برابر یکی از کتابهای اوستا بنام یسنا در فصل نهم تعداد کسانی که در بین مردم آریائی به گیاه درمانی پرداختهاند، به ترتیب عبارتند از:
1- ویونگهان Wivanghan پدر جمشید پیشدادی.
2- آثویه Athvieyee آت بین یا آبتین پدر فریدون پیشدادی که بعداً این دانش به فریدون پسرش منتقل شد.
3- تریتیه Thritya یا اَترط پدر گرشاسب پهلوان نامی و (ارواخشیه)(1) نخستین داور یا قاضی آریائی.
4- پوروشسپ Porushasp پدر اشوزوتست نخستین پیامبر یکتاپرستی.
بازاز روی کتب پهلوی مانند بندهش و دینکرد و دیگر روایات باستانی اسامی دیگر پزشکان آریائی به قرار زیر است.
1- هومه Haoma هوم، عابد دانشمندی در زمان منوچهر شاه پیشدادی که گیاه طبی هوم که بین هندیها به Somi Atepsin یا Aspsein معروفست کشف و بنام خود نامزد کرد (فروردین یشت97) و این گیاه خواصی داشته شبیه به آسپرین.
2- شینا Saenai پسراهوم ستوت که عابد و دانشمندی بوده که در محضر درسش روزانه صد شاگرد حضور بهم میرساندند که چون کلاس درسش در غار کوهی بوده، بعداً شاگردانش او را بنام سینامرغ یا سیمرغ نامیدند. این عابد دانشمند در زمان زال پدر رستم پهلوان نامی ایران میزیسته که در موقع وضع حمل رودابه مادر رستم برای نخستین بار بوسیله عمل سزارین طفل را از پهلوی مادر بیرون آورد. درین باره فردوسی در شاهنامه چنین آورده است:
بیامد یکی موبد چیره دست *** همان ماهرخ رابمی کردمست
شکافید بی رنج پهلوی ماه *** بتابید مربچه را سربراه
چنان بیگزندش برون آورید *** که کس در جهان این شگفتی ندید
و به قول دکتر نجمآبادی در کتاب پزشکی در ایران باستان «بهتر است ما ایرانیها این عمل را بجای سزارین عمل رستمی بنامیم.(2)
3- بطوریکه در شاهنامه آمده در لشکرکشی کاووس شاه به مازندران و جنگ او با دیوسپید و کور شدن چشم سربازان ایرانی (بوسیله گاز اشکآور سیر) و کشته شدن دیو سپید بوسیله رستم به دستور موبدان چشم سربازان را بوسیله شستشوی با خون جگر دیو سپید (ویتامین A در جگر) معالجه کردند.
4- معالجه فلج دست و پای اسب شاه گشتاسب کیانی بوسیله اشوزرتشت از روی دانش دامپزشکی.
5- کشف داروی بیهوشی و استفاده از آن در جنگ رستم سهراب و رستم و اسفندیار بنام داروی هوش ربا یا نوشدارو.
افسون شاه فریدون
در خرده اوستا افسون یا اورادی کارسیده که نشان میدهد در ایران باستان مثل آنچه امروز در بین عوام مصطلح است هر دردی را به نام باد ویژهای خوانده که عبارتند از: سردباد، گرم باد، سرخ باد، سفیدباد، شل باد، کورباد، پلشت باد، ماشوله باد، زشت باد، سیاه باد و بالاخره هفتاد و دو رنگ باد و بسیاری از ناخوشیها را در اثر چشم بد به نامهای سیاه چشم، سفیدچشم، سرخ چشم، سبزچشم، کوژچشم، زنان چشم، مردان چشم، میخواند و اساس و بنیاد این افسونها را به جمشید جم و کاوس کی و فریدون گاودایه نسبت میدهند.
باز در این افسون رگهای بدن آدمیان را به سیصد و شصت و شش، استخوانها را به چهارصد و چهل و چهار پاره و اندامهای بدن را به هفت اندام فرض میکند و در پایان برای ایجاد امید بهبودی و تلقین در بیمار، موبد در حالی که برگهای ریز آویشن و دانههای جو بر سر و تبشن مریض میپاشد میسراید:
بنام ایزد- به فرمان ایزد- بنام نیک فریدون گاودایه- سرخ باد براو، سفید باد براو، سرد باد براو، گرم باد براو، مثل بادبراو، کورباد براو، هفتاد و دو رنگ بادبراو، از سراپایش، تابگردنش، تا به تنش، تابرویش، تابدوشش، تابه366 رگش، تابه 444 پاره استخوانش، تا به هفت اندام تنش، برو که اینجا جای تو نیست، از تن و جان فلان فرزند فلان برو مسیج بستم، درج بستم، مماجه و جادو و پری بستم همادرد و درنج از تن فلان بن فلان بستم به نام ایزد به فرمان ایزد، به نام نیک فریدون گاودایه، بنام ستارگان هفتورنگ، به نام وتند ستاره، به نام ستاره اورمزد بستم که بسته باد.
ولی به قول شاعر:
هر که اُمید به بهبود داشت *** خواندن ورد و دعا سود نداشت
اردیبهشت یشت
دراردی بهشت یشت پزشکان را به چهار گروه تقسیم میکند:
1- اشو پزشک. پزشکانیاند که با مراعات آشوتی و پاکیزگی و طهارت و پاکی محیط زیست از شیوع امراض جلوگیری میکردند.
2- دادپزشک، یا پزشک قانونی. اداره این پزشکان بنام زاد و مرگ یعنی ادارهی مولودین و متوفیات خوانده میشد و وظیفه آنان ثبت نام کودکان نوزاد و صدور حکم کفن و دفن مرده پس از معاینه بوده است.
3- کاردپزشک= جراح. مانند جراح معروف ایران باستان بنام سینا که با عمل رستمی وی را به دنیا آورد.
4- گیاه پزشک. که تا امروز ادامه داشته و در هند بنام آیودودیک معروفند.
5- مانتره پزشک یا روان درمانی. نظیر آنچه در افسون شاه فریدون شرح داده شده مانتره یعنی منش انگیز یا تلقین کننده.
تعالیم اشوزرتشت درباره مراعات بهداشت یارشوئی.
در اوستا آمده که: راه خوشبخت زیستن در جهان یکی است و آن اشوئی است.
اشوئی یا پاکی و پارسائی دارای دو جنبه است 1- آشوئی یا پاکی تن 2- آشوئی یا پاکی روان.
1- پاکی تن یعنی مراعات پاکیزگی تن و جامعه و خانه و محیط زیست یا پاک نگه داشتن آتش و آب و هوا و خاک.
2- پاکی روان یعنی اندیشه و گفتار و کردار آدمیان باید پاک باشد که مراعات آن باعث حفظ اجتماع خواهد بود.
هرودُت مورخ معروف یونان باستان مینویسد: ایرانیان چون آب را مقدس میدانند آنرا با نجاسات آلوده نمیکنند و در آن ادرار و آب دهان و بینی نمیریزند.
در اندرزگاه زرتشتیان آمده: آتش که اندرخانه مهر و آشوئی را نماینده است گرامی دارید و هیزم تر و دودزا و پلشت و بدبو بر آن ننهید تا هوا آلوده نشود.
آب که شوه (سبب) خرمی و آبادانیست هر آبی پاک دارید. پلیدی و نسا(3) اندر آب روان میفکنید. تن و جامه در آب روان مشوئید. کاریز(4) کنید و زمین خشک را برومند سازید و آنرا پیوسته پاک و آبادان دارید. خانه و ده و شهر و کشور را انز نسا و پلشتی بزدائید. آب آرمیشت و ایستاده خشکانید و جایش کشتزار کنید. دارو درخت افزائید. درخت جوان مبرید، برو میوه نارسیده مچینید، دارو و درمان به ارزانیان(5) دهید و دردمندان و افتادگان را پرستاربید.(6)
باز برای حفظ پاکی هوای خانه در ایران باستان از وظایف عمده زنان رفت و روب خانه و کوچه و آبپاشی آن و دود کردن اسفند و کندر که یکی از وسایل ضدعفونی کننده به شمار میآمد بود که به وسیله دود آن مگس و پشه و حشرات دیگر دفع میگردند.
3- در دین زرتشتی جسد مرده و هرچه از بدن جدا شود ناپاک و نسا شمرده میشود و حمل جسد مرده و تماس با آن تنها وظیفه مردهشویان و مردهکشان بود که آنان هم پس از انجام وظیفه موظف بودند تن و جامه خود را خوب شسته لباس دیگر بپوشند.
4- ایجاد نشوه خانهها یا قرنطینه در مرزهای کشور بویژه هنگام شیوع بیماریهای عفونی و واگیر و ممانعت از ورود مسافران بداخل پس از دود دادن البسه و اثاثیه آنان با دود چوب کال و اسفند و کندر و متوقف کردن آنان در مرز به مدت حداکثر 9 روز بود.
5- استفاده عموم مردم از ضدعفونی کنندهی دهان و معده بوسیله خوردن جوشانده سیر و سِداب و سرکه چندین بار در روز و پاشیدن سرکه در محل یا اطاقی که یکی از افراد خانه در اثر بیماری واگیردار درگذشته بود.
آیات اوستا راجع به بهداشت تن و روان
در اوستا آمده: مراعات بهداشت برای مردم از گاه تولد تا پس از مرگ از واجبات زندگانی است و یکی از وظایف گروه اشوپزشک آموزش اصول بهداشتی و نظارت در مراعات آن بوسیله مردم بوده.
در وندیداد یکی از کتب فقهی در ایران باستان آمده که پس از جدا شدن روان از تن آدمی شیاطین و دیوان مانند کرکسها به بدن مرده حمله کردن و با ریختن تخم بیماری و درد بدن را آلوده میسازند ازین روی هر کسی حق ندارد با تن مرده در تماس باشد زیرا بیم گرفتار شدن به آن ناخوشی در کار است.
6- در زمان ساسانیان در شهر گنبدی شاهپور دانشگاهی ساخته شد که از جمله علوم دیگر دانش پزشکی که مجموعهای از دانش هندی و چینی و رومی و ایرانی عصر بود و در آن تدریس میشد که بعد از اسلام به بغداد و دیگر شهرهای ایران منتقل گردید و دانشمندانی چون ابنسینا و رازی و غیره ماحصل آن علوم بودند.
7- در فرهنگ ایران باستان جسم آدمی از چهار عنصر آتش و آب و هوا و خاک ترکیب شده که پس از مرگ هر عنصری به اصل خود برمیگردد و تنها روح است که چون لایتجزا بوده باقی میماند و مراحل زندگانی بعدی را طی میکند. برابر فروردین یشت اهورامزدا روح را که قبل از جسم آفریده بود و در ملکوت آسمانی (عالم فروهران) قرار داشت ابتدا به کالبد جمادی وارد کرد تا پس از کسب تجربه و ترک کالبد جمادی به عالم نباتی درآید و در آن عالم نیز پس از کسب تجربیات لازمه به عالم حیوانی و انسانی و آنگاه به عالم ایزدان و امشاسپندان درآمده و در پایان به اصل خود که اهورامزدا باشد بازخواهد گشت.
فیلسوف و دانشمند ایرانی مولوی در مثنوی خود این جریان حیات را اینچنین به شعر آورده:
از جمادی مُردم و نامی شدم *** وزنما مُردم به حیوان سر زدم
مُردم از حیوانی آدم شدم *** پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم
و شکل فروهر یا مرد بالداری که نقش پرچم پادشاهان ماد و هخامنشیان بوده همین جریان پیشرفت ماده و روح را در طی دوران مختلف و زندگی تا رسیدن به درجه کمال یعنی بازگشت همه به اصل خود نشان میدهد.
در ادبیات بعد از ساسانیان در اندرز اورمزد به اشوزرتشت نیاکان، به شعر چنین آوردهاند:
«ای زرتشت بفرمای تا مردمان زمین- نگردند گاهی پی آزوکین- زمانه به شادی بسر آورند- اشوئی و پاکی به برآورند- نگویند دشنام و یاوه سخن- به بندند از ژاژ گفتن دهن- نسازند آب و زمین رازبون- ز شوخ و پلشتی و از چرک و خون- هر آنکس که آباد دارد زمین- به بخشد گناهش جهان آفرین.
پس ای ایرانی به قول حافظ شیرین سخن:
اندرز پیر میکده با جان و دل بخر *** گفتار او صفای دل و رهگشای ماست
خواص نور خورشید در تصفیه خانه و محیط زیست در خورشید نیایش و خورشید یشت متذکر گردیده است.
پینوشتها:
1- ارواخشیه Orr akhshya
2- پزشکی در ایران باستان صفحه 282
3- چیزهای ناپاک
4- قنات
5- مستحقان
6- باشید
گروهی از نویسندگان، (1394) مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، چاپ دوم.