خانواده حواصيل
Family Ardeidae
پرندگاني آبچر با پاهاي بلند و گردن دراز كه منقاري نوكتيز و نسبتا طويل دارند در پرواز گردن خود را روي شانهها جمع مي كنند . بالهاي پهن و گرد و دمي نسبتا كوتاه دارند . روي سر ، شانه و يا گردن بعضي از آنها پرهاي زينتي بلندي ديده مي شود ، منقار و پاهاي آنها در فصل زادوولد تغيير رنگ مي دهد ، نر و ماده آنها همشكل است ( جز در بوتيمار كوچك ) بطور دستهجمعي روي درختها يا در نيزارها آشيانه مي سازند . از ماهيها ، دوزيستان ، خزندگان ، سختپوستان ، حشرات ، جوندگان و حتي جوجههاي پرندگان تغذيه مي كنند .
بوتيمار
انگليسي : Bittern
فرانسوي : Butor etoile
لاتين : Botaurus Stellaris
مشخصات :
75 سانتيمتر ؛ يك پرنده باتلاقي بزرگ ، قهوهاي رنگ و حواصيل شكل با بدني پر خط و خال ، كه پاهاي بزرگ سبز رنگ و صداي مشخصي دارد . موقع احساس خطر بي حركت مي ايستد و سر و منقار خود را به طرز خاصي عمودي نگاهميدارد . به حالت قوز كرده ، در حالي كه سر خود را پايين گرفته است ، راه مي رود . آهسته و به دشواري پرواز مي كند و پس از اوج گرفتن گردن خود راجمع مي كند . بالهاي گرد و پهن آن داراي راهراه سياه و قهوهاي است كه در پرواز به خوبي مشخص مي باشد . تكزي است و اغلب خود را از انظار پنهان مي كند . معمولا در نور كم غروب يا صبح خيلي زود فعال است و طي روز در نيزارها پنهان مي شود . ممكن است با نابالغ حواصيل شب ، كه خيلي كوچكتر و در سطح پشتي خالدار است ، اشتباه شود .
زيستگاه :
نيزارهاي انبوه ، باتلاقها ، ماندابها و ساحل درياچهها . در بين نيها آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
بوتیمار پرندهای است که زمستان ها از پراکندگی نسبتا فراوانی برخوردار است . در سالهاي پر باران به تعداد فراوان در سيستان زادوولد مي كند . امكان دارد در سواحل درياي خزر ، فارس و خوزستان نيز زادوولد نمايد اما این امر نیاز به بررسی بیشتر و دقیقتری دارد . !
بوتيمار كوچك
انگليسي : Liitle bittern
فرانسوي : Blongios nain
لاتين : Lxobrychus Minutus
مشخصات :
35 سانتيمتر ؛ از حواصيلهاي كوچك ديگر به وسيله اندازه خيلي كوچك ، تارك و سطح پشتي تيره ، پوشپرهاي بالي و سطح شكمي سفيد مايل به نخودي مشخص مي شود . تارك و سطح پشتي پرنده نــر سياه مايل به سبز است . پرنده ماده در سطح پشتي رگهرگه قهوهاي پررنگ ، در سطح شكمي نخودي و رگهرگه است ، و رنگ نخودي تيره پوشپرهاي بالش كمتر جلوه مي كند . منقار هر دو جنس زرد رنگ است و در فصل زادوولد قاعده آن قرمز مي شود . پاها سبز رنگ است . پرنده نابالغ بطور كلي قهوهاي و رگهرگه مي باشد . پرواز بوتيمار كوچك معمولا در ارتفاع خيلي كم و توام با بالزدنهاي سریع و بالبازرويهاي طولاني است . در پرواز پوشپرهاي كمرنگ بال با رنگ تيره بالها و پشت تضاد قابل توجهاي نشان مي دهد . بطور عمده در نور كم غروب و يا صبح خيلي زود فعال است و طي روز خود را از انظار مخفي مي كند .
زيستگاه :
سواحل پر گياه رودخانهها ، ماندابها ، آبگيرها ، باتلاقهاي پر درخت و نيزارها . نزديك آب آشيانه ميسازد .
پراكندگي :
بوتیمار کوچک از جمله پرندگانیست که تابستانها از پراکندگی فراوانی برخوردار است .
حواصيل شب
انگليسي : Night heron
فرانسوي : Heron bihoreau
لاتين : Nycticorax Nycticorax
مشخصات :
60 سانتيمتر ؛ حواصيلي است نسبتا كوچك ، پر جثه با پاهاي نسبتا كوتاه . در پرنده بالغ تارك ، پس سر و پشت به رنگ سياه ، سطح شكمي سفيد و پس گردن ، روي بالها و دم خاكستري است . سه پر سفيد دراز رشته مانند از ناحيه پس سرش بصورت كاكلي آويزان است . چشمهاي قرمز و منقاري كلفت دارد . پاهايش زرد رنگ و در فصل زادوولد صورتي تيره است ، سطح پشتي در پرنده نابالغ قهوهاي پررنگ با خالهاي مشخص نخودي رنگ و كاكل ندارد . در نور كم ممكن است با بوتيمار كه خيلي بزرگتر است اشتباه شود . هنگام پرواز بدن خود را جمع مي كند و سرعتر از حواصيلهاي ديگر بال مي زند . جز در فصل زادوولد ، معمولا در نور كم هنگام غروب و يا صبح خيلي زود به فعاليت مي پردازد . طي روز معمولا در ميان درختها پنهان مي شود و فعاليتي ندارد .
زيستگاه :
باتلاقها با گياهان انبوه . سواحل پر گياه رودخانه ها يا تالابهاي درختدار . هنگام غروب در كنار كانالها ، آبگيرها و قسمتهاي باز و بي درخت مرداب ها به تغذيه مي پردازد . بطور دستهجمعي و اغلب با گونههاي مشابه خود ، در بيشهها و در بعضي از مناطق در نيزارها آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
بطور كلي حواصیل شب پرندهای است که تابستانها از پراکندگی فراوانی برخوردار است . گاهي زمستان در حوالي درياي خزر ديده مي شود .
حواصيل سبز
انگليسي : Little Green Heron
لاتين : Boturides Striatus
مشخصات :
46 سانتيمتر ؛ حواصیل سبز ، حواصيلي است كوچك و تيره رنگ با كاكلي به رنگ سبز تيره و براق ، منقار سياه ، پاهاي كوتاه به رنگ زرد نارنجي . سطح پشتي و بالهايش خاكستري پررنگ است ، با اثري از رنگ سبز ، و سطح شكمي آن خاكستري تيره مي باشد . در زير چشم يك نوار سياه نسبتا كوتاه دارد و پوشپرهاي گوش آن تقريبا سفيد است . پرنده نابالغ بطور كلي قهوهاي مايل به خاكستري پررنگ مي باشد . حواصيل سبز ؛ بطور عمده در نور كم صبح خيلي زود و يا غروب آفتاب فعاليت مي كند و در طي روز در بين سنگها و يا بين بوتههاي انبوه گياهان استراحت مي كند . معمولا تكزي است .
زيستگاه :
سواحل سنگي ، جزاير مرجاني ، سواحل هموار و گلي و در نقاطي كه درخت حرا مي رويد . بطور انفرادي در بوتههاي انبوه و يا روي شاخههاي درخت حــرا در مناطق باتلاقي آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
حواصیل سبز از جمله پرندگانیست که اخيرا از جزاير خليج فارس گزارش شده است كه در آنجا بصورت بومي و به تعداد نسبتا فراوان ديده مي شود .
حواصيل زرد
انگليسي : Squacco Heron
فرانسوي : Heron Crabier
لاتين : Ardeola Ralloides
مشخصات :
45 سانتيمتر ؛ حواصيلي كوچك ، پر جثه ، با گردني نسبتا كلفت كه بدنش نخودي رنگ و بالهايش سفيد رنگ است ، كاكلي دراز و آويخته دارد . منقارش در فصل زادوولد سياه و آبي ، و در زمستان تقريبا سبز و نوك آن تيره است . پاهايش سبز رنگ و در اوج فصل زادوولد صورتي مي باشد . در حالت نشسته ، بدنش به رنگ قهوهاي مايل به زرد چرك بنظر مي آيد ولي در پرواز سفيدي بالها ، دمگاه و دم بطرز جالب توجهي آشكار مي شود و در اين حالت ممكن است با اگرت كوچك و گاوچرانك اشتباه شود ولي پشت سر پررنگترش آن را متمايز مي سازد .
زيستگاه :
مانند اگرت كوچك اما كمتر در فضاي باز ديده مي شود . بطور انفرادي يا بصورت دستههاي پراكنده ، همراه گونههاي مشابه در نيزارها ، روي بوتهها و درختها آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
حواصیل زرد پرندهایست که تابستانها از پراکندگی نسبتا فراوانی برخوردار است ، گاهي زمستان را در جنوب غربي ايران باقي مي ماند .
حواصيل هندي
انگليسي : Indian Pond Heron
فرانسوي : Heron Crabier de gray
لاتين : Ardeola Grayii
مشخصات :
43 سانتيمتر ؛ نــر و ماده همشكل . خيلي شبيه حواصيل زرد ولي برخلاف آن سر و گردنش فاقد پرهاي بلند سياه و سفيد است و رنگ پروبالش بيشتر متمايل به خاكستري است . پشتش خيلي پررنگتر از حواصيل زرد بوده ، و در فصل زادوولد خرمايي سير و در زمستان قهوهاي پررنگ است . رفتــار و صدايش شبيه حواصيل زرد مي باشد .
زيستگاه :
شبيه زيستگاه حواصيل زرد ولي در باتلاقهايي كه حــرا مي رويد . در خورهاي گلآلود و گاهي در ساحل دريا نيز ديده مي شود .
پراكندگي :
حواصیل هندی از پرندگان بومي و نسبتا فراوان است ، قبلا در نزديكي بوشهر زادوولد مي كرده است ولي اخرا گزارشي مبني بر زادوولد آن در اين منطقه در دست نيست .
حواصيل بزرگ
انگليسي : Goliath Heron
فرانسوي : Heron goliath
لاتين : Ardea Goliath
مشخصات :
120 سانتيمتر ؛ بزرگترين حواصيل ، تا حدي شبيه به يك حواصل ارغواني غولپيكر بنظر مي آيد ، ولي سطح پشتي آن خاكستري مايل به آبي كمرنگتر و يكدستتر است و سياهاي روي تارك را ندارد . سر و گردن و سطح شكمي آن بيشتر خرمايي رنگ است . منقار خيلي بزرگ و تقريبا سبز رنگ و پاهاي تيرهرنگي دارد . پرواز آن مشخص و شامل بالزدنهاي آهسته و پردامنه است . رفتارش همانند حواصيل خاكستري است ، ولي معمولا تكزي مي باشد .
زيستگاه :
تالابهاي وسيع ، خورها ، زمينهاي ساحلي هموار و گلي و مناطقي كه درخت حــرا مي رويد .
پراكندگي :
حواصیل بزرگ پرنده ایست که زمستانها به ندرت در جنوب خليج فارس و منطقه ساحلي بلوچستان ديده ميشود .
گاوچرانك
انگليسي : Cattle Egret
فرانسوي : Heron garde-boeufs
لاتين : Bubulcus ibis
مشخصات :
50 سانتيمتر ؛ از دور سفيد بنظر ميآيد ، از اگرت كوچك اندكي كوچكتر ولي پرجثهتر و گردنش كلفتتر است . گلويش برآمده و مشخص مي باشد ، از نزديك بهوسيله دسته پرهاي دراز نخودي رنگ روي تارك ، سينه و جبه تشخيص داده مي شود . در زمستان رنگ نخودي اين قسمتها خيلي كمرنگ است . در فصل زادوولد منقار زردرنگ با قاعده قرمز دارد و پاهايش تقريبا قرمز است . در زمستان زردي منقار كمتر و پاهايش تيره رنگ مي شود . چشمهاي قرمز رنگ دارد . پرنده نابالغ فاقد دسته پرهاي نخودي رنگ است ، منقاري زرد رنگ و پاهاي قهوهاي مايل به سبز دارد . پرواز و حركات گاوچرانك شبيه اگرت كوچك است . پرندهاي است اجتماعي . برخلاف اگرت كوچك معمولا در ميان گلههاي گاو تغذيه مي كند . در حال پرواز ممكن است با حواصيل زرد اشتباه شود .
زيستگاه :
كمتر از حواصيلهاي ديگر به آب بستگي نشان مي دهد . معمولا در حال تغذيه همراه با گلههاي گاو در علفزارها ، باتلاقها و فضاي باز و خشك ديده مي شود . بطور دستهجمعي و اغلب همراه با گونههاي مشابه در نيزارها ، بوتهزارها و يا روي درختها در خشكي و يا در مجاورت آب آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
گاوچرانگ پرنده ای ست که از پراکندگی نسبتا فراوانی برخوردار است و بطور كلي تابستان ها در مناطق ساحلي درياي خزر ديده مي شود ، تعدادي از آنها زمستانها در ايران باقي مي مانند .
اگرت بزرگ
انگليسي : Great White Heron
فرانسوي : Grande Aigrette
لاتين : Egretta alba
مشخصات :
88 سانتيمتر ؛ پرندهاي است با پروبال سفيد يمدست كه از هر حواصيل يا اگرت سفيد ديگري بزرگتر است .
گردنش خيلي دراز ، باريك و زاويهدار مي باشد و كاكل مشخصي ندارد . منقارش يا زرد يكدست و يا قسمتي از نوك آن سياه است . پاهايش تماما سياه مايل به سبز مي باشد ( اگرت كوچك پنجههاي زرد رنگ دارد ) . در فصل زادوولد بخش بالايي پاها نارنجي مايل به صورتي است و پرهاي شانهاش رشد زيادي پيدا مي كند و به صورت شنل آويختهاي در ميآيد كه از حد دم تجاوز ميكند . حواصيل زرد و گاوچرانك مه در حال پرواز از دور سفيد بنظر مي آيند ، از اين پرنده خيلي كوچكتر و به نسبت پرجثهترند .
زيستگاه :
ساحل درياچهها و رودخانهها ، باتلاقهاي كم گياه و مردابهاي ساحلي . معمولا به صورت دستههاي پراكنده در نيزارهاي انبوه زادوولد مي كنند و به ندرت روي بوتهها و يا درختها آشيانه مي سازند .
پراكندگي :
اگرت بزرگ پرنده ای ست که زمستانها از پراکندگی نسبتا زيادی برخوردار است و ممكن است به تعداد كم در ايران زادوولد كند .
اگرت كوچك
انگليسي : Little Egret
فرانسوي : Aigrette garzette
لاتين : Egretta garzetta
مشخصات :
55 سانتيمتر ؛ حواصيل كوچكي است به رنگ سفيد خالص با منقار دراز ، باريك و سياه ، پاهاي سياه و پنجههاي زرد كه در پرواز به خوبي نمايان است . در بهار پنجههايش قرمز رنگ مي شود . ( در مقايسه با اين پرنده ، اگرت بزرگ خيلي بزرگتر است و پنجههاي سياه دارد ، و گاوچرانك و حواصيل زرد در حال پرواز از دور سفيد بنظر مي آيند ولي پرچثهترند ، با گردني ضخيمتر و منقاري كوتاهتر ) . پرنده بالغ در تابستان كاكلي خيلي دراز و آويزان دارد و پرهاي شانهاش رشد زيادي پيدا كرده ، به صورت شنل آويختهاي در عقب بدن جلب توجه مي كند . معمولا در فضاي باز و در آبهاي كم عمق تغذيه مي كند و به ندرت مانند گاوچرانك در بين گلههاي گاو ديده مي شود .
زيستگاه :
تالابها ، مردابهاي ساحلي و باتلاقها . بطور دستهجمعي و اغلب با حواصيلهاي ديگر ، روي بوتهها يا درختها ، در تالابها ، باتلاقها ، فضاي باز و خشك ، صخرههاي مشرف به دريا و جنگلها آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
اگرت کوچک پرنده ای است که تابستانها از پراکندگی فراوانی برخوردار است . تعداد كمي از آنها زمستان را در حوالي درياي خزر مي گذرانند .
اگرت ساحلي
انگليسي : Western Reef Heron
فرانسوي : Aigrette des recifs
لاتين : Egretta gularis
مشخصات :
55 سانتيمتر ؛ از نظر رنگ پر و بال به دو شكل ديده مي شود . يكي شكل تيره كه فراوان است و پروبالش تماما سياه مايل به سربي مي باشد و بهجز چانه و گلوي آن كه سفيد است ، ديگري شكل سفيد كه كميابتر است و پروبال آن يكدست سفيد مي باشد . در هر دو شكل ، منقار زرد مايل به سبز ، پاها سياه و پنجهها تقريبا زرد است . شكل سفيد اين پرنده به كمك منقار زردش از اگرت كوچك تشخيص داده مي شود . رفتار اگرت ساحلي ، شبيه اگرت كوچك است .
زيستگاه :
اگرت ساحلي ، پرندهاي ساحلي است كه بيشتر در خورهاي گلآلود ، ماندابها و باتلاقهاي شور ، سواحل سنگي و سدهاي مرجاني ديده مي شود . بطور دستهجمعي و معمولا در بوتههاي كوتاه نزديك ساحل دريا آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
بطور كلي اگرت ساحلی پرندهاي است بومي ايران و از پراکندگی نسبتا فراوانی برخوردار است .
حواصيل خاكستري
انگليسي : Grey Heron
فرانسوي : Heron cendre
لاتين : Ardea cinerea
مشخصات :
90 سانتيمتر ؛ از حواصيلهاي ديگر به وسيله اندازه بزرگ ، سطح پشتي خاكستري ، سر و گردن سفيد با نوار چشمي پهن و سياه كه تا انتهاي كاكل بلندش امتداد پيدا مي كند ، مشخص مي شود . در جلوي گردنش دو رديف خط چين ِ سياه و روي شكم سفيدرنگش لكهاي سياه ديده ميشود . منقار دراز و خنجر شكلش زرد رنگ و پاهايش قهوهاي است ، ولي هر دوي آنها در بهار قرمز رنگ ميشود . پرنده نابالغ از لحاظ رنگآميزي يكنواختتر است با گردني خاكستريتر ، كه روي سرش رنگ سياه ديده نمي شود . حواصيل خاكستري مدتهاي طولاني در وسط يا كنار آب بدون حركت ميايستد ، در حالي كه گردن خود را راست نگاهميدارد و يا اينكه سر را بين شانهها فرو مي برد . گاهي نيز روي درخت مي نشيند . پروازش پرتوان است با بالزدنهاي آهسته و پردامنه ، هنگام پرواز سر را عقب و بين شانهها ، و پاها را كشيده نگهميدارد .
زيستگاه :
علفزارهاي پرآب ، رودخانهها ، درياچهها و ساحل دريا . بطور دستهجمعي و معمولا روي درختهاي بلند آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
حواصیل خاکستری پرنده ای ست که زمستانها از پراکندگی نسبتا زيادی برخوردار است و به تعداد نسبتا فراوان در ايران زادوولد مي كند .
حواصيل ارغواني
انگليسي : Purple Heron
فرانسوي : Heron pourpre
لاتين : Ardea purpurea
مشخصات :
78 سانتيمتر ؛ از حواصيل خاكستري به وسيله اندازه كوچكتر ، پر و بال پررنگتر ، انحناء بيشتر سر و گردن و برآمدگي زياد سانهها در حالت نشسته مشخص مي شود . سطح پشتي و بالهايش خاكستري پررنگ است با پرهاي بلند بلوطي رنگ آويزان از ناحيه جبه . تارك و كاكل آن سياه ، گردنش دراز ، باريك و بلوطيرنگ با خطوط طولي سياه و مشخص ، وسط سينهاش بلوطي و بقيه سطح شكمي آن سياه است .
پرنده نابالغ خاكي رنگتر است با تارك بلوطي و سطح شكمي نخودي رنگ كه طرح سياه روي سر و گردن را ندارد . حواصيل ترغواني ، در پرواز انحناي گردنش پايين افتاده و زاويهدارتر ، و پاهايش بزرگتر از حواصيل خاكستري بنظر مي آيد . به ندرت روي درختان ديده مي شود .
زيستگاه :
باتلاقها ، آبگيرهاي پر گياه ، نيزارهاي انبوه و غيره . ..
بطور دستهجمعي و گاهي همراه گونههاي ديگر در نيزارها و بطور اتفاقي روي بوتهها آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
حواصیل ارغوانی از جمله پرندگانی ست که تابستانها فراوان است و تعداد كمي از آنها احتمالا زمستان را در جنوب غربي ايران مي گذرانند .
خانواده اكراس
Family Threskiornithidae
از نظر شكل ظاهري به حواصيلهاي كوچك و لكلكها شباهت دارند ، ولي منقار دراز آنها خميده يا پهن و كفگير مانند است . در پرواز گردن خود را كشيده نگاهميدارند ، و بدين ترتيب از حواصيلها تشخيص داده مي شوند . نــر و ماده آنها همشكل است ، معمولا پرندگاني اجتماعي هستند و در نيزارها ، بوته زارها يا روي درختها آشيانه مي سازند . از ماهيها ، سختپوستان ، زندگان ، حشرات ، دانه بعضي غلات و مواد گياهي ديگر تغذيه مي كنند .
كفچه نوك
انگليسي : Spoonbill
فرانسوي : Spatule blanche
لاتين : Platalea leucorodia
مشخصات :
85 سانتيمتر ؛ به آساني از روي پر و بال سفيد و منقار دراز كفگير مانندش شناخته مي شود . پرنده بالغ معمولا يك لكه زرد اخرائي كمرنگ در قاعدع گردن ، و تابستانها كاكلي دم اسب مانند و آويزان دارد . پاها و منقارش سياه است ، بجز نوك منقار كه زرد مي باشد . در پرنده نابالغ نوك بالها سياه ، منقار صورتي مايل به خاكستري ، پاها زرد رنگ و يا مايل به خاكستري است ، كاكل و لكه زرد قاعده گردن را ندارد . پرواز كفچه نوك منظم و آهسته است ، و در اين حالت گردن كشيده و منقار كفگير مانندش ، آنرا از پرندگان سفيد رنگ حواصيل مانند متمايز مي سازد . گاهي بالبازروي و بالباز اوجگيري مي كند . گلههاي آن در يك خط پرواز مي كنند .
زيستگاه :
آبهاي وسيع و كمعمق ، نيزارهاي باتلاقي و خورها . بطور دستهجمعي در نيزارهاي بزرگ و جزاير كوچك باير و در بعضي نواحي ، روي درختها و يا بوتهها آشيانه مي سازد
پراكندگي :
کفچه نوک از جمله پرندگانیست که در گذشته از پراکندگی نسبتا فراوانی برخوردار بوده است . و اما در حال حاضر ضمن مهاجرت بطور منظم در حوالي درياي خزر ديده مي شود ، همینطور می توان تعدادی از آنها را در جزیره قشم و دریاچه ارومیه مشاهده کرد .
اكراس سياه
انگليسي : Glossy ibis
فرانسوي : ّIbis falcinelle
لاتين : Plegadis Faleinellus
مشخصات :
55 سانتيمتر ؛ پرندهاي است با منقار خميده و پاهاي بلند كه از دور تقريبا سياه يكدست بنظر مي آيد ، ولي از نزديك پر و بال آن قهوهاي نايل به زرشكي است و بالها و دمش جلاي سبز و برنزي دارد . پرنده نابالغ به رنگ قهوهاي تيره و در سطح شكمي كمرنگتر است . در حال پرواز به وسيله بدن باريك ، بالهاي بلند و نوك گرد ، گردن و پاهاي كشيده مشخص مي شود . سريع و كمدامنه بال مي زند و گهگاهي بالبازروي مي كند ، در اين صورت ممكن است با باكلان كوچك اشتباه شود . به راحتي بر روي درخت مي نشيند .
زيستگاه :
باتلاقها و لجنزارهاي ساحلي . بطور دستهجمعي و اغلب با حواصيلها و اگرتها در نيزارهاي وسيع با آب كم عمق ، و گاهي در بوتهزارها يا روي درختان آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
بطور کلی اکراس سیاه از جمله پرندگانیست که در گذشته نچندان دور تابستانها از پراکندگی نسبتا فراوانی برخوردار بوده است . و اما در حال حاضر تعداد خیلی كمي از آنها زمستان را در فارس باقي مي مانند . ضمن مهاجرت بطور منظم در حوالي درياي خزر و خوزستان ديده مي شوند . شایان ذکر است ، در حال حاضر اکراس سیاه از جمله پرندگان کمیاب محسوب می شود .
اكراس آفريقايي
انگليسي : Sacred ibis
فرانسوي : ibis sacre
لاتين : Threskiornis Aethioticus
مشخصات :
65 سانتيمتر ؛ پر و بالش سفيد است و سر و گردني سياه و بدون پر دارد ، انتهاي پرهاي شانه و شاهپرهاي ثانوي طويل آن سياه رنگ است كه به صورت دم سياهي بنظر مي آيد . منقاري قطور ، دراز و خميده به پايين دارد . پاهايش سياه رنگ است . در پرواز بالها بطور كلي سفيد است ، بجز نوك تمام شاهپرها كه سياه مي باشد . در پرنده نابالغ سر و گردن پوشيده از پرهاي سفيد و سياه است و دنباله سياه پرهاي شانه و شاهپرهاي ثانوي را ندارد .
زيستگاه :
درياچهها ، تالابها و مردابها .
پراكندگي :
اکراس آفریقایی از جمله پرندگانیست که در تمام فصول سال به تعداد كم در خوزستان ديده مي شود و ممكن است در آنجا زادوولد كند . به گذارش خبرنگار ایانا و اطلاعات بدست آمده از سازمان محیط زیست خوزستان ، این پرنده در معرض نابودی و خطر انقراض نسل قرار دارد .!
خانواده شاهين
Family Falconidae
يك خانواده خيلي مشخص از شكاريان روز كه داراي بالهاي دراز ، نوكتيز و داس شكل و دم نسبتا دراز هستند . منقار آنها كوتاه و قلاب مانند است با نيم نوك بالايي دندانهدار و پاهاي آنها انگشتاني دراز با چنگالهاي قوي وقلاب مانند دارد . پروازي سريع و عالي دارند كه شامل بالزدنهاي تند و بالبازروي است . كمتر بالباز اوج ميگيرند ، معمولا طعمه را با پا مي گيرند و با منقار ، گردن آن را از سمت پشت جدا مي كنند . اغلب شكار خود را با يك پا نگهميدارند . نــر و ماده آنها معمولا همشكل است ولي مادهها بزرگترند . روي درخت ، صخرهها و يا روي زمين آشيانه ميكنند و معمولا تكزي هستند . غذاي آنها شامل پستاندارن ، پرندگان ، جوندگان ، دوزيستان ، سختپوستان ، حشرات ، نرمتنان و لاشه حيوانات است .!
بالابان
انگليسي : Saker
فرانسوي : Faucon Sacre
لاتين : Falco cherrug
مشخصات :
45 سانتيمتر ؛ نشانههاي تشخيص بالابان از بحري عبارت است از سطح پشتي و بالهاي قهوهاي خاكي ( نه كبود ) كه حاشيه پرهاي آن نخودي رنگ است . تارك و پس گردن سفيد با رگهرگه قهوهاي پررنگ ، نوار شاربي باريك و غيـر مشخص دارد ، سطح شكمي آن سفيدرنگ و به مقدار كم خالخال يا رگهرگه است ( راهراه عرضي ندارد ) . بالهايش پهنتر از بالهاي بحري مي باشد . دمش قهوهاي پررنگ است با راهراه عرضي سفيد . خطوط و رگههاي تارك و سطح شكمي پرنده نابالغ در مقايسه با پرنده بالغ ، بيشتر و بهم نزديكتر است ، بهخصوص در پهلوها . بالابان پرندهاي است بسيار جسور و درندهخو كه به حيوانات خيلي بزرگتر از خود حملهور مي شود . غالبا در قوشبازي مورد استفاده قرار مي گيرد .
زيستگاه :
دشتهاي وسيع ، بيابانها و مناطق نيمهبياباني . آشيانه خود را معمولا بر روي درختهاي بلند و گاهي در بين تختهسنگها مي سازد .!
پراکندگی :
در گذشته نه چندان دور فراوان بوده است ، بالابان در ايران و به نسبتا معمول زادوولد مي كرده است و اما در حال حاضر از جمله پرندگاني است كه در معرض انقراض نسل قرار دارد . .
لاچين
انگليسي : Lanner Falcon
فرانسوي : Faucon lanier
لاتين : Falco biarmicus
مشخصات :
42 سانتيمتر ؛ مانند بحري ولي كمرنگتر از آن است ، از فاصله نزديك به وسيله تارك خاكي يا نخودي ، نوار شاربي كوچك ( نه پهن و گرد مانند بحري ) ، پوشپرهاي گوش تقريبا سفيد و سطح شكمي نسبتا سفيد و كم لكه ( بدون راهراه عرضي ) مشخص مي شود . لاچین نابالغ در سطح پشتي پررنگتر از پرنده بالغ و در سطح شكمي پرلكهتر از آن است . در مقايسه با بحري پرندههاي كوچكتر را شكار مي كند ، در پرواز بدنش باريكتر بنظر مي رسد و سرعت كمتري دارد .
زيستگاه :
صخرههاي مرتفع ، خرابهها ، دامنه كوهستانهاي سنگي تا دشتهاي سنگلاخ و نيمهبياباني . بين صخرهها و گاهي روي درختان آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
به تعداد كم در جزاير كوچك سنگي درياچه اروميه زادوولد مي كرده است و ظاهرا لاچین پرندهای است که بومي اين ناحيه از پهنه خاك ايران زمين است و اما در حال حاضر و بنا بر گزارش سازمان محيط زيست ايران ، از جمله پرندگانی است که در معرض خطــر انقراض نسل قرار دارد
بحري
انگليسي : Peregrine Falcon
فرانسوي : Faucon pelerin
لاتين : Falco peregrinus
مشخصات :
38 تا 48 سانتيمتر ؛ اين پرنده به وسيله بالهاي دراز و نوكتيز و دمي كه به تدريج به سمت انتها كمعرضتر مي شود ، پرواز سريع و كبوتروار با بالزدنهاي كم دامنهتر ، توام با بالبازرويهاي طولاني مشخص مي شود . همچنين با جثهاي در حال كلاغ و در حالت نشسته از روي سبيلهاي پهن و سياهش تشخيص داده مي شود . پرنده نــر تارك نسبتا سياه و سطح پشتي خاكستري سربي دارد ، سطح شكمي آن سفيد مايل به نخودي است ، با راهراه عرضي سياه و باريك . پرنده ماده بهطور قابل ملاحضهاي بزرگتر و اغلب پررنگتر است . سطح پشتي در پرنده نابالغ قهوهاي پررنگ و سطح شكمي نخودي رنگ و رگهرگه مي باشد ( راهراه عرضي ندارد ) . در هنگام شكار با بالهاي تقريبا بسته ، با سرعتي سرسامآور و بطور عمودي بر سر طعمه فرود ميآيد . غذاي عمده آن پرندگان تا حد كبوتر و كوكر و امثال آن است .
زيستگاه :
مناطق باز ، كوهستانها و صخرههاي مرتفع . زمستانها در نواحي باتلاقي نيز ديده مي شود . روي پرتگاههاي پرشيب ، كمركش كوهها و گاهي روي ساختمان ها آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
بحری از جمله پرندگانی است که در گذشته در ايران و در فصل زمستان فراوان بوده است و اما در حال حاضر با اينكه از جمله پرندگان و گونههاييست كه در دنيا داراي ارزش بالاييست ، در معرض خطر انقراض نسل قرار گرفته است . شايان ذكر است بحري به تعداد خيلي كم در ايران زادوولد مي كند
شاهين
انگليسي : Barbary Falcon
فرانسوي : Faucon de barbarie
لاتين : Falco Pelegrinoidrs
مشخصات :
35 تا 45 سانتيمتر ؛ شبيه بحري ، ولي سطح پشتي اين پرنده بيشتر قهوهاي و كمتر خاكستري است و در سطح شكمي راهراه عرضي كمتري دارد كه در ناحيه سينه بيشتر رگهرگه است و اثري از راهراه عرضي مشهود نيست . تارك آن خرمايي است ( نه خاكستري پررنگ مانند بحري ) ، از بالابان به وسيله سطح پشتي پررنگتر و سبيلهاي گرد قهوهاي مايل به سياه مشخص مي شود ، رفتار شاهين شبيه بحري است .
زيستگاه :
تپه و ماهورها و نواحي كوهستاني در نقاط خشك و نيمه خشك . در زمستان به دشت كوچ مي كند . معمولا روي لبه صخرههاي مرتفع آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
شاهين پرندهاي است بومي ايران و امروز به تعداد خيلي كم ديده مي شود ، شايان ذكر است ، اين پرنده باشكوه ايراني در معرض خطر انقراض نسل قرار دارد . .
ليل
انگليسي : Hobby
فرانسوي : Faucon Hobereau
لاتين : Falco Subbuteo
مشخصات :
30 تا 35 سانتيمتر ؛ اين پرنده هواگردترين نوع شاهينها است ، با پروازي سريع مانند بحري ، ولي بالهايش درازتر و دمش كوتاهتر بنظر مي رسد ( مثل يك پرستوي بزرگ ) . چلچله ، چكاوك و امثال اينها را شكار مي كند و بخصوص هنگام غروب از حشرات در حال پرواز تغذيه مي كند ، وقتي نشسته است ، بنظر باريك و جمعوجور مي آيد . رانها و زير دم آن بلوطي رنگ است . سبيلهاي نوكتيزش از سبيلهاي بحري باريكتر است و سطح شكمي آن راهراه طولي نزديك به هم دارد ( نه راهراه عرضي ) پرنده نابالغ ئرسطح پشتي به رنگ قهوهاي مايل به سياه و در سطح شكمي داراي راهراه طولي نزديك به هم است و فاقد رنگ بلوطي روي رانها و زير دم مي باشد . تفاوتهاي اين پرنده با دليجه عبارت است از بالهاي درازتر ، باريكتر و عقب كشيدهتر ، نوار شاربي و رنگ بلوطي روي رانها و زير دم .
زيستگاه :
مناطق باز با درختان پراكنده و بيشهها و داخل شهرها . . بالاي درخت و بر روي لانههاي متروك پرندگان خانواده كلاغ ، آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
لیل پرنده ای است که در گذشته نچندان دور و تابستانها فراوان بوده است و اما در حال حاضر اطلاع دقيق و مستندي از وضعيت پراكندگي و زادوولد اين پرنده در دست نيست .!
ترمتاي
انگليسي : Merlin
فرانسوي : Faucon emerillon
لاتين : Falco Columbarius
مشخصات :
26 تا 32 سانتيمتر ؛ شاهيني بسيار كوچك كه در مناطق باز ديده مي شود و معمولا از ارتفاع كم و با سرعت بسيار زياد به شكار خود حمله مي كند . پروازش سبك و نامنظم بوده ، توام با بالبازرويهاي كوتاه اتفاقي است .سطح پشتي پرنده نــر ، كبود رنگ است و در انتهاي دم نوار پهن سياهي دارد ، سطح شكمي آن پوشيده از نوارهاي طولي به رنگ خرمايي است . پرنده ماده بزرگتر بوده ، سطح پشتي آن قهوهاي پررنگ و دمي با راهراه عرضي قهوهاي و كرم دارد . نوار شاربي ندارد . در مقايسه با اين پرنده ؛ قرقي بالهاي كوتاه و گرد ( نه نوكتيز ) دارد و دليجه در سطح پشتي بلوطي رنگ و دمش باريكتر است .
زيستگاه :
مناطق باز و ناهموار ، نواحي باتلاقي ، تپههاي شني و صخرههاي ساحلي .
پراكندگي :
ترمتای پرنده ای ست که زمستانها در شمال ايران فراوان بوده است . به ندرت در خوزستان ، فارس و سيستان ديده شده و در حال حاضر اطلاع دقيق و قابل استنادی از وضعيت اين پرنده در دست نيست و همانقدر می توان به این نکته بسنده نمود که در زمستانها در نیمه شمالی ایران فراوان است .
ترمتاي سر حنايي
انگليسي : Red-headed merlin
فرانسوي : Faucon Chicquera
لاتين : Falco Chicquera
مشخصات :
پرنده نــر 29 سانتيمتر و پرنده ماده 33 سانتيمتر ؛ شاهيني است كوچك با تارك و پس گردن حنايي پر و بال راهراه و نوار خيلي پهن و سياه انتهاي دم مشخص مي شود . سطح پشتي آن خاكستري است ، روي شانهها و بالهايش راهراه عرضي قهوهاي رنگ دارد ، شاهپرهاي خارجي بالهايش قهوهاي مايل به سياه مي باشد ، سطح شكمي آن سفيد است و در ناحيه شكم و پهلوها راهراه عرضي سياه و نزديك به هم دارد . پروازش سريع و زيبا است و اغلب پرندگان را شكار مي كند .
زيستگاه :
فضاهاي باز و نيمه بياباني ، دشتهاي وسيع با درختهاي پراكنده . در باغها روي درخت آشيانه مي سازد ، گاهي از لانه متروك كلاغها نيز استفاده مي كند .
پراكندگي :
ترمتای سر حنایی از جمله پرندگان كمياب است و بنا به گزارش Zarudny به تعداد خيلي كم در جنوب شرق بلوچستان زادوولد مي كرده است ولي اخيرا گزارش مستندی در اين مورد در دسترس نيست .
ترمتاي پا سرخ
انگلسي : Red-footed falcon
فرانسوي : Faucon kobez
لاتين : Falco vespertinus
مشخصات :
30 سانتيمتر ؛ شاهيني اجتماعي با جثهاي كوچك كه بالهاي دراز آن تقريبا به نوك دم كوتاهش مي رسد .
اطراف چشم ، نرمه منقار و پاهايش قرمز نارنجي خوشرنگ است . نــرها كه معمولا تعدادشان بيش از مادهها است خاكستري مايل به سياه يكدست هستند و پوشپرهاي زير دم ان بلوطي ميباشد . در پرنده ماده تارك خرمايي ، سطح شكمي خاكي رنگ ، نوار شاربي تيرهرنگ و كوتاه ، سطح پشتي و دم داراي راهراه عرضي خاكستري است . پرنده نابالغ شبيه نابالغ ليل است با اين تفاوت كه رنگ آن مايل به قهوهاي بوده ، سطح پشتي و دمش راهراه عرضي نزديكتر به هم و كمرنگتري دارد ، و بالاخره پيشاني كمرنگ و سطح شكمي نخودي رنگ و كمخطتر ، آن را متمايز مي سازد . ترمتاي پا سرخ مانند دليجه درجا بال مي زند ، ولي در اين حالت بدن خود را موربتر از دليجه نگهميدارد . هنگام غروب و تا مدتي پس از آن حشرات در حال پرواز را شكار مي كند . همچنين ملخها و جوندگان كوچك را از روي زمين مي ربايد .
زيستگاه :
دشتها با بوتههاي پراكنده با درختان كوتاه ، حاشيه جنگلها و اطراف كشتزارها
پراكندگي :
ترمتای پا سرخ پرنده ای ست که به صورت مهاجر عبوري و به تعداد كم در شمال و غرب ايران ديده شده است . ولي گزارشهاي جديد مبني بر مشاهده اين پرنده خيلي كم است .
دليجه كوچك
انگليسي : Lesser kestrel
فرانسوي : Faucon crecerellette
لاتين : Falco Naumanni
مشخصات :
30 سانتيمتر ؛ اين پرنده شبيه دليجه ولي كوچكتر و رنگش روشنتر است . رفتار جسورانهتر ، سر و صداي زيادتر و آشيانه ساختن دستهجمعي ، آن را از دليجه متمايز مي سازد . پرواز آن نرمتر از پرواز دليجه و دمش باريكتر است ( بخصوص در قاعده ) . به ندرت درجا بالمي زند ، ولي اغلب بالباز روي مي كند ، پرنده نــر در سطح پشتي به رنگ بلوطي خوشرنگ ، بدون خال و لكه و سر و دم آن آبيتر از دليجه نــر است . ماده و نابالغ اين پرنده ، شباهت بيستري به ماده و نابالغ دليجه دارند . در حال پرواز سطح زيرين بالها و دم خيلي كمرنگ است ، با لبه سياه و در سطح پشتي لكه كبودرنگ بزرگ روي شاهپرهاي ثانوي بال ديده مي شود . ناخنهايش سفيد است ( نام قديمي : دليجه ناخن سفيد ) ولي ناخنهاي دليجه سياه مي باشد ( نام قديمي : دليجه ناخن سياه ) . دليجه كوچك معمولا از حشرات در حال پرواز تغذيه مي كند .
زيستگاه :
اغلب در ساختمانهاي متروك ، درههاي تنگ و سنگي و امثال آن ديده مي شود . ولي معمولا در فضاهاي باز به شكار مي پردازد . به صورت دستهجمعي در سوراخ ديوارهاي بلند ، پشت بامها و شكاف صخرهها همراه با كبوترها و گنجشكها ، لانهسازي و زادوولد مي كند .
پراكندگي :
دلیجه کوچک از جمله پرندگانی ست که تابستانها از پراکندگی فراوانی برخوردار بوده و اما در حال حاضر اطلاع دقيقي از وضعيت تعداد و پراکندگی اين پرنده با شكوه در دست نيست .
دليجه
انگليسي : Kestrel
فرانسوي : Faucon Crecerelle
لاتين : Falco Tinnunculus
مشخصات :
34 سانتيمتر ؛ بالهاي نوكتيز و دم باريك ، اين پرنده را در زمره شاهينها قرار مي دهد و اندازه كوچك و عادت درجا بالزدنهاي طولاني ، نشانه دليجه بودن آن است . پرنده نــر ، سطح پشتي بلوطي رنگ و خالدار و سطح شكمي نخودي با خالهاي سياه پراكنده دارد . سر ، دمگاه و دمش خاكستري است و نوار پهن سياهي نزديك انتهاي سفيد دمش ديده مي شود . پرنده ماده سطح پشتي قهوهاي مايل به خرمايي با راهراه عرضي ( نه خالدار ) و دم خرمايي رنگ راهراه دارد . روي درختها ، تيرهاي تلگراف ، صخرهها و امثال آن مي نشيند . پرواز دليجه شامل بالزدنهاي سريع و بالبازروي هاي اتفاقي است . مكررا در حاليكه رو به باد قرار مي گيرد درجا بال مي زند . در حاليكه بدن خود را كاملا سرازير گرفته است براي شكار موش ، سوسك و غيره فرود مي آيد .
زيستگاه :
در علفزارها ، سواحل ، كشتزارها ، فضاي باز جنگلها و گاهي در شهرها ديده مي شود . در لانه متروك كلاغ و زاغي و امثال آنها ، يا روي صخره هاي بلند ، ساختمانها و گاهي در شكاف درختها زادوولد مي كند .
پراكندگي :
دليجه از جمله پرندگان بومي ايران است و در گذشته نه چندان دور از پراکندگی فراوانی برخوردار بوده و اما در حال حاضر و طي پانزده سال گذشته اطلاع دقيق و مستندي از وضعيت اين پرنده در دست نيست .
خانواده لك لك
Family Ciconlleae
پرندگاني بزرگ با پاها و گردن دراز و منقار بلند و راست كه آهسته و با احتياط پرواز مي كنند و در حال پرواز پاها و گردن را كشيده و اندكي رو به پايين نگهميدارند . آرام و با تاني راه مي روند ، نر و ماده آنها همشكل است و روي درختها ، صخرهها و يا ساختمانها آشيانه مي سازند . بيشتر از ماهي ها ، دو زيستان ، حشرات ، حلزونها و لاشه حيوانات تغذيه مي كنند .
لك لك سفيد
انگليسي : White stork
فرانسوي : Cigogne Blanche
لاتين : Ciconia Ciconia
مشخصات :
100 سانتيمتر ؛ اين پرنده به وسيله پرو بال سفيد ، پاهپرهاي بالي سياه براق ، گردن دراز ، منقار و پاهاي دراز به رنگ قرمز روشن به آساني تشخيص داده مي شود . روي درختها و ساختمانها مي نشيند و در اين حالت اغلب يك پاي خود را جمع مي كند . آرام و با تاني راه مي رود ، در پرواز آهسته بال مي زند و اغلب بالباز اوجگيري مي كند و در ارتفاع زياد پرواز مي نمايد . طرح بدن در حال پرواز با گردن دراز و كشيده آنرا از حواصيل ، پليكان و كركس مشخص مي سازد . به صورت گلههاي نا منظم مهاجرت مي كند . لكلك سفيد پرندهاي است زود انس .!
زيستگاه :
تالاب ها ، علفزارها و كشتزارهاي پر آب . در فصل زادوولد معمولا نزديك مناطق مسكوني ديده مي شوند ، بر روي بام ساختمان ها ، تودههاي علف ، تيرهاي تلگراف و گاهي روي درختها آشيانه مي سازند .
پراكندگي :
لک لک از جمله پرندگان مهاجری بوده که تابستانها از پراکندگی نسبتا فراوانی برخوردار بوده است و اما در حال حاضر اطلاع دقيق و درستي از وضعيت پراكندگي اين پرنده در دست نيست .
لك لك سياه
انگليسي : Black Stork
فرانسوي : Cigogne noire
لاتين : Ciconia Nigra
مشخصات :
95 سانتيمتر ؛ پر و بالش سياه براق است با جلاي زرشكي و سبز و سطح شكمي سفيد . منقار ، دور چشم و پاهايش قرمز رنگ است . در پرنده نابالغ پر و بال جلايي ندارد و سر و گردن متمايل به قهوهاي است . پاها و منقار نيز سبز رنگ است . پرندهاي است تكزي و دير انس . معمولا به تنهايي و يا به صورت دستههاي كوچك مهاجرت مي كنند .
زيستگاه :
مناطق پر درخت و جنگلي را ترجيح مي دهد و اغلب در كنار درياچهها ، رودخانهها و يا باتلاقهايي كه اطراف آنها بيشه و يا جنگل دارد زياد ديده مي شود . معمولا روي درختهاي بلند آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
لک لک سیاه از جمله پرندگانی ست که تابستانها به تعداد كم و نيز به صورت مهاجر عبوري ديده مي شود . تعداد كمي از آنها زمستانها را در فارس و سواحل جنوبي ايران مي گذرانند . لكلك سياه از جمله پرندگان كمياب ايران است .
خانواده فلامينگو
Family Phoenicopteridae
فلامينگو
انگليسي : Greater Flamingo
فرانسوي : Flamant rose
لاتين : Phoenicopterus Ruber
مشخصات :
150 سانتيمتر ؛ نــر و ماده همشكل . پرندهاي آبچر با بدني بسيار كشيده و پر و بالي به رنگهاي سفيد و سرخ كه پاها و گردن فوقالعاده دراز و منقاري كلفت و پايين برگشته دارد . در پرواز پاها و گردنش كشيده و قدري پايينتر از سطح بدن قرار مي گيرد ، و بالهايش تركيب زيبايي از رنگهاي قرمز و سياه را نشان مي دهد . فلامینگوها از آرتیمیا تغذیه می کنند و علت قرمزی پر و بال آنها وجود رنگدانههایی ست که در آرتیما وجود دارد و چنانچه فلامینگوها را در اسرات نگهداری کنیم ، با گذشت چند دوره تولک رفتن، به رنگ کاملا سفید در می آیند . پرنده نابالغ قهوهاي مايل به خاكستري چرك است . فلامينگو به آرامي راه مي رود و در حاليكه سر و منقار خود را در آب كمعمق فرو برده است تغذيه مي نمايد ، هميشه بطور دسته جمعي زندگي مي كند و گلههاي آن به صورت پراكنده و گاهي در يك خط پرواز مي كنند .
زيستگاه :
مردابهاي ساحلي كمعمق ، مانداب هاي حاصل از طغيان ، درياچهها ، لجنزارها و غيره . .
بطور دستهجمعي در سواحل گلي و يا در بخش كمعمق آب زادوولد مي كند . آشيانه آنها به صورت برآمدگيهاي گلي است كه چند سانتيمتر از سطح آب بالتر قرار مي گيرد .
پراكندگي :
فلامینگو از جمله پرندگانیست که در درياچه اروميه خيلي زياد است ، تعداد زيادي از آنها تابستان را در فارس مي گذارنند و جز در موارد نادر زادوولد نمي كنند . ممكن است در خوزستان زادوولد كنند که این امر نیاز به بررسی بیشتری دارد .
خانواده يلوه
Family Rallidae
پرندگاني هستند باتلاقي كه به خوبي شنا مي كنند اغلب خود را از انظارمخفي مي سازند و بيشتر صدايشان شنيده مي شود تا اينكه ديده شوند بالهائي كوتاه و گرد دارند ، دمشان كوتاه است و اغلب آنرا بالا نگهميدارند پرواز آنها معمولا كوتاه مدت است و در اين حالت پاها و پنجههاي بلندشان آويزان قرار مي گيرد چنگرها پرجثهترند با سري نسبتا كوچك و پنجههاي بلند كه متناسب با راه رفتن روي گياهان آبزي است هنگام شنا اغلب سر خود را تكان مي دهند . نــر و ماده آنها معمولا همشكل است و بيشتر آنها تكزي هستند روي زمين يا در نيزارها آشيانه مي سازند . از مواد مختلف حيواني و گياهي براي تغذيه استفاده مي كنند .
يلوه آبي
انگليسي : Water Rail
فرانسوي : Rale d’eau
لاتين : Rallus aquaticus
مشخصات :
27 سانتيمتر ؛ پرندهاي است محتاط و معمولا در اختفا بسر مي برد ، به همين جهت مشاهده و تشخيص آن دشوار مي باشد . صداي مشخص اين پرنده وسيله خوبي براي تشخيص آن است . منقار قرمز رنگ و درازش آن را از همه يلوهها متمايز مي سازد . سطح پشتي آن قهوهاي زيتوني و وسط پرهاي آن سياهرنگ مي باشد .صورت ، گلو و سينهاش خاكستري مايل به آبي پررنگ است . پهلوها بطور واضح داراي راهراه عرضي سياه و سفيد ، پوشپرهاي زير دم تقريبا سفيد و پاهايش قهوهاي مايل به صورتي است . سطح شكمي پرنده نابالغ لكهلكه است . از نظر رفتار اضطرابآميز و مخفي شدن ، به يلوه حنايي شباهت دارد ، ولي گاهي در فضاي باز روي بوتهها مينشيند .
زيستگاه :
در بين گياهان آبزي انبوه ، نيزارها ، بركههاي پرگياه ، در كنال گودالهاي آب و رودخانهها ديده مي شود . در داخل نيزارها و يا در بين بوتههاي جگن در ناحيه كم عمق آب آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
يلوه آبي از جمله پرندگان بومی ایران است و در ۱۵ سال گذشته از پراکندگی فراوانی برخوردار بوده است و اما در حال حاضر به دلیل شرایط اکولوژی این پرنده اطلاع دقیق و مستندی از تعداد و وضعیت پراکندگی آن در دست نیست .!
يلوه خالدار
انگليسي : Spotted Crake
فرانسوي : Marouette Ponctuee
لاتين : Porzana porzana
مشخصات :
22 سانتيمتر ؛ جثهاش تقريبا به اندازه جثه يلوه آبي ، ولي منقارش خيلي كوتاهتر از آن مي باشد . تشخيص و مشاهده آن خيلي دشوار است ، اما صداي مشخصي دارد ، صدای یلوه خالدار آهنگین و سوت مانند شبیه «ویت - ویت» شنیده می شود که همواره در تاریکی و طول شب آن را تکرار می کند.
به ظاهر شبيه يلوه حنايي كوچك و تيرهرنگي بنظر ميرسد كه سطح پشتي آن قهوهاي مايل به زيتوني تيره و داراي خط و خال سفيد است ، و بالهايش قهوهاي پررنگ ( نه بلوطي ) مي باشد . پاهاي سبزرنگ و منقار زرد رنگ با قاعده قرمز دارد . سينهاش خاكستري است با خالهاي سفيد . هنگام احساس خطر دم خود را تكان مي دهد و در نتيجه پوشپرهاي كرم رنگ زير دمش آشكار مي شود . يلوه خالدار پرندهاي تكزي است و بيشتر در روشنايي كم صبح زود يا غروب آفتاب فعاليت مي كند . يلوه نوك سبز و يلوه كوچك ، از اين پرنده خيلي كوچكترند و پوشپرهاي زير دم آنها راهراه است .
زيستگاه :
نسبتا كمتر از يلوه كوچك و يلوه نوكسبز به آب بستگي نشان مي دهد . در باتلاقها ، آبگيرهاي پرگياه ، حاشيه تالابها و رودخانهها ديده مي شود ، در مناطق باتلاقي زادوولد مي كند
پراكندگي :
يلوه خالدار پرندهاي نيمه مهاجر است و در گذشته نچندان دور نسبتا فراوان بوده است و اما در حال حاضر به دليل وضعيت و رفتار پنهانكار بودن اين پرنده ، تعداد و وضعيت پراكندگي آن چندان مشخص نيست .!
يلوه كوچك
انگليسي : Little Crake
فرانسوي : Pale Poussin
لاتين : Porzana parva
مشخصات :
18 سانتيمتر ؛ يلوه كوچك و يلوه نوك سبز از لحاظ ظاهر ، صدا و زيستگاه خيلي بهم شباهت دارند و به ندرت مي توان آنها را به دقت مشاهده كرد . هر دو از يلوه خالدار كوچكترند . نــر يلوه كوچك تفاوتهاي مختصري با نــر يلوه نوك سبز دارد كه عبارتند از سطح پشتي قهوهاي زيتوني ، پوشپرهاي بال بدون رگههاي سفيد ( فقط خالهاي كمرنگ و نامشخص روي جبه ) ، و نداشتن رنگ سياه روي تهيگاهها . در حالي كه مانند يلوه نوك سبز بقيه سطح شكمي آن كبود است و پوشپرهاي زير دمش رهراه عرضي دارد . مادههاي اين دو پرنده را به آساني مي توان از هم تميز داد ، ماده يلوه كوچك ، سطح شكمي نخودي ( نه خاكستري ) و گلوي نسبتا سفيد دارد . نر و ماده هر دو منقار سبز با قاعده قرمز دارند و پاهايشان سبز رنگ است ( رنگ پاهاي يلوه نوك سبز گوشتي تيره است ) نابالغ يلوه كوچك و نابالغ يلوه نوك سبز شبيه ماده يلوه كوچك هستند ، با اين تفاوت كه سطح شكمي اولي راهراه عرضي نامشخصتري از دومي دارد . رفتار و پرواز اين پرنده شبيه يلوه خالدار است .
زيستگاه :
مانند زيستگاه يلوه خالدار ، اما به نيزارهاي بوريا و مردابهائي كه گياهان شناور دارند ، علاقه خاصي نشان مي دهد .
پراكندگي :
بصورت مهاجر عبوري در شمال و غرب ايران نسبتا فراوان بوده است ، امكان دارد در آذربايجان زادوولد كند ، زمستانها در خوزستان و سيستان ديده شده است و به دليل پنهان كار بودن اين پرنده از جمعيت و پراكندگي آن اطلاع دقيق و درستي در دست نيست .!
يلوه نوك سبز
انگليسي : Baillon’s Crake
فرانسوي : Rale de Baillon
لاتين : Porzana pusilla
مشخصات :
17 سانتيمتر ؛ اين پرنده از همه يلوهها كوچكتر است و هر دو جنس آن به نر يلوه كوچك شباهت دارد ، ولي اگر آنها را به دقت نگاه كنيم ( كه كمتر ممكن است ) به وسيله انداز كوچكتر ، سطح پشتي خرمائي رنگ با نقش و نگار سفيد ، راهراه عرضي سياه و سفيد تهيگاهها ، پاهاي گوشتي رنگ و منقار سبز بدون قاعده قرمز مشخص مي شود ( يلوه كوچك در سطح پشتي قهوهاي زيتوني است ) . در حالت پرواز لبه سفيد اولين شاهپر نخستين بال ، نشانه ديگري براي تشخيص آن است . نر اين پرنده و نر يلوه كوچك ، هر دو ؛ صورت ، گلو و سطح شكمي كبود دارند و پوشپرهاي زير دمي آنها داراي راهراه عرضي سياه و سفيد است .
نابالغهاي آنها نيز بهم شباهت دارند ( و به نابالغ يلوه كوچك ) ، اگرچه سطح شكمي نابالغ يلوه نوك سبز اغلب راهراه خيلي واضح دارد و در سطح پشتي آن خالهاي كمرنگ مشخصتري ديده مي شود .
رفتار يلوه نوك سبز شبيه رفتار يلوه كوچك است .
زيستگاه :
معمولا رويشهاي گياهي كوتاهتر و انبوهتر و تالابهاي كوچكتر را ترجيح مي دهد( در مقايسه با يلوه كوچك ) در باتلاقها و تالابهاي پر گياه نيز ديده مي شود .
پراكندگي :
تابستانها به تعداد كم ديده مي شود ، امكان دارد در شمال شرقي و جنوب شرقي ايران زادوولد كند ، به صورت مهاجر عبوري در حوالي تهران ديده شده است ، شايان ذكر است اين پرنده از جمله پرندگان نادر و كمياب است .!
يلوه حنايي
انگليسي : Corncrake
فرانسوي : Rale Genets
لاتين : Crex crex
مشخصات :
26 سانتيمتر ؛ مشاهده اين پرنده دشوار است و اغلب صداي خاص نر آن نشانه وجودش در يك منطقه مي باشد . بنظر گردن كوتاه ميآيد ، پروبالش به رنگ نخودي مايل به زرد است كه درسطح پشتي لكههاي سياه دارد ، سينه و سرش خاكستري است ، در پهلوها و پوشپرهاي زير دم راهراه عرضي بلوطي رنگ دارد .
بالهاي بلوطي رنگ آن در حال پرواز به خوبي ديده مي شوند . يلوه خالدار از نظر رفتار تكزي است و در نور كم صبح خيلي زود يا غروب آفتاب فعاليت مي كند . هميشه خود را در بين علفهاي بلند از انظار مخفي مي سازد . نشانه تشخيص اين پرنده از همه يلوههاي ديگر ؛ اندازه بزرگتر و ظاهر نخوديرنگتر آن است .
زيستگاه :
در علفزارها ، بين گياهان انبوه و مرطوب و در كشتزارهاي غلات زندگي و زادوولد ميكند .
پراكندگي :
یلوه حنایی از جمله پرندگانی است که تابستانها نسبتا فراوان است و به صورت مهاجر عبوري هم ديده ميشوند و اما یلوه حنایی از گونه هایی است که دائما در مهاجرت بوده و به صورت چرخشی از اروپا به آسیا، از آسیا به افریقا و همین گونه به مهاجرت دائمی خود ادامه می دهد ، كارشناسان معتقدند یلوه حنایی می بایست بیش از هر گونه دیگری مورد حفاظت قرار گیرد زیرا مزارع کشاورزی در اکثر نقاط جهان جزو مناطق حفاظت شده قلمداد نمی شوند و از آنجا که زادآوری نیمی از یلوه ها در منطقه روسیه انجام می پذیرد، به دلیل صنعتی شدن کشاورزی در این کشور مجموعه لانه گذاری ها توسط این گونه نادر با ناکامی مواجه می شود، این اتفاق در کشورهایی مانند الجزایر، مصر و برخی دیگر از کشورهای آفریقایی به شکل دیگری تکرار می شود و نهایتا اینکه در ایران نیز فشار شکار و صید بی رویه علی الخصوص با استفاده از روش غیر قانونی «لال دام» باعث تقلیل این گونه می گردد ؛ بطور كلي تعداد يلوه حنايي به دليل پنهان كاري شديد در رفتار اكولوژيك خود عمدتآ نامشخص است ، در سالهای اخیر به سبب تخریب نیزارهای محل زیست و شکار بی رویه این پرنده ، تعداد آن به شدت رو به کاهش نهاده و آنرا با تهدید و خطر انقراض نسل در پهنه ایران عزیز مواجه ساخته .
چنگر نوك سرخ
انگليسي : Moorhen
فرانسوي : Poule d’rau
لاتين : Gallinula chloropus
مشخصات :
32 سانتيكتر ؛ پرندهاي است نسبتا پر جثه و سياهرنگ كه اغلب در حاشيه آبگيرها ديده مي شود . تفاوت آن با چنگر عبارت است از اندازه كوچكتر ، نوار پهلوئي سفيد نامنظم و سفيدي مشخص پوشپرهاي زير دم كه هر پوشپر در وسط نوار سياه رنگي دارد . پاهايش سبز رنگ است با يك حلقه قرمز رنگ در بالاي مفصل آنها كه شبيه بند جوراب بنظر مي رسد . منقار و سپر پيشاني به رنگ قرمز و منقارش زرد رنگ است . پرنده نابالغ قهوهاي مايل به خاكستري پررنگ است با شكمي تقريبا سفيد و سپر پيشاني و منقار قهوهاي مايل به سبز . چنگر نوك سرخ در هنگام احساس خطر دم خود را مرتبا تكان مي دهد . سبك و ماهرانه شنا ميكند و در حين شنا سرش را حركت مي دهد . گاهي اوقات غوطه مي زند . هنگام برخاستن از آب ، ابتدا در سطح آب مي دود و پس از سرعت گرفتن به پرواز درميآيد . معمولا در ارتفاع كم و با پاهاي آويزان پرواز مي كند . در زمستان اغلب بطور دستهجمعي تغذيه مي كنند .!
زيستگاه :
آبگيرها ، رودهاي آرام ، باتلاقها و علفزارها . در نيزارها و بوتهزارهاي نزديك به آب و گاهي روي درختها و آشيانه متروك پرندگان ديگر لانهسازي و زادوولد مي كند .
پراكندگي :
چنگر نوك سرخ از جمله پرندگان بومي ايران و بسيار هوشيار است همراه با صداي تيز . با وجود جثهي كوچك موفق شده است در بيشتر بركههاي جهان سكني گزيند ، گاهي در دهكده ها و شهرهاي كوچك كه استخر و بركه داشته باشند بطور دائمي زندگي مي كنند ، نسبتا مهاجر است و در گوشه هايي از امريكاي شمالي و جنوبي،آفريقا،اروپا و آسيا تا مناطق جنوبي همچون مجمع الجزاير جاوه و غرب اقيانوس آرام يافت مي شوند ، زماني بومي تمام مناطق كشور بود و به فراواني يافت مي شد ، اما طي سال هاي اخير به دنبال شكار بي رويه و خشكسالي از برخي نقاط كشور رخت بربسته است با اين حال بصورت زمستان گذران در اطراف رود كال دونخ ، كال مقبره و كال شور در شمال گناباد وارد مي شود ، روي هم رفته از نظر جمعيت در سطح كشور در وضعيت خوبي است.
طاووسك
انگليسي : Purple Gallinule
فرانسوي : Poule suitane bleue
لاتين : Prophyrio prophyrio
مشخصات :
47 سانتيمتر ؛ بدن اين پرنده بطور كلي آبي مايل به بنفش است كه در سطح پشتي پررنگتر و روي گلو و سينه جلاي فيروزهاي دارد . پوشپرهاي زير دم آن سفيد خالص مي باشد . منقار بزرگ ، سپر پيشاني ، چشمها و پاهاي آن قرمز روشن است . از چنگر خيلي بزرگتر و پرجثهتر است . پرنده نابالغ به رنگ خاكستري مايل به آبي تيره است و گلو و طرفين سر آن خاكستري مي باشد . از نيها بالا ميرود و كمتر در فضاي باز ديده مي شود . در حال پرواز بهآساني از روي پاهاي قرمز و درازش كه آويزان است شناخته ميشود . در مقايسه با اين پرنده ، چنگر ؛ سياه يكدست است با سپر پيشاني سفيد و پاهاي خاكستري ؛ و چنگر نوك سرخ خيلي كوچكتر است با پاهاي سبزرنگ دارد .
زيستگاه :
باتلاقهايي كه نيزارهاي وسيع دارد و در حاشيه درياچههائي كه داراي رويش گياهي انبوه مي باشد .
در نيزارهاي آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
طاووسك پرندهاي است كه با وجود فراواني نسبي آن ، بومي نواحي خاصي از ايران است . در سالهای اخیر به سبب تخریب نیزارهای محل زیست و شکار بی رویه این پرنده، جمعیت طاووسک کاهش چشمگیری پیدا کرده و به گونه ای که بر اساس آخرین اعلام اداره کل محیط زیست استان گیلان این پرنده در زمره پرندگان در معرض خطر انقراض قرار گرفته، شکار آن ممنوع است و باید تحت برنامه های حفاظتی مناسبی قرار گیرد .!
چنگر
انگليسي : Coot
فرانسوي : Foulque macroule
لاتين : Fulica ctra
مشخصات :
37 سانتيمتر ؛ پرندهاي آبزي به رنگ سياه يكدست كه در ناحيه سر و گردن پررنگتر و براقتر است . از چنگر نوكسرخ به وسيله اندازه بزرگتر ، جثه پرتر ، سپر پيشاني و منقار سفيد مشخص مي شود . ضمنا بر خلاف پرنده مزبور خط سفيد پهلوها و سفيدي پوشپرهاي زير دم را ندارد . در پرواز نوك سفيد شاهپرهاي ثانوي بالش به صورت خط سفيدي نمايان است . پاهايش سبز رنگ است با انگشتان بزرگ كنگرهدار كه هنگام پرواز امتداد آنها در عقب بدن مانند يك دم دراز جلوه مي كند . پرنده نابالغ خاكستري تيره است با گلو و قسمت بالي سينه به رنگ سفيد كه گاهي با نابلغ كشيم بزرگ اشتباه مي شود . بيش از چنگر نوك سرخ به آب بستگي نشان مي دهد ، مكررا براي بدستآوردن غذا غوطه مي زند و تا نيم دقيقه زير آب مي ماند . در زمستان به صورت دستهجمعي زندگي مي كند . وقتي همراه اردكها شنا مي كند از دور به كمك سر كوچك و انتهاي گرد بدنش شناخته مي شود . به سختي پرواز مي كند و هنگام فرود آمدن ، به سطح آب برخورد كرده باعث ايجاد صدا و ترشح آب مي شود . در آغاز پرواز مدتي روي آب مي دود .
زيستگاه :
در مقايسه با چنگر نوكسرخ پهنه وسيع آبها را ترجيح مي دهد . در زمستان گلههاي آنها در آبهاي شيرين و شور هر دو ديده مي شوند . در نيزارها و بين ساير گياهان حاشيه آبها آشيانه مي سازد .
پراكندگي :
چنگر از جمله پرندگان بومي و فراوان ايرانی است که زمستانها به تعداد خيلي زياد در تالاب های ایران ديده مي شود و در حال حاضر به رقم شکارهای بی رویه و نابودی زیستگاههای این پرنده از وضعیت تقریبا خوبی برخوردار است .!
خانواده صدف خور
Family Haematopodidae
صدف خور
انگليسي : Oystercatcher
فرانسوي : Huittier Pie
لاتين : Haematopus ostralegus
مشخصات :
42 سانتيمتر ؛ نر و ماده همشكل . پرندهاي است ساحلي ، ابلق و بزرگ كه با منقار دراز مايل به نارنجي و پاهاي كلفت صورتي رنگ مشخص مي شود . سر ، سينه و سطح پشتي آن سياه است و سطح شكمي سفيد خالص دارد . منقارش از پهلو تخت و اغلب كمي رو به بالاست . نوار بالي پهن و سفيد ، دمگاه سفيد و دم سياه و سفيد آن هنگام پرواز مشخص است . در پر و بال زمستاني و در پرنده نابالغ يك نيمطوق سفيد در جلوگردن ديده مي شود . صدف خور پرندهاي بسيار پر سر و صدا است ، گلههاي آن در فاصله بين جز و مد آب روي جزيرههاي كوچك يا برآمدگيهاي شني استراحت مي كنند و در بين سنگها و زمينهاي گلي ساحل به جستجوي طعمه مي پردازند . پرواز صدف خور پر توان و مستقيم و بالزدن آن كمدامنه است .
زيستگاه :
بطور عمده در ساحل دريا ، جزاير و خورها ديده مي شود .
پراكندگي :
صدف خور از جمله پرندگانی ست که زمستانها در سواحل جنوبي فراوان بوده است و به تعداد نسبتا فراوان در ايران زادوولد مي كرده و اما در حال حاضر از تعداد و وضعيت پراكندگي اين پرنده اطلاع دقيق و درستي در دست نيست ، بطور كلي در ساحل درياي خزر به صورت مهاجر عبوري ديده مي شود و فقط چندتايي از آنها زمستان را در اين منطقه مي گذرانند .!
ادامه دارد ...
منابع :
پرندگان ایران http://fa.wikipedia.org
اشنایی با پرندگان ایران http://www.persianpet.org
پرندگان ایران http://www.iranian-birds.com
سایت پرندگان ایران http://www.centralclubs.com
پرندگان ایران http://www.iranian-bird.blogfa.com
سهره جنگلی http://www.iranbirds.com
پرندگان ایران http://www.iranbirds.com
پرندگان ايران http://www.ardalan.id.ir
پرندگان ايران http://www.birdsofiran.blogfa.com/خ