شهید شیخ فضل الله محلاتی اسوه مجاهدت
تهیه کننده : حسن نجفی
منبع : راسخون
منبع : راسخون
مجاهد نستوه، عالم وارسته، شهيد فضل الله محلاتي، در سال 1309 در شهرستان محلات، در خانوادهاي کشاورز و متدين و از پدری پرهیزکار به نام حاج غلامحسین مهدیزاده به دنيا آمد. پس از تحصيلات مکتبي ، در سال 1344 وارد حوزه علميه قم شد تا از بحر ، بيکران بزرگان آن ديار در جوار دخت موسي بن جعفر عليه السلام آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها جرعه بنوشد. بزرگاني نظير آيه الله بروجردي، آيت الله خوانساري و ديگر نخبگان عرصة فقه و فقاهت، و از همه مهمتر تلمّذ در محضر پيرمراد عارفان دلداده، همو که راه و رسم عشق و عشقبازي، را به اين طلبة جوان آموخت، آموخت که در ره دوست، خون و جان شيرين بهايي است بي مقدار، او که از سالهاي حضور در محلات، با پير خمين همدم بود و از نور وجودش بهرهمند بود، در قم نيز چون پروانه برگرد شمعش فيض ميبرد . با شهيد مصطفي خميني هم سال بودند و ياري ديرينه، و از اين طريق رابطة ايشان با خانوادة امام - رحمه الله عليه - صميميتر گشت. آشنايي و سكونت او در بيت مرحوم آيت الله العظمي حاج سيد محمد تقي خوانساري - كه از عراق به ايران تبعيد شده بود - موجب شد تا از همان ايام با مسائل سياسي آشنا گردد. شهيد محلاتي دروس حوزوي را درمحضر استادان و آياتي همچون بروجردي (قدس سره)، امام خميني (قدس سره) و علامه طباطبايي (قدس سره) فرا گرفت. مدتي نيز نزد شهيد صدوقي تلمّذ كرده بود. سوابق مبارزاتي فعاليت هاي سياسي شهيد از سال ،۱۳۲۶ به دنبال آشنايي با فداييان اسلام و مرحوم آيت الله كاشاني، آغاز گرديد.
در دلِخطر ميرفت و به خاطر آرمان و هدفش از هيچ زيان شخصي، باک نداشت. در نهضت ملي نفت، همکاري نزديکي با آيه الله کاشاني – رحمه الله عليه - داشت و چندين بار از سوي ايشان به شهرهاي مختلف، از جمله تبريز و ديگر شهرهاي آذربايجان شرقي اعزام گشت. در تبريز سخنراني آتشين کرد و شور مردم را در پاسداري از دين و کشور بر انگيخت و خود مورد حملة مزدوران رژيم قرار گرفت. و به شدت مجروح شد. او را با عمامه خونين از ميدان بيرون کرده و از مرگ حتمي نجات دادند. مشيت الهي بر آن بود تا او بماند و طعم شيرين پيروزي خون بر شمشير را بچشد.
چندي از تحصيل او در قم نگذشته بود که جريان آوردن جنازة متعفّن رضاخان به قم، دل هاي علما و مؤمنين را، به درد آورد. شهيد محلاّتي طلبهاي جوان بود که همراه گروه جان برکف فدائيان اسلام، بر عليه اين عمل ننگين تظاهرات کرد. اين عمل، سرآغاز زندگاني خطرخيز و مبارزات پياپي شهيد محلاتي بود که در آخر منجر به پيروزي انقلاب شد.
در طول مبارزات حضرت امام- رحمه الله عليه- همواره ميکوشيدند تا ايده و مرام وي، را به علماي ديگر ارائه دهد و آنها را با مسير مبارزه آشنا سازد. از دوستان شهيد نقل است که هر وقت شهيد محلاتي را در شهرهاي مختلف و در کنار علما ميديدند، معلوم بود که اعلاميهاي در راه است و انقلاب جهش نويني را خواهد کرد.
مقام معظم رهبري در اين باره مي فرمايند:
شهيد محلاتي از قبل هم با امام آشنايي داشتند و از شاگردان امام بودند. ما، در ماجراهاي سال ۴۱ و ۴۲ كه امام مركز مبارزه بود و خانه امام كانون رفت و آمدها و الهام دهنده مبارزات مردم بود، مرحوم محلاتي را ديديم و با ايشان آشنا شديم.
«مرتّب از امام پيام ميآوردم و ميبردم، مرتّب امام دستوارتي ميدادند، ما ميآمديم خود را جمع ميکرديم. آن علمايي که غير از مساله گفتن کاري نداشتند. من در همان موقع يک اعلاميه تنظيم کردم و 120 امضا، از علماي تهران گرفتم که در آن زمان چنان صدايي کرد که سابقه نداشت».
پس از حادثة تبريز، طعم شيرين عشق آسماني، را به همراه ازدواج با دختري مؤمنه از خاندان علماء چشيد.
صبيبة استادش، حضرت آيت الله شهيدي، همدم و هميار شهيد در سالهاي سخت و زحمات طاقت فرساي قبل و بعد از انقلاب بود.
فعاليتهاي شهيد محلاتي، تا سال 1342 ادامه داشت و در اين بين بارها بهدست دژخيم ستمشاهي به زندان افتاد. به طوري که روزها حبس در سلولهاي وحشتناک ساواک، وضعيت بدنياش را بسيار وخيم کرد و پس از بازگشت چند روزي ادامه داشت، شهيد محلاتي همزمان با اوج مبارزات و فعاليتهاي، از درس و بحث غافل نبود و تا سال 1339 تحصيلات خويش را در قم ادامه داد. مقدّمات و مطوّل را خدمت آيت الله مطهّري ، آيت الله صدوقي، مشکيني خواند و سطح، را در محضر فرزانگاني چون آيت الله حائري سلطاني و حاج شيخ عبدالجواد اصفهاني گذراند. در درس خارج، پاي درس آيت الله بروجردي، چندي تلمّذ کرد. ولي بيشتر تحصيلات خارج خود را در محضر امام- رحمه الله عليه- بود. پس از سال 1339 نيز در تهران در بحث آيات معظّم خوانساري، آملي و آشتياني شرکت ميجسته و در فقه و اصول از شاگردان مبرّز امام - رحمه الله عليه- بود و نمايندگي ايشان و آيه الله بروجردي - رحمه الله عليه- را داشت. بسياري از تقريرات و دست نوشتههاي وي، در هجوم ساواک به منزلش از بين رفته و هم اکنون دست نوشتهايي به صورت پراکنده باقي مانده است. مباحث اجتهاد و تقليد، کتاب طهارت، صلوة و مباحث استصحاب، نوشتههاي اين يار برجستة امام- رحمه الله عليه- بود که به حق مدال پرافتخار شاگردي حضرتش را برگردن آويخت.
پس از تبعيد امام- رحمه الله عليه- ، نيز مبارزات شهيد محلّاتي متوقّف نشده و يکي از ارکان فعاليتهاي مردم حزب اله بود.
و در اين بين بارها به زندان افتاد. و در زير شکنجههاي وحشيانة ساواک زخم شيرين دوست را به جان خريد و آرامش براي او معنا نداشت. زماني او با مبارزات پي در پي امان از ماموران و ساواک ميبرد و زماني نيز در زير ضربات پياپي مشت ولگد، خصم ديرينه را تهي ميکردند.
سالهاي سخت مبارزه سپري گشت و طليعة آزادي با اشعّههاي زرفام، خود يخ ديرين ستم را آب کرد، و ايران از زير يوغ سنگين استکبار رها گرديد. و نقش شهيد محلّاتي در اين پيروزي به عنوان يکي از ارکان مبارزات مردم بر هيچ کس پوشيده نيست. رهبر معظّم انقلاب در مورد يار ديرين مبارزات خويش ميفرمايد:
«در همة جريانهاي اوّل پيروزي انقلاب، ايشان (شهيد محلاتي) نقش فعّال داشتند. در تمام مراحل اول پيرزوي انقلاب - که لحظه لحظه کارهاي بزرگ و تعيين کننده بود- ايشان حضور داشتند، مجموعاً شهيد محلاتي در محور تلاش و فعاليت و حرکت قرار داشتند.»
در بحبوحة انقلاب، فعّاليتها و جنب و جوش شهيد محلّاتي نيز بيشتر شد تا اين که با ورود امام، و پيروزي شکوهمند انقلاب در 22 بهمن، او نيز چون سربازي فداکار در رکاب تک سوار ديار خمين، يک به يک مراکز قدرت را تسخير کرد. ايشان براي اولين بار صداي انقلاب را در سراسر عالم طنين انداز کرد و پيروزمند از راديو سراسري ايران اعلام کرد: «اين صداي انقلاب اسلامي ايران است»
استاد شهيد، در اولين دورة مجلس شوراي اسلامي، به نمايندگي از مردم محلات وارد مجلس شد و يکي از اعضاء مؤثر کميسيون دفاع بود. مسئوليتهاي مختلف شهيد، نشان از روح فعّال و خستگي ناپذير اين يار ديرين امام(ره) داشت.
نمانيده حضرت امام در سپاه، دبير جامعه روحانيت مبارز، معاونت آيه الله مهدوي کني در کميتة مرکزي، نمايندة امام در حج و اوقاف و سرپرستي حجّاج در سال 1358 هريک نشان ديگري از پشتکار و فعّاليت مکانيزم محرّک انقلاب اسلامي است. اقيانوسي، که برکرانهاش امواج خروشان فضائل و حماسهها جلوهگر بود.
1 – فرهنگ سپاه براساس اخلاص و روح شهادتطلبي و ايثار و فداكاري در راه خدا ميباشد و اين فرهنگ بايد همچنان باقي مانده و رشد نمايد.
2 – در سپاه كليه امور براساس تبعيت از ولايت فقيه يعني تسليم مطلق در مقابل رهنمودها و فرامين حضرت امام (ره) انجام ميگيرد.
3 – تبعيت از خط مشي مقام رهبري در كليه امور عقيدتي، فكري و سياسي و نظامي لازم است.
4 – از اجتهاد و خودرايي در مسائل شرعي و امور اقتصادي اجتناب نموده و از موضعگيري سياسي در داخل سپاه خودداري فرماييد.
5 – استقلال سپاه و وابسته نبودن آن به هيچ شخصيت و گروه و دسته خاصي را، حفظ نموده و توجه داشته باشيد كه به فرمان امام امت هر نوع باندبازي و گروه گرايي در سپاه ممنوع است.
6 – التزام عملي به قوانين جمهوري اسلامي ايران بخصوص قوانين مصوبه در شرح وظايف سپاه و مصوبات شوراي عالي سپاه يك تكليف شرعي است.
7 – در وضع فعلي كه امام امت ميفرمايند: مسئله اصلي جنگ است كليه واحدها شرعاً موظف هستند در درجه اول به امور جنگ پرداخته و هر نوع اهمال و سستي در اين مورد جايز نيست.
8 – تبعيت از فرماندهي لازم بوده و هر نوع خودرايي و خودسري در مقابل فرماندهي حرام است.
9 – ارتباط خود را با خداوند دائماً برقرار نموده و از تهجد و قرائت قرآن و دعا و توسل (كه سلاح ايثارگران ما هست) غفلت نورزيد، ولي يك نكته را دقت نماييد كه پرداختن به مستحبات تا حدي جايز است كه جلوي كارهاي واجب شما را نگيرد.
2ـ عضو گروه فدائيان اسلام در 17 سالگي
3ـ تلاش جهت حمايت از فلسطينيان
4ـ تظاهرات عليه جريان دفن رضا شاه ملعون در قم در 18 سالگي
5ـ مأموريت به شهرها ازطرف آيت الله كاشاني وقصدجان وي درسبزوار
6ـ نقش مؤثر در انتخابات دورة 17 مجلس شوراي ملي و قصد جان وي توسط سلطنت طلبان
7ـ انجام مأموريتي به امرآيت الله العظمي بروجردي(ره) در سن22 سالگي
8ـ سخنراني آتشين عليه كنسرسيوم( مفتخوران)نفت وكودتاي28مردادوتبعيد
9ـ رابط بين علماي قم و تهران و گرفتن امضاي 120 تن از علما جهت حمايت از نهضت امام(ره)
10ـ تبليغ و تدريس در تهران
11ـ تكثير و توزيع پيامهاي امام(ره)
12ـ نمايندة امام دررسيدگي به امور خانوادههاي
13ـ بيش از 15بار به زندان افتادن از سال40 تا57
14ـ مسؤول برگزاري راهپيمايي بزرگ16شهريور
2ـ فعاليت در كميتة انقلاب
3ـ اولين دبير كل جامعة روحانيت مبارز تهران
4ـ نمايندة حضرت امام(ره) در سازمان حج و زيارات و اوقاف
5ـ نمايندة مردم محلات و دليجان و عضو كميسيون دفاع
6ـ نمايندة حضرت امام(ره) در صندوق تعاون صنفي
7ـ نمايندة حضرت امام(ره) در غائلة اغتشاش قشقائيهاي شيراز
8ـ نمايندة حضرت امام(ره) در حل اختلافات بين روحانيون
9ـ نمايندة حضرت امام(ره) در مسائل كردستان
10ـ نمايندة حضرت امام(ره) در سپاه پاسداران
شهيد محلاتي پس از عمري تلاش بيوقفه، در راه اعتلاي اسلام و انقلاب، پس از سالها کشيدن آه حسرت در فراق هزاران يار دلپاک که در کشاکش مبارزات سي سالة خود، در يکم اسفند، سال 1364 آن گاه که با جمعي از نمايندگان مجلس و ديگر بزرگان عازم جبهههاي نبرد بودند تا با حضور خود در آن ميادين نوراني باعث قوت قلب رزمندگان گردند، در هواپيماي آسمان برفراز اهواز، مورد اصابت دو فروند جنگنده بمب افکن عراقي قرار گرفت و به همراه چهل تن از بهترين ياران امام امت، ققنوس وار در آتش عشقش پرپر گشت و ملت را همان قدر در سوگ خون نشانيد که دشمنان را در شنيدن خبر شهادتش شاد کرد. در ميان اين افراد هشت تن از نمايندگان مجلس به نام هاي حجج اسلام ابوالقاسم رزّاقي، سيد نورالدين رحيمي، غلامرضا سلطاني، مهدي يعقوبي و ابوالقاسم موسوي دامغاني و آقايان محمد كلاته اي، علي معرفي زاده و سيد حسن شاه چراغي و چند تن از قضات و مسئولين ديگر، ديده مي شدند. جهت ارج نهادن به فداكاري هاي روحانيون در طول هشت سال دفاع مقدس، اين روز به نام روز «روحانيت و دفاع مقدس» نامگذاري گرديد.
شهيد در وصيت نامه اش علاقه خود را نسبت به امام (قدس سره) اين گونه ابراز مي كند:
«از معظم له امام (قدس سره) بخواهيد براي آمرزش من دعاي مخصوص نمايد. من در اين عالم به او عشق مي ورزيدم و امر او را امر خدا و رسول صلي الله عليه و آله و سلم مي دانستم. اميد است ايشان هم بعد از اين عالم و در پيشگاه خداوند شفاعت كند تا ان شاء الله در آن دار بقاء در كنار ايشان باشم.»
حضرت امام (ره) نيز درباره شهيد بزرگوار فرمودند:حجت الاسلام حاج شيخ فضل الله محلاتي، شهيد عزيز را كه من و شما او را مي شناسيم، عمر خود را در راه اسلام و انقلاب صرف كرد و بايد گفت از چهره هاي درخشان انقلاب بود و در اين راه كه راه خداوند است، تحمل سختيها نمود و رنجها كشيد و با قامت استوار ايستادگي كرد.
مقام معظم رهبری :
مقام معظم رهبري نيز درباره شهيد محلاتي اظهار داشتند: در مرحوم آقاي محلاتي يك خصوصيت وجود داشت كه آن خصوصيت براي عناصر انقلابي خيلي مهم است و آن خصلت سازش ناپذيري و مبارزه گري و غيرت ديني و آمادگي براي فداكاري و تلاش...
... همه كارهايي كه احتياج به يك پيگيري مداوم و خستگي ناپذير داشت از دست شهيد محلاتي بر مي آمد. هيچكس ديگر اين نشاط و اين تحرك را نداشت،... من تا الآن هيچ فردي را نديدم كه در مبارزات عمومي آن جور سازش ناپذير و خستگي ناپذير باشد، در كار جمعي زود آشنا و زود آشتي و آسانگير باشد، آن آدمي كه آن جور در مقابل دشمن سازش ناپذير بود و مبارزه را به هيچ وجه ترك نمي كرد، به دوستان كه مي رسيد يك آدم سازش پذير و رام و بدون لجاجتي مشاهده مي شد، چه دوران پيش از انقلاب، چه دوران بعد از انقلاب.
چهره ايشان اجمالاً چهره يك مبارز خستگي ناپذير، صميمي و مخلصي است كه وقتي او نباشد جاي او را به آساني نمي شود پر كرد.... از خصوصيات ديگر شهيد محلاتي، عشق و ارادت وافر به امام (ره)بود. به قدري به امام(ره) علاقه و اعتماد داشت كه هر موقع امام يك چيزي را بيان مي كردند، مثل يك امر تعبدي، برايش لازم الاجرا بود. چه روزي كه امام حكم داده بودند كه بايد اين كار بشود و چه آن روزي كه حكم نداده بودند. ايشان مي فهميدند كه تمايل امام، به چيزي است آن را انجام مي دادند.
... اعتماد و ارادت ايشان به امام به نظر من يكي از عوامل خستگي ناپذيري ايشان بود. اين را من احساس مي كردم كه حضرت امام (ره) يك اعتمادي به او داشتند و نظراتش را گوش مي كردند.
صلوات و سلام خدا و رسول خدا بر ارواح طيبه شهيدان، خصوصاً شهداي عزيز حوزه ها و روحانيت. درود بر حاملان امانت وحي و رسالت، پاسداران شهيدي كه اركان عظمت و افتخار انقلاب اسلامي را بر دوش تعهد سرخ و خونين خويش حمل نموده اند. سلام بر حماسه سازان هميشه جاويد روحانيت كه رساله علميه و عمليه خود را به دم شهادت و با مركب خون نوشته اند و بر منبر هدايت و وعظ و خطابه ناس از شمع حياتشان گوهر شب چراغ ساخته اند. افتخار و آفرين بر شهداي حوزه و روحانيت كه در هنگامه نبرد رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بريدند و عقال تمنيات دنيا را از پاي حقيقت علم بر گرفتند و سبكبالان به ميهماني عرشيان رفتند و در مجمع ملكوتيان، شعر حضور سروده اند.
سلام بر آنان كه تا كشف حقيقت تفقه به پيش تاختند و براي قوم و ملت خود منذران صادقي شدند كه بند بند حديث صداقتشان را قطرات خون و قطعات پاره پاره پيكرشان گواهي كرده است و حقاً از روحانيت راستين اسلام و تشيع جز اين انتظاري نمي رود كه در دعوت به حق و راه خونين مبارزه مردم خود، نخستين قرباني ها را بدهد و مهر ختام دفترش شهادت باشد. آنان كه حلقه ذكر عارفان و دعاي سحر مناجاتيان حوزه ها و روحانيت را درك كرده اند در خلسه حضورشان آرزويي جز شهادت نديده اند و آنان از عطاياي حضرت حق در ميهماني خلوص و تقرب جز عطيه شهادت نخواسته اند...
از مجاهدات علمي و فرهنگي آنان كه بحق از جهاتي افضل از دماء شهيدان است كه بگذريم ، آنان در هر عصري از اعصار براي دفاع از مقدسات ديني و ميهني خود مرارت ها و تلخي هايي متحمل شده اند و همراه با تحمل اسارت ها و تبعيدها، زندان ها و اذيت و آزارها و زخم زبان ها ، شهداي گرانقدري را به پيشگاه مقدس حق تقديم نموده اند. شهداي روحانيت منحصر به شهداي مبارزه و جنگ در ايران نيستند ، يقيناً رقم شهداي گمنام حوزه ها و روحانيت كه در مسير نشر معارف و احكام الهي به دست مزدوران و نامردمان، غريبانه جان باخته اند، زياد است.
در هر نهضت و انقلاب الهي و مردمي ، علماي اسلام نخستين كساني بوده اند كه بر تارك جبين شان خون و شهادت نقش بسته است. كدام انقلاب مردمي اسلامي را سراغ كنيم كه در آن حوزه و روحانيت پيشكسوت شهادت نبوده اند و بر بالاي دار نرفته اند و اجساد مطهرشان بر سنگفرش هاي حوادث خونين به شهادت نايستاده است در ۱۵ خرداد و در حوادث قبل و بعد از پيروزي، شهداي نخستين، از كدام قشر بوده اند خدا را سپاس مي گذاريم كه از ديوارهاي فيضيه گرفته تا سلول هاي مخوف و انفرادي رژيم شاه و از كوچه و خيابان تا مسجد و محراب ائمه جمعه و جماعات و از دفاتر كار و محل خدمت تا خطوط مقدم جبهه ها و ميادين مين، خون پاك شهداي حوزه و روحانيت افق فقاهت را گلگون كرده است و در پايان افتخار آميز جنگ تحميلي نيز رقم شهدا و جانبازان و مفقودين حوزه ها نسبت به قشرهاي ديگر زيادتر است. بيش از دو هزار و پانصد نفر از طلاب علوم دينيه در سراسر ايران در جنگ شهيد شده اند و اين رقم نشان مي دهد كه روحانيت براي دفاع از اسلام و كشور اسلامي ايران تا چه حد مهيا بوده است...
مصاحبه کننده : حميد روحانى (زيارتى)
ناشر : مركز اسناد انقلاب اسلامى - تهران
چاپ اول، 1376 شمسى
نوع جلد : شومیز
قطع : وزیری
تعداد صفحه 360
نوع چاپ : چاپی
زبان : فارسی
در دلِخطر ميرفت و به خاطر آرمان و هدفش از هيچ زيان شخصي، باک نداشت. در نهضت ملي نفت، همکاري نزديکي با آيه الله کاشاني – رحمه الله عليه - داشت و چندين بار از سوي ايشان به شهرهاي مختلف، از جمله تبريز و ديگر شهرهاي آذربايجان شرقي اعزام گشت. در تبريز سخنراني آتشين کرد و شور مردم را در پاسداري از دين و کشور بر انگيخت و خود مورد حملة مزدوران رژيم قرار گرفت. و به شدت مجروح شد. او را با عمامه خونين از ميدان بيرون کرده و از مرگ حتمي نجات دادند. مشيت الهي بر آن بود تا او بماند و طعم شيرين پيروزي خون بر شمشير را بچشد.
چندي از تحصيل او در قم نگذشته بود که جريان آوردن جنازة متعفّن رضاخان به قم، دل هاي علما و مؤمنين را، به درد آورد. شهيد محلاّتي طلبهاي جوان بود که همراه گروه جان برکف فدائيان اسلام، بر عليه اين عمل ننگين تظاهرات کرد. اين عمل، سرآغاز زندگاني خطرخيز و مبارزات پياپي شهيد محلاتي بود که در آخر منجر به پيروزي انقلاب شد.
در طول مبارزات حضرت امام- رحمه الله عليه- همواره ميکوشيدند تا ايده و مرام وي، را به علماي ديگر ارائه دهد و آنها را با مسير مبارزه آشنا سازد. از دوستان شهيد نقل است که هر وقت شهيد محلاتي را در شهرهاي مختلف و در کنار علما ميديدند، معلوم بود که اعلاميهاي در راه است و انقلاب جهش نويني را خواهد کرد.
مقام معظم رهبري در اين باره مي فرمايند:
شهيد محلاتي از قبل هم با امام آشنايي داشتند و از شاگردان امام بودند. ما، در ماجراهاي سال ۴۱ و ۴۲ كه امام مركز مبارزه بود و خانه امام كانون رفت و آمدها و الهام دهنده مبارزات مردم بود، مرحوم محلاتي را ديديم و با ايشان آشنا شديم.
اولین بازداشت :
«مرتّب از امام پيام ميآوردم و ميبردم، مرتّب امام دستوارتي ميدادند، ما ميآمديم خود را جمع ميکرديم. آن علمايي که غير از مساله گفتن کاري نداشتند. من در همان موقع يک اعلاميه تنظيم کردم و 120 امضا، از علماي تهران گرفتم که در آن زمان چنان صدايي کرد که سابقه نداشت».
پس از حادثة تبريز، طعم شيرين عشق آسماني، را به همراه ازدواج با دختري مؤمنه از خاندان علماء چشيد.
صبيبة استادش، حضرت آيت الله شهيدي، همدم و هميار شهيد در سالهاي سخت و زحمات طاقت فرساي قبل و بعد از انقلاب بود.
فعاليتهاي شهيد محلاتي، تا سال 1342 ادامه داشت و در اين بين بارها بهدست دژخيم ستمشاهي به زندان افتاد. به طوري که روزها حبس در سلولهاي وحشتناک ساواک، وضعيت بدنياش را بسيار وخيم کرد و پس از بازگشت چند روزي ادامه داشت، شهيد محلاتي همزمان با اوج مبارزات و فعاليتهاي، از درس و بحث غافل نبود و تا سال 1339 تحصيلات خويش را در قم ادامه داد. مقدّمات و مطوّل را خدمت آيت الله مطهّري ، آيت الله صدوقي، مشکيني خواند و سطح، را در محضر فرزانگاني چون آيت الله حائري سلطاني و حاج شيخ عبدالجواد اصفهاني گذراند. در درس خارج، پاي درس آيت الله بروجردي، چندي تلمّذ کرد. ولي بيشتر تحصيلات خارج خود را در محضر امام- رحمه الله عليه- بود. پس از سال 1339 نيز در تهران در بحث آيات معظّم خوانساري، آملي و آشتياني شرکت ميجسته و در فقه و اصول از شاگردان مبرّز امام - رحمه الله عليه- بود و نمايندگي ايشان و آيه الله بروجردي - رحمه الله عليه- را داشت. بسياري از تقريرات و دست نوشتههاي وي، در هجوم ساواک به منزلش از بين رفته و هم اکنون دست نوشتهايي به صورت پراکنده باقي مانده است. مباحث اجتهاد و تقليد، کتاب طهارت، صلوة و مباحث استصحاب، نوشتههاي اين يار برجستة امام- رحمه الله عليه- بود که به حق مدال پرافتخار شاگردي حضرتش را برگردن آويخت.
پس از تبعيد امام- رحمه الله عليه- ، نيز مبارزات شهيد محلّاتي متوقّف نشده و يکي از ارکان فعاليتهاي مردم حزب اله بود.
و در اين بين بارها به زندان افتاد. و در زير شکنجههاي وحشيانة ساواک زخم شيرين دوست را به جان خريد و آرامش براي او معنا نداشت. زماني او با مبارزات پي در پي امان از ماموران و ساواک ميبرد و زماني نيز در زير ضربات پياپي مشت ولگد، خصم ديرينه را تهي ميکردند.
سالهاي سخت مبارزه سپري گشت و طليعة آزادي با اشعّههاي زرفام، خود يخ ديرين ستم را آب کرد، و ايران از زير يوغ سنگين استکبار رها گرديد. و نقش شهيد محلّاتي در اين پيروزي به عنوان يکي از ارکان مبارزات مردم بر هيچ کس پوشيده نيست. رهبر معظّم انقلاب در مورد يار ديرين مبارزات خويش ميفرمايد:
«در همة جريانهاي اوّل پيروزي انقلاب، ايشان (شهيد محلاتي) نقش فعّال داشتند. در تمام مراحل اول پيرزوي انقلاب - که لحظه لحظه کارهاي بزرگ و تعيين کننده بود- ايشان حضور داشتند، مجموعاً شهيد محلاتي در محور تلاش و فعاليت و حرکت قرار داشتند.»
در بحبوحة انقلاب، فعّاليتها و جنب و جوش شهيد محلّاتي نيز بيشتر شد تا اين که با ورود امام، و پيروزي شکوهمند انقلاب در 22 بهمن، او نيز چون سربازي فداکار در رکاب تک سوار ديار خمين، يک به يک مراکز قدرت را تسخير کرد. ايشان براي اولين بار صداي انقلاب را در سراسر عالم طنين انداز کرد و پيروزمند از راديو سراسري ايران اعلام کرد: «اين صداي انقلاب اسلامي ايران است»
استاد شهيد، در اولين دورة مجلس شوراي اسلامي، به نمايندگي از مردم محلات وارد مجلس شد و يکي از اعضاء مؤثر کميسيون دفاع بود. مسئوليتهاي مختلف شهيد، نشان از روح فعّال و خستگي ناپذير اين يار ديرين امام(ره) داشت.
نمانيده حضرت امام در سپاه، دبير جامعه روحانيت مبارز، معاونت آيه الله مهدوي کني در کميتة مرکزي، نمايندة امام در حج و اوقاف و سرپرستي حجّاج در سال 1358 هريک نشان ديگري از پشتکار و فعّاليت مکانيزم محرّک انقلاب اسلامي است. اقيانوسي، که برکرانهاش امواج خروشان فضائل و حماسهها جلوهگر بود.
شهید محلاتی و سپاه
عشق به سپاه و پاسداران
حضور در سپاه
اخلاق والا
غيرت
پيام شهيد
1 – فرهنگ سپاه براساس اخلاص و روح شهادتطلبي و ايثار و فداكاري در راه خدا ميباشد و اين فرهنگ بايد همچنان باقي مانده و رشد نمايد.
2 – در سپاه كليه امور براساس تبعيت از ولايت فقيه يعني تسليم مطلق در مقابل رهنمودها و فرامين حضرت امام (ره) انجام ميگيرد.
3 – تبعيت از خط مشي مقام رهبري در كليه امور عقيدتي، فكري و سياسي و نظامي لازم است.
4 – از اجتهاد و خودرايي در مسائل شرعي و امور اقتصادي اجتناب نموده و از موضعگيري سياسي در داخل سپاه خودداري فرماييد.
5 – استقلال سپاه و وابسته نبودن آن به هيچ شخصيت و گروه و دسته خاصي را، حفظ نموده و توجه داشته باشيد كه به فرمان امام امت هر نوع باندبازي و گروه گرايي در سپاه ممنوع است.
6 – التزام عملي به قوانين جمهوري اسلامي ايران بخصوص قوانين مصوبه در شرح وظايف سپاه و مصوبات شوراي عالي سپاه يك تكليف شرعي است.
7 – در وضع فعلي كه امام امت ميفرمايند: مسئله اصلي جنگ است كليه واحدها شرعاً موظف هستند در درجه اول به امور جنگ پرداخته و هر نوع اهمال و سستي در اين مورد جايز نيست.
8 – تبعيت از فرماندهي لازم بوده و هر نوع خودرايي و خودسري در مقابل فرماندهي حرام است.
9 – ارتباط خود را با خداوند دائماً برقرار نموده و از تهجد و قرائت قرآن و دعا و توسل (كه سلاح ايثارگران ما هست) غفلت نورزيد، ولي يك نكته را دقت نماييد كه پرداختن به مستحبات تا حدي جايز است كه جلوي كارهاي واجب شما را نگيرد.
فعّاليتهاي پيش از انقلاب:
2ـ عضو گروه فدائيان اسلام در 17 سالگي
3ـ تلاش جهت حمايت از فلسطينيان
4ـ تظاهرات عليه جريان دفن رضا شاه ملعون در قم در 18 سالگي
5ـ مأموريت به شهرها ازطرف آيت الله كاشاني وقصدجان وي درسبزوار
6ـ نقش مؤثر در انتخابات دورة 17 مجلس شوراي ملي و قصد جان وي توسط سلطنت طلبان
7ـ انجام مأموريتي به امرآيت الله العظمي بروجردي(ره) در سن22 سالگي
8ـ سخنراني آتشين عليه كنسرسيوم( مفتخوران)نفت وكودتاي28مردادوتبعيد
9ـ رابط بين علماي قم و تهران و گرفتن امضاي 120 تن از علما جهت حمايت از نهضت امام(ره)
10ـ تبليغ و تدريس در تهران
11ـ تكثير و توزيع پيامهاي امام(ره)
12ـ نمايندة امام دررسيدگي به امور خانوادههاي
13ـ بيش از 15بار به زندان افتادن از سال40 تا57
14ـ مسؤول برگزاري راهپيمايي بزرگ16شهريور
فعّاليتهاي پس از انقلاب:
2ـ فعاليت در كميتة انقلاب
3ـ اولين دبير كل جامعة روحانيت مبارز تهران
4ـ نمايندة حضرت امام(ره) در سازمان حج و زيارات و اوقاف
5ـ نمايندة مردم محلات و دليجان و عضو كميسيون دفاع
6ـ نمايندة حضرت امام(ره) در صندوق تعاون صنفي
7ـ نمايندة حضرت امام(ره) در غائلة اغتشاش قشقائيهاي شيراز
8ـ نمايندة حضرت امام(ره) در حل اختلافات بين روحانيون
9ـ نمايندة حضرت امام(ره) در مسائل كردستان
10ـ نمايندة حضرت امام(ره) در سپاه پاسداران
سفر همراه آسمانیان
شهيد محلاتي پس از عمري تلاش بيوقفه، در راه اعتلاي اسلام و انقلاب، پس از سالها کشيدن آه حسرت در فراق هزاران يار دلپاک که در کشاکش مبارزات سي سالة خود، در يکم اسفند، سال 1364 آن گاه که با جمعي از نمايندگان مجلس و ديگر بزرگان عازم جبهههاي نبرد بودند تا با حضور خود در آن ميادين نوراني باعث قوت قلب رزمندگان گردند، در هواپيماي آسمان برفراز اهواز، مورد اصابت دو فروند جنگنده بمب افکن عراقي قرار گرفت و به همراه چهل تن از بهترين ياران امام امت، ققنوس وار در آتش عشقش پرپر گشت و ملت را همان قدر در سوگ خون نشانيد که دشمنان را در شنيدن خبر شهادتش شاد کرد. در ميان اين افراد هشت تن از نمايندگان مجلس به نام هاي حجج اسلام ابوالقاسم رزّاقي، سيد نورالدين رحيمي، غلامرضا سلطاني، مهدي يعقوبي و ابوالقاسم موسوي دامغاني و آقايان محمد كلاته اي، علي معرفي زاده و سيد حسن شاه چراغي و چند تن از قضات و مسئولين ديگر، ديده مي شدند. جهت ارج نهادن به فداكاري هاي روحانيون در طول هشت سال دفاع مقدس، اين روز به نام روز «روحانيت و دفاع مقدس» نامگذاري گرديد.
شهيد در وصيت نامه اش علاقه خود را نسبت به امام (قدس سره) اين گونه ابراز مي كند:
«از معظم له امام (قدس سره) بخواهيد براي آمرزش من دعاي مخصوص نمايد. من در اين عالم به او عشق مي ورزيدم و امر او را امر خدا و رسول صلي الله عليه و آله و سلم مي دانستم. اميد است ايشان هم بعد از اين عالم و در پيشگاه خداوند شفاعت كند تا ان شاء الله در آن دار بقاء در كنار ايشان باشم.»
حضرت امام (ره) نيز درباره شهيد بزرگوار فرمودند:حجت الاسلام حاج شيخ فضل الله محلاتي، شهيد عزيز را كه من و شما او را مي شناسيم، عمر خود را در راه اسلام و انقلاب صرف كرد و بايد گفت از چهره هاي درخشان انقلاب بود و در اين راه كه راه خداوند است، تحمل سختيها نمود و رنجها كشيد و با قامت استوار ايستادگي كرد.
مقام معظم رهبری :
مقام معظم رهبري نيز درباره شهيد محلاتي اظهار داشتند: در مرحوم آقاي محلاتي يك خصوصيت وجود داشت كه آن خصوصيت براي عناصر انقلابي خيلي مهم است و آن خصلت سازش ناپذيري و مبارزه گري و غيرت ديني و آمادگي براي فداكاري و تلاش...
... همه كارهايي كه احتياج به يك پيگيري مداوم و خستگي ناپذير داشت از دست شهيد محلاتي بر مي آمد. هيچكس ديگر اين نشاط و اين تحرك را نداشت،... من تا الآن هيچ فردي را نديدم كه در مبارزات عمومي آن جور سازش ناپذير و خستگي ناپذير باشد، در كار جمعي زود آشنا و زود آشتي و آسانگير باشد، آن آدمي كه آن جور در مقابل دشمن سازش ناپذير بود و مبارزه را به هيچ وجه ترك نمي كرد، به دوستان كه مي رسيد يك آدم سازش پذير و رام و بدون لجاجتي مشاهده مي شد، چه دوران پيش از انقلاب، چه دوران بعد از انقلاب.
چهره ايشان اجمالاً چهره يك مبارز خستگي ناپذير، صميمي و مخلصي است كه وقتي او نباشد جاي او را به آساني نمي شود پر كرد.... از خصوصيات ديگر شهيد محلاتي، عشق و ارادت وافر به امام (ره)بود. به قدري به امام(ره) علاقه و اعتماد داشت كه هر موقع امام يك چيزي را بيان مي كردند، مثل يك امر تعبدي، برايش لازم الاجرا بود. چه روزي كه امام حكم داده بودند كه بايد اين كار بشود و چه آن روزي كه حكم نداده بودند. ايشان مي فهميدند كه تمايل امام، به چيزي است آن را انجام مي دادند.
... اعتماد و ارادت ايشان به امام به نظر من يكي از عوامل خستگي ناپذيري ايشان بود. اين را من احساس مي كردم كه حضرت امام (ره) يك اعتمادي به او داشتند و نظراتش را گوش مي كردند.
پيام حضرت امام به مناسبت شهادت حجت الاسلام محلاتي
صلوات و سلام خدا و رسول خدا بر ارواح طيبه شهيدان، خصوصاً شهداي عزيز حوزه ها و روحانيت. درود بر حاملان امانت وحي و رسالت، پاسداران شهيدي كه اركان عظمت و افتخار انقلاب اسلامي را بر دوش تعهد سرخ و خونين خويش حمل نموده اند. سلام بر حماسه سازان هميشه جاويد روحانيت كه رساله علميه و عمليه خود را به دم شهادت و با مركب خون نوشته اند و بر منبر هدايت و وعظ و خطابه ناس از شمع حياتشان گوهر شب چراغ ساخته اند. افتخار و آفرين بر شهداي حوزه و روحانيت كه در هنگامه نبرد رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بريدند و عقال تمنيات دنيا را از پاي حقيقت علم بر گرفتند و سبكبالان به ميهماني عرشيان رفتند و در مجمع ملكوتيان، شعر حضور سروده اند.
سلام بر آنان كه تا كشف حقيقت تفقه به پيش تاختند و براي قوم و ملت خود منذران صادقي شدند كه بند بند حديث صداقتشان را قطرات خون و قطعات پاره پاره پيكرشان گواهي كرده است و حقاً از روحانيت راستين اسلام و تشيع جز اين انتظاري نمي رود كه در دعوت به حق و راه خونين مبارزه مردم خود، نخستين قرباني ها را بدهد و مهر ختام دفترش شهادت باشد. آنان كه حلقه ذكر عارفان و دعاي سحر مناجاتيان حوزه ها و روحانيت را درك كرده اند در خلسه حضورشان آرزويي جز شهادت نديده اند و آنان از عطاياي حضرت حق در ميهماني خلوص و تقرب جز عطيه شهادت نخواسته اند...
از مجاهدات علمي و فرهنگي آنان كه بحق از جهاتي افضل از دماء شهيدان است كه بگذريم ، آنان در هر عصري از اعصار براي دفاع از مقدسات ديني و ميهني خود مرارت ها و تلخي هايي متحمل شده اند و همراه با تحمل اسارت ها و تبعيدها، زندان ها و اذيت و آزارها و زخم زبان ها ، شهداي گرانقدري را به پيشگاه مقدس حق تقديم نموده اند. شهداي روحانيت منحصر به شهداي مبارزه و جنگ در ايران نيستند ، يقيناً رقم شهداي گمنام حوزه ها و روحانيت كه در مسير نشر معارف و احكام الهي به دست مزدوران و نامردمان، غريبانه جان باخته اند، زياد است.
در هر نهضت و انقلاب الهي و مردمي ، علماي اسلام نخستين كساني بوده اند كه بر تارك جبين شان خون و شهادت نقش بسته است. كدام انقلاب مردمي اسلامي را سراغ كنيم كه در آن حوزه و روحانيت پيشكسوت شهادت نبوده اند و بر بالاي دار نرفته اند و اجساد مطهرشان بر سنگفرش هاي حوادث خونين به شهادت نايستاده است در ۱۵ خرداد و در حوادث قبل و بعد از پيروزي، شهداي نخستين، از كدام قشر بوده اند خدا را سپاس مي گذاريم كه از ديوارهاي فيضيه گرفته تا سلول هاي مخوف و انفرادي رژيم شاه و از كوچه و خيابان تا مسجد و محراب ائمه جمعه و جماعات و از دفاتر كار و محل خدمت تا خطوط مقدم جبهه ها و ميادين مين، خون پاك شهداي حوزه و روحانيت افق فقاهت را گلگون كرده است و در پايان افتخار آميز جنگ تحميلي نيز رقم شهدا و جانبازان و مفقودين حوزه ها نسبت به قشرهاي ديگر زيادتر است. بيش از دو هزار و پانصد نفر از طلاب علوم دينيه در سراسر ايران در جنگ شهيد شده اند و اين رقم نشان مي دهد كه روحانيت براي دفاع از اسلام و كشور اسلامي ايران تا چه حد مهيا بوده است...
کتابشناسی :
مصاحبه کننده : حميد روحانى (زيارتى)
ناشر : مركز اسناد انقلاب اسلامى - تهران
چاپ اول، 1376 شمسى
نوع جلد : شومیز
قطع : وزیری
تعداد صفحه 360
نوع چاپ : چاپی
زبان : فارسی
منابع :
پایگاه حوزه
پایگاه اطلاع رسانی جنگ ایران و عراق
روزنامه ایران 2/12/86
پایگاه تبیان استان لرستان
یادمان شهید محلاتی (mahalati2.parsiblog.com)