حيات فرهنگى در عصر ظهور

در عصر درخشان امام مهدى(ع) حيات فرهنگى به گونه‏اى شكوفا و بارور مى‏گردد و دانش و فرهنگ و معنويت بويژه علوم دينى و احكام و مقررات و معارف انسان‏ساز اسلام در سراسر گيتى بسط و گسترش مى‏يابد و چرخ‏هاى فرهنگ و آگاهى و شناخت با سرعت وصف‏ناپذيرى به حركت مى‏افتد. كتابهاى مربوط به شرح حال راويان احاديث كه به كتابهاى رجالى مشهورند و نيز شرح حال و بيوگرافى آنان و
شنبه، 26 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حيات فرهنگى در عصر ظهور
حيات فرهنگى در عصر ظهور
حيات فرهنگى در عصر ظهور

اشاره :

بى‏ترديد عصر امام مهدى(ع) عصر حاكميت نور دانش و بينش و از درخشان‏ترين و زيباترين اعصار روى كره زمين از آغاز آفرينش جهان و انسان خواهد بود. آنچه در اين نوشتار تقديم خوانندگان عزيز مى‏شود برخى از ابعاد زندگى و شكوفايى و درخشندگى آن عصر است كه با تلخيص از نظر گرامى‏تان مى‏گذرد.
در عصر درخشان امام مهدى(ع) حيات فرهنگى به گونه‏اى شكوفا و بارور مى‏گردد و دانش و فرهنگ و معنويت بويژه علوم دينى و احكام و مقررات و معارف انسان‏ساز اسلام در سراسر گيتى بسط و گسترش مى‏يابد و چرخ‏هاى فرهنگ و آگاهى و شناخت با سرعت وصف‏ناپذيرى به حركت مى‏افتد. كتابهاى مربوط به شرح حال راويان احاديث كه به كتابهاى رجالى مشهورند و نيز شرح حال و بيوگرافى آنان و تقسيم‏بندى روايات به صحيح و ضعيف كه بيشتر به حدس و گمان تكيه دارد و در عصر غيبت و به خاطر نرسيدن دست مردم به امام معصوم مورد استفاده قرار مى‏گيرد به پايان مى‏رسد؛ زيرا در عصر ظهور مردم به مقررات و احكام قطعى دست مى‏يابند و از اينها بى‏نياز مى‏گردند. همچنين بيشتر تفاسير از اعتبار ساقط مى‏شود و تنها تفاسير برخاسته از روايات رسيده از پيامبر و اهل بيت باقى مى‏ماند.
همين‏گونه قرائتهاى مختلف از قرآن شريف كه دليلى براى آن نازل نشده است برداشته مى‏شود چرا كه مردم قرآن و قرائت صحيح آن را به گونه‏اى كه بر قلب مصفاى محمد(ص) فرود آمده است از امام مهدى(ع) مى‏آموزند و تفسير و پيام و مفهوم آن را آن‏گونه كه خدا اراده فرموده است مى‏شناسند و بر معارف بلند و راز و رمز و شگفتيهاى آن كه همچنان ناشناخته و پوشيده است، آگاهى مى‏يابند.
حضرت امام باقر(علیه السلام) فرموده‏اند:
توتون الحكمة فى زمانه حتى ان المراة لتقضى فى بيتها، بكتاب اللَّه و سنّة رسوله1
يعنى به مردم عصر حكومت درخشان او، دانش و بينش ارزانى مى‏گردد كه زن در كانون خانه خويش براساس كتاب خدا و سنت پيامبرش عادلانه و آگاهانه داورى مى‏كند و نيازى به ديگرى ندارد.
اين روايت نشانگر اين واقعيت است كه مردم در روزگار حاكميت آن حضرت، براساس آداب و مقررات دينى تربيت شده و احكام شريعت را آموخته و بر پايه‏اى از فرهنگ و تمدن اوج مى‏گيرند كه هر بانويى مى‏تواند در درون خانه خويش ميان آن دو انسان براساس مقررات كتاب خدا و سيره و روش عادلانه پيام‏آور بزرگ او قضاوت كند.
اميرالمؤمنين على(ع) هم طى گفت‏وگويى با جناب كميل بن زياد نخعى مى‏فرمايند:
اى كميل، هيچ علمى نيست مگر آن كه با من آغاز گردد و هيچ سرى نيست مگر آنكه با قائم پايان پذيرد.2
لازم است بدانيم كه خود امام مهدى براساس كتاب خدا و سيره و شيوه انسانساز و افتخار آفرين پيامبر تدبير امور مى‏كند و به اندازه ذره‏اى از آن انحراف نمى‏جويد. او شريعت جديد يا دين ديگرى نمى‏آورد كه با اسلام راستين ناسازگار باشد.
همچنين واقعيت كه رخ خواهد داد اين است كه همه مذاهب پديد آمده پس از رحلت پيشواى بزرگ توحيد پيامبر گرامى ملغى مى‏شود و از ميان مى‏رود چرا كه اينها راه و رسمى است كه در كتاب خدا و سنت پيامبر جايى ندارد. در كلامى كه از عالم اهل سنت به نام ابن العربى بيان گرديده آمده است:
امام مهدى پس از ظهور، دين را همان‏گونه كه بود و نازل گرديد آشكار مى‏سازد، به طورى كه اگر پيامبر گرامى حاضر باشد به همان حكم كند. او مذاهب مختلف را از روى زمين با ارشاد و هدايت خويش برمى‏دارد و جز دين خالص و پاك آسمانى نمى‏ماند.3
آرى در آن شرايط پر افتخار است كه اتحاد بزرگ اسلامى تحقق مى‏پذيرد چرا كه همه مسلمانان در اصول دين و فروع آن و همه مسايل فقهى و احكام و مقررات شرعى، متحد و يكپارچه مى‏گردند.
دين راستين همان اسلام واقعى خواهد بود و مذهب همان مذهب تشيع كه مذهب خاندان وحى و رسالت است و پيامبر گرامى مردم را بدان دعوت نموده است. و همه بشريت بدين سان زير پرچم پر افتخار لااله‏الااللَّه، محمد رسول‏اللَّه، على ولى‏اللَّه در اوج سعادت و رفاه و نيكبختى زندگى مى‏كنند.
در حديثى كه امام مجتبى از پدرش حضرت على نقل مى‏فرمايد چنين آمده است:
مهدى زمين را از برهان و دانش و نور هدايت پر مى‏كند تا آن‏جا كه سراسر گيتى به وى ايمان آورد و كافران مسلمان شوند و فاسقان صالح گردند.4
و باز حضرت على(ع) در بيان ديگرى از حضرت مهدى چنين مى‏فرمايد:
... لافترك بدعة الا ازالها ولا سنة الاّ اقامها.5
يعنى آن پيشواى الهى تمامى بدعتها را نابود مى‏كند و همه سنتها و شيوه‏هاى پسنديده را زنده و برپا مى‏كند.

تربيت در عصر امام مهدى(ع)

از واقعيت‏هاى ترديد ناپذير اين است كه انسان در همه ابعاد، قابل تربيت و سازندگى است و هنگامى كه برنامه‏هاى تربيتى براساس ارزشهاى والاى اخلاقى و انسانى تنظيم گردد بشريت راه اعتدال و درستى را خواهد گزيد. و در راه و روش شايسته و ستوده‏اى گام خواهد نهاد. اما اگر برنامه‏ها و عوامل تربيتى فاسد و ناصالح باشد بدون ترديد نتيجه معكوس خواهد داد و انسان به سوى تباهى خواهد رفت.
1. كانون خانه و خانواده كه كودك در آن ديده بر جهان مى‏گشايد يك كانون و عامل تربيتى است كه در جهت‏دهى به كودك نقش بسيار مهمى دارد.
2. پس از خانه، نقش مدرسه است كه كودك با ورود بدانجا مراحل نخستين دانش و فرهنگ را از طريق آموزگاران دريافت مى‏دارد و هر چه مراحل مختلف علمى را طى مى‏كند سطح مطالعه و فرهنگ و آگاهيهاى او بالا مى‏رود تا سرانجام به عالى‏ترين مراحل و مدارج علمى و فكرى مى‏رسد.
3. عامل محيط و جامعه، كودكى كه در جامعه‏اى مملو از دروغ و شائبه و بى‏بندبار رشد مى‏كند تربيت ناشايست و نادرست مى‏پذيرد و كودكى كه در جامعه دين باور و امانت‏دار و سرشار از حيا و درستكارى تربيت شود فردى شايسته خواهد بود.
4. رسانه‏هاى گروهى و دستگاههاى تبليغاتى جامعه همچون روزنامه‏ها و مجلات، راديو و تلويزيون و...
امام مهدى(ع) كه در انديشه اصلاح جامعه جهانى است و مى‏خواهد جامعه‏اى به راستى اسلامى پى‏ريزى نموده و آن را به ارزشهاى والاى انسانى و قرآنى آراسته سازد، در اين راه مى‏بايست از وسايل و عوامل تربيتى بهره گيرد و آموزشهاى تربيتى صحيح و سازنده خويش را به وسيله اين وسايل و تجهيزات به گوشها برساند. از اين رو مدارس و آموزشگاهها را، فرهنگ و تعاليم انسانساز اسلام اداره و رهبرى مى‏كند و راههاى تعليم و تربيت در همه مراحل از شيوه‏ها و برنامه‏هاى اسلامى بهره‏مند مى‏گردد و وسايل ارتباط جمعى به طور كامل، شايسته و مفيد و ثمربخش مى‏شوند و از چهارچوب مقررات و ارزشهاى اسلامى تجاوز نمى‏كنند.6
چنانچه حضرت على(ع) با عباراتى بسيار شنيدنى چنين نويد مى‏دهد كه:
مهدى(ع) هواهاى نفسانى را به هدايت باز خواهد آورد آن‏گاه كه هدايت را به هواپرستى بفروشند و آرا و نظرها را بر قرآن منطبق سازد چون قرآن را بر مدار آراى خويش باز خوانند.7

پی‏نوشت‏ها:

1 . غيبت نغمانى، باب 13، ص238.
2 . ابن شعبه حرانى، ابو محمد حسن بن على، تحف‏العقول، ص119.
3 . الفتوحات المكيه، ابن العربى، ج3، ص327، باب 366.
4 . طبرسى، احمدبن على، الاحتجاج، ج2، ص70.
5 . عقدالدّرر، باب 9، ص224، بحارالانوار، ج52، ص339.
6 . امام مهدى از ولادت تا ظهور، آيةاللَّه سيد محمد كاظم قزوينى، ص740.
7 . نهج‏البلاغه

منبع:ماهنامه موعود




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط