شاهنشاهی ماد

پیش از ورود قوم ماد به کوهپایه‌های باختری زاگرس، قبایل هوریان، لولوبیان، گوتی‌ها، مهرانیان، کاسپی‌ها، میتانی‌ها، مانناها و اورارتوییان در آن جا می‌زیستند.
شنبه، 9 ارديبهشت 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
شاهنشاهی ماد
 شاهنشاهی ماد

نویسنده: محمّدهادی محمّدی، شکوه حاجی نصرالله

 

ترکیب قومی در کوهپایه‌های باختری زاگرس

پیش از ورود قوم ماد به کوهپایه‌های باختری زاگرس، قبایل هوریان، لولوبیان، گوتی‌ها، مهرانیان، کاسپی‌ها، میتانی‌ها، مانناها و اورارتوییان در آن جا می‌زیستند.
یکی از دولت‌هایی که در این سرزمین تشکیل شد، دولت ماننا (مانا) است که مرکز آن در جلگه‌ی جنوبی دریاچه‌ی ارومیه در آذربایجان بود. دولت ماننا از سده‌ی هشتم پیش از میلاد، بارها با دولت‌های آشور و اورارتو به مبارزه برخاست و هیچ گاه این دولت‌ها بر او چیره نشدند. دولت ماننا، سازمان قابل توجهی داشت و در تاریخ خاور، در هزاره‌ی نخست پیش از میلاد، نقش نسبتاً مهمی بازی کرد. کشور ماننا بعدها از جنبه‌ی فرهنگ و تمدن و اقتصاد، هسته‌ی پادشاهی مادر را در سده‌ی ششم پیش از میلاد، تشکیل داد.

ساخت اجتماعی جوامع بومی ساکن کوهپایه‌های باختری زاگرس

در هزاره‌ی دوم پیش از میلاد، پیشرفت‌های مهمی در تولیدات و زندگی اجتماعی مردم بومی سرزمینی که بعدها ماد خوانده شد، صورت گرفت. در آن زمان، تولید مفرغ را کاملا آموخته بودند و چرخ کوزه گری در همه جا به کار افتاده و انواع ظروف تغییر شکل یافته و تزیینات آن دگرگون شده بود. پیشه‌های گوناگون، از کشاورزی جدا شده بودند. جدایی پیشه‌ها از هم، چه معنایی دارد؟ جدایی پیشه ها، پیشرفت ابزار تولید و چگونگی زیست قبیله را معرفی می‌کند. در این وضعیت، نیازهای مادی مردم با داد و ستد فرآورده هایشان با هم تأمین می‌شد. کشاورز بخشی از فرآورده اش را به کوزه گر می‌داد مورد نیازش را تهیه می‌کرد و بخشی دیگر از فرآورده اش را به گله دار می‌داد تا فرآورده‌های دامی مورد نیاز خود را تهیه کند.
با گذشت زمان، اقوام گوناگون فلات ایران، تولیدات افزون بر نیازشان را با دیگر قوم‌ها داد و ستد کردند و در این ارتباطات، از تمدن‌های پیشرفته‌ی میاندورود و آسیای صغیر، تأثیرات جدی گرفتند و هم چنین بر آن‌ها تأثیر نهادند. با تقسیم اجتماعی کار و پیشرفت جامعه، در میان مردم، تفاوت سطح دارایی به وجود آمد و همین تفاوت، جامعه را به فاصله‌ی طبقاتی کشاند.
سازمان اجتماعی اقوام گوناگون، از رشد یکسانی برخوردار نبود. گله داری و به ویژه پرورش اسب در میان آنان رونق فراوان داشت. آنان در دامنه‌ی کوه‌ها کشاورزی می‌کردند و فلزکاری با مفرغ را به خوبی می‌دانستند. آهن در آغاز هزاره‌ی نخست، اندک اندکگ به این ناحیه نفوذ کرد؛ اما ابزار سنگ چخماقی، هم چنان به کار می‌رفت.
حکومت لولوبیان که از دیر باز با نواحی پیشرفته تر تماس داشتند، بیش از دیگران ترقی کرده بودند و ساختار پیشرفته‌ای داشتند. در این قوم، روابط طبقاتی برقرار بود. امادر میان گوتیان و هوریان، نخستین نشانه‌های تقسیم جامعه به طبقات گوناگون پدیدار شده بود. به طور کلی در آغاز هزاره‌ی نخست پیش از میلاد، در کوهپایه‌های باختری زاگرس، آن جایی که بعدها سرزمین ماد باختری نام گرفت، جامعه به آستانه‌ی روابط طبقاتی رسیده بود.
در این دوران، اقوام بسته به محل زندگی خود، در پیشه‌های گوناگون آزموده شدند. قومی شبان پیشه و قوم دیگری کشاورز شد و دیگری پیشه‌ی تولید انواع گوناگون مواد خام فلزی را اختیار کرد.

قبایل ماد در فلات ایران

ترکیب قومی این سرزمین، از هزاره‌ی سوم تا آغاز هزاره‌ی نخست پیش از میلاد، ثابت بود. اما در آغاز هزاره‌ی نخست، قبیله‌ای جدید به خاور این سرزمین کوچ کرد که همان آریایی‌ها بودند. به یاد دارید که این قوم جدید، سده‌ها در کنار اقوام بومی شمال باختری ایران و در کنار همسایگانی متمدن تر از خود، مانند اورارتو و آشور زیستند. زمانی که این قوم‌ها با قوم‌های بومی باختر و شمال فلات ایران در ترکیب دولت ماد با هم شریک شدند، مادها جنبه‌های بسیاری از تمدن و فرهنگ آنان را پذیرفتند. اگر چه آریاییان بر بومیان چیره شدند، اما روح فرهنگ بومی که در ایشان دمیده شد، قوم جدید ماد را شکل داد که ترکیب آریایی و بومی بود.
تاریخ زندگی قبیله‌های ماد در این سرزمین، از دو دوره‌ی متفاوت تشکیل شده است:
دوره‌ی نخست، پیش از پادشاهی ماد.
دوره‌ی دوم، پس از پادشاهی ماد.

دوره نخست زندگی مادها در ایران

در نخستین دوره از زندگی مادها در فلات ایران، بافت اجتماعی آنان از دهکده‌های عشیره‌ای و خاندانی شکل گرفت. هر قوم در یک یا چند دهکده ساکن بود. در سرزمین ماد مناطق مسکونی دژ مانند بود. محل‌های مسکونی کوچک در اطراف دژ بنا می‌شدند و ساکنان آن هنگام تاخت و تاز دشمنان به درون دژ پناه می‌بردند. مرد بزرگ و نیرومند قبیله، رهبر و فرمانده آن بود. او جانشین نیاکان بود. این مرد، داور انتخابی قبیله نیز بود. رئیس قبیله در درون دژ قرار زندگی می‌کرد.
مادها پس از گذر از مرحله سازمان اجتماعی خویشاندی و قبیله ای، به سازمان اجتماعی طبقاتی وارد شدند. در این مرحله، مردم دارای قدرت و ثروت، بر مردم دیگر فرمان می‌راندند. زمانی که جامعه‌ی طبقاتی رفته رفته شکل گرفت، اشخاص صاحب مقام قبایل به طبقه‌ی اشراف و ممتازی تبدیل شد که طبقه‌ی حاکم را به وجود می‌آوردند.
اسناد تاریخی نشان می‌دهد که مردم اقوام گوناگون ماد در مجلس‌های شورایی گرد هم می‌آمدند و در کنار برگزاری آیین‌های سنتی، درباره‌ی روابط و پیوندها با یکدیگر به گفت و گو می‌پرداختند.

اتحادیه‌ی قبیله‌های مادی

اتحادیه‌ی قبایل ماد 900 سال پیش از میلاد، در جنوب باختری این سرزمین شکل گرفت. برخی از قبایل که اتحادیه را تشکیل می‌دادند، آریایی بودند و برخی ریشه‌ی آریایی نداشتند. به عبارتی، توده‌ی اصلی مادها از گوتیان و ایلاتی زبانان و اقوام کاسپیان که زبان نو رسیدگان هند و ایرانی را کسب کرده بودند، تشکیل می‌شد.
علت به وجود آمدن اتحادیه‌های اقوام ماد، ایستادگی در برابر یورش‌های همیشگی آشوریان و دیگر حکومت‌های محلی بود. هر بار که لشکریان آشور نزدیک می‌شدند، مردم با آتشی که در بلندی کوه‌ها می‌افروختند، همدیگر را از یورش باخبر می‌کردند. در این هنگام، بیش تر ساکنان، تنها یا به همراه دام هایشان دهکده‌های خویش را رها می‌کردند و به کوه‌ها پناه می‌بردند. سالیان دراز، این منطقه محل تاخت و تاز آشوریان بود. هنگامی که در دهکده‌ها مال و ثروتی گرد می‌آمد، آشوریان از باختر کوه‌های زاگرس فرا می‌رسیدند و به دهکده‌ها سرازیر می‌شدند و مال و دارایی و غله و چارپای خرد و بزرگ را به غارت می‌بردند. اگر ساکنان روستاها ایستادگی می‌کردند، مرد، زن و کودک را می‌کشتند و روستاها را به آتش می‌کشیدند. این قوم‌های پراکنده که از تاخت و تاز دشمن به ستوه آمده بودند، به فکر اتحاد افتادند. اتحاد این قوم ها، در آینده بنیادهای کشوری به نام ایران را نهاد.

شورای اتحادیه‌ی قبیله‌ها

این شورا از سران قبیله‌ها تشکیل می‌شد تا بتوانند در یورش آشوریان از نیروی همه‌ی مردم استفاده کنند. مهم‌ترین نشست‌های این اتحادیه در هَگمَتانه (به معنی محل تجمع) یا همدان امروزی برگزار می‌شد. در یکی از همین نشست‌ها بود که فرمانده ییک از قوم‌ها به نام دِیوگ ("دیاکو" یا "دیااِکو") که در خردمندی زبانزد مردم و برترین داور در میان قوم‌ها بود، به عنوان فرمانروای بزرگ قوم‌ها برگزیده شد. بدین سان، هسته‌ی پادشاهی ماد، نخستین پادشاهی ایران، در شهر هَگمتانه شکل گرفت.
از این پس، هر چه زمان گذشت، عناصر آریایی، اندک اندک نقش مهم تری در اتحادیه‌ی قبایل ماد باز کردند. این نکته را می‌توان از روی واژگان جغرافیایی و اسامی ویژه که برآیند پیشرفت زبان ایرانی بود، دریافت. در همین دوره، نواحی کنونی آذربایجان و کردستان ایران، غیر ایرانی بودند و به زبان‌های لولویی و گوتی و مانند آن سخن می‌گفتند و فقط خاور سرزمین ماد ناحیه‌ی تهران و اصفهان کنونی زبان کاملاً ایرانی داشتند.

«دیاگو» سرور اتحادیه‌ی قبایل ماد

دیاکو سرور و سالار اتحادیه‌ی قبایل ماد، مردم را فرمانبردار خویش ساخت. به فرمان دیاکو، مادها شهری واحد در هگمتانه (اکباتانا) ساختند که دیوارهای محکم و بلندی داشت و در میان اندرونی ترین دیوار شهر، کاخ شاهی را بنا کردند. کمانداران از کاخ نگاهبانی می‌کردند. دیاکو در کاخ مستقر شد و خود را انسانی برتر از دیگران دانست که دستورهای او بایستی عملی می‌شد. اما با همکاری مُغان (کاهنان دینی) یک دستگاه جاسوسی ایجاد کرد. این شیوه‌ها در ادوار دیگر تاریخ ایران باستان نیز پایدار ماند.

دوره‌ی دوم زندگی مادها در ایران

در این دوره، مادها قدرتی بزرگ به دست آوردند. آنان بر باختر، جنوب، شمال باختری و مرکز ایران امروزی فرمان می‌راندند و سرانجام قدرت خویش را در باختر و خاور و جنوب، فراتر از سرزمین‌های مسکونی خویش، گسترش دادند. مادها دو سده‌ی آغازین حکومت خویش را در جنگ با پادشاهان آشور سپری کردند. سرانجام در سال 612 پیش از میلاد، امپراتوری بزرگ آشور، برای همیشه از دودمان مادها شکست خورد و اقوام بسیاری از بند اسارت آشوریان رهایی یافتند و مادها برتری و نفوذ گسترده‌ی خویش را در باختر آسیا تثبیت کردند.
مادها پس از 165 سال حکومت، سرانجام در سال 550 پیش از میلاد، در برابر قوم پارسی از پای درآمدند و تجربه‌ی سیاسی و حکومتی خویش را که بیش تر از آشوریان آموخته بودند، به پارسیان واگذاشتند. کوروش که حکومت ماد را برانداخت، خود فرزند ماندانا، دختر آستیاگ، آخرین پادشاه ماد بود. بنابراین، به سبب پیوند خویشاوندی میان مادها و پارسیان، قوم ماد در حکومت هخامنشیان شرکت داشت.

فرهنگ و اندیشه در میان مادها

اکنون می‌خواهیم بدانیم مردمانی که در سرزمین مادها می‌زیستند، چگونه می‌اندیشیدند؛ آن‌ها به کدام زبان سخن می‌گفتند و به کدام خط می‌نوشتند و باورهای دینی آنان چه بود؟
آن چه از فرهنگ ماد می‌دانیم، به دو گره تقسیم می‌شود:
دوره‌ی نخستین ماد، پیش از استقرار چیرگی گسترده مغان.
دوره دوم، دوره‌ی مغان است. مرز این دو دوره، پایان سده‌ی هفتم پیش از میلاد، است.
مادها جنبه‌های بسیاری از تمدن و فرهنگ ساکنان بومی باختر و شمال فلات ایران و حکومت‌های متمدن اورارتو و آشور و بابل را پذیرفته بودند. در این آمیزش بود که قوم ایرانی در پهنه‌ی تاریخ پدیدار شد.
بدین سان، هنر مادی از نفوذ فرهنگ هنری حکومت‌های دیگر، به گونه‌ای مؤثر برخوردار بوده است.

زبان و خط مادها

در هزاره‌ی نخست پیش از میلاد، خط و کتابت در سرزمین مادها وجود داشت. گمان می‌رود این خط، نوعی خط میخی بوده است. در برخی از نواحی چون اطراف دریاچه‌ی ارومیه، هیروگلیف‌های همسان با هیروگلیف‌های تمدن ارورارتویی متداول بوده است. به نظر می‌رسد در سده‌ی هفتم پیش از میلاد، ساکنان سرزمین ماد مرکزی و شرقی، دارای خط و نگارش بودند. امروزه این خط را "خط پارسی باستان" یا "خط هخامنشی ردیف اول" می‌خوانیم که در واقع از نظر اصل و سرچشمه، از آن مادهاست. گمان نمی‌رود که در سرزمین ماد، با آن خط، فقط سنگ نبشته‌های شاهی نوشته شده باشد. اگر چه دستور خط واحدی در دبیرخانه‌ها تهیه نشده بود و در هر جایی زبان و خط محلی حکمفرما بود.
به نظر می‌رسد که مادها و پارسیان، زبان مشترک داشتند و از آن جا که زبان پارسیان، پارسی باستان بود، به احتمال قریب به یقین، زبان مادها نیز پارسی باستان بوده است.

باورهای دینی مادها

دین مادها را به درستی نمی‌شناسیم. دین آنان در برگیرنده‌ی عناصر آریایی، میاندورودی، به ویژه هوریانی و آشوری بوده است. نقوش پیکرک‌های موجودات شگفت چهره که نیمی از چهره‌ی آن‌ها چود دَد و نیم دیگر آن چون آدمی، غولان بالدار، جانورانی با بدن شیر و بال عقاب و شاهین و پرندگان دیگر تصویر شده اند، مورد پرستش مادها بودند. این نقش‌ها نشان می‌دهد که چگونه باورهای میاندورودی دربارهی خیر و شر در باختر ایران، از آذربایجان امروزی تا خوزستان و سرزمین ایلامیان، همگانی بوده است. بعدها در نقوش هخامنشیان نیز گاو‌های بالدار و جانوران شگفت آفریده‌ی بین النهرین دیده شد. این پیکرک‌های شگفت چهره، بعدها در ایران به نام دیو خوانده شدند.

نیایش کنندگان و پیشکش به ایزدان

نیزه، خمره، کوزه، ظروف نقره و صفحات و سینی‌های منقوش به تصاویر جانوران و گیاهان به صورت شاخه‌های گل در پرستشگاه‌های مادها به دست آمده است. مردم این وسایل را نذر ایزدان کرده، از آنان طلب نیاز می‌کردند.
یک سینی متعلق به گنجینه‌ی ارس، نیایش کننده‌ای را نشان می‌دهد که شاخه‌های گیاهی را در دست راست خود نگه داشته و هم زمان با دست چپ خود به زیارتگاه تکیه زده است. نمونه‌ی دیگر، نیایش کنندگانی را نشان می‌دهد که در حال نیایش ایستاده و دست‌ها را بلند کرده و در حال پیشکش ظرف یا کوزه و یا مجمری به ایزدان اند.

اهوره مزدا در باورهای دینی مادها

مادها همانند قلیله‌های خاوری و جنوبی فلات ایران، باور به اهوره مزدا و دیگران ایزدان نیز داشتند که با دیدگاه خیر و شر ترکیب شده بود. در گور صخره‌ای نزدیک صحنه، میان کرمانشاه و همدان، نقش اهوره مزدا با بال‌های گسترده و دایره‌ای در میان، وجود دارد. این نقش را امروزه فروهر می‌نامند و در اصل ربطی به آیین زردشت ندارد و از فرهنگ میاندورودی گرفته شده است.
ادیان کهن گوتیان، لولوبیان و کاسپیان نیز بدون دگرگونی در میان بخشی از ساکنان سرزمین مادها در سده‌های نهم و هشتم پیش از میلاد رایج بود.

آیین دفن مردگان

برخی از آداب دینی که بعدها در ایران همگانی شد نیز زیر تأثیر فرهنگ میاندورودی بود. از جمله‌ی این آداب، آیین مردگان در میان مادهاست. مادها معمولاً مردگان را بر سر کوه‌ها می‌گذاشتند تا پرندگان استخوان آنان را از گوشت جدا کنند. این آیین کهن از آن قوم کسپی(1) بود که ساکن فلات ایران بودند. این سنت در میان اقوام هند و ایرانی رایج نبوده است، زیرا آنان مردگان را می‌سوزاندند یا به شکل ویژه‌ای به خام می‌سپردند. روش زردشتی گذاشتن مرده در دخمه، تحول یافته‌ی روش مادها در آیین دفن مردگان است.

آیین‌های مادها

در میان مادها ترکیبی از آیین‌های آریایی و بومی پذرفته شده بود. از آن جمله، آیین‌هایی چون دو جشن بهاره (نوروز) و پاییزه (مهرگان) که از جشن‌های ساکنان بومی فلات ایران بوده و در میان مادها رواج داشته است.

مُغان، قومی مادی

مُغان یا مَجوسان، کاهنان ماد بودند. آنان قومی بودند که باورهای دینی ویژه‌ای داشتند. مادها و پارسیان، کاهنان خویش را از میان افراد این قوم گزینش می‌کردند. قوم مُغانف طبقه‌ی روحانی را در حکومت‌های مادها و پارسی‌ها تشکیل می‌دادند. آداب و باورهای آنان بعدها به صرت وظایف و سنن دینی در آداب و آیین‌های سرزمین ایران رواج یافت.
سرزمین مُغان، رگا (ری امروزی)، یکی از شهرهای مهم ماده بوده است. مُغان نخستین قبیله‌ی مادها بودند که دین زردشت در میان آنان رواج یافت. آنان دستورهای دین زردشت را به شکلی درآوردند که با وضعیت سرزمین ماد و نوع زندگی مردمانش سازگار باشد. در گاثاهای زردشت، موبدان با عنوان آثروان معرفی می‌شوند. این عنوان را بعدها کاهنان قوم مُغان برای خویش پذیرفتند.
آموزه‌های مُغان از سده‌های هشتم تا سده‌ی ششم پیش از میلاد، یک جریان دینی بود، اما با این حال، مرز مشخصی میان پیروان آن و پیروان ادیان دیگر وجود نداشت. بهترین دلیل این ادعا این است که پارسیان با این که رهبری دینی مُغان را قبول داشتند، در موارد بسیار نیز به آموزه‌ها و مراسم مُغان بی اعتنا بودند.

نقش‌های برجسته دوران مادها بر صخره ها

مادها مردگان را در مقبره‌هایی که در صخره‌های دل کوه می‌کندند، دفن می‌کردند. این شیوه‌ی تدفین، ریشه در فرهنگ آریایی دارد. بعدها هخامنشیان نیز این سنت را ادامه دادند.
در گور صخره‌ای قزقاپان، در بلندی‌های کردستان عراق، مربروط به 700 و 600 پیش از میلاد، نقش ایزدانی بر سنگ حک شده است که شاید ایزدناهید، ایزدمهر و اهوره مزدا باشد. بالای سر در این گور نیز تصویر برجسته‌ای از نیایش در برابر آتشگاه وجود دارد که خود عنصری ایرانی است و مادی بودن اثر و ایزدان نقش شده را ثابت می‌کند.
در کنار برخی از گورها، طاقچه‌های فرورفته برای اجرای مراسم قربانی وجود دارد. از آن جمله، گور دکان داود است. در مجموع، سرچشمه‌ی نقش ها، فرهنگ کاسی، آشوری و ایلامی است که با فرهنگ آریا یا مادها در هم آمیخته است. با بررسی و مطالعه‌ی این مقبره‌ها می‌توانیم به نوع زندگی مادها پی ببریم. از روی نقش‌های حک شده در مقبره ها، با نوع پوشش مردمان ماد آشنان می‌شویم. ساختمان مقبره، چگونگی ساختمان خانه‌ی مادها را نشان می‌دهد. نقش و نمادهای حک شده در مقبره ها، باورهای مقسد مادها را معنا می‌کند.
تن پوش و کلاه نقش‌ها در مقبره‌های مردگان مادی همه یکسان اند. شکل لباس مادی از قوم لولویی و ماننا گرفته شده است؛ نیم تنه‌ای که بی آستین است و تا زانو ادامه دارد. روی نیم تنه پوستی می‌افکندند که به شانه‌ی چپ استوارش می‌ساختند. گاهی روی پوست کمربندی می‌بستند. ثروتمندان از پوست یوزپلنگ و تهیدسستان از پوست گوسفند استفاده می‌کردند.
بر سر در ورودی گور دکان داود که با احتمال زیاد گور آستیاگ، آخرین پادشاه ماد است، کنده کاری‌هایی در سنگ مشاهده می‌شود؛ نقش مردی که در دست چپ خود دسته‌ای گیاه دارد و دست راست خود را به نشانه‌ی نیایش بلند کرده است. او کیست؟ آیا او مرده را همراهی می‌کند؟ آیا نقش خود مرده است؟ پژوهشگران بر این باورند که این تصویر، نقش مرده را نشان می‌دهد.
در ورودی مقبره‌های به جای مانده از فرمانروایان، چهره‌ی دو مرد دیده می‌شود که در دو سوی سکوی محل آتش قرار دادر. آنان کمانی را در دست دارند که نشانه‌ای از اقتدار شاهانه است. این نقوش سر در مقبره‌ها فرمانروایی را با جانشین او نشان می‌دهند.
مقبره‌های صخره‌ای قزقاپان، از نمونه‌های بارز و مشخص این شیوه‌ی تدفین شاهان و فرمانروایان آن زمان اند.

هنر مادها

با پیروزی مادها بر آشوریان و گسترش قلمرو امپراتوری مادها و کشانده شدن مرزهای این امپراتوری تا قلب آسیای صغیر، جریان سرمایه و ثروت از ناحیه‌ای غنی به ناحیه‌ای فقیر آغاز شد و نه تنها قلمرو جغرافیایی مادها گسترش یافت، بلکه میدان ارتباط‌های هنری و فرهنگی نیز ابعاد وسیع تری به خود گرفت.
در مجموع، هنر مادها را از نظر سبک و شیوه‌ی خلق آثار به دو دسته تقسیم می‌کنند:
گروهی که به هنر لرستان یا مفرغ لرستان بستگی دارند و سرچشمه‌ی آن‌ها مربوط به قوم کوهستاین کاسیان است. این سبک شگفت آور از در هم آمیختگی تصاویر تخیلی جانوران و انسان و موجودات افسانه‌ای با تزیینات هندسی به وجود آمده است. بیش ترین اشیا مربوط به زین و برگ و یراق اسب است. از سویی، جنگ افزار و زیورها و لوازم برگزاری آیین‌های دینی نیر در میان این یافته‌های باستان شناسی دیده می‌شود. جالب ترین ویژگی اشیای یافته شده، تزیینات پیچ در پیچی است که به جادو و ایزدان مربوط است. این نقش‌ها آمیختگی شگرف نقوش آدمیان است با بزان کوهی، پلنگان، شیران، گاوان نر، اسبان و موجوداتی که تن شیر و بال عقاب و گوش اسب و تاجی چون بال ماهی دارند. مفرغ لرستانی، گواه چیره دستی فلزکاران دوران باستان است. موضوع‌های نقش بسته بر این آثار، چون جنگ تن به تن پهلوان با موجودات افسانه ای، در اوستا نیز وجود دارد.
گروه دوم عبارت اند از آثار گنج زیویه نزدیک سقز و ظروف ماننایی که به هنر آشوری و اورارتویی بستگی دارند. این آثار به سده‌های نهم و هشتم پیش از میلاد، مربوط اند.

پی‌نوشت‌ها:

1. کَسپی: قوم کَسپی در هزاره‌ی دوم پیش از میلاد، ساکن باخرت ایران بودند. آنان از خاور دریای خزر آمده بودند.

منبع مقاله :
محمّدی، محمّد‌هادی و حاجی نصرالله، شکوه؛(1385)، سپیده دم اندیشه ایرانی از آغاز تمدن ایرانی تا پایان دوره شاهنشاهی هخامنشی کتاب اول از مجموعه‌ی داستان فکر ایرانی، تهران: افق، چاپ پنجم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.