نشانه شناسي Semiotics / Semiology

هر دو واژه semiology , semiotics به يک معني است. اما اولي توسط فيلسوف امريکائي، چارلز ساندرز پيرز سکه زده شد (1915) و دومي را فردينان دوسوسور به کار برد. نشانه شناسي اصطلاحي عام است براي علم
سه‌شنبه، 28 شهريور 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
نشانه شناسي Semiotics / Semiology
 نشانه شناسي Semiotics / Semiology

نويسنده: سيما داد

 

هر دو واژه semiology , semiotics به يک معني است. اما اولي توسط فيلسوف امريکائي، چارلز ساندرز پيرز سکه زده شد (1915) و دومي را فردينان دوسوسور به کار برد. نشانه شناسي اصطلاحي عام است براي علم نشانه‌ها زيرا نشانه‌ها در تمام حوزه‌هاي تجربه بشري حضور دارند. ملاحظه‌ي نشانه‌ها محدود به نظام‌هاي آشکار ارتباطي نظير زبان، رمز مورس يا علائم رانندگي نمي‌شود بلکه تمام محصولات و فعاليتهاي گوناگون بشري را مثل حرکات بدن، آئين‌هاي اجتماعي، لباسي که بر تن مي‌کنيم، غذائي که درست مي‌کنيم، ساختماني که در آن زندگي مي‌کنيم، اشيائي که با آنها سر و کار داريم همه و همه را دربر مي‌گيرد. اين نشانه‌ها معني‌هاي مشترکي را به اعضائي که در فرهنگ بخصوصي شرکت دارند منتقل مي‌نمايند و از اينرو مي‌توان آنها را بعنوان نشانه‌هائي که در انواع مختلف نظام‌هاي دلالت گر عمل مي‌کنند، تحليل نمود. اگر چه مطالعه زبان (نشانه‌هاي زباني) به تنهائي يک شاخه از علم کلي نشانه شناسي، يعني زبانشناسي است، علم کاملاً پيشرفته زبان در حقيقت مفاهيم و روش‌هائي را فراهم مي‌آورد که نشانه شناسان براي مطالعه ساير نظام‌هاي نشانه به کار مي‌گيرند.
سي . س. پيرز براي نشانه سه طبقه برمي شمرد و هر طبقه را برحسب نوع ارتباط بين موضوع دلالت کننده و آنچه آن موضوع بر آن دلالت مي‌کند تعريف مي‌نمايد:
1) شمايل (lcon) بواسطه‌ي شباهتهاي ذاتي يا مؤلفه‌هاي مشترک بين نشانه و دلالت آن ناميده مي‌شود. از نمونه‌هاي آن شباهت بين تصوير شخص و خود شخص، يا بين نقشه و منطقه جغرافيايي است.
2) نمايه (Index) نشانه‌اي است بر مبناي رابطه‌ي علت و معلولي مثل دود که نشانه‌ي آتش است و نوک بادنما که نشانه‌ي جهت باد مي‌باشد.
3) نماد (symbol) يا (sign- proper): رابطه بين نشانه و دلالت آن طبيعي نيست بلکه ناشي از سنت‌هاي اجتماعي مي‌باشد مثل دست دادن که در بسياري از فرهنگ‌ها نشانه سلام يا خداحافظي است و چراغ قرمز راهنمائي که دلالت بر «توقف» دارد. پيچيده ترين نوع اين قسم نشانه کلماتي هستند که زبان را تشکيل مي‌دهند.
فردينان دوسوسور اصطلاحات و مفاهيم بسياري را معرفي کرد که توسط نشانه شناسان به کار گرفته شد. مهمترين اين مفاهيم و اصطلاحات از اين قرارند: 1) نشانه 2) اختياري بودن نشانه‌ي زبان: از نظر سوسور نشانه‌ي زباني «اختياري» است يعني به استثناء کلماتي که دلالت ذاتي دارند، بقيه کلمات با مدلول‌هاي خود از رابطه‌اي «اختياري» برخوردارند. 3) هويت زبان: هويت هيچ يک از عناصر زبان از جمله کلمات، اصوات، و مفاهيمي که اين کلمات نشان مي‌دهند ذاتي نيست بلکه ناشي از تفاوت با ساير عناصر زباني مي‌باشد.
4) هدف نشانه شناسان و زبانشناسان آنست که نشان دهند گفتار (Parole) (نشانه‌ي کلامي يا استفاده خاصي از يک نشانه يا مجموعه نشانه‌ها) تنها جلوه‌اي از langue (نظام کلي تفاوت‌ها و قوانين ترکيب پنهاني که بسترساز استفاده بخصوصي از نشانه مي‌باشد) است، از اينرو توجّه نشانه شناسي معطوف به نوع خاصي از Parole (گفتار) نيست بلکه رو به نظام عام langue دارد که در گفتار تبلور مي‌يابد.
نشانه شناسان جديد مانند ساختگرايان تحت تأثير سوسور در فرانسه رشد کرده‌اند بطوري که بسياري از نشانه شناسان، در واقع ساختگرا هستند. آنها به تمام پديده‌ها و توليدات اجتماعي بعنوان متن نگاه مي‌کنند چرا که ساختارهاي قايم به ذات، خود ساخته و درجه بندي شده‌ي نشانه‌ها، رمزها، و قوانين خاص ترکيب و تبديل براي تمام اعضاي جامعه‌اي که افراد آن در استقرار آن نظام دلالت سهيم هستند، قابل فهم است.
کلودلوي اشتراس از دهه 1960 به بعد از اصول ساختگرايان فرانسوي و زبانشناسي سوسور براي تحليل پديده‌ها و کارهاي بسيار گوناگوني که در جوامع بدوي يافت مي‌شود و وي آنها را شبه زبان مي‌داند استفاده کرد و به آشکار سازي ساختارها و نظام بستر ساز اين رفتارهاي گوناگون همت گمارد. اين کارها و پديده‌ها شامل نظام قوم و خويشي، نظام توتمي، طريقه‌ي پخت و پز، اسطوره‌ها، و حالت‌هاي پيش منطقي در تفسير جهان مي‌باشند. ژاک لاکان نشانه شناسي را بر روانکاوي فرويدي تطبيق داد و ضمير ناخودآگاه را مثل زبان، ساختاري از نشانه‌ها تعريف کرد. ميشل فوکو يک نمونه از تحليل نشانه شناسيک را براي تغيير مرض شناسي در پزشکي، شيوه‌هاي مختلف شناسائي، طبقه بندي و درمان جنسي بشر به کار گرفت. رولان بارث با استفاده آشکار از اصول و شيوه‌هاي سوسور، تحليل‌هائي نشانه شناسيک نوشت ودر آنها شاکله‌ها و رمزهاي نظام‌هاي تغييرپذير نشانه‌ها را در تبليغاتي که به توصيف مدهاي زنان مي‌پردازند، تحليل نمود. همچنين تحليل‌هاي بسياري درباره‌ي «اسطوره‌هاي بورژوائي» جهان نوشت که به ادعاي او در نظام‌هاي نشانه‌اي اجتماعي از قبيل مسابقات حرفه‌اي کشتي، اسباب بازي‌هاي کودکان، آشپزي، و استريپ تيز (striptease) مصداق مي‌يابند.
منبع مقاله :
داد، سيما (1378)، فرهنگ اصطلاحات ادبي، تهران: مرواريد، چاپ چهارم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.