آیا پیامبر (ص) پادشاه حبشه را می‌شناخت؟

از رخدادهای تاریخی مهم که با اسلام از آغاز ظهور در مکه همراه شد، تصمیم پیامبر به گشودن باب مهاجرت برای اصحاب تحت آزار و شکنجه‌اش به حبشه بود. این اتفاق که اولین نمود روابط خارجی برای دعوت
دوشنبه، 21 فروردين 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
آیا پیامبر (ص) پادشاه حبشه را می‌شناخت؟
 آیا پیامبر (ص) پادشاه حبشه را می‌شناخت؟

نویسنده: محمد عابدالجابری
مترجم: محسن آرمین
 

رابطه‌ی دعوت محمدی با پادشاه حبشه

از رخدادهای تاریخی مهم که با اسلام از آغاز ظهور در مکه همراه شد، تصمیم پیامبر به گشودن باب مهاجرت برای اصحاب تحت آزار و شکنجه‌اش به حبشه بود. این اتفاق که اولین نمود روابط خارجی برای دعوت محمدی به شمار می‌آید، در سال پنجم بعثت و هنگامی رخ داد که قریش علیه پیامبر و یارانش هم‌پیمان شد و او و خویشاوندانش یعنی بنی‌هاشم را در دره‌ای در کوه مشرف به مکه در مالکیت ابوطالب بود، محاصره کردند. در این زمان پیامبر به آن دسته از یارانش که فشارهای قریش بر ایشان شدت یافته بود، فرمود: «چه خوب است به سرزمین حبشه بروید، زیرا در آن‌جا پادشاهی هست که هیچ‌کس در ملک او ستم نمی‌بیند. آن‌جا سرزمین راستی است، تا خداوند برای رهایی شما از این وضعیت گشایشی قرار دهد».(1)
این امر عملی شد و بسیاری از اعضای اولیه‌ی جماعت اسلامی در دو مرحله به حبشه هجرت کردند. پیامبر پسر عموی خود جعفربن ابی‌طالب را به ریاست ایشان گماشت و آنان را با نامه‌ای که پس از این متن آن را خواهیم دید، به سوی نجاشی پادشاه حبشه راهی کرد. نیازی به گفتن نیست که تصمیم پیامبر به نحو تردیدناپذیری بر این امر دلالت دارد که او از وضعیت حبشه و گرایش دینی پادشاه آن به خوبی اطلاع داشته است. سئوالی که اکنون مطرح می‌شود این است که اولاً وضعیت حبشه چگونه بود؟ ثانیاً این شناخت بر کدام ریشه‌ی تاریخی استوار بود؟

1. نجاشی قبل از پادشاهی در اطراف مکه

از مصادر موجود چنین برمی‌آید که پادشاهی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از او سخن گفته، أصحمة بن أبحر است. سهیلی در الروض الأنف (2) روایتی را از عایشه گزارش می‌کند که براساس آن این پادشاه مدتی در جزیرة العرب، بین مکه و مدینه، به عنوان برده‌ای از قبیله‌ی بنی‌ضمره زندگی می‌کرده است. ماجرا از این قرار بوده که قوم وی برای خلاص شدن از او که وارث کیان پادشاهی بود، او را در طفولیت به تاجری عرب فروخته بودند. سال‌ها بعد قوم وی مجدداً او را بازگرداند و به تخت شاهی نشاندند.
سهیلی می‌گوید اقامت طولانی در سرزمین عرب، به او امکان داده بود زبان عربی را فرا گیرد. مراجع دیگر نیز بر این نکته تأکید دارند که نجاشی زبان عربی می‌دانسته و معنای آیاتی را که جعفربن ابی طالب از سوره‌ی مریم بر او خواند به خوبی فهمیده است. می‌توان بر این نکته افزود که چه بسا برخی راهبان آریوسی در جزیرة العرب او را جذب کرده و پیامبر از این طریق او را قبل از بعثت می‌شناخته است. سخن پیامبر خطاب به کسانی که آنان را راهی حبشه کرد مبنی بر این که: «در آن‌جا پادشاهی هست که هیچ کس در ملک او ستم نمی‌بیند. آن‌جا سرزمین راستی است»، از شناخت آن حضرت نسبت به پادشاه حبشه حکایت دارد.

2. آریوسیه در یمن

بررسی‌های جمعیت‌شناسی و مردم شناسی جدید تأکید دارند که تیره‌های سامی ساکن حبشه اصالتاً از جنوب جزیرة العرب هستند. کشور اقسوم (3) (حبشه) که در قرن اول قبل از میلاد ایجاد شده بود، در قرن سوم م. به جنوب جزیرة العرب حمله کرد و در پی آن حبشیان به این منطقه سرازیر شدند. در نتیجه‌ی این هجوم روابط میان دو سوی دریای سرخ مستحکم شد.دین اقسومیان شاخه‌ای از ادیان یمنی بود. در سال 330م. پادشاه اقسوم به نام ایزانا (Ezana) و اطرافیانش به فرقه‌ی یعقوبیه‌ی مسیحی که به وحدت طبیعت حضرت مسیح قائل بود، گرویدند.
یعقوبیه مذهب کلیسای قبطی مصر بود. مطابق آنچه در تاریخ کلیسا آمده امپراتور کنستانتین که در آغاز به مذهب آریوس تمایل داشت، برای تأمین آزادی تاجران مسیحی یکی از پیروان آریوس را به مقام اسقفی یمن برگزید. این اسقف توانست قبیله حمیریه را به مذهب آریوسی جذب کند.(4) بنابراین ساکنان اقسوم یا حبشه پیش از گرویدن به مذهب یعقوبیه، پیرو آیین آریوس بودند. براساس آنچه در کتاب‌های تاریخ آمده نجاشی (پادشاهی که پیامبر از او سخن گفته است) به اسلام گروید و در نتیجه اطرافیانش علیه او قیام کردند. این حادثه بدان معناست که وی پیرو مذهب آریوس بوده، در حالی که اطرافیانش پیرو مذهب یعقوبی بوده‌اند.
آنچه گذشت همچنین بیانگر وضعیت حبشه به هنگام آغاز دعوت محمدی است و نشان می‌دهد که پیش از آن‌که حبشیان نجاشی را برای پادشاهی به حبشه بازگردانند، احتمالاً پیامبر او را در مکه یا اطراف آن می‌شناخته است.

پی‌نوشت‌ها:

1- ابومحمد عبدالملک بن هشام، السیرة النبویة، به تحقیق و تصحیح و شرح و فهرست‌نویسی، مصطفی السقا، ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلبی، 1: 322 تراث الإسلام، قاهره.
2- ابوالقاسم عبدالرحمن بن عبدالله السهیلی، الروض الأنف فی تفسیر السیرة النبویة لإبن هشام: السیرة النبویة، با مقدمه و تعلیق و تصحیح طه عبدالرؤف سعید، 4 جلد، دارالمعرفة، بیروت، 1978.
3- این کشور شامل بخشی از شمال شرقی اتیوپی کنونی و بخشی از جنوب اریتره در برابر یمن قرار داشت. البته در این که حبشه در اصطلاح اسلامی قدیم بر سودان دلالت دارد یا اتیوپی اختلاف‌نظر وجود دارد.
4- اوگراف، سمیرنوف، تاریخ الکنیسة المسیحیة، برگردان از زبان روسی به عربی الکسندروس مطران: 195 [جحا] مطران حمس و توابعها، مصر، الکنسدروس جحا، 1964.

منبع مقاله :
عابدالجابری، محمد (1393)، رهیافتی به قرآن کریم در تعریف قرآن، ترجمه محسن آرمین، تهران: نشر نی، چاپ اول
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط