يَابَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاساً يُوَارِي سَوْءَاتِكُمْ؛ اي فرزندان آدم، در حقيقت، ما براي شما لباسي فرستاديم که عورتهاي شما را پوشيده ميدارد (1).
انسان، موجودي اجتماعي است. حضور او در اجتماع اقتضاء ميکند که در پوشش بدن خود، نظافت و تناسب با شأن و منزلتش را رعايت کند. پوشش مناسب شامل آراستگي، وقار و نظم در ظاهر است و محيط کار، تحصيل و کوچه و خيابان هر يک پوشش خاصي را ميطلبد. پوشش افراد از يکسو، هويت اعتقادي، قومي و اجتماعي، نژادي و سرزميني را مشخص ميکند و از سوي ديگر، ويژگيهاي شغلي، نگرش سياسي، مذهبي، شأن و منزلت اجتماعي، اقتصادي و طبقاتي را هويدا ميسازد.
رنگ لباس و پوشش در محيط کار تأثير زيادي در برقراري ارتباط با ديگران دارد. در نگاه و برخورد فرد با ديگران، نوع پوشش و رنگ آن است که ميتواند شخصيت فرد را آشکار سازد. از اين رو نه تنها نوع پوشش بلکه مهمتر از آن، رنگ لباس، بر روحيه، خلق و حتي سلامتي فرد نيز تأثيرگذار است.
به وسيلهي لباس، به خودمان آراستگي و زيبايي ميبخشيم. خودآرايي و زينت نه تنها آثار مثبت روحي و رواني بر ديگران دارد، بلکه موجب آرامش روحي شده و اثر رواني مثبتي در فرد بر جاي ميگذارد.
آراستگي ظاهر اگر با تهذيب اخلاقي و آراستگي دروني همراه شود، موفقيت انسان در جلب محبت و نفوذ به دلها تضمين خواهد شد، به گونهاي که بدون برخورداري از اين دو کليد طلايي در ارتباطات، انتظار پيدا کردن محبوبيت، انتظار بيجايي خواهد بود.
در مواجهه با مردم، اولين برداشت آنها بسيار مهم است. نوع پوشش شما نشانهاي است که ديگران با استفاده از آن، در مورد شما ميتوانند قضاوت کنند.
ويژگي نخست) لباس تميز و آراسته
انسان بايد خوشبو، موهاي مرتب، لباس اتو کشيده و تميز و کفش واکسزده داشته باشد.اهميت پوشش تا حدي است که در دين مبين اسلام سفارشهاي ويژهاي نسبت به نوع پوشش، شکل، جنس و رنگ آن شده است. آخرين فرستادهي الهي فرمودند:
در حد توان خود، پاکيزگي را مراعات کنيد، زيرا خداوند اسلام را براي پاکيزگي بنا کرده و تنها افراد پاکيزه وارد بهشت ميشوند (2).
از امام صادق (عليهالسلام) روايت شده است:
لباس زيبا بپوش، زيرا خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد؛ اما بايد از حلال باشد (3).
نبيّ مکرّم اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) هنگام بيرون رفتن از خانه، در آب يا آينه مينگريستند و خود را مرتب ميکردند. روش پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اينگونه بيان شده است:
مردي در خانهي پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ايستاده و منتظر ديدن آن حضرت بود. پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از اتاق خارج شدند و کنار ظرف آبي ايستادند. نگاهي به آب انداختند، ريش خود را صاف کردند و به خانه برگشتند. عايشه با تعجب گفت: اي رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) تو سيّد فرزند آدم و رسول خدايي، کنار ظرف آب ايستادي و سر و صورت را درست کردي؟! پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: اي عايشه! خداوند دوست دارد وقتي بندهي مؤمنش براي ملاقات برادرش از خانه خارج ميشود، خود را آراسته و مهيا کند (4).
رعايت پاکيزگي و نظافت لباس، حضور انسان را نزد ديگران خوشايند ميسازد. از اين رو، اسلام به آن توجّه ويژهاي نشان داده است. پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ضمن توصيه به تميزي لباس فرمودند:
مَنِ اتَّخَذَ ثَوباً فَليُنَظِّفُهُ؛ هرکس لباس ميپوشد، بايد آن را تميز نگه دارد (5).
حضور در بين مردم با ظاهري آراسته و لباسهاي تميز به گونهاي مورد توجه نبّي مکرّم اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) بوده است که ميفرمايند:
لباسهاي خود را پاکيزه و زين مرکب خود را درست کنيد تا همچون خال سياه در ميان مردم نمايان باشيد (6).
يکي از ياران حضرت رضا (عليهالسلام) به نام محمد بن عيسي اظهار ميدارد که روزي آن حضرت را ديدم در حاليکه لباسي از پارچه ديباج به رنگ آبي بر تن داشت (7).
اباصلت هروي ميگويد زماني که امام رضا (عليهالسلام) از نيشابور کوچ ميکرد؛ با ايشان همراه بودم. آن حضرت سوار بر قاطر ابلق (8) بود. در اين حال سر مبارک خويش را از کجاوه بيرون آورد در حالي که ردايي از حرير همراه با نقش و نگار و داراي دو طرف بود در تن داشت (9).
روايت جالب ديگري است که در آن با مضمون متفاوتي مواجه ميشويم؛ روزي برخي از جهله صوفيه (10) امام (عليهالسلام) را ديدند که در حالي که لباس حريري بر تن داشت. آنان تعجّب کرده به امام (عليهالسلام) اظهار داشتند: گمان ميکرديم که تو زاهدي. در اين حال امام رضا (عليهالسلام) لباس حرير را کنار زد و آنان مشاهده کردند که زير آن لباسي از پشم است. در اين حال امام (عليهالسلام) فرمود: اين لباس پشم براي خدا و آن لباس حرير براي مردم (11).
ويژگي دوم) تناسب پوشش با محيط
با توجه به اينکه ظاهر شخص در محيط اهميت فراواني دارد، ظاهر انسان بايد با وضعيت کار هماهنگ باشد. اگر هتل يا واحد اقامتي، لباس متحد خاصي ندارد، بهتر است آقايان از کت و شلوارهاي مناسب محيط کار و پيراهنهايي با رنگ ملايم استفاده کنند. پوشيدن پيراهنهاي تيره يا رنگهاي تند و زننده مناسب نيست. در مورد بانوان نيز استفاده از رنگهاي تند و زننده و لباسهاي تنگ با محيط کار تناسبي ندارد.بايد به اين نکتهي مهم توجه داشت که پوشش هر انساني به ويژه در محيط جامعه بايد مناسب باشد، به گونهاي که اندام فرد را حفظ کند، محرّک نباشد و با فرهنگ و عرف زمان و محل زندگي نيز هماهنگ باشد. از اين رو مرزهايي براي آراستگي بيان شده است. به عنوان مثال در فقه، لباس شهرت پوشيدن، خود را شبيه کافران کردن و پوشش با هدف فتنهانگيزي جايز نيست. همانطور که آراستگي حلال و شايسته موجب استحکام و ايجاد نشاط و سلامت در ارتباطها ميشود، آراستگي ناشايست و حرام، با اين امور منافات داشته و براي فرد و جامعه مفسده به همراه دارد. امام صادق (عليهالسلام) ميفرمايند:
الْبَسْ وَ تَجَمَّلْ فَإنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ يُحِبُّ الْجَمَالَ مَا کَانَ مِنْ حَلَال؛ لباس زيبا بپوش و خود را بياراي؛ زيرا خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد، ولي بايد از حلال باشد (12).
در آراستگي، تشبه مردان به زنان يا عکس آن روا نيست. امام علي (عليهالسلام) شخصي را ديدند که با شکل و شمايل زنانه وارد مسجد پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) شد. حضرت او را بيرون راندند و فرمودند: از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) شنيدم ميفرمايند:
خداوند مرداني که خود را به شکل زنان و زناني که خود را شبيه مردان در ميآورند از رحمت خويش دور کرده است! (13)
همچنين پوشيدن لباس شهرت که موجب انگشتنما شدن باشد، جايز نيست، زيرا موجب خودبزرگبيني يا حقارت و ضعف در شخصيّت ميشود. امام صادق (عليهالسلام) ميفرمايند:
إِنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَي يُبْغِضُ شُهْرَةَ اللِّبَاس؛ خداوند متعال لباس شهرت را مبغوض ميدارد (14).
از امام حسين (عليهالسلام) نيز نقل شده است:
مَنْ لَبِسَ ثَوْباً يَشْهَرُهُ کَسَاهُ اللهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَوْباً مِنَ النَّار؛ کسي که لباس شهرت بر تن کند، خداوند روز قيامت لباسي از آتش بر او ميپوشاند (15).
حسن بن علي وشاء گويد: از حضرت رضا (عليهالسلام) شنيدم ميفرمود: حضرت سجاد (عليهالسلام) در تابستان دو جامه را به پانصد درهم ميخريد و در بر ميکرد (16).
پينوشتها:
1. اعراف/ 26.
2. پاينده، نهجالفصاحه، ص 391.
3. ابن حيّون، دعائم الاسلام، ج 2، ص 154؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 76، ص 305؛ نوري، مستدرک الوسائل، ج 3، ص 235؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 5، ص 6.
4. مجلسي، بحارالانوار، ج 16، ص 249.
5. کليني، الکافي، ج 6، ص 441.
6. همان.
7. کليني، ج 6، ص 448. (طيلسان به پارچه ديباج ميگويند که خواص از علما و مشايخ بر تن ميکردند. البته اين لباس در اصل از البسه مردم ايران بوده است.)
8. دو رنگ.
9. صدوق، عيون اخبار الرضا (عليهالسلام)، ج 2، ص 134.
10. برخي از صوفيان که از اعتدال خارج شده سخناني ضد شريعت اظهار ميکردند.
11. ابن ابيجمهور، عوالي الئالي، ج 2، ص 29.
12. ابن حيّون، دعائم الاسلام، ج 2، ص 154؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 76، ص 305.
13. مجلسي، بحارالانوار، ج 73، ص 341.
14. کليني، الکافي، ج 6، ص 445؛ مجلسي، مرآة العقول، ج 22، ص 321.
15. همان.
16. کليني، الکافي، ج 6، ص 441؛ مجلسي، مرآة العقول، ج 22، ص 316؛ بحراني، حليةالابرار، ج 4، ص 335؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 5، ص 15.
فعّالي، محمدتقي؛ (تابستان 1394)، سبک زندگي رضوي (2) - مناسبات اجتماعي، مشهد: انتشارات بنياد بينالمللي فرهنگي هنري امام رضا (ع)، چاپ اول