نویسنده: غلامرضا معصومی
نام یکی از خدایان مصری که اغلب او را در برابر آمون (Amun) قرار دادهاند. اخناتون (Akhenaten) یا آمن هوتپ چهارم (Amenhotep IV)، او را در برابر خدای بزرگ آمون پرستش نموده و خدای محبوب کیش خویش قرار داد. بنابراین، تک خدایی جایگزین دین سنتی شده، پس دستور داد به جز نام آتون (Aton)، نام همهی خدایان را از کتیبهها و نقشهای عمومی بزدایند و هر دینی را جز دین خود نامشروع شمرد. آتون، خدای خورشید در مصر قدیم بوده و در این مورد سرودهای متعدد و بسیار زیبایی از زمان اخناتون از پرستش آتون بر جای مانده، مانند قطعه سرود زیر که میگوید: «تو ای آتون! در آن هنگام که سر از افق بیرون میکنی، زمین درخشان است و چون در روز پرتوافشانی میکنی، تاریکی را از برابر خود دور کرده و در آن هنگام که اشعهی خود را میفرستی، هر دو سرزمین، جشن روزانه دارند و در آن هنگام که آنان را بلند میکنی، هر کس بر آنها است، بیدار میشود و برپا میایستد و چون دست و پا شستند، رخت خود میپوشند و دستها را برای ستایش طلوع تو بر میدارند و در همهی عالم، هر کس به کار خویش میپردازد.»
اخناتون معتقد بود که خدای وی، پروردگار همهی اقوام و ملتها و آتون از دیگر تجلیات خورشید، جدا و ترکیبی از قدرت همهی خدایان است. او در کیش اخناتون نیروی زندگی و ترکیبی از ویژگیهای رع - هورختی (Ra-Horakhti) وشو (Shu) بود. اخناتون حتی در سرود خویش قبل از آوردن نام مصر، از سرزمینهای دیگری که مورد عنایت آتون بوده، نام میبرد که این خود نسبت به خدایان قبیلهای قدیم، پیشرفتی عظیم به شمار میرود. آتون از زمان باستان در مصر، تجسّم خورشید خدای مقتدر و اوج گرفتهای بود که او را با هیئت قرص سرخ فام خورشید که انوار آن بر زمین جاری بود، ترسیم میکردند. جنبهی حیاتی آتون نه تنها در نبردها و پیروزیها جلوهگر و قابل توجه است، بلکه در گلها، درختان و همهی اشکال زندگی نیز دیده میشود: «آتون همان شادی و سروری است که گوسفندان را بر روی دست خود به رقص آورده و سبب میشود تا مرغان بر آبگیرهای خود به پرواز درآیند». آتون در دین اخناتون از آغاز در برابر آمون - رع (Amon-Ra) قرار گرفته، اما از آنجا که در این کیش، آتون پدر انسانها به شمار میرفت، به کیش جهانی آمون - رع شباهتی بسیار داشت.
آتون، همچون شخصی نیست که به صورت انسانی خود، محدود باشد، بلکه این خدای برحق آفرینندهی گرما و غذا دهندهی خورشید بوده و شکوه و افتخار ملتهبی که هنگام طلوع و غروب در خورشید دیده میشود، نشانهای از قدرت اعلای الهی است. آتون در زمان اخناتون تنها خدای برتر بوده و شاه به عنوان واسطهی بین آتون و انسانها به شمار میآمد و گاهی نیز خود آتون محسوب میشد. با این وجود، خورشید در نظر اخناتون، پروردگار عشق و دایهی مهربانی است. به این ترتیب، آتون در پایان کار به صورت رمزی، پدری مهربان، دلسوز و لطیف و خدای رحمت و صلح و سلام میشود. اصلاح مذهبی فرعون جوان (اخناتون) دوامی نیاورد، چرا که بعد از فوت وی، شوهر خواهرش بر تخت نشسته، دوباره تسلیم سخنان کاهنان گردید و مذهب قدیم آمون را از نو متداول ساخته و خود را توتنخ آمون (Tutankhamun) خواند. این نام در عصر حاضر بسیار معروف و نزد عامّه شهرتی تمام دارد. وی در زمان خودش، نام آتون را محو کرده و دوباره اسم آمون را اشاعه داد خدایان قدیمی (آمون، اوزیریس، ایزیس و هوروس) دوباره بر سریر الوهیّتِ خرافی نشسته و همچنان در قلوب و افکار مردم به سلطهی خویش ادامه دادند تا زمانی که دشمنی قویتر، یعنی دیانت مسیح بر آن چیره شد و نام ایشان برای همیشه از بین رفت. عدهای آتون را خورشید شامگاه که در زورقی رو به افول در افق سرازیر است، دانسته و خورشید صبحگاهی را که در زورقی نشسته و به قلّهی فلک صعود میکند، خپری (Khepri) مینامند. گویند، انگیزهی اخناتون در گسترش دین آتون (آتونیسم) که با ایدهی کهن نامیرایی فرعون، میرایی مردم عادی و گرایش به خدایی یکتا پیوند داشت، همیشه حاضر و مورد نیایش همگان بود. مصریان خواستار ابداع کیشهای استثنایی نبودند و در این راه تلاش میکردند تا دینی ترکیبی و متکی بر سنتهای کهن پدید آورند. بسیاری از کیشهای مجرد سرزمین مصر دوامی نداشته و حتی پیش از مرگ خالق آن، نابود میشد. چه بسیار بودند جنبشهایی که توسط سرزمینهای جدید قدرت یافته، حمایت شده و باعث خشم فرمانروایان خشمگین میشدند. اخناتون خود را شهریار حقیقت مینامید، اما پس از وی بدگویان گفتند که در فرمانروایی وی، از عدالت و مائات (Maat) نشانی نبود. به هر حال شاید مردم عادی رها کردن آمون را پذیرفتند، اما به جای خدای اخناتون به خدایانی چون بس (Bes) و تائورت (Taueret) روی آوردند. طی دورهی هفده سالهی فرمانروایی اخناتون، مجالی برای شکل گیری اسطورههای آتون نبوده و به همین دلیل آتون نتوانست خدایی قدرتمند شود. اما ثروت مصادره شدهی معابد آمون - رع برای ساختن معابد آتون و کاخهای پایتخت جدید شمالی در شهر آخت آتن (Akhetaten) به کار رفت.
منبع مقاله :
معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول.
اخناتون معتقد بود که خدای وی، پروردگار همهی اقوام و ملتها و آتون از دیگر تجلیات خورشید، جدا و ترکیبی از قدرت همهی خدایان است. او در کیش اخناتون نیروی زندگی و ترکیبی از ویژگیهای رع - هورختی (Ra-Horakhti) وشو (Shu) بود. اخناتون حتی در سرود خویش قبل از آوردن نام مصر، از سرزمینهای دیگری که مورد عنایت آتون بوده، نام میبرد که این خود نسبت به خدایان قبیلهای قدیم، پیشرفتی عظیم به شمار میرود. آتون از زمان باستان در مصر، تجسّم خورشید خدای مقتدر و اوج گرفتهای بود که او را با هیئت قرص سرخ فام خورشید که انوار آن بر زمین جاری بود، ترسیم میکردند. جنبهی حیاتی آتون نه تنها در نبردها و پیروزیها جلوهگر و قابل توجه است، بلکه در گلها، درختان و همهی اشکال زندگی نیز دیده میشود: «آتون همان شادی و سروری است که گوسفندان را بر روی دست خود به رقص آورده و سبب میشود تا مرغان بر آبگیرهای خود به پرواز درآیند». آتون در دین اخناتون از آغاز در برابر آمون - رع (Amon-Ra) قرار گرفته، اما از آنجا که در این کیش، آتون پدر انسانها به شمار میرفت، به کیش جهانی آمون - رع شباهتی بسیار داشت.
آتون، همچون شخصی نیست که به صورت انسانی خود، محدود باشد، بلکه این خدای برحق آفرینندهی گرما و غذا دهندهی خورشید بوده و شکوه و افتخار ملتهبی که هنگام طلوع و غروب در خورشید دیده میشود، نشانهای از قدرت اعلای الهی است. آتون در زمان اخناتون تنها خدای برتر بوده و شاه به عنوان واسطهی بین آتون و انسانها به شمار میآمد و گاهی نیز خود آتون محسوب میشد. با این وجود، خورشید در نظر اخناتون، پروردگار عشق و دایهی مهربانی است. به این ترتیب، آتون در پایان کار به صورت رمزی، پدری مهربان، دلسوز و لطیف و خدای رحمت و صلح و سلام میشود. اصلاح مذهبی فرعون جوان (اخناتون) دوامی نیاورد، چرا که بعد از فوت وی، شوهر خواهرش بر تخت نشسته، دوباره تسلیم سخنان کاهنان گردید و مذهب قدیم آمون را از نو متداول ساخته و خود را توتنخ آمون (Tutankhamun) خواند. این نام در عصر حاضر بسیار معروف و نزد عامّه شهرتی تمام دارد. وی در زمان خودش، نام آتون را محو کرده و دوباره اسم آمون را اشاعه داد خدایان قدیمی (آمون، اوزیریس، ایزیس و هوروس) دوباره بر سریر الوهیّتِ خرافی نشسته و همچنان در قلوب و افکار مردم به سلطهی خویش ادامه دادند تا زمانی که دشمنی قویتر، یعنی دیانت مسیح بر آن چیره شد و نام ایشان برای همیشه از بین رفت. عدهای آتون را خورشید شامگاه که در زورقی رو به افول در افق سرازیر است، دانسته و خورشید صبحگاهی را که در زورقی نشسته و به قلّهی فلک صعود میکند، خپری (Khepri) مینامند. گویند، انگیزهی اخناتون در گسترش دین آتون (آتونیسم) که با ایدهی کهن نامیرایی فرعون، میرایی مردم عادی و گرایش به خدایی یکتا پیوند داشت، همیشه حاضر و مورد نیایش همگان بود. مصریان خواستار ابداع کیشهای استثنایی نبودند و در این راه تلاش میکردند تا دینی ترکیبی و متکی بر سنتهای کهن پدید آورند. بسیاری از کیشهای مجرد سرزمین مصر دوامی نداشته و حتی پیش از مرگ خالق آن، نابود میشد. چه بسیار بودند جنبشهایی که توسط سرزمینهای جدید قدرت یافته، حمایت شده و باعث خشم فرمانروایان خشمگین میشدند. اخناتون خود را شهریار حقیقت مینامید، اما پس از وی بدگویان گفتند که در فرمانروایی وی، از عدالت و مائات (Maat) نشانی نبود. به هر حال شاید مردم عادی رها کردن آمون را پذیرفتند، اما به جای خدای اخناتون به خدایانی چون بس (Bes) و تائورت (Taueret) روی آوردند. طی دورهی هفده سالهی فرمانروایی اخناتون، مجالی برای شکل گیری اسطورههای آتون نبوده و به همین دلیل آتون نتوانست خدایی قدرتمند شود. اما ثروت مصادره شدهی معابد آمون - رع برای ساختن معابد آتون و کاخهای پایتخت جدید شمالی در شهر آخت آتن (Akhetaten) به کار رفت.
منبع مقاله :
معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول.