صرفا تحت تأثير عوامل زيستى، محيطى، دوستان و همبازى‏هايش مى‏باشد و آنچه را كه برايش در نظر گرفته‏اند و پيش‏بينى كرده‏اند، مورد رعايت و عمل و اجرا قرار مى‏دهد اما اين وضعيت هميشگى و به همان صورت اوليه باقى نمى‏ماند. در مراحلى از حيات، به ويژه از مرحله‏اى كه بچه وارد سن تميز و تشخيص مى‏شود و مى‏تواند به حسن و قبح اشيا و رفتار و افكار پى ببرد، خود در سازندگى و تربيتش دخيل مى‏شود و اين بستگى به خود وى دارد كه چقدر در اين امر كوشا و موفق بشود و به زودى خير و صلاح مى‏تواند توسط آنان در جامعه رشد يابد و يا بر عكس مفاسد و كج‏رويها از طريق آنان در اجتماع پديدار گردد و بدين گونه است كه محيط زندگى اجتماعى مى‏تواند پاك باشد يا بر عكس آلوده. مى‏تواند توأم با فضيلت باشد و يا بر عكس توأم با رذالت. تربيت پدر، مادر، خواهر و برادر و خود فرد است كه به عنوان عناصر اصلى و مربى مى‏تواند افراد و يك جامعه را به سوى فلاح و رستگارى رهنمون سازد.
منبع: مجله پیام زن




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط