وظايف منتظران در عصر غيبت
شدت فتنه ها و کثرت ابتلائات و فزوني مشکل ها و انحرافات در دوره غيبت حضرت مهدي عليه السلام، اقتضا مي کند که ايمان آوردگان و پيروان ولايت همواره بر حذر بوده، و نسبت به عقيده و عمل خويش مراقبت بيشتري داشته باشند. در اين باب، نکاتي چند از کلام معصومين عليهم السلام، دقت و تعمق بيشتري مي طلبند:
و در کلامي ديگر فرمود: «طوبي لشيعتنا المتمسکين بحبلنا في غيبه قائمنا»(2) خوشا به حال شيعيان ما! آننان که در زمان غيبت قائم ما به ريسمان ولايت ما تمسک مي جويند.
راستي در آن زمان که امام و پيشواي مردم، در دسترس آنان نباشد و دامهاي شيطان براي جدا کردن آنان از ولايت اهل بيت عليهم السلام که همان صراط مستقيم خداست، در همه جا پراکنده شده باشد، چه وسيله اي مطمئن تر از «حبل ولايت» مي توان يافت که بتواند از «افتادن به چاه ضلالت» و «گرفتار شدن به دام انحراف» جلوگيري کند؟!
همين تقواست که روشن بيني و رزق بي حساب و گشايش الهي را نصيب انسان مي سازد، و همين تقواست که در لحظه هاي خوف و خطر دل را آرامش مي دهد، و همين تقواست که در دوران فتنه خيز غيبت، مايه رستگاري انسانهاست.
از اينروايت چند نکته استفاده مي شود:
1- معرفت ها را از خدا بايد طلبيد.
2- شناخت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم تابع شناخت خدا، و شناخت حجت متفرع بر شناخت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است.
3- اگرچه بدون شناخت خدا و پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، شناخت حجت ممکن نيست، اما گمراهي از دين در اثر عدم شناخت حجت لازم مي آيد. به عبارت ديگر، عدم گمراهي از دين، بدون شناخت حجت، تضمين نمي شود.
و بديهي است که هر دعايي، تنها پشتوانه حرکت به حساب مي آيد، اصل دعاء ابراز نياز دروني و طلب تأييد الهي، در حرکت بيروني است.
نياز به معرفت که احساس شد و حرکت براي کسب معارف که توسط بنده آغاز گرديد. اگر دل با خدا باشد و گام در راه او قرار گيرد وصول به معرفت تضمين شده است. زيرا «قل ما يعبؤ بکم ربي لولا دعاؤکم».(5) «بگو اگر دعاي شما نباشد، پرودرگار من به شما عنايتي نکند.»
فضيلت بندگان خدا در اين زمان و رضايت بيشتر خداوند از آنان، بدين جهت است که آنان بي آنکه امام خويش را ببينند و معجزاتش را مشاهده کنند و در حيرتها به در خانه اش پناهنده شوند، تنها با اعتماد به خدا و پايبندي به تقوي و دوستي اهل بيت، ميثاق الهي را نگاهباني کرده و مرزهاي عقيده را پاس مي دارند.
و نيز آن حضرت عليه السلام فرمود: «اي ابوبصير! خوشا به حال شيعيان قائم ما که در دوران غيبت او در انتظار ظهورش به سر مي برند و در دوران ظهورش به اطاعت او روي مي کنند، آنان اولياي خدا هستند که هيچ ترس و اندوهي بر ايشان نيست.»(7)
با هم آمدن دو وصف «انتظار در غيبت» و «اطاعات در ظهور»، براي شيعيان حضرت قائم عليه السلام، نشان دهنده نوعي ملازمت بين ايندو وصف است. به اين معنا که شيعيان منتظر در دوران غيبت چنان امام خود را شناخته و در اطاعتش مي کوشند که اگر دوران ظهور تحقق مي يافت، در زمره ي مطيعين حقيقي او بودند.
/س
الف) تمسک به ريسمان ولايت
و در کلامي ديگر فرمود: «طوبي لشيعتنا المتمسکين بحبلنا في غيبه قائمنا»(2) خوشا به حال شيعيان ما! آننان که در زمان غيبت قائم ما به ريسمان ولايت ما تمسک مي جويند.
راستي در آن زمان که امام و پيشواي مردم، در دسترس آنان نباشد و دامهاي شيطان براي جدا کردن آنان از ولايت اهل بيت عليهم السلام که همان صراط مستقيم خداست، در همه جا پراکنده شده باشد، چه وسيله اي مطمئن تر از «حبل ولايت» مي توان يافت که بتواند از «افتادن به چاه ضلالت» و «گرفتار شدن به دام انحراف» جلوگيري کند؟!
ب)تمسک به تقوي
همين تقواست که روشن بيني و رزق بي حساب و گشايش الهي را نصيب انسان مي سازد، و همين تقواست که در لحظه هاي خوف و خطر دل را آرامش مي دهد، و همين تقواست که در دوران فتنه خيز غيبت، مايه رستگاري انسانهاست.
ج)طلب معرفت
از اينروايت چند نکته استفاده مي شود:
1- معرفت ها را از خدا بايد طلبيد.
2- شناخت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم تابع شناخت خدا، و شناخت حجت متفرع بر شناخت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است.
3- اگرچه بدون شناخت خدا و پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، شناخت حجت ممکن نيست، اما گمراهي از دين در اثر عدم شناخت حجت لازم مي آيد. به عبارت ديگر، عدم گمراهي از دين، بدون شناخت حجت، تضمين نمي شود.
و بديهي است که هر دعايي، تنها پشتوانه حرکت به حساب مي آيد، اصل دعاء ابراز نياز دروني و طلب تأييد الهي، در حرکت بيروني است.
نياز به معرفت که احساس شد و حرکت براي کسب معارف که توسط بنده آغاز گرديد. اگر دل با خدا باشد و گام در راه او قرار گيرد وصول به معرفت تضمين شده است. زيرا «قل ما يعبؤ بکم ربي لولا دعاؤکم».(5) «بگو اگر دعاي شما نباشد، پرودرگار من به شما عنايتي نکند.»
د)انتظار آگاهانه
فضيلت بندگان خدا در اين زمان و رضايت بيشتر خداوند از آنان، بدين جهت است که آنان بي آنکه امام خويش را ببينند و معجزاتش را مشاهده کنند و در حيرتها به در خانه اش پناهنده شوند، تنها با اعتماد به خدا و پايبندي به تقوي و دوستي اهل بيت، ميثاق الهي را نگاهباني کرده و مرزهاي عقيده را پاس مي دارند.
و نيز آن حضرت عليه السلام فرمود: «اي ابوبصير! خوشا به حال شيعيان قائم ما که در دوران غيبت او در انتظار ظهورش به سر مي برند و در دوران ظهورش به اطاعت او روي مي کنند، آنان اولياي خدا هستند که هيچ ترس و اندوهي بر ايشان نيست.»(7)
با هم آمدن دو وصف «انتظار در غيبت» و «اطاعات در ظهور»، براي شيعيان حضرت قائم عليه السلام، نشان دهنده نوعي ملازمت بين ايندو وصف است. به اين معنا که شيعيان منتظر در دوران غيبت چنان امام خود را شناخته و در اطاعتش مي کوشند که اگر دوران ظهور تحقق مي يافت، در زمره ي مطيعين حقيقي او بودند.
پي نوشت :
1-کمال الدين، ج2، باب 33، حديث 44، صفحه 350.
2-همان، باب 34، حديث 5، صفحه 361.
3-کافي، جلد 2، باب «في الغيبه»، صفحه 132.
4-همان، صفحه 135.
5-سوره فرقان، آيه 77.
6-کافي، ج2 باب نادر في الغيبه، صفحه 127.
7-کمال الدين، ج2، باب 33، صفحه 357، حديث 54.
/س