اخلاق كارگزاران و آسیب شناسی نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)

موضوع اخلاق كارگزاران و آسیب شناسی نظام اسلامی یكی از عناوین مطرح شده در بیانات امام راحل رحمةالله علیه است. ایشان در فرصت‌ها و مجال‌های مختلف به این عنوان توجه كرده‌اند و آن را با ظرافت، دقت و تأكید خاصی
يکشنبه، 15 اسفند 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
اخلاق كارگزاران و آسیب شناسی نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)
اخلاق كارگزاران و آسیب شناسی نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)

 

نویسنده: سید رشید صمیمی

 

چکیده:

موضوع اخلاق كارگزاران و آسیب شناسی نظام اسلامی یكی از عناوین مطرح شده در بیانات امام راحل رحمةالله علیه است. ایشان در فرصت‌ها و مجال‌های مختلف به این عنوان توجه كرده‌اند و آن را با ظرافت، دقت و تأكید خاصی مطرح نموده‌اند. در این نوشتار اخلاق كارگزاران، در پنج حوزه‌ی مختلف بررسی گردیده است:
1- حوزه‌ی معنوی؛
2- حوزه‌ی قانون مداری؛
3- حوزه‌ی اقتصادی؛
4- حوزه‌ی مدیریت؛
5- حوزه‌ی سیاسی.
در قسمت «آسیب شناسی نظام اسلامی از دیدگاه امام» عوامل را به دوگونه تقسیم كرده‌ایم:
1. عوامل بیرونی
2. عوامل درونی
در هر كدام، آسیب‌ها با استناد به كلام امام بر اساس مجموعه‌ی ارزشمند صحیفه‌ی امام، تجزیه و تحلیل شده است.

اخلاق كارگزاران در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی رحمةالله علیه

1. حوزه‌ی معنوی

حضرت امام رحمةالله علیه می‌فرماید:
ای دولت‌ها، ای بیچاره‌ها! فتح مملكت كه چیزی نیست،... فتح قلوب مهم است. (1)
وقتی حكومتی پایه قدرتش به دوش ملت نباشد و ملت با قلبش با آن موافق نباشد، هرچه قدرتمند باشد هم، نمی‌تواند پایداری كند. (2)
حكومت صدر اسلام، حكومت بر قلوب بود و لهذا، با جمعیت‌های كم بر امپراتوری‌های بزرگ غلبه كردند. (3)
در تمام این مطالب، حضرت امام به مسأله‌ی به دست آوردن قلب‌های آحاد ملت تأكید فراوان دارند؛ یعنی تأثیر گذاری دولت در راستای گرایش روحی - روانی ملت به آن، یكی از زمینه‌های مهم استحكام پایه‌های حكومت است و این امر هم موجب اطمینان جامعه به دولت و هم موجب استواری نظام خواهد شد.
حضرت امام با تأكید بر خودسازی تهذیب نفس مسئولان و دولتمردان، به آن‌ها هشدار می‌دهند:
اگر آن كسی كه در رأس حكومت است،... اگر خودش اصلاح نكند خودش را و اگر خودش تابع قوانین اسلام نباشد، قوانین اسلام را در مملكت وجود خودش اجرا نكند، این نمی‌تواند حكومت اسلامی باشد و حاكم اسلام باشد. (4)
تزكیه برای دولت مردان، برای سلاطین، برای رؤسای جمهور، برای دولت‌ها و برای سردمداران، بیشتر لازم است تا برای مردم عادی، اگر افراد عادی تزكیه نشوند و طغیان پیدا كنند، یك طغیان بسیار محدود است،... لكن اگر طغیان در كسی شد كه مردم او را پذیرفته‌اند،... این گاهی یك كشور را به فساد می‌كشد و گاهی كشورها را به فساد می‌كشد. (5)

حوزه‌ی قانون‌ مداری

التزام به قانون و اجرای آن

حضرت امام رحمةالله علیه درباره‌ی حاكمیت و استقرار قانون در جامعه و نهادهای سیاسی و اجتماعی با تأكید فراوان می‌فرماید:
در كشوری كه قانون حكومت نكند، خصوصاً قانونی كه قانون اسلام است، این كشور را نمی‌توانیم اسلامی حساب كنیم. كسانی كه با قانون مخالفت می‌كنند، این‌ها با اسلام مخالفت می‌كنند... اگر همه‌ی اشخاصی كه در كشورمان هستند و همه‌ی گروه هایی كه در كشور هستند و همه نهادهایی كه در سر تاسر كشور هستند، به قانون خاضع بشویم و قانون را محترم بشمریم، هیچ اختلافی پیش نخواهد آمد. اختلافات از راه قانون شكنی‌ها پیش می‌آید... چنانچه از صدر عالم تاكنون، تمام انبیا برای برقرار كردن قانون آمده‌اند و اسلام برای برقراری قانون آمده است و پیغمبر اسلام و ائمه‌ی اسلام و خلفای اسلام، تمام برای قانون خاضع بوده‌اند و تسلیم قانون بوده‌اند. (6)
هر كشوری كه به قوانین اسلام عمل نماید، بدون شك از پیشرفته‌ترین كشورها خواهد شد. (7)
بنابراین، از دیدگاه حضرت امام رحمةالله علیه هدف و برنامه‌ی اصلی انبیاء بر اساس حاكمیت قانون الهی است. اسلام به عنوان آخرین دین الهی، دارای قانون جامع و كامل اجتماعی است. از نظر ایشان، اگر بتوان قانون اسلام را درست اجرا كرد، جامعه‌ی اسلامی از پیشرفته‌ترین كشورهای جهان خواهد شد؛ زیرا پایبندی به قانون و مقررات، احتمال بروز اختلاف و تفرقه را كاهش داده و جامعه را به آرامش و پیشرفت پیش خواهد برد.

3. حوزه‌ی اقتصاد

الف) اجرای برنامه‌های اقتصادی اسلام

اجرای درست برنامه‌های اقتصادی اسلام، رفاه و امنیت اقتصادی جامعه را در پی خواهد داشت. حضرت امام خمینی رحمةالله علیه در این زمینه می‌فرماید:
اگر ملت ایران تسلیم احكام اسلام شوند و از دولت‌ها بخواهند برنامه‌ی مالی اسلام را با نظر علمای اسلام اجرا كنند، تمام ملت در رفاه و آسایش زندگی خواهند كرد. (8)

ب) قناعت كارگزاران

حضرت امام رحمةالله علیه به رعایت همگونی زندگی مسئولان با سطح زندگی عامه‌ی مردم تأكید داشت و آن را موجب دل گرمی مردم و سرپیچی از این اصل اساسی را از عوامل مهم نابودی حكومت‌ها دانست:
حكومت [و] دستگاه‌های حكومت، اگر زندگی‌شان زندگی شخصی‌شان جوری باشد كه مردم ببینند خوب آن هم نزدیك به ماست، همین مقدار كمی تفاوت دارد، مردم قانع می‌شوند، مردم راضی می‌شوند، عصیان تمام می‌شود. (9)
آن روزی كه دولت ما توجه به كاخ پیدا كرد، آن روز است كه باید ما فاتحه‌ی دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی كه رئیس جمهور ما خدای نخواسته از آن خوی كوخ نشینی بیرون برود و به كاخ نشینی توجه بكند، آن روز است كه انحطاط برای خود و برای كسانی كه با او تماس دارند، پیدا می‌شود. آن روزی كه مجلسیان خوی كاخ نشینی پیدا كنند خدای نخواسته و از این خوی ارزنده‌ی كوخ نشینی بیرون بروند، آن روز است كه ما برای این كشور باید فاتحه بخوانیم. (10)

ج) توجه به اقشار ضعیف

حضرت امام رحمةالله علیه با توجه دادن دولت و دولت مردان به قشرهای آسیب پذیر و كم درآمد جامعه می‌فرماید:
ما باید برای این طبقه‌ی كارگر و كارمند كه طبقه‌ی ضعیف هستند، طبقه‌ای هستند كه شماها این‌ها را پایین می‌دانید، و این‌ها از همه‌ی شما بالاتر و بلند مقام‌تر هستند، باید دولت‌ها برای این‌ها كار بكنند. (11)
دولت واقعاً باید با تمام قدرت، آن طوری كه علی - علیه السلام - برای محرومین دل می‌سوزاند، این هم با تمام قدرت دل بسوزاند برای محرومین، مثل یك پدری كه بچه‌هایش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال این می‌رود كه آن‌ها را سیر بكند. (12)

د) پرهیز از سخت گیری اقتصادی بر مردم

امام خمینی رحمةالله علیه می‌فرماید:
اگر دولت هم بخواهد... مردم را در فشار قرار بدهد، بازار را در فشار قرار بدهد، بداند كه فاتحه‌ی آن دولت هم خوانده خواهد شد. جلب نظر مردم از اموری است كه لازم است. پیغمبر اكرم جلب نظر مردم را می‌كرد، دنبال این بود كه مردم را جلب كند. (13)
ما باید بسیار به فكر مردم باشیم و بر آنان سخت نگیریم كه از صحنه خارج شوند. (14)

هـ) سهیم كردن مردم در فعالیت‌های دولتی

حضرت امام خمینی رحمةالله علیه به حضور و مشاركت مردمی در عرصه‌های گوناگون اجتماعی، به ویژه در عرصه‌ی اقتصاد تأكید می‌كند و دولت را از اقدامات انحصاری اقتصادی باز می‌دارد و آن را به استفاده از اندیشه‌ی ملی و مردمی ترغیب می‌كند.
دنبال این نباشید كه هی هر چیزی را دولتی‌اش كنید، نه، دولتی در یك حدودی است آن حدودی كه معلوم است... لیكن مردم را شركت بدهید، بازار را شركت بدهید. (15)
كشاندن امور به سوی مالكیت دولت و كنار گذاشتن ملت، بیماری مهلكی است كه باید از آن احتراز شود. (16)

و) برقراری نظام امن اقتصادی

دولت باید امنیت و ثبات اقتصادی جامعه را تضمین كند تا مردم با خیال آسوده و بدون نگرانی به فعالیت اقتصادی بپردازند. حضرت امام رحمةالله علیه در این زمینه می‌فرماید:
دولت اسلامی باید مردم را مطمئن كنند در همه چیز؛ در سرمایه‌هایشان، در كسبشان، در كارخانه‌هاشان، در همه چیز، مردم در آرامش باشند و دولت ابداً نمی‌تواند كه تأذی بكند به آن‌ها و نباید تأذی بكند و اگر یك كسی تأذی كرد، آن تأدیب خواهد شد. (17)

4. حوزه‌ی مدیریت

الف) صالح بودن دولت و مسئولان

آن چیزی كه در نظام اسلامی باعث خوش بختی ملت‌ها می‌شود، صالح بودن دولت است.
بدبختی و خوش بختی ملت‌ها بسته به اموری است كه یكی از مهمات آن صلاحیت داشتن هیأت حاكمه است. اگر چنانچه هیأت حاكمه، كسانی كه مقدرات یك كشور در دست آن‌هاست، اینها فاسد باشند، مملكت را به فساد می‌كشند، همه‌ی بعدهای مملكت را رو به نیستی و فساد می‌برند. (18)
حضرت امام رحمةالله علیه در این راستا به منظور تداوم انقلاب اسلامی، استفاده از نیروهای طبقه‌ی متوسط را سفارش می‌كند و می‌فرماید:
اساس ادامه‌ی یك پیروزی و ادامه‌ی یك انقلاب در یك امری است كه به نظر می‌آید در رأس امور واقع است و او این كه دولت، مجلس و كسانی كه در ارتش هستند و سپاه و همه‌ی این‌ها از طبقه‌ی متوسط و مادون متوسط باشند... مادامی كه مجلس و ارگان‌های دولتی و همه‌ی اینها و مردم از این طبقه متوسط و مادون متوسط تشكیل بشود، امكان ندارد كه یك دولت بزرگی، یك قدرت بزرگی به هم بزند اوضاع را. (19)

ب) شایسته سالاری

حضرت امام رحمةالله علیه در جای دیگر به منظور موفقیت دولت می‌فرماید:
دولت بدون گزینش اشخاص متعهد و متخصص، در رشته‌های مختلفه موفق نخواهد شد. و دولت مردان در گزینش همكاران به كاردانی و تعهد آنان و بهتر خدمت كردن آن‌ها به كشور و در منافع ملت بودن آنان تكیه كنند تا در پیش حق تعالی و ملت رو سفید باشند، و در امور موفق باشند، نه بر دوستی و آشنایی و حرف شنوی بی‌تفكر و تأمل كه این رویه، موجب ناكامی در خدمت به كشور است... دولت مردان از دانشمندان و متخصصان متعهد استمداد كنند تا راز موفقیت را به دست آورند. (20)

ج) وجدان كاری

در حكومت اسلامی باید همه‌ی افراد آن به انجام وظیفه‌ی انسانی و اجتماعی خود، پایبند باشند. امام رحمةالله علیه می‌فرماید:
یك مملكت عبارت از همین‌هاست، كارگرش و كارفرمایش و عرض می‌كنم كه كارمندش و دولتش و ملتش و روحانیتش و بازارش و همه چیز، وقتی این‌ها هر كدام به آن وظایفی كه خدای تبارك و تعالی محول كرده بر آن ها... خوب عمل كردند، این مملكت بعد از چندی همه‌اش درست می‌شود. (21)
ایشان تعهد كاری و وظیفه شناسی را موجب پشتیبانی ملت از حكومت می‌داند:
وقتی شما خوب كار كنید برای ملت، آن‌ها هم پشتیبان‌اند، وقتی دولت خوب كار كند برای ملت، پشتیبان‌اند. (22)
امام برای اجرای شایسته سالاری در جامعه، مقوله‌ی استعفای مدیران ناكارآمد را مطرح و آن را عملی صالح و عبادت معرفی می‌كند. (23)

د) رسیدگی به امور مردم

خضرت امام رحمةالله علیه درباره‌ی موانع رسیدگی به امور مردم و نیز سرعت عمل داشتن در رسیدگی به امور مردم می‌فرماید:
باید تمام ادارات... از تجمل پرستی و اسراف و كاغذ بازی بپرهیزند و كار مردم را سریعاً انجام دهند. (24)

هـ) جلوگیری از فساد اداری

اصلاح دولت و اصلاح ادارات و اصلاح جامعه و بازسازی، همه‌ی این‌ها الآن مسئولیتش به دوش همه ماست و خصوصاً شما آقایانی كه در رأس امور هستید و چنانچه همت نگمارید،... چه بسا كه ما قدم را به واپس برداریم. (25)

و) زدودن فساد

حضرت امام رحمةالله پیرامون از بین بردن فساد و ریشه كن كردن آن می‌فرمایند:
دولت و همه موظفند، به این كه نگذارند یك مورد هم فساد وقتی واقع شد، اغماض نكنند، همان یك مورد را تعقیب كنند و همین یك مورد را از بین ببرند تا سرایت نكند یك وقت یك جمهوری به فساد كشیده بشود یا لااقل به این طور كشیده بشود كه بد نام بشود در دنیا. (26)

ز) خودداری از خصلت و رفتار آمرانه و تكلیفی

اگر این احساس پیش بیاید كه من آن بالا هستم و دیگران باید اطاعت از من بكنند... و یك تكلیفی است و بخواهید با تکلیف و تكلّف با مردم حكومت كنید، این باز بر می‌گردد به آن حالات سابقه و مردم از شما جدا می‌شوند. (27)

5. حوزه‌ی سیاسی

الف) یكپارچگی مردم و حكومت

امام در این باره می‌فرماید:
اگر یك كشور بخواهد یك كشور سالمی باشد، باید بین دستگاه حاكمه با ملت تفاهم باشد. (28)
اگر یك مملكتی دولت و ملتش، ارتش و ملت، قوای انتظامی و ملت از هم شدند، با هم شدند و هر دو احساس كردند كه باید خدمت به هم بكنند، یك همچو مملكتی و كشوری شكست نخواهد خورد. (29)
حضرت امام رحمةالله علیه سرچشمه‌ی همه‌ی گرفتاری‌ها در كشور را، جدایی میان مردم و مسئولان می‌دانند و حل این مشكل را نیز به وسیله‌ی دولت ممكن می‌دانند:
جدایی دولت‌ها از ملت‌ها، منشأ همه‌ی گرفتاری‌هایی است كه در یك كشوری تحقق پیدا می‌كند. (30)
جدایی ملت از دولت، بلكه رودررو قرار گرفتن آن‌ها، موجب ضعف آن‌ها، و گرفتاری دولت و ملت شده است و تا این مشكل را خود دولت‌ها رفع نكنند، روی سعادت را نخواهند دید و همیشه گرفتار دست خیانت كاران و اجانب خواهند بود. (31)
حضرت امام رحمةالله علیه وجود قدرت و پایگاه مردمی را بسیار مهم و بالاترین قدرت‌ها می‌داند و می‌فرماید:
این یك اشتباهی از حكومت‌ها بوده است كه خیال می‌كردند كه اگر قدرت‌های بزرگ را به دست بیاورند، بهتر از این است كه قدرت ملت خودشان را به دست بیاورند و این علاوه بر این كه یك خیانت به ملت‌ها بوده است، آن كامیابی كه باید برای یك انسان باشد و آن ارزشی كه باید برای یك انسان باشد، این‌ها از دست داده بودند. (32)

ب) مشاركت سیاسی مردم

حضرت امام خمینی رحمةالله علیه بر این باورند كه دولت بدون مشاركت مردم در امور اجتماعی و سیاسی قادر به انجام همه‌ی فعالیت‌ها نیست و موفقیت دولت بسته به میزان مشاركت سیاسی مردم است:
من از شما خواستارم كه به دولت كمك كنید به ژاندارمری كمك كنید و فقط این نباشد كه منتظر باشید دولت همه‌ی كارها را بكند، دولت نمی‌تواند همه‌ی كارها را انجام بدهد، شماها باید پشتیبانی كنید. (33)
نمی شود كه ملت كنار بنشیند و بگوید دولت همه‌ی كارها را بكند. یك همچو خرابه‌ی بزرگی را دولت به این زودی‌ها، اگر قدرت ملت نباشد، نمی‌تواند شاید تا آخر هم نتواند كه این خرابه‌ها را آباد كند. (34)
مشاركت مردمی از عوامل انحطاط ناپذیری حكومت‌ها است:
اگر مردم پشتیبان یك حكومتی باشند، این حكومت سقوط ندارد. اگر یك ملت پشتیبان یك رژیمی باشند، آن رژیم از بین نخواهد رفت. (35)
از دیدگاه ایشان، بی‌توجهی به مردم، موجب از میان رفتن پشتیبانی مردمی می‌شود:
دولت‌ها خودشان را فرمان فرما و ولیّ امر و همه چیز می‌دانند و برای ملت هیچ [ اعتباری] قائل نیستند. از این جهت از پشتیبانی ملت محرومند. (36)
ملت‌ها اگر با یك چیزی مخالفت كردند، دولت‌ها نمی‌توانند اجرا بكنند. امروز مثل سابق نیست كه یك دولتی بیاید هر غلطی می‌خواهد بكند. خیر، باید موافق امیال صحیفه‌ی ملت عمل بكند، نوكر ملت باید باشد، نه آقای ملت. (37)
مشاركت ملی و مردمی، به شكل یكپارچه در مشاوره‌ی دولت با مردم و نمایندگان آنان تجلی می‌یابد و این امر، موجب كارآمدی برنامه‌های دولت می‌شود:
در این حكومت به طور قطع باید زمامداران امور دائماً با نمایندگان ملت در تصمیم گیری‌ها مشورت كنند و اگر نمایندگان موافقت نكنند، نمی‌توانند به تنهایی تصمیم گیرنده باشند، افرادی كه به عنوان نمایندگان یا مسئولین دولت در جمهوری اسلامی انتخاب می‌شوند، شرایطی دارند كه با رعایت آن شرایط، حقیقتاً نمایندگان واقعی مردم انتخاب می‌شوند، نه نمایندگان طبقه‌ی خاصی كه به ضرر اكثریت ملت عمل كنند. (38)

ج) عدالت پروری

حضرت امام خمینی رحمةالله علیه با تأكید بر رعایت عدالت از سوی دولت مردان، می‌فرماید:
برنامه جمهوری اسلامی این است كه یك دولتی به وجود بیاید كه با همه‌ی قشرها به عدالت رفتار كند و امتیاز بین قشرها ندهد، مگر به امتیازات انسانی كه خود آن‌ها دارند. (39)
از حكومت‌ها سر چشمه می‌گیرد مفاسد و سرچشمه می‌گیرد مصالح. حكومت عدل، تمام مصالح كشور را تأمین می‌كند به اندازه‌ی قدرت و حكومت ظلم، تمام بدبختی‌ها را برای یك ملتی ایجاد می‌كند. (40)

د) انتقاد پذیری

رهبر كبیر انقلاب اسلامی با نگاهی متواضعانه، در این زمینه می‌فرماید:
ما امیدواریم كه ایران اولین كشوری باشد كه به چنین حكومتی دست می‌یابد حكومتی كه كوچك‌ترین فرد ایرانی بتواند آزادانه و بدون وجود كم‌ترین خطر به بالاترین مقام حكومتی انتقاد كند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد. (41)

هـ) پرهیز از سیاست بازی

حضرت امام خمینی رحمةالله علیه در این زمینه، مصلحت اسلام و نظام اسلامی را مهم دانسته و نسبت به دوری از سیاست بازی‌های گروهی چنین هشدار می‌دهند:
دولت مردان با رویه و فكر واحد برای رسیدن به آنچه صلاح اسلام و كشور است، به پیش روند و این سیاست صحیح اسلامی است و خدای نخواسته در سیاست بازی‌های گروهی وارد نشوند كه با ناكامی مواجه می‌شوند. (42)
ایشان همچنین همدلی و وحدت میان دولت مردان را موجب كار آمدی بهتر دولت می‌دانند و می‌فرمایند:
سفارش دوم این است كه بین خودتان، بین وزرایی كه هستند، بین دولتی‌ها كه هستند برادری باشد. شما برای اسلام می‌خواهید خدمت كنید، نمی‌خواهید كه برای خودتان كاری كنید. شما می‌خواهید برای این ملت محروم در طول تاریخ خدمت بكنید، نمی‌خواهید كه جیب خودتان را پر كنید. (43)

آسیب شناسی نظام اسلامی از دیدگاه حضرت امام خمینی رحمةالله علیه

در زمینه‌ی شناخت آسیب‌های نظام جمهوری اسلامی، باید در پی علل انحطاط و سقوط رژیم پهلوی بود؛ زیرا همان عواملی كه موجب فرو پاشی رژیم شاهنشاهی شد، می‌تواند آسیب و آفت انقلاب و نظام اسلامی نیز باشد. حضرت امام رحمةالله علیه با توجه به این كه در جریان دگرگونی‌های اجتماعی و سیاسی ایران بودند و رهبری این رستاخیز عظیم قرن را به عهده داشتند، با هوشیاری تمام، نسبت به آسیب‌ها هشدار داده‌اند. از نظر ایشان عوامل این آسیب‌ها دو گونه‌اند:

1. عوامل بیرونی یا توطئه‌های خارجی

ایشان با وجود آگاهی كامل به توطئه‌ها و ترفندها‌ی دشمن، تأثیرهای آن را بسیار اندك می‌دانند و می‌فرمایند:
ما با یك ابرقدرتی در طرف غرب و یك ابرقدرتی در طرف شرق مواجه هستیم كه هر دوی آن‌ها می‌خواهند ما را ببلعند. (44)
از هیچ یك از این قدرت‌هایی كه در عالم هستند و ارعاب می‌كنند ملت ما را، ما نمی‌ترسیم... ملتی كه برای خدا قیام كند از هیچ چیز نمی‌ترسد و آسیب نمی‌بیند. (45)
ایشان خطر فیزیكی دشمن خارجی را ناچیز و كم اهمیت ارزیابی می‌كنند و می‌فرمایند:
چنانچه گفته می‌شود كه دولت امریكا می‌خواهد نظامی بیاورد و این مملكت را به خاك وخون بكشد، باور نكنید... از محاصرات اقتصادی و محاصرات نظامی و دخالت‌های نظامی ابرقدرت‌ها نمی‌ترسیم. (46)
ایشان همچنین ترور فیزیكی اشخاص را در روند انقلاب بی‌تأثیر دانسته و بر آن بودند كه با ترور اشخاص نمی‌توانند انقلاب را ترور كنند. (47) حتی ایشان تهاجم نظامی دشمن خارجی را عامل یكپارچگی ملت می‌دانند:
تازه وقتی كه یك جنگی شروع می‌شود، ملت ما بیدار می‌شود، بیش‌تر متحرك می‌شود. (48)

2. عوامل درونی

حضرت امام رحمةالله علیه عوامل برونی را دارای تأثیرهای كم تری می‌دانستند، ولی عوامل درونی و داخلی را، سرچشمه‌ی آسیب‌ها و گرفتاری‌های جامعه می‌دانند. برخی از این عوامل عبارتند از:

الف) تفرقه

ایشان عواملی مانند تعدد قبایل و عشایر، جایگاه‌های جغرافیایی، گوناگونی زبان و مذهب و نیز خاستگاه روشن فكری، یعنی وجود مراكز علمی، به ویژه حوزه‌ها و دانشگاه‌ها را از عوامل تفرقه به شمار آورده‌اند. (49)
بدین سان، ایشان با نفسی محوریت ملیت، زبان و وحدت مكانی، بر محوریت «اسلامیت» به مفهوم مطلق و عام كلمه، یعنی اقرار به كلمه‌ی «لا اله الا الله» و داشتن قبله‌ی واحد و دین واحد تأكید فراوان كرده‌اند:
مسلمان‌ها كه اهل حق هستند، قرآن كتاب آن‌هاست، كعبه قبله آن‌هاست. كسانی كه به اسلام ایمان آورده‌اند و به حق، ایمان آورده‌اند، باید در این حق خودشان مجتمع باشند و نگذارند این باطل‌ها كه در باطل خودشان می‌خواهند مجتمع بشوند، آن‌ها پیروز بشوند. (50)
حضرت امام رحمةالله علیه راه نجات كشور از دست ابرقدرت‌ها را وحدت و یكپارچگی همه‌ی مردم ایران و اجرای قوانین و مقررات می‌داند و می‌فرماید:
اگر بخواهید، مملكت خودتان را از دست ابر قدرت‌ها و چپاولگری‌های بین المللی نجات بدهید، باید همه‌ی مقرراتی كه تحت عمل هر یك هست، آن مقررات عمل بشود و هیچ نهادی با نهاد دیگر معارضه نكند... من امیدوارم كه تمام برادرهای ما در اطراف ایران، چه برادرهای اهل سنت و چه برادرهای اهل تشیّع و تمام كسانی كه در این ملت هستند از اقلیت‌های مذهبی، همه با هم مجتمع باشند، و همه مثل برادر با هم رفتار كنند تا این كه این مملكت به پیش برود و احكام اسلام در او جاری بشود و رفاه همه‌ی مسلمان‌ها و همه‌ی كسانی كه در كشور اسلامی سكونت دارند، حاصل بشود. (51)
ایشان حكومت اسلامی را حكومتی انسانی می‌داند و می‌فرماید:
با قانون گرایی می‌توان اختلافات را حل كرد. (52)
در حكومت انسانی و حكومت عدل، بدون داشتن دین واحد نیز می‌توان با منطق گفت و گو به تفاهم رسید. (53)
امام خاستگاه تفرقه را نه مردم، كه نخبگان سیاسی و مسئولان نظام می‌دانست و می‌فرمود:
شما همه برای خدا ان شاءالله عمل كنید، همه‌تان با هم باشید، پشت و پناه هم باشید. ملت خوب است. ملت یك ملت روشنی است، یك ملت خوبی است، شماها هم، همه با هم مجتمع بشوید، دولت و ملت، اركان دولت، رئیس جمهورش، نخست وزیرش، مجلسش، همه‌ی این‌ها با هم مجتمع باشند. (54)
من باز تأكید می‌كنم كه اگر سران با هم خوب باشند، این كشور صدمه نمی‌بیند. و اگر صدمه‌ای این كشور ببیند از اختلاف سران است. همان طور كه شارع مقدس فرموده، باید دولت، مجلس و قوه‌ی قضاییه احساس كنند كه یك تكلیف دارند و آن این كه اختلاف نداشته باشند. (55)

ب) ارائه‌ی چهره‌ی طاغوتی از حكومت

حضرت امام رحمةالله علیه ماهیت انقلاب ایران را به دلیل اسلامی بودن، از دیگر انقلاب‌های دنیا متمایز می‌دانستند و این ویژگی (اسلامی بودن) را وجه تمایز حكومت انقلاب ایران از طاغوت بر می‌شمردند و می‌فرمودند:
ما همه‌مان مكلفیم حالایی كه جمهوری اسلامی شد، ما هم اسلامی باشیم، اگر بنا شد جمهوری اسلامی باشد، اما ماها دیگر اسلامی نباشیم، حكومت اسلام نیست. این كه جمهوری اسلامی نمی‌شود اگر بنا شد كه جمهوری اسلامی باشد، پاسبان‌هایش اسلامی نباشند، خدای نخواسته دادگاهایش اسلامی نباشد، وزارتخانه‌هایش اسلامی نباشند، این حكومت طاغوتی است به اسم اسلام، همان طاغوت است. (56)
نظر ایشان این بود كه طاغوت قائم به شخص نیست و مصادیق و مراتب مختلف دارد؛ یعنی هر كس كه عملش خلاف اسلام باشد، طاغوت است؛ خواه حكومت پهلوی باشد و یا هركس دیگر. (57)

ج) ارائه‌ی چهره‌ی واژگونه از اسلام

ممكن است برنامه‌های حكومتی به ظاهر اسلامی باشد، ولی چهره‌ی ارائه شده از اسلام، چنان واژگونه و دور از واقعیت باشد كه دل‌های پاك توده‌ی مردم به آن رغبت نكنند؛ زیرا از دیدگاه حضرت امام رحمةالله علیه اگر اسلام واقعی به مردم ارائه شود، همه‌ی دنیا آن را می‌پذیرند. (58) ایشان در این زمینه چنین هشدار می‌دهند:
اگر روحانیون كه در رأس جامعه هستند، روی موازین [و] مقررات به طور دقت عمل نكنند، اگر دولت به طور دقت عمل نكند، اگر ارتش به طور دقت عمل نكند و اعمالشان را تطبیق ندهند با اسلام، یك صورت قبیحی از اسلام در خارج منعكس می‌شود... الآن یك تكلیف بسیار بزرگی به عهده‌ی همه‌ی ماست. من كه یك طلبه هستم، این تكلیف را دارم، آقایان هم كه از آقایان هستند این تكلیف را دارند، سایر قشرها هم دارند كه كوشش كنیم وجهه‌ی اسلام و صورت اسلام را آن طور كه هست، نمایش بدهیم، نه آن طوری كه خلفایی مثل معاویه و یزید و بعضی یا بسیاری از خلفای اموی و بنی عباس جلوه می‌دادند و به عنوان این كه ما نماینده اسلام هستیم كارهایی می‌كردند كه با اسلام مخالف بود و اسباب این می‌شد كه یك وقت وجهه‌ی اسلام را در دنیا دگرگون كنند. (59)
به نظر ایشان، اگر در گزینش نیروها دقت نكنیم و گروهی را بر مردم بگماریم كه همانند افراد رژیم سابق ستم كنند و آزادی را از اقشار مردم بگیرند، این موجب شكست مكتب است؛ زیرا این مكتب را با اعمال طرفداران آن می‌سنجند. (60) از سخنان حضرت امام رحمةالله علیه چنین برمی‌آید كه مسئولان همیشه به ظواهر فكر نكنند، بلكه با دیدگاه گسترده‌تری به تحلیل وقایع اجتماعی بپردازند؛ یعنی این گونه فكر نكنند كه هر كس مخالف آن‌ها است، مخالف اسلام است. چه بسا اعمال و رفتار مسئولان موجب دل سردی مردم از اسلام و انقلاب شود، پس باید به اصلاح خود بپردازند و این مهم، در كلام نورانی امام رحمةالله علیه نیز دیده می‌شود.

د) سوءاستفاده از آزادی

یكی از اصول و مبانی انقلاب شكوهمند اسلامی در اندیشه‌ی حضرت امام رحمةالله علیه، «آزادی» است. ایشان می‌فرماید:
اسلام به ما اجازه نداده است كه دیكتاتوری بكنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طور رأی داد، ما هم از آن‌ها تبعیت می‌كنیم، ما حق نداریم، خدای تبارك و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است كه ما به ملتمان یك چیزی را تحمیل بكنیم. (61)
دامنه‌ی آزادی سیاسی در اندیشه‌ی حضرت امام بسیار گسترده است، در تبیین همین كافی است كه ایشان می‌فرمایند:
هر فردی از افراد ملت حق دارد كه مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح كند و به او انتقاد كند و او باید جواب قانع كننده بدهد. و در غیر این صورت، اگر بر خلاف وظایف اسلامی خود عمل كرده باشد - خود به خود - از مقام زمامداری معزول است. (62)
یكی از مشكلات، درك و استفاده‌ی نادرست از آزادی است. حضرت امام در این مورد به ملت و دولت هشدار می‌دهند. ایشان شكر نعمت آزادی را حفظ حدود و چارچوب آن می‌دانند كه اگر حدود آن حفظ نشود، ممكن است به شرایط گذشته برگردیم:
اگر خدای نخواسته آزادی را صرف كردیم برخلاف مسیر ملت و اسلام، حالا كه آزاد شدیم، خودمان را به هرج و مرج بكشیم... حالا كه آزاد هستیم، بر خلاف نظامات اسلامی و برخلاف نظامات ملی عمل كنیم، هرج و مرج به پا كنیم، چون آزاد هستیم تحت هیچ قاعده نباشیم، تحت هیچ یك از قواعد اسلامی و ملی نباشیم، اگر این طور باشد آزادی را صرف كردیم برخلاف مسیر ملت و بر خلاف مسیر اسلام. (63)

هـ) وابستگی اقتصادی

حضرت امام رحمةالله علیه تقویت بنیه‌ی اقتصادی را برای استقلال كشور ضروری می‌دانند و بر این باورند كه بدون استقلال مادی و خودكفایی نسبی، استقلال در دیگر زمینه‌ها نیز ناممكن است:
اگر مملكت شما در اقتصاد نجات پیدا نكند، وابستگی اقتصادی داشته باشد، همه جور وابستگی‌ها دنبالش می‌آید، وابستگی سیاسی هم ما پیدا می‌كنیم، وابستگی نظامی هم پیدا می‌كنیم. برای این كه وقتی ما چیزی نداشته باشیم كه استفاده ازش بكنیم، دستمان را دراز كنیم طرف امریكا او می‌تواند به ما تحمیل كند همه چیز را، ما وقتی می‌توانیم كه زیر بار او نرویم كه در این قضیه قدرتمند باشیم. (64)
حضرت امام رحمةالله علیه وابستگی اقتصادی را یكی از آسیب‌های جدی انقلاب دانسته و آن را عامل بازگشت به وضعیت نابسامان زمان طاغوت می‌دانند، كه زمینه را برای پیدایش حركت‌های مردمی آماده می‌كند. (65)

و) تجمل و اشرافی‌گری

ایشان خطاب به روحانیت می‌فرمود:
آن چیزی كه مردم از ما توقع داشته و دارند و به واسطه‌ی آن دنبال ما و شما آمده‌اند و اسلام را ترویج نموده و جمهوری اسلامی را به پا كردند و طاغوت را از میان بردند، كیفیت زندگی اهل علم است. اگر خدای نخواسته مردم ببینند كه آقایان وضع خودشان را تغییر داده‌اند، عمارت درست كرده‌اند و رفت و آمدهایشان مناسب شأن روحانیت نیست و آن چیزی را كه نسبت به آن روحانیت در دلشان بوده است، از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان. (66)
ایشان با فروتنی بسیار، از تمامی مسئولان، به ویژه روحانیان می‌خواهند كه برای حفظ انقلاب اسلامی از تجمل گرایی بپرهیزند:
من متواضعانه و به عنوان یك پدر پیر از همه‌ی فرزندان و عزیزان روحانی خود می‌خواهم كه در زمانی كه خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره‌ی كشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است، از زیّ روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا كه دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز كنند و بر حذر باشند كه هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حركت در مسیر دنیا نیست. (67)
تجمل گرایی از دیدگاه حضرت امام رحمةالله علیه بدان معنا است كه زندگی متولیان امور جامعه، متفاوت از توده‌ی مرد و دارای امتیازهای ویژه‌ای باشد و با سوء استفاده از مقام، ثروت اندوزی كنند و یا در زندگی روزانه امتیازی برای خود قایل شوند. (68)
ملاك تشخیص این وضعیت، مقایسه‌ی تفاوت وضع پیش و پس از تصدی مسئولیت امت و داوران این امر نیز مردمند. ایشان می‌فرماید:
یك وقتی كاری نشود كه ملت ها، دیگران ما را تَعییبْ كنند به این كه شما دستتان نمی‌رسید، حالا كه دستتان رسید، شما هم همان هستید. (69)
حضرت امام رحمةالله علیه، آسیب‌های مختلفی را برای انقلاب و نظام اسلامی مطرح كرده‌اند كه برخی از آن‌ها به قرار زیر است:
برداشت‌های انحرافی از اسلام؛ (70) .ظیفه شناس نبودن مردم؛ (71) سستی یا عدم حضور در صحنه‌ی انقلاب؛ (72) از خود بیگانگی؛ (73) كم كاری در ادارات و كارخانه‌ها؛ (74) انحراف در رسانه‌های جمعی به ویژه تلویزیون؛ (75) موضع گیری‌های ساده لوحانه؛ (76) مجریان ناصالح؛ (77) مشوه كردن چهره ارگان‌های انقلابی؛ (78) غفلت از مشكلات مردم؛ (79) سوءاستفاده از آزادی. (80)

نتیجه:

ثبات نظام اسلامی در گرو دو چیز است:
1. در نظر داشتن بایسته‌های اخلاقی توسط كارگزاران در حیطه‌های مختلف؛
2. شناخت آسیب‌های نظام.
قسمت اعظم این آسیب‌ها بر عدم رعایت اصول و مبانی اخلاقی توسط كارگزاران در عرصه‌ی فعالیت‌های اجتماعی و شغلی آن‌ها باز می‌گردد و این دو موضوع با هم ارتباط تنگاتنگی دارند كه طرح یكی بدون دیگری ناقص به نظر می‌رسد.

پی‌نوشت‌ها:

1. صحیفه‌ی امام، ج 1، ص 121.
2. همان، ج 7، ص 510.
3. همان، ج 14، ص 180.
4. همان، ج 8، ص 284.
5. همان، ج 14، ص 391 - 392.
6. همان، ص 414.
7. همان، ج 5، ص 204.
8. همان، ج 1، ص 137.
9. همان، ج 7، ص 259.
10. همان، ج 17، ص 376.
11. همان، ج 7، ص 335.
12. همان، ج 18، ص 159.
13. همان، ج 17، ص 251.
14. همان، ج 19، ص 44.
15. همان، ص 409.
16. همان، ص 158.
17. همان، ج 17، ص 161 - 162.
18. همان، ج 5، ص 314.
19. همان، ج 16، ص 19.
20. همان، ج 19، ص 157.
21. همان، ج 9، ص 480 - 481.
22. همان، ج 17، ص 383.
23. ر.ك: همان، ج 19، ص 157.
24. صحیفه امام، ج 6، ص 266.
25. همان، ج 15، ص 492.
26. همان، ج 16، ص 173.
27. همان، ج 13، ص 371.
28. همان، ج 8، ص 230.
29. همان، ج 9، ص 144.
30. همان، ص 118.
31. همان، ص 129 - 130.
32. همان، ج 14، ص 232.
33. همان، ج 6، ص 529.
34. همان، ج 10، ص 332.
35. همان، ج 8، ص 372.
36. همان، ج 11، ص 94.
37. همان، ج 15، ص 373.
38. همان، ج 5، ص 436.
39. همان، ج 9، ص 72.
40. همان، ص 135.
41. همان، ج 5، ص 449.
42. همان، ج 19، ص 157 - 158.
43. همان، ج 18، ص 81.
44. همان، ج 12، ص 305.
45. همان، ج 13، ص 126.
46. همان، ج 12، ص 305 - 306.
47. ر.ك: همان، ج 7، ص 505.
48. صحیفه امام، ج 13، ص 329.
49. ر.ك: همان، ج 12، ص 221.
50. صحیفه امام، ج 13، ص 164.
51. همان، ص 136.
52. همان، ج 7، ص 280.
53. ر.ك: همان، ج 8، ص 446.
54. همان، ج 13، ص 353.
55. همان، ج 18، ص 38.
56. همان، ج 8، ص 416 - 417.
57. ر.ك: همان، ج 11، ص 496 - 497.
58. ر.ك: همان، ج 8، ص 4.
59. صحیفه امام، ج 8، ص 2 - 3.
60. ر.ك: همان، ص 272 - 273.
61. صحیفه امام، ج 11، ص 34.
62. همان، ج 5، ص 409.
63. همان، ج 8، ص 38.
64. همان، ج 11، ص 426.
65. ر.ك: همان، ج 12، ص 41.
66. صحیفه امام، ج 19، ص 317.
67. همان، ج 20، ص 342 - 343.
68. ر.ك: همان، ج 19، ص 318.
69. صحیفه امام، ج 12، ص 270.
70.ر.ك: صحیفه امام، ج 11، ص 215 - 216.
71. ر.ك: همان، ج 12، ص 54.
72. ر.ك: همان، ج 17، ص 57؛ ج 6، ص 271؛ ج 8، ص 445.
73. ر.ك: همان، ج 5، ص 171.
74. ر.ك: همان، ج 12، ص 1.
75. ر.ك: همان، ج 16، ص 117 - 118.
76. ر.ك: همان، ج 17، ص 446؛ ج 18، ص 345.
77. ر.ك: همان، ج 21، ص 426.
78. ر.ك: همان، ج 12، ص 470.
79. ر.ك: همان، ج 13، ص 202.
80. ر.ك: همان، ج 13، ص 348.

منبع مقاله:
صمیمی، رشید؛ (1389)، مجموعه مقالات برگزیده همایش اندیشه‌های اخلاقی - عرفانی امام خمینی (رحمة الله علیه)، تهران: چاپ و نشر عروج (وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (رحمة الله علیه))- چاپ اول.

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط