قرآن در طول 23 سال و به تدریج در مكه و مدینه، در شب و روز، در جنگ و صلح به هنگام پیروزی و شكست، در مواقع شدت و راحتی و... نازل شده است. از سوی دیگر در قرآن از مواعظ اخلاقی گرفته تا مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، نظامی، اعتقادی و هنری سخن به میان آمده است. در یك كلام قرآن به همهی آنچه در تربیت آدمی نقش داشته است، اشاره كرده و هیچ مسئلهی مهم تربیتی، اجتماعی، اخلاقی و... را فروگذار نكرده است. در عین حال میان این همه مباحث متنوع و مختلف، همسویی و یكنواختی شگرف و فوق العادهای به چشم میخورد كه تعجب همهی جهانیان را برانگیخته است.
اگر این كتاب، ساختهی دست بشری بود، به طور طبیعی موارد متعددی از اختلاف و ناهماهنگی در آن به چشم میخورد؛ زیرا انسان در دنیای مادی همواره از نقص به سوی كمال در حركت است. بنابراین نبود اختلاف در كتابی با محتوایی این چنین، آن هم با تنظیمی تدریجی و در شرایط مختلف نزول، از سوی فردی درس ناخوانده و تعلیم ندیده، خود اعجازی آشكار و غیرقابل انكار است.
قرآن كریم برای اثبات الهی بودن خود به عدم اختلاف و تناقض در درون خود تصریح دارد و میفرماید: اگر این كتاب از ناحیهی غیرخدا بود، مردم در آن ناسازگاری و ناهمگونی بسیاری مییافتند: «أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلاَفاً کَثِیراً» (1).
برای درك بهتر اعجاز هماهنگی قرآن، باید مقدمات زیر را نیز در نظر گرفت:
1.جغرافیا و جامعهای كه قرآن در آن نازل شد؛ زیرا جزیرةالعرب و مردم ساكن در آن، هنگام نزول قرآن از هرگونه فرهنگ و تمدن دور بودند. (2) پس نمیتوان قرآن را با آن همه برجستگی، برآمده از چنین جامعهای دانست.
2.پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) انسانی امّی بود و چهل سال در چنین جامعهای رشد كرد و تاریخ زندگی وی بسیار روشن بود. در تمام این مدت احتمالاً تنها دو سفر كوتاه تجاری به شام داشت. (3) قرآن همین مطلب را شاهد وحیانی بودن خود میداند: (4) «قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَیْکُمْ وَ لاَ أَدْرَاکُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلاَ تَعْقِلُونَ» (5): بگو اگر خدا میخواست، من این آیات را بر شما نمیخواندم و او شما را بدان آگاه نمیكرد. هر آینه عُمری پیش از این در میان شما بودهام [و ادعای نبوت نداشتم] آیا نمیاندیشید؟
3.قانون تحول و تكامل بر جهان ماده حاكم بوده، انسان نیز كه جزئی از این نظام است، همواره مشمول آن است و افعالش هر لحظه از نقصان به كمال و از ضعف به قوت میگراید. (6) انسان روز به روز كاملتر میگردد و هرچه بر عمرش افزوده میشود، عقل او نیز كاملتر میشود؛ به گونهای كه كارهایی را كه مدتی قبل انجام داده است، خود نیز نمیپسندد و حتی نویسندهای كه كتابی مینویسد، در فاصلهی زمانی كوتاه، اصلاحاتی در نوشتهی خویش به وجود میآورد و یا مطالبی متفاوت و گاه متناقض با مطالب قبلی خویش را در اثر بعدیاش بر جای میگذارد؛ ولی قرآن پس از گذشت قرنها بدون هیچگونه اختلاف و تناقض خودنمایی میكند (7) و این، بهترین دلیل بر خدایی بودن این كتاب است. (8)
وجوه اعجاز هماهنگی قرآن
الف) هماهنگی درونی
با دقت در معانی و مفاهیم قرآن به خوبی روشن می شود كه معانی آن، با هم تعارض و تدافع ندارند و از هرگونه اضطراب و تشتت درونی در سلامتاند. (9) همهی آنچه را قرآن بدان میپردازد و از زمین و زمان و آسمان و... میگوید، به منزلهی دانههای تسبیحی است كه آنها را به نظم كشیده باشند.ب) هماهنگی با عقل و خرد
برخلاف برخی از كتاب های آسمانی تحریف شده، كه در بسیاری از موارد با عقل قطعی در تعارض و ناسازگاری است، قرآن كریم نه تنها با عقل و خرد ناهماهنگی ندارد؛ بلكه در بسیاری از موارد، حقایق خود را بر پایهی عقل استوار و در دهها آیه انسانها را به ژرفاندیشی دعوت كرده است. (10) از منظر قرآن كریم بدترین جنبندگان افرادیاند كه نمیاندیشند (11) و یكی از دلایل نزول قرآن، بارور ساختن اندیشهی آدمیان است. (12) با بررسی میدانی آیات نیز این واقعیت به خوبی روشن است كه در قرآن كریم هیچ آیهای وجود ندارد كه با عقل سلیم منافات داشته باشد (13) و این هماهنگی كامل با عقل قطعی، آن هم با توجه به زمان نزول قرآن و رواج خرافات عجیب در آن زمان و با توجه به محتوای كتابهای آسمانی تحریف شدهی پیشین، خود بهترین دلیل بر این است كه رسول اعظم اسلام، این آیات را نساخته و از طرف خداوند نازل شده است.ج) هماهنگی با علم
قرآن با علم و رهاوردهای علمی نیز در تناقض و اختلاف نیست؛ زیرا تاكنون نظریهی قطعی علمی ارائه نشده است كه با قرآن در تعارض باشد یا قرآن نظریهای قطعی ارائه نداده است كه با علم منافی باشد. (14)در زمان نزول قرآن، بسیاری از آنچه امروزه به عنوان دانش قطعی تلقی میشود، هنوز شناخته شده نبود؛ در عین حال قرآن نه تنها با علم روز كاملاً هماهنگ است، بلكه در بردارندهی مطالب دقیقی است كه ثابت میكند محال است این حقایق از طرف غیر خدا ارائه شده باشد. این حقیقت از جانب بسیاری از دانشمندان علوم تجربی نیز تأیید شده است؛ چنان كه پروفسور كیت مور، جنین شناس بزرگ كانادایی، پس از مقایسهی دادههای قرآن كریم دربارهی جنین و یافتههای علوم تجربی جدید، در پاسخ به این پرسش كه وجود اطلاعات دقیق قرآن دربارهی جنینشناسی را چگونه توضیح می دهید؟ گفت: «این فقط میتواند وحی الهی باشد.» (15)
د) هماهنگی با حقایق بیرونی
قرآن كریم با حقایق بیرون خود نیز همخوان و همساز است؛ اینگونه نیست كه واقعیت خارجی، چیزی باشد و قرآن، چیز دیگری را كه قابل جمع با آن نباشد، ارائه دهد.جهان شناسیای كه قرآن ارائه میكند، دقیقاً مطابق واقعیتهای بیرونی است. آنچه دربارهی زمین و آسمان و سایر پدیدههای زمینی و آسمانی بیان میكند، دقیقاً مطابق حقایق و واقعیات بیرونی است.
هـ) هماهنگی با تاریخ ملل و ادیان
هرگاه قرآن كریم از قوم یا آیینی سخن میگوید، دقیقاً آنچه را در آن قوم یا آیین وجود دارد، نقل و در صورت نیاز، نقد میكند. برخلاف ادعای برخی، قرآن دیدگاهها و آرایی را به یهود و نصارا نسبت نمیدهد كه خود آنها آن نظریات را نپذیرند و چنین نیست كه آنها را به جهت دیدگاهها و آرایی تقبیح كند كه قابل دفاع باشد؛ (16) چنان كه هرگاه از اقوامی همانند قوم سبأ، لوط و... سخن میگوید، كردار نیك و بد آنان را همانگونه كه انجام میدادند، نقل كرده، سپس آن را نقد میكند.خلاصه آنكه قرآن هرگونه اختلاف و حتی تفاوت را كه اندك مرتبهی اختلاف است، برنمیتابد و به بیان خودش مجموعهای به هم تنیده است كه معانی معطوف به هم دارد و همه در القای هدایت و تبیین، همانند هماند؛ چنان كه میفرماید: (17) «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَاباً مُتَشَابِهاً مَثَانِیَ...» (18): خدا، نیكوترین سخن (قرآن) را فرو فرستاد، كتابی كه آیاتش همانند یكدیگر است و آیاتی مكرّر دارد.
ادعای ناهماهنگی یا تناقضنمایی در پارهای از آیات، ناشی از سوء نیت یا نگاه سطحی به آیات قرآن یا آشنا نبودن با ادبیات عرب و زبان قرآن است كه در جای خود به موارد ادعایی و پاسخ آن اشاره خواهد شد. (19)
پینوشتها:
1.نساء:82.
2.امام علی (علیه السلام)، نهج البلاغة؛ خطبه 26، ج1، ص66.
3.جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج1، ص172 و 191.
4.رشید رضا؛ تفسیر المنار، ج11، ص63. قاسمی، محاسن التأویل، ج6، ص12. خالد عبدالرحمن العك؛ الفرقان و القرآن، ص199.
5.یونس: 16.
6.علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج5، ص19. مكارم شیرازی و دیگران، پیام قرآن، ج8، ص308-309.
7.رشید رضا، تفسیر المنار، ج5، ص35.
8.همان. محمدتقی مصباح یزدی، قرآن شناسی، ص160. عبدالكریم خطیب، اعجاز القرآن، الاعجاز فی دراسات السابقین، ص78.
9.زركشی، البرهان فی علوم القرآن، ص177-178. عبدالكریم خطیب، اعجاز القرآن، الاعجاز فی دراسات السابقین، ص181-182. محمد ثقفی تهرانی، روان جاوید، ج2، ص90.
10.رك: بقره:164. انفال:22. رعد:4. نحل:12. حج:46. روم:24. جاثیه: 5 و...
11.انفال:22.
12.بقره:242. زخرف: 3.
13.جوادی آملی، تسنیم، ج1، ص163.
14.رضایی اصفهانی، «رابطه قرآن و علم و راهكار حل تعارضهای ظاهری آنها»، ص21.
15.پروفسور گری میلر: «شگفتیهای قرآن»؛ ترجمه حامد دردشتیان، ش80، ص35-36.
16.مصطفی ملكیان، راهی به رهایی؛ ص498.
17.اعجاز علمی قرآن، ص10.
18.زمر:23.
19.برای آگاهی از برخی از این ادعاها و پاسخهای آن. رك: علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج1، ص67. محمدتقی مصباح، قرآن شناسی، ص162. المغنی، ص389. فؤاد كاظم مقدادی، الاسلام و شبهات المستشرقین، صص247، 251. مركز فرهنگ و معارف قرآن، دایرة المعارف قرآن، ج1، ص161.
محمدی، محمدعلی، (1394)، اعجاز قرآن با گرایش شبههپژوهی، (جلد 1)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول.