فاطمه (س) معني نماز عشق
نويسنده : سيد وحيد احمدي
حضرت فاطمه زهراء (س) دخت گرامي بزرگ زني چون خديجه كبري است كه از نيكوترين و عفيفترين زنان جهان و نخستين زني است كه به پيامبر ايمان آورد وهرآن چه از مال دنيا در اختيار داشت در راه پيشرفت اسلام بذل كرد فاطمه فرزند نيكو مردي چون محمد (ص) فرستاده رحمت ومغفرت است.
پرورش زهرا در كنار پدرش رسول خدا و در خانه نبوت بود، آنجا كه منزلگاه زميني فرشتگان، و مركز نزول وحي و آيه هاي قرآن است. زهرا همسر بزرگمردي است كه بيش از سيصد آيه از قرآن شريف درباره او نازل شده و بقاي اسلام وامدار تلاشهاي بي دريغ اوست. در دامن پاك فاطمه دو امام و دو شخصيت ممتاز عالم بشري (امام حسن و امام حسين (ع)) رشد يافته اند، عقيله بني هاشم زينب كبري (ع) پيام رسان بزرگ حماسه عاشورا پرورش يافته چنين مادري است.
به حقيقت بايد چشم بصيرت داشت تا گوشهاي از سراپردة جلال فاطمي را درك نمود. فاطمه براي هر يك از روزهاي هفته، دعاي ويژهاي داشت و براي تعقيبات نماز هم ادعية خاص. دختر وحي،آزاد ساختن بردگان در نظرش كاري بس ارزشمند بود، گردنبندي را كه علي (ع) برايش خريده بود، فروخت و با پول آن بردهاي خريد و آزاد كرد. پيامبر اكرم (ص) از اين كار دخترش بسيار شادمان گرديد و او را ستود.
فاطمه زهرا (سلام الله عليها) فرمود: "هر كس عبادت خالص خود را به سوي پروردگار بالا بفرستد، خداوند برترين مصلحت خود را به سوي او ميفرستد.
پيامبر مي فرمايد: او برترين بانوي اسلام و سيده زنان عالم است. گاهي ميفرمود فاطمه (س) يك شاخه گل است (ريحانه)؛ زماني ميفرمود فاطمه (س) پاره تن من است (بضعة مِنّي)، و گاهي ميفرمود فاطمه (س) عزيزترين مردم به نزد من است. مي فرمود دخترم فاطمه را بدان جهت فاطمه ناميدند كه خداوند عزوجل او و دوستانش را از آتش جهنم به دور نگه مىدارد،يا ميفرمود هر كه فاطمه (س) راشادان كند مرا شادان كرده است، و هر كه فاطمه را بيازارد مرا آزرده است، با اين تذكره كه شادي و غضب رسول خدا، همانند محبت و آزار خداوند است، رسول الله (ص)، بارها و بارها فاطمه (عليها السلام) را ستود و از او تجليل كرد. در مواقع بسياري ميفرمود: "پدرش به فدايش باد" و گاه خم ميشد و دست او را ميبوسيد. به هنگام سفر از آخرين كسي كه خداحافظي مينمود، فاطمه (عليها السلام) بود و به هنگام بازگشت به اولين محلي كه وارد ميشد، خانه او بود. گاه در جواب خردهگيران، لب به سخن ميگشود كه خداوند مرا به اين كار امر نموده و يا ميفرمود: "من بوي بهشت را از او استشمام ميكنم. "
اى سلمان! كسى كه دخترم فاطمة را دوست داشته باشد در بهشت با من است و كسى كه دشمن او باشد در آتش است. سلمان! محبت فاطمه در صد مورد نافع است[ و مايه نجات] كه آسان ترينش مرگ، قبر، هنگام سنجش اعمال، و... مى باشد. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: هر آن كس كه فاطمة را آن گونه كه بايد بشناسد، ليله القدر را درك كرده، و فاطمه را از آن رو فاطمه گفته اند كه مردم از شناخت او عاجزند.
رسول خدا (ص) مي فرمايد: فاطمة فرشته اى در سيماى انسان است، هرگاه مشتاق بوى بهشت مى شوم دخترم فاطمه را مى بويم. ريحانه نبي، گوهري تابناك در منظومه نسل پيامبرو فرشتهاي است از ملكوت اعلي. او داراي درجهاي اعلي است كه در عالم زنان همتائي و در عالم مردان كفوي جز علي (ع) برايش نيست.
اوج اين سختى، در سه سال محاصره در شعب ابى طالب به وقوع پيوست قضاي الهي، در همان سالهاي تبعيد ومحاصره اقتصادي در شعب، مادر وابوطالب را در يك سال از او جدا كرد، رحلت مادر وابوطالب مسوليت فاطمه رادر قبال پدر، افزود وپيامبراو را (امّ ابيها) مام پدر ناميد. فاطمه زهرا (س) در آن روزها قد برافراشت و با دستهاي كوچك خود غبار محنت را از چهره پيغمبر زدود. دشمن شكمبه شتر يا گوسفند بر سر پدر ميريزد و او با دستهاي كوچك خود آنها را از سر و روي پدر پاك ميكند. پدرش را كتك ميزنند و او از شدت تاثر ميگريد و پدر را نوازش ميكند. بر بدن پدرش جراحات وارد ميكنند. او همچون پرستاري مهربان بر آن جراحات مرهم ميگذاردآغاز نوجوانى در مدينه با جنگ هاى پى درپى عليه مسلمانان همراه شد. ياس نبى در غياب همسر خود كه سردار بى بديل سپاه اسلام بود، بارسنگين كارهاى خانه و رسيدگى به فرزندان خردسال را به دوش مى كشيد. فاطمه همدم رنجها و غصههاي شوهر بود و او را پناه محسوب ميشد. علي (ع) ميفرمود: «وقتي به خانه ميآمدم و به زهرا نگاه ميكردم، تمام غم و اندوهم برطرف ميشد. هرگز كاري نكردم كه فاطمه از من خشمناك و ناراحت شود. فاطمه نيز، هرگز مرا خشمناك نساخت. داستان دستان زهراى مرضيه (س) كه از چرخاندن آسياب سنگى زخم شده بود و چادر وصله دار حضرتش كه سلمان را به گريه انداخت، همچنين ماجراى شبهاى خانه على عليه السلام كه فرزندان كوچكش گرسنه سر بر بالين مى گذاشتند، گوشه هايى از درد و رنج نوعروس آسمانى اسلام است كه همگى به پاى نونهال اسلام و براى جان گرفتن درخت رسالت بود عزاى غمبار سيدالشهدا عليه السلام كه بزرگترين مصيبت تاريخ بشر است، پيشاپيش، خاندان نبوت را به استقبال خود برد
زهرا عصاره عصمت، آيينه پاكي و زلال كوثر است. فاطمه، ياس نبي است كه شميم همه گلهاي عصمت را از او ميبوييم.
كلام آخر و پرسش نگارنده از خوانندگان اين نوشتار آن است كه پاسخ شما به اين سوال چيست؟
تمامي ستارگان برخاك افتاده نامونشاني برمزار خويش دارند، "مدينهالنبي" "بقيع"، "نجف"، "مشهد الرضا"، "كربلا"، اما نام مزار مادر دلهاي بيقرار ما چيست كه همچنان ناپيداست و با هزاران فانوس اشك هم نميتوانيم سراغ آن را بگيريم. آيا پنهان بودن قبر مبارك آن حضرت نشان ازآگاهي، درايت و آينده نگري آن حضرت و همسر مظلومش ندارد؟ علي و فاطمه اي كه در امور دين به هيچ عنوان اهل مسامحه نيستند و به طور قطع از وصيت به تدفين پنهاني و ناشناخته ماندن قبور مطهرشان -كه تا ان زمان شايد مرسوم نبوده است- هدفي سياسي را دنبال مي كرده اندآيا اين عمل جز افشاي ستم غاصبان، نوعي اعلام نارضايتي از مردمان زمان و اعتراض به تنهايي حضرت علي (ع) مفهومي ديگر دارد. آيا پنهان ماندن قبر پاره تن رسول خدا آن هم در شرايطي كه كمتر از سه ماه از رحلت پيامبر اكرم مي گذرد نوعي پيام رساني به تمامي اعصار براي بيان واقعيتي كه اززمان درگذشت پيامبر تا پيوستن دختر گرانمايه اش به ايشان، رخ داده است نيست؟واقعا چه اتفاقي افتاد كه گل ياس پيامبر كه همه مردم احترام پيامبر به اورا به كرات ديده بودند به اين نتيجه مي رسد كه وصيت كند پيكرش را شبانه غسل دهند و به خاك سپارند، آيا از اين تدبير قصدي غير از اين داشته اند كه ظالماني كه او را آزرده بودند، در مراسم دفن او حضور نيابند و از اين حضور، بهره برداري سياسي براي تطهير خود و توجيه كارهايشان نكنند.
/س
فاطمه كيست؟
پرورش زهرا در كنار پدرش رسول خدا و در خانه نبوت بود، آنجا كه منزلگاه زميني فرشتگان، و مركز نزول وحي و آيه هاي قرآن است. زهرا همسر بزرگمردي است كه بيش از سيصد آيه از قرآن شريف درباره او نازل شده و بقاي اسلام وامدار تلاشهاي بي دريغ اوست. در دامن پاك فاطمه دو امام و دو شخصيت ممتاز عالم بشري (امام حسن و امام حسين (ع)) رشد يافته اند، عقيله بني هاشم زينب كبري (ع) پيام رسان بزرگ حماسه عاشورا پرورش يافته چنين مادري است.
فضايل فاطمي
به حقيقت بايد چشم بصيرت داشت تا گوشهاي از سراپردة جلال فاطمي را درك نمود. فاطمه براي هر يك از روزهاي هفته، دعاي ويژهاي داشت و براي تعقيبات نماز هم ادعية خاص. دختر وحي،آزاد ساختن بردگان در نظرش كاري بس ارزشمند بود، گردنبندي را كه علي (ع) برايش خريده بود، فروخت و با پول آن بردهاي خريد و آزاد كرد. پيامبر اكرم (ص) از اين كار دخترش بسيار شادمان گرديد و او را ستود.
فاطمه زهرا (سلام الله عليها) فرمود: "هر كس عبادت خالص خود را به سوي پروردگار بالا بفرستد، خداوند برترين مصلحت خود را به سوي او ميفرستد.
منزلت فاطمه از سخن بزرگان و در كلام وحي
پيامبر مي فرمايد: او برترين بانوي اسلام و سيده زنان عالم است. گاهي ميفرمود فاطمه (س) يك شاخه گل است (ريحانه)؛ زماني ميفرمود فاطمه (س) پاره تن من است (بضعة مِنّي)، و گاهي ميفرمود فاطمه (س) عزيزترين مردم به نزد من است. مي فرمود دخترم فاطمه را بدان جهت فاطمه ناميدند كه خداوند عزوجل او و دوستانش را از آتش جهنم به دور نگه مىدارد،يا ميفرمود هر كه فاطمه (س) راشادان كند مرا شادان كرده است، و هر كه فاطمه را بيازارد مرا آزرده است، با اين تذكره كه شادي و غضب رسول خدا، همانند محبت و آزار خداوند است، رسول الله (ص)، بارها و بارها فاطمه (عليها السلام) را ستود و از او تجليل كرد. در مواقع بسياري ميفرمود: "پدرش به فدايش باد" و گاه خم ميشد و دست او را ميبوسيد. به هنگام سفر از آخرين كسي كه خداحافظي مينمود، فاطمه (عليها السلام) بود و به هنگام بازگشت به اولين محلي كه وارد ميشد، خانه او بود. گاه در جواب خردهگيران، لب به سخن ميگشود كه خداوند مرا به اين كار امر نموده و يا ميفرمود: "من بوي بهشت را از او استشمام ميكنم. "
اى سلمان! كسى كه دخترم فاطمة را دوست داشته باشد در بهشت با من است و كسى كه دشمن او باشد در آتش است. سلمان! محبت فاطمه در صد مورد نافع است[ و مايه نجات] كه آسان ترينش مرگ، قبر، هنگام سنجش اعمال، و... مى باشد. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: هر آن كس كه فاطمة را آن گونه كه بايد بشناسد، ليله القدر را درك كرده، و فاطمه را از آن رو فاطمه گفته اند كه مردم از شناخت او عاجزند.
رسول خدا (ص) مي فرمايد: فاطمة فرشته اى در سيماى انسان است، هرگاه مشتاق بوى بهشت مى شوم دخترم فاطمه را مى بويم. ريحانه نبي، گوهري تابناك در منظومه نسل پيامبرو فرشتهاي است از ملكوت اعلي. او داراي درجهاي اعلي است كه در عالم زنان همتائي و در عالم مردان كفوي جز علي (ع) برايش نيست.
صبر فاطمه
اوج اين سختى، در سه سال محاصره در شعب ابى طالب به وقوع پيوست قضاي الهي، در همان سالهاي تبعيد ومحاصره اقتصادي در شعب، مادر وابوطالب را در يك سال از او جدا كرد، رحلت مادر وابوطالب مسوليت فاطمه رادر قبال پدر، افزود وپيامبراو را (امّ ابيها) مام پدر ناميد. فاطمه زهرا (س) در آن روزها قد برافراشت و با دستهاي كوچك خود غبار محنت را از چهره پيغمبر زدود. دشمن شكمبه شتر يا گوسفند بر سر پدر ميريزد و او با دستهاي كوچك خود آنها را از سر و روي پدر پاك ميكند. پدرش را كتك ميزنند و او از شدت تاثر ميگريد و پدر را نوازش ميكند. بر بدن پدرش جراحات وارد ميكنند. او همچون پرستاري مهربان بر آن جراحات مرهم ميگذاردآغاز نوجوانى در مدينه با جنگ هاى پى درپى عليه مسلمانان همراه شد. ياس نبى در غياب همسر خود كه سردار بى بديل سپاه اسلام بود، بارسنگين كارهاى خانه و رسيدگى به فرزندان خردسال را به دوش مى كشيد. فاطمه همدم رنجها و غصههاي شوهر بود و او را پناه محسوب ميشد. علي (ع) ميفرمود: «وقتي به خانه ميآمدم و به زهرا نگاه ميكردم، تمام غم و اندوهم برطرف ميشد. هرگز كاري نكردم كه فاطمه از من خشمناك و ناراحت شود. فاطمه نيز، هرگز مرا خشمناك نساخت. داستان دستان زهراى مرضيه (س) كه از چرخاندن آسياب سنگى زخم شده بود و چادر وصله دار حضرتش كه سلمان را به گريه انداخت، همچنين ماجراى شبهاى خانه على عليه السلام كه فرزندان كوچكش گرسنه سر بر بالين مى گذاشتند، گوشه هايى از درد و رنج نوعروس آسمانى اسلام است كه همگى به پاى نونهال اسلام و براى جان گرفتن درخت رسالت بود عزاى غمبار سيدالشهدا عليه السلام كه بزرگترين مصيبت تاريخ بشر است، پيشاپيش، خاندان نبوت را به استقبال خود برد
زهرا عصاره عصمت، آيينه پاكي و زلال كوثر است. فاطمه، ياس نبي است كه شميم همه گلهاي عصمت را از او ميبوييم.
كلام آخر و پرسش نگارنده از خوانندگان اين نوشتار آن است كه پاسخ شما به اين سوال چيست؟
تمامي ستارگان برخاك افتاده نامونشاني برمزار خويش دارند، "مدينهالنبي" "بقيع"، "نجف"، "مشهد الرضا"، "كربلا"، اما نام مزار مادر دلهاي بيقرار ما چيست كه همچنان ناپيداست و با هزاران فانوس اشك هم نميتوانيم سراغ آن را بگيريم. آيا پنهان بودن قبر مبارك آن حضرت نشان ازآگاهي، درايت و آينده نگري آن حضرت و همسر مظلومش ندارد؟ علي و فاطمه اي كه در امور دين به هيچ عنوان اهل مسامحه نيستند و به طور قطع از وصيت به تدفين پنهاني و ناشناخته ماندن قبور مطهرشان -كه تا ان زمان شايد مرسوم نبوده است- هدفي سياسي را دنبال مي كرده اندآيا اين عمل جز افشاي ستم غاصبان، نوعي اعلام نارضايتي از مردمان زمان و اعتراض به تنهايي حضرت علي (ع) مفهومي ديگر دارد. آيا پنهان ماندن قبر پاره تن رسول خدا آن هم در شرايطي كه كمتر از سه ماه از رحلت پيامبر اكرم مي گذرد نوعي پيام رساني به تمامي اعصار براي بيان واقعيتي كه اززمان درگذشت پيامبر تا پيوستن دختر گرانمايه اش به ايشان، رخ داده است نيست؟واقعا چه اتفاقي افتاد كه گل ياس پيامبر كه همه مردم احترام پيامبر به اورا به كرات ديده بودند به اين نتيجه مي رسد كه وصيت كند پيكرش را شبانه غسل دهند و به خاك سپارند، آيا از اين تدبير قصدي غير از اين داشته اند كه ظالماني كه او را آزرده بودند، در مراسم دفن او حضور نيابند و از اين حضور، بهره برداري سياسي براي تطهير خود و توجيه كارهايشان نكنند.
منابع:
-1www.irib. ir/tv/madar86/koniyeh. htm
-2www.hamshahrionline.ir/News/?id=57064
3-فاطمه زهرا (س) تولد و لقبهاي او،
tiknews.org/display/?ID=62244&page=- 84k
4- رسول توده زارع، زندگينامه حضرت زهراء،
http://www.whc.ir/index. php?action=article&cat=91&id=3192&artlang=fa
5- مقدمنيا شاهرودي محمدحسن، زيباييهاي معنوي در سيره فاطمي، http://www.ido.ir/a.aspx?a=1387031205
/س