گفتگو با آيت الله سيد احمد خاتمي
سيد احمد خاتمي از روحانيوني است که از چند سال پيش، موضع خود را در قبال جريانهاي انحرافي بصراحت اعلام کرد و بر ضرورت برخورد عقلاني با تعاليم دين، مهدويت، عزاداريها و... اصرار ورزيد. آنچه در پي ميآيد، حاصل گفتگويي است که با وي درباره مدعيان دروغين ارتباط با ائمه معصومين صورت گرفته است.
اينها در چند حوزه مشغول کارند:
بعضي از اين آدمهاي شياد به مريدان خود ميگويند نماز، قرآن و دعاها را فارسي بخوانيد و هيچ دليلي براي عربي خواندن آنها نيست. اين شيادان نمي دانند که عربي، زبان قرآن است و نماز بايد به زبان عربي خوانده شود. خواندن نماز به زبان فارسي، هم باطل است و هم بدعت و هم حرام بين ديني است، نه حرامي که تنها شيعه گفته باشد؛ بلکه هرکه مسلمان است، اين را حرام ميداند. بعضي از اينها ادعاي انرژي درماني، دعادرماني، شادي درماني و... دارند که همه اينها سخناني باطل و بي اساس است. مهم اين است که مردم عزيز ما توجه داشته باشند که فريب اين مدعيان را نخورند؛ اين مدعيان جز پول، ثروت و هوسراني، به دنبال چيز ديگري نيستند.
بعضي از دروغگويان مدعي فوت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هستند (نعوذ بالله از اين اکاذيب و به خدا پناه ميبريم از اين دروغ پردازان خائني که در حقيقت در پي مبارزه با مهدويت هستند.)
بعضي از اينها وعده شفاعت در آخرت ميدهند و گناهان مريدانشان را با گرفتن پول به عناوين مختلف ميبخشند که اين هم هيچ ربطي به مکتب ما ندارد.
بخشيدن گناهان مربوط به مکتب مسيحيت است و در مکتب ما ريشه اي ندارد؛ البته مساله شفاعت در مکتب ما هست. پيامبر، معصومين، شهدا و علما شفاعت ميکنند، نه شيادها، شيادها جايشان در قعر جهنم است. اينها که اين چنين رفتار ميکنند، نه تنها وعده شفاعتشان دروغين است؛ بلکه طبق مباني ما، بدعت گذارند و بدعت گذاران حرمتي ندارند، نه در اين جهان و نه در آن جهان.
برخي از اين دروغ پردازان ادعا ميکنند خواص حروف، اعداد، سنگها و گياهان را ميدانند که اين هم چيز تازه اي نيست. در همين کتابهاي قديمي همه اين خواص آمده است و اين گونه نيست که اگر کسي ادعا کرد فلان سنگ، فلان خصوصيت را دارد اين خيلي آدم مهمي است.
برخي از اين افراد براي گسترش پوشش و توجيه بيشتر مريدانشان، خود را به دروغ وابسته به نهادهاي امنيتي، حوزوي، انتظامي و... معرفي ميکنند. مردم فهيم ما بايد از کساني که خود را با اين وابستگيها معرفي ميکنند، مدارک و شاهد بخواهند. در اخبار روزنامهها کم نداريم افرادي که خود را وابسته به فلان نهاد و ارگان معرفي و اخاذي کرده و دستگير شدهاند.
هر کس که مدعي ارتباط با نهادي است، معقول نيست آدم حرفش را بپذيرد.
حضرت علي (عليه السلام) در همه عرصهها عارف بود، هم عارف محراب و هم عارف حرب، وي در محراب آنچنان از ترس خدا ناله ميزد که غش ميکرد و در ميدان جنگ هم مردانه ميجنگيد. در زندگي خانوادگي اش هم پدر نمونه بود. همين علي (عليه السلام) در عرصه تعليم، معلم نمونه بود. در عرصه تبيين اعتقادات عقلاني شيعه، همه ما مديون اميرالمومنين علي (عليه السلام) هستيم.
عرفان يعني حسين (عليه السلام)؛ حسيني که روز عرفه با دعاي عرفهاش يک متن کامل عرفان ناب اسلام را عرضه ميکند و همين حسين در کربلا، آن حماسه را ميسازد و فرياد ذلت ناپذيري سرمي دهد. بنابراين جوانان عزيز ما مراقب باشند به نام عرفان اسلامي، عرفان انحرافي را به خوردشان ندهند.
بحمدالله در جامعه ما، موج گرايش به معنويات روز به روز در حال افزايش است، بويژه در ميان جوانان عزيز؛ ولي انديشمندان و فرهيختگان جامعه بايد مراقب باشند تا افراد سودجو از اين احساسات مقدس سوء استفاده نکنند. متاسفانه از گوشه و کنار خبرهايي ميرسد مبني بر اين که آدمهاي نااهلي با ادعاي ارتباط با ائمه معصومين، پولهاي مردم را به جيب ميزنند و به دنبالش فساد، ابتذال و انحراف ايجاد ميکنند.
خداوند انشاءالله روز به روز دل و جانمان را عاشق و شيداي خودش بگرداند و دين را از شر شيادان، مصون و محفوظ بدارد.
منبع مقاله :
جمعي از نويسندگان؛(1388)، کژراهه (گزارشهايي از فرقههاي نوپديد و عرفانهاي دروغين)، تهران: موسسه جام جم، چاپ اول.
سيد احمد خاتمي از روحانيوني است که از چند سال پيش، موضع خود را در قبال جريانهاي انحرافي بصراحت اعلام کرد و بر ضرورت برخورد عقلاني با تعاليم دين، مهدويت، عزاداريها و... اصرار ورزيد. آنچه در پي ميآيد، حاصل گفتگويي است که با وي درباره مدعيان دروغين ارتباط با ائمه معصومين صورت گرفته است.
ضمن تشکر از شما به خاطر شرکت در اين گفتگو، لطفاً بفرماييد که به نظر شما اساساً انگيزههاي برخي افراد در خصوص ادعاي ارتباط با ائمه معصومين، چه ميتواند باشد؟
گرايش فطري بشر به معنويت، اصل غيرقابل انکاري است. انسانها با فطرت خداجويشان درپي معنويت هستند. حس کنجکاوي، زيبايي، نيکي و خداجويي را از ابعاد روح بشر به حساب ميآورند. اين معنويت در اعتقاد اسلامي جايگاه بسيار والا و شايسته اي دارد و در مکتب اهل بيت (عليهم السلام) هم تاکيد بيشتر بر اين آموزههاي معنوي است. آنچه در ساليان اخير مکتب تشيع به عنوان مکتب اهل بيت (عليهم السلام) به آن مبتلا شده، ابتلا به مدعيان دروغيني است که از احساسات مقدس مردم سوء استفاده ميکنند و براي اين که به کام دنيوي خود برسند، آنچه در توان دارند، انجام ميدهند، مثلا دروغ ميگويند و افترا ميبندند به امامان معصوم سلام الله عليهم اجمعين.اينها در چند حوزه مشغول کارند:
حوزه اول:
حوزه ادعاي ارتباط دروغين با معصومين و ادعاي ملاقاتهاي دروغين است و در پي آن نسخههاي فريبکارانه اي که براي اين و آن صادر ميکنند. پيش از اين که من اين مطلب را نقد کنم، بايد بگويم که ما منکر اين نيستيم که صالحاني در عصر غيبت، توفيق ديدار با آقا بقيه الله الاعظم را دارند، ولي آنان که اين توفيق را دارند اول: ملاقاتشان سر مگو است، يعني تا زندهاند جايي نمي گويند. هرکه را اسرار حق آموختند/ مهر کردند و دهانشي دوختند.دوم:
ملاقات يک سويه است و نه دوسويه؛ يعني اين گونه نيست که هر موقع اراده کردند شرفياب حضور امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) شوند، بلکه هر موقع آقا صلاح ديد، اين نعمت ديدار را نصيبشان ميکند.سوم:
اهل باز کردن دکان نيستند يا اين 3 ملاک، درباره اينهايي که ادعاي ملاقات و ارتباط با امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميکنند و چنين وانمود ميکنند که هر گاه بخواهند، شرفياب حضور امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميشوند، خود امام زمان (ارواحنا له فدا) به ما دستور داده که تکذيبشان کنيم. ايشان به چهارمين نايب بزرگوارشان فرمودند (الافمن ادع مشاهده فهو کذاب مفتر) هر که ادعاي مشاهده کند، او کذاب و مفتري است. اگر کسي بگويد هر موقع که بخواهم شرفياب حضور امام زمان ميشوم يا به دروغ ادعا کند که نشاني خانه امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در مدينه فلان جاست يا ادعا کند که نه تنها خودم، بلکه عيالم هم پياپي خدمت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) رسيده و...، اينها همه شيادي است. مردم عزيزمان بايد مراقب اين شياداني که به دروغ از مقدس ترين مقدسات به نفع خودشان استفاده ميکنند، باشند.آيا فردي با ادعاي ارتباط با غيب يا موجودات ماورايي از جمله جن، ميتواند افراد ديگر را به تبعيت و اطاعت از خود دعوت يا وادار کند؟
ادعاي ارتباط با غيب، ادعاي بسيار سنگين است و ما فقط براي اولياي خداوند چنين چيزي را قائليم، آنها ولي خدا هستند و به اذن خداوند ميتوانند با غيب ارتباط برقرار کنند. اين موضوع خيلي خلوص و پاکي ميخواهد تا فردي شايسته اين توفيق شود و هر کسي هم نمي تواند در اين حوزهها وارد بشود. ارتباط با جن هم هيچ کمالي نيست. فاسقان و فجار هم ميتوانند با جن رابطه داشته باشند. چون اجنه هم مومن و کافر دارند. بدترين چيز در اين مقوله اين است که افراد در اين حوزهها، به صرف مطرح شدن ادعاي ارتباط کسي با جن يا غيب، خودشان را دربست در اختيار وي قرار بدهند و زندگي خود و خانواده شان را فداي اين شيادان کنند. بعضي از اين افراد دستوراتي را درباره ازدواج، طلاق، مسافرت و... به مريدانشان ميدهند که تبعيت از اين دستورات، نشانه کم عقلي است. اطاعت مبنا دارد و مبناي اطاعت، اطاعت از خداست و همه اطاعتها بايد در اين حوزه باشد. اگر در اسلام گفته ميشود از پدر بايد اطاعت کرد يا زن بايد مطيع شوهرش باشد يا ما بايد مطيع پيغمبر و امام باشيم، همه اين اطاعتها، در حوزه اطاعت خداست، يعني چون خدا فرموده، ما از اينها اطاعت ميکنيم، وگرنه در مسير معصيت کسي نمي تواند از بنده اي اطاعت کند. از طرفي، برخي از دستوراتي که مدعيان ارتباط با غيب ميدهند، خلاف شرع است. اين که به زن دستور ميدهند بدون اجازه شوهر به مسافرت برود يا فرزند بدون اجازه پدر و مادر به فلان جا برود، خلاف شرع است. بعضي از اينها در قبال دادن دعا يا راهنمايي، تقاضاي پول و اشياي قيمتي يا کشف حجاب و امثال اينها را دارند. نبايد به اين فريبکاران کمک کرد. (تعاونوا علي البر والتقوي و لاتعاونوا علي الاثم و العدوان) با اينها که گنهکارند و مسيرشان، مسير معصيت است، نبايد همراهي کرد. بخصوص درباره کشف حجاب بايد گفت که هيچ گاه حرام خدا حلال نخواهد شد. يکي از اين شيادها که خودش را عارف جا ميزد، به دروغ ميگفت من همه چيز را ميدانم، حالا شما ميخواهي چادر داشته باشي يا نداشته باشي. چه دليلي دارد نزد من چادر داشته باشي! والله اين شيادي و هوسراني است که ميخواهد با آموزههاي مقدس ديني، کامروايي حرام داشته باشد.بعضي از اين آدمهاي شياد به مريدان خود ميگويند نماز، قرآن و دعاها را فارسي بخوانيد و هيچ دليلي براي عربي خواندن آنها نيست. اين شيادان نمي دانند که عربي، زبان قرآن است و نماز بايد به زبان عربي خوانده شود. خواندن نماز به زبان فارسي، هم باطل است و هم بدعت و هم حرام بين ديني است، نه حرامي که تنها شيعه گفته باشد؛ بلکه هرکه مسلمان است، اين را حرام ميداند. بعضي از اينها ادعاي انرژي درماني، دعادرماني، شادي درماني و... دارند که همه اينها سخناني باطل و بي اساس است. مهم اين است که مردم عزيز ما توجه داشته باشند که فريب اين مدعيان را نخورند؛ اين مدعيان جز پول، ثروت و هوسراني، به دنبال چيز ديگري نيستند.
شگردهايي را مطرح فرموديد که اين افراد از آنها براي فريب مردم استفاده ميکنند. لطفا براي اطلاع خوانندگان، موارد ديگري از اين دست را بيان کنيد.
بعضي از اينها ادعاي داشتن رسالت و ماموريت از طرف ائمه يا خداوند را دارند. اين هم سخني باطل و بي اساس است. هيچ کس نمي تواند چنين ادعايي را از سوي خداوند يا معصومين داشته باشد. آنچه ما داريم همين تکاليفي است که در رسالههاي عمليه تبيين و روشن شده است.بعضي از دروغگويان مدعي فوت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هستند (نعوذ بالله از اين اکاذيب و به خدا پناه ميبريم از اين دروغ پردازان خائني که در حقيقت در پي مبارزه با مهدويت هستند.)
بعضي از اينها وعده شفاعت در آخرت ميدهند و گناهان مريدانشان را با گرفتن پول به عناوين مختلف ميبخشند که اين هم هيچ ربطي به مکتب ما ندارد.
بخشيدن گناهان مربوط به مکتب مسيحيت است و در مکتب ما ريشه اي ندارد؛ البته مساله شفاعت در مکتب ما هست. پيامبر، معصومين، شهدا و علما شفاعت ميکنند، نه شيادها، شيادها جايشان در قعر جهنم است. اينها که اين چنين رفتار ميکنند، نه تنها وعده شفاعتشان دروغين است؛ بلکه طبق مباني ما، بدعت گذارند و بدعت گذاران حرمتي ندارند، نه در اين جهان و نه در آن جهان.
برخي از اين دروغ پردازان ادعا ميکنند خواص حروف، اعداد، سنگها و گياهان را ميدانند که اين هم چيز تازه اي نيست. در همين کتابهاي قديمي همه اين خواص آمده است و اين گونه نيست که اگر کسي ادعا کرد فلان سنگ، فلان خصوصيت را دارد اين خيلي آدم مهمي است.
برخي از اين افراد براي گسترش پوشش و توجيه بيشتر مريدانشان، خود را به دروغ وابسته به نهادهاي امنيتي، حوزوي، انتظامي و... معرفي ميکنند. مردم فهيم ما بايد از کساني که خود را با اين وابستگيها معرفي ميکنند، مدارک و شاهد بخواهند. در اخبار روزنامهها کم نداريم افرادي که خود را وابسته به فلان نهاد و ارگان معرفي و اخاذي کرده و دستگير شدهاند.
هر کس که مدعي ارتباط با نهادي است، معقول نيست آدم حرفش را بپذيرد.
بعضي از اينها شاگردان خودشان را به عرفانهاي بودايي، يوگا و امثال اينها سفارش ميکنند. در اين باره نظر حضرتعالي چيست؟
عرفان يک مشي است که در مکتب اهل بيت هم وجود دارد، مثل عرفان اسلامي، عرفان علوي، عرفاني نبوي و عرفان حسيني نه عرفان هندويي، بودايي و يوگا، اينها انحراف محض است. ابن ابي الحديد معتزلي در شرح نهج البلاغه ميگويد: «علي امام العارفين است و عرفا هرچه دارند از اميرالمومنين دارند.» سنبل عرفان، مولا علي (عليه السلام) است. حال ببينيم مولا علي (عليه السلام) چگونه بود.حضرت علي (عليه السلام) در همه عرصهها عارف بود، هم عارف محراب و هم عارف حرب، وي در محراب آنچنان از ترس خدا ناله ميزد که غش ميکرد و در ميدان جنگ هم مردانه ميجنگيد. در زندگي خانوادگي اش هم پدر نمونه بود. همين علي (عليه السلام) در عرصه تعليم، معلم نمونه بود. در عرصه تبيين اعتقادات عقلاني شيعه، همه ما مديون اميرالمومنين علي (عليه السلام) هستيم.
عرفان يعني حسين (عليه السلام)؛ حسيني که روز عرفه با دعاي عرفهاش يک متن کامل عرفان ناب اسلام را عرضه ميکند و همين حسين در کربلا، آن حماسه را ميسازد و فرياد ذلت ناپذيري سرمي دهد. بنابراين جوانان عزيز ما مراقب باشند به نام عرفان اسلامي، عرفان انحرافي را به خوردشان ندهند.
بحمدالله در جامعه ما، موج گرايش به معنويات روز به روز در حال افزايش است، بويژه در ميان جوانان عزيز؛ ولي انديشمندان و فرهيختگان جامعه بايد مراقب باشند تا افراد سودجو از اين احساسات مقدس سوء استفاده نکنند. متاسفانه از گوشه و کنار خبرهايي ميرسد مبني بر اين که آدمهاي نااهلي با ادعاي ارتباط با ائمه معصومين، پولهاي مردم را به جيب ميزنند و به دنبالش فساد، ابتذال و انحراف ايجاد ميکنند.
خداوند انشاءالله روز به روز دل و جانمان را عاشق و شيداي خودش بگرداند و دين را از شر شيادان، مصون و محفوظ بدارد.
منبع مقاله :
جمعي از نويسندگان؛(1388)، کژراهه (گزارشهايي از فرقههاي نوپديد و عرفانهاي دروغين)، تهران: موسسه جام جم، چاپ اول.