مترجم: احمد رازیانی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
• نگاشتهای میدانهای بیومغناطیسی دیگر. مگنتومیوگرام [نگاشت مغناطیسی فعالیت ماهیچه]، که اطلاعاتی دربارهٔ میدانهای مغناطیسی تارهای عضلانی به دست میدهد؛ این اطلاعات مشابه همانهایی است که از الکترومیوگرافی بهدستمیآید ولی در این روش احتیاجی به فرو کردن الکترودھای سوزنی نیست. مگنتواوکولوگرام [نگاشت مغناطیسی فعالیت عضلات چشم] و مگنتورتیناگرام [نگاشت مغناطیسی شبکیهٔ چشم] از چشم انسان امکانپذیرشده، و علائم مغناطیسی ناشی از رسانش الکتریکی در آکسونهای عصبی نیز اندازهگیری شدهاند. علاوه براینها، اندازهگیری جریانهای مستقیم یونی ناشی از رشد و آسیبدیدگی نیز به لطف تکنیکهای مغناطیسسنجی اسکویید ممکنشدهاست. این تحول موجب مطرح شدن نظریاتی در مورد امکان تشخیص مغناطیسی سرطان شده و مطالعات محدودی نیز در این زمینه صورت گرفته که هنوز موفقیتی در آنها گزارش نشده است. همچنین اظهار شده است که القای جریانهای الکتریکی در داخل سلولها ممکن است ترمیم بافتهای بدن را تسریع کند. به این منظور، و به خصوص برای ترمیم شکستگیهای استخوان، از انواع گوناگون محرکهای مغناطیسی به فراوانی استفاده میشود، اما هنوز شواهد علمیای که کارایی این وسایل را محرز کند ارائه نشده است.
• مواد مغناطيسی آلاینده. ذرات ریز مواد غیرآلی (عمدتاً از طریق استنشاق) پیوسته وارد بدن میشوند، یک محقق پدیدههای بیومغناطیسی مشاهده کرده است که بلافاصله پس از صرف غذای کنسرو شده میدانهای مغناطیسی بزرگی در ناحیهٔ شکم به وجود میآید! در چنین موردی ذرات حاوی آهن (یا نیکل) بعد از چند ساعتی از بدن خارج میشوند، اما مواد خارجی دیگر ممکن است برای همیشه در بدن باقی بمانند. معدنچیان، جوشکاران، ماشینکاران و گروههای دیگر که به علت حرفهٔشان در معرض غبارها و دودهای صنعتی قرار دارند ممکن است در اثر جمعشدن ذرات در نای و ششها به اختلالهای ریوی نظیر نوموکونیوسیس دچار شوند. بیشتر غبارهای صنعتی و معدنی حاوی مقادیر قابل ملاحظهای از ترکیبات فرومغناطیسیاند که این مواد میتوانند در میدان مغناطیسی خارجی مغناطيده شوند. به این ترتیب، چنانچه ترکیبات غباری که تنفس میشود معلوم باشد. با اندازهگیری میدان مغناطیدهٔ باقیمانده میتوان مقدار و توزیع آلودگی در ششها را تعیین کرد. این روش، که مگنتونوموگرافی (MPG) نامیده میشود، در سطح جمعیتهای بزرگ برای نظارت و کنترل سطح آلودگی درازمدت ریوی به کار گرفته شده است.
این مطالعات علاوه بر عرضهٔ اطلاعات اپیدمیولوژیکی، وابستگیهای آماری مهمی از قبیل تأثیر منفی دود سیگار برتوانایی ششها در دفع ذرات استنشاق شدہ را مطرح کردهاند. اخیرا با دقیقترکردن این روش فیزیولوژیستها توانستهاند به بررسی مکانیزم پاکسازیشدن ششها در سطح سلولی بپردازند.
• پذیرفتاریسنجی بیومغناطیسی. در بدن هر انسان سالم حدودا ۴ گرم آهن وجود دارد که ۷۵ درصد آن دائما در کار اکسیژنرسانی به سلولها و جمعآوری کربندیاکسید از آنها شرکت دارد. یک گرم باقیمانده به صورت مولکولهای پروتئینی پارامغناطیسی آهن دار در جگر ذخیره میشود. امراضی مانند تالاسمی و هموکروماتوز موجب بالارفتن مقدار آهن، در جگر میشوند. غلظت غیرطبیعی آهن باعث میشود که جگر که در حالت طبیعی دیامغناطیسی است، کلا خاصیت پارامغناطیسی پیدا کند، که میتوان آن را با روشهای مغناطیسی آشکار کرد. امید بر آن است که این روش، که در آن هیچ مداخلهای با بدن بیمار صورت نمیگیرد، کاملتر شود و جای روش رایج بیوپسی را که هم ناخوشایند و هم بالقوه خطرناک است بگیرد. اندازهگیریهای پذیرفتاری مغناطیسی در موجودات زنده فعلا برای تشخیص عارضهٔ بسیار رایجتر کمبود آهن، که با انواع مختلف کمخونی همراه است، حساسیت کافی ندارد، اما احتمال میرود این حساسیت در آیندهٔ نزدیک حاصل شود.
یک پیشرفت دیگر کوششی است که اخیرا در اجرای اندازهگیریهای مغناطیسی به روش پذیرفتاریسنجی بر روی تمام بدن انسان صورت گرفته است. در نگاشت مغناطیسی تنهٔ انسان از اختلافهای کوچک در پذیرفتاری دیامغناطیسی بافتهای مختلف بدن استفاده میشود. در یک میدان مغناطیسی یکنواخت خارجی، تفاوت پذیرفتاری اندامهای داخلی بدن موجب میشود میدانی هم که در سطح بدن اندازهگیری میشود در همهٔ نقاط یکسان نباشد. با وصل کردن نقاطی که میدان مغناطیسی آنها همان است میتوان نقشههای مغناطیسیای تهیه کرد که نمایشی از ساختار داخلی بدناند و حتی ممکن است به تشخیص بعضی ضایعات که موجب تغییرات پذیرفتاری میشوند کمک کنند. این روش هنوز در مراحل اولیهٔ رشد است و قبل از آنکه بتواند از لحاظ بالینی مفید باشد باید موانع زیادی را پشت سر بگذارد، اما مزیتهای بالقوهٔ مهمی دارد چون تنها روشی است که اطلاعات تشخیصی را بدون مداخله با بدن بیمار به دست میدهد، و بعضی از این اطلاعات از هیچ طريق دیگری قابل وصول نیست.
• مغناطوبیولوژی: واقعیت یا تخیل
با کاربرد میدانهای مغناطیسی هر چه قویتر در علم و صنعت و پزشکی، دانشمندان و به طور کلی عامهٔ مردم هرچه بیشتر نگران عواقب احتمالی بیولوژیکی این میدانها شدهاند. چند بررسی اپیدمیولوژیکی مبتنی بر عوامل محیط زیست حاکی از ارتباطی میان مواجهه با میدانهای مغناطیسی و بالا رفتن میزان ابتلا به سرطان بوده است. مطالعات مشابه دیگری که در آنها میزان مواجهه با میدان مستقیماً اندازهگیری شده هیچگونه ارتباطی با وقوع سرطان نشان ندادهاند. این نتایج ضدونقیض همچنین سازوکارهای احتمالی برهمکنش اخیرا در مقالهای که به این موضوع در مورد میدانهای الکترومغناطیسی خطوط برق فشار قوی پرداخته، بررسی شده است.
میدانهای مغناطیسی مصنوعی از منابع متعددی ناشی میشوند و بالقوهٔ مهمی دارد چون تنها روشی است که اطلاعات تشخیصی را بدون مداخله با بدن بیمار به دست میدهد، و بعضی از این اطلاعات از هیچ طريق دیگری قابل وصول نیست.
• مغناطوبیولوژی: واقعیت یا تخیل
با کاربرد میدانهای مغناطیسی هر چه قویتر در علم و صنعت و پزشکی، دانشمندان و به طور کلی عامهٔ مردم هر چه بیشتر نگران عواقب احتمالی بیولوژیکی این میدانها شدهاند. چند بررسی اپیدمیولوژیکی مبتنی بر عوامل محیط زیست حاکی از ارتباطی میان مواجهه با میدانهای مغناطیسی و بالا رفتن میزان ابتلا به سرطان بوده است. مطالعات مشابه دیگری که در آنها میزان مواجهه با میدان مستقیماً اندازهگیری شده هیچگونه ارتباطی با وقوع سرطان نشان ندادهاند. این نتایج ضدونقیض همچنین سازوکارهای احتمالی برهمکنش اخیرا در مقالهای که به این موضوع در مورد میدانهای الکترومغناطیسی خطوط برق فشار قوی پرداخته، بررسی شده است.میدانهای مغناطیسی مصنوعی از منابع متعددی ناشی میشوند شدتها و بسامدهای آنها گسترهٔ وسیعی دارند. به طور کلی میدانهای معناطیسی متناوب (вс) مربوط به شبکههای برق شهری، مخابرات، و وسایل خانگی خیلی ضعیفتر از میدانهای مستقیمی (dc) هستند که در موارد تخصصی مانند جداسازهای مغناطیسی، شتاب دهندههای ذرات و تصویرنگارهای تشديد مغناطیسی به کار میروند.
فعلا آنچه ضرورت دارد مطالعهٔ بررسی تمام تأثیرات احتمالی بیوفیزیکی میدانهای مغناطیسی است و به خصوص لازم است سازوکارهای اساسی برهمکنش میدانهای مغناطیسی با سیستمهای بیولوژیکی در شرایط کنترل شدهٔ آزمایشگاهی بررسی شود.
پرندهها، زنبورها، و باکتریهای مغناطوتحرکی
اولین نشانهٔ ملموس یک برهمکنش مستقیم میان میدانهای مغناطیسی و موجودات زنده در سال ۱۹۷۵ با کشف باکتریهای مغتاطوتحرکی به دست آمد، این موجودات تکسلولی ناهوازی حاوی زنجیرههایی از بلورهای تک حوزهای مگنتیت (Fe2O4) اند که در خود سلول ساخته شدهاند و مثل سوزن قطبنما در میدان مغناطیسی زمین این باکتریها را به طرف محیط زیست مطلوبشان یعنی گلهای ته آب هدایت میکنند. آیا ممکن است سازوکارهای دقیقتر و ظریفتری هم در جانوران تکاملیافتهتر در کار باشند؟