خواص گياهان دارويي حرف(گ)
نويسنده: فرشته کريمي
«گ »
گاو زبان
اما آنچه را که در مملکت ما گاوزبان مي پندارند و طبيبان از آن استفاده دارويي مي نمايند گاوزبان راستين است .
مزاج :گرم است .
خاصيت :سوخته اش داروي زخم دهان کودکان و فرونشانده التهابات درون دهان است .
ناسوخته اش نيز براي علاج زخم و التهابات دروني دهان خوب است ولي سوخته اش بهتر است .
نفس کش :همراه آب انگور کهنه شادي آور است .تقويت قلب مي کند ، علاج بيماري ترس است .تپش قلب را از بين مي برد ، علاج بيماريهاي سودايي است .
گاورس
گاورس در همه حالات از ارزن بهتر و ارزن از گاورس قابض تر است .
مزاج :سرد و خشک است .
خاصيت :قابض است و خشکاننده و بي گزش .درد را تسکين مي دهد . اگر تدبيري نکنند خون سرد پديد مي آورد .گاورس از ساير دانه هايي که نان مي شوند کمتر مغذي و کمي لزج است و کساني گفته اند که نوعي لطافت دارد .
اندام هاي غذا :گوهر گاورس و نان گاورس کند مي گذرند و در معده بسيار مي مانند .
اندام هاي دفعي :براي درد و پيچ شکم و روده بر شکم بگذارند خوب است .
گاورس ادرارآور است .
گاو چشم
مزاج :گرم و خشک است .
سر :بو کردنش بادهاي متراکم سر را پراکنده مي کند .
گاو شير
ساق اين گياه به اندازه خيار چنبر بلند مي شود و کرکي دارد که به گرد شبيه است .برگ هايش بسيار کوچک است و بر سر ساقه اش تاج گلي هست که به تاج گل شبت مي ماند .گل زرد رنگ و خوشبويي دارد .
رگ هايي بسيار از يک بيخ شاخه مي گيرند .گاو شير پوست ستبر و مزه تلخ دارد و از بويش سنگيني حس مي شود .
بيخ گاوشير را در اولين وهله که ساقش پديد آيد مي خراشند ، شيره اي سفيد از آن تراوش مي کند و چون خشک شود رويه اش به رنگ زعفراني در مي آيد و آن را صمغ گاوشير مي نامند .
بهترين بيخ گاو شير آن است که سفيد رنگ ،زبان گز است و يکپارچه باشد و بوي عطر بدهد بهترين ميوه گاو شير آن است که بر وسط مقابل ساقه قرار دارد .بهترين شيره گاو شير آن است که بسيار تلخ مزه ، درون سفيد و بيرون آن زعفراني رنگ و ترد است . زود در آب حل مي شود و آنچه سياه رنگ و نرم است حتماً تقلب در آن شده و بايد ران و موم آميخته شده باشد .
مزاج :گرم است .
خاصيت :بادشکن و ملين و زداينده است .
دمل و جوش :سخت ها را نرمي و شکوفه اش جوش ها را ليونت مي دهد .
زخم و قرحه :بيخ گاو شير در مداواي استخوان لخت مفيد است .با عسل باشد علاج زخم مزمن و آتش پارسي است .شکوفه اش چاره ساز زخم و جوش است .عموماً تمام اجزاي آن در علاج زخم هاي پليد مفيد است .
مفاصل :اگر پي از ضربه خوردن سست شده باشد ، گاو شير با عسلاب يا با آب انگور کهنه بخورند مفيد است .
سر :دندان کرم خورده را با آن پر کنند درد نمي گيرد .در علاج سردرد و صرع و استسقاي مغز سودمند است .
چشم :در ديده بکشند ديد را قوي مي کند .
اندام هاي سينه :ضماد آن درد پهلو را تسکين مي دهد گاو شير براي سرفه داروي خوبي است .
اندام هاي غذا :ضماد افشره اش سختي طحال را نرم مي کند و اگر با سرکه بخورند براي طحال مفيد است .
اندام هاي دفعي :در نرم کردن سختي زهدان و در علاج چکميزک مؤثر
است .به اندازه ي يک فندق گاوشير با آب گرم خورده ادرار بول و حيض مي کند و زهدان سرد را سر حال مي آورد .
ميوه گاو شير نيز حيض را حرکت مي دهد و به ويژه اگر با گياه خاراگوش
باشد.گاوشير در علاج خفگي زهدان ، بادکردگي زهدان و سختي زهدان مفيد است .داروي قولنج است و بلغم خام را بيرون مي دهد و خارش مثانه را از بين مي برد .
تب ها :در تب لرز و تب هر روزه گاو شير را به عسلاب بخورند خوب است .
زهرها :گاو شير و زفت را مرهم مي کنند و برگزيده سگ هارمي چسبانند. گاو شير مخلوط با زراوند يا افشره گاوشير خورده شود ضد نيش حشرات سمي است .
گاودانه
مزاج :گرم و خشک
خاصيت :باز کننده و زداينده است . خلط بد دارد .
آرايش :محلول آن براي از بين بردن لک و پيس و کک و مک و اثر زخم خوب است.
رنگ را زيبا مي کند .آن را قاوت سازند و گلوله هاي گردويي از آن درست کنند و بخورند لاغري را بر طرف مي کند .
آب پزش را بر ترک هاي ناشي از سرما بپاشند خارش را از بين مي برد و ترک را خوب مي کند .داروي جوش هاي شري است .
ورم و جوش :همه سختي ها و به ويژه سخت شده هاي پستان را نرم مي کند.
زخم و قرحه :همراه عسل باشد زخم ها را پاک مي کند و در سعفه (کچلي ) مفيد است .
سينه :علاوه بر نرم کردن سختي پستان ، خون برآوردن غليظ را چاره مي نمايد .
اندام هاي دفعي :زياد خوردنش به اندازه اي ادرار مي دهد که خون ادراري مي آورد و مسهل است .
اگر در سرکه و آب انگور کهنه ريزند در عسر بول مفيد است .پيچ روده را تسکين مي دهد .
زهرها :با آب انگور کهنه ضماد شود پادزهر نيش مار و گزيده سگ هار است .
گاو کشک
مزاج :گرم و خشک
خاصيت :گيرنده و تند است و دهانه رگها را مي ترکاند و از اين رو از استعمال آن پرهيز مي کنند .
سر :شيرش در کشيدن دندان کمک مي کند .
اندام هاي غذا :به زيان معده و کبد است .
اندام هاي راننده :سودا و بلغم و آب را اسهال مي دهد .
زهرها :سم قاتل است .
گردو
مزاج :گرم و خشک است . گردوي در روغن پخته بسيار قابض است و برگ و پوست گردو هر دو باز دارنده نزيف هستند .سوخته پوست گردو خشکاننده است و گزش ندارد .تأثير روغن گردوي کهنه چون تأثير روغن زيتون کهنه است .زدايندگي کهنه آن قوي تر است .
آرايش :ضماد گردوي تر را بر جاي ضربه بگذارند مفيد است .
دمل و جوش :مغز گردو را بجوند و بر دمل سودايي چرکين بگذارند داروي خوبي است .
زخم و قرحه :صمغ آن را بکوبند و بر زخم گرم بپاشند يا داخل مرهم کنند سودمند است .
مفاصل :گردوي مخلوط با عسل و فيجن علاج پيچش عصب است .
سر :سردرد آورد . افشره برگ آن را به حالت نيم گرم در گوش بچکانند ، چرک و ريم گوش را پاک مي کند .
چشم :روغن گردو داروي خوره ، سرخي و ناصورهاي گوشه چشم است.
اندام هاي تنفسي :افشره و رب گردو و بازدارنده خناق و براي سرفه بد است .روغن گردوي کهنه درد گلو به بار مي آورد . همه انواع گردو و به ويژه گردوي ملوکي بزرگ را بر پستان آماسيده بگذارند آماس را از بين مي برد .
اندام هاي غذا : گردو دير هضم است و براي معده خوب نيست . گردوي پرورش يافته (مربا )و گردوي تر براي معده سرد بد نيست و کمتر از گردوي خشک زيان دارد .به شرطي که هر دو پوسته آن را بکنند . گردويي که در عسل پرورش دهند براي معده سرد مفيد است .
اندام هاي دفعي :جوش ها را پديد مي آورد .درد و پيچ شکم را تسکين مي دهد ، شکم را بند مي آورد و به ويژه در روغن جوشيده اش بسيار قبض است . پوست گردو نزيف حيض را قطع مي کند . مرباي گردو بهترين داروي گرده سر است ، خاکستر پوستش را شربت کنند و بخورند يا بردارند بازدارنده حيض است . گردو را با آبکامه بخورند کرم ها را بيرون مي راند ، ضد کرم کدو است و در روده کور مفيد است .
زهر :گردو که با انجير و فيجن باشد پادزهر هر نوع سمي است . گردو با پياز و نمک اگر برگزيده سگ هار و غيره ضماد شود سودمند آيد .
گز
نوع دومي که بيشتر در مصر و شام يافت مي شود کاشتني (بستاني ) است و بجز ثمرش به گز بياباني شبيه است .
ثمر گز بستاني به مازو شبيه است .زبان گير است و براي درد دندان بکار مي آيد و در داروهاي چشم و دهان بجاي مازوج بکار مي برند .
خوردنش خون برآوردن را باز مي دارد و اسهال آور است .
خاصيت :قبض و زداينده و پاک کننده است . بسيار خشکاننده نيست . آب گز زداينده و خشکاننده است .
آرايش :آب پز آن را بپاشند شپش را از بين مي برد .
ورم و جوش :ضماد برگ گز داروي دمل هاي نرم است .
زخم و قرحه :دود گز زخم هاي ترشح دار و آبله را مي خشکاند . سائيده و خاکسترش را بر اثر سوختگي و زخم هاي تر بپاشند مفيد است .
ثمر و خاکسترش زخم هاي بدخيم را مي خشکاند و گوشت زائد را مي خورد .
سر :آب پز برگ گز که با آب انگور کهنه باشد و در دهان بگردانند ، و به ويژه اگر بجاي برگ ثمرش باشد درد دندان را تسکين مي دهد و مانع کرم خوردگي مي شود .
چشم :در بيماري هاي چشم کار شيره فيلز هره و مازو را انجام مي دهد .
اندام هاي تنفسي :گز و به ويژه ثمرش از خون برآوردن هميشگي جلوگيري مي کند .
اندام هاي غذا : شاخه هاي گز در سرکه از هم پاشيده شود ، ضماد کنند و بر طحال بگذارند مفيد است .خوردن آب پز برگ و شاخه گز علاج بيماري هاي طحال است .
از چوب گز کاسه هاي آبخوري مي سازند و کسي که بيماري طحال دارد از آنها آب بخورد سود مي بيند .
اندام هاي دفعي :علاج اسهال مزمن است .
ثمرش را بخورند يا شياف کنند .يا در آب پز گز بنشينند رطوبت هاي ناجور زهدان از بين مي رود .
زهرها :ثمر درخت پادزهر نيش رتيل است .
گز انگبين استبرک
با اينکه مزه اش شيرين است کمي گسي و تلخي در آن حس مي شود .
گز استبرک يمن سفيد است و آنچه ره آورد حجاز است سياه رنگ مي باشد .
خاصيت :بعلت گسي که دارد زداينده است .
چشم :ديد را قوي مي کند .
سينه :براي شش خوب است .
اندام هاي غذا :با شير شتر داروي استسقا است و چون از ساير شکرها شيرين تر است کمتر تشنگي مي آورد . با معده و کبد سازگار است .
براي گرده و آبدان خوب است .
گزنه
خواص درماني :جذب کننده ، زخم آور ، گدازنده ، قوي و سودمند است .
بعضي گويند :چندان گرمي زا نيست و بادآور است و بسيار زداينده و زخم ها را نمي گزد و چنان چه با گوشت بپزند تأثيري در آن نمي ماند .
دمل و جوش : ضمادش که همراه سرکه باشد دمل هاي دروني را مي ترکاند و سود مي رساند و در مداواي ورم سخت ، مفيد است .اگر خاکستر با تخم آن را ضماد کنند در ورم سرطاني سودبخش است .
زخم و قرحه :خاکستر گزنه مخلوط با نمک در مداواي زخم دندان سگ و زخم هاي پليد و سرطاني مفيد است .
مفاصل :ضمادش که با نمک باشد پيچش مفاصل را بر طرف مي نمايد .
اندام هاي سر :کوبيده برگش خون دماغ را قطع مي کند ، تخمش بندآمدگي ها را باز مي کند ، ضماد تخمش دندان کشيدن را آسان مي کند و بر ورم هاي پشت گوش بگذارند سودمند است .
سينه و اندام هاي تنفسي :گزنه و افشره جو ، يا گزنه اي را که در افشره جو بپزند و بخورند سينه را تنقيه مي کند و خلط هاي پرمايه و هر چه در سينه باشد خارج مي شود .
تخمش قوي تر است ،ربو ، برونشيت و تنگ نفسي و درد سر بيماريهاي سر را بر طرف مي کند .
تخم گزنه با پياز و تخم مرغ بخورند شهوت انگيز است .
تخم گزنه را با مر بپزند و بخورند ، يا تخم را با مر شياف کنند و بردارند حيض را براه مي اندازد و رحم را باز مي کند .
ضماد برگ سبز آن برآمدگي رحم را فرو نشانده ، از زدايندگي که دارد نه از قوت اسهالي بلغم خام و ساير بلغم ها را بيرون مي دهد .
روغن گزنه از روغن کاجيره مسهل تر است .پخته برگ گزنه با صدف ملين است اگر بخواهند که اسهال شديد نباشد مغز دانه گزنه را با قاوت مي سايند و در آب انگور کهنه مي ريزند و مي نوشند .
کسي که اين مسهل را مي نوشد بايد کمي از روغن گل را بعد از آن بنوشد که گلويش نسوزد .گزنه را با عسل شياف کنند و بردارند خاطهاي بد خارج مي شود .
گز مازو
مزاج :حرارتش معتدل است .
خاصيت :خوب است و نزيف را قطع مي کند .
سر :با سرکه مزمزه کنند درد دندان را تسکين مي دهد .
اندام هاي غذا :آب پز گزمازو با سرکه بهترين داروي سخت شدن طحال است .
گل صد توماني
سر : به وزن پانزده حبه را با عسلاب رقيق بخورند در بيماري پوستي مفيد است .
اندام هاي غذا : خوردنش سوزش معده را از بين مي برد .
اندام هاي راننده : زناني که هنوز از خون بعد از زايمان پاک نشده اند به اندازه ي يک بادام تلخ از آن را بخورند بقاياي خون بيرون مي آيد و پاک مي شوند .
سنگ که در کودک تازه پيدا مي شود ، اگر از اين گياه به کودک بخورانند يا شربت سازند و بنوشند سنگ را بر طرف مي نمايد .
گل گندم
مزاج :گرم و خشک
خاصيت :زداينده ، گيرنده و تند ، کمي شيرين ، خشکاننده بي آزار .
گويند اين گياه را اگر با پاره گوشت ها بپزند گوشت را گرد هم مي آورد .
زخم و قرحه :زخم هاي تر را تنقيه مي کند ، زخم کهنه را کبره مي گذارد. خشکيده اش را در مرهم بريزند ناصورها را علاج و زخم هاي گود و زخم هاي بد را درمان مي کند . ناصور را پر از قنطوريون کنند و ببندند خوب مي شود .
مفاصل :علاج گسستگي ماهيچه و چرک و ريم ماهيچه است .
آرد آن را حقنه کنند داروي بيماري اعصاب و درد عصب است .کوبيده آردش براي حقنه بسيار خوب است اگر خون بيرون آورد باز به نفع بيمار است . اگر خاکسترش را با آب بياميزند و مايه حقنه شود باز سودمند است .
چشم :افشره نوع کوچک و باريک که با عسل باشد سپيدي چشم را که ناشي از خوب شدن زخم باشد مي زدايد .
سينه :چون گيرنده است در خون برآوردن مفيد است .
هر دو نوع ستبر و باريکش داروي دشوار نفس کشيدن است .
اندام هاي غذا :بند آمده هاي کبد را باز کند و طحال سفت را نرم مي نمايد .
اندام هاي راننده :بول و حيض را ريزش مي دهد ، ضد کرم است . خوردن دو درهم از آن درد و پيچ روده را تسکين مي دهد ، درد زهدان را دوا مي کند و علاج قولنج است .
خوردن آب پز نوع کوچکش بلغم و زرداب ناپخته را بيرون مي ريزد و اگر پارچه هاي کوچک آن را به دندان بجوند و ببلعند اسهال خوني مي دهد .اگر آرد آنرا بخورند در اين زمينه مؤثرتر است .
تب ها :تب دار اگر از آن بخورد بسيار سود مي بيند .
گل اربه
گل آن پر از تخم است و تخمدانش چون کره اي در ميان جاي گرفته و به موي سپيد مي ماند .کمي خوشبو است اما بوي آن سنگين است .
گل اربه بزرگ از کوچک کم تأثير تر است آن هم تلخ مزه و تا اندازه اي تندي دارد .نوع کوهي از ساير انواع کوچکتر است .
مزاج :کوچک آن گرم و خشک است .
خاصيت :بازکننده و لطافت بخش است . بزرگ آن در باز کردن بستگي هاي دروني ويژگي دارد .
زخم و قرحه :تر و شاداب آن زخم هاي تر را بهتر مي آورد و در اين باره بزرگ آن مؤثرتر است .
چون خشک شد داروي زخم هاي پليد و کوچک در اين زمينه فعال تر است .
سر :سردرد مي آورد .
اندام هاي غذا :همراه سرکه بر طحال بمالند آماس طحال و سختي آن را از بين مي برد .با معده ناسازگار است . داروي يرقان سياه و بزرگ آب پز آن در معالجه يرقان مفيدتر است .در علاج استسقا مفيد است و علي العموم براي معده خوب نيست .
اندام هاي دفعي :ادرار بول و حيض مي کند ، مسهل و بهترين علاج کرم کدو است .
تب ها :داروي تب هاي مزمن است .
زهرها :پادزهر نيش کژدم است .آب پز بزرگ آن پادزهر همه ي حشرات موذي است .اگر دود کنند و در خانه گسترند حشرات را مي راند. گلنار
گل انار بياباني مصري يا ايراني است .به رنگهاي مختلف سرخ ، سفيد ، صورتي در مي آيد .
گنش گل انار همچون کنش گياه شنگ است .
مزاج :سرد و خشک
خاصيت :چسبنده ، بند آورنده هر رونده-روان و پديد آورنده سودا مي باشد .
آرايش:برا ي لثه خونين بسيار مفيد است .
زخم و قرحه :داروي خوبي براي زخم و قرحه و زخم هاي ناشي از کوفتگي و بريدگي است که گرد آن را بر زخم مي پاشند .
مفاصل :براي درد گردن از آن چسبان درست مي کنند (پلاستر )
سر :دندان لق را محکم مي نمايد .
سينه :براي خون برآوردن علاجي بسيار سودمند است .
اندام هاي دفعي : قابض است و در علاج زخم روده ، نزيف و سيلان زهدان سودمند است .
گلسنگ
خاصيت :نزيف را باز مي دارد .
آرايش :فربهي مي آورد .
زخم و قرحه :اگزما را خوب مي کند .
اندام هاي دفعي :شهوت انگيز است .
گل ارمني
زرگران آن را در رنگ دادن طلا به کار مي برند .گل آلاني تأثيرش به گل ارمني نزديک است .
مزاج :سرد و خشک
خاصيت :بسيار خشکاننده و از اينرو بند آورنده خونريزي است .
ورم و جوش :در جوش هاي طاعوني چه بخورند چه بر تن بمالند مفيد است و نمي گذارد عفونت از اندامي به اندام ديگر سرايت کند .
زخم و قرحه :در شفا دادن زخم بسيار مفيد است .
اندام هاي سر :مانع نزله است ، جوش و زخم دهان را شفا مي دهد .
سيينه :زخم شش را مي خکشاند و در مداواي سل مفيد است . براي خون برآوردن علاج خوبي است .
تنگ نفسي که در اثر سرماخوردگي باشد علاجش با گل ارمني است .
اندام هاي دفعي :علاج زخم روده و اسهال و خونريزي زهدان است .
تب ها :در علاج تب هاي سلي و وبايي ويژگي دارد .
قومي که عادت کرده بودند از گل ارمني شربت رقيق بسازند و بنوشند از بيماري واگير بسيار خطرناک نجات يافتند .
هر گاه آن را براي دفع وبا بخورند بايد بعد از آن فوراً نوشآب هاي بخورند تا آن را بدرقه کند و به قلب برسانند و بايد شربت پادراهه با گلاب مخلوط باشد .
گل مهر زده
خاصيت :بهترين بند آورنده خونريزي است و اگر اندام نرم باشد نمي تواند اين گل را تحمل کند و به زبري گرفتار مي آيد .سردي بخش و چسبنده است. ورم و جوش :ورم هاي گرم نوخاسته را فرو مي نشاند .
زخم و قرحه : زخم هاي تر را بهم آرد .زخم هاي دشوار را درمان مي کند .
بر سوختگي بمالند نمي گذارد چرک کند و زخم را شفا مي دهد .
مفاصل :علاج کوفتگي اندام ها است که از افتادن ناشي باشد .
شکستگي را بهم پيوند دهد .ريزش مواد را بسوي دست و پا منع مي کند . خوره را باز مي دارد .
سر :نزله ها و سيلان هاي دهان و لثه را قطع مي نمايد .
نفس کش :آسيب ديدن درون از افتادن را بر طرف مي سازد . در مداواي سل مفيد است .
زخم شش را مي خشکاند و داروي خون بر آوردن است .
اندام هاي دفعي :خوردنش از خراش و پوست اندازي روده جلوگيري مي کند ،به ويژه اگر آن را با صاف شده عسل حقنه کنند و بعد با نمک آب حقنه کنند بسيار مفيد است .
زهرها :گل مهر زده را با آب انگور کهنه مخلوط کنند و بخورند يا با سرکه بياميزند با سم ها و گزيده حشرات سمي مبارزه مي کند .
کسي که سم خورده اگر بعد از سم خوردن گل مهر زده خالص بخورد پي در پي استفراغ مي کند و سم بيرون مي ريزد .
گل معمولي
خاصيت :زداينده . گل آزاد آفتاب زده اگر مواد سوزنده اي مانند سفال و خاک ديوارهاي از آفتاب سوخته با آن مخلوط نباشد ، نوعي چسبندگي دارد که بدنهاي سست و فرو هشته گوشت را مي خشکاند و سوزش و آزاري هم همراه ندارد و تا اندازه اي نيروي گدازنده هم دارد .اگر گل را بار ديگر با آب بشويند خشکاننده اي مي شود که در گرما و سرما معتدل و لطيف مي باشد .
آرايش :گوشت سست را محکم مي نمايد .
ورم و جوش :با شمع و روغن گل مرهم شود خنازير و تصلبات را از بين مي برد .
اندام هاي غذا :کساني که استسقا يا درد طحال دارند يا از گوشت زياد در آزارند گل آفتاب زده را بر بدن مالند سود مي بينند .
گل جاليز
رنگش خاکي ، مزه اي گيرنده ، هم قوت گل انار ، گويند آن را از صحراي عرب مي آورند .
خاصيت :گيرنده است . گويند جنبش خون را در همه اندام ها راکد مي کند .
مفاصل :مفاصل سست را توان و تاب مي بخشد .
اندام هاي غذا :در علاج سستي معده و کبد مفيد است .
اندام هاي دفعي :گيرنده است . خونريزي را قطع مي کند .
اگر آن را در شير جوشيده بز بريزند و بخورند در علاج بهم خوردن عادت زنانه مفيد است .
گل اسپانيايي ، اندلسي
خاصيت :چون خالص و بي آلايش است منفعت ها در بر دارد .سردي مي بخشد و مي گدازد .اگر آن را بشويند گدازندگي آن از بين خواهد رفت .
ورم و جوش : با سرکه علاج ورم طرف هاي پايين معده است .
زخم و قرحه :هر دو نوع سفيد و بنفش را اگر در سرکه حل کنند محلولي مي گردد که سوختگي و ساير زخم ها را فوراً تسکين مي دهد . به شرطي که قبل از تاول زدن و آماس کردن استعمال کنند .
سر :حل شده اش در سرکه علاج لوزتين و آماس هاي بيخ گوش است .
مفاصل :براي هر ورمي در بدن مفيد است .
اندام هاي دفعي :هر دو نوعش سخت شدن بيضه ها را نرم مي گردانند .
گل تاک
قسمي ديگر به قطعه چوبهاي نهال شاداب شباهت دارد و در آب زود حل مي شود .هرچه سياه رنگ تر باشد بهتر است .
خاصيت :بدون آزار دادن مي خشکاند ، سردي بخش است و اندکي گدازندگي دارد .
آرايش :داخل سرمه مي کنند موي مژه را باز مي روياند .با آن مو و ابرو را رنگ مي کنند .
اندام هاي دفعي :تاک را با اين گل مي آلايند تا کرم نزند و برگ و جوانه هايش از آسيب محفوظ باشند .
اگر در آب حل شده آن را بخورند کرم هاي ريز و درشت روده ها را مي کشد.
گل خوردني
در بازداشتن استفراغ خاصيت عجيبي دارد .
اگر کساني گويند که خوردنش نشاط انگيز است بايد بدانند که اين اثر نسبت به کساني است که بدان عادت کرده اند و از خوردنش لذت مي برند .
آنهايي که بسيار آرزوي خوردن آن را دارند علامت پيدايش زخم ناخني در آنهاست .
گل چسبناک
خاصيت :قبض و خشکاننده
زخم :زخم ها را بهم آورد .
اندام هاي دفعي :کرم کش است و محلولش را بعد از تخم نيم برشت بنوشند شکم را بند مي آورد .
گل مستکي خودماني ، طين رومي
زداينده ، شوينده ، روياننده گوشت و جوش دهنده زخم است .
گل کشتزارها
هر يک از آنها داراي ويژگي هايي است که ساير گلها موجود نيست .
گل کشتزاران دو نوع است : سفيد و خاکستري رنگ
خاکستري رنگ از سفيد نرم تر و بهتر است . اگر آن را بر پارچه اي مسين بسائيم چرکي بدست مي آيد که همرنگ ريحان است .
گل کشتزاري را همانند سفيداب شستشو مي دهند .
خاصيت :قبض ، سرد و کمي نرمي بخش است .
زخم و قرحه :زخم ها را پر گوشت مي کند و زخم هاي تازه را جوش مي دهد .
گل سرخ
مزاج :خشک است .
خاصيت :چون تلخ مزگي بيشتر از گيرندگي دارد خشکانيدنش بيشتراز گيرندگي است .بازکننده و زداينده است .جنبش صفرا را خنثي مي سازد. تخمش در گيرندگي قوي تر است و پرزي که در وسط گل هست از ساير اجزايش قبض تر است .
همه اجزاء گل اندام هاي دروني را تقويت دهد و قبوضيتش مانع تحليل رفتن نمي باشد .گل خشکيده قبض تر و سردتر است و به عقيده کساني قوتي در آن است که خار و پيکان ها را بيرون مي کشد .
بهترين افشره گل افشره اي است که از گل قطع شده از شاخه مي گيرند به شرطي که زائده هاي آن را (آنچه به سفيدي مايل است )جدا کنند .
براي مرباي گل بايد گل را در سايه خشک کنند و بکار برند .
آرايش :اگر در گرمابه خود را به گل شويند بوي بد عرق رااز بين مي برد. گروهي برآنند که سائيده گل زگيل ها را ريشه کن مي کند .
زخم و قرحه :از زخم ها به ويژه از زخم هاي پوست انداز ميان رانها و پيچ و خم ها جلوگيري مي کند .در زخم هاي گود گوشت بر مي آورد . سائيده آن را بر زخم پاشند خار را بيرون مي کشد .
سر :شادابش سردرد را درمان مي کند .گلاب هم سردرد را تسکين مي دهد .
بو کردن روغن گل عطسه مي آورد .گل براي هر کسي که مغزش گرم است عطسه آور مي شود .تخم گل و آب پز گل لثه را محکم مي کند .درد گوش را تسکين مي دهد .
چشم :چشم دردي را درمان مي کند که از گرما باشد . آب پز گل خشکيده را در چشم بکشند ورم پلک ها را فرو مي نشاند .
روغن و افشره گل براي چشم مفيدند .اگر زائده هاي سفيد را از گل دور سازند در مداواي رمد خوب است .
غش کرده را گلاب دهند سر حال مي آيد .افشره گل و شاخه و کاسبرگ علاج خون برآوردن است .
اندام هاي غذا :گل براي معده و کبد خوب است . مرباي گل که با عسل باشد (گل انگبين )تقويت معده مي کند و کمک هضم است .
گل و افشره گل رطوبت هاي بد معده را بر مي چينند .
روغن گل التهاب معده را فرو مي نشاند و حتي اگر گل را بر معده بمالند همين فايده را دارد .شربت گل براي کساني که سستي در معده حس مي کنند مفيد است .
اندام هاي دفعي :بوسيله ي پربر مقعد بمالند درد را از بين مي برد آب گل يا آب پز گل خشکيده درد زهدان را که از گرما باشد از بين مي برد و درد روده مستقيم را درمان مي کند .حقنه آن زخم روده ها را علاج مي نمايد . شربتش نيز در مداواي زخم روده مفيد است .
خواب بر بستر گل شهوت را قطع مي کند .
خشک شده اش مسهل نيست . روغن گل مسهل است .
گل قاصد
زردش قوي و سفيدش آبي و ناتوان است .
مزاج :گرم و خشک
خاصيت :زداينده و بازکن است و گل خشکش نيرومندتر است .
ورم :خودش يا آبش که با مرهم و روغن گل باشد زخم را بهم مي آورد .
مفاصل :برگش با رگهايش ضماد شود علاج نقرس و اگر با سرکه باشد علاج بيماري اعصاب است .
سر :افشره اش را به بيني کشند سر را تنقيه مي کند ، با عسل مخلوط باشد و به داخل دهان بمالند زخم هاي دهان را شفا مي دهد .
چشم :خشک آن چشم را از لکه هاي بازمانده پاک مي کند و درمان کلفت شدن طبقات چشم است .
اندام هاي غذا :کبد را تنقيه مي کند ، در سرکه پرورده اش را بخورند يا ضماد کنند علاج سپرز است .
اندام هاي راننده :در ريزش دادن حيض بسيار مفيد است .در علاج ورم سخت زهدان مفيد است به شرطي که بردارند يا در آب پزش بنشينند و در ريزش دادن حيض بي مانند است و از هر دارويي بهتر است . با مرهم موم و روغن گل ترک هاي اطراف مقعد را خوب مي کند .
گل سرشور
زرگران در صيقل دادن و هموار کردن بکار مي برند . آنهم مانند گل کشتزاري سفيد و خاکستري دارد .
خاکستري رنگش نازک و ورقي مي باشد و به اشکال گوناگون ديده مي شود . هر آنچه بسيار سفيد است بسيار زودشکن و ترد است و همين که خيس شد بي درنگ حل مي شود .
در گرمابه اين گل را بجاي اشنان و نطرون بر بدن مي مالند .
خاصيت :گيرنده ، خشکاننده و سردي بخش است .
از نوع اولي هر چه سفيدتر باشد بهتر است و از نوع خاکستري رنگ هم هر چه مايل به سفيدي باشد بهتر است .
آرايش:تن را صفا مي دهد ، زيبا مي کند و رخساره را صيقل مي دهد .
سر :حواس را پرمايه تر مي نمايد .
چشم :همراه شير در چشم بچکانند علاج سفيدي و جوش هاي چشم است .
گلابي
مزاج :شاه امرود معتدل و تر مزاج و گلابي چيني سرد و خشک است .
خاصيت :همه انواع گلابي گيرندگي دارند و در ضماد بند آوردن مواد مؤثرند .
شاه امرودي که در خراسان پيدا مي شود بر عکس گلابيهاي ديگر ملين است .
زخم و قرحه :گلابي و به ويژه گلابي وحشي که بسيار خشکاننده است دهانه زخمها را بهم جوش مي دهد و خوب مي کند .
اندام هاي غذا :معده را دباغ مي دهد . مگلابي چيني معده را توان مي بخشد ، تشنگي را قطع مي کند و زرداب را تسکين مي دهد .
اندام هاي دفعي :گلابي و به ويژه خشک شده آن شکم را بند مي آورد . گلابي سبب قولنج مي شود بهتر آن است که بعد از خوردن گلابي عسلاب را با ادويه جات بخورند .مرباي گلابي براي مراره صفرايي سودمند است .
زهرها :نوعي از گلابي را که بسيار قبض است و دير مي رسد بسوزانند خاکسترش گزند قارچ را خنثي مي کند و اگر اين قارچ را با گلابي بپزند کمتر زيان دارد .
گندنا
مزاج :گندناي شامي با سماق داروي زگيل و جوشهاي شري است .
زخم و قرحه :گندناي شامي با نمک علاج زخم پليد است .گندناي بياباني داروي زخم پستان است .گندناي نبطي را با سرکه ضماد کنند دمل را مي ترکاند .
سر :خون دماغ را بند مي آورد .تخم گمدنا را با قطران بسوزانند و دود آن در دهان بيايد کرم دندان را مي کشد و بيرون مي آورد .
خوردنش سردرد و خواب هاي پريشان مي آورد . خاکسترش با روغن گل و سرکه آب انگور کهنه درد گوش را تسکين مي دهد .
لثه و دندان را تباه و دندان ها را زرد مي نمايد .و به ويژه شامي براي لثه و دندان بسيار بد است .آب گندناي نبطي مخلوط با کندر و شير يا روغن گل را در گوش بچکانند درد و صدا و وزوز گوش را از بين مي برد .
چشم :سبب تم چشم است .
نفس کش :گندنا با افشره جو داروي برنشيتي است که از ماده غليظ بوجود آمده .به ويژه اگر گندناي نبطي با عسل باشد چه بهتر .در علاج ورم شش و رسانيدن ورم هاي شش مفيد است .براي خون برآوردن تخم گندنا و تخم آس را مخلوط مي کنند و مي خورند .
خام خوردن گندنا براي گرفتگي ريه مفيد است .
اندام هاي غذا :گندناي بري براي معده بد و از گندناي کاشتني بدتر است . زيرا تلخ تر و تندتر و گزنده تر است .همه انواع گندنا بادزاست و بايد دو بار بپزند تا بادش کاهش يابد .همه نوع گندنا دير هضم است .
اندام هاي دفعي :گندنا عموماً و به ويژه نبطي و بياباني بول و حيض را ريزش مي دهد .به مثانه و کليه زخمي زيان مي رسانند . خوردن يا ضماد پخته آن داروي بواسير است .شهوت انگيز است . تخمش هم در اين باره بي تأثير نيست به شرطي که در روغن بپزند .تخم گندنا را با تخم آس در
روغن بجوشانند داروي زحير و خونريزي مقعد است .در آب پز برگش بنشينند براي بهم آمدن دهانه زهدان و سختي زهدان مفيد است .
بيخ گندنا را با روغن کاجيره و روغن بادام يا کنجد سوپ نمايند براي قولنج مفيد است .افشره اش را خشک گردانند خون را اسهال مي دهد .
گندناي بياباني از ديگر گندناها بيشتر بول و حيض را ريزش مي دهد .
زهرها :افشره اش همراه عسل آب پادزهر حشرات سمي است .
گندناي کوهي
خاصيت :بازکننده ، زداينده ، راننده ، گدازنده و تکه کننده است .
سر :افشره اش علاج درد هميشگي گوش است . گوش را از چرک پاک مي کند منفذهاي بند آمده گوش را باز مي کند .درد کهنه گوش را درمان مي کند .
چشم :افشره اش با عسل ديد را تقويت مي نمايد .
سينه :بوسيله ي خون برآوردن سينه و شش را مي پالايد .
اندام هاي غذا :در باز کردن بند آمدني هاي کبد و طحال بسيار مفيد است .
اندام هاي راننده :حيض را بيرون مي ريزد و زهدان را مي پالايد .
زهرها :با نمک ضماد شود پادزهر سگ هار است .
گور گياه
ديسقوريدوس گويد :دو نوع وجود دارد که يکي بدون ميوه و ديگري داراي ميوه سياه رنگي است .
بهترين نوع اين گياه اعرابي سرخ رنگ و خوشبو است . شکوفه آن به سرخي مي زند و بعد از شکفتن به رنگ بنفش در مي آيد . برگش باريک است و بوي آن مشابه بوي گل محمدي است .
اگر اين گياه را در دست بفشاري و خرد کني بوي آن به مشام مي رسد . فايده اش در وهله اول در گل آن است و بعد در شکوفه و ريشه و ساقه آن . مزه گورگياه در زبان تأثير مي گذارد و آن را آزار مي دهد (مي برد ).
نوع جنگلي اش نيرويي سرد کننده دارد و به عقيده ابن جريج بکلي سرد است ساقه آن گيرنده تر از بخش هاي ديگر است . شکوفه اش اندکي گرمي بخش و گيرندگي آن کمتر از گرمي دهندگي است .
خاصيت درماني :شکوفه اش به علت گيرندگي اش از خونريزي جلوگيري مي کند .در روغن آن تحليل و گيرندگي هست . ريشه آن از حيث اين اختصاصات قوي تر است .شکم را بند مي آورد . داراي قوه رسانندگي و نرم کنندگي نيز هست .جدار رگها را باز نگه مي دارد و دردهاي دروني و به ويژه درد زهدان و نيز انواع باد را از بين مي برد .
زخم و قرحه :روغن آن خارش بدن انسان و حيوان را از بين مي برد .
دمل و جوش :پخته آن در مداواي دمل هاي گرم مفيد است .
خوردن گور گياه پخته و ضماد آن سفت شدگي اندام هاي دروني را بر طرف مي کند و در مداواي ورم هاي سرد و دروني مفيد است .
مفاصل :خوردن يک چهارم مثقال آن همراه فلفل براي ماهيچه ها و مداواي ترنجيدگي (تشنج )مفيد است .روغن آن خستگي را از بين مي برد .
اندام هاي سر :انواع آن به ويژه نوع جنگلي آن مايه سنگيني سر است . نوع باريک ترش سردرد مي آورد و ستبرش خواب آور است . تخم اين گياه مخدر است .تمام انواعش لثه را استحکام مي بخشند و رطوبت هاي آن را رفع مي کنند .
اندام هاي تنفسي و سينه :در معالجه درد شش مفيد است و شکوفه اش از خونريزي دستگاه تنفسي جلوگيري مي کند .
اندام هاي تغذيه اي :ريشه اش معده را قوت مي بخشد و اشتها را بر مي انگيزد .به اندازه يک مثقال ريشه گور گياه همراه يک مثقال فلفل دل بهم خوردگي را تسکين مي دهد .
شکوفه آن مسکن معده و در مداواي ورم معده و کبد مفيد است .
اندام هاي دفعي :در تسکين درد زهدان بسيار مؤثر است . اگر بيماري که ورم گرم زهدان دارد در جوشانده آن بنشيند يا مقداري از آن را در زهدان بچکاند و يا از آن بنوشد برايش مفيد است .
اندام هاي دفعي :تخم جنگلي و اعرابي آن سنگ دستگاه ادراري را بر طرف مي کند ، شکم را قبضي مي دهد . دو قسم جنگلي در اين زمينه مفيدتر
هستند.هردو نوع آن خونريزي زنانه را قطع مي کنند .
شکوفه آن دردهاي کليه و خونريزي کليه را دفع مي کند و در علاج ورم هاي مقعد مفيد است .
زهرها :برگ هاي زيرين را تا زماني که تر و تازه اند چنانچه بر جاي نيش زدگي حشرات بگذارند تسکين بخش است .
گوگرد (کبريت )
خاصيت :لطافت بخش ، جذب کننده و بسيار زداينده است .
آرايش :از داروهاي برص است و به ويژه اگر آتش نديده باشد . اگر با سقز مخلوط کنند اثر بالاي ناخن را بر مي کند .با سرکه داروي لک و پيس است .زخم :علاج گري چرکين است ، بيماري ويروسي را علاج مي کند و به ويژه اگر با سقز تلخ يا با سرکه باشد بسيار مفيدتر است .
اگر همراه نطرون باشد و تن را با آن بشويند خارش بدن را از بين مي برد .
مفاصل :همراه نطرون و آب بر نقرس بمالند مفيد است .
سر :بخورش زکام را بند مي آورد .با سرکه و عسل داروي ترک هاي گوش است .
گوشت
1 ـ گوشت گوسفند که نوعي تندي لطيف دارد .
2 ـ بز جوان و گوساله و تا کم سن تر باشد زود هضم تر است و غذاي لطيف تر مي دهد .
3 ـ بزغاله کمتر از بره زوائد (فضول )دارد .
4 ـ گوشت هر شيرخواري که شير خوب بخورد خوبست .
5 ـ گوشت گوسفند پير و لاغر خوب نيست .
گوشت حيوان رنگ سياه از گوشت حيوان سفيد رنگ سبک تر و خوشمزه تر است .گوشت حيوان نر و گوشت نرمه جدا شده از گوشت بسيار چرب و سفيد از گوشت ديگر سبک تر است .
بهترين و گواراترين گوشت در ميانه استخوان ها است .گوشت طرف راست سبک تر و بهتر از گوشت طرف چپ است .وسط ماهيچه بي عيب ترين گوشت است .
غذاي گوشت زبان برابر با غذاي گوشت ماهيچه و غيره است .
بهترين گوشت پرنده به ترتيب :
تذرو ، مرغ ، که از تذرو لطيف تر اما مغذي تر نيست ، کبک ، تيهو و دراج است . هر حيواني که خشک مزاج باشد در بچگي خوب است مانند گوشت بزغاله که بسيار خوب است .گوشت بز نر مطلقاً بد است . گوشت درندگان ناپسنديده است .گوشت پرندگان بزرگ شناور و هر آنچه گردن دراز دارند ، گوشت طاوس ، هوبره و کبوتر دشتي و سنگخوارک و هر چه سوداء زياد پديد آورد و تيره گنجشک و غيره هيچ کدام خوب نيستند .
از حيوانات وحشي گوشت آهو با اينکه کمي مايل به سودايي است از ساير گوشت ها بهتر است .
مزاج :گوشت پرنده از گوشت چارپا خشک تر است .گوشت گاو خشک تر از گوشت بز گوشت بز خشک و دير هضم تراز گوشت گوسفند است .
گوشت شتر غذايش غليظ و بسيار گرم است .گوشت خرگوش گرم و خشک است .گوشت پرندگان بزرگ و غاز و هوبره غليظ است .گوشت اردک و ديگر شناورها بسيار مرطوب است و رطوبت تقريباً با گوشت گوسفند دارد .
خاصيت :گوشت غذايي است که بدن را توان بخشد ،از هر غذايي براي تبديل به خون شدن آمادگي بيشتر دارد .
گوشت پرچربي کم غذا است و شکم را نرم مي کند و به زودي تبديل به ماده دودي و مراره مي شود و زود هضم است . دنبه از چربي و پيه گوشت بدتر است زيرا دير هضم و بد غذا است و گرم و غليظ تر از پيه است .
گوشت گاو غذايش زياد است . اما گوشت سياه و غليظش خوب نيست و بيماري هاي سودايي به وجود مي آورد .بهترين گوشت گاوي گوشت گوساله است . گوشت گاو را با پوست خربزه بپزند به زودي از هم مي پاشد و مي رسد .
بهترين وقت براي خوردن گوشت گاو فصل بهار و اوايل تابستان است .
آرايش: گوشت گاو لک و پيس پديد مي آورد . سوخته گوشت قورباغه داروي کم مويي است .
ورم و جوش :گوشت گاو و گوشت هاي غليظ جوش هاي سرطاني بوجود مي آورند و ورم هاي سخت را نرم مي کند .
زخم و قرحه :از گوشت گاو گري و قوباي بد مي خيزد و گوشت هاي غليظ هم همين اثر را دارند .سوخته گوشت بره را بر بيماري ويروسي بمالند سودمند است. مفاصل :گوشت گاو و ساير گوشت هاي غليظ جذام و پاغر و واريس به دنبال دارند .پيه و دنبه خوب ضمادي براي عصب خشکيده هستند .بيمار نقرس در آب پز گوشت خرگوش بنشيند سود مي بيند .بيمار درد مفاصل در آبگوشت خرگوش يا روباه بنشيند آرام مي يابد گوشت راسو را ضماد بکنند داروي درد مفاصل است پيه گورخر با روغن کوشنه مرهم شود داروي درد پشت و بادهاي متراکم است .
گوشت مار داروي جذام و گوشت جوجه تيغي در علاج جذام سودمند است .
سر :گوشت گاوي و ساير گوشت هاي غليظ که خشکانندگي دارند بيماري سودايي و وسواس به دنبال دارند .
گوشت راسو با آب انگور کهنه مخلوط شود و بخورند براي صرع مفيد است .
چشم :خاکستر گوشت بره داروي سفيدي چشم است . گوشت درندگان و پرندگان شکاري بد را توان مي بخشد و براي چشم مفيد هستند .
اندام هاي تنفسي : خرچنگ آبزي براي سل داران بسيار خوب است . گوشت جوجه مرغ خفگي را بر مي انگيزد اما اگر بمکند زياني ندارد .
اندام هاي غذا :انواع گوشت غليظ طحال را بزرگ مي کند . گوشت سنگخوارک در علاج تباهي مزاج ، استسقا ، بندآمدن هاي کبد و طحال و غيره مفيد است .
گوشت گاوي زرداب را به روده راه مي دهد . گوشت برشته خرگوش از زخم هاي روده جلوگيري مي کند .گوشت خشکيده جوجه تيغي با سکنجبين درد گرده را بر طرف مي نمايد .
آبگوشت (سوپ )خروس پير براي قولنج و بيماريهاي سودايي مفيد است . پيه گورخر همراه با روغن کوشنه دردي را که در اثر باد متراکم در گرده حس مي شود تسکين مي دهد .
گوشت درندگان و پرندگان شکاري داروي بواسير است .
گوشت پرندگان و به ويژه کبک ، تيهو ، سنگ خوارک و چکاوک بريان شوند يا نشوند شکم را بند مي آورند . گوشت پرندگان نامبرده را آب پز کنند و آبگوشت گوزن بر آن بريزند بول را ريزش مي دهد .
تب ها :گوشت گاو ، گوزن ، کل و عموماً گوشت پرندگان بزرگ تب سه اندرميان با خود مي آورند .
زهرها :گوشت راسو را خشک کنند و با آب انگور کهنه مخلوط کنند و بخورند داروي مسموميت است .
گوشت سوخته بره درد مار گزيده و نيش انواع کژدم را تسکين مي دهد و اگر آب انگور کهنه باشد پادزهر سگ هار است .
گوشت قورباغه پادزهر حشرات گزنده است .
گون کتيرا
سينه :کتيرا با عسل معجون شود و زير زبان بگذارند در تسکين سرفه و از بين بردن زبري سينه سودمند است .
اندام هاي دفعي :کتيرا با سوخته شاخ گوزن که شستشو داده باشند يا با کمي زاج بلوري مخلوط کنند درمان درد گرده و سوزش مثانه است .
گوش موش
خاصيت :قبض ، مرطوب ، چسبنده ، تنقيه کننده و نرمش دهنده است .
ورم و جوش :ورم را آرام مي کند ، برگش خورده شود داروي سوختگي و ورم هاي بلغمي است .
افشره اش با سفيداب سرب داروي مورچگي و باد سرخ است .
در علاج آماس لوزتين اگر با آن غرغره مي کنند مفيد است .
مفاصل :با موم و روغن گل بر نقرس بگذارند سودمند است .
سر :افشره اش با روغن گل داروي درد گوش است . گوش موش يا افشره آن را در دهان بگذارند لوزتين را درمان مي کند .
نفس :سوپ افشره آنرا بنوشند سرفه مزمن را علاج مي کند .
اندام هاي دفعي :بواسير را از بين مي برد .
گوش فيل
مزاج :گرم و خشک
خاصيت :شوري و گيرندگي دارد و کمي بازکنندگي در او است .
نفس و سينه :گوش فيل يا نمک آن را در شير بريزند و غرغره کنند مفيد
است .
اندام هاي راننده :گوش فيل و بخصوص تخم و افشره اش آب زرد را اسهال مي دهد و بايد زياد نباشد که لاغري ببخشد .بول را ريزش مي دهد. آب پشت به وجود مي آورد .در اسهال صفرا و مواد آبکي ملايم است .
گياه ثعلب
مزاج :گرم و تر
مفاصل :در علاج ترنجيدن و کشيدگي به سوي عقب و در علاج فلج بسيار مفيد ، شهوت انگيز و کمک غريزه جنسي است .
اندام هاي راننده :ضمادش زخم بسته عفوني را مي گشايد .
گياه شيردار (يتوع )
هفت برگ ، شبرم ، چشميزک ، آذربونه ، ماهودانه ، مازريون و پنج انگشت که آن را پنج برگ هم مي گويند .
همه اينها کشنده هستند وتنها از شيره آنهاه مي توان استفاده درماني کرد .
مزاج :شير چشميزک گرم و خشک است همين طور بقيه گياهان ديگر .
خاصيت :زخم آور و سم است و اگر در حوض بريزند ماهيها مي ميرند .
آرايش :گوشت زائد ، زگيل ، خال و زائده هاي اطراف ناخن را بر مي کند. براي از بين بردن مو شيره اش را بر پوست مي مالند و در آفتاب اين کار را مي کنند ،مو را مي سترد و بعد که مي رويد ضعيف است و اگر عمل را تکرار کنند ديگر مو بر نمي آيد .بهتر آن است که با روغن زيتون مخلوط شود و براي ستردن مو بکار ببرند تا خطري نباشد .
زخم و قرحه : با سرکه باشد سفتي هاي پيرامون بواسير را از ميان مي برد.داروي بيماري ويروسي است .زخم گنديده را بهبود مي بخشد ، اگر با قيروطي ( مرهم موم )و روغن گل مخلوط شود علاج خوره و گري سودايي و آتش پارسي است .
سر :شيره اش را بر دندان کرم زده بگذارند دندان خرد مي شود و مي افتد و اگر با قطران باشد که از قوتش مي کاهد براي معالجه دندان سالمتر است . بهتر آن است که قسم سالم دندان ها را با کمي موم بپوشانند و آنگاه اين دارو را بگذارند .اگر بيخ گياه نامبرده را با سرکه بپوشانند و مزمزه کنند درد دندان تسکين مي يابد .
چشم :شيرش ناخنه را از بين مي برد .
بواسير را بر مي کند ، بلغم مواد آبکي را خارج مي سازد . دو قطره تا سه قطره شيرش را بر انجير بريزند و بگذارند تا خشک شود و بخورند اسهالي کافي مي دهد .
همين مقدار اگر با قاوت يا با آن خورده شود باز مسهل خوبي است .اما اگر بخواهند آن را تنها بخورند بهتر آن است که همراه قيروطي يا موم و عسل باشد تا دهان و گلو را زخم دار نکند .
منبع: کتاب گياه درماني
/س