نویسنده: سید مهدی حائری
تجسّس، خبر پرسیدن، خبر خواستن، و جستجو کردن از بدیهای پنهانی را گویند، تحسس نیز به همین معنی است با این تفاوت که تجسس بیشتر در بدی باشد، در حدیث است: «تَحَسَّسوُا وَلاتَجَسَّسوُا» یعنی: بگیرید آنچه را آشکار است و واگذارید آنچه را پوشیده است. و گفتهاند: تجسس جستن است برای جز خود، و تحسس جستن است برای خود (لغتنامه، دهخدا). مرحوم سید نورالدین نوشته است: «تحسس، خواستن و طلب کردن چیزی است به وسیلهی یکی از حواس، و تجسس هم به همان معناست، لیکن تحسس، بیشتر در خیر است و تجسس در شر، به دلیل آیهی بَنیَّ اِذْهَبوُا فَتَحَسَّسوُا مِنْ یُوسُفَ وَ اخَیه... (یوسف، 87)، زیرا یعقوب انتظار زنده بودن یوسف را داشت و میخواست که خبر سلامت او را بیاورند. لیکن در آیهی یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبوُا... وَ لا تَجَسَّسوُا... (حجرات، 12)، که مسلمانان از تجسس کردن منع شدهاند، منع از جستجوی معایب مردم و اسرار آنهاست که راضی به افشای آنها و آگاهی دیگران بر آنها نیستند» (الفروق فی اللغة، مقدمهی ترجمهی فارسی، 121). به طور کلی جستجو کردن از امور پنهانی که دانستن آنها ضرورتی ندارد، از نظر شرع مردود است، چنانکه در قرآن مجید آمده: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَسْأَلُوا عَنْ أَشْیَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ... (مائده، 101)؛ و نیز آمده: وَلاتَجَسَّسوُا... (حجرات، 12). همچنین در احادیث، جستجو کردن در عقاید و کارهای پنهانی مردم، کاری ناروا شمرده شده است. امام صادق (علیهالسلام) به یکی از اصحاب خود فرمودند: «ای ابومحمد؛ از ادیان مردم تفتیش مکن که بدون دوست خواهی ماند» (بحارالانوار، 253/78) و در حدیث دیگر آمده: شخصی به آن حضرت عرضه داشت: من زنی را برای خود عقد بستم، سپس در دلم افتاد که او شوهر دارد، چون جستجو کردم دریافتم که او شوهر داشته است. امام صادق (علیهالسلام) فرمود: چرا تفتیش کردی؟ (الکافی، 569/5؛ التهذیب، 253/7). جز جرایم و معایب هر قدر که پنهان بمانند بهتر است، و زیان تجسس بیش از خود گناه است، نخستین ضرر تجسس این است که بدگمانی نسبت به افراد شایع میگردد، و چه بسا آبروی افراد بیگناه ریخته شده، و گناهکارانی که کارشان به رسوائی کشیده، دیگر از تکرار و ادامهی گناه باکی ندارند. در حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) آمده: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای گروهی که به زبان اسلام آورده ولی ایمان در دلتان قرار نگرفته است، مسلمانان را نکوهش مکنید، و به جستجوی معایباشان نپردازید، همانا کسی که زشتیهای آنها را تعقیب کند، خداوند معایب او را دنبال نماید، و هر که خداوند در پی معایبش باشد [سرانجام] رسوایش سازد، هر چند در خانهاش باشد» (الکافی، 354/2). و از امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) روایت شده که فرمود: «افراد بد، عیوب و بدیهای مردم را پیگیری میکنند، و خوبیهای آنها را وامیگذارند، همانطور که مگس به سراغ جاهای فاسد بدن میرود، و مواضع صحیح و سالم را ترک میکند» (سفینةالبحار، 295/2)، و هم آن حضرت فرمود: «جستجوی زشتیهای دیگران، و کنجکاوی از لغزشهای مردمان، از بدترین گناهان است» (فهرست غرر، 287). امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «هرگاه ببینید بندهای از گناهان مردم جستجو دارد و گناهان خود را فراموش کرده است، بدانید که مورد مکر واقع شده است» (بحار 215/75) فقها میگویند: هرگاه کسی بر خانهی مردمی سرک بکشد تا از آنچه پنهان کنند خبر یابد، در صورتی که بازداشتن او مستلزم این باشد که او را مجروح سازند یا چشمش برکنند، روا باشد، و دیهای بر آنها نخواهد بود (مبانی تکملة المنهاج، 350/1).
البته تفتیش و تجسس در کارهای مشکوک و تحرّکات موذیانهی دشمنان اسلام، از این قاعده مستنثی است، و در تاریخ اسلام مواردی را میبینیم که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به منظور کشف اغراض و منویّات دشمنان، و ارزیابی وضعیت نظامی آنها، کسانی را مأموریت دادهاند، از جمله: پیش از غزوهی بدر، بسباس و عدی بن ابی الزغباء را برای اطلاع از وضعیت کاروان قریش، به نواحی بدر فرستادند، و نیز در همان رابطه، طلحة بن عبدالله و سعید بن زید را به راه شام فرستادند، چنانکه پس از معرکهی خندق، به حذیفة بن الیمان مأموریت دادند که از اردوگاه قریش خبر گیرد، و حذیفه خبر ترس و فرار ایشان را آورد، و هم در بعضی از کتب سیره نقل شده که وقتی قبیلهی هوازن درصدد برآمدند که علیه اسلام و پیامبر توطئه کنند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، به عبدالله بن حدره دستور فرمودند که در میان آنها وارد شود، و مخفیانه از تصمیم آنها اطلاع یابد (التراتیب الاداریة، 360/1-362). مورد دیگری که جستجو کردن در آنها نه تنها عیب نیست که ضرورت هم دارد: جستجو در رفتار و اعمال کارگزاران دولتی است، چنانکه در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) بدان اهتمام میشد، از ریّان بن الصلت حدیث آمده که گفت: شنیدم حضرت امام رضا (علیهالسلام) میفرمود: «هرگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لشکری را به سویی میفرستاد و کسی را برایشان میگماشت، بعضی از افراد مورد وثوق خود را با او همراه میساخت، تا در کارهای او تجسس کنند» (قرب الاسناد، 148). در فرمان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به مالک اشتر چنین آمده: «ثُمَّ تَفَقَّدْ اَعْمالَهُم، و اَبْعِثِ العُیونَ مِنْ اَهلِ الصّدقِ وَ الوَفاءِ عَلَیهم... و در کارهای آنها (= عمّال و کارگزاران) رسیدگی کن، و افرادی که اهل راستی و وفا باشند، به دیدبانی ایشان برانگیز...» (نهجالبلاغة، ترجمهی فیض الاسلام، 1011). آنچه بیان شد مربوط به تجسس در صفوف دشمن و تحقیق توان قدرت و وسائل جنگی و مسائل مربوط به توان او در جنگ با اسلام و یا تجسس در امور کارگزاران برای رفاه حال مسلمانان میباشد. تجسس در امور داخلی و خانوادگی مسلمانان از هر حیث و به ای نحو کان ممنوع و حرام است. اما زمامداران ظالم و مستبد به جای تحقیق از رفتار مأمورینشان پیوسته از کارهای زیر پردهی مردم در جستجو هستند، زیرا بر نفوذ و قدرت خود میترسند، و غالباً به سراغ افراد ضعیف و غیر مؤثر میروند. در مورد ممنوعیت این کار حکایات زیادی در زمان پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و بعد از ایشان نقل شده است که تجسس عمر در زمان حکومتش، و داخل شدن از دیوار بدون اجازه، و اعتراض صاحبخانه، و تسلیم شدن عمر در مقابل او یکی از آنهاست که، در بسیاری از تفاسیر شیعه و سنی، ذیل آیهی 12 سورهی حجرات، و سایر کتب به صورت نقل و نقد آمده است.
منابع :
به جز منابع یاد شده در متن؛ الصحاح، 1985/4؛ وسائل الشیعة، 44/11؛ تفسیر سورهی حجرات، سیدرضا صدر، 139-142؛ الوافی، 971/5-973؛ النص و الاجتهاد، تحقیق ابومجتبی، 345-348؛ الغدیر، 121/6؛ الراعی و الرعیة، 47/2.
منبع مقاله :
دائرةالمعارف تشیع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسهی انتشارات حکمت، چاپ اول