نویسندگان: نینانورگارد، بئاتریکس بوسه، روسیو مونتورو
برگردانندگان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمند فر
برگردانندگان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمند فر
شمایل نشانهای است که تا حدودی به واسطهی شکل خود، تقلید از چیزی است که بر آن دلالت میکند. عموماً نشانهی زبانی به طور قراردادی شکل میگیرد، در حالی که هیچ ارتباط موجهی میان شکل و معنا وجود ندارد، البته میتوان تعبیرات نام آوا را به دلیلِ گونهای انعکاس معنا در شکلهای آنها، به عنوان امری موجّه، و از این رو شمایلی، در نظر گرفت. نمونهها صدای «کوکو» و «شُرشُر» است که شکل صوتی آنها (ابعادی) از مفاهیمی را منعکس میکند که این واژهها به گونهای بر آن دلالت میکنند، ابعادی که در واژههایی مانند «کتاب» و «ساعت» وجود ندارد. مسلماً شمایلگونگی در سطح نحوی نیز (یعنی شمایلگونگی نحوی، بنگرید کوی پر، 2008، ویلِمز و کوی پر، 2008) وجود دارد در جایی که ترتیب واژگان و توالی رخدادها برای انعکاس حوادث دنیای واقعی به کار میرود یا در جایی که جملههای کوتاه میتوانند اثری مقطّع و بریده بریده (استاکاتو) بگذارند، جملههای خیلی طولانی به گونهای متفاوت تفسیر میشوند. علاوه بر این، در سبکشناسی چندوجهی به شمایلگونگی سنخشناسی توجه شده است که جنبهی دیداری زبان شفاهی مکتوب شبیه آن چیزی است که بر آن دلالت میکند. نمونه این مطلب کاربرد حروف بزرگ (یعنی برجستگی دیداری) است برای اشاره کردن به صداهای بلند (یعنی برجستگی صوتی) همانگونه که در «SHUT UP» و «VROOM VROOM» دیده میشود. از منظر چندبعدی، صفحهبندی را نیز میتوان شمایلی دانست. شعر شمایلی مانند «بالهای ایستر» از جرج هربرت (1633) که به شکل بالها نوشته شده، نمونهی روشنی از این مورد است، همچنین کاربرد فضای خالی برای نشان دادن سکوت نیز میتواند کیفیت شمایلی داشته باشد.
نشانهشناس امریکایی، پیرس (1931- 1958)، در گونهشناسی خود از نشانه، نشانه را در سه مقوله دستهندی کرده: «شمایل»، «نماد» و «نمایه» که از این میان شمایل معرفی شد، نماد مربوط به نشانهی قراردادی است و نمایه برای تشخیص نشانههایی به کار میرود که ارتباطی فیزیکی و یا سببی را میان دالّ و مدلول نشان میدهد مانند ارتباط میان دود و آتش.
منبع مقاله :
نورگوا، نینا، (1394)، فرهنگ سبکشناسی، برگردان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمندفر، تهران: انتشارات مروارید، چاپ اول