هواپیماهای جنگی(1)
منبع : راسخون
هواپيما در جنگ جهاني اول:
سال پس از پرواز برادران رايت، ايتاليايي ها اولين کشوري بودند که از هواپيما براي مقاصد جنگي سود بردند. 23 اکتبر 1911 يک خليان ايتاليايي به نام کاپيتان پيزا در جريان جنگ ايتاليا و عثماني، حين يک پرواز برفراز مواضع نيروهاي عثماني واقع در طرابلس ليبي، چند بمب دستي کوچک پرتاب کرد. عثماني ها ادعا کردند اين بمب به يک بيمارستان اصابت کرده و ايتاليايي ها را متهم به جنايت کردند اما اين موضوعي نبود که توجه سران و فرماندهان نظامي کشورهاي اروپايي را جلب کند. آنها به موضوعي مهم تر پي بردند و آن امکان استفاده از هواپيما در ارتش و بهره برداري از آن بعنوان يک وسيله اکتشافي بود.
پروزاز برادران رايت
با اين اوصاف صنعت هواپيمايي صنعتي جوان بود، هواپيما ها به صورتي ابتدايي ساخته مي شدند اسکلت بدنه و بالها از چوب بود که روکشي پارچه اي بر آن کشيده مي شد. بعضي از مدلهاي دو نفره حداکثر توانايي حمل يک دوربين عکاسي را داشتند و هيچ محلي براي حمل اسلحه پيش بيني نشده بود. در رده هاي بالاي فرماندهي ارتش هاي اروپا نيز بر سر نوع و چگونگي استفاده از هواپيما براي مقاصد نظامي اختلاف نظر بود.
دليل عمده مخالفان وجود اسب در يگان هاي سواره نظام بود که سروصداي موتور هواپيما باعث ترسيدن و رميدن اسب ها مي گردد. و موافقان آن معتقد بودند که هواپيما برخلاف بالن هاي شناسايي، توانايي تحت پوشش قرار دادن مناطق بيشتري از جبهه هاي نبرد احتمالي را دارا خواهد بود. فراموش نکنيم که آن زمان اروپا جوي ملتهب داشت و هر اينه احتمال وقوع جنگ مي رفت. سرانجام کفه ترازو به نفع موافقان هواپيما سنگيني کرد و در ارتش هاي اروپايي يگان جديدي براي تجهيز شدن به هواپيما تشکيل شد. هر چند که يگاني مستقل نبود و به عنوان زير مجموعه نيروي زميني و نيروي دريايي هر ارتش به شمار مي رفت؛ انگليسي ها آنرا سپاه سلطنتي پرواز، فرانسوي ها سپاه هوايي و آلمان ها به آن هواپيمايي ارتش نام نهادند.
روزهاي آغازين:
1. شناسايي و ديده باني نقل و انتقالات نيروهاي دشمن
2. شناسايي نقاط حساس و مهم مواضع دشمن
3. تنظيم و تصحيح آتش توپخانه خودي
هواپيماهاي شناسايي يا اکتشافي معمولا دو نفره بودند که خلبان وظيفه هدايت هواپيما و ديده بان وظيفه شناسايي را بر عهده داشتند. در هواپيماهاي اکتشافي وجود دوربين عکاسي ضرورت داشت اما وجود اسلحه چندان ضروري به نظر نمي رسيد، چون يگان هاي پياده نظام وظيفه جنگيدن را بر عهده داشتند و در سنگرها مشغول نبرد بودند.
تا مدتها خلبان ها بر اساس يک هميت حرفه اي سعي داشتند از صدمه زدن به همکاران خلبان خود پرهيز کنند. حتي اگر اين همکار، خلباني هواپيماي دشمن را بر عهده داشته باشد. اما سرانجام يک خلبان به اين رسم حرفه اي پشت پا زد و با تپانچه اي که همراه داشت به سمت هواپيماي دشمن شليک کرد ...
هواپيمايي که رولان گارو روي آن مسلسل نصب کرد
از آن پس بود که ديده بان ها به تپانچه و تفنگ مسلح شدند اما با وجود اين امکان هدف گيري دقيق و رساندن آسيب جدي به هواپيماي دشمن مقدور نبود. در مرحله بعد مسلسل هاي جديدي که براي حمل توسط هواپيما ساخته شده بود وارد کارزار شدند اما هواپيما ها آنقدر قدرتمند و محکم نبودند که بتوانند اين بار اضافي را حمل کنند. پس در مرحله بعد موتور و بدنه هواپيما ها نيز قوي تر و محکم تر ساخته شدند. حال مشکل بعدي محل نصب و چگونگي نشانه روي آن توسط خلبان يا ديده بان بود.
ابتدا پايه مسلسل را روي بال هواپيما نصب کردند که توسط خلبان شليک مي شد. اما خلبان تسلط کافي بر آن نداشت و هدفگيري با آن مشکل بود. سازندگان هواپيما در آن زمان معتقد بودند که خلبان بايد بتواند به راحتي بر سلاح هواپيماي خود تسلط داشته باشد و مستقيما شليک کند. به عبارت ديگر خلبان بايد بتواند هواپيماي خود را در مسير هواپيماي دشمن قرار داده و شليک کند. اما با ملخ موتور هواپيما چه بايد کرد؟
يک خلبان فرانسوي به نام رولان گارو دست به ابتکار جالبي زد. او به اين نتيجه رسيده بود که اگر بخواهد مسلسل هواپيمايش را در جلوي هواپيما و پشت ملخ موتور نصب کند حدود 7 درصد از گلوله هايي که شليک مي کند به ملخ هواپيما برخورد خواهند کرد. او براي اجتناب از برخورد گلوله با ملخ، ملخ موتور هواپيمايش را مجهز به سپرهاي فلزي سه گوشي کرد که گلوله پس از برخورد به سپرها از مسير منحرف شده و کمانه کنند. به اين ترتيب به خود ملخ آسيبي نمي رسيد.
او با اين وسيله ابداعي که بر روي هواپيماي يک باله موران سولينه خود نصب کرده بود در اوايل آوريل 1915 وارد عرصه کارزار شد و در مدت اندکي موفق شد 5 هواپيماي آلماني را سرنگون کند.
رولان گارو اولين تکخال تاريخ هوانوردي بود.
در آن ايام تکخال به کسي اتلاق مي شد که کاري خارق العاده انجام دهد. نظير پيروزي در مسابقات دوچرخه سواري تور دو فرانس . اما از جنگ جهاني اول به بعد کلمه تکخال مفهومي تازه پيدا کرد و تکخال پرنده به کسي گفته مي شد که 5 هواپيماي دشمن را سرنگون کرده باشد.
انتقام فوکرها :
ممکن يا غير ممکن گلوله هاي مسلسل گارو هدف خود را از لابلاي ملخها پيدا مي کردند و خلبان هاي آلماني مراقب بودند که به منطقه پروازي گارو وارد نشوند. هفته ها گارو يکه تاز آسمانهاي جبهه هاي نبرد در فرانسه بود. تا اينکه روز نوزدهم آوريل 1915 بخاطر نقص فني، رولان گارو مجبور به فرود اضطراري در پشت خطوط آلمانها شد.
Fokker EIII
خلبانهاي طرفين درگير نبرد دستور داشتند تا به محض فرود در خاک دشمن، هواپيماي خود را آتش بزنند تا به دست دشمن نيافتد. آتش زدن هواپيماي گارو نيز اهميت ويژه اي داشت. چون در صورت سالم ماندن هواپيما، آلمانها به اسرار سپر پشت ملخ پي مي بردند و آنها نيز از اين ابتکار سود مي بردند... اما گويي مقدر نبود که هواپيما آتش بگيرد، بدنه پارچه اي هواپيما بخاطر باران خيس بود و آتش گرفتنش غير ممکن. رولان گارو و هواپيمايش سالم به دست آلمانها افتادند. و هواپيماي موران سولنيه او تحت مراقبت شديد به برلين فرستاده شد تا مورد بررسي قرار گيرد.
فرماندهان عالي ارتش آلمان از آنتوني فوکر(1939-1890) طراح هلندي هواپيما که در خدمت ارتش امپراتوري آلمان بود، خواستند تا هواپيماي گارو و سيستم سپر پشت ملخ را مورد مطالعه قرار دهد. آنها از فوکر خواستند تا اگر امکان دارد مکانيزمي مشابه هواپيماي گارو براي هواپيمايي ارتش آلمان بسازد. اما فوکر که ذهني خلاق و مبتکر داشت معتقد بود که در سيستم گارو، دير يا زود بر اثر ضربات گلوله هاي مسلسل، ملخ هواپيما خواهد شکست. پس بايد راه حل ديگري پيدا کرد. او طي محاسباتش به اين نتيجه رسيد که دو پره ملخ هواپيما در مدت يک دقيقه 2400 بار از مقابل لوله مسلسل عبور مي کنند. پس اگر به طريقي بتوان مسلسل را تنها موقعي به کار انداخت که ملخ هواپيما در سر راه آن واقع نشده باشد به نتيجه مطلوب خواهد رسيد.
آنتوني فوکر و همکارش هاينريش لوبه روي مکانيزمي کار مي کردند که بر اساس آن بتوان مسلسل را به هنگامي که ملخ هواپيما روبروي آن قرار گرفته است، از شليک باز داشت. فقط کافي بود زمانهايي که پره هاي ملخ از مقابل لوله مسلسل عبور مي کند، ماشه مسلسل چکانده نشود. بنابر اين در تمام مدتي که مسلسل شليک مي کند ملخ در سر راه آن قرار نمي گيرد. دستگاه قطع کننده شليک مسلسل ظرف 48 ساعت ساخته و آماده کار شد.
سپس فوکر آنرا با موفقيت روي يکي از هواپيماهاي يک باله اي که طراحي و ساخته بود آزمايش کرد. هواپيماهاي يک نفره، يک باله فوکر در مدتي کمتر از يک ماه به اين مکانيزم مجهز شدند و در آسمان به شکار هواپيماهاي انگليسي و فرانسوي پرداختند.
اولين پيروزي تاييد شده با اين سيستم نوظهور متعلق به ماکس ايملمن (1916-1890)، خلبان آلماني بود که در تاريخ اول آگوست 1915 هنگامي که با يک فروند هواپيماي فوکر يک باله پرواز مي کرد موفق شد يک هواپيماي انگليسي از نوع B.E.2c دو نفره را سرنگون کند
مطبوعات انگليسي اين دوره يعني شروع يکه تازي فوکرهاي آلماني در تابستان 1915 را "انتقام فوکر" ناميدند که اين واژه در تاريخ نگاري جنگ جهاني اول به عنوان يک لغت کليدي شناخته شده است. دوراني که خلبانهاي دو طرف با مشاهده يکديگر براي هم دست تکان مي دادند تمام شد. اکنون نبرد سختي ميان نيروهاي هوايي دو طرف در جريان بود و تعداد هواپيماهاي شناسايي و بمب افکن، روزبه روز بيشتر مي گشت.
هواپيماهاي يک نفره مسلح به مسلسل که هواپيماي پيشاهنگ (جنگده هاي امروزي) ناميده مي شدند، براي محافظت از هواپيماهاي شناسايي و بمب افکن خودي و سرنگون کردن هواپيماهاي شناسايي و يا بمب افکن دشمن به پرواز درمي آمدند. پرواز با اين نوع هواپيماها به مهارت و شهامت زيادي احتياج داشت و بهترين خلباناني که با اين نوع پرواز مي کردند به عنوان تکخالهاي پرنده جنگ جهاني اول شناخته شده و به شهرت رسيدند.
قبل از اينکه به ماجراهاي نبردهاي هوايي و تکخال هاي هوايي در جنگ جهاني اول بپردازيم، ذکر اين نکته لازم است که چگونه تشخيص هواپيماهاي خودي از هواپيماي دشمن ميسر گشت؟
در ابتدا تقريبا همه هواپيماها شبيه يکديگر بودند و هيچ علامتي هم براي مشخص شدن مليت هواپيما بر روي آنها موجود نبود. به همين خاطر اغلب هواپيما ها هدف توپخانه و مسلسل هاي ضد هوايي خودي قرار مي گرفتند بخصوص که نيروهاي زميني عادت کرده بودند براي جلوگيري از خطرات احتمالي بمحض مشاهده هواپيما (چه خودي و چه دشمن) بدون آنکه وقت خود را صرف شناسايي آن کنند، آنرا هدف قرار دهند. همچنين بارها اتفاق افتاد که خلبانان خودي با يکديگر درگير مي شدند.
Bristol Scout C 1250 متعلق به نيروي هوايي انگليس ، 1915
براي همين، فرانسوي ها در ابتدا به فکر حل اين مشکل افتادند. پس از بررسي راه حل را رسم سه دايره تو در تو به رنگهاي پرچم فرانسه (سرخ، سفيد، آبي) روي قسمت رويي و زيري بالهاي هواپيما دانستند بطوريکه دايره بيروني سرخ، دايره وسطي سفيد و دايره بيروني آبي رنگ بود. به اين ترتيب نيروهاي زميني فرانسوي قادر به شناسايي هواپيماهاي خودي شده و از تيراندازي به سوي آنها خودداري مي کردند. همچنين خلبانان فرانسوي نيز از درگيري با يکديگر اجتناب مي ورزيدند.
چون از اين کار نتيجه خوبي گرفته شد، آلمانها نيز يک صليب سياه رنگ روي بدنه، سکان عمودي و زير و روي بالهاي هواپيماهاي خود رسم کردند. واحد هاي هوايي اتريش- مجارستان نيز از همان صليب آلمانها استفاده کردند.
Sopwith Camel متعلق به اسکادران 28 نيروي هوايي انگليس 1917
انگليسيها نيز تصميم به اين کار گرفتند و پرچم انگليس را روي بدنه هواپيما کشيده و دو دايره تو در تو به رنگ سرخ و سفيد روي بالها رسم کردند. ولي پس از مدت کوتاهي اين علامت ها را عوض کرده و مانند فرانسوي ها سه دايره تو در تو با همان رنگ هاي سرخ و سفيد و آبي را روي بدنه و بالهاي هواپيماهاي خود نصب کردند با اين تفاوت که دايره بيروني به رنگ آبي و دايره دروني به رنگ سرخ بود.
ديگر کشورهاي درگير جنگ نيز با استفاده از رنگهاي پرچم خود علامت هايي شبيه به علامت هاي بالا به وجود آورده و روي بدنه و بالهاي هواپيماهاي خود نصب نمودند.
در حال حاضر برخي کشورها هنوز هم ازهمان علامتهاي دوران جنگ جهاني اول استفاده مي کنند مانند فرانسه و بلژيک اما علايم نيروي هوايي بسياري از کشورها نظير آمريکا و انگليس طي سالها دستخوش تغييرات گشت و علايم نيروي هوايي برخي ديگر از کشورها مانند آلمان و ايتاليا در سالهاي بعد از جنگ جهاني اول پس از تغييراتي، مجددا به همان صورت اوليه مورد استفاده قرار گرفته است.
در جدول موجود در اين فايل Insignia_WWI.pdf آرم و علايم مورد استفاده در نيروهاي هوايي چند کشور درگير جنگ را ملاحظه خواهيد کرد. همچنين به چند نمونه از هواپيماهاي معروف جنگ جهاني اول و علايم آنها توجه نماييد.
Fokekr DVII متعلق به ياستا (واحد شکاري) 16،
نيروي هوايي آلمان ، 1918
انواع هواپیماهای جنگی
تاريخچه و ويژگيهاي هواپيماي F5
مشخصات مدلهاي A و E هواپيماي F-5
F-5A Freedom Fighter
كشور سازنده : آمريكا
ماموريت : جنگنده
سال ورود به خدمت : 1963
سرنشين : 1 نفر
موتورها : 2 * 1800 kg G.E. J85-GE-13
سطح بال : 15.79 m2
طول بال : 7.70 m
طول : 14.38 m
ارتفاع : 4.01 m
وزن بدون تسليحات : 3667 kg
حداكثر وزن : ------
حداكثر سرعت : 1490 km/h
برد : 15200 m
سقف پرواز : 15200 m
تسليحات : دو توپ 20mm
قيمت هر فروند : 5 ميليون دلار
Northrop F-5E Tiger II
كشور سازنده : آمريكا
ماموريت : جنگنده
سال ورود به خدمت : 1973
سرنشين : 1 نفر
موتورها : 2 * 22.24 kN G.E. J85-GE-21A
سطح بال : 17.28 m2
طول بال : 8.13 m
طول : 14.68 m
ارتفاع : 4.08 m
وزن بدون تسليحات : 4410 kg
حداكثر وزن : ------
حداكثر سرعت : 1.64 ماخ
حداكثر برد : 2860 km
سقف پرواز : 15790 m
تسليحات : دو توپ 20mm
F-5 يك جنگنده مافوق صوت با قيمت پايين ، تعمير و نگهداري آسان و قابليت كاربرد چندگانه است. بيش از 2000 فروند هواپيماي F-5 توسط نيروي هوايي آمريكا جهت استفاده كشورهاي هم پيمان آمريكا ساخته شد. F-5 كه به هواپيماي آموزشي T-38 ساخت كارخانه نورث روپ شباهت دارد ، براي ماموريتهاي متنوع پشتيباني زميني و رهگيري هوايي مناسب است. نخستين پرواز F-5 در 30 جولاي 1959 انجام و تحويل آن به فرماندهي تاكتيكي هوايي جهت آموزش خلبانان خارجي در آوريل 1964 آغاز شد. خلباناني از ايران و كره جنوبي اولين كساني بودند كه جهت هدايت F-5 آموزش ديدند. سپس خلباناني از نروژ ، يونان ، تايوان ، اسپانيا و ساير ملل جهان آزاد كه F-5 را در اختيار داشتند ، تحت آموزش قرار گرفتند.
يك نمونه آموزشي از هواپيماي F-5 موسوم به F-5B نخستين پرواز خود را در فوريه 1964 انجام داد. در سالهاي 67- 1966 ، يك اسكادران از هواپيماهاي F-5 نيروي هوايي آمريكا به منظور سنجش قابليتهاي عملياتي اين هواپيما به ماموريتي رزمي در جنوب شرق آسيا اعزام شد.
F-5 E Tiger II يك نمونه بسيار بهبود يافته تر نسبت به نمونه قبلي (F-5A Freedom Fighter ) بود. در طراحي مجدد به مدل E به عنوان يك جنگنده برتري هوايي مانورپذير ، سبك وزن و ارزان قيمت ، يك سيستم رادار كنترل آتش هوا به هوا و يك سيستم نشانه روي محاسبه گر زاويه افزوده شد. موتورهاي نيرومندتر J85 مستلزم افزايش طول و عرض هواپيما بود. طراحي مجدد بر روي ريشه بال جلو صورت گرفت تا به بال اين هواپيما ، ويژگي دلتا شكل سه گانه را بدهد. نخستين پرواز F-5 E در 11 اوت 1972 انجام شد و اولين واحد نيروي هوايي آمريكا كه آن را دريافت كرد ، 425th TFS at Williams AFB, Arizona بود كه مسئوليت آموزش خلبانان خارجي را جهت پرواز با F-5 بر عهده داشت. مشهورترين كاربرد Tiger II به عنوان هواپيماي متخاصم در آموزشگاه جنگ افزار جنگنده نيروي هوايي آمريكا در نوادا بود. خلبانان متخاصم اسكادران 64 جنگ افزار جنگنده (64th Fighter Weapons Squadron) ، در زمينه تاكتيكهاي شوروي ، آموزش مي ديدند و از هواپيماهاي F-5 E به منظور شبيه سازي ميگهاي 21 براي آموزش خلبانان نيروي هوايي آمريكا در مانورهاي هوايي استفاده مي كردند.
characteristics F-5E (Tiger IIمشخصات جنگنده ( | |||
ماموريت اصلي | جنگنده سبك وزن | ||
نيروي محركه | Two General Electric J85-GE-21B turbojets | ||
تراست | 2x 5,013 lb | 2x 22.3 kN | |
حداكثر سرعت | 1,082 mph | 1,741 km | |
سرعت صعود اوليه | 574 ft/s | 175 m/s | |
سقف پرواز | 51,800 ft | 15,790 m | |
برد | 2,314 miles | 3,724 km | |
شعاع عملياتي | 190 miles | 306 km | |
وزن | خالي | 9,725 lb | 4,410 kg |
حداكثر هنگام برخاست | 24,725 lb | 11,214 kg | |
طول بال | 26.7 ft | 8.13 m | |
طول | 47.4 ft | 14.45 m | |
ارتفاع | 13.35 ft | 4.07 m | |
مساحت بال | 186 sq. ft | 17.28 sq. m | |
تسليحات قابل حمل | ميليمتري)20(M39دو توپ;تسليحات در زير بالهاتا ميزان 3175كيلوگرم (موشكهاي هدايت شونده, بمب, راكت, توپ،ECM, يك موشك هدايت شونده در نوك هر بال) |
هواپیمای مدل F-15 ایگل
هواپیمای F-15 مشهور به عقاب آسمان ها
هواپیماهای F-15 در حال حمل موشک های اسپارو و در حال پرواز جمع به راستی F-15 چگونه جنگنده ای بود
هواپیمایی که توسط شرکت مک دانل داگلاس طراحی شده بود، می توانست به شایستگی از عهده هر گونه جنگ هوایی برآید، خواه که این نبرد یک نبرد نزدیک یا Dog Fight یا خواه یک نبرد دور یا ماورای دید بصری یا BVR بود. شرکت مک دانل داگلاس برای طراحی اف-15، از شیوه های طراحی بال با جدید ترین متد های آیرودینامیکی بهره جست. اما با وجود این، در نخستین پروازهای این جنگنده که از 27 جولای 1972 آغاز شد، اشکالاتی همچون ناپایداری و لرزش شدید در بال ها در سرعت های نزدیک به سرعت صوت ظاهر گشت که بعداً با طراحی دوباره لبه حمله و لبه فرار بال و همچنین تغییراتی در پروفیل آن، این مشکلات نیز تا حدود زیادی برطرف گردید. اگرچه استفاده از فلز تیتانیوم که به مراتب از فولاد سبک تر و مقاوم تر است و همچنین به کاربردن دریچه های ورودی موتور متغیر، اجازه دستیابی به سرعت های بالای 2.5 ماخ را به اف-15 می داد، اما اجازه پرواز با این سرعت در حالی که هواپیما به طور کامل با تسلیحات مختلف لود شده است مشکلاتی را برای ادامه پرواز به وجود می آورد. بدین ترتیب، سرعت هواپیمای اف-15 در حالت مسلح به 1.78 ماخ محدود شده است و کامپیوتر های کنترل کننده سرعت، اجازه دستیابی به سرعت های بالاتر را به خلبان نمی دهند. طراحی هواپیمای اف-15، انقلابی در در طراحی کاکپیت هواپیماهای جنگنده نیز به شمار می آمد. این هواپیما با در اختیار گذاشتن کاکپیتی وسیع، دید بسیار عالی را برای خلبان فراهم آورده و نشان دهنده ها در بهترین وضعیت ممکن برای راحتی خلبان در جای خود قرار داده شده اند. پس از تولید 410 فروند از مدل های A و مدل آموزشی B از این هواپیمای تاکتیکی قدرتمند، مدل های C و D نیز با تغییراتی چون موتورهای نیرومندتر و رادار جدید AN/APG-70 معرفی شدند. در این میان، مدل C به محبوبترین مدل این هواپیما در بین دارندگان این جنگنده خوش ساخت تبدیل گردید. علاوه بر تغییرات مذکور، مدل C این هواپیما توانایی حمل دو مخزن سوخت اضافه در زیر هواکش موتورها را نیز دارابود که به نوبه خود، تاثیر به سزایی در افزایش برد این هواپیما در یک پرواز بدون سوخت گیری هوایی را داشتند. جالب این جاست که این هواپیما با سوخت گیری هوا به هوا می تواند مدت 15 ساعت تمام به انجام ماموریت به پردازد. اهمیت این مسئله هنگامی روشن می شود که بتوانید فشاری را که در چنین مدتی طولانی بر موتورها، سازه هواپیما و دستگاههای الکترونیکی هواپیما وارد می آید، تصور کنید. گفتنی است که اف-15، به داشتن محکم ترین بدنه جنگنده در دنیا مشهور است، چرا که بدنه ی این هواپیما در مانورهای جی شدید، می تواند تا بالای 9 جی یا 9 برابر شتاب جاذبه زمین را تحمل کند. اگر این مسئله به خوبی برایتان قابل درک نیست، باید اضافه کنیم که در این مانورها، وزن هواپیما به دلیل مقابله با شتاب جاذبه به حدود 225 تن می رسد!
هواپیماهای اف-15 ایگل در حال پرواز در فرمیشن
F-15 E-Strike Eagle یا اف-15 بمب افکن
F-15E یا مدل بمب افکن هواپیمای اف-15
این مدل از اف-15، در جنگ عراق در سال 1991، نقش عمده ای را در بمباران اهداف معین شده بازی کرد. گفته می شد در آن زمان تنها دو هواپیما با آسودگی کامل به انجام عملیات بر فراز عراق می پرداختند: یکی هواپیمای F-117 که یک هواپیمای مخفی از دید رادار بود و دیگری، همین اف-15 سترایک ایگل بود که به دلیل مانور پذیری و چالاکی بی حد و مرزش، به راحتی می توانست پس از انجام عملیات، منطقه نبرد را ترک کرده و بدون هیچ آسیبی به پایگاه بازگردد. فیلم های واقعی که از نبرد این هواپیما در زمان جنگ عراق تهیه شده است، مو را بر اندام راست می کند. اما این در حالی است که خلبانان این هواپیما، اظهار کرده اند که عملیاتشان را با آسایش کامل انجام داده اند.
هواپیمای اف-15 ایگل در حال لندینگ یا فرود
F-15 با چه تسلیحاتی تجهیز شده است
سابقه نبردهای F-15 Eagle
2- اسرائیل، 1981: حمله به راکتور هسته ای اوسیراک عراق
3- اسرائیل، 1982: حمله به لبنان توسط اسرائیل
4- عربستان سعودی، 1984: سرنگونی دو فروند فانتوم ایرانی به وسیله اف-15 های عربستان
5- اسرائیل، 1985: عملیات حمله اسرائیل به تونس
6- نیروی هوایی آمریکا، نیروی هوایی عربستان، 1991: شرکت در عملیات جنگ عراق
7- نیروی هوایی آمریکا، 1991: عملیات Northern & Southern Watch در جنگ عراق
8- نیروی هوایی آمریکا، 1995: عملیات در بوسنی و هرزگوین
9- نیروی هوایی آمریکا، 1998: عملیات روباه صحرا در عراق
10- نیروی هوایی آمریکا، 1999: عملیات در کوزوو به وسیله نیروهای متحد
11- نیروی هوایی آمریکا، 2001: عملیات جنگ افغانستان
12- نیروی هوایی آمریکا، 2003: عملیات آزادی عراق
هواپیماهای اف-15 در حال پرواز در کوهستان
مدل های مختلف F-15 Eagle
هواپیمای F-15E در حال حمل بمب های مختلف
هواپیمای اف-15 با آنکه بیش از 30 سال از حضورش در نیروی هوایی آمریکا و چندی از کشورهای دیگر می گذرد، اما بازهم جوان، نیرومند، سرحال و جنگنده می نماید. احتمال فراوان می رود که مدل های ابتدایی این جنگنده تا سال 2010 از خدمت بازنشسته شوند و مدل های جدیدتر نیز، پس از تکمیل حضور هواپیمای پیشرفته F-22، از خدمت نیروی هوایی ایالات متحده خارج شوند.
هواپیمای مدل جنگنده F-16 فالكون
فالکون در حقیقت آمیزه ای از هزینه نگهداری اندک و به صرفه و همچنین کارائی تسلیحاتی و تهاجمی بالاست. این جنگنده هم اکنون در اختیار نیروی هوایی ایالات متحده و همچنین متحدان این کشور مانند ترکیه یا امارات متحده عربی می باشد که البته خبرهایی از تحویل یکی از پیشرفته ترین مدل های این هواپیما با کد ئی و اف به امارات توسط آمریکا نیز منتشر شده است. در طراحی این هواپیما، از سیستم های به کار رفته در هواپیماهایی چون اف-15 و اف-111 نیز بهره برداری شده که البته قبل از به کارگیری این سیستم ها، عملیات ارتقا و به روز سازی کاملی نیز بر روی آن ها صورت گرفته است. با سوخت داخلی کامل، فالکون قادر به تحمل 9 برابر شتاب گرانشی زمین یا همان شتاب جی است که در مقابل مقدار حداکثر 4 جی برای به طور مثال رهگیر میگ 25، عددی بسیار مطلوب است. در گذشته، خلبانان به دلیل مقاوم نبودن کافی هواپیماهایشان، جرات انجام مانور های سنگین با بیش از 4 جی را نداشتند، اما همانطوری که می بینیم، امروزه این هواپیماها هستند که خلبانان را با مقاومتشان در هم شکته و آنان را تا مرز بیهوشی می برند. لازم به ذکر است که حداکثر شتاب جی قابل تحمل توسط انسان حدود هشت و نیم جی است که البته انسان برای لحظات کوتاهی مانند لحظه پرتاب از هواپیما توسط صندلی نجات قادر به تحمل هیجده جی فشار نیز می باشد.
در یک نبرد هوایی، مانورپذیری باورنکردنی فالکون و برد بسیار زیاد آن در مقایسه با هواپیماهای مشابه از همان ابتدا پیروز میدان را مشخص می سازد. رادار پیشرفته این هواپیما قادر به تشخیص اهداف در هر شرایط آب و هوایی و هر ساعت از شبانه روز بوده و حتی می تواند اهدافی را که برای جلوگیری از دید رادار در ارتفاع فوق العاده پایین پرواز می کنند، شناسایی نماید. در کاکپیت این هواپیما، در تمامی نشاندهنده ها و دستگاه ها اصل صراحت و اختصار رعایت شده و اطلاعات مختصر و مفید دسته بندی می شوند. همچنین در این هواپیما سیستم HUD نیز به کار برده شده که تمامی اطلاعات پرواز را بر روی شیشه جلوب خلبان منعکس ساخته و مانع از این می شود که خلبان هر لحظه چشم از روی هدف مورد نظر خود برداشته و برای آگاه شدن از وضعیت پرواز هواپیمای خود، مرتباً به نشان دهنده ها نگاه کند. کاناپی این هواپیما نیز از نوع حبابی بوده که دیدی بسیار عالی را از محیط اطراف برای خلبان فراهم می سازد که از این لحاظ بسیاری از خلبانان آن را به هلیکوپتر مانند می سازند. هواپیمای فالکون برای تامین نیروی خود از یک موتور پرات اند ویتنی یا جنرال الکتریک سود می جوید که این مورد بسته به نوع آن متغیر است و البته، موتور نوع جنرال الکتریک که در هواپیمای اف-15 و مدل سی و دی این هواپیما نیز به کار رفته است، قدرتمند تر بوده و قادر به تولید نیروی کشش استاتیکی معادل 27.000 پوند می باشد. ورودی هوای موتور این هواپیما در زیر بدنه قرار گرفته که ترکیب آیرودینامیکی خوبی را با بدنه به وجود آورده است. با اتکا به نیروی این موتور قدرتمند، این جنگنده قادر به پرواز با حداکثر سرعتی معادل دو ماخ در ارتفاعات بوده و سقف پروازی آن حداکثر پانزده کیلومتر است.
طول این هواپیما حدود پانزده متر و طول دو سر بال های آن نیز حدود ده متر است که از این جهت در کلاس هواپیماهای اندازه کوچک قرار می گیرد. حداکثر وزنی که این هواپیما قادر به حمل آن به آسمان است حدود هفده تن می باشد. این هواپیما می تواند با حداکثر شش موشک هوا به هوا اعم از موشک های سایدوایندر، آمرام و اسپارو تجهیز شده و برای حمله به اهداف زمینی نیز قادر است که به انواع موشک های هوا به زمین ماوریک و هارپون و بمب های مارک، جی دی ای ام و جی بی یو مسلح شود. همچنین برای نبرد های نزدیک، توپ یا مسلسل هنوز هم یک سلاح موثر به شمار می آید و به همین دلیل، این هواپیما از یک توپ بیست میلیمتری با حداکثر خشاب پانصد گلوله ای بهره می برد. در هدایت این هواپیما، از سیستم پرواز با سیم بهره جسته شده است، بدین گونه که خلبان با سوطح کنترلی مانند شهپر ها هیچ گونه ارتباط مکانیکی نداشته و سطوح کنترلی از طریق کامپیوتر هواپیما کنترل می شوند.
مشخصات :
مبنای قدرت : یک موتور توربوفن
نیروی پیشران : 12150 کیلوگرم
پیشینه وزن برخاستی : 16875 کیلو گرم
طول : 12.8 متر
ارتفاع : 2.8 متر
فاصله دوسر بال : 9.8 متر
سرعت : دو ماخ
سقف پرواز : 15000 متر
برد : 3900 کلیومتر
آیا نیروی هوایی ایران جنگنده اف-16 را داراست؟
البته در این جا باید ذکر شود که دو فروند اف-16 قبل از این اتفاقات به ایران تحویل شد که یکی از آنها برای عملیات تحقیقاتی اوراق گردید و دیگری در خدمت نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران یا نهاجا (IRIAF) می باشد. این هواپیما هرگز در جنگ تحمیلی به دلیل تعداد معدود به کار نرفت. گفتنی است هواپیمای اف-16 ساخته شرکت جنرال داینامیکز (General Dynamics) یکی از چالاک و چابک ترین هواپیماها در نبردهای نزدیک و یا داگ فایت است که این توانایی، در اثر سبکی وزن و خاصیت های آیرودینامیکی ویژه که در آن به کار رفته است، به وجود آمده است. در ضمن هواپیمای اف-16 از معدود هواپیماهای تک موتوره جنگنده می باشد که در خدمت است. البته گونه دیگری از اف-16 های معمولی نیز وجود دارد که به F-16 XL موسوم است و از بالهای بزرگتر و قابلیت حمل تسلیحات بیشتر و موتورهای نیرومندتر و در نهایت برد بیشتر بهره می برد.
آشنايی با هواپیمای مدل F/A-18 Hornet
تاريخچهء پيدايش
YF-17 Cobra
نورثروپ و مك دانلداگلاس تصميم گرفتند به طور مشترك، جنگندهء F-18 را براي ناوهاي هواپيمابر و جنگندهء A-18 را براي سپاه تفنگداران نيروي دريايي، توليد نمايند. اما اين دو پروژه كمي بعد باهم ادغام شدند و نتيجه جنگندهء چندماموريتهء F/A-18 از آب درآمد.
به منظور حفظ قابليتهاي چندماموريته، در قلب جنگندهء F-18 يك رادار پرقدرت چندحالتهء ساخت هيوز قرار داده شد كه هم در ماموريتهاي هوا به هوا و هم در ماموريتهاي هوا به زمين، موثر و كارا بود.
جنگندهء جديد، مجهز به سيستمهاي پيچيدة الكترونيكي، نمايشگرهاي تلويزيوني، موتورهاي قدرتمند، توانايي حمل انواع جنگافزار و قابليت آئروديناميكي خاصي بود كه اجازه ميداد جنگنده بتواند با زاويهء حملهء بالاتري پرواز نمايد. در نهايت، جنگندهء F-18، فراتر از آن چيزي شد كه مورد انتظار بود با قابليت مانورپذيري خوب و توانايي بسيار موثر در انجام عملياتهاي متفاوت.
بدين ترتيب، جنگندهء F-18 با موفقيت وارد خدمت در ناوهاي نيروي دريايي و نيروي هوايي تفنگداران دريايي ايالات متحده شد و جايگزين جنگندههاي A-7 و F-4 فانتوم گرديد.
F/A-18 موسوم به Hornet – به معني زنبور سرخ – جنگندهاي است دو نفره، دو موتور، چندمنظوره (جنگندهء تهاجمي) كه ميتواند هم از روي ناوهاي هواپيمابر عمل نمايد و هم از پايگاههاي زميني.
براي F/A-18 انبوهي از ماموريتهاي گوناگون تعريف شده است: ايجاد برتري هوايي، اسكورت جنگندهها، خنثاسازي دفاع هوايي دشمن، عمليات جاسوسي و اكتشافي، هدايت عمليات هوايي، پشتيباني دور و نزديك هوايي و قابليت عمليات در شب.
F/A-18 جايگزين جنگندههاي F-4B ،A-7 Corsair در دههء 1970 و جنگندهء A-6 Intruder در اواخر دههء 1990 شد.
F/A-18 به وسيلة سيستم ديجيتالي پرواز با سيم (Fly Bye Wire or FBW) كنترل ميشود كه اين امر كيفيت بسيار خوبي را در هدايت هواپيما سبب ميشود و موجب ميشود خلبان با سهولت بيشتري به هدايت جنگنده بپردازد. اين سيستم به هنگام مانورهاي سنگين، به خلبان اجازه ميدهد تا تمركز خود را بر روي عمليات و استفاده از تسليحات از دست ندهد.
نسبت كشش به وزن اين هواپيما در حالت خشك (بدون پسسوز) نيز فوقالعاده است و اين جنگنده در هنگام برخورد با دشمن، از توانايي خوبي در استفاده از قدرت بالاي موتور در حالت بدون پسسوز پيدا ميكند.
قدرت بالاي اين جنگنده كه توان خوبي در خارج شدن از مهلكه را ميدهد مورد تاييد اغلب خلبانان هورنت است. علاوه بر اين، F/A-18 اولين جنگندهء نيروي دريايي است كه سيستمهاي ديجيتالي را يكپارچه كرده است؛ (MUX) مدار انتقال اطلاعاتي است كه تعدادي ورودي را به تعداد كمتري خروجي تركيب ميكند. حسن اين نوع طراحي اين است كه زمينهء ارتقاء مداوم را به شكل آسانتري فراهم ميسازد.
در طي 15 سال عمليات و تجربه، F/A-18 ثابت كرده است كه بهترين جنگندهء تاكتيكي براي ناوهاي هواپيمابر است. F/A-18 داراي شاخصههاي نظامي مورد علاقهء فرماندهان نيروي دريايي ايالات متحده است. F/A-18 اغلب ماموريتهاي خود را در يوگوسلاوي و عراق با موفقيت به انجام رسانده است و تنها نقصان اين جنگنده، كمبود سوخت جهت مداومت پروازي بيشتر است.
گونههاي مختلف F-18
در اين مدل، عمده مشخصات و ريزهكاريهاي جنگندهء YF-17 حفظ شده است، با اين حال از دل اين هواپيما، جنگندهء جديد F-18 سربرآورده است؛ جنگندهاي يك نفره، با قابليت تهاجمي كه انبوهي از تكنولوژيهاي جديد و سيستمهاي ديجيتالي كامپيوتري در آن به كار رفته است. در كابين اين جنگنده، از يك جفت سيستم لولهء اشعهء كاتد به عنوان نمايشگر اطلاعات استفاده شده است و سيستم كنترل بر اساس ارزيابي دستورات خلبان, كنترل پرواز را شبيهسازي ميكند. سيستمهاي تعبيه شده در اين جنگنده براي دو ماموريت در نظر گرفته شدهاند. (احتمالن منظور ايجاد برتري هوايي و عمليات زميني - ضد كشتي ميباشد)
در حين طراحي، نوع آموزشي (دو سرنشينه) نيز به تعداد اندك و به نام TF/A-18 ساخته شد. اين نوع نيز بر اساس مدل F/A ساخته شد و تنها شامل اندك تغييراتي شد، ضمن اينكه نوع دو سرنشينه نيز با حفظ قابليت انجام عمليات نظامي ساخته شد.
اولين پرواز F/A-18 به تاريخ نوامبر 1978 انجام شد. F/A-18 و نوع دو سرنشينه نيز كه بعدها به نام F/A-18B ناميده شد، مورد آزمونهاي گوناگون پروازي در مركز آزمون نيروي دريايي (Naval Air Test Center) قرار گرفت.
در حين اين آزمونها، بر روي نقاط ضعف و مشكلات جنگنده (به خصوص قطعات جديد) تمركز زيادي انجام گرفت و اين ارزيابي، باعث شد قطعاتي كه به نوعي مشكلاتي در طراحي داشتند، با طراحي مجدد، مشكلشان حل شود. اغلب قطعاتي كه مورد تغيير قرار گرفتند، قطعات ساختافزاري و مكانيكي هواپيما بودند و سيستمهاي ديجيتالي، دستخوش تغيير نگشتند.
نوع اصلي جنگندهء F/A-18A (يك نفره) و نوع F/A-18B (دو نفره) به سال 1983 جايگزين جنگندههاي F-4B و A-7 در ناوهاي هواپيمابر و سپاه تفنگداران نيروي دريايي (Marine Corps) شدند.
اين جنگندهها به دليل قابليتهايشان (قابليت انجام ماموريتهاي متنوع و ميزان آمادگي بالا)، به سرعت نقش اصلي را در ماموريتهاي نظامي برعهده گرفتند.
قابليت اطمينان و سهولت تعمير و نگهداري، از مواردي بودند كه به هنگام طراحي اين جنگنده، مورد توجه قرار گرفتند. براي مثال F/A-18 ها، براي آزمايش از اطمينان سيستمها، سه بار و هر بار ساعتها پرواز كردند در حالي كه نيمي از زمان مورد نياز براي تعمير اساسيشان گذشته بود. هورنت، بارها در ميدان نبرد واقعي مورد آزمايش قرار گرفت و هر بار، نقاط مثبت ادعا شده توسط طراحانش را مورد اثبات قرار داد: جنگندهاي بسيار قابل اعتماد، تهاجمي و همه كاره.
F/A-18 ها نقش مهمي را در جريان حمله به ليبي در سال 1986 ايفا كردند. آنها از روي عرشهء ناو هواپيمابر يواساس كورالسي (USS CORAL SEA) به پرواز درآمدند و پدافند هوايي ليبي را با پرتاب موشكهاي سرعت بالاي هارم (HARM) نابود ساختند به طوري كه هنگام بمباران بنغازي، پدافند هوايي ليبي، كاملن خاموش شده و از كار افتاده بود.
F/A-18C/D Hornet
اين هورنتها ميتوانستند موشكهاي ميانبرد هوا به هواي جديد آمرام (AMRAAM) و موشكهاي هوا به زمين حرارتياب هدايت تلويزيوني ماوريك (Maverick) را حمل و پرتاب كنند.
دو سال بعد, مدلهاي C و D به قابليت عمليات در شب مجهز شدند. ضمنن اجزاء جديدي نيز اضافه شدند: غلاف ناوبر حرارتياب ([url=http://www.thales-optronics.com/dos/products/air/details/navflir.shtml]NAVFLIR[/url])، تعبيهء جايگاهي براي نمايشگر سربالا (HUD)، عينك ويژهء ديد در شب (NVG)، چراغهاي مخصوص درون آلات دقيق جهت عدم تداخل با عينك ديد در شب، يك نقشهء ديجيتالي از منطقهء نبرد به همراه نمايشگر رنگي مخصوص آن.
NAVFLIR مخفف navigation forward looking infrared
HUD مخفف head-up display
NVG مخفف night vision goggles
رادار F/A-18C مجهز به سنسوري جهت شبيهسازي زمين است كه اين امر توسط امواج رادار دقيق و قدرتمند داپلر از سطح زمين انجام ميشود. اين نقشهء تهيه شده، به خلبان اين امكان را ميدهد تا به اهداف زميني در شرائط نامساعد جوي يا در حالتي كه ديد ضعيفي وجود دارد، حمله كند. ضمن اينكه با توجه به نقشه و اهداف مشخص شناسايي شده روي آن، موقعيت دقيق هواپيما در آسمان مشخص ميشود، همچنين اين نقشه، قابليت بمباران دقيق و موثر را بيشتر ميكند.
انواع جديدتر ساخته شدهء F/A-18C از سال 1994 به بعد، به رادار ارتقاء يافتهء [url=https://wrc.navair-rdte.navy.mil/warfighter_enc/weapons/SensElec/RADAR/anapg73.htm]APG-73[/url] مجهز شدند كه اين رادار دقت بيشتري داشت و تصاوير بسيار تميزتري در صفحهء اسكن خود به نمايش ميگذاشت.
غلافهاي جستجوگر هورنت
غلاف هدفياب ديگر، با كد Loral AN/AAS-38 شناخته ميشود. اين غلاف با نام Night Hawk FLIR نيز شناخته ميشود و عملكردش نيز بر اساس حرارتيابي از اهداف زميني است.
وسيلهء ديگر، دوربيني قوي جهت ديد و شناسايي اهداف زميني در شب است. اين وسيله به نام GEC Cat's Eyes شناخته ميشود. تعداد 48 فروند جنگندهء F/A-18D (نوع دو نفره) به مدل RC (شناسايي – تجسسي) تغيير يافتهاند. به همين منظور، به جاي مسلسل استاندارد اف18 كه M61 A1 نام دارد، يك جايگاه شناسايي از نوع الكترواپتيكالي نصب ميشود. اين جايگاه ويژه، داراي يك برجستگي است كه در واقع يك دوربين بسيار قوي چشمي با دو غلطك متحرك (جهت حركت دادن لنز به اطراف) ميباشد. ضمنن تمام مشاهدات، بر روي يك نوار ويدئو ضبط ميشوند.
RC مخفف reconnaissance
هورنت و عمليات طوفان صحرا
در مدت زمان جنگ خليج فارس، اسكادرانهاي نيروي دريايي ايالات متحده، سپاه تفنگداران و F/A-18 هاي كانادايي، هر ساعت عمليات رزمي داشتند و ركوردي را در زمينهء قابليت اطمينان در طول نبرد با حمل و فروانداختن دهها تن بمب بر روي عراق، برجاي گذاشتند.
(لازم به ذكر است كه يك فروند F/A-18C نيروي دريايي ايالات متحده در روز 17 ژانويه 1991 در يك نبرد هوايي با يك فروند MiG-25PD عراقي، سرنگون گشت)
نيروي دريايي ايالات متحده به تاريخ 18 مي 1998 اعلام كرد كه اسكادرانهاي F/A-18 خود را از ساحل شرقي به پايگاه نيروي دريايي در ساحل ويرجينيا (Oceana) و پايگاه سپاه تفنگداران در Beaufort (شهري در ساحل كاروليناي جنوبي) منتقل ميكند. به همين دليل 9 اسكادران عملياتي، شامل 156 فروند هواپيما به Oceana انتقال يافتند و 2 اسكادران ديگر شامل 24 فروند هواپيما نيز به Beaufort منتقل شدند. اولين اسكادران در پائيز 1998 منتقل شد و در كل انتقال 11 اسكادران عملياتي تا پايان اكتبر 1999 تكميل گشت.
در تمام طول مدت خدمت اين جنگندهها، هرساله سيستمهاي تسليحاتي، سنسورهاي مربوطه و غيره ارتقاء مييابند. آخرين سري از جنگندههاي F/A-18C/D كه ارتقاء يافتند به سيستمهاي چون عمليات در شب، سيستم افزايش دقت در هدفگيري، تكنولوژي كاهش ديده شدن توسط رادار دشمن و غيره مجهز شدند. اي در حالي است كه هيچكدام از اين سيستمها تا سال 1991 بر روي مدلهاي A و B وجود نداشتند و سطح سيستمهاي آويونيك، الكتريك و مقدورات پروازي براي ارتقاء محدوديت داشتند.
علاوه بر اينها، نقص ديگري نيز در طراحي اين جنگنده وجود داشت و آن اين بود که هنگامي که در مدلهاي C و D ، جنگندهء خالي با مهمات و سوخت کامل بارگذاري مي شد، به هنگام انجام ماموريتايش، دچار کمبود سوخت شده و نميتوانست به همهء اهداف تعيين شدهاش حمله کند و از اين رو گاهن با مهمات مصرف نشده و حداقل سوخت به ناو هواپيمابر باز ميگشت. در واقع برد پروازي کافي براي ماموريتهاي تعيين شدهاش نداشت.
کاربران
اگرچه چشم اندازي براي توليد آتي مدلهاي C و D ديده نميشود، ولي اين جنگندهها سالها به منظور پرکردن خلاء جنگندههاي ناونشين در نيروي دريايي ايالات متحده تا ورود به خدمت جنگندههاي بزرگتر، دورپروازتر و باقابليتتر مدلهاي E و F در خدمت باقي خواهند ماند.
آشنايي با سوپر هورنت: F/A-18E/F Super Hornet
تفاوت سوپرهورنت با مدل معمولي
مدلهاي E و F (نسبت به مدلهاي قبلي) داراي 4.2 فوت درازاي بيشتر، 25% مساحت بال بيشتر و قابليت حمل 33% بيشتر سوخت در مخازن داخلي هستند که اين سوخت اضافه تا 41% برد عملياتي و تا 50% استقامت پروازي آنها را افزايش ميدهد.
در سوپرهورنت همچنين دو جايگاه حمل مهمات باهم ادغام شدهاند. اين به معني افزايش ميزان بارگذاري مهمات به دليل مخلوط کردن محل بارگذاري انواع جنگ افزارهاي هوا به هوا يا هوا به زمين ميباشد.
سوپرهورنت همچنين ميتواند انواع مختلفي از تسليحات به اصطلاح هوشمند را حمل کند. از جملهء اين مهمات ميتوان به جديدترين بمبهاي هدايت شونده به وسيلهء ماهواره نظير JDAM و JSOW اشاره کرد.
سوپر هورنت مي تواند 17.750 پاوند (8032 کيلوگرم) مهمات را در 11 مقر خارجي حمل تسليحات بارگذاري نمايد. اين جنگنده داراي راداري مخصوص کار در همه نوع شرائط آب و هوايي است که داراي توانايي رهگيري اهداف هوايي و سيستمي جهت افزايش دقت در پرتاب بمبهاي عادي يا هدايت شونده است.
دو محل بارگذاري در نوک بالها، چهار مقر در زير بالها براي حمل سوخت يا مهمات هوا به زمين و دو مقر در زير بدنه و نزديک دماغهء هواپيما جهت نصب موشکهاي هوا به هواي اسپارو يا غلافهاي شناسايي و يک محل در مرکز بدنه براي حمل مخازن سوخت يا تسليحات هوا به زمين است. ضمن اينکه يک مسلسل 20 ميلي متري از نوع M61 A1 Vulcan در نوک هواپيما تعبيه شده است.
ميزان حمل بارگذاري در سوپرهورنت به ميزان 9000 پاوند افزايش يافته است و قدرت موتور آن نيز از كشش 36000 پاوند به 44000 پاوند افزايش يافته است. در اين جنگنده از دو موتور پرقدرت توربوفن ساخت جنرال الكتريك به نام F414 استفاده شده است.
اگرچه در مدلهاي جديدتر ساخته شدهء C و D به ميزان كمي از تكنولوژي مدرن استفاده شده است، ولي در مدلهاي E و F از ابتدا و به طور گسترده از تكنولوژيهاي نوين استفاده شده و توان دفاعي آن نيز افزايش قابل توجهي يافته است.
سيستم پيشرفتهء جستجوگر مادون قرمز ساخت هيوز (ATFLIR)، سيستم اصلي هدفيابي جنگندههاي E و F به شمار ميرود. اين سيستم همچنين قرار است در مدلهاي قبلي F/A-18 نيز نصب شود. غلاف ساخت هيوز، داراي جهتياب و هدفياب مادون قرمز بسيار دقيق اهداف ميباشد و از تكنولوژي نسل سوم اين نوع غلافها در آن استفاده شده است (MWIR) كه در ميان هواپيماهاي موجود، تكنولوژي بسيار برجستهاي به شمار ميرود.
ATFLIR مخفف The Hughes Advanced Targeting Forward-Looking Infra-Red
MWIR مخفف mid-wave infrared
اكنون پروژهء ارتقاء مدلهاي يك نفرهء C و دو نفرهء D آغاز شده است. اگرچه تا حد زيادي ظاهر مدلهاي C و D به هم شبيه است، ولي خروجي طرح ارتقاء، شامل دو گونهء مختلف از F-18 خواهد بود كه عمدهء تمركز برنامهء ارتقاء، بر روي قابليت عمليات در شب خواهد بود.
زماني، F-18B تنها جنگندهاي آموزشي بود ولي در جنگندهء F-18D، كابين عقب، مملو از نمايشگرهاي رنگي چندمنظوره و كليدهاي رهاسازي سلاح و كنترل آنها ميباشد كه اين امر به F-18، قابليت فرماندهي، پيشتازي عمليات و هدايت ساير جنگندهها را جهت هدفيابي و نابودسازي اهداف، ميدهد.
توليد مدلهاي C و D در اواخر دههء 1990 پايان يافت و به جاي آنها F/A-18E و F/A-18F (سوپرهورنت) در خط توليد قرار گرفته است. مدلهاي كنوني A و B قرار است تا پايان سال 2015 و مدلهاي C و D تا پايان سال 2020 در خدمت باقي خواهند ماند. F-18 امروزه، انبوهي از مشتريان خارجي را براي خريد در پيش رو ميبيند.
تاريخچه اولين پرواز
F-18C به تاريخ 3 سپتامبر 1986
F-18D به تاريخ 6 مي 1988
ورود به خدمت
F-18D به تاريخ نوامبر 1989
خدمه
F-18D = دو نفر، يك خلبان و يك افسر تسليحات
قيمت
ابعاد
فاصلهء دو سر بالها: 37.50 فوت = 11.43 متر
ارتفاع: 15.25 فوت = 4.66 متر
سطح بالها: 400 فوت مربع = 37.16 متر مربع
اوزان
وزن عادي براي برخاستن:
36.710 پاوند = 16.650 كيلوگرم (جهت ماموريت نبرد هوايي)
49.225 پاوند = 22.330 كيلوگرم (جهت عمليات تهاجمي زميني)
حداكثر وزن قابل برخاستن: 56000 پاوند = 25.400 كيلوگرم
حجم مخازن سوخت
مخزن خارجي: 6.730 پاوند = 3.055 كيلوگرم
حداكثر وزن قابل بارگذاري: 15.500 پاوند = 7030 كيلوگرم
پيشرانه
كشش هر موتور: 32000 پاوند = 142.400 نيوتن با استفاده از پسسوز
عملكرد
نرخ اوجگيري: 45000 فوت در دقيقه = 13715 متر بر دقيقه
سقف پرواز خدمتي: 50000 فوت = 15240 متر
برد پروازي
در حالت تهاجمي (attack mission) = 1150 ناتيكال مايل = 2130 كيلومتر (رفت و برگشت)
برد عبوري: 1800 ناتيكال مايل = 3335 كيلومتر (با سه مخزن سوخت خارجي)
حد تحمل شتاب ثقل: نامعلوم (بنا بر گزارشي حدود 7.5 برابر g)
تسليحات
7 جايگاه حمل بار در زير بدنه و بالها و دو جايگاه در نوك بالها
تسليحات هوا به هوا
موشك كوتاه برد حرارت ياب AIM-9 (سايدوايندر)
موشك ميان برد AIM-120 (آمرام)
موشك كوتاه برد AIM-132 (آسرام)
تسليحات هوا به سطح
AGM-62 Walleye (والآي)
AGM-65 Maverick (ماوريك)
AGM-84 Harpoon (ضدكشتي)
AGM-84 SLAM
AGM-84 SLAM-ER
AGM-88 HARM (ضد رادار)
AGM-123 Skipper
AGM-154 JSOW
بمب
GBU-15 EO-guided (هدايت الكترواپتيكالي)
GBU-29/30/31/32/35 JDAM (هدايت شونده توسط ماهواره)
بمبهاي هستهاي B-57 و B-61 (استحكامشكن)
Mk 82/83/84 GP
Mk 20 Rockeye
BLU-107 Durandal
CBU-59 (بمب خوشهاي)
ساير موارد
غلافهاي راكت انداز
انواع توليد شده
جنگندهء توليد شده در طرح مناقصهء ساخت «جنگندهء سبك» براي نيروي هوايي ايالات متحده؛ اگرچه هيچگاه انتخاب نشد ولي نيروي دريايي از طرح آن براي توليد F/A-18 Hornet استفاده كرد.
F/A-18A
اولين مدل توليد شده به تعداد 371 فروند.
AF-18A
نوع يك نفرهاي كه توسط نيروي هوايي كانادا خريداري شد. اين مدل بر اساس F-18A ساخته شد ولي اكنون همگي به سطح مدل F-18C ارتقاء يافتهاند و قرار است تا سال 2011 در خدمت باقي بمانند. تعداد توليد شده: 57 فروند
ATF-18A
نوع دو نفرهء آموزشي جهت نيروي هوايي استراليا كه بسيار شبيه به مدل F-18B ميباشد. تعداد توليد شده: 18 فروند
CF-18A / CF-188A
نوع يك نفرهاي كه توسط نيروي هوايي كانادا خريداري شد و بر اساس F-18A ساخته شده است با اين تفاوت كه داراي سيستم شناسايي اهداف در شب ميباشد كه در مدل A وجود ندارد. همچنين داراي سيستم ILS (سيستم فرود ايمن) و توانايي حمل غلافهاي راكتانداز LAU-5003 ميباشد. كانادا قصد دارد اين جنگندهها را تا سال 2017 عملياتي نگه دارد. تعداد توليد شده: 98 فروند
EF-18A / C-15
نوع يك نفرهاي كه توسط نيروي هوايي اسپانيا خريداري شد و بر اساس F-18A ساخته شده است، اما همگي تا سطح استاندارد نزديك به مدل F-18C ارتقاء يافتهاند. تعداد توليد شده: 60 فروند
RF-18A
نوع شناسايي كه به تعداد بسيار اندك ساخته شده است و براي امور تحقيقاتي در اختيار نيروي دريايي و سازمان ناسا قرار دارد.
F/A-18B / TF/A-18A
نوع دو سرنشينهء آموزشي، توليد شده به تعداد 40 فروند
CF-18B / CF-188B
نوع دو سرنشينهء آموزشي براي كانادا، توليد شده به تعداد 40 فروند
EF-18B / CE-15
نوع دو سرنشينهء آموزشي براي اسپانيا، توليد شده به تعداد 12 فروند
F/A-18C
نوع ارتقاء يافتهء مدل تك سرنشينه كه قابليت پرتاب موشك هوا به هواي AIM-120 (آمرام) و موشك هوا به زمين AGM-65 (ماوريك) به آن افزوده شده است. همچنين سيستمهاي الكترونيك آن ارتقاء يافته، نوع جديدي از صندلي پرتاب شونده بر رويش نصب شده و باريكههاي كوچكي به لبههاي حملهء بالها جهت كاهش اثرات نوسانات پروازي و افزايش ميزان زاويهء حمله، بدان افزوده شده است. تعداد توليد شده: 355 فروند
KF-18C
نوع تك سرنشينهاي كه به كويت فروخته شده و براساس F-18C ساخته شده است. تعداد توليد شده: 32 فروند
KAF-18D
نوع دوسرنشينهء آموزشي مخصوص كويت. توليد شده به تعداد 8 فروند
F/A-18D
نوع دو سرنشينه مخصوص عمليات در شب، جهت سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده، شامل سيستمهاي الكترونيكي ارتقاء يافتهء مشابه مدل C.
F/A-18E/F
مهمترين مدل ارتقاء يافته از جنگندهء F-18 موسوم به «[b]سوپر هورنت[/b]» با بدنهاي كشيدهتر و بالهاي بزرگتر.
Hornet 2000
مدل جديدي كه توسط شركت مكدانلداگلاس پيشنهاد داده شده است با بال و دم بزرگتر، بدنهء كشيدهتر، موتورهاي جديدتر، كابين ديجيتالي بسيار پيشرفتهتر، كه احتمالن جايگزين مدلهاي E و F خواهد شد.
سابقهء عملياتهاي انجام شده
* عراق – عمليات طوفان صحرا – اجرا شده توسط كانادا، نيروي دريايي و سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده به سال 1991 (Operation Desert Storm)
* عراق – سلسله عمليات مراقبت هوايي در منطقهء جنوبي پرواز ممنوع بين سالهاي 1991 تا 2003 – اجرا شده توسط نيروي دريايي و سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده (Operation Southern Watch)
* بوسني و هرزگوين – اجرا شده توسط اسپانيا، كانادا، نيروي دريايي و سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده به سال 1995 (Operation Deliberate Force)
* عراق – عمليات روباه صحرا – اجرا شده توسط نيروي دريايي ايالات متحده به سال 1998 (Operation Desert Fox)
* كوزوو – عمليات نيروهاي متفقين – اجرا شده توسط اسپانيا، كانادا و نيروي دريايي ايالات متحده به سال 1999 (Operation Allied Force)
* افغانستان – عمليات آزادسازي افغانستان - اجرا شده توسط نيروي دريايي و سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده به سال 2001 تاكنون (Operation Enduring Freedom)
* عراق – عمليات آزادسازي عراق - اجرا شده توسط استراليا، نيروي دريايي و سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده به سال 2003 تاكنون (Operation Iraqi Freedom)
كاربران هورنت
پايان كار گربهء افسانهاي گرومن
با تفاصيلي كه در مورد قابليتهاي عالي F/A-18E/F گفته شد، اين جنگنده ثابت كرده است كه ميتواند به طور گسترده در نيروي دريايي ايالات متحده به خدمت گرفته شود. از اين رو قرار است با ورود به خدمت 548 فروند سوپرهورنت، جنگندههاي F/A-18A و F-14D حداكثر تا پايان سال 2010 همگي از ردهء خدمت خارج ميشوند. قرار است در هر ناو هواپيمابر، 12 فروند F/A-18E و 14 فروند F/A-18F به كار گرفته شوند. چهار يا پنج فروند از اين جنگندهها، به عنوان سوخترسان عمل خواهند كرد.
علاوه بر اينها، مدل دوسرنشينهء EA-18G Growler (گراولر) به عنوان هواپيماي جنگ الكترونيك، جايگزين هواپيماهاي قديمي EA-6B Prowler خواهند شد. در هر ناو هواپيمابر يك دستهء 6 فروندي از EA-18 ها به خدمت گرفته خواهند شد.
هرچند نيروي دريايي تمايل دارد دستهاي 1000 فروندي از سوپرهورنتها را تا سال 2030 به خدمت گيرد، ولي برنامههاي جديدي چون جنگندهء F-35 نيز در حال اجرا هستند و ممكن است زودتر از اين زمان، عمر سوپرهورنتها تمام شود.
امروزه مشتريان بسياري براي جنگندههاي F/A-18E/F پيدا شدهاند، از جمله سنگاپور و مالزي كه تمايل زيادي براي به خدمتگيري نوع صادراتي سوپرهورنت اعلام كردهاند.
سوپرهورنت اگرچه جنگندهاي فوقالعاده بر عليه اهداف زميني و دريايي است ولي نسبت به F-14D توانايي بسيار اندكي در رهگيري دوربرد هواپيماها و موشكهاي كروز دشمن دارد و اين بزرگترين نقطهء ضعفي است كه با از رده خارج كردن تامكتها، ناوهاي هواپيمابر را مورد تهديد موشكهاي كروز و دوربرد بمبافكنهاي دورپرواز دشمن نظير Tu-95 و Tu-160 قرار خواهد داد.
جنگنده F-20 کوسه ببری در آسمان
این جنگنده تاکتیکی برخلاف جنگنده اف-5 با دو موتور، از یک موتور نیرومند اف 404 ساخت شرکت جنرال الکتریک با قدرت کشش یا کشش خشک استاتیکی معادل 18000 پوند بهره می برد. لازم به ذکر است این موتور یک از کارآمدترین وقابل اطمینان ترین موتورها در جهان بوده که در هواپیمای ناونشین اف-18 ای نیز مورد استفاده قرار می گرفت. جنگنده اف-20 را می توان یکی از سازگارترین هواپیماها از نظر جوی به حساب آورد. همچنین این جنگنده از ترکیب ویژگیهای جالبی برخوردار است که از آنها می توان به توانایی حمل بیش از 8300 پوند تسلیحات خارجی و 5 پایلون سوخت اشاره کرد. به علاوه این هواپیما قادر به حمل 6 موشک سایدوایندر در ماموریت های هوابه هواست. برای نبردهای هوابه زمین نیز 6800 پوند تسلیحات قابل حمل وجود دارد. دو توپ 20 میلی متری داخلی نیز جزو تجهیزاتی بوده که در اف-20 تعبیه شده بودند. همچنین از تجهیزات اویونک این جنگنده می توان به رادار چند حالته جنرال الکتریک، لیزر خودکار هانی ول، سیستم هد آپ دیسپلی یا دستگاه مربوط به هدفگیری و اطلاعات مربوط به آن که در شیشه کابین جلو خلبان تعبیه شده جنرال الکتریک، سیستم ها و نمایشگر های دیجیتالی و دستگاه های کنترلی بندیکس و سیستم ماموریت کامپیوتری تلدیان اشاره نمود.
هریک از موارد فوق نیز کارایی جالبی به این جنگنده داده است، برای مثال سیستم رادار چند حالته خلبان را قادر به شناسایی و یافتن و مسیریابی هدف در رسایی وبردی معادل 48 ناتیکال مایل می سازد همچنین سیستم ماموریت کامپیوتری هواپیما را در هماهنگ سازی و سازماندهی مهمات و تسلیحات جنگی یاری می نماید. لازم به ذکر است سیستم اچ یو دی هد آپ دیسپلی این جنگنده نیز قابلیت های جالبی را در زمینه مکان یابی و وضعیت استقرار سلاح ها در شرایط بحرانی را برای خلبان ودر سطح و رسایی چشم وی فراهم آورده است.
این امکانات خلبان را قادر به شناسایی صحیح هدف بدون نظر انداختن به پایین و نشان دهنده ها می سازد، چرا که تمام اطلاعات اعم از ارتفاع و سرعت در این صفحه نقش می بندند. نورثروپ در این طرح یک کاناپی وسیع و در عین حال جدید را طراحی نمود که میدان دید را نسبت به جنگنده های پیشین این شرکت نزدیک به 50 درصد افزایش داده بود. توسعه در زمینه جا و وضعیت سر نیز هرچه بیشتر و بیشتر به وضعیت دید خلبان می افزود چرا که این مسایل در شرایط بحرانی بسیار موثر و تعیین کننده هستند. از ویژگی های مثبت آیرودینامیکی این جنگنده می توان به بزرگتر نمودن زائده روی بال ها اشاره کرد که 30 درصد برا را برای مانورهای گوناگون افزایش می داد.
شکل دماغه نیز جنگنده را برای انجام مانورها در ارتفاعات بالاتر از طرف لبه حمله خود توانا می ساخت. بدنه هواپیما نیز قادر به مقاومتی به نسبت 9 جی یا شتاب گرانشی زمین بود. جنگنده اف20 برای نگهداری نیز ساده و قابل اطمینان بوده و در مقایسه با جنگنده های همزمان از درجه بهتری برخوردار بود. اف-20 حدود 53 درصد از سوخت بهینه تری برخوردار بوده و کم مصرف تر به حساب می آمد و 63 درصد از نظر عملیات نگهداری مقرون به صرفه تر بوده و به این شیوه از چهار نظر قابل اطمینان به نظر می رسید. حداکثر سرعت این هواپیما 2 ماخ و از سقف پروازی نزدیک به 20 کیلومتر برخوردار است که مشخصاتی بسیار مطلوب برای یک شکاری محسوب می شوند.
ادامه دارد ...
منابع :
آشنایی با انواع هواپیماهای جنگی http://newcoy.persianblog.ir
عكس هايي از هواپيماهاي جنگي http://www.parsclubs.com
آشنایی با تاریخچه هواپیمای بدون سرنشین http://aftab.ir
هواپیماهای جنگی در جهان http://forum.p30parsi.com
اولين هواپيماي جنگي جهان http://www.fadack.com
جنگنده شفق http://fa.wikipedia.org/wiki/
/خ