شاعر: محمّد جواد محبت
گل، با تو از جوانه، سخن گفت
آزادی از ترانه، سخن گفت
آن دست کوچک از دو لب تو
با کودکان خانه سخن گفت
روز و شبی که بر تو گذر داشت
با مردم زمانه، سخن گفت
از جنس نور بودی و چشمت
با ما از آن نشانه سخن گفت
آتش گرفت، سینهات از شوق
شعر تو از زبانه سخن گفت
پیکی رسیده بود زمحبوب
با تو در آستانه سخن گفت
با او تو، عاشقانه سرودی
او با تو، عاشقانه، سخن گفت