مرزها و گونه‏ هاى آزادى از نگاه امام خمینى

با توجه به نگاه امام خمینى(ره)به مقوله آزادى در مى‏یابیم که‏ایشان معتقد به هر گونه آزادى در جامعه اسلامى اند، اما با حدودو شرایطى که به برخى از آنها اشاره شد، زیرا به واسطه این حدوداست که آزادى، مى‏تواند موجب کمال و سعادت آدمى گردد. ما در ذیل به انواع آزادى اشاره‏اى نموده و دیدگاه حضرت امام‏را در آن خصوص بیان مى‏کنیم:
پنجشنبه، 17 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مرزها و گونه‏ هاى آزادى از نگاه امام خمینى
مرزها و گونه‏هاى آزادى از نگاه امام خمینى
 

نویسنده: محمد حسین پور امینى

گونه‏هاى آزادى

با توجه به نگاه امام خمینى(ره)به مقوله آزادى در مى‏یابیم که‏ایشان معتقد به هر گونه آزادى در جامعه اسلامى اند، اما با حدودو شرایطى که به برخى از آنها اشاره شد، زیرا به واسطه این حدوداست که آزادى، مى‏تواند موجب کمال و سعادت آدمى گردد.
ما در ذیل به انواع آزادى اشاره‏اى نموده و دیدگاه حضرت امام‏را در آن خصوص بیان مى‏کنیم:

1- آزادى عقیده و اندیشه

آزادى عقیده از امورى است که اسلام نه تنها به آن عقیده داشته‏بلکه آن را در عمل به اثبات رسانده است ; بدین گونه که از آغازشکل‏گیرى حکومت اسلامى در مدینه توسط رسول اکرم(ص)این نوع ازآزادى، در خصوص یهودیان و مسیحیان مدینه به اجرا در آمد، وپیامبر(ص)نه تنها آنها را به پذیرش اسلام اجبار ننمودند بلکه‏براى آنان حقوق و آزادى‏هایى نیز قائل شده، چرا که از دیدگاه‏اسلام دین و عقیده از مقولاتى نیست که بتوان آن را با اجبار بردل‏ها تحمیل نمود: «لا اکراه فى الدین‏» و لذا اگر چنانچه افرادداراى عقاید درست‏یا غلط و خرافى باشند که به صورت یک عقیده‏درونى بوده و اثرى بر زندگى، جامعه و جبهه‏گیرى علیه دین وحکومت اسلامى نداشته باشد از دیدگاه اسلام این افراد آزادند، والا اگر خلاف این باشد، نه تنها دیگر نمى‏توان نام آن را عقیده‏نامید، بلکه مى‏بایست عملا آن را توطئه نام نهاد، و توطئه نیز ازمنظر اسلام قابل قبول نمى‏باشد و لذا رسول خدا هنگامى که ازتوطئه یهودیان مدینه آگاه شدند، آنها را سرکوب نمودند.
امام خمینى نیز به آزادى عقیده به این دید نگریسته و ضمن‏پذیرش آن، معتقدند که اسلام قادر به پاسخ گویى به همه آن عقایداست، لذا ایشان بر این نکته تاکید مى‏ورزیدند که این آزادى به‏شرطى است که موجب توطئه و فساد نگردد: «در جامعه‏اى که ما به‏فکر استقرار آن هستیم مارکسیست‏ها در بیان مطالب خود آزادخواهند بود، زیرا ما اطمینان داریم که اسلام دربردارنده پاسخ به‏نیازهاى مردم است، ایمان و اعتقاد ما قادر است که با ایدئولوژى‏آنها مقابله کند در فلسفه اسلامى از همان ابتدا مساله کسانى‏مطرح شده است که وجود خدا را انکار مى‏کرده‏اند، ما هیچ گاه‏آزادى آنها را سلب نکرده وبدان لطمه وارد نیاورده‏ایم، هرکس‏آزاد است اظهار نظر کند ولى نه براى توطئه کردن آزاد نیست.»
در جاى دیگر نیز در پاسخ به پرسشى در خصوص آزادى بیان وعقیده مى‏فرمایند: «در مملکت ما آزادى اندیشه است، آزادى قلم‏است، آزادى بیان است ولى آزادى توطئه نیست، آزادى فساد کارى‏نیست، شما توقع دارید که ما بگذاریم علیه ما توطئه کنید ومملکت ما را به هرج و مرج بکشند، به فساد بکشند و مقصودشان ازآزادى این است، در هیچ جاى دنیا همچو آزادى نیست و اگر آزادى‏اندیشه است، آزادى بیان است این آقاى ... مطلع اند و ما مطلعیم‏که ایشان دعوت مى‏کردند همین کمونیست‏ها را و همان اشخاصى که غیرما فکر مى‏کردند، دعوت مى‏کنند که بیایید صحبت هایتان را بکنید وما پنج ماه بلکه بیشتر به طور مطلق به اینها آزادى دادیم، یعنى‏آزاد بودند که هر چه مى‏خواهند، حتى الانش هم هر کارى کردند، لکن‏اخیرا مطلع شدیم که با الهام رژیم سابق و الهام از اجانب وکسانى که مى‏خواهند به تباهى بکشند توطئه کردند، و خرابکارى‏کردند، خرمن‏ها را آتش زدند، صندوق‏هاى آراء را آتش زدند، باتفنگ و اسلحه آن رفتار را کردند، قضایاى اطراف کردستان راهمانا پیش آوردند و سایر قضایا، اگر ما سستى کنیم(همان‏هارا)پیش مى‏آورند. اگر آزادى، آزادى بیان، عقیده و اندیشه است،آزادى هست و بوده است این چیزى نیست که جلویش گرفته شده است،این است که ممالک دیگر آن جا که انقلاب شد و صد درصد ادعاى‏آزادى مى‏کردند، بعد از انقلاب مطلقا جلوگیرى کردند از کسانى که‏توطئه مى‏کردند. ما پنج ماه است و بیشتر است مهلت دادیم به‏آنها تا این که بر مردم ثابت‏شد به این که قضیه قضیه آزادى‏بیان نیست، قضیه، قضیه آزادى توطئه است، این توطئه راهیچ کس،هیچ جا به هیچ کس نمى‏تواند بدهد.»

2- آزادى بیان ومطبوعات

در خصوص آزادى بیان مطالبى در ضمن آزادى عقیده مطرح گردید وچنان چه ذکر شد، امام خمینى(ره)با تاکید بر این مطلب که این‏آزادى از ابتدا بوده است، حدودى را براى آن قائل شدند که آن‏عبارت بود از این که این آزادى منجر به فساد و توطئه نگردد.
آزادى مطبوعات یکى از شاخه‏هاى مهم دموکراسى است ; دموکراسى‏یى‏که به تعبیر امام، اسلام در بردارنده کامل‏ترین نوع آن مى‏باشدلذا وجود آزادى مطبوعات از این منظر داراى اهمیت ویژه‏اى است،چرا که در پرتو آن گروه‏ها، و جمعیت‏ها مى‏توانند نظریات و تجربه‏و تحلیل مسائل سیاسى و اجتماعى خود را مطرح ساخته و درآگاه‏ساختن جامعه و رسیدن آن به سوى کمال تلاش نمایند، چرا که امام‏امت(ره)نقش نشریات را در این خصوص بسیار مهم عنوان مى‏نمایند:
«در باب نشریات خودتان مى‏دانید نقش نشریات در هر کشورى از همه‏چیزها بالاتر است، روزنامه‏ها و مجلات مى‏توانند یک کشور را رشدبدهند و هدایت‏بدهند به راهى که صلاح کشور است و مى‏توانند به‏عکس عمل بکنند.»
با توجه به اهمیت ونقش ویژه مطبوعات، بى شک برخى به سوءاستفاده از این آزادى خواهند پرداخت، و به جاى هدایت جامعه به‏گمراهى جامعه مشغول مى‏گردند و لذا امام خمینى(ره)براى جلوگیرى‏از این کار و براى این که این رسانه مهم بتواند نقش خود را به‏درستى ایفا نماید، حدودى را براى آن قائل شده‏اند که در ذیل به‏برخى از آنها اشاره مى‏کنیم:

1- مطبوعات بر خلاف مصالح کشور ننویسند

بى شک رعایت مصالح عمومى جامعه بر تمام آحاد جامعه، به ویژه‏اصحاب مطبوعات واجب است، چرا که عدم رعایت آن سبب از هم‏پاشیدگى نظام و حکومت اسلامى مى‏گردد، از این رو مطبوعات باید دربیان دیدگاه‏ها و نظریات خویش به این امور توجه نموده و منعکس‏کننده آمال و آرزوهاى ملت انقلابى ایران باشند; ملتى که بااعطاى هزاران شهید و جانباز، به رهبرى امام خمینى، نهال این‏انقلاب را غرس نموده و بعد از پیروزى آن نیز براى آبیارى این‏نهال هزاران نفر، در طول هشت‏سال دفاع مقدس خون خویش را اعطانمودند و لذا مطبوعات مى‏باید طبق این اصول حرکت نموده و از چاپ‏مطالبى که بر خلاف اصول، مسلمات انقلاب و نظریات رهبرى انقلاب‏که ستون و عمود نظام مقدس جمهورى اسلامى ایران هستند پرهیزنمایند، زیرا نوشتن بر ضد مصالح نظام را نمى‏توان آزادى قلم وبیان نامید: «آزادى قلم و بیان معنایش این نیست که کسى بر ضدمصلحت کشور قلمش آزاد است که بنویسد، بر خلاف انقلابى که مردم‏خون پایش داده‏اند بنویسد، همچو آزادى صحیح نیست، قلم آزاد است‏که مطالبى که دارد بنویسد، آن هم مطالبى که به او داده مى‏شود،از همه اشخاص بنویسد بدون توطئه.»

2- خوددارى مطبوعات از طرح مسائل تفرقه افکنانه

وجود وحدت و اتحاد در هر جامعه‏اى باعث نزدیک شدن قلب‏ها واقتدار آن جامعه مى‏گردد. با مراجعه به احادیث و سخنان بزرگان‏اهمیت آن را درمى‏یابیم، چرا که اختلافات ثمره‏اى جز هلاکت ونابودى ندارد و لذا رسول الله(ص) مى‏فرمایند: «لاتختلفوا فان من‏کان قبلکم اختلفو فهلکوا; اختلاف نکنید، آنان که قبل از شمابودند اختلاف کردند، هلاک شدند» و امیرالمومنین در نهج البلاغه‏به سرانجام قوم بنى اسرائیل اشاره مى‏نمایند که چه طور با رسوخ‏تفرقه بین آن‏ها دوستى‏ها و مهربانى‏ها رخت‏بسته و پراکندگى واختلاف سبب جنگ آن‏ها علیه یکدیگر گردید، که این اختلافات سبب شدکه خداوند، لباس عزت و فراوانى نعمش را از آنان برگیرد و چیزى‏جز سرگذشت آنان براى عبرت دیگران باقى نمانده است. و بدین جهت‏است که امام باقر (ع)خطاب به مومنین مى‏فرمایند: «یامعشرالمومنین تالفوا ; اى گروه مومنین، مانوس و متحد باشید» .
امام خمینى(ره)با این دید بود که همیشه از مطبوعات مى‏خواستنداز درج مطالبى که موجب اختلاف و از بین رفتن وحدت در جامعه‏مى‏باشد پرهیز نمایند: در مطبوعات باید مسائلى را که مضر به‏وحدت جامعه و مضر انگیزه‏اى است که جامعه براى آن قیام کرده ودر حقیقت مضر به اسلام است پرهیز نمایند.»

3- انتقادها سالم باشد

اساسا یکى از مسائل مهم و اساسى در اسلام وجود نقد وانتقاد درجامعه است که در مفاهیمى چون امر به معروف و نهى از منکر«النصیحه لائمه المسلمین‏» تجلى یافته است. وجود این مفاهیم درنظام اسلامى، از دیدگاه امام خمینى هدیه الهى براى رشد انسان‏هاو جامعه مى‏باشد: «نباید ما گمان کنیم که هر چه مى‏گوییم ومى‏کنیم کسى را حق اشکال نیست‏بلکه تخطئه یک هدیه الهى است‏براى‏رشد انسان‏ها» . در جاى دیگر مى‏فرمایند: «بااین دید گفته‏ام که‏انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و.... انتقاد به جا وسازنده باعث رشد جامعه مى‏شود. انتقاد اگر به حق باشد موجب‏هدایت دو جریان مى‏شود، هیچ کس نباید خود را مطلق و مبراى ازانتقاد ببیند.»
مطبوعات، در بیان انتقادها، در جامعه داراى نقش بسیار مهم وحساس اند، چرا که مى‏توانند وسیله‏اى براى انتقال این انتقاد درجامعه گردیده و سبب رشد و شکوفایى جامعه گردند، اما آن‏چه که دراین زمینه لازم است‏بدان توجه شود این است که هدف از طرح‏انتقادها و دیدگاه‏ها به جهت رفع کاستى‏ها و اصلاح در جامعه بوده‏و نه انتقام، از همین رو امام(ره) ضمن پذیرش اصل انتقاد، براى‏آن نیز محدودیت هایى قائل شده‏اند و فرموده‏اند: «هرچه مى‏خواهندبگویند، هرچه مى‏خواهند انتقاد کنند، انتقاد غیر توطئه است، لحن‏توطئه با لحن انتقاد فرق دارد، انتقاد از امورى است که سازنده‏است.. ..لکن یک وقت لحن، لحن انتقاد نیست، لحن، لحن تضعیف‏جمهورى اسلامى است ما با این مخالفیم. این لحن آزاد نیست، توطئه‏آزاد نیست، انتقاد آزاد است.»

خلاصه

چنان چه ملاحظه شد امام خمینى(ره)ضمن پذیرش و حمایت از آزادى‏آن را هدیه‏اى الهى براى بشر دانسته و انسان‏ها را در مقابل این‏نعمت مسوول مى‏دانند. ایشان ضمن جانبدارى از انواع آزادى‏ها درجامعه، محدودیت هایى براى آن قائل شدند، این محدودیت‏ها نشات‏گرفته از تعالیم دینى و قوانین مبتنى بر آن و مصالح عمومى کشوراست، چرا که به عقیده ایشان، آزادى با رعایت این ملاک‏ها ومعیارها است که مى‏تواند موجب کمال جامعه و سعادت افراد آن گرددو گرنه نتیجه‏اى جز انحطاط ندارد.
منبع: ماهنامه پاسدار اسلام شماره 20




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.