شکوه جوانی

انسان از هنگامی که خود را می‏شناسد، پیوسته در جست و جوی کانونی نیرومند و قدرتی برتر و مقدس است تا با او ارتباط برقرار کند و در سختی‏ها و مشکلات زندگی از او یاری بجوید. بدین ترتیب، خواسته‏ها و ناگفته‏های خود را با او در میان بگذارد و با اتکا به آن حقیقت مقدس و بزرگ، به آرامش و اطمینان دست یابد. نیایش، نشان دهنده این کشش روحی و فطری انسان به آفریدگار هستی است. عبادت که نوعی ارتباط با خداست، «دعا و نیایش، هسته و عصاره آن را تشکیل می‏دهد».
سه‌شنبه، 1 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شکوه جوانی
شکوه جوانی
شکوه جوانی

نویسنده : زینب جفری

انسان از هنگامی که خود را می‏شناسد، پیوسته در جست و جوی کانونی نیرومند و قدرتی برتر و مقدس است تا با او ارتباط برقرار کند و در سختی‏ها و مشکلات زندگی از او یاری بجوید. بدین ترتیب، خواسته‏ها و ناگفته‏های خود را با او در میان بگذارد و با اتکا به آن حقیقت مقدس و بزرگ، به آرامش و اطمینان دست یابد. نیایش، نشان دهنده این کشش روحی و فطری انسان به آفریدگار هستی است. عبادت که نوعی ارتباط با خداست، «دعا و نیایش، هسته و عصاره آن را تشکیل می‏دهد».
جوانی، دورانی است که هنوز قلب فرد به وسیله گناهان تیره و تار نشده و به ویژگی‏های ناپسند خو نگرفته است. او به ملکوت نزدیک‏ترست و استعداد و درک معارف الهی و چشیدن لذت انس با خدا در او بیشتر است. حجاب‏ها و موانع یکی پس از دیگری به راحتی از سر راهش کنار می‏روند و او می‏تواند به راه مستقیم الهی را به عنوان آغاز مسیر زندگی خود با اطمینان انتخاب کند. از این رو، پیامبرگرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم می‏فرماید: «محبوب‏ترین بندگان نزد خداوند، جوان نورسی است که جوانی و زیبایی خود را در راه اطاعت او قرار دهد. این، کسی است که خداوند در نزد ملائکه به او افتخار می‏کند و می‏گوید این واقعاً بنده من است». یکی از جوانان انصار پیوسته به احترام و تکریم عبدالله بن عباس در می‏آمد. روزی به او خبر دادند که او جوان بدسرشتی است و شب‏ها به نبش قبر می‏پردازد. ابن عباس گفت: این بار که به قبرستان رفت، مرا خبر کنید. شبی که جوان به قبرستان رفته بود، ابن عباس به همراه عده‏ای او را تعقیب کرد. جوان داخل قبری شد و شروع کرد به گریه و زاری و پیوسته می‏گفت: وای بر من! در آن زمان که در قبر نهاده می‏شوم و تنها می‏مانم و زمین مرا سرزنش می‏کند که در ایامی که زندگی می‏کردی، از تو خشمگین بودم؛ چه رسد به این زمان که در من آرمیده‏ای! وای بر من! وقتی که پیامبران را همگی ایستاده بنگرم. وای بر من! آن زمان که ملائکه را مشاهده می‏کنم! چه کسی در آن روز مرا نجات دهد؟ چه کسی از آتش دوزخ مرا رهایی می‏دهد؟ من با خدا عهد بستم و نافرمانی‏اش کردم و گناه مرتکب شدم. جوان همچنان می‏گفت و گریه می‏کرد. هنگامی که از قبر بیرون آمد، ابن عباس جلو رفت و او را در آغوش گرفت و گفت: او نبّاش خوبی هستی. تو گناهانت را نیش کردی».
پیام متن:
1.خداوند در نزد ملائکه‏اش، به جوان نورسی که جوانی و زیبایی خود را در راه اطاعت او قرار دهد، افتخار می‏کند.
2.پاکی و صفای نفس، از همگان برازنده است و از جوان برازنده‏تر.

جوان و تحصیل علم

مهم‏ترین وظایف جوانان، کسب علم و دانش است و بهترین زمان تحصیل علم نیز، روزگار جوانی است. از این رو، رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم می‏فرماید: «کسی که در جوانی اش علم بیاموزد، مانند نقش بر سنگ، اندوخته‏های علمی اش در ذهن ثابت می‏ماند». در متون دینی و اسلامی ما نیز از سستی و تنبلی جوانان و نوجوانان در کسب علم و دانش به شدت نکوهش شده است. امام باقر علیه‏السلام در این زمینه می‏فرماید: «لَوْ اُتَیتُ مِنْ شَبابِ الشّیَعةَ لا یَتَفَقَّهُ لَبَدَّبْتُهُ» اگر جوان شیعه‏ای را که درس نمی‏خواند، نزد من آورند، او را ادب می‏کنم.
رمز سعادت و به روزی دنیا و آخرت انسان‏ها، در تحصیل علم و دانش است. رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم فرمود: هر کس در پی دنیاست، باید به دنبال علم برود و هرکس در پی آخرت است، باید دنبال علم برود و هرکس به دنبال هر دو است، باید دنبال علم برود». آن حضرت همچنین فرمود:در مجلس علم، ملایکه بال هایشان را می‏گسترانند و هنگامی که به آسمان برمی گردند، افتخار می‏کنند که بال ما فرش معلم و متعلم شده است.
دشواری‏های تحصیل دانش نیز نمی‏تواند دلیل قانع کننده‏ای برای رهایی از دانش اندوزی باشد؛ زیرا گران بهایی علم و دانش به سختی‏های به دست آوردن آن می‏ارزد. در این باره حکایت زیر از ملاصالح مازندرانی شنیدنی است:
«وی پیوسته می‏گفت که من از طرف پروردگارم بر دانشجویان و طلاب، حجتم؛ زیرا احدی در فقر مثل من نبود. چون در دوره‏ای از زندگی ام آن قدر فقیر و ندار بودم که برای مطالعه از نور چراغ مستراح عمومی استفاده می‏کردم و در حافظه هم کسی بدحافظه‏تر از من نبود، (به گونه‏ای که هرگاه) از خانه خارج می‏شدم، آن را گم می‏کردم، اسامی فرزندانم فراموشم می‏شد و بعد از گذشت سی سال از عمرم، حروف الفبا را از نو آموختم و بسیار کوشیدم تا آنکه خداوند مرا از علم و دانش بهره ساخت.
پیام متن:
1.جوانی، به دلیل شادابی و انرژی در آن، بهترین زمان دانش اندوزی است.
2.دشواری دانش اندوزی، تشانه گران بهایی آن است. توجه به این حقیقت، تحمل سختی‏های این راه را آسان می‏کند.
نویسنده : زینب جفری
جوان و تهاجم فرهنگی
دوره جوانی با دگرگونی هایی در جسم و روح فرد همراه است و در شکل‏های گوناگون حساسیت‏ها را آسان می‏کند. تنوع‏طلبی‏ها، هیجانات، نوگرایی و استقلال‏طلبی جوان بروز می‏کند. در این میان، این ویژگی‏ها به درستی کنترل نشوند، او را در معرض تهاجم فرهنگی قرار خواهد داد. تهاجم فرهنگی، عبارت است از معاوضه دو فرهنگ به قصد نفوذ در یکدیگر و در نتیجه، تغییر اساسی عماصری که با عناصر اساسی فرهنگ دیگر منافات دارد. در تهاجم فرهنگی، هدف عمده محو فرهنگ مقابل است که اغلب با به کارگیری نیروها و اهرم‏های برتر و قدرت‏مندتر صورت می‏پذیرد». هنگامی که باورهای دینی جوان سست شد، رفتار او نیز تغییر می‏کند و آن گاه می‏کوشد خود را در کردار و رفتار و ظاهر به الگوها و قهرمانان موجود در ماهواره و سی دی‏ها و عکس‏های مبتذل، شبیه سازد. در واقع این هدف دشمن است که با ایجاد انحراف در باورها و ارزش‏های اسلامی، اسلام اصیل و ناب را به اسلامی که خود می‏خواهند، تغییر دهند. از این روست که حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: «با بصیرت، کسی است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و بصیرت یابد و از عبرت‏ها بهره گیرد. آن گاه راه‏های روشن را بپیماید و بدین ترتیب، از افتادن در پرتگاه‏ها دوری کند. شناخت فرهنگ غرب و آگاهی از هدف‏های شوم آن نیز جوان را در برابر این تهاجم هشیار و بیدار می‏سازد. همچنین یکی از شیوه‏های قرآن برای جلوگیری از آسیب پذیری در برابر فرهنگ بیگانگان، شناساندن اندیشه‏ها و منش آنان به مسلمانان است. در این باره در قرآن کریم می‏خوانیم: ای اهل ایمان! از غیر هم کیشام خود، دوست صمیمی و همراز نگیرید؛ زیرا ایشان از تباه کردن کار شما هیچ کوتاهی نمی‏کنند. دوست دارند که شما در رنج و زحمت باشید. دشمنی آنان از گفتارشان آشکار است و آنچه در سینه هایشان پنهان می‏دارند، بیشتر است.
پیام متن:
1. برای مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن، باید شناخت دینی و ارزش‏های دینی جوان را بالا برد.
2.با شناخت فرهنگ غرب و آگاهی از هدف‏های شوم آن، جوان خود، به مقابله با این تهاجم برمی خیزد.

جوان و عشق به میهن

وطن دوستی و عشق به میهن اگر با خودبینی و تعصب همراه نباشد، نوعی فضیلت است، چنان که در روایت آمده است: «حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الاِیمانِ؛ دوستی وطن، از ایمان است».
در هر سرزمینی که انسان‏هایی زندگی می‏کنند، وابستگی خاصی میان افراد و آن سرزمین پیدا می‏شود. از این رو، در دین مقدس اسلام نیز علاقه به وطن و سرزمین اسلامی و دفاع از سرزمین‏های اسلامی را آن گاه که مورد تجاوز هجوم بیگانگان و دشمنان اسلام قرار می‏گیرد، بر همگان واجب کرده است. در چنین شرایطی همه باید برای بیرون راندن و سرکوب متجاوز بسیج شوند و با هر آنچه در توان دارند، بکوشند تا از موجودیت و عزت و شرف و میهن اسلامی خود دفاع کنند. خداوند نیز در قرآن کریم، به مسلمانان دستور می‏دهد: «وَقَتِلُوا فِی سَبیلِ اللّهَ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُم وَ لاتَعتَدُو انَّ اللّه لایُحبُّ المُعتدِینَ. ولی از اندازه درنگذرید؛ زیرا خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‏دارد و چه زیبا سروده است حکیم طوس، فردوسی بزرگ:
اگر سر به سر تن کشتن نهیم
دریغ است میهن به دشمن دهیم
دریغ است ایران که ویران شود
کُنام پلنگان و شیران شود
نخوانند بر ما کسی آفرین
چو ویران بود بوم ایران زمین
پیام متن:
میهن دوستی و میهن پرستی و کوشش برای سرافرازی نیهن را هم شرع تأیید می‏کند و هم عقل تأکید.

جوان و پژوهش

از امور مهم و ارزشمند در رشد و موفقیت جوان، بیدار بودن روحیه تحقیق و پژوهش در اوست. از آن جا که جوان، کنجکاو، تیزبین و موشکاف است و مشغولیت‏های فکری میانسان را نیز ندارد، به راحتی می‏تواند از این آرامش خاطر اسنفاده کند و به مطالعه و پژوهش بپردازد. رشد علمی هر تمدن و جامعه‏ای، مرهون پژوهش‏های جوانان و دانش‏اندوزان آن است. پژوهش، سرمایه‏ها و امکانات یا نیازها و نداشته‏های ملت و جامعه‏ای را نشان می‏دهد و این امر، زمینه‏ای را فراهم می‏آورد تا جوانان نیازهای جامعه شان را بشناسند و در صدد رفع آن برآیند. برای پرداختن به تحقیق و پژوهش، تنها به حذر نیت و انگیزه الهی و با تکیه بر عنایت دلسوز خداوندی است که جوان می‏تواند بر سختی‏ها و مشکلات پژوهش فایق آید و شکست‏های پی در پی، او را از رسیدن به هدف باز ندارد. امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «کَثْرُةُ النَّظَرِ فی الْعَلمِ یَفْتَحُ الْعَقْلَ؛ مطالعات پی گیر مستمر در مسائل علمی، سبب شکوفایی و تقویت عقل انسان می‏شود. مطالعه و پژوهش بر گستره ذهن انسان را می‏افزاید و او را با قوانین حاکم بر هستی آشنا می‏سازد. بدین ترتیب، جوان قادر است گاهی هر چند کوچک در پیشرفت و توسعه کشورش بردارد. برای مثال، در پرتو تحقیق و پژوهش، کشور از واردات گندم بی نیاز شد و به فناوری هسته‏ای دست یافت. در عین حال، نتایجی که امروزه از راه تحقیق و پژوهش به دست می‏آید، حاصل زحمات و مطالعات پی گیر گذشتگان نیز هست، همان گونه که پژوهش‏های امروز ما نیز در برخی موارد، راه گشای مطالعات و تحقیقات آیندگان است. از این رو، پیامبر گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم می‏فرماید: «اگر مؤمنی پیش از مرگ برگه‏ای از علم خود بر جای گذاشته باشد، همین یک برگ روز قیامت میان و آتش مانع می‏شود».
پیام متن:
تحقیق و پژوهش پیگیر، در توسعه و پیشرفت کشور تأثیرگذار است و گاه سعادت دنیا و آخرت آدمی را تضمین می‏کند.

جوان و کتاب خوانی

اسلام، دین اندیشه و دانش و معنویت است و دانش اندوزی و کتاب خوانی، در اسلام جایگاه و اهمیت والایی دارد. مؤید این حقیقت، این است که آغاز فراگیری دین آسمانی اسلام نیز با خواندن شروع شده است: «اقْرَأُ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ؛ بخوان به نام پروردگارت که آفرید».
کتاب، همچون گلستانی است که عطر روح بخش آن، روان و اندیشه و جویندگان دانش را می‏نوازد و از سرچشمه‏های علم و معرفت سیراب می‏کند. سفر به درون کتاب و مطالعه عمیق و ژرف آن، علم و دانش و تجربه‏های نویسندگان و نخبگان گذشته را با صرف اندکی وقت به انسان می‏رساند. بر این اساس، آن گاه که انسان به مطالعه می‏پردازد، احساس شادی و نشاط می‏کند و فکر و روحش جلد می‏یابد. در سختی‏ها و مشکلات زندگی نیز نوشته‏ها و تجربه‏های شیرین و آموزنده آن مرهم قلب محزون و شکسته آدمی است. از این رو، حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: «کتاب، آرامش دل‏های جویندگان و تشنگان علم است. آری کسی که با کتاب، خود را آرامش دهد، هیچ آرامشی را از دست نداده است».
پیام متن:
1.مطالعه و کتاب خوانی، دانش و تجربه‏های گذشتگان را به انسان منتقل می‏کند و بر گستره فکر و ذهن او می‏افزاید.
2.شایسته است که مسؤلان امور فرهنگی، سیاست هایی در پیش گیرندها کتاب خوانی را به صورت فرهنگی عمومی در آورند.

جوان و شخصیت طلبی

دوران جوانی، مهم‏ترین و مؤثرترین مرحله تکوین و تکمیل شخصیت انسان است. شخصیت، مجموعه‏ای منظم از ویژگی‏های ثابت و رفتارهای بدنی، عقلی و اجتماعی فرد است که او را از دیگران متمایز می‏سازد و بدین طریق او را برای سازگاری با محیط، به ویژه محیط اجتماعی آماده می‏شود. جوان به خاطر میل به استقلال و کسب شخصیت، از خانواده فاصله می‏گیرد و وارد جامعه می‏شود. او با پذیرش مسئولیتی در اجتماع می‏خواهد عضو مفید و مؤثری برای جامعه باشد. بدین جهت، باید آراسته به ویژگی‏های شخصیتی باشد که او را با جامعه سازگار می‏دهد. جوان بر اساس ارزش هایی که بدان معتقد است، شخصیت خود را می‏سازد و شکل می‏دهد. از این رهگذر، صفات خوب و بدی که او در این دوره حساس زندگی از آنها برای ساختن خود کمک می‏گیرد، نقش مهمی در به روزی و یا بدبختی او در ادامه عمر خواهند داشت. پیروی بی قید و شرط از خواسته‏های عزیزی، مستلزم سرکوب کردن گرایش‏های فطری و انسانی است. جوانان در برگزیدن سجایای اخلاقی و ویژگی‏های انسانی همواره در کشاکش این دو قدرت متضاد قرار دارند. در دین مقدس اسلام، برای پی ریزی شخصیت و برگزیدن ویژگی‏های سازگار با اجتماع، باید با خویشتن داری، بر گرایش‏های غریزی غلبه کرد. از این رو، جوانی که می‏خواهد شخصیت خود را به شایستگی بسازد، باید بر تمایلات نفسانی خویش چیره شود. حضرت علی علیه‏السلام در این باره می‏فرماید: خالِفْ نَفْسَکَ تَسْتَقِمْ وَ خالِطِ الْعُلَماءَ تَعْلَمْ. با تمایلات نفسانی خود مخالفت کن، راست و درست بمان، با دانشمندان هم نشین باش و دانا باش.
پیام متن:
ویژگی‏های خوب و بد که انسان در دوره جوانی وارد شخصیت خود می‏کند، نقش مهمی در به روزی و تباهی ادامه عمر او دارد.

جوان و ورزش

انسان برای آنکه بتواند به فعالیت‏های روزمره خود بپردازد و راه‏های کمال و ترقی را سریع‏تر بپیماید، باید جسمی سالم داشته باشد. حرکات ورزشی و نرمشی، لذت بخش و شورآفرین و پرورش دهنده جسم و جان است و در موفقیت فرد در زمینه‏های مختلف تأثیر می‏گذارد. جوانان پرتوان و نیرومند بهتر می‏توانند به دیگران کمک و برابر ظلم و ستم ایستادگی کنند و حتی بهتر و بیشتر عبادت خدا را به جای آورند. از این رو، حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: «الصِّحَّةُ أَفْضَلُ النِّعَمْ؛ سلامتی بالاترین (بزرگ‏ترین) نعمت است». ورزش کردن اگر با هدفی متعالی دنبال شود، هم بدن نیرو می‏گیرد و هم انسان در مسیر کمال پیش می‏رود. از آثار ورزش، تقویت اراده این یک نوع تقویت اراده و پیروزی بر هوای نفس است. در این صورت، همت و اراده انسان قوی می‏شود و او سختی‏های عبادت و بندگی خدا را به آسانی تحمل می‏کند. بنابراین در اسلام ورزش، وسیله‏ای است برای خدمت بهتر و بیشتر به خدا و بندگان او. روی آوردن جوان به ورزش، به دلیل فایده‏های آن، از او انسانی شاداب، پویا و بالنده می‏سازد و سلامتی جسمانی او را تا پایان عمر تأمین می‏کند. مقام معظم رهبری در این باره می‏فرماید: دوره جوانی، دوره توانایی است و به اعتقاد من، باید عمدتاً در تحصیل علم، در ایجاد صفای نفس و روحیه تقوی در خود، ایجاد نیروی جسمانی در خود - که ورزش باشد- به کار رود.
یعنی اگر در یک جمله کوتاه از من بپرسند که شما از جوان چه می‏خواهید، خواهم گفت: تحصیل، تهذیب و ورزش. هر کاری هم بخواهید بکنید، در دور آن جوانی می‏شود کرد، یعنی در هر سه زمینه - هم در زمینه علمی، هم در زمینه تهذیب نفس و هم در زمینه ورزش - باید در جوانی کار کنید.
پیام متن:
به سبب فایده‏های فراوان ورزش، پیامبراسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم نیز بر آن سفارش کرده است و آن حضرت خود، به ورزش هایی چون شنا و اسب سواری و تیراندازی، اهتمام بسیار می‏ورزید.

جوان و آراستگی

میل به خودآرایی و زیباسازی خود و محیط اطراف، امری فطری و درونی است. دین مقدس اسلام نیز به این حقیقت که انسان عاشق زیبایی است و مهم‏ترین انگیزه فعالیت‏ها و نشاط زندگی او حس زیبایی دوستی، تأکید می‏کند. گرایش به زیبایی، هم‏سویی با صفت خداوندی است، چنان که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم می‏فرماید: «خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد». اگرچه انسان در تمام دوران زندگی اش زیبایی و آراستگی را دوست دارد، در دوره جوانی که زیبایی چهره و جذابیت او نمود بیشتری دارد، علاقه و گرایش او به زیبایی و خودآرایی بیشتر می‏شود. حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: «زیبایی چهره، شرط اول خوشبختی است و البته اگر این (جذابیت) همراه با نجابت نباشد، سودی نمی‏بخشد. یکی از مواردی که به آراستگی جوان کمک می‏کند، لباس زیبا و نیکوست. در آموزه‏های دین اسلام نیز این امر نه تنها تحریم نشده است، بلکه با بیان رهنمودهایی، در راه درست و صحیح هدایت شود. امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «لباس خوب اختیار کن و خودت را زیبا ساز؛ که خداوند زیبا، زیبایی را دوست دارد و البته از مسیر صواب و حلال خارج مشو». البته زیبایی فقط جمال ظاهری انسان را در برنمی گیرد، بلکه فضلیت‏های معنوی و اخلاقی، از مهم‏ترین نمونه‏های آراستگی و زیبایی انسان به شمار می‏آید و اهمیت نقش آن در زندگی و آینده فرد، بیشتر از زیبایی ظاهری است. آراستگی به ویژگی‏های برتر معنوی و مکارم اخلاق، فرد را در رسیدن سریع به قله‏های کمال و تقرب الهی یاری می‏دهد. از این رو، حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: «امتیاز مرد، به عقل و جمال او و زیبایی اش، به مردانگی و فضایل اخلاقی اوست».
پیام متن:
1.میل به خودآرایی، فطری است که البته اسلام با بیان دستوراتی، به آن جهت بخشنده است.
2.آراستگی به فضائل معنوی و اخلاقی مهمتر از آراستگی ظاهر است.
منبع: ماهنامه طوبی




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط