پهلوان اکبر

پهلوان پرزوری بود که به او «پهلوان اکبر» می‌گفتند. روزی پیش حاکم رفت و گفت: «بیکارم! کار می‌خوام.»
شنبه، 10 تير 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
پهلوان اکبر
 پهلوان اکبر

نویسنده: محمدرضا شمس

 
پهلوان پرزوری بود که به او «پهلوان اکبر» می‌گفتند. روزی پیش حاکم رفت و گفت: «بیکارم! کار می‌خوام.»
حاکم که از زور او باخبر بود، گفت: «برو دم در قصر نگهبانی بده، لحظه‌ای هم از کنار در دور نشو!»
پهلوان اکبر قبول کرد و نگهبان در قصر شد. شب و روز کنار در می‌ایستاد، می‌نشست، می‌خورد و می‌خوابید و مراقب بود، تا اینکه روز شکار رسید. حاکم که از قصر خارج می‌شد، به پهلوان اکبر سفارش کرد: «مبادا از دم در کنار بروی.» و با اطرافیانش به شکار رفت.
چند روز گذشت، نیمه شب بود که پهلوان اکبر، صدای ساز و دُهلی شنید. از دور نگاه کرد. دید کولی‌ها جشن گرفته‌اند، می‌زنند و می‌رقصند. خواست برود و از نزدیک کولی‌ها را تماشا کند که یاد سفارش حاکم افتاد. این بود که در قصر را از جا کند و به پشت گرفت و به جشن رفت. پهلوان تمام شب را آنجا ماند و تفریح کرد. دزدها که قصر را بی در و پیکر دیدند، وارد شدند و آن را غارت کردند.
جشن که تمام شد، پهلوان به قصر برگشت و در را سر جاش گذاشت و کنارش ایستاد. وقتی حاکم از شکار برگشت و موضوع را فهمید، خیلی عصبانی شد و گفت: «مگر بهت نگفتم مواظب در باش؟»
پهلوان اکبر جواب داد: «خب، من هم مواظبش بودم و یک لحظه ازش جدا نشدم؛ برای تماشای جشن هم با در رفتم.»
حاکم گفت: «فکر کردی خیلی زرنگی؟ من از تو زرنگ‌ترم!»
بعد دستور داد نگهبانان، او را به صحرایی سوزان بردند و تا گردن در زمین دفن کردند.
دو روز گذشت، پهلوان اکبر داشت طاقتش تمام می‌شد که تاجری قوزی با کاروان شترش از راه رسید و از پهلوان پرسید: «داری چی کار می‌کنی؟»
پهلوان اکبر گفت: «دارم پشتم رو راست می‌کنم. دیروز طبیب‌های حاکم من رو اینجا چال کردند که قوزم از بین بره. الان دیگه خاک، قوزم رو خورده و راست شده‌ام.»
تاجر گفت: «من حاضرم نصف شترهام رو بدم تا جای تو باشم.»
پهلوان اکبر گفت: «باشه، قبول می‌کنم.»
تاجر، پهلوان را از گودال بیرون کشید و خودش داخل آن رفت. پهلوان اکبر هم شترها را برداشت و رفت. وقتی حاکم این خبر را شنید، پهلوان را خواست و به او گفت: «از امروز حق نداری پات را روی خاک شهر ما بگذاری. اگر این کار را بکنی، کشته می‌شوی». و پهلوان را از آن شهر بیرون کرد.
چند سال گذشت. روزی به حاکم شهر خبر دادند پهلوان اکبر دوباره وارد شهر شده است. حاکم او را خواست و گفت: «چطور جرأت کردی برگردی؟ نکند آخرین حرف‌های مرا فراموش کرده‌ای؟»
پهلوان اکبر که با گاری‌اش آمده بود، جواب داد: «نه، من همه‌ی حرف‌هام یادم هست؛ شما دستور دادید دیگه پام رو روی خاک این شهر نذارم.»
حاکم گفت: «پس الان اینجا چی کار می‌کنی؟»
پهلوان اکبر گفت: «من دستور شما رو صادقانه اجرا کردم. همان‌طور که گفته بودید خاک اینجا رو ترک کردم و به شهر اون طرف دریا رفتم و خاک اونجا را روی گاری‌ام ریختم و به اینجا اومدم. از او روز تا حالا همه من روی خاک اون‌ها هستم، نه خاک شما.»
حاکم از هوش و درایت پهلوان خوشش آمد و او را وزیر خود کرد.
منبع مقاله :
شمس، محمدرضا؛ (1394)، افسانه‌های این‌ورآب، تهران: نشر افق، چاپ اول
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
راهنمای انتخاب کلینیک معتبر و روش مناسب کاشت مو
راهنمای انتخاب کلینیک معتبر و روش مناسب کاشت مو
5 دلیل که دبی را به یکی از بهترین مقاصد گردشگری جهان تبدیل کرده است
5 دلیل که دبی را به یکی از بهترین مقاصد گردشگری جهان تبدیل کرده است
بزرگترین قرآن خطی جهان
بزرگترین قرآن خطی جهان
واکنش وزارت امور خارجه به قتل شهروند ایرانی در سوئد
play_arrow
واکنش وزارت امور خارجه به قتل شهروند ایرانی در سوئد
بقائی: اجازه دخالت بیگانگان را در روابط همسایگی نمی‌دهیم
play_arrow
بقائی: اجازه دخالت بیگانگان را در روابط همسایگی نمی‌دهیم
بقایی: از توقف جنگ در اوکراین حمایت می کنیم
play_arrow
بقایی: از توقف جنگ در اوکراین حمایت می کنیم
رهبر انقلاب: تهدید نرم افزاری دشمن تا امروز بر ملت کارساز نبوده است
play_arrow
رهبر انقلاب: تهدید نرم افزاری دشمن تا امروز بر ملت کارساز نبوده است
بقایی: در سطح عالی در مراسم تشییع شهید نصرالله شرکت می‌کنیم
play_arrow
بقایی: در سطح عالی در مراسم تشییع شهید نصرالله شرکت می‌کنیم
سخنان نماینده ولی فقیه و امام جمعه تبریز در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
سخنان نماینده ولی فقیه و امام جمعه تبریز در محضر رهبر انقلاب
همخوانی سرود توسط مردم آذربایجان شرقی در حسینیه امام خمینی(ره)
play_arrow
همخوانی سرود توسط مردم آذربایجان شرقی در حسینیه امام خمینی(ره)
لحظه ورود رهبر انقلاب به حسینیه امام خمینی(ره)
play_arrow
لحظه ورود رهبر انقلاب به حسینیه امام خمینی(ره)
اشک‌های رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ!
play_arrow
اشک‌های رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ!
حال و هوای حسینیه امام خمینی(ره) پیش از حضور رهبر انقلاب
play_arrow
حال و هوای حسینیه امام خمینی(ره) پیش از حضور رهبر انقلاب
شیخ نعیم قاسم: اسرائیل باید تا ۲ روز دیگر از تمام خاک لبنان خارج شود
play_arrow
شیخ نعیم قاسم: اسرائیل باید تا ۲ روز دیگر از تمام خاک لبنان خارج شود
طلائیه؛ مشهد شهدای ایران
play_arrow
طلائیه؛ مشهد شهدای ایران