تفاسیر شیعی سده‌ی سوم

تفسیر بطائنی، اثر حسن (م ح 200 ق) فرزند علی بن ابی‌حمزه کوفی بطائنی از محدثان و فقها و مفسران شیعه، وی ایرانی تبار است و نام او را سالم نیز می‌خوانند. ابن حجر در لسان المیزان وی را شیعه‌ی امامیه می‌خواند.
يکشنبه، 3 ارديبهشت 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
تفاسیر شیعی سده‌ی سوم
 تفاسیر شیعی سده‌ی سوم

نویسنده: شهیدی صالحی

 

تفسیر بطائنی، اثر حسن (م ح 200 ق) فرزند علی بن ابی‌حمزه کوفی بطائنی از محدثان و فقها و مفسران شیعه، وی ایرانی تبار است و نام او را سالم نیز می‌خوانند. ابن حجر در لسان المیزان وی را شیعه‌ی امامیه می‌خواند. سپس به تفسیر او اشاره نموده است. تفسیر وی به زبان عربی و به شیوه‌ی روائی است و در کتب تفسیر و حدیث شیعه‌ی امامیه از آن نقل گردیده است. بطائنی به نقل از صالح بن سهل به سند خود از امام محمد باقر (علیه‌السلام) نقل می‌کند که در روز قیامت قول لااله‌الاالله از یاد بندگان فراموش می‌شود مگر کسی که به ولایت علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) اقرار داشته باشد. و همچنین است در تفسیر آیه‌ی 189 سوره‌ی بقره و دیگر آیات که تمامی آنها در فضایل امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) و خاندان عصمت و نبوت است. شیخ آقا بزرگ تهرانی این تفسیر را در الذریعة یاد کرده است و می‌نویسد که مفسر والی ابی‌بصیر بود و اکثر روایت این تفسیر را از ابی‌بصیر روایت کرده است.

منابع:

اعیان الشیعة، 196/5؛ تفسیر، فرات کوفی، 63؛ ایضاح المکنون، 295/2 به بعد؛ تهذیب الاحکام، 73/6 به بعد؛ الذریعة، 264/4؛ جامع الرواة، 208/1؛ رجال، ابن داود، 440؛ رجال، کشی، 462؛ رجال، نجاشی، 132/1؛ الفهرست، شیخ طوسی، 75؛ لسان المیزان، 234/2؛ معجم رجال الحدیث، 14/5؛ من لایحضره الفقیه، 241/3؛ الکاف، 328/5 به بعد؛ معجم المؤلفین، 253/3.
تفسیر ابی جُنادة سلولی = تفسیر القراآت، اثر ابو جنادة حصین (م ب 200 ق) فرزند مخارق، از احفاد حبشی بن جنادة سلولی کوفی صحابه‌ی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و از مفسرین امامیه و فحول قراء. شیخ طوسی او را از اصحاب حضرت صادق و امام موسی الکاظم (علیهماالسلام) ضبط کرده و از دو کتاب او به نام تفسیر و جامع العلم یاد نموده است. گفته‌اند که حصین دارای دو تفسیر قرآن و تفسیر القراءات بوده که گویا هر دو یکی است و آن کتاب بزرگی بوده است که ابوالعباس نجاشی در رجال خود می‌گوید آن را نزد ابوالحسن العباس کاتب، معروف به ابن ابی مروان قراءت کردم و او برایم بخط خود اجازه‌ای نگاشت. ابن ندیم در الفهرست می‌نویسد (ابو جناده)... مِنَ الشیعةِ المُتقدّمین. وَ لَه مِن الکُتُبِ کِتابُ التفسیرِ و کِتابُ جامع العِلمِ...).

منابع:

تأسیس الشیعة، 328؛ جامع الرواة، 260/1؛ الذریعة، 252/4؛ طبقات المفسرین، 161/1؛ رجال، ابن داود، 447؛ رجال، شیخ طوسی، 178؛ رجال، نجاشی، 342/1؛ الفهرست، ابن ندیم، 243؛ الفهرست، شیخ طوسی، 110؛ لسان المیزان، 319/2؛ مفسران شیعه، 68.
ثواب القرآن، اثر ابویعقوب اسماعیل (زنده در 203 ق) فرزند مهران بن ابی‌نصر زید سکونی کوفی از ثقات محدثین و مفسرین ایرانی تبار شیعه و از اصحاب حضرت صادق (علیه‌السلام). شیخ طوسی در رجال خود او را جزء اصحاب حضرت صادق و حضرت رضا (علیهماالسلام) می‌داند. تفسیر وی به زبان عربی و به شیوه‌ی روائی است و طی تفسیرهای شیعی روائی و کتب معتبر حدیث امامیه بسیاری از روایات او را نقل نموده‌اند.

منابع:

اعیان الشیعه، 435/3؛ الذریعة، 19/5؛ جامع الرواة، 103/1؛ رجال، ابن داود، 59؛ رجال، شیخ طوسی، 148، 368؛ رجال، نجاشی، 111/1؛ الفهرست، شیخ طوسی، 34؛ لسان المیزان، 439/1؛ الاستبصار، 461/1 به بعد؛ معجم رجال الحدیث، 189/3؛ منتهی المقال، 59.
المصابیح فیما نُزل مِن القرآن فی اهل البیت (علیهم‌السلام)، اثر ابوالعباس احمد (م ح 204 ق) فرزند حسن اسفراینی ضریر، از مفسران و محدثین قرن سوم هجری. تفسیر وی به زبان عربی و به شیوه‌ی روائی است که تمامی کتب رجالی و فهارس از این تفسیر نام برده‌اند. در این تفسیر آیاتی که در حق حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) و فضائل خاندان عصمت و طهارت نازل گردیده به بحث و تفسیر آنها پرداخته شده است. ابوالعباس نجاشی پس از اینکه اسفراینی را از مفسران ضریر می‌خواند نام تفسیر او را ذکر کرده و آنرا چنین وصف می‌کند (لَه کِتابٌ: المَصابیحُ فی ذِکرِ ما نُزِلَ من القرآنِ فی اهلِ بیت (علیهم‌السلام) و هُو کتابُ حَسَنٍ کثیرُ الفوائد...). و شیخ طوسی وی را در رجال خود قسمت فیمن لم یرو عن الائمه (علیهم‌السلام) ذکر نموده است. شیخ آقا بزرگ تهرانی تفسیر مذکور را در الذریعه ضبط کرده است.

منابع:

جامع الرواة، 44/1؛ الذریعة، 78/21؛ رجال، ابن داوود، 25؛ رجال، شیخ طوسی، 454؛ رجال، نجاشی، 238/1؛ تنقیح المقال، 53/1؛ الفهرست، شیخ طوسی، 52؛ قاموس الرجال، تستری، 418/1؛ معجم رجال الحدیث، 70/2؛ معجم المؤلفین، 190/1؛ منتهی المقال، 32.
الآی التی نُزِلَتْ فی اقوام باَعیانهم، از ابو منذر هشام (م 204 یا 206 ق) فرزند محمد بن سائب بن بشر کلبی کوفی، از علمای شیعه و تبارشناس عصر خویش. ابوالعباس نجاشی می‌گوید او دارای مؤلفات بسیاری است سپس پنجاه عنوان از مؤلفات او را نام برده است. ابن ندیم در الفهرست قسمت الکتب المصنفة فی تفسیر القرآن نخست از تفسیر پدرش نام برده سپس می‌نویسد (... کتابُ تفسیر الآی الّذی نُزِلَ فی اقوامٍ بِاَعیانِهم لِهِشامِ بنِ الکلبی...).

منابع:

الاعلام، 87/8؛ اعیان الشیعة، 265/10؛ تاریخ ابن خلدون، 262/2؛ الذریعة، 234/4؛ رجال، نجاشی، 399/2؛ الفهرست، ابن ندیم، 37، 108؛ لسان المیزان، 196/6؛ مرآة الجنان، 29/2؛ شذرات الذهب، 13/2؛
تفسیر الواقدی، اثر ابوعبدالله محمد (مدینه 130 - بغداد 207 ق) فرزند عمر بن واقد اسلمی مدنی معروف به واقدی و از مؤرخین و مفسران و محدثین شیعه بود. وی در اکثر علوم آثار بسیار گران قدری از خود باقی گذاشته است که بعضی از آنها به طبع رسیده است. سید محسن امین عاملی در اعیان الشیعة به تفصیل شرح حال وی را نگاشته و به نقل از ابن ندیم چنین نوشته است: کان یتشیع حسن المذهب یلزم التقیه. ذهبی در تذکرة الحفاظ از وی نام برده و در سیر اعلام النبلاء اقوال سنی‌هایی که به خاطر تشیع‌اش او را جرح نموده‌اند ذکر کرده سپس قسمتی از تفسیر او را آورده است. تفسیر وی در یک جلد به عربی و به شیوه‌ی روائی که طی کتب حدیث عامه و خاصه نقل گردیده است. خیرالدین زرکلی در اعلام تفسیر خطی او را معرفی کرده است ولی محل نسخه‌ی آنرا ذکر نکرده‌اند.

منابع:

اعیان الشیعه، 30/10؛ الاعلام، 311/6؛ تاریخ بغداد، 3/3-21؛ تذکرة الحفاظ، 348/1؛ تاریخ دمشق، ابی عساکر، تلخیص ابن منصور، 131/23؛ البدایة و النهایة، 363/9؛ شذرات الذهب، 18/2؛ کشف الظنون، 460/1 به بعد؛ مصفی المقال، 421؛ العبر، 353/1، میزان الاعتدال، 662/3؛ فهرست، ابن ندیم، 111؛ النجوم الزاهره، 184/2.
تفسیر الفراء، اثر ابوزکریا یحیی (144-207 ق) فرزند زیاد الاقطع بن عبدالله بن مروان دیلمی معروف به الفراء، از مفسران شیعه و نحویین امامیه در کوفه. علوم عربی و لغت و نحو و تفسیر را از شیوخ علمای شیعه اخذ کرد و از مشهورترین شاگردان کسائی است. پدر او زیاد الاقطع هنگام قیام حسین بن علی بن الحسن المثلث علیه ظلم هادی بن مهدی بن منصور خلیفه‌ی عباسی به وی پیوست و در جنگ فخ در سال 169 ق دستش قطع گردید و به زیاد الاقطع شهرت یافت. وی از جمله مفسران شیعه است که به تألیف یک تفسیر اکتفاء نکرده و به تألیف آثار قرآن‌پژوهی مختلف پرداخته است. از جمله: الجمع و التثنیة فی القرآن؛ تفسیر غریب القرآن؛ لغات القرآن؛ مجاز القرآن؛ المصادر فی القرآن؛ تفسیر المعانی فی القرآن. آقا بزرگ تهرانی در الذریعة می‌نویسد که تفسیر الفراء غیر از تفسیرهای مذکور است. این تفسیر نزد ابن شهر آشوب مازندرانی (م 588 ق) موجود بود و در اسباب النزول و مناقب نقل نموده است. و همچنین از این تفسیر در تفسیر فرات کوفی نقل شده است.

منابع:

اعیان الشیعة، 290/10 الاعلام، زرکلی، 145/8؛ ارشاد الادیب، 276/7؛ بغیة الوعاة، 333/2؛ تاریخ الادب العربی، کارل بروکلمان، 199/2-201؛ تأسیس الشیعة، 69؛ تذکرة الحفاظ، 372/1؛ تفسیر فرات کوفی، 241؛ تهذیب التهذیب، 186/11؛ الذریعة، 298/4؛ ریاض العلماء، 347/5؛ شذرات الذهب، 19/2؛ طبقات المفسرین، داودی، 366؛ طبقات الزبیدی، 4؛ ضحی اللاسلام، احمد امین، 307/2؛ الفهرست، ابن ندیم، 37؛ معجم الدرسات القرانیه، 126؛ مفسران شیعه، 77.
تفسیر یونس، اثر ابومحمد یونس (م 208 ق) فرزند عبدالرحمن، از اصحاب و مفسران و شیخ المحدثین امامیه. در عصر هشام بن عبدالملک خلیفه‌ی اموی (105-125 ق) متولد گردید و غلام علی بن یقطین بود و حدیث و علوم قرآن و تفسیر را از محضر امام موسی کاظم (علیه‌السلام) و حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) اخذ کرد. شیخ طوسی او را از اصحاب امامین موسی کاظم و حضرت رضا (علیه‌السلام) ضبط کرده است. و نجاشی پس از توثیق وی او را وکیل حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) وصف نموده و امام (علیه‌السلام) از علم او تمجید و او را توثیق کرده‌اند. فضل بن شاذان می‌گوید: از ثقات شنیدم که می‌گفتند از حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) استماع نموده‌اند که امام (علیه‌السلام) می‌فرمودند یونس بن عبدالرحمان، سلمان زمان خویش است. قمیون او را طعن نموده‌اند ولی از طرف اصحاب ائمه، اتفاق کلمه بر توثیق و عظمت مقام و منزلت او هست. تفسیر وی به زبان عربی و به شیوه‌ی روائی است و در کتب تفسیرهای شیعه و کتب معتبر حدیث نقل گردیده است. ابوالعباس نجاشی (م 450 ق) پس از توثیق وی، بیش از سی و پنج عنوان از مؤلفات او را نام برده است از جمله دو اثر به نام کتاب فضل القرآن و کتاب تفسیر القرآن. علی بن ابراهیم قمی در تفسیر خود از تفسیر او بسیار نقل کرده است. از جمله در تفسیر آیه‌ی 75 سوره‌ی انعام «وَكَذلِكَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَكُوتَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ» از استادش هشام بن حکم از حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام) روایتی تفسیری نقل کرده است.

منابع:

الاستبصار، 97/2 به بعد؛ اعیان الشیعة، 326/10؛ الاعلام، 261/8؛ تأسیس الشیعة، 328؛ تهذیب الاحکام، 61/3 به بعد؛ تفسیر القمی، 205/1؛ جامع الرواة، 356/2؛ الذریعة، 322/4؛ رجال، ابن داود؛ رجال، علامه حلی، 184؛ رجال، شیخ طوسی، 364؛ رجال، نجاشی، 420/2؛ رجال، کشی، 409؛ الفهرست، شیخ طوسی، 211؛ الفهرست، ابن ندیم، 276؛ الکافی، 564/2 به بعد؛ هدیة العارفین، 572/2.
تفسیر یقطینی، اثرابوجعفر محمد (زنده در 210 ق) فرزند عیسی بن عبید بن یقطین بن موسی، از مفسران و محدثان شیعه و از اصحاب ابوجعفر ثانی جواد (علیه‌السلام) بوده و نیز از امام روایت کرده است. مؤلفات مفسر را بیش از 18 عنوان ضبط کرده‌اند که در علوم مختلف اسلامی است. از جمله‌ی آنها کتاب تفسیر قرآن کریم است. شیخ طوسی در الفهرست و نیز ابن شهر آشوب مازندرانی در معالم العلماء تفسیر قرآن کریم مفسر را ضبط کرده‌اند. علی‌رغم اینکه بعضی مفسر را به غلو متهم نموده‌اند ابوالعباس نجاشی در رجال خود مفسر را به غلو متهم نموده‌اند ابوالعباس نجاشی در رجال خود مفسر را توثیق نموده و او را دارای روایات کثیر و تصانیف نیکو می‌خواند. علامه حلی در کتاب رجال خویش روایات او را پذیرفتنی می‌شمارد. تفسیر مفسر به زبان عربی و به شیوه‌ی روائی است. تفسیرهای روائی روایات مفسر را نقل و ضبط نموده‌اند.

منابع:

الاستبصار، 155/3 به بعد؛ تأسیس الشیعة، 259؛ تهذیب الاحکام، 71/6 به بعد؛ جامع الرواة، 166/2؛ الذریعة، 321/4؛ رجال، ابن داود، 508؛ رجال، برقی، 58؛ رجال، علامه حلی، 142؛ رجال، نجاشی، 218؛ رجال، کشی، 450؛ تنقیح المقال، 169/3؛ الفهرست، شیخ طوسی، 311؛ فهرست، ابن ندیم، 312؛ مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، 421؛ معالم العلماء، 101؛ الکافی، 87/1 به بعد و سایر مجلدات؛ مفسران شیعه، 78.
تفسیر ابن همام صنعانی، اثر امام حافظ کبیر ابوبکر عبدالرزاق (126-211 ق) فرزند همام بن نافع حمیری یمانی از مفسران و محدثان امامیه. شیخ طوسی او را از اصحاب حضرت صادق (علیه‌السلام) شمرده است. و فریقین عامه و خاصه وی را توثیق نموده‌اند و نیز ائمه‌ی مذاهب اسلامی از وی نقل حدیث کرده‌اند و در کتب عامه پس از توثیق او اظهار نارضایتی از تشیع وی دارند چون مفسر متجاهر به تشیع خود بود. ذهبی در میزان الاعتدال می‌گوید. «مردی در مجلس و حضور وی نام معاویه را یاد کرد. عبدالرزاق گفت: مجلس ما را با ذکر نام فرزندان ابی‌سفیان، آلوده مکن» (میزان الاعتدال، 610/2). تفسیر ابن همام که نسخه‌های متعددی از آن امروزه در دست است، کهن‌ترین تفسیر شیعی می‌باشد که از گزند حوادث در امان مانده و چند نسخه از این تفسیر در فهرست کتابخانه‌های مصر و هندوستان و عراق ذکر شده است. کارل بروکلمان در تاریخ الادب العربی نسخه‌ی مصری را از فهرست تذکرة النوادر (15) معرفی کرده است. فرات کوفی از علمای شیعة در عصر غیبت صغری در تفسیر آیه‌ی 81 سوره‌ی طه و نیز در تفسیر آیات دیگر از مفسر نقل کرده است. و این تفسیر از جمله تفسیرهائی است که به شیوه‌ی روائی می‌باشد و روایات زیادی را از ابی‌عروة معمر بن راشد صنعانی بصری از اصحاب امام جعفر صادق (علیه‌السلام) و دیگر اصحاب ائمه (علیهم‌السلام) هنگام تفسیر آیات قرآن کریم نقل می‌نماید. این تفسیر چنانکه کارل بروکلمان اظهار می‌دارد در حیدرآباد دکن به چاپ رسیده است.

منابع:

اعیان الشیعة، 471/7؛ الاعلام، زرکلی، 353/3؛ البدایة و النهایة، 265/10؛ تذکرة الحفاظ، 364/1؛ تذکرة النوادر، 33؛ تفسیر، فرات کوفی، 258 به بعد؛ تهذیب التهذیب، 278/6؛ جامع الرواة، 456/1؛ الذریعة، 250/4؛ رجال، برقی، 24؛ رجال، شیخ طوسی، 267؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، 399/5؛ طبقات المفسرین، داودی، 296/1؛ الرسالة المستطرفة، 40؛ شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، 27/2؛ الفهرست، ابن ندیم، 228؛ معجم الدراسات القرآنیه، 111؛ مفسران شیعه، 80؛ میزان الاعتدال، 608/2؛ النجوم الزاهرة، 202/2؛ نکت الهمیان، 191؛ مرآة الجنان، یافعی، 52/2؛ وفیات الاعیان، ابن خلکان، 303/1.
تفسیر ابن ابی عُمیر، اثر شیخ ابو احمد محمود (م 217 ق) فرزند ابی عمیر زیاد بن عیسی ازدی بغدادی، از شیوخ محدثان امامیه و اعاظم فقهاء و مفسران شیعه و از ثقات اصحاب ائمه (امام موسی کاظم و حضرت رضا و حضرت جواد (علیهم‌السلام)). شیخ طوسی در کتاب خود الفهرست می‌نویسد ائمه‌ی ثلاثه را درک کرد سپس او را به نیکی توثیق کرده است. هارون الرشید به خاطر تشعیش او را به زندان افکند به یک روایت چهار سال در زندان به سر برد، و بعضی هفده سال ذکر نموده‌اند، و خواهرش مؤلفات او را دفن نمود و قسمتی از آثار وی از بین رفت. در بعضی از کتب رجالی مؤلفات او نود و چهار عنوان یاد شده است. جمع کثیری از اکابر محدثان امامیه در حوزه‌ی او تربیت یافته‌اند. تفسیر وی به زبان عربی و به شیوه‌ی روائی است. نجاشی (م 450 ق) از طریق استادش شیخ مفید با چهار واسطه از او نقل روایت می‌کند. و نیز طی تفسیرهای روائی از آن بسیار نقل شده است.

منابع:

الاستبصار، 184/1-185 به بعد؛ تفسیر قمی، 28/1 به بعد؛ تهذیب الاحکام 101/1؛ جامع الرواة، 50/2-56؛ رجال، ابن داود، 287؛ رجال، شیخ طوسی، 388؛ رجال، نجاشی، 204/2؛ الفهرست، شیخ طوسی، 168؛ لسان المیزان، 331/5؛ رجال، کشی، 492؛ الکافی، 206/3 به بعد.
تفسیر ابن دُکَین، اثر ابو نُعیم فضل (کوفه 130 - شهید در 219 ق) فرزند دُکَین بن حماد تمیمی کوفی، از علمای شیعه و اکابر مفسران و محدثین. وی سالها کرسی تدریس حدیث و تفسیر را در کوفه و بغداد به خود اختصاص داد و جمعی از شیوخ در حوزه‌ی او ترتیب یافتند و نیز علما و محدثین فریفین او را توثیق نموده‌اند. از مشهورترین شاگردان سنی وی بخاری و مسلم است که پس از توثیق او از روایات و احادیث وی در کتب خویش نقل کرده‌اند. تفسیر وی به زبان عربی و به شیوه‌ی روائی که طی کتب تفسیر عامه و خاصه و کتب معتبر حدیث منقول است.

منابع:

اعیان الشیعه، 398/8؛ الاعلام، 148/5؛ تذکرة الحفاظ، تهذیب الاحکام، 154/4 به بعد؛ تهذیب التهذیب، 243/8؛ الذریعة، 240/4؛ ریاض العلماء، 359/4؛ سیر اعلام النبلاء، 142/10؛ شذرات الذهب، 46/2؛ طبقات المفسرین، داودی، 29/2؛ المبر، 377/1؛ الفهرست، شیخ طوسی، 87؛ الکافی، 465/6.
تفسیر البرقی الکبیر، اثر شیخ ابو عبدالله محمد (م ب 220 ق) فرزند خالد قمی برقی منسوب به برق رود از نواحی شهر قم، از ائمه‌ی حدیث و تفسیر و علمای شیعه. مفسر از اصحاب حضرت امام موسی کاظم و امام رضا، (علیهماالسلام) است. و نیز ایام حضرت جواد (علیه‌السلام) را درک نمود و زنده بود. شیخ طوسی او را در عداد اصحاب امام رضا (علیه‌السلام) توثیق کرده است. نجاشی بعضی از مؤلفات مفسر را نام برده از جمله تفسیر قرآن و کتاب التنزیل و التعبیر سبک برقی در تفسیر آیات قرآن و بیان معنای آیه به شیوه‌ی روائی است، و در تفسیر آیات روایات را از چند طریق نقل می‌نماید. روایات تفسیری‌اش در تفاسیر شیعه نقل شده است. و نیز اسناد بسیاری از روایات به او منتهی می‌گردد و روایات مفسر در کتب اربعه و بحارالانوار مجلسی و سایر کتب معتبر شیعه بالغ بر بیش از چهار صد مورد می‌باشد. وی پدر مفسر و محدث معروف شیعه ابوجعفر احمد بن محمد برقی صاحب کتاب المحاسن است که کراراً به طبع رسیده است.

منابع:

اعیان الشیعة، 273/9؛ الاستبصار، 31/3؛ تأسیس الشیعة، 259؛ تفسیر فرات کوفی، 558؛ جامع الرواة، 110/2؛ الذریعة، 263/4؛ رجال، ابن داود، 309؛ رجال، برقی، 50؛ رجال، شیخ طوسی، 368؛ رجال، کشی، 457؛ رجال، نجاشی، 220/2؛ تنقیح المقال 112/3؛ رجال، علامه‌ی حلی، 139؛ الفهرست، شیخ طوسی، 291؛ مفسران شیعه، 77؛ مقدمه‌ی المحاسن به قلم سید جلال‌الدین محدث؛ مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، 405؛ الفهرست، ابن ندیم، 276؛ من لایحضره الفقیه، 158/3.
تفسیر ابن اورمة، اثر ابو جعفر محمد (م ب 221 ق) فرزند اورمة قمی، از زعمای مفسران شیعه، قمی‌ها مفسر را به غلو متهم نمودند ولی بین سالهای 221 تا 254 ق توقیعی از جانب امام علی الهادی (علیه‌السلام) در پاکی و برائت مفسر از تهمت غلو برای مردم قم صادر گردید. از اوست تفسیر قرآن کریم کتاب ما نُزِل مِن القرآن فی امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) و تفسیر الباطن. تفسیر وی به شیوه‌ی روائی است و مفسران شیعه در تفسیر آیات قرآن کریم از تفسیر وی بهره گرفته‌اند از جمله قسمتی از تفسیر وی در ولایت در مجلد سوم کشف الغمه و تفسیر کنزالعرفان علامه برغانی ذکر شده است و در تفسیر: (عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ) قال النَّبَا العَظیم الوَلایةُ و الّراسِخوُنَ فِی العِلم را امیرالمؤمنین علی بن ابی‌‌طالب (علیه‌السلام) ذکر نموده و دیگر موارد.

منابع:

تأسیس الشیعه، 331؛ تهذیب الاحکام، 226/9؛ الاستبصار، 137/4؛ جامع الرواة، 211/2؛ رجال، شیخ طوسی، 512؛ الفهرست، شیخ طوسی، 278؛ الکافی، 235/2 به بعد؛ معالم العلماء، 101؛ معجم رجال الحدیث، 115/15.
تفسیر ابن فضّال کبیر، اثر ابومحمد حسن (م 224 ق) فرزند علی بن فضال کوفی تیملیِ معروف به ابن فضال کبیر، از علمای تفسیر شیعه و ثقات محدثین امامیه و از خواص اصحاب حضرت رضا (علیه‌السلام). وی در اوائل، فطحی مذهب بوده و به امامت عبدالله بن جعفر معتقد بود سپس به امامت حضرت رضا (علیه‌السلام) ابوالحسن باز گشته و از ثقات روات حدیث است و همچنین جزء مفسرین امامیه است که چند تفسیر در فنون قرآن کریم نگاشته: کتاب الشواهد من کتاب الله؛ الناسخ و المنسوخ؛ تفسیر قرآن کریم. ابن حجر در لسان المیزان خود تفسیر الناسخ و المنسوخ و کتاب تفسیر و کتاب تفسیر الشواهد من کتاب الله و دیگر مقالات او را نام برده است. تفسیر ابن فضال به شیوه‌ی روائی است و مفسران شیعه در تفسیرهای خود و کتب معتبر آنها را نقل کرده‌اند و ابن شهر آشوب مازندرانی در معالم العلماء تفسیر او را ضبط کرده است و داودی در طبقات المفسرین تفسیر قرآن و تفسیر الناسخ و المنسوخ او را ذکر می‌کند و اظهار می‌دارد که وی از مؤلفین و مفسرین شیعه است.

منابع:

الاستبصار، 19/1، 9/3؛ تأسیس الشیعه، 334؛ تهذیب الاحکام، 221/4، 477/7، 97/8؛ تفسیر القمی، 74/2 به بعد؛ جامع الرواة، 214/1؛ الذریعة، 245/4؛ رجال، برقی، 54؛ رجال، شیخ طوسی، 371؛ رجال، علامه حلی، 37؛ رجال، کشی، 433؛ رجال، نجاشی، 127/1؛ الفهرست، ابن ندیم، 278؛ الفهرست، شیخ طوسی، 93؛ القاموس، 214/3؛ کامل الزیارات، 26؛ لسان المیزان، 225/2؛ مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، 127.
تفسیر ابن محبوب، اثر ابوعلی حسن (149-224 ق) فرزند محبوب سراد یا زراد، از محدثین و مفسرین شیعه. مفسر از اصحاب حضرت موسی بن جعفر و حضرت رضا و امام محمد الجواد (علیهم‌السلام) بوده و نیز از شصت نفر از اصحاب حضرت ابوعبدالله جعفر الصادق (علیه‌السلام) روایت کرده است و اجماع کتب رجالی وی را توثیق نموده‌اند. و این تفسیر به شیوه‌ی روائی است که در تفسیر آیات قرآنی از احادیث و روایات ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام)‌ بهره گرفته است و مفسران شیعه در تفسیرهای خود از تفسیر وی نقل نموده‌اند. بالغ بر بیش از هزار و پانصد و هیجده مورد از اسناد روایات به وی منتهی می‌شود.

منابع:

الاعلام، زرکلی، 212/2؛ الذریعة، 248/4؛ رجال، ابن داود، 116؛ رجال، شیخ طوسی، 347؛ رجال، علامه حلی، 37؛ رجال، کشی، 488؛ طبقات المفسرین، داودی، 139/1؛ الفهرست، ابن ندیم، 276؛ الفهرست، شیخ طوسی، 96؛ تهذیب الاحکام، 202/4؛ من لایحضره الفقیه، 36/3؛ لسان المیزان، 2، 31؛ معجم الدراسات القرانیة، 108؛ مفسران شیعه، 71؛ الاستبصار، 38/3؛ تفسیر قمی، 45/1.
تفسیر ابن مهزیار، از ابوالحسن علی (زنده در 229 ق) فرزند مهزیار دورقی اهوازی از ائمه‌ی تفسیر و حدیث، از اصحاب ائمه‌ی ثلاثه ابی‌الحسن الرضا و ابی جعفر الجواد و ابی الحسن الثالث (علیهم‌السلام) و از وکلاء آنها بوده است. و در کتب رجالی او را توثیق نموده‌اند وی از جمله علمای امامیه هستند که دو تفسیر به قرآن کریم تألیف نموده است اولی تفسیر قرآن که به نام وی شهرت دارد و دومی کتاب الحروف القرانیه است. این تفسیر به زبان عربی مانند تفاسیر آن عصر روائی است و از ائمه (علیهم‌السلام) نقل می‌کند. این تفسیر را ابن اخی زواده در سال 229 ق از مفسر روایت کرده است و همچنین برادرش ابراهیم بن مهزیار این تفسیر را روایت می‌کند. بعضی از مورخین مفسر را با برادرزاده‌اش علی بن ابراهیم بن مهزیار که تشرف به خدمت حضرت حجت بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یافت خلط کرده‌اند. نجاشی پس از توثیق وی 35 عنوان از مؤلفات وی را ضبط کرده است.

منابع:

الاستبصار، 311/1؛ الذریعة، 248/4؛ رجال، ابن داود 251؛ رجال، علامه حلی، 92؛ رجال، شیخ طوسی، 318؛ رجال، کشی، 459؛ رجال، نجاشی، 74/2؛ الکافی، 313/3؛ مفسران شیعه، 72؛ الفهرست، شیخ طوسی، 231.
جامع التفسیر = جوامع التفسیر، اثر شریف موسی (م ح 230 ق) فرزند اسماعیل بن امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام)، از علمای شیعه در مصر و از محدثین و مفسران امامیه. وی حفید امام موسی الکاظم (علیه‌السلام) بود و مصر را مسکن خویش قرار داد. تبار او را در مصر آل الکاظم و (بنی کلثم) می‌خوانند و کلثم لقب محمد بن جعفر موسی بود و نیز محمد بن محمد بن الاشعث کندی از او روایت نموده است. تفسیر مورد بحث به زبان عربی و به شیوه‌ی روائی است. ابوالعباس نجاشی و شیخ طوسی این تفسیر را در الفهرست ضبط کرده‌اند و این تفسیر و روایات دیگر مفسر طی کتب معتبر حدیث و تفسیرهای شیعی نقل گردیده است از جمله در کتب اربعه.

منابع:

الاستبصار، 24/3 به بعد؛ تهذیب الانساب، 171؛ الذریعة، 46/5؛ رجال، نجاشی، 343/2؛ الشجرة المبارکة، 89؛ الفخری، 15؛ الفهرست، شیخ طوسی، 191؛ لباب الانساب، 441/2؛ المجدی، 122.
الناسخ و المنسوخ، اثر شیخ ابوالحسن دارم (م ح 230 ق) فرزند قبیضة بن نهشل بن مجمع تمیمی دارمی سائح، از مفسران امامیه و اصحاب حضرت امام رضا (علیه‌السلام) است. وی علوم تفسیر و حدیث را از حضرت رضا (علیه‌السلام) اخذ کرده است از آثار یاد شده‌ی وی تفسیر الناسخ و المنسوخ و کتاب الوجوه و النظائر می‌باشد. ابوالعباس نجاشی با سه واسطه توسط استادش احمد بن علی سیرافی تفسیر دارم را روایت می‌کند. این تفسیر به زبان عربی و بحث آن در آیات ناسخ و منسوخ قرآن کریم می‌باشد و فعلاً موجود نمی‌باشد.

منابع:

تأسیس الشیعة، 334؛ جامع الرواة، 301/1؛ الذریعة، 11/24؛ رجال، نجاشی، 372/1؛ رجال، ابن داود، 147؛ معجم رجال الحدیث، 86/7.
تفسیر کندی = تفسیر ابن اسباط، اثر ابوالحسن علی (زنده در 230 ق) فرزند اسباط بن سالم کندی الزُطّی مقری کوفی، از اصحاب حضرت رضا (علیه‌السلام) و امام الجواد (علیه‌السلام) و از ثقات محدثین و مفسران شیعه. وی حدیث و علوم قرآن و فنون تفسیر را از حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) و ابی جعفر الثانی محمد الجواد (علیه‌السلام) اخذ کرد. سپس به تدریس حدیث و فقه و تفسیر پرداخت و جمع غفیری در حوزه‌ی او تربیت یافتند. شیخ طوسی در رجال خود وی را با لقب کندی بیّاع الزُطی کوفی معرفی نموده و او را جزء اصحاب حضرت رضا (علیه‌السلام) و بعد در اصحاب حضرت الجواد (علیه‌السلام) ذکر نموده است. زُطّی نوعی از لباس هندی می‌باشد. کتب رجالی اتفاق کلمه دارند که وی نخست فطحی بود و نامه‌های بسیاری بین او و علی بن مهزیار مبادله گردید سپس به حضرت امام جواد (علیه‌السلام) ارجاع نمودند و علی بن اسباط بازگشت و فطجبه را ترک نمود. تفسیر مورد بحث به زبان عربی و به شیوه‌ی روائی که طی تفسیرهای روائی شیعی بسیار نقل گردیده و در کتب معتبر حدیث امامیه ذکر شده است از جمله در کتب اربعه.

منابع:

الاستبصار، 116/1؛ تهذیب الاحکام، 182/1؛ جامع الرواة، 554/1؛ رجال، ابن داود، 481؛ رجال، شیخ طوسی، 382، 403؛ رجال، علامه حلی، 99؛ رجال، کشی، 470؛ رجال، نجاشی، 73/2؛ الفهرست، شیخ طوسی، 116؛ تفسیر قمی، 358/1؛ الذریعة، 240/4.
تفسیر سوره‌ی یس، اثر ابوالفضل سلمة (م ح 240ق) فرزند خطاب قمی بر اوستانی ازدورقانی، از مفسران و محققان شیعه در عصر خود. مفسر از مردم قریه‌ی ازدورقان از توابع ری و از اکابر علمای امامیه در عصر حضرت رضا و امام محمد الجواد (علیهماالسلام) بود. جمعی از اکابر علمای امیه از مفسر روایت می‌کنند و نیز دارای مؤلفات زیادی است. تفسیر وی به زبان عربی است. سید حسن صدر در تأسیس الشیعه می‌گوید تفسیر وی به روایت از اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) است. روایات وی در کتب مهم و منابع و مصادر شیعی نقل شده است.

منابع:

الاستبصار، 302/1، 312/2؛ اعیان الشیعه، 289/7؛ الذریعة، 344/4؛ رجال، ابن داود، 408؛ رجال، نجاشی، 422/1؛ کامل الزیارات، قولویه، 13؛ معالم العلماء، 57؛ مفسران شیعه، 69؛ معجم الرجال الحدیث، 203/8.
تفسیر مازنی، اثر ابوعثمان بکر (248 یا 249 ق) فرزند محمد بن حبیب مازنی بصری، از نحوبین شیعه در بصره و لغویین و مفسرین امامیه و مورد وثوق شیعه و سنی می‌باشد. جمع کثیری از مشاهیر علمای نحو و عربیة در حوزه‌ی او تربیت یافتند. یاقوت حموی در معجم الادباء به تشیع وی تصریح نموده است سپس تفسیر قرآن او را در مؤلفات وی ضبط کرده است. ذهبی در سیر اعلام النبلاء از قول شاگردش المُبرد می‌نویسد (... لَم یَکُن اَحَدٌ بَعدَ سیبوَیه اَعلَمُ بالنَّحوِ مِنَ المازَنی...) سپس او را به تقوی و صلاح و صاحب دین وصف نموده است. در کتب عامه از جمله در مقدمه‌ی اخبار النحویین البصریین وی را در طبقه‌ی مفسرین ذکر نموده‌اند.

منابع:

اعیان الشیعة، 594/3؛ الاعلام، 69/2؛ انباه الرواة، 242/1؛ تاریخ بغداد، 93/7؛ ایضاح المکنون، 482/1؛ تأسیس الشیعة، 71؛ بغیةالوعاة، 463/1؛ الذریعة، 312/4؛ رجال، ابن داود، 73؛ رجال، نجاشی، 272/1؛ سیر اعلام النبلاء، 270/1؛ شذرات الذهب، 113/2؛ العبر، 448/1؛ الفهرست، ابن ندیم، 62؛ کشف الظنون، 412/1 الوافی بالوفیات، 211/10.
تفسیر ابن وضاح، اثر ابو محمد عبدالله (م ح 250 ق) فرزند وضاح بن سعید کوفی لؤلؤی ازدی، از ثقات مفسران شیعه و فقهاء امامیه. وی از اصحاب حضرت امام موسی کاظم (علیه‌السلام) ابوالعباس نجاشی توسط استادش حسین بن عبیدالله غضائری به پنج واسطه تفسیر وی را روایت می‌کند. شیخ طوسی در باب الکنی در الفهرست خود تفسیر او را ضبط کرده است. تفسیر مذکور به زبان عربی از تفسیرهای روائی است و مفسر در تفسیر آیات قرآنی از احادیث و روایات مروی از ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) گرفته است. و همچنین از تفسیر مفسر در کتب تفاسیر روائی نقل گشته و از منابع تفسیرهای روائی مفسران شیعه است.

منابع:

الاستبصار، 143/4 به بعد؛ تفسیر بحر العرفان، علامه برغانی (خطی)؛ تفسیر فرات کوفی، 408 به بعد؛ تفسیر قمی، 247 به بعد؛ تهذیب الاحکام، 259/2 به بعد؛ تهذیب التهذیب، 63/6؛ الذریعة، 249/4؛ رجال، ابن داود، 215؛ رجال، شیخ طوسی، 355؛ رجال، نجاشی، 10/2؛ الفهرست، شیخ طوسی، 369؛ مفسران شیعه، 72؛ الکافی، 430/7.
تفسیر ابی‌الصلت، از ابوطالب عبدالله (م ح 250 ق) فرزند صلت قمی تیمی از محدثین ثقه جلیل، از اعلام مفسران امامیه. حدیث و علوم قرآن را از امامین علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) و ابوجعفر محمد الجواد (علیه‌السلام) اخذ کرد و نیز وکیل امام الجواد (علیه‌السلام) بود. خاندان صلت از خانواده‌های علمی مشهور قم می‌باشند که جمعی از فقها و محدثین از آن برخاسته‌اند. تفسیر مورد بحث به زبان عربی در یک جلد به شیوه‌ی روائی که طی کتب معتبر حدیث و تفسیرهای شیعی نقل گشته است و نیز فرزند مفسر علی بن عبدالله بن صلت تفسیر مذکور را از پدر خود روایت کرده است.

منابع:

الاستبصار، 204/1؛ جامع الرواة، 492/1؛ الذریعة، 243/4؛ رجال، ابن داود، 207؛ رجال، برقی، 55؛ رجال، شیخ طوسی، 380؛ رجال، علامه حلی، 105؛ رجال، کشی، 212؛ رجال، نجاشی، 13/2؛ الفهرست، شیخ طوسی، 192؛ من لایحضره الفقیه، 148/4.
تفسیر امام علی الهادی عسکری (علیه‌السلام)، از املاء امام ابوالحسن الثالث علی الهادی (علیه‌السلام) (212-254 ق). تفسیر مذکور به زبان عربی در یکصد و بیست جلد از املاء امام الهادی (علیه‌السلام) بر ابو علی الحسن بن خالد برقی (زند در 254 ق)صاحب کتاب نوادر است که ابن شهر آشوب مازندرانی (م 588 ق) در معالم العلماء می‌گوید (الحسنُ بنِ خالدِ البرقی اخو محمد بن خالد مِن کُتُبه: تفسیرُ العسکری مِن املاء الامام (علیه‌السلام) مائة و عشرون مُجلّدة). شیخ آقا بزرگ تهرانی در الذریعة پس از ضبط این تفسیر در مؤلفات امام (علیه‌السلام) می‌نویسد: ابن شهر آشوب هنگام شرح حال حسن بن خالد تفسیر عسکری را بصورت مطلق بدون قید ذکر نموده است و ظاهر امر مراد از العسکری امام العادی (علیه‌السلام) باشد که نیز ملقب به صاحب عسکری هستند. شیخ طوسی در الفهرست می‌نویسد که ابو علی حسن دارای کتاب می‌باشد که آن را برادرزاده‌اش ابوجعفر روایت کرده است. شیخ طوسی در رجال خود تصریح نموده است که ابوعبدالله محمد عصر امام علی الهادی (علیه‌السلام) را درک نکرده است و در زمان پدرش حضرت جواد (علیه‌السلام) وفات یافته و نیز چنانچه از ترتیب گفتار نجاشی استفاده می‌گردد ابوعلی الحسن برادر وسط بود و از ابوعبدالله محمد کوچک‌تر و از برادر سوم الفضل بزرگ‌تر و بر مبنای علم تبارشناسی ابوعلی حسن عمر طولانی‌تر داشته و وفات او بعد از برادر بزرگ‌تر بوده است. و در سالهای امامت علی الهادی (علیه‌السلام) بین 220 ق لغایت وفات امام (254 ق) یکصد و بیست جلد تفسیر را از املاء امام (علیه‌السلام) نگاشته است پس صحیح آن است که این تفسیر از کتب ابوعلی حسن بن خالد برقی است و می‌توان آن را تفسیر عسکری دانست چون از املاء امام (علیه‌السلام) است. آنچه که مسلم است این تفسیر از املاء امام علی الهادی (علیه‌السلام) است و فعلاً موجود نیست و غیر از تفسیر امام عسکری (علیه‌السلام) امام یازدهم می‌باشد که مکرراً به طبع رسیده است.

منابع:

تأسیس الشیعة، 330؛ جامع الرواة، 196/1؛ الذریعة، 283/4؛ رجال، ابن داود، 106؛ رجال، نجاشی، 176/1؛ الفهرست، شیخ طوس، 74؛ معالم العلماء 34؛ معجم رجال الحدیث، 3317/4.
ثواب القرآن، اثر عبدالله محمد (م ح 254 ق) فرزند حسان رازی زینبی از مفسران شیعه در قرن سوم هجری و از اصحاب حضرت امام علی الهادی (علیه‌السلام) روایات و احادیث وی در کتب معتبر حدیث شیعه نقل شده است از جمله کتب اربعه. تفسیر ثواب القرآن برحسب روش آن عصر و سایر مؤلفات مفسر به شیوه‌ی روائی است و نیز مفسر دارای تفسیر دیگری به نام تفسیر (إِنَّا انزَلْنَاهُ) می‌باشد و ابوالعباس نجاشی هر دو تفسیر و سایر مؤلفات مفسر را به واسطه‌ی استادش ابن شاذان قزوینی با سه واسطه روایت می‌نماید و نیز شیخ الطائفه شیخ طوسی تفسیرهای مذکور را از طریق ابن ابی‌جید روایت می‌کند.

منابع:

تهذیب الاحکام، 249/3 به بعد؛ الذریعة، جامع الرواة، 88/2؛ رجال، طوسی، 42؛ رجال، نجاشی، 226/2؛ الفهرست، شیخ طوسی، 173؛ معجم رجال الحدیث، 190/15؛ معجم الدراسات القرانیه عند الشیعة الامامیه، 121.
تفسیر مُعلّی، اثر ابوالحسن معلی (م ح 255 ق) فرزند محمد بصری از مفسران امامیه، فقیه محدثه. ابوالعباس نجاشی ضمن ضبط تفسیر او، وی را مضطرب الحدیث وصف نموده ولی در کتب رجالی او را توثیق کرده‌اند و آقای خوئی در معجم رجال الحدیث می‌نویسد که قول نجاشی مضطرب الحدیث مانعی از توثیق وی نمی‌گردد. افرادی مانند ابوالقاسم جعفر معروف به ابن قولویه (م 367 ق) در کامل الزیارات و شیخ کلینی در کافی و شیخ صدوق در امالی و حسین عامر اشعری قمی در کتاب خود و ابوالحسن علی قمی در تفسیر خود معروف به تفسیر قمی از این تفسیر نیز زیاد نقل کرده‌اند. تفسیر مورد بحث از تفسیرهای روائی است که در تفسیر آیات قرآنی از احادیث و روایات ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) بهره گرفته است ولی فعلاً وجود ندارد.

منابع:

تفسیر، قمی مجلد اول؛ تفسیر کنزالعرفان، علامه برغانی (خطی)؛ الذریعة، 314/4؛ رجال، ابن داود، 349؛ رجال، نجاشی، 365/2؛ تنقیح المقال، 33/3؛ الکافی، 510/5 ببعد؛ کامل الزیارات، 135؛ معجم رجال الحدیث، 257/18؛ مفسران شیعه، 77.
تفسیر ابو محمد اهوازی [تفسیر الحسین اهوازی]، اثر ابو محمد الحسین (م ح 257 ق) فرزند سعید بن مهران اهوازی کوفی، از اصحاب امام رضا (علیه‌السلام) و امام محمد جواد (علیه‌السلام). تفسیر مورد بحث در یک جلد به زبان عربی و شیوه‌ی روائی که طی کتب تفسیرهای شیعی از آن بسیار نقل گردیده است از جمله فرات کوفی در تفسیر خود هنگام تفسیر آیات قرآن کریم روایات آن را از اهوازی نقل نموده است و اکثر آن روایات در فضائل حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و خاندان عصمت و طهارت است. و از جمله هنگام تفسیر آیه‌ی 208 سوره‌ی بقره «یَا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ كَافَّةً» با ذکر سند «سلم» را ولایت علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) می‌شمارد. همچنین هنگام تفسیر آیه‌ی 119 سوره‌ی توبه «یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» از حسین بن سعید اهوازی به اسنادش نقل شده است که چون این آیه نازل شد حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند این آیه در حق پسر عم من علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) نازل شده که از صادقین است. و همچنین علی بن ابراهیم قمی در تفسیر خود معروف به تفسیر القمی از تفسیر وی بسیار نقل نموده است از جمله هنگام تفسیر آیه‌ی 68 سوره‌ی مبارکه‌ی انعام «وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى‏ یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَإِمَّا یُنسِیَنَّكَ الشَّیْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى‏ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ» از حسین بن سعید اهوازی با ذکر سند از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است مؤمن که به خدا و روز قیامت ایمان آورده است هرگز در مجلسی که سب امام (علیه‌السلام) و یا غیبت مسلمان گردد حاضر نمی‌شود. شیخ طوسی (م 460 ق) در الفهرست پس از توثیق وی او را از اصحاب حضرت رضا (علیه‌السلام) و حضرت جواد (علیه‌السلام) و امام هادی (علیه‌السلام) ذکر کرده است سپس تمام مؤلفات او از جمله تفسیر قرآن وی را ذکر نموده و آنها را روایت می‌کند. عمر رضا کحاله در معجم المؤلفین پس از ذکر تفسیر او به غلط وی را در سال 300 ق زنده می‌خواند که قطعاً اشتباه است وی عصر امام الهادی (م 254 ق) را درک کرده و اوائل نیمه دوم قرن سوم وفات یافته است.

منابع:

الاستبصار، 169/2؛ تأسیس الشیعة، 328؛ تفسیر فرات الکوفی، 66؛ تفسیر القمی، 204/1؛ تنقیح المقال، 632/1-330؛ تهذیب الاحکام، 89/7؛ الذریعة، 272/4؛ رجال، ابن داود، 132؛ رجال، کشی، 461؛ رجال، نجاشی، 171/1-176؛ رجال، علامه‌ی حلی، 49؛ الفهرست، ابن ندیم، 277؛ الفهرست، شیخ طوسی، 83-84؛ الکافی، 585/2 به بعد؛ معجم المؤلفین، 10/4؛ لسان المیزان، 284/2.
تفسیر امام حسن عسکری (علیه‌السلام)، از املاء امام ابومحمد حسن عسکری (علیه‌السلام) (232-260 ق) امام یازدهم از ائمه‌ی اثنی عشر (علیه‌السلام) و سیزدهمین معصوم از چهاردم معصوم (علیهم‌السلام). این تفسیر را امام حسن عسکری (علیه‌السلام) بر ابویعقوب یوسف بن محمد بن زیاد و ابوالحسن علی بن سیار که از ثقات شیعه‌ی امامیه هستند از سال 254 ق که حضرت به امامت پرداختند لغایت سال 260 ق که سنه‌ی وفات امام (علیه‌السلام) است املاء فرموده‌اند و آن را شیخ صدوق (م 381 ق) از طرق مختلف از ابویعقوب یوسف و ابوالحسن علی روایت می‌کند. شیخ آقا بزرگ تهرانی در الذریعة طی استدلال مفصل در ده صفحه این تفسیر را از امام حسن عسکری (علیه‌السلام) یقینی و مسلم غیرقابل انکار می‌داند. دکتر محمدحسین ذهبی که یک سنی است در کتاب خود التفسیر و المفسرون بخشی مفصل به بیان نکات اعتقادی از دیدگاه خود می‌پردازد. جلد اول این تفسیر شامل تفسیر استعاذه و بسمله و تمام سوره‌ی فاتحة الکتاب و بخشهای بسیاری از سوره‌ی بقره تا آیه‌ی 108. جلد دوم: شامل آیات متفرقه از سوره‌ی بقره از جمله تفسیر آیه‌ی 153. سپس بزرگترین آیه‌ی قرآن کریم آیه‌ی 282 سوره‌ی بقره یعنی آیه‌ی تداین. نسخه‌های خطی این تفسیر در اکثر کتابخانه‌های عمومی و خصوصی موجود است و نخستین بار در تهران به سال 1268 ق چاپ سنگی سپس مجدداً تجدید چاپ گردیده و در سال 1409 ق در قم توسط مؤسسه‌ی المهدی به طبع رسیده و حجة الاسلام رضا استادی بر آن مقدمه‌ای مشروع نوشته است و در آن صحت صدور این تفسیر را از امام حسن عسکری (علیه‌السلام) مسلم و قطعی نشمرده است. این تفسیر در قرون متمادی توسط علماء و مفسران ایرانی تبار مکرراً به فارسی ترجمه شده است. از جمله: 1) ترجمه‌ی فارسی توسط ابوالحسن علی فرزند حسن زواری (زنده در سال 947 ق) از مفسران عصر صفوی. نسخه‌هایی از این ترجمه امروزه در دست می‌باشد. مترجم دارای تفسیر دیگری به نام تفسیر ترجمة الخواص می‌باشد. 2) ترجمه‌ی این تفسیر به قلم میرزا ابوالقاسم حسینی ذهبی شیرازی مشهور به میرزا بابا. 3) ترجمه‌ی دیگری به قلم مولی عبدالله بن نجم‌الدین معروف به فاضل قندهاری (م 311 ق). 4) ترجمه‌ی تفسیر مزبور به زبان اردو موسوم به آثار حیدری فی ترجمة تفسیر العسکری به قلم سید شریف حسین صاحب هندی که با تقریظ سید نجم الحسن لکنهوی در هندوستان به طبع رسیده است.

منابع:

تفسیر، امام حسن عسکری (علیه‌السلام) چاپهای مختلف؛ التفسیر و المفسرون، 79/2-98؛ اعیان الشیعة، 40/2-44؛ الذریعة، 89/4-90 و 283-293؛ فهرست الفبائی کتب خطی آستان قدس، 134؛ فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه‌ی مرعشیه قم، 71/2-72؛ سفینة البحار، 259/1؛ الاعلام، 200/2.
تفسیر عیاشی، اثر ابو النصر محمد (م ب 260 ق) فرزند مسعود بن عیاش سلمی تمیمی سمرقندی کوفی معروف به عیاشی، از اعاظم محدثین و مفسرین امامیه. عیاشی حدود 260 ق وارد عراق گردید و از شیوخ علمای شیعه در کوفه و بغداد تفسیر و حدیث و سایر علوم اسلامی را فراگرفت. این تفسیر که به شیوه و سبک روائی تألیف گردیده است در تفسیر آیات قرآنی، مناقب خاندان عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) را با ذکر مأثوره درج کرده است. جلد اول این تفسیر که شامل سوره‌ی حمد تا آخر سوره‌ی الکهف است در دسترس قرار دارد. مجلد دوم این تفسیر از کتب مفقوده به حساب می‌آید. دو نسخه‌ی قدیمی از این تفسیر را علامه مجلسی (م 1111 ق) دیده است که مانند نسخه‌های موجود در حال حاضر اسناد آن حذف شده است. این تفسیر در سال 1380 ق در قم به تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی و با مقدمه‌ی علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان جزء اول از فاتحة الکتاب تا سوره‌ی انعام و جلد دوم از سوره‌ی اعراف تا پایان سوره‌ی کهف به چاپ رسیده سپس مکرراً تجدید طبع یافته است. ابوالعباس نجاشی (م 450 ق) پس از توثیق وی نام تفسیر و سایر مؤلفات مفسر را توسط استادش در روایات ابوعبدالله بن شاذان قزوینی به دو واسطه روایت می‌کند. شیخ صدوق (م 381 ق) و شیخ تلعکبری (م 385 ق) که از شاگردان فرزند مفسر جعفر عیاش هستند بواسطه فرزند مفسر تفسیر وی را روایت می‌کنند. از ابن عیاشی تفسیر دیگری به نام سجود القرآن که مربوط به تفسیر آیات سجده است روایت گردیده است.

منابع:

اعیان الشیعة، 56/10؛ الاعلام، زرکلی، 95/7؛ الذریعة، 295/4؛ تأسیس الشیعة، 260، 332؛ الفهرست، ابن ندیم، 194؛ الفهرست، شیخ طوسی، 317؛ رجال، ابن داود، 335؛ رجال، نجاشی، 247/2؛ معالم العلماء، 99؛ فهرست الفبائی کتب خطی، کتابخانه‌ی مرکزی آستان قدس رضوی، 138؛ معجم رجال الحدیث، 224/17؛ مفسران شیعه، 79؛ نوابغ الرواة فی رایعة المثات، 305.
تفسیر فضیل بن شاذان، اثر ابومحمد الفضل (م 260 ق) فرزند شاذان بن خلیل رازی نیشابوری، از علمای تفسیر و متکلمین و فقهای امامیه از ثقات اصحاب ائمه‌ی ثلاثه حضرت علی بن موسی الرضا و علی الهادی و حسن عسکری (علیهم‌السلام). نجاشی از قول ابوالفاسم یحیی بن زکریا کنجی مؤلفات وی را 180 عنوان یاد کرده است و 48 عنوان آن را نام برده است. ابن ندیم در الفهرست در چند محل از فضل با شاذان نام برده است. و او را از مؤلفین شیعه ضبط کرده و نیز تفسیر قرآن کریم و کتاب القراءآت او را که به شیوه‌ی اشعریان نوشته شده است معرفی می‌کند. علامه حلی پس از توثیق وی می‌نویسد که: «نمی‌تواند از ذکر او چشم پوشید چرا که رئیس طایفه‌ی ماست، خداوند از او خشنود باشد». احادیث او را در تفاسیر روائی در تفسیر آیات قرآن نقل کرده‌اند. داوودی در طبقات المفسرین وی را از مفسران شیعی یاد کرده و دو تفسیر از او نام برده است: تفسیر قرآن و تفسیر القراءات قران.

منابع:

الاستبصار، 362/3؛ الاعلام، زرکلی، 149/5؛ تأسیس الشیعه، 344؛ الذریعة، 300/4؛ رجال، ابن داود، 272؛ رجال، علامه حلی، 132؛ رجال، کشی، 451؛ رجال، نجاشی، 168/2؛ رجال، شیخ طوسی، 240 و 434؛ الفهرست، ابن ندیم، 29؛ الفهرست، شیخ طوسی، 254؛ مفسران شیعه، 77؛ نوابغ الرواة فی رابعة المئات، 217؛ تهذیب الاحکام، 6/72؛ الکافی، 419/3، 331/4، 143/6؛ من لایحضره الفقیه، 195/1، 200؛ طبقات المفسرین داودی، 30/2.
القراءات = تفسیر التنزیل و التحریف، اثر ابوعبدالله احمد (م ح 268 ق) فرزند محمد بن یسار بصری اصفهانی کاتب معروف به سیاری و منسوب به جدش سیار، از محققین بنام امامیه و اکابر مفسران شیعه. مفسر در عصر امام حسن عسکری (علیه‌السلام) کاتب آل طاهر بود. حدیث و تفسیر را از امامین علی الهادی و امام حسن عسکری (علیهماالسلام)‌ اخذ کرد. مفسر از مشایخ سلامة بن محمد مهزیار است و ثقة الاسلام کلینی بر روایات مفسر اعتماد کرده و ابن ادریس در مستطرفات از مؤلفات وی و تفسیر او نقل می‌کند. و عده‌ای از علما از تفسیر او نقل کرده‌اند. علامه میرزا حسین نوری نسخه‌ای از این تفسیر را داشته است و در کتاب خویش مستدرک الوسائل از این تفسیر نقل می‌نماید و همچنین نسخه‌ی نفیسی در کتابخانه‌ی شیخ محمد سماوی موجود بوده است و شیخ حسن بن سلیمان حلی از این تفسیر به نام التنزیل و التحریف یاد کرده است. سعد بن عبدالله در کتاب مختصر بصائر نقل می‌نماید. وی از جمله مفسران شیعه است که چند تفسیر در فنون قرآن تألیف نموده است از جمله: ثواب القران و از دیگر آثار وی کتاب الغارات؛ النوادر؛ الطب. الفهرست سال وفات وی را 368 ق یاد کرده است و احتمالاً اشتباه است چون ابن حجر در لسان المیزان وی را از علمای اواخر مائه‌ی سوم ذکر نموده است.

منابع:

اعیان الشیعة، 116/3؛ الاستبصار، 37/1؛ الاعلام، زرکلی، 209/1؛ تأسیس الشیعة، 366؛ جامع الرواة، 67/1؛ الذریعة، 52/17؛ رجال، ابن داود، 422؛ رجال، علامه حلی، 203؛ رجال، کشی، 505؛ رجال، نجاشی، 211/1؛ رجال، شیخ طوسی، 411، 427؛ الفهرست، شیخ طوسی، 44؛ لسان المیزان، 252/1؛ معالم العلماء، 13؛ معجم رجال الحدیث، 282/2، 284.
تفسیر ابن فضال صغیر، اثر ابوالحسن علی (206 - ب 270 ق) فرزند حسن بن فضال کوفی معروف به ابن فضّال صغیر، از مفسران امامیه و علمای فقه و حدیث و از اصحاب امام دهم و امام یازدهم (علیهماالسلام). مفسر و پدرش ابن فضال کبیر فطحی مذهب بودند. اجماع علمای رجالی بر این عقیده‌اند که ابن فضال کبیر از عقیده‌ی خود عدول کرد. نجاشی و شیخ طوسی پدر و پسر را توثیق می‌کنند. علامه حلی در رجال خود می‌نویسد چنانچه ابن فضال صغیر هم از مذهب خود عدول نکرده باشد من او را توثیق کرده و بر روایات وی اعتماد دارم اگر چه مذهب فاسد داشته باشد [فطحیه عبدالله بن امام جعفر الصادق را که هفتاد روز بعد از پدرش زنده بود امام می‌دانند و سیزده امامی‌اند]. مفسر از آن دسته از مفسران شیعه است که به تألیف یک تفسیر در علوم قرآن کریم اکتفا نکرده و دارای تفاسیر متعدد است. نجاشی در رجال خود بیش از چهل عنوان از مؤلفات او را ضبط کرده و از جمله‌ی آنها کتاب تفسیر قرآن و کتاب التنزیل من القران و التحریف است. تفسیرهای مفسر به همان شیوه‌ی روائی است که در قرن سوم رواج داشت و احادیث و روایات را از ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) در تفسیر آیات قرآن کریم نقل می‌کرده است. در کتب معتبر شیعه و تفاسیر مفسران امامیه روایات او بسیار است. از جمله در تفسیر فرات الکوفی که به چاپ رسیده است و تفسیر کنزالعرفان ملا محمد صالح برغانی و دیگر تفاسیر چاپی و خطی و همچنین از تفسیر او در کتاب التوحید نیز چاپ گردیده است. داوودی در طبقات المفسرین خویش وی را از مفسرین شیعه یاد کرده و کتاب فضائل القران را از تفاسیر وی ضبط کرده است.

منابع:

الاستبصار، 146/1، 7/2، 168/4؛ تأسیس الشیعة، 335؛ تهذیب الاحکام، 7/4، 322/9؛ الذریعة، 245/4؛ رجال، ابن داود، 483؛ رجال، علامه حلی، 93؛ رجال، کشی، 445؛ رجال، نجاشی، 82/2؛ طبقات المفسرین، داودی، 397/1؛ الفهرست، شیخ طوسی، 2216؛ عیون اخبار الرضا، 129/1، 210، کامل الزیارات، ابن قولویه، 35؛ معالم العلماء، 65؛ مفسران شیعه، 71؛ مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، 274.
نوادر علم القرآن، اثر شیخ ابوالحسن محمد (م ح 275 ق) فرزند احمد بن محمد بن حارث معروف به حارثی، از محدثین و مفسران امامیه. تفسیر مورد بحث به زبان عربی و به شیوه‌ی روائی است و ابوالعباس نجاشی آن را از طریق استادش ابوعبدالله بن شاذان قزوینی روایت می‌کند. و همچنین شیخ طوسی در الفهرست آن را ضبط کرده و روایت می‌کند و نیز در کتاب رجال خویش مفسر را در قسم (فی من لم یروعن الائمه (علیهم‌السلام) ذکر می‌نماید.

منابع:

جامع الرواة، 62/2؛ الذریعة، 347/24؛ رجال، شیخ طوسی، 512؛ رجال، نجاشی، 300/2؛ الفهرست، شیخ طوسی، 177؛ معجم رجال الحدیث، 18/15.
تفسیر برقی صغیر، اثر شیخ ابوجعفر محمد (م 274 یا 280 ق) فرزند محمد بن خالد قمی برقی منسوب به برق رود از قراء شهر قم از محدثین امامیه و مفسرین شیعه. جدش را یوسف بن عمر والی عراق به زندان افکند و پس از شهادت زید بن علی او را به شهادت رساند. خالد که در آن هنگام کودک بود با پدرش عبدالرحمن به قم گریخت سپس به قریه‌ی برق رود پناه برد. مفسر از جمله علمای شیعه است که به تألیف چندین تفسیر در علوم قرآن کریم پرداخت و نیز در سایر علوم مؤلفات زیادی دارد. از مؤلفات وی در فنون و تفسیر قرآن تفسیر برقی صغیر؛ کتاب فضل القرآن؛ کتاب التأویل. مشهورترین مؤلفات مفسر کتاب المحاسن اوست که شامل روایاتی در تفسیر آیات قرآنی می‌باشد و اکثر مفسران شیعه در تفسیرهای خود از کتاب المحاسن نقل نموده‌اند. تفسیر مورد بحث هم مانند کتاب المحاسن به شیوه‌ی روائی بوده است و در تفسیر آیات قرآن کریم از روایات و احادیث ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) بهره گرفته و اسناد جمله‌ای از روایات به ابوجعفر احمد برقی منتهی می‌گردد و در کتب اربعه و سایر کتب معتبر شیعه ذکر شده است. داوودی در طبقات المفسرین پس از ذکر تفسیر وی به نام فضائل القرآن او را چنین وصف کرده (... و اَصلُه کوفّی مِن کِبارِ الرّافضه...) نجاشی و شیخ طوسی که تفسیرهای او را نام برده‌اند به سه واسطه از وی روایت کرده‌اند.

منابع:

الاستبصار، 149/1، 251/3؛ تفسیر البرغانی، 62/1؛ جامع الرواة، 63/1؛ رجال، ابن داود، 40؛ رجال، علامه‌ی حلی، 14؛ رجال، شیخ طوسی، 398؛ رجال، نجاشی، 204/1؛ طبقات المفسرین، داودی، 72/1؛ الشیعه و فنون الاسلام، 76؛ الذریعة، 263/4؛ الفهرست، ابن ندیم، 276؛ الفهرست، شیخ طوسی، 37؛ کامل الزیارت، 49؛ مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، 405؛ معالم العلماء، 11؛ الکافی، 357/5.
تفسیر محمد بن العباس، شیخ محمد (م ح 280 ق) فرزند عباس، از محدثین و مفسران شیعه. تفسیر مورد بحث به زبان عربی و به شیوه‌ی روائی و طی تفسیرهای روائی شیعه از آن نقل شده است. و مفسر پس از ذکر آیه در تفسیر آن از روایات و احادیث ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) بهره گرفته است و علی بن ابراهیم قمی با یک واسطه از مفسر در تفسیر خود معروف به تفسیر القمی روایت کرده است. مفسر غیر از ابوعبدالله محمد بن العباس معروف به ابن الحجام صاحب تفسیر و غیر از ابوعبدالله محمد بن عباس غاضری متوفی حدود سال 300 ق می‌باشد که هر سه‌ی آنها در اسم و نام پدر و کنیه متحد و هم زمان هستند.

منابع:

الاستبصار، 18/4 به بعد؛ تفسیر القمی، 294/2 به بعد؛ تهذیب الاحکام، 51/6 به بعد؛ جامع الرواة، 134/2؛ الفهرست، شیخ طوسی، 180؛ معجم رجال الحدیث، 197/16.
تفسیر القرآن العظیم، اثر ابومحمد سهل (200 یا 201 - 283 ق) فرزند عبدالله تستری یا شوشتری. در شوشتر قبر وی مزار معروف است از ائمه‌ی صوفیه و اکابر متکلمین عصر خود بود. عرفان و تصوف را از دائی خود محمد بن تسوّار فراگرفت و در مکه معظمه با شیخ ذوالفنون مصری ملاقات داشته و از وی استماع حدیث نموده است تفسیر مذکور قبلاً در هندوستان چاپ گردیده و در چاپخانة السعادة قاهره تجدید چاپ گردیده است. قاضی نورالله شوشتری در مجالس المؤمنین با استناد به گفته‌های او قائل به تشیع او شده است. این تفسیر قدیمی‌ترین تفسیر عرفانی قرآن به شمار می‌آید.

منابع:

الاعلام، زرکلی،، 143/3؛ حلیة الاولیاء، 189/10-212؛ خزینة الاصفیاء، 163/2؛ آثار عجم، 371؛ تحفة الاحباب، 141؛ شذرات الذهب، 182/2-184؛ طبقات الصوفیة، 206؛ کشف المحجوب، 112؛ معجم المطبوعات العربیة و المعربة، 635/1؛ مفسران شیعه، 76؛ نفحات الانس، 45؛ وفیات الاعیان، ابن خلکان، 429/2-430.
تفسیر ابی حنیفه دینوری، مفسر ابوحنیفه احمد (م 282 ق) فرزند داود بن و تند معروف به دینوری از مشاهیر علمای نحو و لغت منجم مفسر مؤرخ شیعی و ایرانی تبار است. ابوحیان توحیدی نیشابوری (م 380 ق) در وصف دینوری می‌نویسد او حکمت و فلسفه و بیان عرب را با یک دیگر آمیخته و در هر فنی ید طولا دارد سپس اضافه نموده سه تن هستند بین متقدمین و متأخرین چنانچه ثقلین جمع گردند و تا پایان جهان فضائل آنان را ستایش نمایند هرگز حق آنها اداء نگشته است یکی از این سه تن ابوحنیفه‌ی دینوری است. تفسیر دینوری در سیزده جلد به زبان عربی بوده و چنانچه از سایر مؤلفاتش استفاده می‌گردد به شیوه‌ی کلامی و ادبی و فلسفی است و نیز ابوریحان توحیدی آن را در سیزده جلد می‌خواند و تمامی شرح‌حال‌نویسان آن را از مؤلفات و آثار وی ضبط کرده‌اند است. دینَوَر با کسر دال و یاء و فتح نون و واو و سکون راء شهری است واقع‌بین کنگاور و کرمانشاه.

منابع:

الاخبار الطوال، م - ذ؛ انباه الرواة، 41/1؛ ایضاح المکنون، 43/1؛ بغیة الوعاة، 306/1؛ البدایة و النهایة، 72/11؛ الذریعة، 252/4؛ سیر اعلام النبلاء، 422/13؛ طبقات المفسرین، داودی، 42/1؛ الفهرست، ابن ندیم، 86؛ کشف الظنون، 108/1؛ معجم الادباء، 26/3؛ معجم المؤلفین، 218/1؛ اعلام، 123/1؛ نزهة الالباء، 305.
تفسیر ثقفی، اثر ابواسحق ابراهیم (م 283 ق) فرزند محمد بن سعید ثقفی کوفی اصفهانی از زعمای شیعه در کوفه و اصفهان و مفسرین. ثقفی ابتدا زیدی مذهب بود، سپس از عقیده‌ی خود عدول کرد و به امامیه‌ی اثنی عشریه گروید. و از کوفه به اصفهان هجرت نمود و کرسی تدریس مناقب و حدیث و فقه اهل البیت (علیهم‌السلام) را بدست گرفت تا اینکه در اصفهان فوت کرد و نیز جدش سعید بن مسعود برادر ابی عبید بن مسعود عم مختار است که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه‌السلام) او را والی خود در مدائن تعیین نموده بود و حضرت امام حسن (علیه‌السلام) در روز ساباط به او پناه برد. ابن حجر در لسان المیزان می‌گوید (... کانَ غالیاً فی الزَّفض...) مؤلفات دیگر ثقفی از جمله دو تفسیر قرآن و ما نُزل من القُرآن فی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را یاد کرده‌اند و ابن ندیم در الفهرست می‌نویسد: (... مِنَ الثِقات العُلماء المُصَنفین...). داوودی در طبقات المفسرین خود تفسیر قرآن وی را ضبط کرده است. تفسیر وی به شیوه‌ی روائی است و نیز روایات او در کتب معتبر شیعه ذکر شده و ابوالحسن علی قمی و همچنین ابن قولویه و صدوق و سید ابن طاووس روایت او را در مؤلفات خویش ذکر نموده‌اند.

منابع:

تاریخ اصفهان، ابن ندیم، 187؛ تفسیر، قمی، 335/2؛ الذریعة، 268/4؛ طبقات المفسرین، داودی، 18/1؛ رجال، ابن داود، 17؛ رجال، شیخ طوسی، 451؛ الفهرست، شیخ طوسی، 16؛ لسان المیزان، 102/1؛ رجال، علامه حلی، 5؛ مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، 8؛ معالم العلماء، 3؛ کامل الزیارات، ابن قولویه، 186؛ مفسران شیعه، 77.
تفسیر حِبَری، اثر ابوعبدالله حسین (م 286 ق) فرزند حکم بن مسلم کوفی حبری از علمای تفسیر و محدثین و فقهای عصر خویش. وی شیعی مسلک و زیدی مذهب بوده است. تفسیر مورد بحث در یک جلد به زبان عربی به شیوه‌ی روائی و کلامی است. حبری در این تفسیر بسیاری از آیات قرآن مجید را که در فضائل حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و خاندان عصمت و نبوت (علیهم‌السلام) است جمع کرده و به مدد احادیث از طریق شیوخ روات که مورد قبول تمام فرق مسلمین است مستنداً به رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) به تفسیر آنها پرداخته است. نظم این اثر به ترتیب سوره‌های قرآن کریم است. امروزه چند نسخه‌ی کهن و نفیس خطی از این تفسیر در دست است نخست نسخه‌ی کتابخانه‌ی «مجمع علمی ازبکی» تاشکند به شماره‌ی 2988 و این نسخه در شوال 661 ق از نسخه‌ی مدرسه‌ی مستنصریه که بخط ابوالحسن علی بن هلال بغدادی معروف به ابن البواب (م 413 ق) بود استنساخ گشته است و نسخه‌ی دوم منسوخ بخط یاقوت مستعصمی مورخه‌ی 696 ق از مخطوطات کتابخانه‌ی مجلس شورای اسلامی شماره‌ی 401 موجود است. این تفسیر به نام (ما نُزِلَ مِنَ القرآنِ فی اهل البیت (علیهم‌السلام)) به تحقیق سید احمد حسینی اشکوری در قم به سال 1359 ق به طبع رسیده و مؤلف آن به نام الحسین بن الحکم الحیری معرفی گردیده است. سپس با تحقیق کامل و مقدمه‌ای مبسوط از سید محمدرضا حسینی جلالی که در پایان آن فهارس آیات قرآن و احادیث و الفاظ خاصه آمده چاپ گردیده است. گفتنی است که این تفسیر در کتب احادیث و فهارس به نامهای مختلف ذکر شده است. نسخه‌ی تاشکند به نام «تَنزیلُ الایاتِ المُنزِله فی مناقب اهل البیت (علیهم‌السلام)» معرفی گردیده است. در صفحه‌ی اول نسخه‌ی مجلس «مانُزِلَ من القرآنِ فی علی بن الی طالب (علیه‌السلام)» معرفی گردیده است. ابن شهر آشوب در معالم العلماء مؤلف را «الحیری» می‌خواند و نام این تفسیر را «ما نزل من القرآن فی اهل البیت (علیهم‌السلام)» ضبط کرده است که تمامی آنها یکی هستند و نیز فرات کوفی در جای جای تفسیرش 35 مورد از او در فضائل امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) و خاندان طهارت نقل نموده است.

منابع:

تفسیر الحبری مقدمه به قلم سید محمدرضا حسینی جلالی، 9-230؛ معالم العلماء، 144؛ لسان المیزان، 201/2-202.
معانی القرآن، اثر یحیی (مدینه 220 - صعده 298 ق) فرزند حسین بن القاسم ملقب به الهادی الی الحق از احفاد حضرت علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام)، از ائمه و علمای زیدیه و مردی سلحشور بود. در 283 ق ابوالعتاهیة همدانی از ملوک یمن یحیی را به یمن دعوت نمود و با او به عنوان امیرالمؤمنین بیعت کرد و سایر عشایر نیز با او بیعت نمودند. یحیی علیه بنی‌العباس قیام کرد و بالاخره تمام یمن را متصرف شد. وی نخستین سلطان زیدی در یمن است. تفسیر مورد بحث به زبان عربی در 9 جلد بزرگ، و در تمامی قرآن از سوره‌ی فاتحه الی سوه‌ی الناس و از منافع مورد وثوق اکثر علمای زیدیه می‌باشد و نسخ متعددی امروزه در یمن از آن موجود است.
یحیی الهادی الی الحق دارای تألیفات زیادی است که صاحب کتاب مؤلفات الزیدیه 74 عنوان از آنها را یاد کرده است. از آن جمله است:
تفسیر الامام الهادی الی الحق، این تفسیر در 6 جلد از سوره‌ی منافقون تا سورة النباء که در تتمه و تکمله‌ی تفسیر جدش القاسم بن ابراهیم و عمویش تألیف کرده است.
تفسیر آیة الکرسی، ابن تفسیر به زبان عربی در بیان آیه‌ی 256 سوره‌ی بقره (آیة الکرسی) با مذاقِ زیدیِ مفسر آن می‌باشد که در یک جلد و در کتابخانه‌های عمومی و خصوصی یمن موجود است.

منابع:

هر سه تفسیر فوق الذکر؛ اعلام، زرکلی، 141/8؛ بلوغ المرام، 146؛ الفهرست، ابن الندیم، 194؛ معجم المؤلفین، 191/13-192؛ مؤلفات الزیدیه، 314/1، 32/3؛ هدیة العارفین، 517/2.
تفسیر خزاز، اثر ابوعبدالله احمد (م ح 295 ق) فرزند حسن خزّاز، از علماء مفسر امامیه. شیخ طوسی در کتاب خود الفهرست تفسیر قرآن وی را ضبط کرده است و نیز سایر کتب رجالی او را از مفسران شیعه ذکر نموده‌اند و تفسر وی به شیوه‌ی تفسیرهای روائی است و به زبان عربی.

منابع:

جامع الرواة، 45/1؛ الذریعة، 273/4؛ رجال، ابن داود، 25؛ الفهرست، شیخ طوسی، 60؛ معجم رجال الحدیث، 84/2؛ مفسران شیعه، 78.
فضل القرآن، اثر شیخ ابوجعفر محمد (م 290 ق) فرزند حسن بن فروخ صفار، از علمای حدیث و مفسران شیعه. علوم اسلامی و حدیث و تفسیر را از امام حسن عسکری (علیه‌السلام) قرار گرفت و نیز از جمع کثیری از اکابر محدثین شیعه اخذ حدیث کرد سپس کرسی تدریس را به دست گرفت و جمعی از اکابر علماء شیعه در حوزه‌ی او تربیت یافتند. تفسیر وی به زبان عربی در یک جلد به شیوه‌ی روائی طی تفسیرهای روائی و کتب حدیث شیعه و کتب اربعه نقل گردیده است. ابوالعباس نجاش تفسیر مذکور را توسط استادش ابوعبدالله بن شاذان قزوینی و ابوالحسین علی بن احمد اشعری با سه واسطه روایت می‌کند. مفسر صاحب کتاب بصائر الدرجات است که مکرراً در ایران و نجف اشرف به طبع رسیده است.

منابع:

الاستبصار، 65/1؛ ایضاح المکنون، 185/1؛ جامع الرواة، 93/2؛ الذریعة، 271/16؛ رجال، ابن داود، 307؛ رجال، شیخ طوسی، 436؛ رجال، نجاشی، 252/2؛ الفهرست، شیخ طوسی، 170؛ هدیة العارفین، 2 / 24؛ تهذیب الاحکام، 93/1.
منبع مقاله :
تهیه و تنظیم: دائرةالمعارف تشیع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسه‌ی انتشارات حکمت، چاپ اول
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط