انواع انقلاب

پديده‌ي انقلاب با توجه به سابقه‌ي ديرينه‌ي وقوع تاكنون در شكل‌هاي متفاوتي ظاهر شده است. انواع دسته بندي پديده‌ي انقلاب عبارتند از:
چهارشنبه، 18 مرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
انواع انقلاب
انواع انقلاب

نويسنده: دكتر مصطفي ملكوتيان

 

پديده‌ي انقلاب با توجه به سابقه‌ي ديرينه‌ي وقوع تاكنون در شكل‌هاي متفاوتي ظاهر شده است.
انواع دسته بندي پديده‌ي انقلاب عبارتند از:

1- دسته بندي بر مبناي ميزان و نوع تغييرات ناشي از انقلاب

از اين نظر انقلاب‌ها به انقلاب سياسي و انقلاب اجتماعي (بزرگ) تقسيم شده است:
در انقلاب‌هاي سياسي تغييرها سياسي است تا اجتماعي، و بيشتر نوع رژيم سياسي تغيير مي‌كند در اين انقلاب‌ها ممكن است فقط تغييراتي در ميزان قدرت ساخت‌هاي حكومتي روي دهد و رژيم سياسي به همان نام و صورت باقي بماند. البته هيچ انقلاب سياسي نيست كه سبب نوعي از تغييرهاي اجتماعي نشود. انقلاب مشروطه ايران (1285 ه ش) نمونه‌اي از انقلاب سياسي است.
در انقلاب‌هاي اجتماعي علاوه بر تغييرهاي سياسي - تغيير حتمي رژيم سياسي - تغييرهاي آشكار در فرهنگ رسمي، ساخت‌هاي اقتصادي و سياست و روابط خارجي كشور نيز روي مي‌دهد. انقلاب‌هاي فرانسه (1789)، روسيه(1917)، چين(1949) و انقلاب اسلامي ايران نمونه‌هايي از انقلاب‌هاي اجتماعي‌اند. (1)
البته تاثيرهاي انقلاب اسلامي ايران در دو جنبه‌ي (ابعاد) داخلي و بين المللي در مقايسه با ساير انقلاب‌هاي معاصر شگرف و بي نظير بوده است. در بعد داخلي، انقلاب با تكيه بر آراي مردم، منجر به تشكيل يك حكومت مبتني بر آرمان‌هاي الهي شده، به تلاش‌هاي جدي در دست يابي سريع به خودكفايي و توسعه در ابعاد مختلف مبادرت كرده است. در بعد بين المللي نيز، ماهيّت اين انقلاب و رهبري آن، مشابهت نسبي وضعيت سياسي و فرهنگي جهان اسلام با ايران قبل از انقلاب اسلامي، اهميت و موقعيت راهبردي ايران و غيره موجب ارائه‌ي الگوي منحصر بفردي از بازتاب يك انقلاب بر مسائل منطقه‌اي و جهاني شده است؛

2- دستنه بندي جغرافيايي- فرهنگي

ساموئل‌هانتينگتون در قرن بيستم انقلاب‌ها را به انقلاب شرقي و انقلاب غربي تقسيم كرده است.
در اين دسته بندي كه بيشتر جغرافيايي و تا حدود زيادي فرهنگي است، اولويت سه مطلب فرق مي‌كند كه عبارتند از:
1- فروپاشي قدرت، 2- ورود انقلابي‌ها به صحنه و 3- بنياد گذاري سامان سياسي جديد
انقلاب شرقی انقلاب غربی
1- ورود انقلابی‌ها به صحنه 1-فروپاشی قدرت (نظام حاکم)
2-بنیاد گذاری سازمان سیاسی جدید 2- ورود انقلابی ها به صحنه
3-فروپاشی قدرت (نظام حاکم) 3-بنیاد گذاری سازمان سیاسی جدید
به نظر اين نويسنده، در انقلاب‌هاي غربي، به يكباره همگان در مي‌يابند كه دولت قدرتي ندارد و قدرت سياسي، نظامي و اداري دچار اضمحلال شده است. در اين هنگام، انقلابي‌هاي ميانه رو، وارد صحنه شده و سپس به دليل ناتواني شان در برآوردن خواست انقلابي‌ها از صحنه دور شده قدت در اختيار انقلابي‌هاي راديكال قرار مي‌گيرد، در اين زمان سامان سياسي جديد بنياد نهاده مي‌شود.
در حاليكه در انقلاب‌هاي شرقي، به دليل قدرت حكومت و فروپاشيدن آن، گروه‌هاي شورشي كه به طور معمول ميانه رو نيستند، در كوه‌ها و جنگل‌ها دست به حركت‌هاي ايذايي زده و در صورتي كه جايي را تصرف كنند، سامان سياسي جديد را بنياد مي‌نهند و زماني كه به تسخير پايتخت قادر شوند، نظام موجود فرو مي‌پاشد. (ساموئل‌هانتينگتون، 1370، صص 399- 388)
انقلاب‌هاي فرانسه (1789)، روسيه(1971) و چين (1911) از نوع انقلاب‌هاي غربي و انقلاب‌هاي چين (1949)، كوبا(1959)، ويتنام(1975) و الجزاير (1962) از نوع انقلاب‌هاي شرقي‌اند. اشكار استكه اين دسته بندي در درجه اول جرافيايي است، اما ممكن است انقلابي در شرق بر مبناي الگوي غربي و انقلابي در غرب بر مبناي الگوي شرقي به وقوع بپيوندد.
انقلاب اسلامي ايران در هيچ يك از اين دو دسته قرار نمی‌گيرد، زيرا در زمان آغاز آن فروپاشي قدرت وجود نداشت و با ورود انقلابي‌ها به صحنه (حركت در جنگل‌ها و كوه‌ها) نيز آغاز نگشت؛

3- دسته بندي بر مبناي ماهيّت خواست انقلابي‌ها

استاد مرتضي مطهري از نظر ماهيت تقاضاها و خواست‌هاي انقلابي‌ها، انقلاب‌ها را به انقلاب سياسي، انقلاب اقتصادي و انقلاب عقيدتي (ديني) تقسيم كرده است. (مرتضي مطهري، پيرامون انقلاب اسلامي، بي تا، صص 43- 23)
براي مثال، انقلاب سال 1789 فرانسه به دليل تأكيد بر ليبرياليسم، يك انقلاب سياسي، انقلاب 1917 روسيه به دليل تأكيد بر عنصر اقتصاد، يك انقلاب اقتصادي و انقلاب اسلامي ايران كه با تأكيد بر نقش مذهب -كه در درون خود عناصر سياسي، اقتصادي و اجتماعي را نيز شامل مي‌شود- اتفاق افتاد، يك انقلاب عقيدتي (ديني) است.
در اين دسته بندي، ماهيت درخواست‌ها و تقاضاهاي انقلابي‌ها، ملاك قرار گرفتن انقلاب در يكي از سه دسته است و منظور از انقلاب عقيدتي (ديني)، انقلابي است كه در آن رهبران و توده‌ها خواستار به فعليت رسيدن افكار و اعتقادات ديني خود مي‌شوند، نه اينكه مانند تعدادي از انقلاب‌هاي معاصر پيشين بر كسب آزادي يا برابري صرف تأكيد كنند؛

4- ساير دسته بندي‌ها

مبناهاي ديگري نيز باعث دسته بندي انقلاب‌ها شده است. از جمله اينكه آيا انقلاب در اساس عليه حاكمان داخلي صورت گرفته يا بيشتر عليه حضور يا مداخله بيگانگان در يك كشور بوده است؟ بدين صورت برخي انقلاب‌ها ضد استبدادي (كه حتي در آنها در دستگاههاي سياسي، نظامي و رهبران سياسي آن كشور و امضاي قرار دادهاي استعماري، از منافع ويژه‌اي در آن كشور برخوردار بوده و انقلاب آشكار عليه آنها نيز بوده است) و برخي ديگر يك جنگ رهايي بخش ملي يا انقلاب ضد استعماري‌اند. انقلاب‌هاي فرانسه، روسيه و كوبا انقلاب ضد استبدادي و انقلاب‌هاي ويتنام و الجزاير انقلاب ضد استعماري بوده‌اند.

پي‌نوشت‌ها:

1. براي ملاحظه تعريف انقلاب‌هاي اجتماعي و سياسي رجوع كنيد به:
Theda skocpol 1979 P 33؛
هانتينگتون، پيشين، ص 358؛ بشريه، حسين، 1372، صص 5 - 1.

منبع مقاله :
ملكوتيان، مصطفي؛ (1335)، پديده انقلاب، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط