«جنگ و صلح در عصر انتظار از دیدگاه قرآن کریم»
نويسنده:نفیسه فقیهی مقدس
بر اساس تعالیم آسمانی آرمان والای انبیاء و رهبران دین ، برقراری جامعه ای سالم و عاری از مفاسد اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و در تعبیر قرآن کریم «حیات طیبه» است.
این نوشتار با محور قرار دادن مبادی تفکر قرآنی که در همه اعصار و قرون ساری و جاری است و رهنمودهای آن طریقه دار و راهنمای افراد و جوامع در هر زمان میباشد. به تبیین «جنگ و صلح در عصر انتظار» می پردازد چرا که تعالیم روحبخش قرآن پیرامون مسائل فردی و اجتماعی مسلمانان از جمله نحوه تعامل مؤمنان با یکدیگر و نیز ارتباط برون دینی اختصاص به عصر ائمه معصومین (علیهم السلام) نداشته و دوران غیبت و انتظار حضرت و نیز دوران حاکمیت جهانی حضرت ولی عصر را مشتمل می باشد، چنان چه بنابر روایات ، حضرت در زمان ظهور اجراکننده فرامین قرآنی در مجتمع انسانی می باشند .
نوشتار حاضر اهداف زیر را دنبال می کند:
۱- ترسیم نگرش قران کریم به نحوه تعامل اجتماعی و بهبود روابط درون و برون مذهبی مسلمانان .
۲-پاسخگویی به هجمه ها وشبهاتی که اسلام را آئین خشونت و شمشیر معرفی می کند .
۳-گسترش فرهنگ سالم وصلح دینی که بتواند پیش درآمد صلح بین المللی قرار گیرد .
۴-تبیین سستی استدلال کسانی که عصرانتظار را دوران رخوت وسستی وتساهل می دانندبااستناد به مبانی جامع وفرازمانی قران کریم .
در مصباح المنیر ذیل ماده صلح چنین آمده است:
«الصلاح» ضد فساد می باشد و در قرآن گاهی در برابر فساد و گاهی در برابر سیئه استعمال شده است ، خداوند می فرماید: « خلطوا عملاً صالحا و آخر سیئاً » و در آیه ۱۰۲ سوره توبه می فرماید: «و لا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها» ، و صلح به ازاله و رفع نفرت بین مردم اطلاق می شود، قرآن کریم می فرماید: «فاصلحوا بینهما» (النساء ۱۲۹) و نیز می فرماید: «فاصلحوا بین اخویکم» [حجرات / ۱۰] خداوند گاهی انسان را با صالح کردن اخلاق اصلاح می کند و گاهی با رفع فساد از وجود وی . التحقیق فی کلمات القرآن نیز صلح را خلاف فساد معنی کرده و می گوید: اصلاح با تحقق افساد منتفی میشود همچنانکه افساد به وجود اصلاح از بین می رود و صلاح و فساد نقیض یکدیگرند .
در اصطلاح« صلح » اساساً در روابط بین الملل به کار می رود و در موارد زیر اطلاق میشود:
الف) پایان مخاصمات مشخص
ب) فقدان مخاصمات
ج) دوستی و مودت فعال
د) نهادهای معینی که توانسته اند روابط بین دو یا چند کشور یا کشورها را به طور اعم به نحو موفقیت آمیز تحت نظم درآورند .
سنت آگوستین بین تعریف دوم و سوم و چهارم صلح فرق گذاشت و اظهار داشت که صلح راستین صرفاً فقدان مخاصمات فعال نیست بلکه وجود آرامش در نظام است. در سالیان اخیر این تمایز با وضع اصطلاحات ذیل مورد قبول واقع شده است:
«همزیستی مسالمت آمیز»، که در اکثر موارد دال بر خصومت پنهان است و«همکاری مسالمت آمیز» که به تلویح دلالت دارد بر مساعی مجدانه برای تحقق بخشیدن به هدف های مشترک و حل و فصل مناقشات مشابه به وجهی عادلانه .
الف) به طور مجازی برای اطلاق هر گونه ستیز، مثلاً «جنگ الفاظ»، «جنگ علم و دین»، «جنگ صنایع»، «جنگ میان زن و مرد»، «جنگ علیه بیماری». در موارد زیر نیز به وجهی نه چندان استعاری به کار می رود .
ب) مخاصمات بین جناح های مختلف در داخل یک کشور (جنگ داخلی)
پ) خصوصیت مرگبار بین هر گونه نظام های کنش که سخت مشابه با یکدیگر باشند مانند قبائل ابتدایی، افراد یا حتی حیوانات.
ت) مخاصمات بین المللی که پای نیروهای مسلح در آن به میان کشیده نشود مانند «جنگ اقتصادی»، «جنگ روانی»، «جنگ مسلکی [ایدئولوژیک]» و «جنگ سرد .
از این رو خداوند هدایت مردم ، دعوت به توحید ، تعلیم و تزکیه ، تقوای الهی و ایجاد قسط و عدل را محور برنامه ها و اهداف پیامبران و اولیاء دین و راهنمایان بشر برشمرده است .
در حالی که رسل پیشین وحدانیت الهی را در اقوام مخصوصی تبلیغ می کردند و رسالت انبیاء گذشته جمیع اقوام و ملل را در بر نمی گرفت چنان چه قرآن کریم می فرماید:
« انا ارسلنا نوحاً الی قومه ان أنذر قومک» و « ان یونس لمن المرسلین ارسلناه الی مائه الف او یزیدون … » اسلام در یک دعوت فراگیر و عمومی همه اقوام و ملل و پیروان ادیان را به دین خاتم دعوت می نماید:
«قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعاً الذی له ملک السموات و الارض لا اله الا هو یحیی و یمیت فامنوا بالله و رسوله النبی الامی الذی یؤمن بالله و کلماته و اتبعوه لعلکم تهتدون » .
و قرآن شریف اسلام را آن گونه معرفی می کند که از مرزهای حاکمیت منطقه ای و قومی عبور کرده و گستره سیطره خود را در پهنه گیتی اعمال خواهد نمود: « هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله»…
با توجه به عمومیت دعوت نبی مکرم اسلام و به لحاظ این که دین خاتم داعیه دار گسترش هیمنه و سلطه جهانی و حاکمیت عمومی و فراگیر قسط و عدل می باشد این سؤال مطرح می گردد که قرآن چه راه کارها و رفتارهایی را برای ابلاغ و رساندن پیام الهی به بشر ارائه می نماید؟ سیره پیامبر(صلی الله علیه واله) به عنوان آیینه تمام نمای آیات الهی و اولین راهبر و اسوه دین چه می باشد؟
درپاسخ باید گفت که فرهنگ اسلامی بر اساس گفتگو و مناظره استوار شده و این از شاخصه های اندیشه اسلامی است که انسان را به خردورزی و تعقل فراخوانده و تلاش می کند تا با استقبال از هرگونه انتقاد و شبهه، بیداری را رشد داده و جهانی متکی بر عبودیت خداوند یگانه ترویج نماید.
همچنین ابزار درونی و بیرونی معرفت و شناخت رادراختیارانسان قرارداده تا هر کس در بستر امن فکری و روانی، مسیر دینی و اعتقادی خویش را رقم بزند . امری که خداوند پیامبر(صلی الله علیه واله) را به خاطر آن مبعوث نمود، تذکیر و یادآوری فطرت فراموش شده انسان و هدایت وی به سوی کمال و سعادت بود نه این که با قدرت و قهر، اعتقادی را بر قلب انسان ها تحمیل نماید، چرا که اکراه و اجبار راه تحصیل ایمان نیست . به عبارت دیگر امر ایمان بر اساس حریت و اختیار انسان مبتنی است و هرگونه قسر و جبری برای گسترش باور دینی پذیرفته نمی شود.
قرآن پیامبر (صلی الله علیه واله) خویش را پیغام آور صلح و رحمت برای جهانیان معرفی می نماید . و مبنای ترویج و تبلیغ آیین خود را بر محور حکمت و موعظه حسنه بنا نهاده است .
دعوت مسالمت آمیز از اولویت های اساسی استراتژی دعوت پیامبر محسوب می شود و این رویکرد تا آخر حیات مبارک ایشان ادامه داشت، رسول مکرم در دعوت خود استفاده شایانی از نقاط مشترک افراد جامعه می نمود ایشان در مواجهه با کنار مدینه از عنصر مشترکی به نام «جامعه مدینه» استفاده نمود که شامل همه ساکنان مدینه می شد، در نامه نگاری به سران کشورهای غیرمسلمان نیز بر نقاط مشترک تأکید می ورزید .
حدود ۱۸۵ نامه به عنوان دعوت یا پیمان در متون تاریخی و حدیثی ثبت شده که در همه آن ها روش پیامبر بر برهان و حکمت و منطق استوار بوده است .
نصایح، اندرزها و نرمش هایی که پیامبر در متون این رساله ها و هنگام انعقاد پیمان ، اعمال نموده اند، به علاوه تأکید مکرر ایشان به رعایت این امر توسط فرستادگان خود ، گواه زنده بر ضد دیدگاه برخی خاورشناسان است که چهره اسلام را خشن ارائه داده و پیشرفت آن را ناشی از قوه شمشیر می دانند.
به همین سبب آرامش و امنیت نخستین و مهمترین شرط یک زندگی ایده آل و یکی از بهترین نعمت هااست . و به همین جهت سخت ترین مجازات ها برای کسانی که امنیت جامعه را به مخاطره می افکنند در نظر گرفته شده ، خداوند متعال سلب امنیت را عقاب عاصیان دانسته و جامعه بشری را به حاکمیت جهانی و صلح و امنیت فراگیر بشارت می دهد ، چرا که در باور دینی انسان ها از یک اصل و نسل واحدند و اختلاف نژاد و موطن و اقوام تنها ملاک تمایز انسان و نه معیار تفرقه و دشمنی و ناامنی است، از سوی دیگر انسان ها مقام و رسالت والای خلافت الهی بر زمین را عهده دارند و حفظ کرامت ذاتی انسان ، احترام به حقوق و حیات و شرف انسانیت و امنیت را به دنبال دارد. بر این مبنا قرآن کریم در یک فراخوان عمومی پیروان خویش را به رعایت آرامش و سلامت فراخوانده و هر اقدامی که صلح و سلامت را بر هم زند پیروی از گام های شیطان دانسته است:
«یا ایها الذین امنوا ادخلوا فی السلم کافه و لا تتبعوا خطوات الشیطان »
از مفهوم آیه شریفه چنین استفاد می شود که صلح و آرامش تنها در پرتو ایمان امکان پذیر است و به اتکاء قوانین مادی جنگ ، ناامنی و اضطراب برچیده نخواهد شد ، زیرا عالم ماده همواره سرچشمه کشمکشها و تصادمها است و اگر نیروی معنوی ایمان آدمی را کنترل نکند صلح غیر ممکن است .
و تعبیر «کافه» ناظر بر این است که استثنایی در قانون صلح نیست و جنگ برخلاف تعلیمات اسلام و قرآن بوده و جز به شکل تحمیلی تصور نمی شود .
هر چند رویکرد بنیادگرایانه چنین تصوری را در غرب ایجاد کرده که مفهوم اسلامی یک اندیشه ایستا و تحول ناپذیر است و طبعاً با هر گونه نوآوری انسانی و تعامل و مفاهمه با دیگران ضدیت دارد، اسلام روشنگر تأکید می نماید که می خواهد در سایه صلح و امنیت یک رهیافت جهان شمول برای انسانیت ارائه نماید، چرا که الزامات فردی و اجتماعی غایت مراد در اندیشه اسلامی نهفته است که میل به وحدت و یگانگی را به دنبال دارد و این امر در توجه به سوی وحدانیت خدای متعال و حاکمیت دین حق متجلی می شود، پیروان مکتب قرآن بر این امر ملزمند که اتحادی بر مبنای کرامت انسانی بنا کنند و این فرآیند وحدت آفرینِ غایت مدار که دربردارنده کرامت و فضیلت انسانی است می تواند پیش درآمد صلح عمومی و اصلاح جوامع قرار گیرد.
برای تحقق این مهم قرآن کریم در قدم اول بر سه محور کلی فکر صالح ، قول صالح و عمل صالح تأکید می کند. مؤمنین را از سوءظن نسبت به یکدیگر برحذر داشته و آنها را به نیکو سخن گفتن و دعوت به سلم و صفا فراخوانده و کردار شایسته را مبنای ارتباط بین افراد قرار می دهد، همچنین پروردگار متعال تفاوت واختلاف در نظام آفرینش را عامل افزایش شناخت ومعرفت بشر معرفی کرده وبرتری های مادی را “زینت دنیا “می داند که تنها درصورتی که به زیور تقوا که محور تعالی واساس تکامل فردی واجتماعی است آراسته شود ارزشمند است.
و عواملی نظیر برتری طلبی و فخر فروشی و.. که ثبات وآرامش جامعه بشری را براساس مزیتها وموقعیتهای فردی واجتماعی برهم میریزد را مذمت می نماید تا با سالم سازی و پاک سازی جامعه ایمانی، از هر گونه تشتت و فتنه زیرساخت های صلح عمومی و اصلاح فرا دینی فراهم گردد، از سوی دیگر مؤمنان را برادر یکدیگر معرفی می کند و نعمت برادری و اخوت را به یاد آنان می آورد و نیز با تأکید بر مؤلفه های اخلاقی نظیر مودت و دوستی ، الفت ، رحمت و رأفت ، عفو و صفح ، احترام به دیگر ادیان به ارائه راهکارهای رفتاری و زیربنایی در راه بسط سلامت و صلح می پردازد.
بر مبنای آموزه های قرآنی، رفع اختلاف بین مسلمانان و برقراری صلح به عنوان نشان ایمان و در ردیف اطاعت از خدا و رسول ذکر شده و امیرمؤمنان علی علیه السلام به نقل از پیامبر(صلی الله علیه واله)، اصلاح ذات البین را بالاتر از یک سال نماز و روزه ذکر کرده و اصلاح بین مردم را از کمال سعادت میداند . برخی دیگر از راه کارهای صلح گستری قرآن عبارتست از:
الف) مودت و مواصله
در برخورد برون سازمانی مجتمع دینی نیز اساس ارتباط بر محور علاقه مودت و مواصله است و سلامت ، امنیت، صلح اصل مسلم ارتباط انسانی بین افراد و جماعات و دول می باشد بر این اساس احسان و نیکی به غیرمسلمانان نیز از اصول پذیرفته شده اسلام است ، خداوند کریم می فرماید:
«لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخر جوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین »
آیه شریفه ای بر این امر اشعار دارد که خداوند متعال بر عمومیت نیکوکاری و مودت و گسترش دوستی و صلح تأکید دارد و از این میان کسانی که با مسلمانان در جنگ و ستیزند و نیز کسانی که مسمانان را از شهر و کاشانه ی خود بیرون رانده اند را استثنا نموده است چرا که دوستی با آنان فایده ای ندارد و اگر بر مسلمانان دست یابند با دست و زبان خود به آزار و اذیت می پردازند .
ب) التزام به پیمان های سیاسی
قرآن کریم در یک دعوت عمومی مؤمنان را به وفای به عهد و پیمان فراخوانده ،التزام به پیمان را به عنوان تکلیف و مسئولیت معرفی می کند . از نظر اسلام تعهد به پیمان و وفای به عهد یک سیاست استراتژیک و بلندمدت است که تحت هیچ شرایطی مجوزی برای نقض آن وجود ندارد. در سیره عملی رهبران معصوم (علیهم السلام) به خصوص پیامبراسلام (صلی الله علیه واله) نیز این اصل در چهارچوب کلی رفتار خارجی دولت اسلامی با غیرمسلمانان قرار می گیرد و احادیثی که از نبی اکرم پیرامون این امر نقل شده بر لزوم پای بندی به پیمان ها و حرمت نقض عهد تأکید دارد .
بر همین مبنا جامعه اسلامی در عصر انتظار نیز موظف است به کلیه معاهدات و پیمان های سیاسی منعقد شده با دیگر جوامع پای بند باشد و برای توسعه همزیستی مسالمت آمیز تلاش نماید.
ج) تألیف قلوب و جذب کفار
اصل تألیف قلوب یکی از اصول بسیار مهم در اسلام است و در آیه ۶۰ سوره مبارکه توبه مطرح شده است «انما الصدقات للفقراء و المساکین و العاملین علیها و المؤلفه قلوبهم و فی الرقاب و الغارمین فی سبیل الله و ابن السبیل فریضه من الله و الله علیم حکیم»
“مؤلفه” اسم مفعول از باب تفعیل و از”الفت “به معنای جمع کردن بعد از تفرق و انضمام بعض شیء به آن است . «تألیف قلوب»، یعنی نزدیک کردن قلوب با مودت و احسان و “مؤلفه قلوبهم” بر کسانی اطلاق می شود که به وسیله مودت و احسان مالی قلوب آنان به اسلام جلب گردد.
آیه شریفه مفهوم وسیعی دارد و تمام کسانی را که با تشویق مالی به نفع اسلام و مسلمین جذب محبت می شوند را دربر می گیرد . هر چند برخی این حکم را منحصر به زمان پیامبر(صلی الله علیه واله) و یا زمان حضور ائمه (ع) دانسته و استدلال کرده اند که تنها در آن زمان بود که اسلام به تألیف قلوب نیاز داشت و چون اهداف اسلام از تشریع این حکم محقق گردید در عصر انتظار نیازی به این امر نیست ولی با دقت بر عمومیت آیه شریفه و روایات معصومین و نظرات مفسران شیعه و سنی بدست می آید که تألیف قلوب منحصر به زمان خاصی نیست و ملاک این حکم در هر زمان و مکانی خواهد آمد .
اما طبیعی است که دامنه فساد همیشه به یک اندازه نیست و حوزه عمل مفسدان تنها به حوزه فردی آنان محدود نمی شود و مفاسد کلان و مفسدان بزرگ با کاربرد روش های مسالمت آمیز اصلاح نخواهند شد نظیر گروه هایی که با کفر و انکار خود به مقابله با دعوت حق طلبانه انبیاء برخاسته و با شیوه های گوناگون مانع نفوذ و گسترش دین حق می شوند، گاه با صرف مال ، شایعه پراکنی ، تهدید و ارعاب و هدم شعائر دینی به رویا رویی با حق و حقیقت برمی خیزند،زمانی باارتکاب علنی محرمات وتظاهر به منهیات،اجتماع بشری را فاسد و زحمات حکومت حقه حاکم بر اجتماع را بی اثر و خنثی می سازند و از سنت حق که منطبق با نظام خلقت است سرپیچی می کنند . و گاهی با از بین بردن امنیت اجتماعی و تهدید به زور و اسلحه به جان و مال مردم تجاوز می کنند و به محاربه با خدا و رسول وی بر می خیزند .
قانون عدالت گستر الهی این هجمه ها را بی پاسخ نگذاشته و به قیام و برخورد قاطعانه امر می نماید،در واقع آیات جهاد گویای این است که نقش جنگ، کنارزدن ابرهای تیره و تار ازفطرت سلیم انسانی وزدودن تشنج از جو تعلیم وتربیت است تا باحذف عوامل مخرب که مسیر جامعه انسانی رادچار اخلال می کنند،جامعه را به حیات طیبه برساند.
و نیز آیه ۲۴ سوره مبارکه مائده، دعوت حضرت موسی (علیه السلام) جهت مبارزه با قوم عمالقه را بیان می دارد .
مواردی نیز از جنگ و مبارزه با مخالفین در عهدین ذکر شده که به اجمال اشاره می شود:
در تورات چنین آمده است : هنگامی که به شهری پیش می روی تا با آن جنگ نمایی، به آن ندای صلح برسان، اگر جواب صلح آمیز به تو بدهند و دروازه را به رویت بگشایند لازم است تمامی قومی که در آن یافت می شوند به ادای جزیه تو را بنده شوند، اگر با تو صلح نکرده و جنگ نمایند آنان را محاصره نمای چون خداوند آن را به دستت بسپارد تمامی ذکوراتش را بکش و نیز ساکنان شهر را به دم شمشیر بکش و اموالشان را جمع نمای ، «همگی ایشان را هلاک ساز و ترحم منما » ، «چون برای مقابله بیرون روی دشمن را زیاد بینی نترس » .
و در انجیل متی آمده است: گمان مبرید که آمده ام تا سلامتی بر زمین بگذارم، نیامده ام تا سلامتی بگذارم، بلکه شمشیر را .
البته جواز جنگ در اسلام بر پایه منطق و عقلانیت حاکی از فطرت سلیم انسانی استوار است، توجه به مبانی تفکر نظامی که بر محور «سبیل الله» مقید شده و دقت در اصول نظامی آن مبنی بر عدم تجاوز و تعدی در جنگ ، عدم مبارزه با پناهندگان پرهیز از خیانت ، اهانت، هتک اعراض، تدمیر ، و قتل ضعفا ، پذیرش سلم و صلح در صورتی که دشمن دست از تجاوز و تعدی بردارد، مدارا و رفق با اسرای جنگی و … نشان می دهد جنگ در دین اسلام کاملاً با مفهوم جنگی که امروز در دنیا به منظور استیلا بر ملت ها، انتقام جویی، جاه طلبی، توسع و سیطره، استعمار و استثمار صورت می گیرد متفاوت است.
این جهادی است که اماکن و ایام مقدس را مقدس شمرده جنگ در محیط و زمان های امن و صلح را ممنوع می داند. و جهادی است که بنابه آیه شریفه «یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسوله اذا دعاکم لما یحیکم » ، زنده کننده مؤمنین می باشد. مرحوم علامه طباطبائی، ذیل آیه شریفه می فرماید:
و معنای این امر آن است که قتال در راه خدا تحت هر عنوان که باشد در حقیقت دفاع از حق انسانیت است و آن حق عبارت است از حقی که در حیات خود دارد. پس شرک به خدای سبحان، هلاک انسانیت و مرگ فطرت و خاموش شدن چراغ درون دلهاست و قتال که همان دفاع از حق انسانیت است این حیات را برمی گرداند و بعد از مردن آن حق دوباره زنده اش می سازد .
برخی برای زیر سؤال بردن «جنگ در اسلام» شبهه ای بر این مضمون مطرح نموده اند: با توجه به این که احکام الهی فطری و مطابق فطرت است چگونه جهاد که رنج و خونریزی و قتل و آسیب را به دنبال دارد و در طبع انسان ناخوشایند می باشد به عنوان یکی از احکام اساسی و ارکان شریعت است؟
پاسخ این مطلب را می توان در آیه شریف « کتب علیکم القتال و هو کره لکم و عسی ان تکرهوا شیأً و هو خیرلکم» یافت ؛ توضیح مطلب آن که مسائل و امور فطری زمانی که با معرفت و شناخت توأم گردد مطابق طبع و فطرت انسان است، زمانی انسان به طور فطری خواهان نفع و گریزان از ضرر و زیان است که نسبت به مصادیق نفع و ضرر شناخت و بینش داشته باشد.
جهاد نیز هر چند در ظاهر چیزی جز ضرب و جرج و مصیبت نیست، اما با تأمل و ژرف نگری در می یابیم که زنده کننده شرف و عظمت و افتخار و حریت انسان است و ورای چهره ظاهری، سلامت و امنیت را به دنبال دارد .
ارجاع بشر به اصل عبودیت و پاک سازی زمین از مظاهر شرک از مهمترین اهداف جنگ در اسلام است. آموزه های دین در پی آن است که با خالق محوری و حق گستری حاکمیت دین در جهان اقامه گردد و ضلالت و کفر و طاغوت از پهنه گیتی محو گردد، این رسالت از زمان انبیاء الهی شروع شده و به رهبری پیامبری خاتم کامل گردیدو در طول تاریخ با قیامها و نهضت های متعدد اسلام گرایان استمرار یافته در عصر ظهور آخرین پیشوای عبودیت و منجی انسانیت تحقق کامل می یابد ، مفسران در آیات متعددی حاکمیت روحیه تعبد و بندگی و رفع شرک و جهل را از ویژگی های حکومت جهانی حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) برشمرده اند .
امام خمینی بنیان گزار بزرگترین نهضت شیعی در عصر انتظار ، اهتمام بر گسترش مکتب الوهیت را از اهداف انقلاب اسلامی دانسته و می فرماید: « آنچه شما ملت شریف و مجاهد برای آن به پاخاستید و دنبال میکنید و برای آن جان و مال نثار کرده و می کنید والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد و آن مکتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایده توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات مراتب غیب و شهود است و آن در مکتب محمدی (صلی الله علیه واله) به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده و کوشش تمام انبیاء عظام (علیهم السلام) برای تحقق آن بوده و راه یابی به کمال مطلق و جلال و جمال بینهایت جز با آن میسر نگردد …»
۲- رفع فتنه و فساد
“فتنه” به معنای گذاشتن طلا در آتش است تا خوبی از ما خوبی آن آشکار شو د، فتنه در المیزان به معنی اموری تفسیر شده که مردم با آن آزمایش می شوند و غالباً به معنای از بین رفتن امنیت و صلح است .
انسان ها در تمامی جوامع بشری از این حق برخوردارند که ندای حق و فطرت را بشنوند و در فضای امن فکری حقیقت را جستجو نمایند، کسانی که مانع از وصول مردم به آزادی فکری می شوند تا در سایه جهل و بی خبری قیود اسارت و بندگی را بر آنان تحمیل نموده و ظلم و فساد را گسترش دهند در عمل به جنگ با دین برخاسته اند . و باید با آنان مبارزه کرد «و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین کله لله » .
فتنه گری، ایجاد رعب و وحشت ، اعمال تضییق و فشار و سلب آزادی و امنیت از سوی دشمن نوعی اعلام جنگ است، خاموش کردن فتنه به عنوان یک هدف برای جهاد اسلامی در واقع جنبه دفاعی دارد و آن چه به عنوان جهاد ابتدایی خوانده می شود در واقع دفاع از حق انسانیت و فطرت است در نهایت رفع فتنه، تألیف بین قلوب و رفع عداوت و دشمنی را به همراه دارد:
روی علی بن حوشب قال سمع مکحولاً یحدث من علی بن ابی طالب قال قلت یا رسول الله المهدی منا ائمه الهدی ام من غیرنا، قال بل لنا، بنا یختم الدین کما بنا فتح و بنا یستنقذون من ضلاله الفتنه کما استنقذوا من ضلاله الشرک و بنا یؤلف الله بین قلوبهم فی الدین بعد عداوه الفتنه کما الف بین قلوبهم و دینهم بعد عداوه الشرک .
مفسران با استناد به روایتی از امام باقر (علیه السلام) محو کامل ظلم و فتنه و فساد را به زمان ظهور حضرت تفسیر کرده اند: “هذه الایه لاآل محمد و المهدی و اصحابه یملکهم الله مشارق الارض و مغاربها و یظهر الدین و یمیت الله عزوجل به و باصحابه البدع و الباطل کما امامت السفهه الحق حقی لا یری اثر من الظلم و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و لله عاقبه الامور ” .
۳-حمایت از مظلومان و مستضعفان
پروردگار متعال جامعه اسلامی را به حمایت و نجات مستضعفان در برابر ستم و تجاوز ظالمان فرا می خواند، مسلمانان اجازه ندادند در برابر آن چه از ستم و جنایت نسبت به ستمدیدگان عالم میگذرد بی تفاوت باشند و این از مسائل مهم در شریعت اسلامی و حاکی از حقانیت دین می باشد قرآن کریم می فرماید:
«و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا » آیه شریفه در مقام ترغیب و تحریک به جهاد در راه خدا و استقرار حکومت عدل الهی در راه نجات بیچارگان است و می شود از آیه استفاده کرد که برای نجات همه مستضعفان جهان اعم از مسلمان و غیر مسلمان پیکار لازم است .
روایات متعددی نیز هم لزوم حمایت و اجابت ندای مظلوم را بیان نموده است از جمله:
«اتقوا دعوه المظلوم و ان کان کافرا فانه لیس دونه حجاب »
۴- جلوگیری از تمرکز قوا و ایجاد پراکندگی در صفوف دشمن (جلوگیری از گرایش جبهه باطل)
قدرت و سلطه از عواملی است که میل و گرایش انسان را برمی انگیزد، انسان هنگامی که در برابر قدرتی قاهر قرار می گیرد نسبت به آن احساس محبت می کند در روانشناختی اجتماعی این امر ثابت شده که ملتهای مغلوب قوای قاهر را دوست داشته و از افکار و رفتار غالب، تقلید کرده اند تعالیم قرآنی از یک سو با توصیه مکرر و مؤکد مسلمانان را از دوستی و گرایش به کفار برحذر می دارد و از دیگر سو با جهاد مقتدرانه و هجوم برق آسا، از تمرکز و اجتماع قوای دشمن و تمرکز نیروی آنان که امکان جلب نظر و گرایش را فراهم می آورد ممانعت می کند « فامّا تثقفنّهم فی الحرب فشرّدبهم من خلفهم لعلهم یذّکّرون »
۵- ارهاب و اخزاء کفار
اعمال قاطعیت در برخورد با معاندان و دشمنان شریعت، خزی و زبونی آن ها را به دنبال دارد و دست غارتگران سرمایه های دینی و اعتقادی را از افکار و اندیشه ها کوتاه می نماید.
«و من اظلم ممن منع مساجد الله ان یذکر فیها اسمه و سعی فی خرابها اولئک ما کان ان یدخلوها الا خائفین لهم فی الدنیا خزی و لهم فی الاخره عذاب عظیم ».
رد تجاوز و هجمه بر مسلمانان ، بیمه شدن اسلام در برابر توطئه ها و نیرنگ ها، حفظ مجد و عظمت اسلام، تأمین حریت و آزادگی از دیگر اهداف جنگ در اسلام می باشد.
آری دعوتی که پیامبر (صلی الله علیه واله) ریشه های تنومند آن را بنا نهاد و مسلمانان با پیروی از تعالیم وحیانی و با نهضت و قیام بر علیه طاغوت های زمان آن را آبیاری نمودند چنان چه برگ برگ صفحات تاریخ از صدر اسلام تاکنون به خون مجاهدان دین و حقیقت آغشته شده و مزین به نام انقلاب ها و مبارزات پیروان مکتب در راه احیای دین و گسترش اسلام است تا آن که در دوران آخرین حجت حق و میراث دار الهی بر زمین به ثمر بنشیند و وعده الهی مبنی بر محق کافرین و غلبه آیین توحیدی محقق گردد .
البته باید توجه داشت تحقق این مهم، مشروط به حصول مقدمات و مستلزم آمادگی کامل و اقتدار نظامی مؤمنان در عصر انتظار است «و اعدوا لهم ما استطتم من قوه و من رباط الخیل» قرآن از پیروان دین می خواهد تا هر چه در توان دارند از نیرو و امکانات دفاعی آماده کنند و تمام استعدادهایی که در قوه دارند به مرحله فعلیت رسانند و فکر و عقلشان به علم و خبرت تحول باید و نیز برنامه های فکری اسلامی به یک نیروی اجتماعی پایدار مبدل گردد تا به دنبال جبهه داخلی استوار و نیروی دفاعی پرتوان دشمنان خدا و دشمنان دین خائف و ترسان باشند و فکر هجوم به مرزهای دینی و ملی را از سر خارج کنند.
الف) روایاتی که قیام قبل از ظهور را حرام دانسته و قیام کننده را طاغوت می خواند:
عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال: کل را یه ترفع قبل قیام القائم فصاجها طاغوت یعبد من دون الله عزوجل .
در بررسی روایت فوق با توجه به روایت دیگری از امام باقر (علیه السلام) در تبیین «طاغوت، دلالت حدیث بر دعوت های باطل و مطرح کردن خود منطبق می شود که در روایت از آن به پرچم ضلالت، تعبیر شده است:
«لیس من احد یدعوا الی ان یخرج الدجال الا سیجد من یبایعه و من رفع رایه ضلاله فصاحبها طاغوت » در تأیید دیگر این امر می توان به روایاتی دیگر از امام باقر (علیه السلام) در تأیید قیام هایی که دعوت به حق و هدایت می کنند و روایاتی که دعوت به خود را مذمت نموده آن را بدعت میداند استناد نمود حضرت در تأیید رایه یمانی می فرمایند: در میان این قیام ها ، قیامی هدایت کننده تر از پرچم یمانی نیست ، آن پرچم ، پرچم هدایت است چون مردم را به سوی حضرت قائم (علیه السلام) فرا می خواند پس زمانی که یمانی قیام کرد و دینش سلاح به دیگران حرام است. حتماً به سوی او بشتابید چون پرچم او پرچم هدایت است و بر احدی سرپیچی و تخلف از او جایز نیست و هر کس تخلف کند اهل جهنم است چون یمانی به سوی حق و راه مستقیم دعوت می کند و در روایت دیگری قیام کنندگان به حق تأیید شده و از مقتولان آن به «شهداء» تعبیر شده است .
ب) روایاتی دلالت بر این دارد که مؤمنین نباید پیش از فرا رسیدن موعد فرج عجله کنند و قیام نمایند عن جعفر بن محمد عن آبائه ( علیه السلام )
فی وصیه النبی لعلی (علیه السلام ) قال: « یا علی ان ازاله الجبال الرواسی اهون من ازاله ملک لم تنقص ایامه»
و نیز امیرالمؤمنین در خطبه ای می فرماید « الزموالأرض، وا صبروا علی البلاء ولا تحرکوا بایدیکم و سیوفکم فی هوی السنتکم، ولا تستعجلوا بما لم یعجل الله لکم…فان لکل شیء مده و اجلا »
بررسی: با توجه به فحوای کلام معصوم(ع) به دست می آید که این روایات می خواهند جلوی توقع و انتظار شیعه را در خروج اهل بیت به عنوان ناجی مستضعفین جهان و برقرار کننده حکومت جهانی قبل از فرارسیدن موعودش بگیرند،علاوه بر آن که در صورت تطبیق روایات با هرگونه قیام و مبارزه، با روایات بسیاری که در باب امر به معروف و نهی ازمنکر و باب جهاد وارد شده منافات دارد .
ج) روایاتی را که دلالت بر شکست قیام های قبل از ظهور امام زمان می نماید:
عن علی بن الحسین (علیه السلام ) قال:” والله لا یخرج واحد منا قبل القائم(علیه السلام ) الا کان مثله مثل فرخ طار من و کره قبل ان یستوی جناحاه فاخذوه الصبیان فعبثوا به” .
به خدا سوگند احدی از ما پس از خروج حضرت قائم خروج نمی کند مگر این که همانند جوجه پرنده ای باشد که پیش از آنکه بال و پر او ردیف شود از لانه خود بیرون زده و پرواز کند، البته به زمین می افتد کودکان آن را گرفته و ابزار بازی و سرگرمی خود قرار می دهند . بررسی: این روایات دلالتی بر ممنوعیت قیام قبل از ظهور نیست، شاید روایت در مقام خبر دادن از یک امر غیبی است یعنی امام خبر می دهند که قیام های قبل از ظهور، به هدف نهایی نمی رسند و این مستلزم نفی آثار و پیامد های مطلوب قیام ها نیست، علاوه بر آن که شکست ظاهری مانع قیام نمی باشد امام حسین (علیه السلام )با علم به شکست ظاهری قیام نمودند و بسیاری از سادات حسنی مانند زید بن علی شهید فخ (ع) که مورد تأیید امام معصوم بودند نیز بر علیه حکام مستبد قیام نمودند .
و همچنین بنابر روایات ،امام معصوم (علیه السلام )در مقام تشویق به قیام علیه حکام جور می فرماید: مخارج خانواده های قیام کنندگان را بر عهده دارم «ذکر بین یدی ابی عبد الله (علیه السلام ) من خرج من آل محمد (صلی الله علیه واله) فقال: لا زال انا شیعتی غیر ما خرج الخارجی من آل محمد و لو ودت ان الخارجی من آل محمد خرج و علی نفقه عیاله .
هنگامی که درمحضر امام جعفرصادق (علیه السلام) شخصی از قیام و انقلابیان از آل محمد به میان آمده، ایشان فرمودند «من و شیعان من ، در خیر وسلامت خواهند بود تا زمانی که کسی از ما علیه اینان قیام کند و آرزو دارم که یکی از آل محمد(صلی الله علیه واله) خروج کند و مخارج و اهل و عیال او را برعهده بگیرم .
ازطرف دیگر قرآن کریم مؤمنان را مطمئن می سازد که نیروهای کفر در برابر قوت تحکم و شکست ناپذیر ایمان از هم متلاشی خواهند شد در آیه ۸۲ سوره مؤمن پس از میان وسائل و امکانات دشمن اعم از نیروی انسانی که بشر، تمدن، پیشرفت های مدنی، فنون و تکنیک ها و علوم سطحی و فریبنده زوال و نابودی سردمداران کفر را در برابر دعوت انبیا بیان می نماید و پیروزی نهایی صالحان و بندگان وارسته به رهبری موعود جهانی ر ا در برابر دنیای کفر و غفلت نوید می بخشد « ولقد کتبنا فی الزبور بعد الذکران الأرض یرثها عبادی الصالحون » .
در عصر انتظار نیز مؤمنان باید با رعایت اصول و ضوابط قرآنی از جمله پای بند نمودن جامعه ایمانی به اصول اخلاقی ، حفظ مبانی دینی دعوت و گسترش اسلام، التزام بر پیمان های سیاسی و… بر توسعه صلح در جوامع بکوشند و از طرف دیگر با حفظ اصل نفی سبیل و اصل امر به معروف و نهی از منکر به معارضه با دشمنان حق و مفسران و معاندان برخیزند
این مبارزه کارکردها و نتایج ارزشمندی در جوامع اسلامی خواهد داشت از جمله حفظ عزت، اقتدار و امنیت جامعه اسلام، اقبال و گرایش روز افزون به اسلام، استیصال دشمن مستکبر، به و جود آمدن روحیه حماسی و سلحشوری مردم ایجاد روحیه ابتکار و طراحی و تولید طرحهای نظامی بیمه شدن اسلام در منطقه و جهان ، انسجام و اتحاد نیروهای اسلا م کم شدن و وابستگی شکوفایی عملیات رزمی مهندسی، رشد دانش پزشکی، افشا شدن و حذف خطوط انحرافی و جریان های نفاق و… هر چند برخی می کوشند جهاد و مبارزه در دوران انتظار را نفی کنند اما با رجوع به مبانی قرآن در روایات معصومین (علیه السلام ) به دست می آید که در صورت جمع بودن شرایط جهاد در حفظ مصلحت اسلام، جهاد و جنگ در دوران غیبت واجبات مرحوم خویی در ملحقات منهاج الصالحین به این مسأله اشاره دارند و آراء فقهی در خصوص شرایط و ضوابط وجوب جهاد در عصر غیبت بسیار است که به منافع فقهی ارجاع می گردد.
فهرست منابع
قرآن کریم
۱/ آذری قمی ، احمد، جنگ و صلح از دیدگاه قرآن، بنیاد الرساله
۲/ ابن الکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ریاض، دارالطیبه، ۱۴۲۴
۳/ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دارصادر،چاپ سوم، ۱۴۱۴
۴/ ابو زهرة، محمد، علاقات الدولیة الاسلامة ، قاهره، دارالفکرالعربی ، بی تا
۵/ ابو معاش، سعید، الامام مهدی فی الکتاب والسنه.
۶/ احمد میانجی ، علی ، مکاتیب الرسول، قم ، الانتشارات یس ،۱۳۶۳/
۷/ ادب الحرب واسع فی سورة الانفال، قاهره، دارالمعارف، چاپ اول. ۱۹۸۹
۸/ اطفیش، محمد بن یوسف ، تیسیر التفسیر، عمان،وزارت التراث القومی و الثقافی، ۱۴۰۷ق
۹/ امام خمینی، وصیت نامه،تهران، مؤسسۀ تنظیم نشر آثارامام، چاپ دوم، ۱۳۷۳
۱۰/ بشته، اندرواس، اکرمی، السید امیر، الاسلام و العدل و العوامل التی تهدد هما فی عالم الیوم ، لبنان، المکتبه ابوییه، ۲۰۰۶
۱۱/ بنگاه نشر و ترجمه کتاب، ۱۳۶۰
۱۲/ جوادی آملی ،عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم،قم ، اسراء ۸۲-۱۳۸۰
۱۳/ حائری تهرانی ، میر سید علی ،تهران، المقتبات الدور، اسلامیه،۱۳۳۷
۱۴/ حر عاملی ، شیخ محمد بن الحسن، تهران، وسائل الشیعه، المکتبه الاسلامیه، بی تا
۱۵/ حسینی اعرابی ، سید هاشم، البرهان،قم ، بعثت، ۱۴۱۵-۱۷
۱۶/ حلمی کریم، فرحات احمد، الاسلام دین اسلام، حامی حقوق انسان، قاهره، دارالافاق العربیه، چاپ اول، ۲۰۰۳
۱۷/ حوی ، سعید، اساس فی التفسیر، قاهره، دارالاسلام، ۱۴۰۹ق
۱۸/ داور پناه ، ابوالفضل، انوارالعرفان، تهران، کتابخانه صدر، ۱۳۶۰
۱۹/ راغب اصفهانی ،حسین بن محمد، مفردات غریب القرآن، دمشق بیروت، دارالعلم دارالشامیه، اول، ۱۴۱۲ق
۲۰/ رفیع، منیت ، ضمانات الحریه فی النظام الاسلامی ، قاهره، طبیعه مجمع البحوث الاسلامیه، ۱۹۸۳/کریمی ، مجمع البحرین،
۲۱/ سبزواری، محمد حبیب، الجدید ، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۲
۲۲/ سمرقندی ، محمد بن مسعود، العیاشی ، تهران،اعلمی ، ۱۴۱۷
۲۳/ شبر، سید عبدالله ، تفسیر شبر ، بیروت، دارالبلاغه، بی تا
۲۴/ شریعتی ، روح الله ، حقوق ووظایف غیر مسلمانان، درجامعه اسلامی، قم ، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۱/
۲۵/ شریف لاهیجی ،بهاءالدین،تفسیرلاهیجی ، تهران، اعلمی ، ۱۳۶۳
۲۶/ شیخ الاسلام، جعفر،شورا، وحدت و امنیت از دیدگاه قرآن، انتشارات اسلامی، چاپ اول ۷۹
۲۷/ طباطبایی ، محمد حسین، المیزان، قم ، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۹۴
۲۸/ طبرسی ، فضل بن حسن، مجمع البیان، قم، امیر، بی تا.
۲۹/ طبرسی، فصل بن حسن، جوامع الجامع ،تهران،دانشگاه تهران، ۱۴۰۹
۳۰/ طوسی ،محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، قم ، مکتب الاعلام الاسلامی ، بی تا
۳۱/ عبده. محمد الاعمال الکامله، تحقیق محمد عماره، بیروت،۱۹۷۲
۳۲/ عروسی حویزی ، علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین ،قم ، علمیه، بی تا.
۳۳/ عماره، محمد ، الاسلام و الحروب الدینیه ،قاهره، دارالثقافه الجدید، ۱۹۹۶/
۳۴/ فرات کوفی ، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی ، تهران،وزارت فرهنگ و ارشاد الاسلامی، ۱۴۱۰
۳۵/ فراهیدی، خلیل بن احمد، قم ، انتشارات هجرت، چاپ دوم ، ۱۴۱۰
۳۶/ فرمانیان، مهدی، موسوی نژاد، علی، تاریخ عقاید زیدیه، قم، نشر ادیان، ۱۳۸۵
۳۷/ فصلنامه علوم سیاسی، مؤسسه آموزش عالی باقر العلوم ، سال چهارم، ش ۱۵، پاییز۸۰/
۳۸/ فصلنامه، علمی تخصصی انتظار، مرکز تخصصی مهدویت، سال سوم، شماره هفتم،بهار۸۲
۳۹/ فضل الله ،سید محمد حسین، من وحی القرآن ، بیروت، دارالملاک، ج۱۵
۴۰/ فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، مشهد، دارالمرتضی للنشر ،۱۳۹۹/
۴۱/ فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، بی تا ، بی تا
۴۲/ قرشی ،سیدعلی اکبر، تفسیر الحدیث، تهران، بنیاد بعثت،سوم، ۱۳۷۷
۴۳/ قرشی، علی اکبر ، قاموس قرآن، تهران،دارالکتب اسلامیه،چاپ ششم،۱۳۷۱
۴۴/ قرطبی ، محمد بن احمد انصاری، الجامع الاحکام القرآن ، بیروت، دارالکفر، بی تا
۴۵/ قمی ، علی بن ابراهیم ، تفسیر قمی ، قم،دارالکتاب، ۱۴۰۹ق
۴۶/ کمالی دزفولی، علی،قرآن و مبارزات،انتشارات کتابخانه صدر، تهران، بی تا
۴۷/ گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب،ترجمه هاشم حسینی، تهران، کتابفروشی الاسلامی، ۱۳۵۸/
۴۸/ گولد جولیوس، کولب، ویلیام، فرهنگ علوم اجتماعی
۴۹/ مترجمان، تفسیر هدایت ، مشهد، پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، اول ، ۱۳۷۷
۵۰/ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة ، تهران، مکتب الاعلام الاسلامیه، دوم ۱۳۶۷/
۵۱/ مشهدی قمی ، محمد رضا ، کنزالدقائق ،تهران،وزارت ارشاد اسلامی،۱۳۶۶
۵۲/ مصطفوی ، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، به کوشش محمد جواد زاهدی،تهران ،نشر مازیار ، چاپ دوم ، ۱۳۸۴
۵۳/ مکارم شیرازی ،ناصر، پیام قرآن،تهران ،دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۸۱
۵۴/ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴
۵۵/ موسوی سبزواری، سید عبد الله، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، بیروت، المنار، ۱۴۱۶
۵۶/ میبدی، ابوالفضل رشید الدین، کشف الاسراروعدة الابرار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۱
۵۷/ نظریه الحرب فی الاسلام و اثرها فی القانون الدوله العالم، جمعیه الدعوة الاسلامیه العالمیه، دارالکتب الوطنیه ، چاپ اول ۱۴۲۶م
۵۸/ نعمانی ، محمد بن ابراهیم، الغیبه، مترجم جوادی غفاری، تهران، کتابخانه صدوق، ۱۳۶۳
۵۹/ نعمانی ، محمد بن ابراهیم،تفسیر نعمانی، بیروت،مؤسسه الوفاء۱۳۹۹
۶۰/ نهج البلاغه، فیض الاسلام، تهران بی نا ، ۱۳۹۲
منبع: www.monjee.com
مقدمه
این نوشتار با محور قرار دادن مبادی تفکر قرآنی که در همه اعصار و قرون ساری و جاری است و رهنمودهای آن طریقه دار و راهنمای افراد و جوامع در هر زمان میباشد. به تبیین «جنگ و صلح در عصر انتظار» می پردازد چرا که تعالیم روحبخش قرآن پیرامون مسائل فردی و اجتماعی مسلمانان از جمله نحوه تعامل مؤمنان با یکدیگر و نیز ارتباط برون دینی اختصاص به عصر ائمه معصومین (علیهم السلام) نداشته و دوران غیبت و انتظار حضرت و نیز دوران حاکمیت جهانی حضرت ولی عصر را مشتمل می باشد، چنان چه بنابر روایات ، حضرت در زمان ظهور اجراکننده فرامین قرآنی در مجتمع انسانی می باشند .
نوشتار حاضر اهداف زیر را دنبال می کند:
۱- ترسیم نگرش قران کریم به نحوه تعامل اجتماعی و بهبود روابط درون و برون مذهبی مسلمانان .
۲-پاسخگویی به هجمه ها وشبهاتی که اسلام را آئین خشونت و شمشیر معرفی می کند .
۳-گسترش فرهنگ سالم وصلح دینی که بتواند پیش درآمد صلح بین المللی قرار گیرد .
۴-تبیین سستی استدلال کسانی که عصرانتظار را دوران رخوت وسستی وتساهل می دانندبااستناد به مبانی جامع وفرازمانی قران کریم .
صلح:
در مصباح المنیر ذیل ماده صلح چنین آمده است:
«الصلاح» ضد فساد می باشد و در قرآن گاهی در برابر فساد و گاهی در برابر سیئه استعمال شده است ، خداوند می فرماید: « خلطوا عملاً صالحا و آخر سیئاً » و در آیه ۱۰۲ سوره توبه می فرماید: «و لا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها» ، و صلح به ازاله و رفع نفرت بین مردم اطلاق می شود، قرآن کریم می فرماید: «فاصلحوا بینهما» (النساء ۱۲۹) و نیز می فرماید: «فاصلحوا بین اخویکم» [حجرات / ۱۰] خداوند گاهی انسان را با صالح کردن اخلاق اصلاح می کند و گاهی با رفع فساد از وجود وی . التحقیق فی کلمات القرآن نیز صلح را خلاف فساد معنی کرده و می گوید: اصلاح با تحقق افساد منتفی میشود همچنانکه افساد به وجود اصلاح از بین می رود و صلاح و فساد نقیض یکدیگرند .
در اصطلاح« صلح » اساساً در روابط بین الملل به کار می رود و در موارد زیر اطلاق میشود:
الف) پایان مخاصمات مشخص
ب) فقدان مخاصمات
ج) دوستی و مودت فعال
د) نهادهای معینی که توانسته اند روابط بین دو یا چند کشور یا کشورها را به طور اعم به نحو موفقیت آمیز تحت نظم درآورند .
سنت آگوستین بین تعریف دوم و سوم و چهارم صلح فرق گذاشت و اظهار داشت که صلح راستین صرفاً فقدان مخاصمات فعال نیست بلکه وجود آرامش در نظام است. در سالیان اخیر این تمایز با وضع اصطلاحات ذیل مورد قبول واقع شده است:
«همزیستی مسالمت آمیز»، که در اکثر موارد دال بر خصومت پنهان است و«همکاری مسالمت آمیز» که به تلویح دلالت دارد بر مساعی مجدانه برای تحقق بخشیدن به هدف های مشترک و حل و فصل مناقشات مشابه به وجهی عادلانه .
سلم :
جنگ:
الف) به طور مجازی برای اطلاق هر گونه ستیز، مثلاً «جنگ الفاظ»، «جنگ علم و دین»، «جنگ صنایع»، «جنگ میان زن و مرد»، «جنگ علیه بیماری». در موارد زیر نیز به وجهی نه چندان استعاری به کار می رود .
ب) مخاصمات بین جناح های مختلف در داخل یک کشور (جنگ داخلی)
پ) خصوصیت مرگبار بین هر گونه نظام های کنش که سخت مشابه با یکدیگر باشند مانند قبائل ابتدایی، افراد یا حتی حیوانات.
ت) مخاصمات بین المللی که پای نیروهای مسلح در آن به میان کشیده نشود مانند «جنگ اقتصادی»، «جنگ روانی»، «جنگ مسلکی [ایدئولوژیک]» و «جنگ سرد .
جهاد:
صلح درقرآن :
اسلام دین جهانی
از این رو خداوند هدایت مردم ، دعوت به توحید ، تعلیم و تزکیه ، تقوای الهی و ایجاد قسط و عدل را محور برنامه ها و اهداف پیامبران و اولیاء دین و راهنمایان بشر برشمرده است .
در حالی که رسل پیشین وحدانیت الهی را در اقوام مخصوصی تبلیغ می کردند و رسالت انبیاء گذشته جمیع اقوام و ملل را در بر نمی گرفت چنان چه قرآن کریم می فرماید:
« انا ارسلنا نوحاً الی قومه ان أنذر قومک» و « ان یونس لمن المرسلین ارسلناه الی مائه الف او یزیدون … » اسلام در یک دعوت فراگیر و عمومی همه اقوام و ملل و پیروان ادیان را به دین خاتم دعوت می نماید:
«قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعاً الذی له ملک السموات و الارض لا اله الا هو یحیی و یمیت فامنوا بالله و رسوله النبی الامی الذی یؤمن بالله و کلماته و اتبعوه لعلکم تهتدون » .
و قرآن شریف اسلام را آن گونه معرفی می کند که از مرزهای حاکمیت منطقه ای و قومی عبور کرده و گستره سیطره خود را در پهنه گیتی اعمال خواهد نمود: « هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله»…
با توجه به عمومیت دعوت نبی مکرم اسلام و به لحاظ این که دین خاتم داعیه دار گسترش هیمنه و سلطه جهانی و حاکمیت عمومی و فراگیر قسط و عدل می باشد این سؤال مطرح می گردد که قرآن چه راه کارها و رفتارهایی را برای ابلاغ و رساندن پیام الهی به بشر ارائه می نماید؟ سیره پیامبر(صلی الله علیه واله) به عنوان آیینه تمام نمای آیات الهی و اولین راهبر و اسوه دین چه می باشد؟
درپاسخ باید گفت که فرهنگ اسلامی بر اساس گفتگو و مناظره استوار شده و این از شاخصه های اندیشه اسلامی است که انسان را به خردورزی و تعقل فراخوانده و تلاش می کند تا با استقبال از هرگونه انتقاد و شبهه، بیداری را رشد داده و جهانی متکی بر عبودیت خداوند یگانه ترویج نماید.
همچنین ابزار درونی و بیرونی معرفت و شناخت رادراختیارانسان قرارداده تا هر کس در بستر امن فکری و روانی، مسیر دینی و اعتقادی خویش را رقم بزند . امری که خداوند پیامبر(صلی الله علیه واله) را به خاطر آن مبعوث نمود، تذکیر و یادآوری فطرت فراموش شده انسان و هدایت وی به سوی کمال و سعادت بود نه این که با قدرت و قهر، اعتقادی را بر قلب انسان ها تحمیل نماید، چرا که اکراه و اجبار راه تحصیل ایمان نیست . به عبارت دیگر امر ایمان بر اساس حریت و اختیار انسان مبتنی است و هرگونه قسر و جبری برای گسترش باور دینی پذیرفته نمی شود.
قرآن پیامبر (صلی الله علیه واله) خویش را پیغام آور صلح و رحمت برای جهانیان معرفی می نماید . و مبنای ترویج و تبلیغ آیین خود را بر محور حکمت و موعظه حسنه بنا نهاده است .
دعوت مسالمت آمیز از اولویت های اساسی استراتژی دعوت پیامبر محسوب می شود و این رویکرد تا آخر حیات مبارک ایشان ادامه داشت، رسول مکرم در دعوت خود استفاده شایانی از نقاط مشترک افراد جامعه می نمود ایشان در مواجهه با کنار مدینه از عنصر مشترکی به نام «جامعه مدینه» استفاده نمود که شامل همه ساکنان مدینه می شد، در نامه نگاری به سران کشورهای غیرمسلمان نیز بر نقاط مشترک تأکید می ورزید .
حدود ۱۸۵ نامه به عنوان دعوت یا پیمان در متون تاریخی و حدیثی ثبت شده که در همه آن ها روش پیامبر بر برهان و حکمت و منطق استوار بوده است .
نصایح، اندرزها و نرمش هایی که پیامبر در متون این رساله ها و هنگام انعقاد پیمان ، اعمال نموده اند، به علاوه تأکید مکرر ایشان به رعایت این امر توسط فرستادگان خود ، گواه زنده بر ضد دیدگاه برخی خاورشناسان است که چهره اسلام را خشن ارائه داده و پیشرفت آن را ناشی از قوه شمشیر می دانند.
جایگاه صلح درقرآن
به همین سبب آرامش و امنیت نخستین و مهمترین شرط یک زندگی ایده آل و یکی از بهترین نعمت هااست . و به همین جهت سخت ترین مجازات ها برای کسانی که امنیت جامعه را به مخاطره می افکنند در نظر گرفته شده ، خداوند متعال سلب امنیت را عقاب عاصیان دانسته و جامعه بشری را به حاکمیت جهانی و صلح و امنیت فراگیر بشارت می دهد ، چرا که در باور دینی انسان ها از یک اصل و نسل واحدند و اختلاف نژاد و موطن و اقوام تنها ملاک تمایز انسان و نه معیار تفرقه و دشمنی و ناامنی است، از سوی دیگر انسان ها مقام و رسالت والای خلافت الهی بر زمین را عهده دارند و حفظ کرامت ذاتی انسان ، احترام به حقوق و حیات و شرف انسانیت و امنیت را به دنبال دارد. بر این مبنا قرآن کریم در یک فراخوان عمومی پیروان خویش را به رعایت آرامش و سلامت فراخوانده و هر اقدامی که صلح و سلامت را بر هم زند پیروی از گام های شیطان دانسته است:
«یا ایها الذین امنوا ادخلوا فی السلم کافه و لا تتبعوا خطوات الشیطان »
از مفهوم آیه شریفه چنین استفاد می شود که صلح و آرامش تنها در پرتو ایمان امکان پذیر است و به اتکاء قوانین مادی جنگ ، ناامنی و اضطراب برچیده نخواهد شد ، زیرا عالم ماده همواره سرچشمه کشمکشها و تصادمها است و اگر نیروی معنوی ایمان آدمی را کنترل نکند صلح غیر ممکن است .
و تعبیر «کافه» ناظر بر این است که استثنایی در قانون صلح نیست و جنگ برخلاف تعلیمات اسلام و قرآن بوده و جز به شکل تحمیلی تصور نمی شود .
هر چند رویکرد بنیادگرایانه چنین تصوری را در غرب ایجاد کرده که مفهوم اسلامی یک اندیشه ایستا و تحول ناپذیر است و طبعاً با هر گونه نوآوری انسانی و تعامل و مفاهمه با دیگران ضدیت دارد، اسلام روشنگر تأکید می نماید که می خواهد در سایه صلح و امنیت یک رهیافت جهان شمول برای انسانیت ارائه نماید، چرا که الزامات فردی و اجتماعی غایت مراد در اندیشه اسلامی نهفته است که میل به وحدت و یگانگی را به دنبال دارد و این امر در توجه به سوی وحدانیت خدای متعال و حاکمیت دین حق متجلی می شود، پیروان مکتب قرآن بر این امر ملزمند که اتحادی بر مبنای کرامت انسانی بنا کنند و این فرآیند وحدت آفرینِ غایت مدار که دربردارنده کرامت و فضیلت انسانی است می تواند پیش درآمد صلح عمومی و اصلاح جوامع قرار گیرد.
راهکار تحقق و بسط صلح
برای تحقق این مهم قرآن کریم در قدم اول بر سه محور کلی فکر صالح ، قول صالح و عمل صالح تأکید می کند. مؤمنین را از سوءظن نسبت به یکدیگر برحذر داشته و آنها را به نیکو سخن گفتن و دعوت به سلم و صفا فراخوانده و کردار شایسته را مبنای ارتباط بین افراد قرار می دهد، همچنین پروردگار متعال تفاوت واختلاف در نظام آفرینش را عامل افزایش شناخت ومعرفت بشر معرفی کرده وبرتری های مادی را “زینت دنیا “می داند که تنها درصورتی که به زیور تقوا که محور تعالی واساس تکامل فردی واجتماعی است آراسته شود ارزشمند است.
و عواملی نظیر برتری طلبی و فخر فروشی و.. که ثبات وآرامش جامعه بشری را براساس مزیتها وموقعیتهای فردی واجتماعی برهم میریزد را مذمت می نماید تا با سالم سازی و پاک سازی جامعه ایمانی، از هر گونه تشتت و فتنه زیرساخت های صلح عمومی و اصلاح فرا دینی فراهم گردد، از سوی دیگر مؤمنان را برادر یکدیگر معرفی می کند و نعمت برادری و اخوت را به یاد آنان می آورد و نیز با تأکید بر مؤلفه های اخلاقی نظیر مودت و دوستی ، الفت ، رحمت و رأفت ، عفو و صفح ، احترام به دیگر ادیان به ارائه راهکارهای رفتاری و زیربنایی در راه بسط سلامت و صلح می پردازد.
بر مبنای آموزه های قرآنی، رفع اختلاف بین مسلمانان و برقراری صلح به عنوان نشان ایمان و در ردیف اطاعت از خدا و رسول ذکر شده و امیرمؤمنان علی علیه السلام به نقل از پیامبر(صلی الله علیه واله)، اصلاح ذات البین را بالاتر از یک سال نماز و روزه ذکر کرده و اصلاح بین مردم را از کمال سعادت میداند . برخی دیگر از راه کارهای صلح گستری قرآن عبارتست از:
الف) مودت و مواصله
در برخورد برون سازمانی مجتمع دینی نیز اساس ارتباط بر محور علاقه مودت و مواصله است و سلامت ، امنیت، صلح اصل مسلم ارتباط انسانی بین افراد و جماعات و دول می باشد بر این اساس احسان و نیکی به غیرمسلمانان نیز از اصول پذیرفته شده اسلام است ، خداوند کریم می فرماید:
«لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخر جوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین »
آیه شریفه ای بر این امر اشعار دارد که خداوند متعال بر عمومیت نیکوکاری و مودت و گسترش دوستی و صلح تأکید دارد و از این میان کسانی که با مسلمانان در جنگ و ستیزند و نیز کسانی که مسمانان را از شهر و کاشانه ی خود بیرون رانده اند را استثنا نموده است چرا که دوستی با آنان فایده ای ندارد و اگر بر مسلمانان دست یابند با دست و زبان خود به آزار و اذیت می پردازند .
ب) التزام به پیمان های سیاسی
قرآن کریم در یک دعوت عمومی مؤمنان را به وفای به عهد و پیمان فراخوانده ،التزام به پیمان را به عنوان تکلیف و مسئولیت معرفی می کند . از نظر اسلام تعهد به پیمان و وفای به عهد یک سیاست استراتژیک و بلندمدت است که تحت هیچ شرایطی مجوزی برای نقض آن وجود ندارد. در سیره عملی رهبران معصوم (علیهم السلام) به خصوص پیامبراسلام (صلی الله علیه واله) نیز این اصل در چهارچوب کلی رفتار خارجی دولت اسلامی با غیرمسلمانان قرار می گیرد و احادیثی که از نبی اکرم پیرامون این امر نقل شده بر لزوم پای بندی به پیمان ها و حرمت نقض عهد تأکید دارد .
بر همین مبنا جامعه اسلامی در عصر انتظار نیز موظف است به کلیه معاهدات و پیمان های سیاسی منعقد شده با دیگر جوامع پای بند باشد و برای توسعه همزیستی مسالمت آمیز تلاش نماید.
ج) تألیف قلوب و جذب کفار
اصل تألیف قلوب یکی از اصول بسیار مهم در اسلام است و در آیه ۶۰ سوره مبارکه توبه مطرح شده است «انما الصدقات للفقراء و المساکین و العاملین علیها و المؤلفه قلوبهم و فی الرقاب و الغارمین فی سبیل الله و ابن السبیل فریضه من الله و الله علیم حکیم»
“مؤلفه” اسم مفعول از باب تفعیل و از”الفت “به معنای جمع کردن بعد از تفرق و انضمام بعض شیء به آن است . «تألیف قلوب»، یعنی نزدیک کردن قلوب با مودت و احسان و “مؤلفه قلوبهم” بر کسانی اطلاق می شود که به وسیله مودت و احسان مالی قلوب آنان به اسلام جلب گردد.
آیه شریفه مفهوم وسیعی دارد و تمام کسانی را که با تشویق مالی به نفع اسلام و مسلمین جذب محبت می شوند را دربر می گیرد . هر چند برخی این حکم را منحصر به زمان پیامبر(صلی الله علیه واله) و یا زمان حضور ائمه (ع) دانسته و استدلال کرده اند که تنها در آن زمان بود که اسلام به تألیف قلوب نیاز داشت و چون اهداف اسلام از تشریع این حکم محقق گردید در عصر انتظار نیازی به این امر نیست ولی با دقت بر عمومیت آیه شریفه و روایات معصومین و نظرات مفسران شیعه و سنی بدست می آید که تألیف قلوب منحصر به زمان خاصی نیست و ملاک این حکم در هر زمان و مکانی خواهد آمد .
جنگ ازدیدگاه قرآن :
جایگاه جنگ در قرآن
اما طبیعی است که دامنه فساد همیشه به یک اندازه نیست و حوزه عمل مفسدان تنها به حوزه فردی آنان محدود نمی شود و مفاسد کلان و مفسدان بزرگ با کاربرد روش های مسالمت آمیز اصلاح نخواهند شد نظیر گروه هایی که با کفر و انکار خود به مقابله با دعوت حق طلبانه انبیاء برخاسته و با شیوه های گوناگون مانع نفوذ و گسترش دین حق می شوند، گاه با صرف مال ، شایعه پراکنی ، تهدید و ارعاب و هدم شعائر دینی به رویا رویی با حق و حقیقت برمی خیزند،زمانی باارتکاب علنی محرمات وتظاهر به منهیات،اجتماع بشری را فاسد و زحمات حکومت حقه حاکم بر اجتماع را بی اثر و خنثی می سازند و از سنت حق که منطبق با نظام خلقت است سرپیچی می کنند . و گاهی با از بین بردن امنیت اجتماعی و تهدید به زور و اسلحه به جان و مال مردم تجاوز می کنند و به محاربه با خدا و رسول وی بر می خیزند .
قانون عدالت گستر الهی این هجمه ها را بی پاسخ نگذاشته و به قیام و برخورد قاطعانه امر می نماید،در واقع آیات جهاد گویای این است که نقش جنگ، کنارزدن ابرهای تیره و تار ازفطرت سلیم انسانی وزدودن تشنج از جو تعلیم وتربیت است تا باحذف عوامل مخرب که مسیر جامعه انسانی رادچار اخلال می کنند،جامعه را به حیات طیبه برساند.
جنگ در ادیان
و نیز آیه ۲۴ سوره مبارکه مائده، دعوت حضرت موسی (علیه السلام) جهت مبارزه با قوم عمالقه را بیان می دارد .
مواردی نیز از جنگ و مبارزه با مخالفین در عهدین ذکر شده که به اجمال اشاره می شود:
در تورات چنین آمده است : هنگامی که به شهری پیش می روی تا با آن جنگ نمایی، به آن ندای صلح برسان، اگر جواب صلح آمیز به تو بدهند و دروازه را به رویت بگشایند لازم است تمامی قومی که در آن یافت می شوند به ادای جزیه تو را بنده شوند، اگر با تو صلح نکرده و جنگ نمایند آنان را محاصره نمای چون خداوند آن را به دستت بسپارد تمامی ذکوراتش را بکش و نیز ساکنان شهر را به دم شمشیر بکش و اموالشان را جمع نمای ، «همگی ایشان را هلاک ساز و ترحم منما » ، «چون برای مقابله بیرون روی دشمن را زیاد بینی نترس » .
و در انجیل متی آمده است: گمان مبرید که آمده ام تا سلامتی بر زمین بگذارم، نیامده ام تا سلامتی بگذارم، بلکه شمشیر را .
استراتژی جنگ در اسلام
البته جواز جنگ در اسلام بر پایه منطق و عقلانیت حاکی از فطرت سلیم انسانی استوار است، توجه به مبانی تفکر نظامی که بر محور «سبیل الله» مقید شده و دقت در اصول نظامی آن مبنی بر عدم تجاوز و تعدی در جنگ ، عدم مبارزه با پناهندگان پرهیز از خیانت ، اهانت، هتک اعراض، تدمیر ، و قتل ضعفا ، پذیرش سلم و صلح در صورتی که دشمن دست از تجاوز و تعدی بردارد، مدارا و رفق با اسرای جنگی و … نشان می دهد جنگ در دین اسلام کاملاً با مفهوم جنگی که امروز در دنیا به منظور استیلا بر ملت ها، انتقام جویی، جاه طلبی، توسع و سیطره، استعمار و استثمار صورت می گیرد متفاوت است.
این جهادی است که اماکن و ایام مقدس را مقدس شمرده جنگ در محیط و زمان های امن و صلح را ممنوع می داند. و جهادی است که بنابه آیه شریفه «یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسوله اذا دعاکم لما یحیکم » ، زنده کننده مؤمنین می باشد. مرحوم علامه طباطبائی، ذیل آیه شریفه می فرماید:
و معنای این امر آن است که قتال در راه خدا تحت هر عنوان که باشد در حقیقت دفاع از حق انسانیت است و آن حق عبارت است از حقی که در حیات خود دارد. پس شرک به خدای سبحان، هلاک انسانیت و مرگ فطرت و خاموش شدن چراغ درون دلهاست و قتال که همان دفاع از حق انسانیت است این حیات را برمی گرداند و بعد از مردن آن حق دوباره زنده اش می سازد .
برخی برای زیر سؤال بردن «جنگ در اسلام» شبهه ای بر این مضمون مطرح نموده اند: با توجه به این که احکام الهی فطری و مطابق فطرت است چگونه جهاد که رنج و خونریزی و قتل و آسیب را به دنبال دارد و در طبع انسان ناخوشایند می باشد به عنوان یکی از احکام اساسی و ارکان شریعت است؟
پاسخ این مطلب را می توان در آیه شریف « کتب علیکم القتال و هو کره لکم و عسی ان تکرهوا شیأً و هو خیرلکم» یافت ؛ توضیح مطلب آن که مسائل و امور فطری زمانی که با معرفت و شناخت توأم گردد مطابق طبع و فطرت انسان است، زمانی انسان به طور فطری خواهان نفع و گریزان از ضرر و زیان است که نسبت به مصادیق نفع و ضرر شناخت و بینش داشته باشد.
جهاد نیز هر چند در ظاهر چیزی جز ضرب و جرج و مصیبت نیست، اما با تأمل و ژرف نگری در می یابیم که زنده کننده شرف و عظمت و افتخار و حریت انسان است و ورای چهره ظاهری، سلامت و امنیت را به دنبال دارد .
اهداف جهاد دراسلام
ارجاع بشر به اصل عبودیت و پاک سازی زمین از مظاهر شرک از مهمترین اهداف جنگ در اسلام است. آموزه های دین در پی آن است که با خالق محوری و حق گستری حاکمیت دین در جهان اقامه گردد و ضلالت و کفر و طاغوت از پهنه گیتی محو گردد، این رسالت از زمان انبیاء الهی شروع شده و به رهبری پیامبری خاتم کامل گردیدو در طول تاریخ با قیامها و نهضت های متعدد اسلام گرایان استمرار یافته در عصر ظهور آخرین پیشوای عبودیت و منجی انسانیت تحقق کامل می یابد ، مفسران در آیات متعددی حاکمیت روحیه تعبد و بندگی و رفع شرک و جهل را از ویژگی های حکومت جهانی حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) برشمرده اند .
امام خمینی بنیان گزار بزرگترین نهضت شیعی در عصر انتظار ، اهتمام بر گسترش مکتب الوهیت را از اهداف انقلاب اسلامی دانسته و می فرماید: « آنچه شما ملت شریف و مجاهد برای آن به پاخاستید و دنبال میکنید و برای آن جان و مال نثار کرده و می کنید والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد و آن مکتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایده توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات مراتب غیب و شهود است و آن در مکتب محمدی (صلی الله علیه واله) به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده و کوشش تمام انبیاء عظام (علیهم السلام) برای تحقق آن بوده و راه یابی به کمال مطلق و جلال و جمال بینهایت جز با آن میسر نگردد …»
۲- رفع فتنه و فساد
“فتنه” به معنای گذاشتن طلا در آتش است تا خوبی از ما خوبی آن آشکار شو د، فتنه در المیزان به معنی اموری تفسیر شده که مردم با آن آزمایش می شوند و غالباً به معنای از بین رفتن امنیت و صلح است .
انسان ها در تمامی جوامع بشری از این حق برخوردارند که ندای حق و فطرت را بشنوند و در فضای امن فکری حقیقت را جستجو نمایند، کسانی که مانع از وصول مردم به آزادی فکری می شوند تا در سایه جهل و بی خبری قیود اسارت و بندگی را بر آنان تحمیل نموده و ظلم و فساد را گسترش دهند در عمل به جنگ با دین برخاسته اند . و باید با آنان مبارزه کرد «و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین کله لله » .
فتنه گری، ایجاد رعب و وحشت ، اعمال تضییق و فشار و سلب آزادی و امنیت از سوی دشمن نوعی اعلام جنگ است، خاموش کردن فتنه به عنوان یک هدف برای جهاد اسلامی در واقع جنبه دفاعی دارد و آن چه به عنوان جهاد ابتدایی خوانده می شود در واقع دفاع از حق انسانیت و فطرت است در نهایت رفع فتنه، تألیف بین قلوب و رفع عداوت و دشمنی را به همراه دارد:
روی علی بن حوشب قال سمع مکحولاً یحدث من علی بن ابی طالب قال قلت یا رسول الله المهدی منا ائمه الهدی ام من غیرنا، قال بل لنا، بنا یختم الدین کما بنا فتح و بنا یستنقذون من ضلاله الفتنه کما استنقذوا من ضلاله الشرک و بنا یؤلف الله بین قلوبهم فی الدین بعد عداوه الفتنه کما الف بین قلوبهم و دینهم بعد عداوه الشرک .
مفسران با استناد به روایتی از امام باقر (علیه السلام) محو کامل ظلم و فتنه و فساد را به زمان ظهور حضرت تفسیر کرده اند: “هذه الایه لاآل محمد و المهدی و اصحابه یملکهم الله مشارق الارض و مغاربها و یظهر الدین و یمیت الله عزوجل به و باصحابه البدع و الباطل کما امامت السفهه الحق حقی لا یری اثر من الظلم و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و لله عاقبه الامور ” .
۳-حمایت از مظلومان و مستضعفان
پروردگار متعال جامعه اسلامی را به حمایت و نجات مستضعفان در برابر ستم و تجاوز ظالمان فرا می خواند، مسلمانان اجازه ندادند در برابر آن چه از ستم و جنایت نسبت به ستمدیدگان عالم میگذرد بی تفاوت باشند و این از مسائل مهم در شریعت اسلامی و حاکی از حقانیت دین می باشد قرآن کریم می فرماید:
«و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا » آیه شریفه در مقام ترغیب و تحریک به جهاد در راه خدا و استقرار حکومت عدل الهی در راه نجات بیچارگان است و می شود از آیه استفاده کرد که برای نجات همه مستضعفان جهان اعم از مسلمان و غیر مسلمان پیکار لازم است .
روایات متعددی نیز هم لزوم حمایت و اجابت ندای مظلوم را بیان نموده است از جمله:
«اتقوا دعوه المظلوم و ان کان کافرا فانه لیس دونه حجاب »
۴- جلوگیری از تمرکز قوا و ایجاد پراکندگی در صفوف دشمن (جلوگیری از گرایش جبهه باطل)
قدرت و سلطه از عواملی است که میل و گرایش انسان را برمی انگیزد، انسان هنگامی که در برابر قدرتی قاهر قرار می گیرد نسبت به آن احساس محبت می کند در روانشناختی اجتماعی این امر ثابت شده که ملتهای مغلوب قوای قاهر را دوست داشته و از افکار و رفتار غالب، تقلید کرده اند تعالیم قرآنی از یک سو با توصیه مکرر و مؤکد مسلمانان را از دوستی و گرایش به کفار برحذر می دارد و از دیگر سو با جهاد مقتدرانه و هجوم برق آسا، از تمرکز و اجتماع قوای دشمن و تمرکز نیروی آنان که امکان جلب نظر و گرایش را فراهم می آورد ممانعت می کند « فامّا تثقفنّهم فی الحرب فشرّدبهم من خلفهم لعلهم یذّکّرون »
۵- ارهاب و اخزاء کفار
اعمال قاطعیت در برخورد با معاندان و دشمنان شریعت، خزی و زبونی آن ها را به دنبال دارد و دست غارتگران سرمایه های دینی و اعتقادی را از افکار و اندیشه ها کوتاه می نماید.
«و من اظلم ممن منع مساجد الله ان یذکر فیها اسمه و سعی فی خرابها اولئک ما کان ان یدخلوها الا خائفین لهم فی الدنیا خزی و لهم فی الاخره عذاب عظیم ».
رد تجاوز و هجمه بر مسلمانان ، بیمه شدن اسلام در برابر توطئه ها و نیرنگ ها، حفظ مجد و عظمت اسلام، تأمین حریت و آزادگی از دیگر اهداف جنگ در اسلام می باشد.
آری دعوتی که پیامبر (صلی الله علیه واله) ریشه های تنومند آن را بنا نهاد و مسلمانان با پیروی از تعالیم وحیانی و با نهضت و قیام بر علیه طاغوت های زمان آن را آبیاری نمودند چنان چه برگ برگ صفحات تاریخ از صدر اسلام تاکنون به خون مجاهدان دین و حقیقت آغشته شده و مزین به نام انقلاب ها و مبارزات پیروان مکتب در راه احیای دین و گسترش اسلام است تا آن که در دوران آخرین حجت حق و میراث دار الهی بر زمین به ثمر بنشیند و وعده الهی مبنی بر محق کافرین و غلبه آیین توحیدی محقق گردد .
البته باید توجه داشت تحقق این مهم، مشروط به حصول مقدمات و مستلزم آمادگی کامل و اقتدار نظامی مؤمنان در عصر انتظار است «و اعدوا لهم ما استطتم من قوه و من رباط الخیل» قرآن از پیروان دین می خواهد تا هر چه در توان دارند از نیرو و امکانات دفاعی آماده کنند و تمام استعدادهایی که در قوه دارند به مرحله فعلیت رسانند و فکر و عقلشان به علم و خبرت تحول باید و نیز برنامه های فکری اسلامی به یک نیروی اجتماعی پایدار مبدل گردد تا به دنبال جبهه داخلی استوار و نیروی دفاعی پرتوان دشمنان خدا و دشمنان دین خائف و ترسان باشند و فکر هجوم به مرزهای دینی و ملی را از سر خارج کنند.
عصر انتظار، جنگ یا صلح
الف) روایاتی که قیام قبل از ظهور را حرام دانسته و قیام کننده را طاغوت می خواند:
عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال: کل را یه ترفع قبل قیام القائم فصاجها طاغوت یعبد من دون الله عزوجل .
در بررسی روایت فوق با توجه به روایت دیگری از امام باقر (علیه السلام) در تبیین «طاغوت، دلالت حدیث بر دعوت های باطل و مطرح کردن خود منطبق می شود که در روایت از آن به پرچم ضلالت، تعبیر شده است:
«لیس من احد یدعوا الی ان یخرج الدجال الا سیجد من یبایعه و من رفع رایه ضلاله فصاحبها طاغوت » در تأیید دیگر این امر می توان به روایاتی دیگر از امام باقر (علیه السلام) در تأیید قیام هایی که دعوت به حق و هدایت می کنند و روایاتی که دعوت به خود را مذمت نموده آن را بدعت میداند استناد نمود حضرت در تأیید رایه یمانی می فرمایند: در میان این قیام ها ، قیامی هدایت کننده تر از پرچم یمانی نیست ، آن پرچم ، پرچم هدایت است چون مردم را به سوی حضرت قائم (علیه السلام) فرا می خواند پس زمانی که یمانی قیام کرد و دینش سلاح به دیگران حرام است. حتماً به سوی او بشتابید چون پرچم او پرچم هدایت است و بر احدی سرپیچی و تخلف از او جایز نیست و هر کس تخلف کند اهل جهنم است چون یمانی به سوی حق و راه مستقیم دعوت می کند و در روایت دیگری قیام کنندگان به حق تأیید شده و از مقتولان آن به «شهداء» تعبیر شده است .
ب) روایاتی دلالت بر این دارد که مؤمنین نباید پیش از فرا رسیدن موعد فرج عجله کنند و قیام نمایند عن جعفر بن محمد عن آبائه ( علیه السلام )
فی وصیه النبی لعلی (علیه السلام ) قال: « یا علی ان ازاله الجبال الرواسی اهون من ازاله ملک لم تنقص ایامه»
و نیز امیرالمؤمنین در خطبه ای می فرماید « الزموالأرض، وا صبروا علی البلاء ولا تحرکوا بایدیکم و سیوفکم فی هوی السنتکم، ولا تستعجلوا بما لم یعجل الله لکم…فان لکل شیء مده و اجلا »
بررسی: با توجه به فحوای کلام معصوم(ع) به دست می آید که این روایات می خواهند جلوی توقع و انتظار شیعه را در خروج اهل بیت به عنوان ناجی مستضعفین جهان و برقرار کننده حکومت جهانی قبل از فرارسیدن موعودش بگیرند،علاوه بر آن که در صورت تطبیق روایات با هرگونه قیام و مبارزه، با روایات بسیاری که در باب امر به معروف و نهی ازمنکر و باب جهاد وارد شده منافات دارد .
ج) روایاتی را که دلالت بر شکست قیام های قبل از ظهور امام زمان می نماید:
عن علی بن الحسین (علیه السلام ) قال:” والله لا یخرج واحد منا قبل القائم(علیه السلام ) الا کان مثله مثل فرخ طار من و کره قبل ان یستوی جناحاه فاخذوه الصبیان فعبثوا به” .
به خدا سوگند احدی از ما پس از خروج حضرت قائم خروج نمی کند مگر این که همانند جوجه پرنده ای باشد که پیش از آنکه بال و پر او ردیف شود از لانه خود بیرون زده و پرواز کند، البته به زمین می افتد کودکان آن را گرفته و ابزار بازی و سرگرمی خود قرار می دهند . بررسی: این روایات دلالتی بر ممنوعیت قیام قبل از ظهور نیست، شاید روایت در مقام خبر دادن از یک امر غیبی است یعنی امام خبر می دهند که قیام های قبل از ظهور، به هدف نهایی نمی رسند و این مستلزم نفی آثار و پیامد های مطلوب قیام ها نیست، علاوه بر آن که شکست ظاهری مانع قیام نمی باشد امام حسین (علیه السلام )با علم به شکست ظاهری قیام نمودند و بسیاری از سادات حسنی مانند زید بن علی شهید فخ (ع) که مورد تأیید امام معصوم بودند نیز بر علیه حکام مستبد قیام نمودند .
و همچنین بنابر روایات ،امام معصوم (علیه السلام )در مقام تشویق به قیام علیه حکام جور می فرماید: مخارج خانواده های قیام کنندگان را بر عهده دارم «ذکر بین یدی ابی عبد الله (علیه السلام ) من خرج من آل محمد (صلی الله علیه واله) فقال: لا زال انا شیعتی غیر ما خرج الخارجی من آل محمد و لو ودت ان الخارجی من آل محمد خرج و علی نفقه عیاله .
هنگامی که درمحضر امام جعفرصادق (علیه السلام) شخصی از قیام و انقلابیان از آل محمد به میان آمده، ایشان فرمودند «من و شیعان من ، در خیر وسلامت خواهند بود تا زمانی که کسی از ما علیه اینان قیام کند و آرزو دارم که یکی از آل محمد(صلی الله علیه واله) خروج کند و مخارج و اهل و عیال او را برعهده بگیرم .
نتیجه :
ازطرف دیگر قرآن کریم مؤمنان را مطمئن می سازد که نیروهای کفر در برابر قوت تحکم و شکست ناپذیر ایمان از هم متلاشی خواهند شد در آیه ۸۲ سوره مؤمن پس از میان وسائل و امکانات دشمن اعم از نیروی انسانی که بشر، تمدن، پیشرفت های مدنی، فنون و تکنیک ها و علوم سطحی و فریبنده زوال و نابودی سردمداران کفر را در برابر دعوت انبیا بیان می نماید و پیروزی نهایی صالحان و بندگان وارسته به رهبری موعود جهانی ر ا در برابر دنیای کفر و غفلت نوید می بخشد « ولقد کتبنا فی الزبور بعد الذکران الأرض یرثها عبادی الصالحون » .
در عصر انتظار نیز مؤمنان باید با رعایت اصول و ضوابط قرآنی از جمله پای بند نمودن جامعه ایمانی به اصول اخلاقی ، حفظ مبانی دینی دعوت و گسترش اسلام، التزام بر پیمان های سیاسی و… بر توسعه صلح در جوامع بکوشند و از طرف دیگر با حفظ اصل نفی سبیل و اصل امر به معروف و نهی از منکر به معارضه با دشمنان حق و مفسران و معاندان برخیزند
این مبارزه کارکردها و نتایج ارزشمندی در جوامع اسلامی خواهد داشت از جمله حفظ عزت، اقتدار و امنیت جامعه اسلام، اقبال و گرایش روز افزون به اسلام، استیصال دشمن مستکبر، به و جود آمدن روحیه حماسی و سلحشوری مردم ایجاد روحیه ابتکار و طراحی و تولید طرحهای نظامی بیمه شدن اسلام در منطقه و جهان ، انسجام و اتحاد نیروهای اسلا م کم شدن و وابستگی شکوفایی عملیات رزمی مهندسی، رشد دانش پزشکی، افشا شدن و حذف خطوط انحرافی و جریان های نفاق و… هر چند برخی می کوشند جهاد و مبارزه در دوران انتظار را نفی کنند اما با رجوع به مبانی قرآن در روایات معصومین (علیه السلام ) به دست می آید که در صورت جمع بودن شرایط جهاد در حفظ مصلحت اسلام، جهاد و جنگ در دوران غیبت واجبات مرحوم خویی در ملحقات منهاج الصالحین به این مسأله اشاره دارند و آراء فقهی در خصوص شرایط و ضوابط وجوب جهاد در عصر غیبت بسیار است که به منافع فقهی ارجاع می گردد.
فهرست منابع
قرآن کریم
۱/ آذری قمی ، احمد، جنگ و صلح از دیدگاه قرآن، بنیاد الرساله
۲/ ابن الکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ریاض، دارالطیبه، ۱۴۲۴
۳/ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دارصادر،چاپ سوم، ۱۴۱۴
۴/ ابو زهرة، محمد، علاقات الدولیة الاسلامة ، قاهره، دارالفکرالعربی ، بی تا
۵/ ابو معاش، سعید، الامام مهدی فی الکتاب والسنه.
۶/ احمد میانجی ، علی ، مکاتیب الرسول، قم ، الانتشارات یس ،۱۳۶۳/
۷/ ادب الحرب واسع فی سورة الانفال، قاهره، دارالمعارف، چاپ اول. ۱۹۸۹
۸/ اطفیش، محمد بن یوسف ، تیسیر التفسیر، عمان،وزارت التراث القومی و الثقافی، ۱۴۰۷ق
۹/ امام خمینی، وصیت نامه،تهران، مؤسسۀ تنظیم نشر آثارامام، چاپ دوم، ۱۳۷۳
۱۰/ بشته، اندرواس، اکرمی، السید امیر، الاسلام و العدل و العوامل التی تهدد هما فی عالم الیوم ، لبنان، المکتبه ابوییه، ۲۰۰۶
۱۱/ بنگاه نشر و ترجمه کتاب، ۱۳۶۰
۱۲/ جوادی آملی ،عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم،قم ، اسراء ۸۲-۱۳۸۰
۱۳/ حائری تهرانی ، میر سید علی ،تهران، المقتبات الدور، اسلامیه،۱۳۳۷
۱۴/ حر عاملی ، شیخ محمد بن الحسن، تهران، وسائل الشیعه، المکتبه الاسلامیه، بی تا
۱۵/ حسینی اعرابی ، سید هاشم، البرهان،قم ، بعثت، ۱۴۱۵-۱۷
۱۶/ حلمی کریم، فرحات احمد، الاسلام دین اسلام، حامی حقوق انسان، قاهره، دارالافاق العربیه، چاپ اول، ۲۰۰۳
۱۷/ حوی ، سعید، اساس فی التفسیر، قاهره، دارالاسلام، ۱۴۰۹ق
۱۸/ داور پناه ، ابوالفضل، انوارالعرفان، تهران، کتابخانه صدر، ۱۳۶۰
۱۹/ راغب اصفهانی ،حسین بن محمد، مفردات غریب القرآن، دمشق بیروت، دارالعلم دارالشامیه، اول، ۱۴۱۲ق
۲۰/ رفیع، منیت ، ضمانات الحریه فی النظام الاسلامی ، قاهره، طبیعه مجمع البحوث الاسلامیه، ۱۹۸۳/کریمی ، مجمع البحرین،
۲۱/ سبزواری، محمد حبیب، الجدید ، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۲
۲۲/ سمرقندی ، محمد بن مسعود، العیاشی ، تهران،اعلمی ، ۱۴۱۷
۲۳/ شبر، سید عبدالله ، تفسیر شبر ، بیروت، دارالبلاغه، بی تا
۲۴/ شریعتی ، روح الله ، حقوق ووظایف غیر مسلمانان، درجامعه اسلامی، قم ، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۱/
۲۵/ شریف لاهیجی ،بهاءالدین،تفسیرلاهیجی ، تهران، اعلمی ، ۱۳۶۳
۲۶/ شیخ الاسلام، جعفر،شورا، وحدت و امنیت از دیدگاه قرآن، انتشارات اسلامی، چاپ اول ۷۹
۲۷/ طباطبایی ، محمد حسین، المیزان، قم ، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۹۴
۲۸/ طبرسی ، فضل بن حسن، مجمع البیان، قم، امیر، بی تا.
۲۹/ طبرسی، فصل بن حسن، جوامع الجامع ،تهران،دانشگاه تهران، ۱۴۰۹
۳۰/ طوسی ،محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، قم ، مکتب الاعلام الاسلامی ، بی تا
۳۱/ عبده. محمد الاعمال الکامله، تحقیق محمد عماره، بیروت،۱۹۷۲
۳۲/ عروسی حویزی ، علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین ،قم ، علمیه، بی تا.
۳۳/ عماره، محمد ، الاسلام و الحروب الدینیه ،قاهره، دارالثقافه الجدید، ۱۹۹۶/
۳۴/ فرات کوفی ، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی ، تهران،وزارت فرهنگ و ارشاد الاسلامی، ۱۴۱۰
۳۵/ فراهیدی، خلیل بن احمد، قم ، انتشارات هجرت، چاپ دوم ، ۱۴۱۰
۳۶/ فرمانیان، مهدی، موسوی نژاد، علی، تاریخ عقاید زیدیه، قم، نشر ادیان، ۱۳۸۵
۳۷/ فصلنامه علوم سیاسی، مؤسسه آموزش عالی باقر العلوم ، سال چهارم، ش ۱۵، پاییز۸۰/
۳۸/ فصلنامه، علمی تخصصی انتظار، مرکز تخصصی مهدویت، سال سوم، شماره هفتم،بهار۸۲
۳۹/ فضل الله ،سید محمد حسین، من وحی القرآن ، بیروت، دارالملاک، ج۱۵
۴۰/ فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، مشهد، دارالمرتضی للنشر ،۱۳۹۹/
۴۱/ فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، بی تا ، بی تا
۴۲/ قرشی ،سیدعلی اکبر، تفسیر الحدیث، تهران، بنیاد بعثت،سوم، ۱۳۷۷
۴۳/ قرشی، علی اکبر ، قاموس قرآن، تهران،دارالکتب اسلامیه،چاپ ششم،۱۳۷۱
۴۴/ قرطبی ، محمد بن احمد انصاری، الجامع الاحکام القرآن ، بیروت، دارالکفر، بی تا
۴۵/ قمی ، علی بن ابراهیم ، تفسیر قمی ، قم،دارالکتاب، ۱۴۰۹ق
۴۶/ کمالی دزفولی، علی،قرآن و مبارزات،انتشارات کتابخانه صدر، تهران، بی تا
۴۷/ گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب،ترجمه هاشم حسینی، تهران، کتابفروشی الاسلامی، ۱۳۵۸/
۴۸/ گولد جولیوس، کولب، ویلیام، فرهنگ علوم اجتماعی
۴۹/ مترجمان، تفسیر هدایت ، مشهد، پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، اول ، ۱۳۷۷
۵۰/ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة ، تهران، مکتب الاعلام الاسلامیه، دوم ۱۳۶۷/
۵۱/ مشهدی قمی ، محمد رضا ، کنزالدقائق ،تهران،وزارت ارشاد اسلامی،۱۳۶۶
۵۲/ مصطفوی ، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، به کوشش محمد جواد زاهدی،تهران ،نشر مازیار ، چاپ دوم ، ۱۳۸۴
۵۳/ مکارم شیرازی ،ناصر، پیام قرآن،تهران ،دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۸۱
۵۴/ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴
۵۵/ موسوی سبزواری، سید عبد الله، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، بیروت، المنار، ۱۴۱۶
۵۶/ میبدی، ابوالفضل رشید الدین، کشف الاسراروعدة الابرار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۱
۵۷/ نظریه الحرب فی الاسلام و اثرها فی القانون الدوله العالم، جمعیه الدعوة الاسلامیه العالمیه، دارالکتب الوطنیه ، چاپ اول ۱۴۲۶م
۵۸/ نعمانی ، محمد بن ابراهیم، الغیبه، مترجم جوادی غفاری، تهران، کتابخانه صدوق، ۱۳۶۳
۵۹/ نعمانی ، محمد بن ابراهیم،تفسیر نعمانی، بیروت،مؤسسه الوفاء۱۳۹۹
۶۰/ نهج البلاغه، فیض الاسلام، تهران بی نا ، ۱۳۹۲
منبع: www.monjee.com