ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني
بررسي راهكارهاي ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني در گفتگو با صاحب نظران
كتاب و كتاب خواني و ميزان گرايش به مطالعه، امروزه يكي از شاخصهاي توسعه به شمار ميرود. بررسيها نشان ميدهد مطالعه و كتاب خواني وضعيت مطلوبي در ايران ندارد و عمدتا مردم ايران از خريد و يا مطالعه كتاب گريزانند و اقدامات لازم و جدي جهت ترويج و اشاعه فرهنگ مطالعه صورت نگرفته است.
براي رفع موانع و ايجاد زمينه و بستر لازم جهت ترويج و توسعه فرهنگ مطالعه، نهادهاي مختلف در 5 بخش، شامل خانواده، مدارس و نظام آموزشي، كتابداران و كتابخانهها، دولت و رسانههاي گروهي و ناشران و كتاب فروشيها ، بايد با رفع مشكلات موجود، هم سو و هم هدف، به سمت مشخصي حركت كنند.
نقش خانواده
محمد ربيع احمدخاني : ضمن اشاره به نقش خانواده، اظهار داشت: "كشور ما از ساليان دور كشوري با قدمت فرهنگي بالا بوده و نويسندگان و شاعران درخشاني داشته است ولي متأسفانه سرانه مطالعه و كتابخواني، زيبنده مردم ما نيست. همين كه آمار دقيق از ميزان مطالعه مردم موجود نيست، خود نشاني از مهجوريت كتاب و كتاب خواني در جامعه ما ميباشد. در ريشهيابي اين معضل بايد از كودكي شروع كنيم. اولين نهادي كه درآن، كودك با كتاب و كتابخواني، انس ميگيرد، خانواده است. پدر و مادر، بهترين معلم كودك هستند كه بايد شوق مطالعه را در او تقويت كنند. همچنين در منازل بايد محلي اختصاصي براي كتابخانه در نظر گرفته شود."
اگر والدين و افراد بزرگتر خانواده به مطالعه علاقمند باشند، فرزندان آنها نيز، که همواره از اثرات طبيعي روابط عميق عاطفي حاکم در خانواده هاي ايراني برخوردار هستند، با کتاب، بيشتر و بهتر آشنا شده و به مطالعه و کتابخواني، عادت مي کنند.
نقش مدارس و نظام آموزشي
رحمان پرچگاني: "آموزش و پرورش، چون آبي است كه در سد ذهني ما جمع ميشود و بهره برداري از اين سد (ذهن ما) را، مهيا ميكند. ما بايد علاوه بر سيستم آموزشي ، به صورت فوق برنامه، با به كارگيري شيوههاي نوين آموزشي، روند خلاقيت و نوآوري در امر مطالعه را به دانش آموزان بياموزيم. با تربيت مربيان مجرب و مسلط به مقوله كتاب و كتابخواني، ميتوانيم افراد را تشويق به خواندن كتابهاي سودمند كنيم و ذائقه كتاب خوانهاي جديدمان را ارتقاء دهيم. البته پايه گذاري اين حركت، بايد از مديريت كلان كشور شروع شود. مديران ارشد ما در امر آموزش بايد از مشاورين فرهنگي و هنري در جهت بررسي علمي و اصولي اين موضوع استفاده كنند."
در نظام آموزشي، سه كاركرد مهم، نقش اساسي دارند؛ خواندن، نوشتن و حساب كردن. در طول دوران آموزش، فرد تحت آموزش، از سالهاي اول، توانايي خواندن را مي آموزد و در ادامه، به درك مطالب خوانده شده و در نهايت به نوشتن، ميرسد.
محمود تلخابي: "تاكيد بيش از حد آموزگاران بر روي مهارت خواندن و استفاده از تك منبعها، سبب شده كه دانش آموزان از مطالعه، لذت كافي نبرند و آن را بيشتر براي رفع تکليف انجام دهند. يکي از کمترين نمرات ايران، در آزمون سنجش سواد خواندن در سطح بين المللي، همين لذت نبردن افراد از مطالعه خويش است. براي رفع اين مشكل، بايد به تقويت كتابخانههاي مدارس و از طرفي هم استفاده از منابع مختلف در نظام آموزشي بپردازيم. كمبودهاي اقتصادي و توزيع ناعادلانه ي كتابها، سبب ضعف كتابخانههاي مدارس شده است. از طرفي هم منابع به جهت كنترلي بودن نظام آموزشي ما، محدود ميباشند."
حسن اشرفي در مقاله "راه هاي ترويج فرهنگ مطالعه"، بيان مي کند: "نظام آموزشي در كشورهايي نظير ايران، نظامي غيرپويا و تك محور است. نظامي كه براساس يك كتاب و يك جزوه درسي شكل گرفته، نميتواند دانش آموز را به سوي منابع غيردرسي و ديگر منابع اطلاعاتي رهنمون سازد. اگر نظام متكي بر پرسشگري و خلاقيت باشد، خود به خود، زمينه ساز و بسترساز مطالعه ميشود. در اين ميان نقش و جايگاه معلم در اشاعه فرهنگ مطالعه را نبايد ناديده گرفت. روشهاي تدريس، شيوه نگرش و رفتار توجه آميز معلمان به كتاب و كتابخواني، در ايجاد آمادگي ذهني و انگيزه مطالعه در دانش آموزان موثر است. اگر معلمان و دبيران مدارس، خودشان اهل مطالعه باشند، دانش آموزان را نيز به شيوههاي مختلف با كتاب و مطالعه آشنا مي سازند."
كريم ليلاپرست، دبير بازنشسته آموزش و پرورش، در خصوص راهكارهاي آموزشي كه خود در طول دوران تدريس در دبيرستان اميركبير زنجان به كار ميبرد گفت: "روشهاي تدريس جذابتر، دانش آموزان را بيشتر به مطالعه علاقمند ميكند. روشهايي چون بازديد دانش آموزان از كتابخانههاي عمومي شهر، گرفتن آمار كتابها به عنوان كار عملي از مراكز فروش كتاب در سطح شهر، آزاد گذاشتن دانش آموزان در انتخاب منبع براي انجام تحقيق و كار كلاسي، در دسترس قرار دادن كتابخانههاي مدارس با طرح كتابخانههاي آزاد (بدون حضور مسئول و ناظر كه امكان دسترسي هر فرد به كتابها و انتقال آن به بيرون از محيط كتابخانه بدون ثبت كتاب، وجود داشته باشد)، آموزشي نمودن فيلمها و سريالهاي تلويزيوني براي ترغيب مطالعه بيشتر، كرايه دادن كتابها به شيوه سالهاي دور و يا فروش آنها به صورت قسطي ، بسيار مفيد و كارساز خواهند بود. اين روشها ميتوانند مطالعه را در سه بخش ديداري، شنيداري و مكتوب تقويت كنند."
از نظر کارشناسان براي بهبود نابسامانيهاي موجود در نظام آموزشي و گسترش فرهنگ مطالعه ميتوان راهكارهاي زير را لحاظ كرد: غني كردن كتابخانههاي مدارس، تشويق دانش آموزان به مطالعه توسط معلمان و كاركنان مدارس، برگزاري جلسات نقد و بررسي كتاب در كلاسهاي درس، معرفي كتابهاي مناسب در تابلو اعلانات و مراسم صبحگاه مدارس، اهداي كتاب به دانش آموزان به عنوان جايزه، دعوت از نويسندگان و اهل قلم جهت ايراد سخنراني در مدارس، اجراي مسابقات كتابخواني به مناسبتهاي مختلف، اعطاي بن خريد كتاب به دانش آموزان، گنجاندن درس مطالعه و كتابخواني در برنامه درسي مقاطع مختلف تحصيلي، ايجاد و توسعه رشتههاي تربيت معلمي كتابداران جهت اداره مطلوب كتابخانههاي آموزشگاهي، معرفي و تقدير از اعضاي فعال كتابخانههاي مدارس، تشكيل گروههاي مطالعه دانش آموزي برحسب علاقه آنان به موضوعات مختلف، پيوند دادن موضوع مطالعه و كتابخواني با درس انشاء، قراردادن ميزان توسعه و رشد كتابخانههاي مدارس و مطالعه بين دانش آموزان به عنوان شاخصهاي ارزيابي مديران مدارس و ارائه آموزشهاي لازم در امر مطالعه به معلمان و دبيران.
نقش كتابداران و كتابخانهها
دكتر مهدي افضلي، دكتراي مديريت اطلاعات و كتابداري، در مورد نقش كتابداران و كتابخانهها، تصريح كرد: "كتابداران، بيشتر با افرادي سر و كار دارند كه خود اين افراد، عادت به مطالعه داشته و كتابخوان هستند، پس بايد بتوانند با در اختيار قرار دادن منابع لازم، نيازهاي اين قشر را برآورده كنند. اما كمبود منابع موجود و گاه فقدان آنها، سبب ميشود كه افراد مراجعه كننده به كتابخانهها، حضور خود را كمرنگتر كنند و تمايل آنها به سمت منابع به صورت شخصي برود. از طرفي نيز، بالا رفتن توليدات کتاب، نبايد سبب گمراهي مان شود ، زيرا بخش عظيم اين توليدات، کتاب هاي درسي و کمک درسي هستند. مطالعه خوب و مورد بحث در سطح جهاني، مطالعه اي فارغ از روابط کاري و اخبار مي باشد و ملاک اساسي، با علاقه خواندن کتاب است."
كتابخانههاي عمومي در صورت برخورداري از كتابهاي مناسب و كتابداران متخصص و توجه به نيازهاي مراجعين، ميتوانند عامل موثري در تشويق اقشار مختلف مردم به مطالعه شوند. كتابخانههاي عمومي اگر جايگاه واقعي خود را بيابند و امكانات لازم و گستردگي متناسب با رشد جمعيت را به دست آورند، جامعه مخاطب آنها از حيث تاريخي و اجتماعي در مكاني از بلوغ و قدرت گزينش قرار ميگيرد كه نه تنها برآورنده نياز اطلاعاتي هر متقاضي و زمينه ساز رويكرد مردم به سوي مطالعه و كتابخواني است، بلكه ميتواند به عنوان پشتيبان امر تحقيقات در كشور و ضمانتي مطمئن براي سلامت جامعه باشد.
حسين محمدي، كارشناس كتابداري و كتابدار كتابخانه عمومي می گوید، در خصوص مشکلات و کاستي هاي کتابخانه ها، اذعان داشت: "كتابخانههاي عمومي به دليل كمبودهايي كه دارند، در روند ترويج مطالعه، كارايي لازم را ندارند. از اين مشكلات ميتوان به بي توجهي به استانداردهاي موجود در تهيه منابع و كتب، ضعف ارتباط با مدارس، دانشگاهها، خانوادهها، رسانهها و اقشار مختلف مردم، كمبود منابع علم و كتابهاي مرجع روزآمد در كتابخانههاي عمومي، عدم به كارگيري فنون و روشهاي عملي در جلب و جذب خوانندگان بالقوه كتاب، كمبود نيروي انساني متخصص و كارآزموده و عدم كارايي برخي از پرسنل موجود، عدم تناسب تعداد كتابخانهها با شاخصهاي رشد جمعيت، نارسايي فضا و مجموعه و عدم انسجام آنها، مجهز نبودن كتابخانهها به تجهيزات لازم، دستگاههاي تكثير، خدمات سمعي و بصري، نداشتن كتابدار مرجع براي پاسخگويي به سوالات علمي مراجعين، متناسب و هماهنگ نبودن كتب كتابخانه با شرايط و نيازهاي مراجعان، نداشتن فعاليتهاي جانبي مانند مسابقات كتابخواني، قصه گويي، نمايش فيلم، بي توجهي به دل انگيز سازي فضاي كتابخانه و چيدمان تجهيزات و ناكافي بودن سالنهاي مطالعه در كتابخانههاي عمومي، اشاره نمود."
برخي از صاحب نظران معتقدند که توجه به استانداردهاي موجود در راه اندازي و ايجاد كتابخانههاي عمومي و مجهز نمودن آنها به كتابهاي جديد و به روز، تجديد نظر در شيوه مجموعه سازي و انتخاب كتاب براي كتابخانههاي عمومي، برگزاري جلسات نقد و بررسي كتاب با حضور نويسندگان و اعضاي كتابخانهها، برگزاري برنامههاي جنبي از قبيل مسابقات كتابخواني، قصه گويي، شب شعر، نمايش فيلم، جهت جذب مراجعين، غني كردن بخش مرجع كتابهاي عمومي و استخدام كتابداران مرجع، جهت پاسخ گويي به پرشسهاي علمي مراجعين، توسعه و گسترش فضاهاي مناسب مطالعه در كتابخانهها، ايجاد و ارتباط و هماهنگي با مدارس جهت بازديد دانش آموزان از كتابخانهها و حضور كتابداران كتابخانههاي عمومي در مدارس و تشريح خدمات و فعاليتهاي كتابخانه، از راهكارهاي ارتقاء فرهنگ مطالعه و كتابخواني توسط كتابداران و كتابخانهها ميباشد.
مهدي جليل خاني، كتابخوان برتر كشور در سال 1385، در خصوص نقش كتابداران، خاطرنشان ساخت: "هرگاه كه كتاب در دسترس مردم قرارگرفته و بهره مندي از آن به شكل آسان تري انجام يافته، خواننده خود را نيز پيدا كرده است؛ چرا كه لذت كتابخواني و كشف فضاهاي تازه، همواره براي همگان جذابيت داشته است. بنابراين همواره نقش كتابخانهها و كتابداران در دسترسي آسان به منابع كتابخانهاي مهم و قابل توجه ارزيابي ميشود. از طرفي، سياستهاي دولت و حاكميت نيز بايد به نحوي باشد كه دسترسي و پخش گسترده كتاب را در اولويت قرار دهد. در اين روند، قيمت، شكل و شمايل و محتواي كتاب، همه و همه در سطر دوم از اهميت قرار دارند."
نقش دولت و رسانه هاي گروهي
مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان زنجان در خصوص نقش دولت در ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني ابراز داشت: "توسعه فرهنگ مطالعه و كتابخواني، يك عزم همگاني را ميطلبد ولي سهم دولت نيز بسيار مهم است. در سالهاي اخير، از طريق نهادهاي دولتي، اقدامات مهمي در اين خصوص صورت گرفته ولي كارهايي كه ما با شتاب بيشتري دنبال كردهايم، برگزاري نمايشگاههاي كتاب درسطح ملي و استاني، اهداي جوايز ادبي، اهداي كتاب، دادن بنهاي كتاب و توجه به زيرساختهاي لازم براي امر كتابخواني بوده است. از طرفي توقعات عمومي از وزارت ارشاد نيز بيش از حد بوده است زيرا دستگاههاي ديگري نيز در اين مهم، سهيم هستند. بايد نهادهاي دولتي و غير دولتي، چون شهرداريها، در اختصاص هرچه سريع تر بودجه نيم درصدي به كتابخانههاي عمومي و تامين اعتبارات لازم جهت خريد كتاب و ايجاد فضاي لازم كتابخانهها، اقدام نمايند. از طرفي دولت بايد بنيانهاي فرهنگي را در استانهاي محروم، تقويت كند تا به سطح مطلوب برسند. زيرا توجه لازم به اين مقوله سبب رسيدن جامعه به سطح ايده آل فرهنگي مي شود."
رضا ديني، درباره مميزيها و كنترل موجود بر كتابها، توضيح داد: "در تمام كشورهاي جهان اين كنترلها، وجود دارد. به نظر مي رسد، نهايت آسان گيري در ايران در بررسي كتابها صورت ميگيرد. دغدغه ما اين است كه روند اخذ مجوز را باز هم سريعتر و آسان تر نماييم و تلاشمان بر اين بوده كه اطمينان لازم را در اداره كل ارشاد ايجاد نماييم تا به صورت استاني مجوزها صادر شده و نيازي به مراجعه جهت اخذ مجوز و مراجعت به تهران نباشد."
دولت به عنوان متولي بسياري از امور فرهنگي، با در اختيار داشتن رسانه هاي گروهي، سازمان ها و نهاد هاي دخيل، و با سياست گذاري هاي دقيق، نقش بسزايي در ايجاد فرهنگ مطالعه مي تواند، ايفا کند.
نازخند صبحي، روزنامه نگار با سابقه: كتابخواني را از عوامل انتقال دهنده و ركن مهم ارتباط بين ملت خواند و اظهار داشت: "از صدا و سيما انتظار ميرود كه حداقل در يك سريال پربيننده، كتابخواني، خريد كتاب يا هديه دادن كتاب را بگنجاند. برگزاري جلسات نقد و بررسي كتاب، اعلام ساعات كار كتابخانه، اعلام اخبار مربوط به كتاب و معرفي نويسندگان ميتواند در برنامههاي صدا و سيما، گنجانده شود تا گامي براي گسترش فرهنگ مطالعه در جامعه باشد. مسئولين امر بايد بدانند كه كمبودهاي حوزه مطالعه، فقط با يك نمايشگاه كتاب به مدت ده روز، برطرف نميشود."
نويسنده و كارشناس علوم ارتباطات، در تشريح نقش رسانه در ميزان مطالعه در جامعه، گفت: "رسانههاي گروهي چون راديو و تلويزيون، به جز معدود برنامههايي كه آن هم گاهاً پخش ميكنند، ديگر هيچ پوششي در جهت گسترش فرهنگ كتابخواني نمي دهند. شايد بيشترين بار در حوزه رسانه بر دوش نشريات باشد، اما آنها نيز توان تحريك مخاطبين فرهيخته را نداشته اند. اين مخاطبين نيازمند مطالب غني تر و پربارتري هستند. بايد شاهد انعكاس جلسات نقد و بررسي كتاب، آمار دقيق كتابخانهها و كتاب فروشيها و علاوه بر آن حركتهاي مختلف دولتي و غيردولتي در زمينه كتاب و كتاب خواني براي گسترش فرهنگ مطالعه، در نشريات باشيم."
حامد صمدي، ادامه داد: "گروههاي مرجع چون نويسندگان، علما، صاحب نظران و تمام كساني كه ميتوانند نقش هدايت جمعي را در جامعه در زمينه مطالعه بر عهده بگيرند، بايد از كانالهاي رسانهاي به مخاطبين، اطلاعات لازم را برسانند. علاوه بر اين مردم نميدانند كه چگونه بخوانند و چه بخوانند. تقويت رسانهها، در نهايت به بهبود وضعيت نابسامان مطالعه در كشور ميانجامد."
نقش ناشران و كتاب فروشيها
فتاح محمدي، مديرمسئول نشر هزاره سوم، در توضيح نقش ناشران در گسترش فرهنگ مطالعه، اذعان داشت: "توجه به كتاب، در سالهاي اخير، در سطح كشور، بسيار كم شده است. بايد نياز به مطالعه، در ميان مردم ايجاد شود تا آنها به دنبال كتب مورد نياز خود بروند. از طرفي جذب مخاطب با كمك گرفتن از عناوين فريبنده براي كتابها چون، چگونه پولدار شويم، چگونه موفق شويم و يا كلمات قصار بزرگان، را نميتوان به پاي گسترش مطالعه در بين مردم گذاشت. زيرا اين كتابها ارزش مطالعه ندارند و خواندن آنها اتلاف وقت است. به صورت كلي ناشران بايد، رسالت فرهنگي خويش را در نشر و توزيع كتب سودمند در جامعه، پاس دارند و به جاي فكر كردن صرف به پول، كمي هم به فرهنگ جامعه فكر كنند."
بي سوادي و كم سوادي افراد، نارسايي نظام آموزشي، بي توجهي دولت و رسانههاي گروهي به امر مطالعه، ناكافي بودن كتابخانههاي مجهز و كتابداران متخصص، گراني كتاب و مشكلات اقتصادي، تعدد مشاغل و محدوديت ساعات فراغت افراد، بيتوجهي ناشران و مولفان به نيازهاي مختلف مخاطبان در تهيه و توليد كتاب به طور كلي، شرايط اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور ايران، باعث بي علاقگي افراد به كتاب و عدم ترويج و گسترش آن شده است.
شهين رومي، مدير مسئول انتشارات نيكان كتاب زنجان، ضمن مهم دانستن دو عامل، موضوع كتاب و ميزان آگاهي مخاطب، در نشر كتاب، ابراز داشت: "كتاب فروش هم مانند كتابدار بايد از موضوع كتاب و سطح آگاهي مخاطب، اطلاع كافي داشته باشد تا كالاي فرهنگي مناسبي را براي كتاب خوانها، آماده كند. گزينش ترجمه مناسب براي انتشار و دقت در انتخاب سن مخاطبهاي كتاب نيز بر عهده ناشران ميباشد. اخذ مجوز براي نشر كتابها، گاه بسيار طولاني ميشود و اين امر، ناشر را از ادامه فعاليت بازميدارد. از طرفي هم بالا رفتن هزينههاي چاپ، به معضلي در اين حوزه بدل شده است. البته نبايد خريد كتاب از طرف نهادهاي دولتي از ناشران را در بهبود شرايط و جبران هزينه مالي آنها، ناديده گيريم."
علاوه بر اين، بايد به اين امر نيز توجه داشت كه متأسفانه در ايران، ارتباط ارگانيكي بين نويسنده، تصويرگر و ناشر، برقرار نيست. اغلب، نويسنده متن را در اختيار ناشر ميگذارد و ناشر به دلايلي از جمله صرفه جويي در هزينه، كاستن از زمان تهيه نقاشيها و همچنين ناآشنايي با تمايلات مخاطب و دلايل ديگر، كتابي عرضه مينمايد كه مورد پسند قرار نميگيرد يا جنبههاي علمي و تربيتي و تأثير آن بر خواننده، لحاظ نميشود. اين امر در نهايت منجر به كتاب گريزي و مخاطب گريزي در جامعه ميشود.
منبع: http://www.ido.ir
/خ