نویسنده: فرجالله میرعرب
فلسفهی اعطای معجزه، اثبات حقانیت ادعای نبوت و ناتوان کردن خصم در تحدی است. امام صادق (علیهالسلام) همین معنا را در پاسخ به ابوبصیر، که از علت اعطای معجزه به انبیا و رسولانش (علیهمالسلام) پرسید، بیان فرمودند؛ «لیکون دلیلا علی صدق من أتی به و المعجزة علامة لله لا یعطیها إلا أنبیاء و رسله و حججه لیعرف به صدق الصادق من کذب الکاذب»: (1) برای اینکه دلیل صدق و راستی آورندهی آن باشد و معجزه علامتی الهی است که جز به انبیا و رسولان و حجتهای خدا داده نمیشود [و] برای آن است که راستی و صدق [ادعای] راستگو از دروغ [بودن دعای] دروغگو بازشناخته شود.
این ویژگی معجزه، ذیل روایتی از امام رضا (علیهالسلام) که در آن ابن سکیت از امام دربارهی علت تفاوت معجزههای پیامبران پرسیده، نیز آمده است: «و إن الله تبارک و تعالی بعث محمدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فی وقت کان الأغلب علی أهل عصره الخطب و الکلام - و أظنه قال و الشعر - فأتاهم من کتاب الله عز و جل و مواعظه و أحکامه ما أبطل به قولهم و أثبت الحجة علیهم»: (2) و خدای تبارک و تعالی محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را در زمانی که خطابه و کلام (و به گمان راوی، شعر) نماد غالب آن بود، برانگیخت و [متناسب با این اوضاع] او کتاب خدای عز وجل و مواعظ و احکام آن را آورد که با آن، اقوال آنها را ابطال و حجت بودن [و حقانیت] خود را اثبات کرد.
امام صادق (علیهالسلام) نیز در پاسخ به جمعی از یهودیان که پرسیدند کدام معجزه دلیل بر نبوت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است، فرمودند: «کتابه المهیمن الباهر لعقول الناظرین»: (3) قرآن او که حاکم و دارای برتری مطلق و درمانده کنندهی عقول اهل نظر است. «درمانده کردن عقول» تعبیر دیگری از معجزه است که با توجه به پرسش یهودیان، فلسفهی آن نیز معلوم میشود.
پینوشتها:
1. محمد باقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 11، ص 71، ح 2.
2. محمد کلینی؛ الکافی؛ ج 1، ص 24-25، ح 20.
3. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 10، ص 244.
میرعرب، فرج الله؛ (1394)، علوم قرآن در احادیث اهل بیت (ع)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول