يکي از فرزندان اسماعيل ديباج بن ابراهيم (غمر) بن حسن (مثني) بن امام حسن (مجتبي) ابن علي بن ابي طالب (عليه السلام)، ابراهيم طباطبا نام گرفت که نياي بزرگ دودمان سادات حسني طباطبائي بود. طباطبائيان، سه شاخهي اصلي داشتهاند: طباطبايان يمني رسي؛ طباطبايان مصري شعراني؛ و طباطبايان ايراني اديب. خاندانهايي از اين شاخه در شهرهاي ايران بويژه در اصفهان نامور شدند. اينک مشهورترين هر سه شاخه ياد ميگردد:
ياقوت حموي (معجمالادباء، 32/20-33)، يک ابومعمر يحيي بن محمد طباطبا علوي نحوي، اديب و شاعر (م 487ق) نيز ياد کرده است.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول
1) ابن طباطبا علوي کوفي انقلابي:
ابوعبدالله محمد (ثائر) بن ابراهيم (طباطبا) بن اسماعيل (ديباج)، از پيشوايان زيدي بود که به روزگار مأمون عباسي در کوفه خروج کرد و فراخوان خلافت امام علي بن موسي الرضا (عليه السلام) گرديد (197ق). دوست وي ابوسرايا سري بن منصور شيباني نيز با او همراه شد و بر کوفه چيره گشتند؛ اما ناگهان اين طباطبا بمرد (199ق). از وي پشتي برنماند، و پدرش ابراهيم (طباطبا) تنها از سه فرزند ديگر خويش: قاسم و حسن و احمد پشت آورد. (منابع: مقاتل الطالبيين، 199و 518-536؛ عمدةالطالب، 172و 174-175؛ الفصول الفخرية، 127؛ معجم الانساب، 187؛ الوافي بالوفيات، 337/1-339؛ دانشنامهي ايران و اسلام، 671/5-672).الف) طباطبايان يمني:
از فرزندان و نوادگان ابراهيم طباطبا هفت تن زيدي کيش در يمن و صعده و صنعا فرمانروايي کردند، که آنان را «رسي» يا «بني رس» و «رساين» نامند:2) ابن طباطبا علوي رسي زيدي (يکم):
ترجمان الدين ابومحمد قاسم (رسي) بن ابراهيم (طباطبا) بن اسماعيل (ديباج) که به کوهستان «رس» فرود آمد، امامي زيدي و زاهد و واضع مذهب فقهي قاسمي بود، و بر رد جبريان و تجسيميان کتاب نگاشت، و به سال 246 درگذشت. هفت فرزند پسر از وي بماند، و تأليفات بازماندهي او اينکه در کتابخانههاي اروپا بسيار است. (منابع: عمدة الطالب، 175؛ معجم الانساب، 187؛ بروکلمان، 325/3-327).3) ابن طباطبا علوي يمني زيدي دوم):
ابوالحسن يحيي (هادي) بن ابوعبدالله حسين بن ترجمان الدين قاسم (رسي)، يکي ديگر از پيشوايان زيدي، دلاور و پارسا، شاعر و نويسنده که در يمن ظهور کرد (280ق) و خود را «هادي الي الحق» خواند و جامهي پيشين پوشيد و خود به جهاد پرداخت. براي وي در مکه خطبه خواندند، و به سال 298 در 78 سالگي در يمن درگذشت. او را تأليفات بزرگي در فقه نزديک به مذهب حنفي بود، که تماماً در کتابخانههاي اروپا هست. (منابع: عمدة الطالب، 177؛ بروکلمان، 327/3-330).4) ابن طباطبا علوي يمني زيدي (سوم):
ابوالقاسم محمد (مرتضي) بن يحيي (هادي)، متولد 278 که همراه پدر به يمن آمد و جانشين او در امامت شد (محرم 299ق) و به سال 310 درگذشت. آثار او در کتابخانههاي اروپا هست. فرزندان وي (بني اتج) در آمل و (بني عساف) در اصفهان پراکندهاند. (منابع: عمدةالطالب، 177؛ بروکلمان، 330-3-331).ب) طباطبايان مصري:
خود اينان، دست کم، از دو شاخهاند: يکي از سه فرزند ابراهيم طباطبا بن اسماعيل (ديباج)، يعني حسن بن ابراهيم (طباطبا) سردودمان خاندانهاي «مستلحقان» و «بني مستجد» و «بني کرکي» در مصر. از اين جمله است:5) ابن طباطبا علوي مصري ملاک:
ابومحمد عبدالله بن احمدبن علي بن حسن بن ابراهيم (طباطبا)، متولد 286ق در حجاز که به مصر کوچيد، و در زمان کافور اخشيدي صاحب املاک بسيار در آنجا شد، و به ماه رجب 348ق درگذشت. (وفيات الاعيان، 268/2-270). هم از اين خاندان ابو ابراهيم اسماعيل بن ابراهيم بن علي بن علي بن حسن بن ابراهيم (طباطبا) به سال 337ق در مصر مرد، و فرزنداني برجاي نهاد (عمدةالمطالب، 173). اما از فرزندان ترجمان الدين قاسم (رسي) بن ابراهيم (طباطبا) يکي به نام اسماعيل (مصري) بن قاسم (رسي) چون به مصر رفت و پيشوايي يافت، تنها يک فرزند پيدا کرد، و همو:6) ابن طباطبا علوي مصري شعراني (يکم):
ابوعبدالله محمد (شعراني) بن اسماعيل (مصري) بن قاسم (رسي)، نقيب طالبيان در مصر بود، منزلتي در ميان مردم يافت، و به سال 315ق درگذشت و مزارش معروف بوده است. فرزندان وي همگي نقباي «شعراني» مصر بودهاند. (منابع: وفيات الاعيان، 112/1؛ الوافي بالوفيات، 211/2؛ عمدة الطالب، 175).7) ابن طباطبا علوي مصري شاعر (دوم):
ابوالقاسم احمد (نقيب) بن محمد (شعراني) بن اسماعيل (مصري) بن قاسم (رسي)، پس از برادر خود، نقابت طالبيان مصر را يافت (عمدة الطالب، 175) و همو ابوالقاسم ابن طباطبا علوي مصري شاعر است که ثعالبي برخي از اشعار او را ياد کرده (يتيمةالدهر، 328/1-330) و ابن خلکان ميان او و ابوالحسن ابن طباطبا علوي اصفهاني شاعر درمانده است که اين دو چه نسبتي با هم داشتهاند (وفيات الاعيان، 112/1). سپس شيخ آقا بزرگ تهراني به توضيح اين موضوع پرداخته، ليکن خود آن بزرگوار در زنجيرهي تباري وي يک تن و همان قاسم (رسي) را از قلم انداخته (الذريعه، 26/9) و ديگران هم کمابيش چنين کردهاند در آميختهاند. وي به سال 345ق (25 شعبان) در 65 سالگي در مصر درگذشت، ديوان شعري از وي برجاي مانده که در صيدا (332ق) چاپ شده است. (بروکلمان، 100/2)ج) طباطبايان ايراني:
ياد کردهاند که اسماعيل (ديباج) بن ابراهيم (غمر) بن حسن (مثني) بن امام حسن مجتبي (عليه السلام) در اصفهان بمرد و در گلبهار آن شهر خاکسپار شد، آنگاه فرزندش ابراهيم (طباطبا) بن اسماعيل (ديباج) نيز در جميلان اصفهان درگذشت. فرزند وي ابوعبدالله احمد (رئيس) بن ابراهيم (طباطبا) نيز گويا در آن شهر بوده و فرزند او، ابوجعفر محمدبن احمد (رئيس) در جميلان اصفهان مدفون است. فرزند او ابوالفتوح احمدبن محمد (ابوجعفر) نيز در آن شهر مرده و در محلت غازيان به خاک سپرده شده است، و فرزند نامدارش:8) ابن طباطبا علوي اصفهاني شاعر (يکم):
ابوالحسن محمدبن ابي الفتح احمدبن ابي جعفر محمدبن ابي عبدالله احمد (رئيس) بن ابراهيم (طباطبا)، اديب برجسته و دانشور پژوهنده است که به گفتهي ياقوت: شعر وي منتشر و اسم وي مشتهر است. وي در اصفهان زاده شد و بيآنکه هرگز از آنجا بيرون رود، به سال 322ق درگذشت، و پشت بسيار آورد که در ميان ايشان عالمان و اديبان و نقيبان و ناموران بسياراند. تأليفات او عبارتند از: 1) عيار الشعر (که نسخهي آن در کتابخانهي اسکوريال، دوم، 328، ش2، موجود است)؛ 2) تهذيب الطبع؛ 3) کتاب العروض، که گويد بيسابقه و مانند است؛ 4) المدخل في معرفة المعمي من الشعر؛ 5) تقريظ الدفاتر، که ابن نديم اشعاري از آن هم دربارهي دفترها به نقل آورده؛ 6) سنام المعالي؛ 7) الشعر و الشعراء؛ 8) ديوان اشعار. گزارش مشروح دربارهي او و اشعارش را ياقوت آورده است. يکي از فرزندان وي، ابوالحسين علي بن ابوالحسن محمد، که «شهاب» لقب داشته، هم بمانند پدر شاعر بوده و بايستي همان (ابن طباطبا) باشد که در يک روايت ياقوت (151/5) براي ابن فارس لغوي (م390ق) شعر خود را خوانده است. (منابع: معجم الادباء، 151/5؛ 143/17-156؛ الفهرست، 14و 151؛ الوافي بالوفيات، 79/2-80؛ عمدة الطالب، 173؛ الذريعه، 387/4؛ 26/9؛ بروکلمان، 100/2-101).9) ابن طباطبا علوي اصفهاني نسابه (دوم):
ابوعبدالله حسين بن محمدبن ابي طالب علي بن ابي القاسم محمدبن ابي الحسن محمد (شاعر، م332ق)، تبارشناس (سدهي 5ق) که زنجيرهي تباري او را ما خود به قياس و گمان بدانگونه درست کرديم، و چنان که ابن عنبه گويد: سيدابوالحسن عمري تبارنگار (م423ق) او را ديدار کرده و نزد او درس خوانده و در باب تبارها با وي مکاتبه داشته است، و به گفتهي بروکلمان: ابو عبدالله ابن طباطبا، کتاب الکامل في نسب آل ابي طالب تأليف سيدابوالحسن عبيدلي حسيني (م435ق) را در سدهي پنجم مختصر نموده و تهذيب الانساب و نهاية الاعقاب ناميده است، که نسخه آن در ليدن (يکم، 911) هست. (عمدة الطالب 173-174؛ بروکلمان، 33/3).10) ابن طباطبا علوي اصفهاني نسابه (سوم):
ابواسماعيل ابراهيم بن ناصر بن ابراهيم بن عبدالله بن حسن بن ابي الحسين علي (شهاب شاعر) بن ابي الحسن محمد (م322ق)، تبارشناس دانشور (سدهي 6ق) که کتاب المنتقلة في علم النسب را نگاشته و دستنوشتههايي از آن در کتابخانههاي ايران به عنوان منتقلةالطالبية هست، که هم بدين عنوان در نجف به چاپ رسيده است (عمدةالطالب، 174؛ فهرست ميکروفيلمها، 390/1)ياقوت حموي (معجمالادباء، 32/20-33)، يک ابومعمر يحيي بن محمد طباطبا علوي نحوي، اديب و شاعر (م 487ق) نيز ياد کرده است.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول