فیض و صوفیه
نويسنده:علی دوانی
فیض و فرقههای صوفیه
از جمله فیض در كتاب مینویسد:
1. بعضی از مردم می پندارند در تصوف بجائی رسیده اند كه هركاری خواستند می توانند انجام دهند. دعاهای آنها درملكوت شنیده می شوند. و پاسخ آنرا در جبروت می دهند. اینان از ” شیخ“ و ” درویش“ می خوانند.
2. ( و امروز قطب و سالك) و از این راه مردم را در تشویش قرار می دهند.
3. اینان چندان در این خصوص راه افراط و تفریط می پیمایند كه خود را از مرز بشر بودن بالاتر می برند. و دعوی غیبدانی می كنند. یكی می گوید : دیشب قیصر روم را كشتم، و دیگری می سراید كه سپاه عراق را یاری نمودم، و سومی نغمه سر می دهد كه پادشاه هند را شكست دادم، فلان شیخ صوفی مخالف خود را دیوانه كردم، و بهمان رقیب خویش رانابود ساختم.
4. گاهی می بینی فلان شیخ صوفی چهل روز در خانه تاریكی بسر می برد، و مدعی است كه در آن مدت روزه می گیرد، و گوشت حیوانی نمی خورد، و اصلا نمی خوابد،و زمانی ادعا دارد كه به تسخیر گروهی از جن نائل آمده و خود و دیگران را بوسیله آنها از خطرات حفظ می كند.
5. آیا اینها دروغ به خدا یا دیوانگی نیست؟
6. دسته دیگراز اینان خودرا ” اهل ذكر“ و ” تصوف“ می نامند ودعوی دارند كه از تصنع و تكلف بیزارند. خرقه میپوشند، و حلقه وار جلسه می گیرند، و اذكار اختراع می كننند وبا اشعار غنائی تغنی می نمایند. عربده می كشند و فریاد سر می دهند، و رقص و تصنیف به راه می اندازند. در فتنه و فساد فرو می روند، و بر خلاف دستور شرع بدعتها می نهند. داد و فریادشان بلند است. كسی نیست از آنها سوال كند، شما را كتك زده اند؟ یا از كسی با خدا تكلم می كنید؟ یا با همفكران خود حرف می زنید؟ خداوند داد و فریاد بی مورد را نمی شنود، پس كمتر فریاد كنید. آیا كسی را از دور صدا می زنید، یا خواب رفتهای را بیدار می كنید؟ خدا كه هیچ كدام اینها نیست؟ بیائید همچون ماهیان رودخانه خدا را بخوانید، آهسته و با التماس و پنهانی نه با داد و فریاد. چون او ا زشما دور نیست، بلكه از بند گوشتان به شما نزدیكتر است.
7. برخی دیگر مدعی ” علم معرفت“ و مشاهده معبود، و نزدیكی با مقام محمود وملازمت عین شهود هستند، ولی چیزی جز اسامی آنها نمیدانند. با این وصف ادعاها دارند، و برای خود كرامت ها بر می شمارند. فلان عارف مدعی است كه به او وحی می شود و از آسمان خبر میدهد. مریدان نادان هم باور می كنند، و گاهی در برابر آنها به سجده می افتند، گوئی آنها را معبود خود می دانند، دست آنها را می بوسند.و خود را به پای آنان می اندازند. از آنها اجازه می گیرند كه در انجام هر كاری آزاد باشند ( چون بحق واصل شده اند) و از حلال و حرامی ملاحظه نكنند، و آنها نیز برای پیشرفت كار خود و مریدان احمق به آنها این اجازه را می دهند... .
سوالی از فیض درباره صوفیه
سید جزائری مینویسد:
1. از مشهد مقدس رضوی درباره آگاهی از حال صوفیه سوالی به فارسی از استاد علامه ما بدینگونه نمودند: « محمد مقیم مشهدی، به عرض میرساند كه صلاحیت آثار مولانا محمد علی صوفی مشهور به ”مقری“ تا از دار السلطنه اصفهان به مشهد مقدس مراجعت نموده، مكرر در محافل و مجالس اظهار می كند كه درباب ” ذكر جلی“ و در اثنای تكلم به كلمه طیبه، اشعار عاشقانه خواندن و وجد نمودن و رقصیدن و حیوانی نخوردن، و چله داشتن و غیر ذلك از اموری كه متصوفه به رسم عبادت می آورند، از عالیجناب معلی القاب دام ظله ، مرخص و ماذون شده، بلكه مسمای مذكور را در مجلس رفیع الشان نیز گاهی امثال اینها واقع نمود. استدعا چنانست از حقیقت ماجرا شیعیان اینجا را اطلاع بخشند كه آیا آنچه صلاحیت آثار مذكور به خدام گرام ایشان اسناد می كند، وقوع دارد یا نه تا اگر خلاف واقع، مذكور ساخته است، دست از این قسم حركات بكشند.»
پاسخ فیض راجع به صوفیه
2. قال الله تعالی: ادعوا ربكم تضرعا و خفیه، انه لا یحب المعتدین. یعنی : بخوانید پروردگار خود را از روی زاری و پنهانی، بدرستی كه خدای سبحانه و تعالی دوست نمی دارد آنانی را كه از حد اعتدال بیرون می روند. و در جای دیگر میفرماید: ادعوا ربكم تضرعا و خفیه و دون الجهر من القول. یعنی: بخوانید پروردگار خود را از روی زاری و ترس و پست تر از بلند گفتن.
3. و در حدیث نیز وارد است كه حضرت پیغمبر صلی الله علیه وآله اصحاب را منع فرمودند از فریاد به تكبیر و تهلیل، منع بلیغ، و فرمودند: ندا نكنید كسی را كه نشنود یا دور باشد، و سایر امور مذكوره مانع از آن بخصوص وارد است، یا اذن در آن وارد نیست.یعظكم الله انن تعودوا لمثله ان كنتم مومنین. و كتب محمد بن مرتضی المدعو به محسن.
منبع:مقدمه ی شوق مهدی
/خ