تبیین مفهوم پیشرفت در معماری برای شهرهای آیندهی ایران
چکیده
شهر محل زندگی مردم است و مشخصات و ویژگیهای آن به زندگی مردم شکل میدهد. شهر و زندگی شهری دو موضوع همزاد و همراهند؛ موضوعاتی که بر روی یکدیگر اثر میگذارند. جملهای کلیدی که در این زمینه وجود دارد و بارها و بارها در ادبیات تخصصی معماری و شهرسازی تکرار میشود آن است که همانگونه که انسانها شهرها را میسازند، شهرها زندگی مردم را شکل میدهند. از اینرو، اگر بخواهیم الگویی ایرانی - اسلامی برای زندگی شهروندان تدوین کنیم، لازم است به موازات آن شهری با مشخصات ایرانی - اسلامی طراحی و برنامهریزی نماییم. زندگی اسلامی میتواند در ظرفی جریان یابد که با ویژگیهای اسلامی هماهنگ باشد. به هر میزان انطباق ظرف زندگی و جریان زندگی هماهنگتر باشد، دستاوردهای مادی و معنوی بالاتری را به همراه خواهد داشت. از این رو است که تلاش برای تدوین الگویی منطبق بر آموزههای ایرانی اسلامی برای هدایت برنامههای توسعه شهری کاملاً لازم و ضروری به نظر میرسد.شهرهای تاریخی ایران نمونهای از تعامل کالبد و محتوا در هدایت زندگی شهروندان و ساکنان این شهرها بودهاند. آموزههای دینی در کالبد بناها تجسم یافتهاند و در مقابل شهر اسلامی به صورتی است که تسهیلکننده اجرای آموزهها و دستورات اسلامی خواهد بود. آنچه در آموزههای ایرانی اسلامی به عنوان تأکید بر روحیه عفاف و پاکدامنی بیان شده، در خانههای ایشان تجسمیافته است. وجود «هشتی» و فضاهای تقسیم در خانههای مسکونی، تفکیک بخشهای مختلف زندگی شهری، و یا هدایت سلسله مراتب دسترسی در شهرها؛ ترجمان مفهوم «محرمیت» در شهرسازی ایرانی اسلامی است. شهرسازی سنتی ایران نمودی از تعامل کالبد و محتوا، و همافزایی شهر و بایستههای زندگی اسلامی است. الگویی برای هدایت معماری و شهرسازی مناسب برای آینده مناسب خواهد بود، که بر اساس هویت ایرانی اسلامی تدوین شود. اگر لازم است در آینده به شهری دارای ویژگیهای ایرانی اسلامی دست یابیم، لازم است برنامهای مدون در این زمینه تدوین شوند.
مقدمه
استناد به آیات قرآن مجید و تکیه بر بیانات امامان معصوم، مهمترین روش برای دستیابی به حقیقت مفاهیم و مبانی زندگی انسانهاست؛ مسئلهای که در حوزههای مختلف هنر و معماری، به خصوص معماری اسلامی - ایرانی اهمیت بیشتری مییابد. مراجعه به آیات قرآن مجید به عنوان مهم ترین منبع، ریشه در آموزههای اصیل اسلامی دارد. همانگونه که پروردگار سبحان در آیهی 59 سورهی انعام میفرمایند: وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ. ضرورت بهرهمندی از یک دستگاه اندیشهای مستقل، با تکیه بر آموزهها و معارف قرآن مجید، از بایستههای تشکیل مبانی اندیشهای و نظامهای فکری در جامعهی اسلامی است. تأکید آیات نورانی کلام الله مجید بر مسئلهی عزت مسلمانان (نساء/ 139؛ فاطر/ 10؛ منافقون/ 8)، نفی سبیل کافران (نساء/ 141)، نپذیرفتن سلطه و سرپرستی کافران (مائده/ 51 و 52)، عدم گرایش و اعتماد به کافران (هود / 113)، پیروی نکردن از اهل کتاب و مشرکان (آل عمران/ 149 و مائده / 49)، و روی پای خود ایستادن (فتح / 29)، نداشتن ارتباط صمیمی با مشرکان (آل عمران/ 118 و مائده / 57) و دیگر آیات مشابه بر ضرورت استقلال جامعهی اسلامی در تعریف الگوی پیشرفتی متناسب با آموزههای دینی اشاره دارند.اهمیت موضوع هویت اسلامی در اندیشهی امام خمینی (رحمه الله) به وضوح قابل مشاهده میباشد. ایشان هویت اسلامی را مبنای وحدت تمامی کشورها و راهحلی برای برونرفت از چالشهای سیاسی و اقتصادی معرفی مینمایند. (صحیفهی نور، ج21، 19 و ج19، 43) تأکید بر جایگاه هویت ایرانی و اسلامی در اندیشههای مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای (مدظله العالی) نیز جایگاه ویژهای دارد. از این رو، در سند چشمانداز بیست سالهی جمهوری اسلامی ایران، موضوع ارتقای سطح هویت ملی به عنوان یکی از اهداف راهبردی در نظر گرفته شده است. این هدف مهم در برنامههای سوم و چهارم توسعه (2) و چارچوب برنامهی پنجم توسعه بارها و بارها مورد تأکید قرار گرفته است.
دیدگاه مقام معظم رهبری دربارهی الگوی توسعه و پیشرفت، به خصوص سخنان ایشان در دانشگاه فردوسی مشهد، نمایانگر نظریهی شاخص انقلاب اسلامی در این حوزه است. ایشان تصریح کردند: پیشرفت کشور تنها بر اساس الگوی اسلامی - ایرانی امکانپذیر است و مهمترین وظیفهی نخبگان اعم از دانشگاهی و حوزوی، تنظیم نقشهی جامع پیشرفت کشور بر اساس مبانی اسلام است... ملت ایران از سالها قبل و با آغاز نهضت اسلامی مسیر پیشرفت خود را آغاز کرده است و تشکیل نظام اسلامی در ایران بزرگترین و شگفتآورترین تحول و پیشرفت در ایران بود؛ زیرا یک حکومت کودتایی، مستبد و موروثی به یک حکومت مردمی واقعی تبدیل شد.
پرسش از هویت و مفهوم صحیح پیشرفت، یکی از پرسشهای اساسی در معماری معاصر ایران است؛ پرسشی که در صد سال اخیر، همواره در میان معماران و دوستداران معماری اسلامی - ایرانی مطرح بوده است. موضوعی که روزبهروز بر اهمیت آن افزوده شده، تا جایی که امروزه به یکی از مطالبات اساسی معماران معاصر تبدیل شده است. در اولویت قرار گرفتن برنامههای فرهنگی در برنامهی پنجم توسعهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد مبنایی پیشرفت و عدالت، در کنار اولویت یافتن هویت اسلامی و ایرانی در برنامهی پنجم، فرصت مناسبی را برای معماری و شهرسازی معاصر ایران گشوده است.
پیشرفت، زمانی میتواند مفهوم یابد که براساس مشخصات ملی و دینی، و باورهای مطلوب مردم برنامهریزی شده باشد. جریانهای فرهنگ مبنا با نفی تقلید از الگوهای غیر بومی، نوعی جنبش نرمافزاری بومی را برای برونرفت از چالشهای موجود پیشنهاد مینمایند. در هر صورت مفهوم پیشرفت و گرایش به هویت ملی و دینی، دو مفهوم همزاد و همراهند. مفهوم پیشرفت و حرکت به سوی شهری آرمانی و پیشرفته، از آرزوهای هر ایرانی است. آرزویی که ترجمان آن را میتوان در دستیابی به شهری با هویت ایرانی - اسلامی جستوجو کرد.
هدف کلی این پژوهش، تبیین مفهوم پیشرفت در معماری ایرانی اسلامی معماری از طریق احصای شاخصهای هویت در معماری اسلامی در فرهنگ قرآنی (3) است. براساس مدل مفهومی «گروتر» (1375) هویت کالبدی فضای معماری، بر رابطهی انسان با محیط پیرامونی تأثیر مستقیم برجای میگذارد و در مقابل نحوهی عمل انسان، و عملکرد فضای معماری شکل دهندهی هویت آن است. (4) از این رو، در فرایند انجام پژوهش، ابتدا مفهوم «تعارف» در فرهنگ قرآنی تبیین شده، سپس بر اساس آن چارچوبی برای مفهوم «هویت» در معماری اسلامی ترسیم میشود. هدف تحقیق، تعیین معیارها و شاخصهای ارزیابی و همچنین شناسایی عناصر و عواملی است که مفهوم پیشرفت را در عرصهی معماری و شهرسازی با رویکردی فرهنگ مبنا تبیین مینمایند؛ شاخصهایی که بر اساس هویت ایرانی و اسلامی تدوین شده باشد.
تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کیفی و کاربردی است که برای انجام آن نیز از روش تحلیل اکتشافی استفاده میشود. روش تحقیق شامل مراحل تحلیل اسنادی از طریق بررسی و تحلیل متون برگزیدهی مرتبط با موضوع و تحلیل تجربی با بهرهگیری از تکنیک پرس و جو استفاده شده است. پژوهش رویکردی اکتشافی (5) دارد. از این رو، فرایند پژوهش به دنبال پاسخگویی به پرسش کلیدی پژوهش در معرفی مفهوم پیشرفت در ساحت معماری از طریق تدوین اصول مؤثر در تعریف هویت در معماری اسلامی است. آیندهی شهرها در گرو برنامههایی است که امروز تدوین میشوند و فعالیتهای امروزین ما زمینهساز آیندهی شهرها خواهد بود. بسیاری از دستاوردهای معنوی و فرهنگی موجود در گذشتهی تاریخی ایران زمین را میتوان حاصل فرم و شکل و در نهایت هویتی دانست که در کالبد و محتوای شهرهای تاریخی ایران بر مبنای آموزههای ایرانی اسلامی جریان داشته است.
شکل1: مدل نظری دستیابی به الگوی ایرانی اسلامی توسعه برای شهرهای آینده ایران در گرو تکمیل اسناد بالادستی اصلاح اندیشه طراحان و ارتقای سلیقه شهروندان است. این شیوه با تأمین منابع نظری و ایجاد زمینه پذیرش آنها در مخاطب، زمینهساز تولید الگوی ایرانی- اسلامی برای توسعه شهرها خواهد بود.
1. مفهوم هویت و پیشرفت فرهنگی
1-1. هویت و مفهوم آن
هویت مفهومی چند بُعدی است که میتواند از رویکردهای گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. هویت یکی از مهمترین پرسشهای پیش روی ایران معاصر، به خصوص در حوزههای معماری و شهرسازی است. اولین باری که واژهی هویت مطرح میشود، به انتشار کتابی به نام جماعت تنها در 1950 میلادی و کتاب دیگری در سال 1960 به نام هویت و اضطراب برمیگردد. این مفهوم در ابتدا برای دستیابی سیاهان، یهودیان و اقلیتهای دینی به امری مطرح میشود که بتواند به درک خویشتن تاریخی و مقاومت آنان در مقابل کسانی که حالت تهاجم نسبت به آنها داشتند، بینجامد. (افروغ، 1379)از لحاظ واژهشناختی، نیکلسون هویت را واژهای عربی میداند که از مصدر جعلی «هو» گرفته شده است. (نیکلسون، 1374: 7) در لغت نامهی دهخدا نیز در بیان ریشه و اصل کلمهی هویت، لفظ «هو» تعریف شده است. (دهخدا، 1372: 20847) در فرهنگ نفیسی، ذیل واژهی هویت آمده است: «نوع، هستی و وجود». (فرهنگ نفیسی، ذیل حرف هـ ) همچنین در فرهنگ معین هویت چنین تعریف شده است: «مرتبهی وحدت و ذات و هستی و وجود» (فرهنگ معین، ذیل حرف هـ) فرهنگ «وبستر» واژهی (Identity) را همانندی و تشابه ویژگی و خصیصه؛ در عین تمایز معرفی میکند. (بهزادفر، 1386) لذا هویت نوعی معنای دوگانه دارد: معنای اول بیانگر مفهوم همگونی و تشابه؛ و معنای دوم مفهوم تمایز و افتراق دارد.
1 -2. هویت جمعی و زندگی اجتماعی
عدهای از پژوهشگران، تمدن را تبلور ساختار هویت جمعی میدانند. ابن خلدون اخلاقگرایی را ویژگی مهم تمدن برمیشمارد. (ابن خلدون، مقدمه، 737) برخی از اندیشمندان متأخر اسلامی، نظم، هماهنگی، رشد و کمال را از انتظارات جامعهی انسانی از مفهوم تمدن، ضمن رفع موانع و پیشرفت آن میدانند. هویت، احساس تعلق خاطر به مجموعهای مادی و معنوی است که عناصر آن از قبل شکل گرفتهاند. هویت در انسانشناسی، به معنای نوعی از خودآگاهی فردی یا جمعی نسبت به وجود مجموعهای از خصوصیات فرهنگی - اجتماعی که فرد یا گروه مزبور را از فرد، افراد یا گروههای «دیگر» که به مثابه هویتهای «دیگری» طبقهبندی میشوند، متمایز میکند و عموماً خود را با یک نام و یا لااقل با ضمیر «ما» مشخص میکند. (علیخانی، 1383) هویت اجتماعی، به زندگی افراد جامعه هم معنا میبخشد. فرهنگ مردمی را میتوان نمایانگر ساختار هویت جمعی دانست؛ هر چند جایگاه فرهنگ والا در دستگاه جهانبینی و نظام اندیشهای یک جامعه است که آینده آن را میسازد. براساس چنین مفهومی، فرهنگ مردمی نمایانگر جایگاه تمدنی یک ملت، و تمدن نمایانگر ساختار هویت جمعی است.1 -3. مفهوم پیشرفت و سبک زندگی شهروندان
میل به رشد و تکامل، یک میل فطری در انسانهاست. از این رو تمام انسانها پیشرفت را مفهومی ارزشمند دانسته و برای دستیابی به آن تلاش میکنند. این چنین است که مفهوم پیشرفت بر سبک زندگی شهروندان تأثیر میگذارد. موضوعی که در زمینههای مختلف فرهنگی و اجتماعی، به خصوص در حوزههای شهر و شهرسازی اهمیت ویژهای مییابد. براساس رویکرد پژوهش، پیشرفتی میتواند راهگشای مسیری روشن برای آیندهی شهرهای ایران باشد، که براساس هویت ایرانی و اسلامی تعریف شده باشد. زیرا اگر مفهوم پیشرفت جدا از ارزشهای معنوی جامعه تعریف شود، ابتدا سبک زندگی شهروندان را تغییر خواهد داد. سپس باعث خواهد شد آرزوها و در نهایت سرنوشت جامعه دگرگون شود.از اندیشههای آلن وارد (آلن وارد، 1380: 64)، یوکا گرونو (6) (1997) و بوردیو (1984) این چنین برمیآید تلقی مردم جامعه از مفهوم پیشرفت، آیندهی جامعه و سبک زندگی شهروندان مفاهیمی به هم پیوستهاند و سبک زندگی شهروندان در هر جامعه، مبنای مهمی برای تبیین مفهوم پیشرفت در آن جامعه خواهد بود. شخصیتهای رمان خنده در تاریکی اثر ولادیمیر ناباکوف (7) همان انسانهایی هستند که وعدههای آرمان جامعهی مدرن را باور کرده، به همین سبب در زندان نابودی ارزشهای اخلاقی سقوط کردهاند. رمان شهر شیشهای از مجموعهی سهگانه نیویورک اثر پل استر (1384)، یکی از این نمونههاست. سرگردانی، پوچی، گمراهی، یأس، خود ویرانگری و نومیدی مهمترین مشخصه و کاراکتر شهروندان مدرن است. تغییر هویت در زندگی شهری و چندگانگی هویت افراد مهمترین مؤلفهی شهرهای مدرن است.
شکل2: ساختمانهای بلند به عنوان نمادی از جامعهی توسعه یافته و صنعتی، چهرهی شهرهای معاصر ایران را دگرگون کردهاند. (منبع: URLI)
1 -4. ظواهر تکنولوژی به عنوان مفهوم پیشرفت
لوئیس ورث (8) (1938) تفاوت هویتی مردم را، در تفاوت سبک زندگی آنها نشان میدهد. ورث (1940) نشان داد که پیشرفت فناوریهای جدید و زندگی شهری مدرن موجب انزوا و بی سازمانی اجتماعی است. از این رو است که اغلب شهرهای بزرگ، متراکم و ناهمگون شدهاند، همان چیزی که سویج (سویج، 1380: 137) آن را بحران هویت در جامعه مدرن میداند. چنین شهرهایی، باعث نوع خاصی از روابط انسانی میشوند که نتیجهی آن بی ثباتی، آشفتگی و ناامنی اجتماعی خواهد بود. (Wirth, 1938: 40) مفهوم پیشرفت در چنین رویکردی ترجمان استفاده از نمادهای تکنولوژیک در سیمای شهری است.شکل3: پیشرفت همزمان ظرفیتهای مادی و معنوی در شهر اسلامی
1 -5. مفهوم پیشرفت هویت مبنا
ناگفته پیداست که اگر مبنای توسعهی فرهنگ ایرانی - اسلامی نباشد، نسخهی تهیه شده نمی تواند سعادت دنیوی و اخروی بشر را فراهم آورد. اگر انسان در مسیری که برای او تعیین شده در جهت نیل به سعادت ابدی گام بردارد، به کمال و رستگاری خواهد رسید. در چنین شرایطی او و دست ساختههای او از هویت اصیل اسلامی برخوردار خواهد بود. در مقابل، گرایش به هویت بیگانه و یا هویت غیرالهی از آن جهت مذموم و نکوهیده است که انسان را از مسیر کمالی خویش باز میدارد. در این دیدگاه بحران هویت نتیجهی دوری از خداست. پیشرفت هویت مبنا نوعی رویکرد به پیشرفت محسوب میشود، که در آن هویت فرهنگی، ارزشهای اسلامی جامعه به عنوان محور تعریف برنامه مورد توجه قرار گرفته باشد.پیشرفت هویت مبنا ناظر به نوعی پیشرفت خواهد بود که در آن ظواهر پیشرفت باعث دور شدن از هویت جامعه نشود. اگر امروزه ظواهر پیشرفت و استفاده از تکنولوژی روزامد و فناوریهای پیشرفتهی معماری باعث شده شهر با نوعی آشفتگی همراه شود؛ میتوان آن را دور شدن از مدارِ «پیشرفت هویت مبنا» تعریف کرد. هویت الهی مهمترین مشخصهی یک جامعهی دینمدار مانند ایران است. تنها نسخهی قابل تجویز برای چنین جامعهای، تمرکز بر نوعی پیشرفت فرهنگ مبناست. از این رو حرکت در مسیر پیشرفت تنها زمانی قابل قبول خواهد بود که موجب جدایی از هویت ایرانی - اسلامی جامعه نشود.
شکل4: بسیاری از آثاری که با اقتباس مستقیم از سبکهای غیرایرانی ساخته میشوند، توسط دستگاهها و نهادهای دولتی و حکومتی سفارش داده شدهاند. به عنوان مثال سرمایهگذاری جهت احداث سینما آزادی به حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی و سینما ملت به شهرداری تهران منسوب است. (منبع: URLI)
2. پیشرفت هویت مبنا در حوزه معماری و شهرسازی
2 -1. بحران هویت و معماری پیشرفته
خداوند سبحان در آیهی 19 سورهی مبارکهی حشر، بحران هویت را حاصل بی ایمانی و از یاد بردن ذکر آفرینندهی جهانیان معرفی کرده و میفرماید هر کس خدا را فراموش کند، خود را فراموش خواهد کرد. رابطهی مستقیمی میان شناخت خود و شناخت خداوند متعال و یا فراموشی خود و فراموشی خداوند بزرگ وجود دارد و اعتبار و ارزش هر چیز، در میزان ارتباط و پیوستگی آن با ذات اقدس احدیت معنا میشود. از اینرو، اگر شهری مظهر بی ایمانی شود، آنگاه شهری بیهویت خواهد بود و در مقابل شهر بیهویت نیز نخواهد توانست نمایانگر هویت الهی باشد.نابسامانیها و ناهنجاریهای ایجاد شده که پیامد عدم توجه به ساختار و سازمانی فضایی شهرهای کهن و هویت اصلی آنهاست، لزوم بازنگری و کنکاش در روشهای مطلوبتر طراحی و ساماندهی شهری را الزامی ساخته است. اقدامات شهرسازانهی معاصر، اغلب در شکلگیری هویت شهر تأثیر قابل توجهی ندارند، حال آنکه به علت توسعهی سریع شهرها نیاز به برنامهریزی و طراحی کالبدی اجتماعی و اقتصادی مراکز شهری و ساماندهی عناصر آن روزبهروز محسوستر میشود. مفهومی که «گئورگ زیمل» (1372) از آن با عنوان مهمترین بحران هویتی برای شهروندان و ساکنین کلان شهرهای بزرگ یاد میکند. بحران هویت در حوزهی معماری و شهرسازی معاصر حاصل عدم توجه به آموزههایی است که در فرهنگ ایرانی و اسلامی از سابقهای طولانی برخوردار است. شهرهای بی هویت امروز حاصل تلاش در جهت تقلید از بناها و کپیبرداری از آثاری است که با امید دستیابی به نوعی معماری پیشرفته از غرب اقتباس کردهایم. این نوع معماری که امروزه با تقلید شکلی و گرتهبرداری مستقیم از معماری معاصر غرب ساخته میشود، نه تنها باعث پیشرفت در معماری معاصر نشده، بلکه به نمودی از بحران هویت در شهرهای معاصر تبدیل شده است.
2-2. پیشرفت هویت مبنا در حوزه معماری و شهرسازی
پیشرفت در حوزهی معماری برخلاف بسسیاری دیگر از زمینهها، موضوعی کاملاً «کیفی» است. آنچنان که پروردگار سبحان در آیهی 124 سورهی طه فرمودهاند که هر کس از یاد خدا غافل شود، زندگی بر او سخت خواهد شد. (9) آرامش در زندگی حاصل ارتباط با خداوند سبحان است و اگر هدف معماری را ساخت بنایی برای آرامش انسان بدانیم، آنگاه لزوم توجه به آموزههای معماری و شهرسازی ایرانی و اسلامی در این زمینه مشخص میشود. «معماری دارای قراردادها و شناسههای هویت آفرین بوده که پیوسته پیرامون خود را تحت تأثیر قرار میدهد و در ساخت هویت بومی و ملی انسانها تأثیر شگرفی دارد. جنبههای فرازمینی معماری قوام دهندهی رفتار انسان بوده و انسان ناخواسته از این کنشهای محیطی اثر میپذیرد.» (ویسی، 1385)محیط شهری باید برای ساکنانش معنادار شود؛ زیرا هویت شهر و سرنوشت شهروندان ارتباط دو سویه با یکدیگر دارند. هویت شهری را میتوان نتیجهی همگونی هر چه بیشتر فرهنگی و اجتماعی میان اعضای جامعه دانست. پیشرفت در حوزهی معماری و شهرسازی به معنای حرکت در مسیر تکاملی معماری ایرانی و اسلامی است. آنچه در شهرهای تاریخی ایران در گذشته دیده میشود موضوع وحدت در عین کثرت است. در شهرهای ایرانی و اسلامی ساختمانهای مختلف شهری با وجود داشتن عملکردهای مختلف، نوعی انسجام داشتهاند. چنین الگویی را در هدایت برنامههای توسعهی شهری، الگوی پیشرفت هویت مبنا مینامیم.
شکل5: در شهری این سرزمین، ایجاد فضایی آرام و دلپذیر برای زندگی یک ایرانی مسلمان مورد نظر بوده است. نمونهی بافت قدیم آران و بیدگل و یزد
2 -3. نمادها و عناصر هویتی شهر
درک ما از جامعه حاصل شناخت از نمادها (10) است. «نمادها رکن بنیادین زندگی اجتماعی انساناند. بدون نمادها و یا فرهنگ، انسانها ناشناخته و سردرگم خواهند بود و جهان، آنگونه که ما آن را میشناسیم، از هم خواهد گسست». (ترنر، 1378: 74) معماری یکی از مهمترین نمادهای دیداری و نشانههای مفهومی تاریخ بشریت است. عناصر هویتی شهر را به صورت کلی میتوان در دو گروه دستهبندی کرد:الف. عناصر کالبدی:
درک ما از سیمای یک شهر، شامل دیدن عناصر کالبدی شهر است که در بستر مکانی آن مشاهده میشود. نمود ظاهری از یک شهر در نگاه نخست میتواند شامل عناصر طبیعی و بستر مکانی آن باشد. به عنوان مثال زایندهرود اصفهان و حرم حضرت رضا (علیه السلام)، مثالهایی از عناصر کالبدی شهرند که به عنوان بخشی از هویت شهر محسوب میشوند که میتوانند به عنوان محرک توسعهی شهری به کار گرفته شوند. عناصری طبیعی مانند 1. رودها و نوار ساحلی، 2. ویژگیهای اقلیمی، 3. منابع آبهای سطحی و زیرزمینی، 4. ساختار زمینشناسی و توپوگرافیک، 5. پوشش گیاهی و جانوری و 6. منابع و سایر جاذبههای طبیعی و غیره. شکل و ساختار ظاهری یک شهر علاوه بر ساختار طبیعی، توسط عناصر و سازندههایی مصنوع به دست انسان شکل میگیرد. هویت کالبدی، آن عامل غالب هویتی است که بافت و ساختار و شکل شهر به آن هویت وابسته است. از دیدگاه «کوین لینچ» عناصر هویت بخشی شهر عبارتند از: 1. راهها و شبکهی ارتباطی؛ 2. لبهها؛ 3. محلهها؛ 4. گرهها 5. نشانهها.ب. عناصر محتوایی:
عناصر محتوایی شهر به مجموعهای از عناصر شهری اطلاق میشود که عملکرد یک شهر را شکل داده، میتوانند عامل توسعهی محتوایی یک شهر باشند. این مجموعه شامل عناصر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، جغرافیای انسانی، جمعیت و همچنین کاربریها و عناصر اقتصادی، بر تعریف کیفیت فضاهای شهری تأثیر گذارند. شهر، نماد تمدن و نشانگر هویت جامعه است. ساختمانهای عمومی یک شهر، به عنوان شاخصهای توسعه مطرح هستند و با تأکید بر هویت جامعه، نماد فرهنگ و مذهب یک کشور به حساب میآیند. (علوی زاده، 1386) در شهرهای ایرانی و اسلامی، هر محله دارای مجموعهای به نام مرکز محله بوده است. مراکز محلهای عامل انسجام دهندهی مجموعههای شهری بودهاند.شکل6: الگوی تعاملی تأثیرگذاری زنجیرهای شهر و شهروندان بر یکدیگر: 1. هویت ایرانی اسلامی؛ 2. کالبد فیزیکی؛ 3. زندگی اجتماعی شهروندان مسلمان و ظرفیتهای فضایی شهر؛ زندگی فردی شهروندان مسلمان؛ 5. خانهی انسان مسلمان
2 -4. پایداری و تجلی ایمان الهی
پروردگار متعال در جای جای قرآن مجید، ایمان الهی را مبنای پایداری شهرها معرفی مینماید. داستانهای قرآنی مانند آیهی 98 سورهی یونس، شامل مثالهای فراوانی است از سرزمینهایی که ویران شدهاند؛ و یا شهرهایی که دچار عذاب شدهاند، درست به آن دلیل که از اطاعت الهی سرباز زدند. در آیهی 117 سورهی مبارکهی هود، صالح بودن مردم شهرها را ضامنی برای پایداری آنها معرفی مینماید.فارابی (1379) هدف آرمان شهر را رسیدن به سعادت معرفی میکند. سعادت مورد نظر فارابی تنها، سعادت این جهانی نیست، بلکه سعادتی است که همهی زندگانی این جهانی آدمی را به وجه بایستهای تأمین کند و هم رستگاری او را در جهانی دیگر تحقق بخشد. در آثار اغلب اندیشمندان و متفکران اسلامی مانند ابن سینا (1331)، نصر (1371)، سهروردی (1373)، و جوادی آملی (1372) شهر آرمانی جایگاهی است که زندگی شهروندان در آن رنگ و بویی الهی یافته است. آرمان شهر جایی است که شهروندان آرمانی در آن زندگی میکنند. از این رو مبنای پایداری در شهر اسلامی، ایمانی است که در سرشت تعاملات شهروندی نهادینه شده، در کالبد بناها و شهر تجلی یافته است.
شکل7: زمینههای بروز زیبایی، انواع آن و ابزار ادراک انسان، منبع: نگارنده، مآخذ: (طاهباز، 1382: 21 و 25)
3. الگوی ایرانی - اسلامی معماری پیشرفته
3 -1. معماری اسلامی ظرف زندگی اسلامی
هویت هر مکان، بر رفتارهای افراد و ساکنانش اثر میگذارد، همانگونه که یک ظرف بر مظروف خود تأثیر دارد. اگر معماریهای موجود در شهر را جسم بنامیم، آنگاه زندگی شهروندان را میتوان محتوای زندگی انسانی دانست. شهری موفق است که بتواند رابطهی خوبی را میان کالبد و محتوا، و ظرف و مظروف برقرار سازد. از این رو همچنان که اقلیم در ساختار شهرها تأثیر میگذارند، آداب و رسوم و منش زندگی شهروندان یک شهر نیز در هویت کلی آن شهر تجلی پیدا میکند. محتوای یک شهر اسلامی که به زندگی شهری آن هویت میبخشد، فرهنگ دینی شهروندان آن است. تجلی اندیشهها و اعتقادات اسلامی شهروندان در سیمای شهر و زندگی شهروندان، که هویت شهر را تعیین مینماید. آنچه در سیمای شهری ظاهر میشود، تجلی معنویت زندگی ساکنان شهر خواهد بود. در دستگاه جهانبینی و نظام اندیشهای اسلامی، فرد و جامعه همزمان دارای اهمیتاند. هویت شهری و سبک زندگی شهروندان بر یکدیگر مؤثرند. چنان که اگر هویت یک شهر یا جامعه تغییر یابد، سبک زندگی آن فرد یا جامعه تغییر خواهد یافت.3 -2. جایگاه مفهوم پیشرفت در ساحت معماری
تعریف و تبیین مفهوم پیشرفت در ساحت معماری، رابطهای مستقیم با جهانبینی و ایدئولوژی حاکم بر جامعه دارد. رابطهی مبانی نظری معماری و آنچه معمار میآفریند، رابطهای مستقیم و یک به یک است. اندیشه و نگاه معمار به مفهوم پیشرفت، به صورتی بی واسطه بر کالبد معماری اثرگذار خواهد بود. از این رو هر گروه و آیینی براساس تلقی خود از مفهوم پیشرفت، تعریفی متناسب با خود از آیندهی معماری و شهرسازی ارائه نموده است. کسانی که با دیدگاه مادی مقولههایی چون هنر و معماری را مورد مطالعه قرار میدهند، ساخته شدن بناهای بلندمرتبه و یا ساختمانهای غول پیکر را نمودی از توسعه و پیشرفت معرفی میکنند. در حالی که در دیدگاههای غیرمادی توجه به ماهیت بومی با هدف ساخت شهری آرام به عنوان نمود جامعه پیشرفته معرفی میشود. (11)از این رو لازم است تعریف خود ویژهای از پیشرفت برای ایران اسلامی تبیین نماییم تا به کمک آن بتوان به ساخت شهری با روحیهی ایرانی - اسلامی حرکت کرد. شهری میتواند نمودی از آیندهای با شکوه و سرافراز باشد، که با اتکا به جهانبینی ایرانی - اسلامی طراحی و اجرا شده باشد. مفهوم پیشرفت در هر شهر با توجه به هویت کالبدی و معنویاش معنا میشود. ارتقای کیفیت زندگی شهروندان در نگاه دینی، زمانی میسر و مطلوب شناخته میشود که در راستای مفاهیمی توحیدی، و در جهت عبادت و اطاعت هر چه بیشتر پروردگار متعال برنامهریزی و طراحی شده باشد.
3-3. هویت بصری و انسجام در سیمای شهری
در جایجای قرآن مجید مرز دقیقی میان «تفاوت» و «اختلاف» ترسیم شده است. تفاوت عامل شکوفایی و تفرقه عامل زوال و نابودی معرفی میشود. تنوع در شهر اسلامی عامل پویایی و نشاط، و در مقابل تضادهای بی برنامه، عاملی برای اغتشاش دیداری خواهد بود. ممکن است در نگاه سبکهای معماری و شهرسازی معاصر غرب، رشد کارخانهها و یا ساختمانهای غول پیکر نمادی از معماری پیشرفته به نظر آید (MAGNA, 1992: 78-79)، اما با دیدگاه مورد نظر در این پژوهش سازگار نخواهد بود. براساس رویکرد مختار این پژوهش، شهر اسلامی شهری است که زندگی شهروندان آن براساس آموزههای اسلامی سامان یابد و شهر آرمانی حاصل رویکرد محتوایی به مقولهی معماری خواهد بود. شهری که در آن، هویت بصری و انسجام در سیمای شهری لازمهی دستیابی به پیشرفت تلقی میشود.3 -4. تبیین مفهوم پیشرفت هویت مبنا در ساحت معماری
در جایجای پژوهش مفهوم پیشرفت هویت مبنا، از طریق تحلیل مشخصاتی برای یک معماری با هویت، مورد تحلیل قرار گرفت. در این بخش دستاوردهای مربوط به عنوان چارچوبی برای دستیابی به یک معماری پیشرفته بر مبنای هویت ایرانی و اسلامی پیشنهاد میشود. بر اساس نتایج پژوهش مهمترین معیارهای مربوط عبارتند از:1. آسمانی بودن:
آسمانی بودن در برابر زمینی بودن مفهوم مهمی است که بیانگر روح معماری ایرانی و اسلامی است. در فرهنگ قرآنی ارزش هر چیز در ارتباط آن با خداوند سبحان تعریف میشود. همانگونه که بهترین انسانها نزد پروردگار متعال با تقواترین آنهاست (سورهی حجرات/ 13) معیار ارزشمندی تمامی موجودات، حتی بناهایی که توسط انسان ساخته میشوند را نیز میتوان بر اساس همین معیار قرآنی مشخص نمود. بنایی آسمانی است که انسان را متوجه ارتباط خود با پروردگار متعال مینماید.2. اصالت:
«خود بودن»، در برابر دیگری بودن مفهوم مهمی است که به «اصالت» موضوع دلالت مینماید. بناهایی میتوانند با هویت باشند که در ابتدا اصیل باشند. بناهای تقلیدی دارای نوعی تناقض درونیاند؛ هر چند تقلید از روی نمونهای بسیار پرارزش صورت گرفته باشد. براساس این رویکرد، تقلید از آثار فاخر معماری به ساخت بنایی مبتذل و غیراصیل منتهی خواهد شد. از این رو است که اگر طراح به جای تلاش برای طراحی مجموعهای اصیل، از نمونهای ساخته شده کپیبرداری نماید، نتیجه قابل قبول نخواهد بود؛ هر چند تقلید از یکی از آثار فاخر یا یک بنای با هویت ایرانی و اسلامی صورت گرفته باشد. اگر بنایی دارای اصالت باشد، آنگاه به صورت طبیعی فرزند زمان خود نیز خواهد بود. بنایی که نشان دهندهی تاریخ و دورانی است که در آن ساخته شده و از آن بهرهبرداری میشود.3. آشنا بودن:
چیزی برای مؤمنان آشنا و «معروف» است که پسندیده، و چیزی ناآشناست که «منکر» باشد. اگر شهری بر اساس آموزههای دینی برنامهریزی و ساخته شود، آنگاه برای مؤمنان آشنا خواهد بود. آشنا بودن بر اساس انطباق با خاطرههایی که از شهرهای تاریخی ایرانی در دوران اسلامی به یاد شهروندان مانده است. آشنا بودن شهر اسلامی برای انسانهای مؤمن و متعهد، حاصل انطباق این شهر با عملکرد و کارکردهای مورد نظر شهروندان مسلمان میباشد.4. انسجام:
آثار معماری به صورت یکه و منفرد، تنها تا حد محدودی میتوانند بر مخاطب تأثیرگذار باشند و تأثیر نهایی در مقیاس محله، ناحیه، منطقه و سپس در مقیاس شهری محقق میشود. این آثار در کنار یکدیگر، یک کل بزرگ را تشکیل میدهند. قضاوت نهایی دربارهی ایشان منوط به موفقیت آن کل بزرگ خواهد بود. از این رو است که تلاش در جهت انسجام شهری از وظایف مهم مدیریت شهری در این زمینه محسوب میشود. انسجام به معنای تبعیت معماری از قانونها، مقررات و آیین نامههایی است که ساختمانهای مختلف شهر از آن تبعیت مینمایند. در چنین شرایطی شهر اسلامی یک شهر منسجم خواهد بود؛ انسجامی که براساس تبعیت تمامی اجزا، از یک قانون کلی به دست آمده و آن قانون، یک قانون منبعث از آموزههای اسلامی است.5. مطلوب بودن:
مطلوبیت، یا مطلوب بودن، ناظر به جنبههای کیفی در معماری و شهرسازی است. آنچه مطلوب است، اغلب فراتر از چیزی است که از سوی انسان درخواست شده و یا به صراحت خواسته میشود. فضای شهری مطلوب، فضایی است که بر اساس ویژگیهای کیفی خود میتواند پاسخگوی نیازهای معنوی انسان یا فرد استفاده کننده باشد. کمال هر شیء در رسیدن به هدفی است که برای آن تعیین شده است و اگر به آن دست نیابد، به درجهی کمال نرسیده است. به عنوان مثال، خانهی محلی برای آرامش فردی و خانوادگی انسان مؤمن است. اگر در خانهای آرامش حکمفرمایی نکند، آنگاه «خانه بودنِ» بنا یا اثر معماری به زیر سؤال میرود. یک معماری مطلوب علاوه بر نیازهای کالبدی، به نیازهای معنوی کاربر نیز پاسخ میدهد.6. کارایی داشتن:
هر اثر معماری در نخستین مرحله باید کارا باشد و بتواند وظایف خود را به خوبی به انجام رساند. به عبارت دیگر اثر معماری برای «خود بودن» بایستی کارایی داشته، عملکرد مورد نظر را به خوبی تأمین نماید. البته چنین شرطی، تنها یک شرط لازم است. ممکن است بنایی عملکرد مورد نظر را تأمین کند، اما با هویت نباشد. اما عکس این عمل هرگز صحیح نیست؛ یعنی اگر بنایی نتواند عملکردی را که برای آن پیشبینی شده، تأمین نماید، بنایی با هویت نخواهد بود. اگر منظور از «مطلوب بودن» تأمین نیازهای معنوی و تأمین مشخصات «کیفی» یک اثر معماری است. منظور از کارایی داشتن تأمین بایستههای «کمی» و مشخصاتی است که کمیت یک اثر معماری را مشخص مینماید. «کارایی داشتن» بخشی جدانشدنی از تعریف یک اثر معماری فاخر، با ارزش و پیشرفته محسوب میشود.شکل9: الگوی پیشنهادی پژوهش برای تعریف یک معماری با هویت ایرانی و اسلامی
نتیجهگیری
برای دستیابی به یک معماری پیشرفته، لازم است الگویی فرهنگ مبنا از توسعهی شهری در دستور کار قرار گیرد؛ الگویی که با الهام از آموزهها و مبانی نظری معماری و شهرسازی ایرانی - اسلامی ترسیم شده باشد. هویت در چشمانداز این پژوهش، مفهومی است مبتنی بر تأثیر متقابل انسان و شهر. از اینرو، پیشرفت در این حوزه، لازم است در تعامل با مفهوم پیشرفت در حوزههای دیگر زندگی ترسیم شود. هویت تک بناهای معماری بیش از هر چیز تحت تأثیر هویت کلی شهر قرار دارد. هویتی که بیان کنندهی ویژگیهای خود جمعی و زندگی اجتماعی مردمان شهر است. چون شهرها بر روح روان شهروندان و سبک زندگی ایشان تأثیر میگذارند، پس بایستی با نوعی مسئولیتشناسی نسبت به طراحی خانهها، ساختمانها و شهرها اقدام نماییم.شهر پیشرفته، شهری است که ذکر خداوند سبحان باشد. در یک شهر ایرانی و اسلامی بایستی بناهایی ساخته شوند که از هویت ایرانی و اسلامی برخوردار باشند. بر اساس چارچوب دستاوردهای پژوهش، میزان ارتباط یک اثر معماری با منبع فیض الهی و مبدأ جهان هستی را میتوان مهمترین مبنا برای شناخت هویت ایرانی و اسلامی در آن دانست. بناهایی که به تعبیر پژوهش، خودشان هستند و تقلیدی از بنای دیگر، و یا تقلیدی از تقلید دیگر محسوب نمیشود. بناهایی که کارایی داشته، میتوانند پاسخگوی نیازهایی باشند که براساس آنها طراحی شدهاند و مهمتر از همه، بناهایی که آشنا هستند و مخاطب آنها با آنها رابطه برقرار میکند. البته اگر چنین شرایطی در شهر پدیدار شود، آنگاه است که خیر و برکت الهی از آسمان زمین به آن خواهد رسید:
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ (اعراف/ 96) و اگر اهل شهرها و آبادیها؛ ایمان میآورند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم؛ ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.
پینوشتها:
1. استادیار دانشکدهی هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس.
2. مادهی 113: دولت مکلف است، به منظور تجلی و توسعه مفاهیم و نمادهای هویت اسلامی و ایرانی، در ساختار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و علمی و نیز تعامل اثربخش میان ایران فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی و زبانی با رویکرد توسعه پایدار:
الف. طرح کاربرد نمادها و نشانهها و آثار هنری ایرانی و اسلامی، در معماری و شهرسازی و سیمای شهری، نامگذاری اماکن و محصولات داخلی را طی سال اول برنامهی چهارم تهیه و در سالهای بعد اجرا نماید.
ب. برای احداث موزهی علوم و فناوری و پارکهای علمی عمومی، موزههای کوچک فرهنگی، ورزشی، تاریخی، صنعتی، دفاع مقدس و نمایشگاههای معرفی دستاوردهای نوین صنعتی کشور زمینهسازی نماید.
ج. نسبت به تدوین و اجرای سیاستهای حمایتی از تولیدکنندگانی که محصولات خود را متناسب با مزیتها و مؤلفههای فرهنگی کشور تولید میکنند، اقدام کند.
د. از ظرفیتها و مزیتهای فرهنگی، در تسهیل و بهبود روابط و مناسبات بین المللی استفاده نماید.
هـ. نسبت به سیاستگذاری، هماهنگی و حمایت از فعالیتهای فرهنگی خارج از کشور و سیاستگذاری و برنامهریزی امور فرهنگی ایرانیان خارج از کشور، اقدامهای لازم را معمول دارد.
و. کلیهی دستگاههای اجرایی و مجریان طرحهای تملک داراییهای سرمایهای مجازند، تا یک درصد (1%) از اعتبارات احداث بناها و ساختمانهای خود را برای طراحی، ساخت، نصب و نمایش آثار هنری متناسب با فرهنگ دینی و ملی و یادمانهای دفاع مقدس در همان طرح صرف نمایند.
3. بر اساس تعریف مورد نظر پژوهش، فرهنگ قرآنی شامل نصوص قرآن مجید مجموع تفاسیر معتبری است که به تبیین آن میپردازند.
4. البته چنین تعریفی حاصل نگرشی تعاملی به رابطهی انسان و طبیعت و به تبع آن به کالبد بناست.
5. Explorative Research
1. ابن سینا، حسین بن عبدالله. (1331). رساله نفس. تهران. انجمن آثار ملی.
2. ابن خلدون، عبدالرحمان ابن محمد. (1336 ق)، المقدمه، قاهره.
3. استر، پل. (1384). سهگانهی نیویورک، ترجمهی شهرزاد لولاچی و خجسته کیهان. تهران. نشر افق.
4. افروغ، عماد (1379). هویتشناسی مذهبی و باورهای دینی ایرانیان. فصلنامه شوراهای فرهنگ عمومی. شمارههای 22 و 23. بهار و تابستان 1379.
5. امام خمینی. (1386). صحیفهی نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی. ج19 و 21.
6. ترنر، جاناتان اچ. (1378). مفاهیم و کاربردهای جامعهشناسی، ترجمهی محمد فولادی و محمد عزیز بختیاری. قم. مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله).
7. جوادی آملی، عبدالله. (1372). شناخت شناسی در قرآن. تهران. مرکز نشر فرهنگی رجاء.
8. دهخدا، علی اکبر. (1372). لغت نامه، تهران. دانشگاه تهران.
9. زیمل، گئورگ. (1372). «کلان شهر و حیات ذهنی». ج2. ترجمهی یوسف اباذری. نامهی علوم اجتماعی. شمارهی 3. بهار 1372.
10. سهروردی، شهاب الدین یحیی. (1373). مجموعه مصنفات شیخ اشراق. ج1 و 3. تهران. انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
11. سویج، مایکل و آلن وارد. (1380). جامعهشناسی شهری، ترجمهی ابوالقاسم پور رضا. نشر تهران. سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت).
12. طاهباز، منصوره. (1382). «زیبایی در معماری». مجلهی صفه. شمارهی 37.
13. علیآبادی، علی رضا. (1377). مدیران جامعهی اسلامی. تهران. رامین.
14. فارابی، ابونصر. (1379). آراء اهل مدینه فاضله. ترجمهی سید جعفر سجادی. تهران. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
15. فلامکی، منصور. (1374). باز زندهسازی بناها و شهرهای تاریخی. تهران. دانشگاه تهران.
16. گروتر، یورگ. (1375). زیبایی شناسی در معماری. ترجمهی جهانشاه پاکزاد و عبدالرضا همایون. انتشارات دانشگاه شهید بهشتی. تهران.
17. معین، محمد. (1371). فرهنگ فارسی. تهران. سرایش.
18. نصر، سیدحسین. (1371). سه حکیم مسلمان. ترجمهی احمد آرام. تهران. انتشارات شرکت سهامی کتابهای جیبی با همکاری مؤسسهی انتشارات امیرکبیر.
19. نیکلسون، رینولد. (1374). تصوف انسانی و رابطهی انسان با خدا. ترجمهی محمدرضا شفیعی کدکنی. تهران. سخن.
20. وارد، آلن (1380). «اسطورهی کنش اجتماعی». ترجمهی نیکو سرخوش. کتاب ماه علوم اجتماعی. اردیبهشت و خرداد. شمارهی 43 و 44.
منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان مقاله در نخستین همایش؛ (1392)، مجموعه مقالات نخستین همایش ملی الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول