13 اسفند 1387 / 5 ربیع الاول 1430 / 3 مارس 2009 |
1) 13اسفندماه سال1357هجري شمسي: به فرمان حضرت امام خميني(ره) رهبرفقيد انقلاب اسلامي بنياد مستضعفان تشكيل شد. حضرت امام(ره) درحكمي به شوراي انقلاب، به اين نهاد مأموريت دادند كه تمام اموال منقول و غيرمنقول سلسله پهلوي و شاخهها و عُمّال مربوط به اين سلسله را به نفع مستمندان و كارمندان ضعيف مصادره كند. گفتني است كه اين سازمان درحال حاضربا نام بنياد مستضعفان و جانبازان مشغول فعاليت و اداي وظيفه است. |
2) 13اسفند ماه سال1371هجري شمسي: علي خادم عكاس پرآوازه و هنرمند كشورمان مشهور به عكاس تاريخ اجتماعي ايران بدرود حيات گفت. خادم در عكاسخانه پدرش محمد جعفررشد يافت و با هنر عكاسي آشنا شد. او دراوايل نوجواني علاوه بركاردرعكاسخانه به عنوان عكاس به خدمت وزارت معارف و اوقاف و صنايع مُستَظرفِه درآمد. بعدها با مطبوعات ايران و چندين مؤسسه مطبوعاتي علمي مهم جهان همكاري كرد. حاصل عمرعلي خادم مجموعهاي بينظيرشامل بيش ازنيم ميليون قطعه عكس و فيلم ازتحولات تاريخي- اجتماعي- سياسي- اقتصادي و عمراني ايران دريك قرن اخيراست. |
3) 5 ماه ربيع الاول سال117هجري قمري: حضرت سكينه (سلام الله علیها) فرزند امام حسين(علیه السلام) سالار شهيدان درشهرمدينه رحلت كردند. مادرآن بزرگوارحضرت ربابه درواقعه خونين كربلا به اسارت دشمن درآمد و طبق روايت مورخان يك سال بعد ازآن واقعه رحلت كرد. حضرت سكينه (سلام الله علیها) درسفرامام حسين (علیه السلام) به كربلا همراه ايشان بودند و به اتفاق اهل بيت آن حضرت به اسارت دشمن درآمدند. اين بزرگواربانويي فاضل و اديب بود و منزلش مركزتجمع علما و اهل ادب آن روزگاربشمارمي رفت. همچنين برخي ازمورخان اشعاري زيبا به حضرت سكينه (سلام الله علیها) نسبت داده اند. |
4) 5 ربيع الاول سال576هجري قمري: « احمد بن محمد بن ابراهيم» مشهوربه« سُلَفي» ازفقيهان، محدثان و حافظان برجسته قرآن مجيد درقرن6 هجري قمري درگذشت. اين فقيه شافعي مذهب براي كسب علم سفرهاي متعدد كرد و سرانجام پس ازسالها علم آموزي درلغت و فقه دانشمندي توانا شد. سُلَفي علاوه برتدريس درمدرسه اسكندريه آثاربسيارتأليف كرد كه ازآن ميان «اَلاربعينُ البُلدانيّه» را مي توان نام برد. |
5) افتتاح مدرسهي "دارالفنون" به همت اميركبير در زمان "ناصرالدين شاه" (1268 ق) دارالفنون اولين دانشگاه ايراني به سبك نوين بود كه در زمان پادشاهي ناصرالدين شاه قاجار و به همّت و پشتكار ميرزا تقي خان اميركبير صدراعظمِ بادرايتِ وي داير شد. هدف از ايجاد اين مدرسه، دستيابي به صنايع و علوم جديد در آن عصر بود. فعاليت علمي مدرسهي دارالفنون، در آغاز در رشتههاي پياده نظام، سواره نظام و ساير رشتههاي نظامي، طبّ و جراحي، معدنشناسي و داروسازي بود. مدرسهي دارالفنون در ابتدا با هفت نفر معلم اتريشي و عدهاي مترجم، كار خود را آغاز كرد. اميرکبير تأکيد زيادي بر عدم به کارگيري اساتيد از روسيه و انگلستان داشت. امّا متأسفانه چنين نشد. شاگرداني كه در آن پذيرفته ميشدند از خانوادههاي اعيان و اشراف بودند و چهارده تا شانزده سال داشتند. اين مدرسه طي فعاليت خود، 12 دوره فارغ التحصيل داشت كه بسياري از آنان به مقامهاي بالايى در كشور دست يافتند. دارالفنون با معلمين اروپايىِ آن، عامل بسيار مؤثري در شناساندنِ تمدن اروپا و فرهنگ جديد مغرب زمين بود. فارغ التحصيلان آن كه ظرف چهل سال از 1100 نفر تجاوز كردند و اغلب از خانوادههاي مهم و متنفّذ بودند، در نشر اين فرهنگ كوشيدند و مطالبي كه در آن مدرسه فرا گرفته بودند، در جامعهي خود انتشار دادند. بعدها با تفكيك رشتههاي نظامي و طب در دارالفنون و تجديد نظر در نظام آموزشي ايران، اين مركز علمي از قالب يك دانشگاه خارج و به مدرسه مبدل شد. تاسيس اين مدرسه، نقطهي عطفي در تاريخ آموزش در ايران به شمار ميرود. اين مدرسه در حالي افتتاح ميشد كه باني اصلي آن يعني اميركبير دوران تبعيد در كاشان را سپري ميكرد. |
6) درگذشت حجتالاسلام شيخ "مهدي واعظ خراساني" (1370 ق) |
7) سوم مارس سال1993ميلادي: پروفسور آلبرت سايبين كاشف واكسن فلج اطفال در86سالگي درگذشت. پروفسور سايبين درلهستان متولد شد و تحصيلاتش را دررشته پزشكي دراِمريكا به پايان رساند و سه سال درزمينه بيماري فلج اطفال مطالعه و تحقيق كرد. دكترسايبين دراين زمان پاتولوژي جراحي و طب داخلي را نيزتحصيل كرد و سرانجام موفق به تهيه واكسن فلج اطفال شد و شهرت جهاني بدست آورد. |
8) تولد "فرانسوا لاروشفوكو" نويسنده و فيلسوف فرانسوي (1613م) پرنْسْ فرانْسْوا دوك دو لاروشفوكو، فيلسوف و نويسنده فرانسوي، در سوم مارس 1613م در خانوادهاي اشرافي در پاريس به دنيا آمد. وي از دوران جواني وارد ارتش و سياست شد، اما پس از حضور در يكي از جنگهاي داخلي از ارتش كناره گرفت. لاروشفوكو همچنين پس از چند حضور ناموفق در عرصه سياست، از اين مقوله نيز دست كشيد و در پاريس، وارد محافل ادبي شد. وي سپس نخستين اثر خود را با نام خاطرات منتشر كرد كه در واقع به نوعي بررسي وقايع سالهاي مياني سده هفدهم ميلادي فرانسه ميپرداخت. كتاب ديگر لاروشفوكو با عنوان تفكرات يا حِكَم، چنان مورد استقبال قرار گرفت كه در طي ده سال آخر عمر نويسنده، چهار بار تجديد چاپ شد. اين كتاب شامل بيش از پانصد حكمت و مثل است. بخشي از اين حكمتها نمايشگر روح بشر است كه عقل حاكم بر آن از راه اصلي منحرف نميشود، اما بخشي ديگر، نشان دهنده مواردي خاص از نظرهاست كه برمبناي آن فقط سودجويى باعث حركت و موتور محركه آدمي است و البته اقدامات اين گروه به صورت مخفي و با ظاهري آراسته و در عين رياكاري انجام ميگيرد. در اين ميان، با وجود برخي مخالفتها، بسياري از اين امثال و حكم در محافل ادبي راه يافت و موجب سرگرمي گشت و اگرچه انديشهها و نظريههاي نويسنده، غالباً واقعيت عواطف انساني و ارزش حقيقي او را ناديده ميگرفت، قالبي كه لاروشفوكو براي بيان انديشههاي خود برگزيده بود، به سبب به كار بردن بسيار به جا و متناسب كلمات و دقت در تكامل شيوه بيان كه ثمره كار مداوم و وسواس او بود، ستايش اين محافل را برانگيخت. كمتر درس انشا و شيوه نگارشي وجود داشت كه مانند امثال و حِكم، آموزنده باشد. در اين كتاب كه به كلمات قصار نيز شهرت دارد، لاروشفوكو به عنوان يك فيلسوف شكاكْ، مطالبي عنوان كرده كه برخي از آنها عبارتند از: آن كس كه خود را دوست ميدارد چاپلوسترين مردم جهان است؛ همه ما به اندازه كافي توانايى تحمل بدبختيهاي ديگران را داريم؛ اعمال نيك ما، اغلب شديدتر از اعمال بدمان مورد مجازات واقع ميشود؛ عشق و عدالت فقط ترسي است از تحمل بيعدالتيها؛ اگر ما موفق شدهايم كه بر عواطف خود غلبه كنيم، بيشتر به سبب ضعف عواطف است تا قدرتها؛ تحمل خوشبختي بيش از تحمل بدبختي، نشانه فضيلت اخلاقي است و اغلب لجاجت ما ناشي از زبوني و تهوّرمان ناشي از بزدلي است. اين كتاب با عنوان شكوفههاي جاويدان حكمت، به فارسي ترجمه شده است. فرانسوا لاروشفوكو در سالهاي پاياني عمر متحمل مصيبتهاي پياپي خانوادگي و بيماري شد و خود سرانجام در هجدهم نوامبر 1680م در 67 سالگي درگذشت. |
9) درگذشت "رابرت هوك" دانشمند انگليسي و بنيانگذار علم هواشناسي (1703م) رابرت هوك دانشمند معروف انگليسي در 18 ژوئيه 1635م در منطقهاي در جنوب انگلستان به دنيا آمد. وي در ابتدا به كار نقاشي پرداخت ولي اين كار را رها كرد و به تحصيل پرداخت. او در دانشگاه با استادان بزرگي آشنا شد و به سبب پيشرفت در علوم رياضي، در 25 سالگي به استادي اخترشناسي دانشگاه آكسفورد دست يافت. هوك پس از عضويت در انجمن سلطنتي، همكاري نزديكي را با آن آغاز كرد و بدون هيچ چشمداشتي، تجربهها و اكتشافات خود را در اختيار انجمن ميگذاشت. پس از ارائه اولين ميكروسكوپ توسط آنتوان ليونهوك، دانشمند هلندي، رابرت هوك از طرف انجمن مأموريت يافت كه يافتههاي ليُونْهوك را بررسي كند و به ساختن ميكروسكوپ جديدي مبادرت ورزد. هوك نيز با استفاده از مهارت و ابتكاري كه در اين قبيل كارها داشت، ميكروسكوپ دقيقي ساخت و در اختيار جهان علم قرار داد. وي در سال 1665م، اثر بزرگ خود موسوم به ميكروگرافيا يا ذرهنگاري را منتشر كرد و طولي نكشيد كه نامش در زمره بزرگترين مردان علم ثبت شد. وي در اين كتاب تصويرهاي جالبي درباره وضع ساختماني بدن حشرات رسم كرد و با اين اثر، در شمار بنيانگذاران مطالعات ميكروسكوپي در زيستشناسي درآمد. هوك همچنين در تشريح ساختمان چوب پنبه، براي اولين بار، كلمه سلول را به مفهوم واقعي زيستشناسيِ آن به كار برد. رابرت هوك، در زمينه علم هواشناسي نيز يافتههاي جديدي به دست آورد كه در ارتقاء سطح دانش بشري تأثير نهاد. از جمله اينكه او براي اولين بار پي برد كه پايين آمدن ناگهاني فشار هوا نشانه توفان است و همچنين خاطر نشان ساخت كه وضع هوا معلول نيروهايى است كه تحت تأثير تشعشع خورشيد و گردش زمين، بر آن اعمال ميشود. او دستگاهي را طرح كرد كه براي ثبت حوادث جوّي از آن استفاده ميكرد از اين رو رابرت هوك را بايد بنيانگذار علم هواشناسي دانست. مسلماً كساني كه با فيزيك سرو كاري دارند، با نام رابرت هوك آشنا هستند چون قانون هوك، اندازه نسبي تغيير شكل متناسب با تلاش است و نتايج حاصل از آن، از قوانين درجه اول فيزيك ميباشد. وي در سال 1674م، رسالهاي براي ثبت و تدوين اختلاف منظر ستارگان به وجهي منظم، تهيه كرد و براي انجام برخي كارهاي نجومي، وسايلي نيز ساخت. او با اختراع دستگاههاي اندازهگيري و ساير وسايل، خدمات بزرگي به جهان علم كرد. ديگر اختراعات اين دانشمند، بادسنج، هواسنج ساعتي، باران سنج و رطوبتسنج است. هوك در دوران عمر خود هيچگاه دست از فعاليتهاي علمي برنداشت تا آنكه در سوم مارس 1703م در 68 سالگي درگذشت. |
10) تولد "الكساندر گراهام بل" دانشمند انگليسي و مخترع تلفن (1847م) الكساندر گراهامبل مخترع تلفن، در سوم مارس 1847م در شهر ادينبورو پايتخت اسكاتلند به دنيا آمد. وي دوران طفوليت را در امريكا گذراند و تحصيلاتش را در زادگاه خود ادامه داد. بل از آغاز جواني پيوسته درصدد يافتن راهي بود كه بتوان با ناشنوايان گفت و شنود كرد. بل در سال 1871م ساكن امريكا شد و به استادي فيزيولوژي صوتي دانشگاه بوستون رسيد. بل در امريكا براي ساختن دستگاهي جهت تعليم كودكان كر و لال با ساموئل مورس، مخترع تلگراف ديدار كرد و درباره دستگاه انتقال صدا به تبادل نظر علمي پرداخت. اشتياق فراوان بل باعث شد تا مورس هر آنچه در اين زمينه ميدانست اعم از علم و تجربه در اختيار بل قرار دهد. فكر اصلي اختراع تلفن از اينجا شروع شد كه با ديدن دستگاه سادهاي شامل دو جعبه كه از يك باطريْ برقْ گرفته و هنگامي كه كسي در يكي از جعبهها حرف ميزد، در جعبه ديگر ارتعاشاتي برميخاست كه به وسيله يك سوزن منعكس ميشد. بل تشخيص داد كه اگر تعداد سوزنها زياد شود ارتعاشات صوتي به صورتي واضحتر انعكاس خواهند يافت. گراهامبل بالأخره، پس از مدتي كار و شنيدن سرزنش ديگران، در دهم مارس 1876م با همكاري دوستش واتْسون، موفق به اختراع تلفن شد و در ژانويه سال بعد، آخرين تلفن بل به كار افتاد. وي همچنين آزمايشگاهي به نام آزمايشگاه ولتا تأسيس كرد و در آنجا اولين صفحات فونوگراف يا ضبط صوت را با موفقيت تهيه كرد. همچنين، فوتوفون، وسيلهاي براي انتقال گفتار به وسيله امواج نور و اُودْيومتر ياشنوايي سنجي و نيز فونوگراف يادستگاه ضبط صوت از ديگر اختراعات اوست. الكساندر گراهام بل پس از عمري تلاش در راه علم ودانش سرانجام در 18 اوت سال 1922م در 75 سالگي درگذشت و در آن هنگام تمامي تلفنهاي دنيا به احترام وي، يك دقيقه از كار افتادند. |
11) آغاز انقلاب مجارستان عليه سلطه اتريش (1848م) مجارستان از جمله كشورهايى است كه از قديم الايام تحت سيطره امپراتوريهاي مختلف قرار داشته است. امپراتوري روم، عثماني و اتريش - مجارستان از جمله حكومتهايى هستند كه هر كدام مدت زماني بر اين سرزمين حاكميت داشتهاند. مجارستان در قرون شانزدهم و هفدهم ميلادي از ايالات عثماني بود و بخشي از آن در اختيار اتريش قرار داشت. اما از اوايل قرن نوزدهم نهضتهاي آزادي خواهي و استقلالطلبي در اين منطقه اوج گرفت در سال 1848م بيشتر كشورهاي اروپايى دچار انقلاب و هرج و مرج شدند كه عمدتاً ريشه اقتصادي داشت، اما در مسير سياسي ادامه يافت كه در اين ميان در سوم مارس 1848م قيام مردمي مجارستان نيز آغاز گرديد. تصميم امپراتور اتريش مبني بر قرار دادن زبان آلماني به عنوان زبان رسمي در سراسر اين امپراتوري باعث آغاز ناآراميها و شورشها گرديد و برخي انقلابيون اين كشور با الهام از انقلاب فرانسه نهضت ناسيوناليستي - ليبراليستي به راه انداختند و در 14 آوريل 1849م استقلال مجارستان را اعلام كردند. اما امپراتوري اتريش با كمك نيروهاي روس به مقابله با جدايىخواهان پرداختند و موفق به شكست آنها شدند. در نتيجه، اين جمهوري تازه استقلال يافته متلاشي گرديد و بار ديگر جزئي از امپراتوري اتريش اعلام شد. اين وضعيت ادامه داشت تا اينكه با پايان جنگ جهاني اول و فروپاشي امپراتوري اتريش - مجارستان و تجزيه آن، مجارستان نيز به استقلال دست يافت. |
12) امضاء معاهده "سان استِفانو" بين روسيه و عثماني (1878م) به دنبال شكست امپراتوري عثماني در جنگ با روسيه، دو كشور در محلي به نام سان استِفانو قراردادي به همين نام امضا كردند. حمله روسيه به عثماني به خاطر مطامع روسيه در سرزمينهاي تحت تصرف امپراتوري عثماني در بالكان بود. روسيه در اين راستا، در اوت 1877م با سه كشور بلغارستان، صربستان و روماني كه تحت اختيار عثماني بودند، پيمان اتحاد بست و متعهد شد كه آنها را مستقل كند و تهاجم روسيه به عثماني نيز به همين دليل انجام شد. در اين جنگ، روسها به خاطر ضعف امپراتوري عثماني، توانستند به سرعت پيشروي كنند تا اينكه دولت عثماني، تقاضاي صلح كرد. در نتيجه پيمان سان استفانو كه در سوم مارس 1878م به امضاء رسيد، صربستان و روماني از عثماني جدا و مستقل شدند و بلغارستان نيز استقلال داخلي يافت. |
13) درگذشت "گوتليپ دايملِر" مهندس آلماني و مخترع موتور سيكلت (1900م) گوتليپ دايْمْلِر مبتكر آلماني در 18 سپتامبر 1834م در آلمان به دنيا آمد. حرفه اوليه دايملِر تفنگسازي بود. اين مخترع آلماني از نوجواني به كارهاي صنعتي علاقه داشت و در اين زمينه مطالعات فراواني كرد تا موفق به اختراع موتور سيكلت شد. دايملر در سال 1885م صورت تغيير يافتهاي از موتور خود را بر دوچرخهاي نصب كرد و اين نخستين موتور سيكلتي است كه ساخته شد. وي در سال 1887م موفق شد وسيله نقليه چهار چرخهاي را با موتور ساختِ خود به حركت درآورد و بدين ترتيب نخستين اتومبيل را بسازد. دايلمر در سال 1890م كمپاني دايملر موتور را تأسيس كرد و همين كمپاني است كه به ساختن اتومبيل مرسدس بنز مبادرت نمود. گوتليپ دايملر سرانجام در سوم مارس 1900م در 66 سالگي درگذشت. |
14) امضاي قرارداد صلح بين آلمان و شوروي در جريان جنگ جهاني اول (1918م) يكي از نخستين نتايج استقرار حكومت بلشويكي در روسيه، قطع عمليات نظامي در جبهه شرق و آغاز مذاكرات صلح بين حكومت جديد روسيه و آلمان و اتريش در شهر برستْ ليتوسك بود. دور اول مذاكرات در 22 دسامبر سال 1917م به علت شرايط سنگين و خفتآوري كه آلمانيها پيشنهاد ميكردند به نتيجه نرسيد و آلمانيها نيز حاضر به تعديل شرايط پيشنهادي خود نشدند. با تهاجم تازه آلمان در 18 فوريه 1918م و پيشروي سريع نيروهاي آنان در شوروي، لنين اعضاي كميته مركزي حزب بلشويك را به تشكيل يك جلسه اضطراري دعوت كرد و اين بار با اصرار، خواستار قبول پيشنهاد خود براي صلح به هر قيمت شد. با وجود مخالفت چند تن از اعضاي كميته مركزي، اكثريت اعضاي كميته كه از ادامه پيروزي آلمانيها و خطر سقوط پايتخت بيمناك بودند، نظريات لنين را تاييد كردند و دولت شوروي در اواخر فوريه تقاضاي تجديد مذاكرات صلح را نمود. آلمانيها اين بار شرايط سنگينتر و خفت آورتري براي صلح پيشنهاد كردند ولي با دستور صريح و اكيد لنين درباره امضاي قرارداد صلح تحت هر شرايطي، هيأت نمايندگي روسيه به شرايط پيشنهادي آلمان گردن نهاد و قرارداد ترك مخاصمه بين نيروهاي طرفين، در روز سوم مارس 1918م در برسْتْ ليتوسْكْ به امضا رسيد. به موجب اين قرارداد، روسيه علاوه بر لهستان و فنلاند، ايالات ساحلي بالتيك و روسيه سفيد و اوكراين را هم تسليم آلمانيها كرد و از متصرفات خود در بالكان به نفع اتريش صرفنظر نمود. روسها همچنين متعهد شدند نيروهاي خود را از ايران خارج كنند و قسمتي از متصرفات خود در قفقاز را به تركهاي عثماني واگذار نمايند. با متاركه جنگ در جبهه شرق، نيروهاي آلمان و اتريش در اين جبهه آزاد شدند و ميليونها سرباز آلماني و اتريشي كه از جبهه بازگشته بودند به قواي متحد در جبهه غرب و بالكان و ايتاليا پيوستند. |
15) آغاز انتفاضه مردم مسلمان عراق عليه رژيم ديكتاتوري صدام حسين (1991م) پس از شكست سنگين ارتش بعث عراق در تهاجم نيروهاي نظامي ائتلاف غرب به رهبري امريكا در جريان جنگ كويت و تحريم هرگونه پرواز در عراق توسط شوراي امنيت، مردم مسلمان عراق موقعيت را غنيمت شمرده و با استفاده از ضعف دولت بعث، در نواحي وسيعي از شمال تا جنوب اين كشور، عليه رژيم صدام قيام كردند. درجريان اين انقلاب كه به دليل تقارن آن با ايام ماه مبارك شعبان 1411ق به انتفاضه شعبانيه مشهور گرديد، كنترل بخش اعظم كشور به دست نيروهاي مردمي افتاد و از 18 استان عراق، 14 استان، از دست حكومت بعث خارج شد. در اين مدت كه حدود يك ماه به طول انجاميد، مردم تحت نظر مراجع حوزه علميه بر امور نظارت داشتند و مناطق را اداره ميكردند. در اين هنگام، امريكاييان و متحدانشان متوجه شدند كه ناخواسته، زمينههاي ايجاد حكومتي مردمي و اسلامي در عراق پا گرفته و چيزي به سقوط حزب بعث نمانده است. در اين حال كه تمامي فرودگاهها و نقاط حساس نظامي و پادگانهاي عراق در اختيار و زير نظر متجاوزان غربي قرار داشت و اجازه هيچ حركت هوايى داده نميشد، شرايط ناگهان تغيير كرد و با اشاره امريكا، ارتش عراق، سركوب بدون مرز را سرلوحه كار قرار داد. مزدوران حزب بعث عراق براي قلع و قمع انقلابيون، حتي از به كارگيري سلاحهاي شيميايى و بمبهاي خوشهاي و آتشزا عليه ملت خويش نيز دريغ نكردند. در اين كشتار كه هيچ گاه از سوي ديكتاتورترين و خون آشامترين رژيمهاي يك قرن اخير نيز صورت نپذيرفته بود، صدها هزار نفر به صورت دسته جمعي قتل عام و در گورهاي چند صد نفري به طور ناشناس دفن شدند. دامنه اين جنايات به حدي رسيد كه صدام، محو مراكز قيام از جمله كربلا و به ويژه نجف اشرف از نقشه جغرافياي عراق را در سر ميپروراند. از اين رو از هرگونه اهانت و جسارت به ساحت مقدس حرمهاي ائمه بزرگوار مدفون در اين شهرها، كوتاهي نميكرد. صاحبنظران معتقدند كه در اين چند روز، در حدود سيصد الي پانصد هزار نفر توسط رژيم بعث به شهادت رسيدند. بدين ترتيب اين قيام مقدس به دليل ضعف بنيه دفاعي مردم و عدم وجود رهبري واحد و هماهنگ، سركوب وحشيانه و بدون مرز ارتش خونخوار صدام، سكوت مجامع بينالمللي و كمك امريكا به صدام، پس از يك ماه به شكست انجاميد و برگ ننگين ديگري برتاريخ سراسر جنايت و سياه رژيم بعث و حاميان جهانخوار آن افزوده گشت. با اين حال، امريكا هنگامي كه صدام را خطري براي منافع خود احساس كرد، در يورشي وحشيانه و سناريويي از پيش تعيين شده، با حمله به عراق در 20 مارس 2003م، موجبات سقوط وي در 9 آوريل آن سال را فراهم آورد و دور جديدي از تجاوز و اشغالگري در اين كشور آغاز شد. |
16) روز ملي "مراكش" (مغرب) كشور پادشاهي مغرب يا مراكش با 458/730 كيلومتر مربع وسعت در شمال غربي قاره افريقا و در كنار درياي مديترانه و اقيانوس اطلس و همسايگي الجزاير و جمهوري صحرا واقع شده است. جمعيت مغرب بيش از 28 ميليون نفر و عمدتاً سفيد پوست و از تيرههاي عرب و بربر ميباشند كه پيشبيني ميشود جمعيت آن تا سال 2020م بيش از 38 ميليون نفر گردد. 99 درصد مردم مراكش مسلمان هستند و زبان رسمي آن، عربي و خط رايج، عربي و لاتين است. واحد پول كشور درهم مغرب است. شهر رباط پايتخت مغرب و كازابلانكا يا دارالبيضاء، پرجمعيتترين شهر اين كشور ميباشد. مغرب در سال 1956م از فرانسه مستقل گرديد و به عضويت سازمان ملل درآمد. نظام سياسي حاكم بر كشور مغرب، مشروطه سلطنتي با 2 مجلس قانونگزاري ميباشد. سوم مارس 1961م سالروز تاجگذاري پادشاه پيشين مراكش (ملك حسن دوم) را به نام روز ملي مراكش نامگذاري كردهاند. |