نویسنده: محمد حسین پور امینى
گونههاى آزادى
با توجه به نگاه امام خمینى(ره)به مقوله آزادى در مىیابیم کهایشان معتقد به هر گونه آزادى در جامعه اسلامى اند، اما با حدودو شرایطى که به برخى از آنها اشاره شد، زیرا به واسطه این حدوداست که آزادى، مىتواند موجب کمال و سعادت آدمى گردد.ما در ذیل به انواع آزادى اشارهاى نموده و دیدگاه حضرت امامرا در آن خصوص بیان مىکنیم:
1- آزادى عقیده و اندیشه
آزادى عقیده از امورى است که اسلام نه تنها به آن عقیده داشتهبلکه آن را در عمل به اثبات رسانده است ; بدین گونه که از آغازشکلگیرى حکومت اسلامى در مدینه توسط رسول اکرم(ص)این نوع ازآزادى، در خصوص یهودیان و مسیحیان مدینه به اجرا در آمد، وپیامبر(ص)نه تنها آنها را به پذیرش اسلام اجبار ننمودند بلکهبراى آنان حقوق و آزادىهایى نیز قائل شده، چرا که از دیدگاهاسلام دین و عقیده از مقولاتى نیست که بتوان آن را با اجبار بردلها تحمیل نمود: «لا اکراه فى الدین» و لذا اگر چنانچه افرادداراى عقاید درستیا غلط و خرافى باشند که به صورت یک عقیدهدرونى بوده و اثرى بر زندگى، جامعه و جبههگیرى علیه دین وحکومت اسلامى نداشته باشد از دیدگاه اسلام این افراد آزادند، والا اگر خلاف این باشد، نه تنها دیگر نمىتوان نام آن را عقیدهنامید، بلکه مىبایست عملا آن را توطئه نام نهاد، و توطئه نیز ازمنظر اسلام قابل قبول نمىباشد و لذا رسول خدا هنگامى که ازتوطئه یهودیان مدینه آگاه شدند، آنها را سرکوب نمودند.امام خمینى نیز به آزادى عقیده به این دید نگریسته و ضمنپذیرش آن، معتقدند که اسلام قادر به پاسخ گویى به همه آن عقایداست، لذا ایشان بر این نکته تاکید مىورزیدند که این آزادى بهشرطى است که موجب توطئه و فساد نگردد: «در جامعهاى که ما بهفکر استقرار آن هستیم مارکسیستها در بیان مطالب خود آزادخواهند بود، زیرا ما اطمینان داریم که اسلام دربردارنده پاسخ بهنیازهاى مردم است، ایمان و اعتقاد ما قادر است که با ایدئولوژىآنها مقابله کند در فلسفه اسلامى از همان ابتدا مساله کسانىمطرح شده است که وجود خدا را انکار مىکردهاند، ما هیچ گاهآزادى آنها را سلب نکرده وبدان لطمه وارد نیاوردهایم، هرکسآزاد است اظهار نظر کند ولى نه براى توطئه کردن آزاد نیست.»
در جاى دیگر نیز در پاسخ به پرسشى در خصوص آزادى بیان وعقیده مىفرمایند: «در مملکت ما آزادى اندیشه است، آزادى قلماست، آزادى بیان است ولى آزادى توطئه نیست، آزادى فساد کارىنیست، شما توقع دارید که ما بگذاریم علیه ما توطئه کنید ومملکت ما را به هرج و مرج بکشند، به فساد بکشند و مقصودشان ازآزادى این است، در هیچ جاى دنیا همچو آزادى نیست و اگر آزادىاندیشه است، آزادى بیان است این آقاى ... مطلع اند و ما مطلعیمکه ایشان دعوت مىکردند همین کمونیستها را و همان اشخاصى که غیرما فکر مىکردند، دعوت مىکنند که بیایید صحبت هایتان را بکنید وما پنج ماه بلکه بیشتر به طور مطلق به اینها آزادى دادیم، یعنىآزاد بودند که هر چه مىخواهند، حتى الانش هم هر کارى کردند، لکناخیرا مطلع شدیم که با الهام رژیم سابق و الهام از اجانب وکسانى که مىخواهند به تباهى بکشند توطئه کردند، و خرابکارىکردند، خرمنها را آتش زدند، صندوقهاى آراء را آتش زدند، باتفنگ و اسلحه آن رفتار را کردند، قضایاى اطراف کردستان راهمانا پیش آوردند و سایر قضایا، اگر ما سستى کنیم(همانهارا)پیش مىآورند. اگر آزادى، آزادى بیان، عقیده و اندیشه است،آزادى هست و بوده است این چیزى نیست که جلویش گرفته شده است،این است که ممالک دیگر آن جا که انقلاب شد و صد درصد ادعاىآزادى مىکردند، بعد از انقلاب مطلقا جلوگیرى کردند از کسانى کهتوطئه مىکردند. ما پنج ماه است و بیشتر است مهلت دادیم بهآنها تا این که بر مردم ثابتشد به این که قضیه قضیه آزادىبیان نیست، قضیه، قضیه آزادى توطئه است، این توطئه راهیچ کس،هیچ جا به هیچ کس نمىتواند بدهد.»
2- آزادى بیان ومطبوعات
در خصوص آزادى بیان مطالبى در ضمن آزادى عقیده مطرح گردید وچنان چه ذکر شد، امام خمینى(ره)با تاکید بر این مطلب که اینآزادى از ابتدا بوده است، حدودى را براى آن قائل شدند که آنعبارت بود از این که این آزادى منجر به فساد و توطئه نگردد.آزادى مطبوعات یکى از شاخههاى مهم دموکراسى است ; دموکراسىیىکه به تعبیر امام، اسلام در بردارنده کاملترین نوع آن مىباشدلذا وجود آزادى مطبوعات از این منظر داراى اهمیت ویژهاى است،چرا که در پرتو آن گروهها، و جمعیتها مىتوانند نظریات و تجربهو تحلیل مسائل سیاسى و اجتماعى خود را مطرح ساخته و درآگاهساختن جامعه و رسیدن آن به سوى کمال تلاش نمایند، چرا که امامامت(ره)نقش نشریات را در این خصوص بسیار مهم عنوان مىنمایند:
«در باب نشریات خودتان مىدانید نقش نشریات در هر کشورى از همهچیزها بالاتر است، روزنامهها و مجلات مىتوانند یک کشور را رشدبدهند و هدایتبدهند به راهى که صلاح کشور است و مىتوانند بهعکس عمل بکنند.»
با توجه به اهمیت ونقش ویژه مطبوعات، بى شک برخى به سوءاستفاده از این آزادى خواهند پرداخت، و به جاى هدایت جامعه بهگمراهى جامعه مشغول مىگردند و لذا امام خمینى(ره)براى جلوگیرىاز این کار و براى این که این رسانه مهم بتواند نقش خود را بهدرستى ایفا نماید، حدودى را براى آن قائل شدهاند که در ذیل بهبرخى از آنها اشاره مىکنیم:
1- مطبوعات بر خلاف مصالح کشور ننویسند
بى شک رعایت مصالح عمومى جامعه بر تمام آحاد جامعه، به ویژهاصحاب مطبوعات واجب است، چرا که عدم رعایت آن سبب از همپاشیدگى نظام و حکومت اسلامى مىگردد، از این رو مطبوعات باید دربیان دیدگاهها و نظریات خویش به این امور توجه نموده و منعکسکننده آمال و آرزوهاى ملت انقلابى ایران باشند; ملتى که بااعطاى هزاران شهید و جانباز، به رهبرى امام خمینى، نهال اینانقلاب را غرس نموده و بعد از پیروزى آن نیز براى آبیارى ایننهال هزاران نفر، در طول هشتسال دفاع مقدس خون خویش را اعطانمودند و لذا مطبوعات مىباید طبق این اصول حرکت نموده و از چاپمطالبى که بر خلاف اصول، مسلمات انقلاب و نظریات رهبرى انقلابکه ستون و عمود نظام مقدس جمهورى اسلامى ایران هستند پرهیزنمایند، زیرا نوشتن بر ضد مصالح نظام را نمىتوان آزادى قلم وبیان نامید: «آزادى قلم و بیان معنایش این نیست که کسى بر ضدمصلحت کشور قلمش آزاد است که بنویسد، بر خلاف انقلابى که مردمخون پایش دادهاند بنویسد، همچو آزادى صحیح نیست، قلم آزاد استکه مطالبى که دارد بنویسد، آن هم مطالبى که به او داده مىشود،از همه اشخاص بنویسد بدون توطئه.»2- خوددارى مطبوعات از طرح مسائل تفرقه افکنانه
وجود وحدت و اتحاد در هر جامعهاى باعث نزدیک شدن قلبها واقتدار آن جامعه مىگردد. با مراجعه به احادیث و سخنان بزرگاناهمیت آن را درمىیابیم، چرا که اختلافات ثمرهاى جز هلاکت ونابودى ندارد و لذا رسول الله(ص) مىفرمایند: «لاتختلفوا فان منکان قبلکم اختلفو فهلکوا; اختلاف نکنید، آنان که قبل از شمابودند اختلاف کردند، هلاک شدند» و امیرالمومنین در نهج البلاغهبه سرانجام قوم بنى اسرائیل اشاره مىنمایند که چه طور با رسوختفرقه بین آنها دوستىها و مهربانىها رختبسته و پراکندگى واختلاف سبب جنگ آنها علیه یکدیگر گردید، که این اختلافات سبب شدکه خداوند، لباس عزت و فراوانى نعمش را از آنان برگیرد و چیزىجز سرگذشت آنان براى عبرت دیگران باقى نمانده است. و بدین جهتاست که امام باقر (ع)خطاب به مومنین مىفرمایند: «یامعشرالمومنین تالفوا ; اى گروه مومنین، مانوس و متحد باشید» .امام خمینى(ره)با این دید بود که همیشه از مطبوعات مىخواستنداز درج مطالبى که موجب اختلاف و از بین رفتن وحدت در جامعهمىباشد پرهیز نمایند: در مطبوعات باید مسائلى را که مضر بهوحدت جامعه و مضر انگیزهاى است که جامعه براى آن قیام کرده ودر حقیقت مضر به اسلام است پرهیز نمایند.»
3- انتقادها سالم باشد
اساسا یکى از مسائل مهم و اساسى در اسلام وجود نقد وانتقاد درجامعه است که در مفاهیمى چون امر به معروف و نهى از منکر«النصیحه لائمه المسلمین» تجلى یافته است. وجود این مفاهیم درنظام اسلامى، از دیدگاه امام خمینى هدیه الهى براى رشد انسانهاو جامعه مىباشد: «نباید ما گمان کنیم که هر چه مىگوییم ومىکنیم کسى را حق اشکال نیستبلکه تخطئه یک هدیه الهى استبراىرشد انسانها» . در جاى دیگر مىفرمایند: «بااین دید گفتهام کهانتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و.... انتقاد به جا وسازنده باعث رشد جامعه مىشود. انتقاد اگر به حق باشد موجبهدایت دو جریان مىشود، هیچ کس نباید خود را مطلق و مبراى ازانتقاد ببیند.»مطبوعات، در بیان انتقادها، در جامعه داراى نقش بسیار مهم وحساس اند، چرا که مىتوانند وسیلهاى براى انتقال این انتقاد درجامعه گردیده و سبب رشد و شکوفایى جامعه گردند، اما آنچه که دراین زمینه لازم استبدان توجه شود این است که هدف از طرحانتقادها و دیدگاهها به جهت رفع کاستىها و اصلاح در جامعه بودهو نه انتقام، از همین رو امام(ره) ضمن پذیرش اصل انتقاد، براىآن نیز محدودیت هایى قائل شدهاند و فرمودهاند: «هرچه مىخواهندبگویند، هرچه مىخواهند انتقاد کنند، انتقاد غیر توطئه است، لحنتوطئه با لحن انتقاد فرق دارد، انتقاد از امورى است که سازندهاست.. ..لکن یک وقت لحن، لحن انتقاد نیست، لحن، لحن تضعیفجمهورى اسلامى است ما با این مخالفیم. این لحن آزاد نیست، توطئهآزاد نیست، انتقاد آزاد است.»
خلاصه
چنان چه ملاحظه شد امام خمینى(ره)ضمن پذیرش و حمایت از آزادىآن را هدیهاى الهى براى بشر دانسته و انسانها را در مقابل ایننعمت مسوول مىدانند. ایشان ضمن جانبدارى از انواع آزادىها درجامعه، محدودیت هایى براى آن قائل شدند، این محدودیتها نشاتگرفته از تعالیم دینى و قوانین مبتنى بر آن و مصالح عمومى کشوراست، چرا که به عقیده ایشان، آزادى با رعایت این ملاکها ومعیارها است که مىتواند موجب کمال جامعه و سعادت افراد آن گرددو گرنه نتیجهاى جز انحطاط ندارد.منبع: ماهنامه پاسدار اسلام شماره 20
/س