نویسندگان: نینانورگارد، بئاتریکس بوسه، روسیو مونتورو
برگردانندگان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمند فر
برگردانندگان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمند فر
والتر نَش استاد بازنشستهی زبان انگلیسی در دانشگاه ناتینگهام است که علاقهی پژوهشی او بیشتر به آموزش ادبیات انگلیسی، مطالعات قرون وسطی و موضوعات دانشگاهیِ مرتبط با زبانشناسی همچون آواشناسی، تحلیل بلاغت، زبانِ خاص و زبان ادبی است. نگاهی به کتاب او با عنوان زبان در داستانهای عامهپسند (1990) خبرگیِ آکادمیک این پژوهشگر را نشان میدهد و نمونهای است از سبک نوشتاریِ منحصر به فرد او که گواه خلّاقیت وی است، و البته نمونهای از خوشبرخوردیِ شوخطبعانهی وی در پرداختن به مسائل دانشگاهی. برای نمونه، هنگامی که نَش از اصطلاحات ارزشگذارانه و توصیفی سخن میگوید که معمولاً برای متمایز کردن قهرمانان مرد از همتایان زنِ آنها در داستانهای رُمانتیک به کار گرفته میشوند، چنین نتیجهگیری میکند که شخصیتهای مرد معمولاً تمایل دارند با نگاهی مثبت بازنمایی شوند ولو اینکه کمی به دور از واقعیت باشد:
«در کنار او [زن]، به طور متقارن، جفتِ او [مرد] ایستاده است، مردی که موهایش نمیریزد، فک و دهانی بیعیبونقص دارد، گوشهایش که به طور محسوسی باتناسباند و گِردی زیبایی دارند نزدیک کاسهی سرش قرار دارند، بینیاش زیبا و متناسب است، ابروهایش به زیبایی قرینهی یکدیگرند، کِرِواتش به طرز زیبندهای گره زده شده و مستقیم از زیر گلویش و به موازات گودی چانهاش به پایین آویزان شده است.» (نش، 1990:8).
نَش، با سخنپروری، تیپِ خاصی از مردان را در داستانهای رمانتیک توصیف کرده است ولی با استادی، کلیشهای و تکراری بودن خلقِ این قبیل چهرهها را در این ژانر عامهپسند یادآور میشود. این ترکیب بینظیرِ مهارتها سبب شده است که آثار منتشر شدهی وی یک سر و گردن بالاتر از کارهای سبکشناسانِ همکارش قرار بگیرد. به علاوه، خلّاقیتِ نَش در ارائهی استدلال به هیچوجه مغایر با جدّیتِ بحث و بررسیِ دغدغههای دانشگاهی نیست. نمونهی دیگری که در آن تبحّر خلّاقانه نَش با برداشت شوخطبعانه پیوند خورده است در بررسی ویژگیهای گفتمانیِ دیوار نوشتهها (graffiti) به چشم میخورد:
«"پاپ را پس بزن!"، این را با رنگ سفیدِ رنگورورفته روی دیوار تعمیرگاهی قدیمی که گهگاه از جلوی آن میگذرم نوشتهاند. همچنین، روی این دیوار جالب و بامزّه نوشته شده: "طرفداران چلسی احمقند"، اظهارنظری تحقیرآمیز راجع به موفقیتهای تیم فوتبال چلسی و سپس یادداشتی سیاسی نوشته شده است که میگوید: "محافظه کارها، گورتان را گم کنید"، که با دست خط دیگری به آن اضافه شده: "ولی نه با هزینهی مالیات دهندهها"، که زیر آن نیز حاشیهنویسی شده: "و نه با بیمهی درمانیِ رایگان"». (نش، 2000: 1).
لحن شوخ طبعانهی این فصل از کتاب او با تحلیل خردمندانهی وی از دیوار نوشتهها به مثابه اجزاء بافتمندِ زبان (زودگذر امّا ریشهدار در پارامترهای اجتماعی و زمانمند) تکمیل میشود.
حسّاسیت نَش به موضوعات مرتبط با سبک شعری در دیگر نوشتههای او دربارهی شعر نیز دیده میشود (1982، 1986، 1993، 2008). افزون بر آن، دغدغههای آموزشی نَش نیز در کارهای او راه یافتهند:
«این واکنشها به صوتشناسیِ شعر صرفاً وهم و خیال نیست، بلکه به طور منطقی مبتنی بر چیزهای قابل اثبات از حقایق متنیاند. امّا در این صورت، آیا دور از واقعیت نخواهد بود اگر اشاره کنیم به تغییر تکرار شوندهی کیفیت و کمِّیت مصوّت و حالت و حسّ شعر، معنای تردید و درنگِ آن، که در نهایت تبدیل میشود به قطعیتِ لطیفهوار و نکتهآموز؟ ما در اینجا با مشکلی روبروییم که اغلب تازه کارها در سبکشناسیِ ادبی را آزار میدهد: چطور میتوان یقین حاصل کرد که مؤلف "تأثیراتی" را که ما خوانندگان درک میکنیم با قصد وهدف یا با آگاهی به کار برده است؟» (نَش، 1993: 49).
نَش این خطر را گوشزد میکند که کاربران سبکشناسی، اگر میخواهند در دام نتیجهگیریهای بیاساس دربارهی رابطهی فرم و تأثیر نیفتند، باید آگاه باشند. همچنین، وی معتقدست که انتقال این آگاهی به «مبتدیها در سبکشناسیِ ادبی» باید برای پژوهشگران شناخته شدهتر در حوزهی سبکشناسی در اولویت باشد (نَش، 1993: 49).
منبع مقاله :
نورگوا، نینا، (1394)، فرهنگ سبکشناسی، برگردان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمندفر، تهران: انتشارات مروارید، چاپ اول.