آغاز ظهور: مکان ظهور
مطابق روايات شيعه و اهل سنت اولين مکاني که حضرت در آنجا ظهور مي کند بين رکن و مقام است.
سيوطي به سندش از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل کرده که فرمود: «مهدي از مدينه به سوي مکه خروج مي کند، مردم از او مي خواهند که از ميانشان خروج کند آن گاه با او بين رکن و مقام بيعت مي کنند در حالي که کراهت دارد...»(1)
شيخ طوسي به سندش از امام باقر عليه السلام نقل کرده که فرمود: «گويا قائم را در روز عاشورا، روز شنبه، ايستاده بين رکن و مقام مشاهده مي کنم...»(2)
اين اخبار به جهت کثرت و تظافر آنها قابل اثبات تاريخي است.
نعماني به سندش از جابر بن يزيد جعفي از امام باقر عليه السلام نقل کرده که در حديثي طولاني فرمود: «و قائم در آن روز در مکه است، تکيه بر بيت الحرام داده و به آن پناه مي برد. آن گاه ندا مي دهد: «يا أيها الناس!...»(3)
مجلسي به سندش از امام باقر عليه السلام نقل کرده که فرمود: «همانا او- امام زمان عليه السلام- به سوي مسجدالحرام به حرکت در مي آيد و در آنجا کنار مقام ابراهيم چهار کعت نماز مي گزارد و با تکيه بر حجرالأسود حمد خدا و ثناي او را به جاي آورده و يادي نيز از پيامبر کرده و بر او درود مي فرستد. آن گاه سخني را آغاز کرد که هرگز کسي چنين سخن نگفته است...»(4)
نعماني به سندش از امام باقر عليه السلام نقل کرده که در حديثي فرمود: «گويا بر او نظر مي کنم در حالي که بين رکن و مقام مردم با او بيعت مي کنند...»(5)
ابان بن تغلب از امام صادق عليه السلام نقل کرده که فرمود: «همانا اول کسي که با قائم عليه السلام بيعت مي کند جبرئيل است...».
طبرسي از ابي عبدالله نقل کرده که در حديثي فرمود: «... پس خداوند عزّوجلّ جبرئيل را مي فرستد تا نزد او آمده و سؤال کند، به او مي گويد: به چه چيزي دعوت مي کند؟ قائم او را از ماهيت دعوت خبر مي دهد. جبرئيل مي گويد: پس من اول کسي هستم که با تو بيعت مي کنم. آن گاه مي گويد: کف دستت را بده، و آن را بر دست خود مسح مي کند...»(6)
در اين که بيعت جبرئيل به چه معنا است، دو احتمال وجود دارد:
1- معناي رمزي: به اين معنا که مقصود از آن تأييد الهي براي حضرت است، زيرا جبرئيل بزرگ ترين نماينده ي الهي است. ولي اين معنا در صورتي صحيح است که حمل بر معناي صريح و ظاهر آن ممکن نباشد، در حالي که چنين نيست.
2- معناي رايج: به اين معنا که مقصود به بيعت همان رايج آن است که مردم با خليفه و ديگران انجام مي دهند. و فايده آن دو چيز است:
الف. توجه مردم به لزوم بيعت با حضرت.
ب. تأييد حرکت و قيام امام زمان عليه السلام.
اربلي در «کشف الغمه» از امام صادق عليه السلام نقل کرده که فرمود: «جبرئيل نزد رسول خدا صلي الله عليه و آله به جهت عيادت آمد و عرض کرد: سلام بر تو اي محمد! اين آخرين روزي است که به سوي دنيا فرود مي آيم».(7)
و نيز از امام باقر عليه السلام نقل کرد که فرمود: «هنگامي که وفات رسول خدا صلي الله عليه و آله نزديک شد... در آن هنگام جبرئيل گفت: اي محمد! اين آخرين نزول من به دنيا بود...»(8)
اين دو روايت با آنچه گفته شده منافاتي ندارد زيرا؛
اولاً: همه ي اين روايات مقيد به قيدي است و آن اين که تا مادامي که مصلحتي در بين نباشد.
ثانياً: مقصود جبرئيل آن بود که به جهت نزول وحي ديگر بعد از وفات پيامبر نازل نمي شود، زيرا شريعت با رحلت ايشان کامل خواهد شد.
ثالثاً: بر فرض تعارض، روايات نزول حضرت جبرئيل و بيعت با امام زمان عليه السلام از حيث تعداد بيشتر بوده و از حيث سندت صحيح تر است.
ابوبصير از امام صادق عليه السلام نقل کرده که فرمود: «خداوند عزّوجلّ او را در يک شب اصلاح خواهد نمود.»
و نيز از امام حسين عليه السلام نقل است که فرمود: «قائم ما اهل بيت [کسي است که] خداوند متعال امر او را در يک شب اصلاح و آماده خواهد نمود».
ابن ماجه از امام علي عليه السلام نقل کرده که رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «مهدي از ما اهل بيت است که خداوند (امر) او را در يک شب اصلاح و آماده خواهد نمود».(9)
مقصود به اصلاح امر حضرت در يک شب آن است که مقدمات نصر و پيروزي را در اسرع وقت، و در يک شب فراهم کرده و او را مأمور به ظهور خواهد نمود. و اولين اقدامي که براي او خواهند نمود اجتماع اصحاب خاص آن حضرت است.
ولي چيزي که باقي مي ماند اين که چگونه امر حضرت در يک شب اصلاح و آماده مي شود در حالي که مطابق روايات، گروهي همانند جيش سفياني و دجال و ديگران به مبارزه با او خواهند پرداخت.
پاسخ اولاً: ممکن است مقصود از ؟«يک شب» که در روايات آمده کنايه از سرعت اصلاح امر امام زمان عليه السلام باشد.
ثانياً: ممکن است مقصود از اصلاح امر حضرت عليه السلام پيروزي در يک شب باشد.
ثالثاً: ممکن است مقصود از اصلاح امر حضرت، تنها مقدمه سازي براي اعلان ظهور باشد، گرچه پيروزي نهايي به طول انجامد.
رابعاً: از آنجا که معارضه با مخالفان به سرعت و با اعجاز انجام مي گيرد، لذا تعبير به يک شب شده است.
1- در روايات به ياران ديگري در حدود ده هزار نفر نيز اشاره شده که بدون تحقق آنها حضرت مهدي عليه السلام ظهور نخواهد کرد.
2- غلبه ي حضرت بر جهان ممکن است از طريق اعجاز باشد، زيرا خداوند متعال ضمانت کرده تا گروه اندک را در صورت استقامت بر گروه زياد پيروز گرداند.(10)
3- از طريق علل و اسباب عادي و ظاهري نيز حصول چنين فتح و پيروزي امري دور از انتظار نخواهد بود، زيرا حضرت در موقعي ظهور خواهند کرد که اوضاع و احوال اجتماعي، اخلاقي و سياسي کاملاً مساعد باشد. در آن موقع همه ي ملل به جهت سرخوردگي از نظام هاي مختلف و قتل و غارت ها به تنگ آمده اند، و لذا در انتظار چنين حکومتي به سر مي برند، و مردم به مجرّد شنيدن خبر ظهور به آن حضرت و حکومتش روي خوش نشان مي دهند، و ايشان تنها با گروه خاصي درگير خواهند شد.
4- از آنجا که جهان به مانند دهکده اي کوچک درآمده و هرچه از عمر آن بگذرد اين ارتباط تنگ تر خواهد شد، لذا با به دست گرفتن نقطه هاي کليدي و با استعانت از خداوند
متعال، حکومت جهاني حضرت تحقق خواهد يافت.
سيوطي به سندش از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل کرده که فرمود: «مهدي از مدينه به سوي مکه خروج مي کند، مردم از او مي خواهند که از ميانشان خروج کند آن گاه با او بين رکن و مقام بيعت مي کنند در حالي که کراهت دارد...»(1)
شيخ طوسي به سندش از امام باقر عليه السلام نقل کرده که فرمود: «گويا قائم را در روز عاشورا، روز شنبه، ايستاده بين رکن و مقام مشاهده مي کنم...»(2)
اين اخبار به جهت کثرت و تظافر آنها قابل اثبات تاريخي است.
اولين عمل هنگام ظهور
نعماني به سندش از جابر بن يزيد جعفي از امام باقر عليه السلام نقل کرده که در حديثي طولاني فرمود: «و قائم در آن روز در مکه است، تکيه بر بيت الحرام داده و به آن پناه مي برد. آن گاه ندا مي دهد: «يا أيها الناس!...»(3)
مجلسي به سندش از امام باقر عليه السلام نقل کرده که فرمود: «همانا او- امام زمان عليه السلام- به سوي مسجدالحرام به حرکت در مي آيد و در آنجا کنار مقام ابراهيم چهار کعت نماز مي گزارد و با تکيه بر حجرالأسود حمد خدا و ثناي او را به جاي آورده و يادي نيز از پيامبر کرده و بر او درود مي فرستد. آن گاه سخني را آغاز کرد که هرگز کسي چنين سخن نگفته است...»(4)
نعماني به سندش از امام باقر عليه السلام نقل کرده که در حديثي فرمود: «گويا بر او نظر مي کنم در حالي که بين رکن و مقام مردم با او بيعت مي کنند...»(5)
اولين بيعت کننده
ابان بن تغلب از امام صادق عليه السلام نقل کرده که فرمود: «همانا اول کسي که با قائم عليه السلام بيعت مي کند جبرئيل است...».
طبرسي از ابي عبدالله نقل کرده که در حديثي فرمود: «... پس خداوند عزّوجلّ جبرئيل را مي فرستد تا نزد او آمده و سؤال کند، به او مي گويد: به چه چيزي دعوت مي کند؟ قائم او را از ماهيت دعوت خبر مي دهد. جبرئيل مي گويد: پس من اول کسي هستم که با تو بيعت مي کنم. آن گاه مي گويد: کف دستت را بده، و آن را بر دست خود مسح مي کند...»(6)
در اين که بيعت جبرئيل به چه معنا است، دو احتمال وجود دارد:
1- معناي رمزي: به اين معنا که مقصود از آن تأييد الهي براي حضرت است، زيرا جبرئيل بزرگ ترين نماينده ي الهي است. ولي اين معنا در صورتي صحيح است که حمل بر معناي صريح و ظاهر آن ممکن نباشد، در حالي که چنين نيست.
2- معناي رايج: به اين معنا که مقصود به بيعت همان رايج آن است که مردم با خليفه و ديگران انجام مي دهند. و فايده آن دو چيز است:
الف. توجه مردم به لزوم بيعت با حضرت.
ب. تأييد حرکت و قيام امام زمان عليه السلام.
اربلي در «کشف الغمه» از امام صادق عليه السلام نقل کرده که فرمود: «جبرئيل نزد رسول خدا صلي الله عليه و آله به جهت عيادت آمد و عرض کرد: سلام بر تو اي محمد! اين آخرين روزي است که به سوي دنيا فرود مي آيم».(7)
و نيز از امام باقر عليه السلام نقل کرد که فرمود: «هنگامي که وفات رسول خدا صلي الله عليه و آله نزديک شد... در آن هنگام جبرئيل گفت: اي محمد! اين آخرين نزول من به دنيا بود...»(8)
اين دو روايت با آنچه گفته شده منافاتي ندارد زيرا؛
اولاً: همه ي اين روايات مقيد به قيدي است و آن اين که تا مادامي که مصلحتي در بين نباشد.
ثانياً: مقصود جبرئيل آن بود که به جهت نزول وحي ديگر بعد از وفات پيامبر نازل نمي شود، زيرا شريعت با رحلت ايشان کامل خواهد شد.
ثالثاً: بر فرض تعارض، روايات نزول حضرت جبرئيل و بيعت با امام زمان عليه السلام از حيث تعداد بيشتر بوده و از حيث سندت صحيح تر است.
مقصود از اصلاح امر حضرت مهدي عليه السلام در يک شب:
ابوبصير از امام صادق عليه السلام نقل کرده که فرمود: «خداوند عزّوجلّ او را در يک شب اصلاح خواهد نمود.»
و نيز از امام حسين عليه السلام نقل است که فرمود: «قائم ما اهل بيت [کسي است که] خداوند متعال امر او را در يک شب اصلاح و آماده خواهد نمود».
ابن ماجه از امام علي عليه السلام نقل کرده که رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «مهدي از ما اهل بيت است که خداوند (امر) او را در يک شب اصلاح و آماده خواهد نمود».(9)
مقصود به اصلاح امر حضرت در يک شب آن است که مقدمات نصر و پيروزي را در اسرع وقت، و در يک شب فراهم کرده و او را مأمور به ظهور خواهد نمود. و اولين اقدامي که براي او خواهند نمود اجتماع اصحاب خاص آن حضرت است.
ولي چيزي که باقي مي ماند اين که چگونه امر حضرت در يک شب اصلاح و آماده مي شود در حالي که مطابق روايات، گروهي همانند جيش سفياني و دجال و ديگران به مبارزه با او خواهند پرداخت.
پاسخ اولاً: ممکن است مقصود از ؟«يک شب» که در روايات آمده کنايه از سرعت اصلاح امر امام زمان عليه السلام باشد.
ثانياً: ممکن است مقصود از اصلاح امر حضرت عليه السلام پيروزي در يک شب باشد.
ثالثاً: ممکن است مقصود از اصلاح امر حضرت، تنها مقدمه سازي براي اعلان ظهور باشد، گرچه پيروزي نهايي به طول انجامد.
رابعاً: از آنجا که معارضه با مخالفان به سرعت و با اعجاز انجام مي گيرد، لذا تعبير به يک شب شده است.
غلبه بر جهان با ياران اندک
1- در روايات به ياران ديگري در حدود ده هزار نفر نيز اشاره شده که بدون تحقق آنها حضرت مهدي عليه السلام ظهور نخواهد کرد.
2- غلبه ي حضرت بر جهان ممکن است از طريق اعجاز باشد، زيرا خداوند متعال ضمانت کرده تا گروه اندک را در صورت استقامت بر گروه زياد پيروز گرداند.(10)
3- از طريق علل و اسباب عادي و ظاهري نيز حصول چنين فتح و پيروزي امري دور از انتظار نخواهد بود، زيرا حضرت در موقعي ظهور خواهند کرد که اوضاع و احوال اجتماعي، اخلاقي و سياسي کاملاً مساعد باشد. در آن موقع همه ي ملل به جهت سرخوردگي از نظام هاي مختلف و قتل و غارت ها به تنگ آمده اند، و لذا در انتظار چنين حکومتي به سر مي برند، و مردم به مجرّد شنيدن خبر ظهور به آن حضرت و حکومتش روي خوش نشان مي دهند، و ايشان تنها با گروه خاصي درگير خواهند شد.
4- از آنجا که جهان به مانند دهکده اي کوچک درآمده و هرچه از عمر آن بگذرد اين ارتباط تنگ تر خواهد شد، لذا با به دست گرفتن نقطه هاي کليدي و با استعانت از خداوند
متعال، حکومت جهاني حضرت تحقق خواهد يافت.
پی نوشت :
1- الحاوي للفتاوي، ج2، ص152.
2- همان، ص102.
3- الغيبه، نعماني، ص150.
4- بحارالانوار، ج13، ص180.
5- الغيبه، نعماني، ص139.
6- احتجاج، ص431.
7- کشف الغمه، ج1، ص18و 19.
8- همان.
9- سنن ابي ماجه، ج2، ص1376.
10- سوره ي بقره، آيه ي 249.