قال اجعلنی علی خزائن الارض إنّی حفیظ امین (یوسف/ 55)
چکیده
شناخت پیامدهای امانت داری و آثار زیانبار خیانت ورزی انگیزه افراد را به تحقق فضیلت امانت داری در خود، سازمان و جامعه افزایش میدهد. توجه به عوامل امانت داری و زمینههای کوتاهی در آن، مهارت پای بندی به امانت داری در مشاغل را افزایش میدهد. تحقق و ترویج امانت داری در گرو ایمان به خدا، سپردن امانت به فرد امین، امنیت معیشتی، نظارت و بازرسی و نظام پاداش و مجازات است. امانت داری سبب تقرب فرد به بارگاه الهی و برخورداری از محبت الهی میشود و راست گویی را در جامعه افزایش میدهد و کم کاری و فساد مالی را نیز پیشگیری و درمان میکند. بین امانت داری و رازداری و نیز بین آن و عفت همبستگی وجود دارد.مقدمه
1) طرح مسأله:
امانت داری فضیلتی است که همهی انسانها فراتر از علائق مذهبی بر آن تأکید دارند و خیانت در امانت را رذیلت و مذموم میانگارند. آیات روایات یعنی آموزههای اسلامی تأکید فراوان بر اهمیت امانت داری کردهاند. برخی از روایات آن را با فضیلتترین ایمان دانستهاند. (2) بحث از امانت داری روی آوردهای مختلف تجربی، تحلیلی و درون دینی دارد.روان شناسان و جامعه شناسان در نسبت بین امانت داری و متغیرهای فراوان دیگری از جمله موفقیت سازمانی، کامیابی شغلی، امنیت اجتماعی و امثال آنها به نحو تجربی سخن گفتهاند. این مطالعات در شاخههای مختلف دانش مدیریت بسیار سودمند افتاده است.
از آنجا که در متون دینی، بحث از امانت داری فراوان به میان آمده است، مطالعات درون دینی، (مراجعه به متون دینی) در این زمینه رهآورد معرفتی فراوانی دارد. رهآورد بحث درون دینی برای حل مسایل تحلیل مدیریتی اثربخش است. در رهیافت تفسیری و روایی مباحث فراوانی قابل طرحاند از جمله: مصادیق امانت و ابعاد امانت داری، مسئولیت شرعی و حقوقی کوتاهی در امانت داری، عوامل ترویج امانت داری، آثار و پیامدهای آن از جمله مسایل مهم در این رهیافت است. دو مسأله اخیر، تبیین عوامل و موانع امانت داری و تحلیل آثار و نتایج آن، موضوع تحقیق حاضر است.
2) ضرورت طرح مسأله:
همه به اهمیت امانت داری واقفند و در مقام سخن گفتن از آن توانمندند اما در امانت ورزی در عمل همه افراد کامیاب نیستند زیرا ترویج امانت داری در جامعه به ویژه در فرهنگ سازمانی در مقام عمل محتاج برنامه ریزی فراوان است. ترویج امانت داری در مشاغل محتاج سـه گام اساسی است: یک، دانش و آگاهی لازم در باب امانت داری، مصادیق، ابعاد و مراتب آن. دو، انگیزش درونی و کافی افراد و سازمانها در پای بندی به امانت داری و اجتناب از خیانت ورزی و یا هر گونه کوتاهی در امانت داری. سه، مهارتهای عملی در پای بندی به امانت داری در حین تعامل حرفهای. (3) توجه به پیامدهای امانت داری و آثار زیانبار خیانت، از عوامل ایجاد و افزایش انگیزهی فردی و سازمانی در امانت داری است. استقصاء عوامل امانت داری سبب افزایش مهارت امانت داری در حرفه است. بنابراین، ضرورت ترویج امانت داری در حرفه، اهمیت بحث از آثار زیانبار خیانت و لزوم شناخت عوامل و موانع امانت داری را نشان میدهد.عوامل مؤثر در ایجاد امانت داری
بر اساس مباحث یاد شده، با مراجعه به آیات و روایات، عوامل پیدایش و رسوخ صفت امانت داری و موانع آن را مورد تأمل قرار میدهیم. شناخت عواملی و موانع، راه را برای پیشگیری از خیانت و افزایش امانت داری در حرفه هموار میسازد. امانت داری امر چند عاملی است و بر حسب ابعاد و مصادیق، از زمینهها و موانع متنوعی برخوردار است.این حدیث شریف در شناخت عوامل مؤثر در ایجاد امانت داری رهگشا است: «هرگاه بر کسی امانتی گماشته شود، ابلیس صد شیطان از اعوان خود را موکل او میسازد تا او را گمراه کنند و او را وسوسه کنند تا هلاک شود. مگر کسی که خداوند او را حفظ کند». (4) این حدیث نشانگر تعدد موانع امانت داری و فراوانی عوامل لغزش امین است که ابلیس به وسیله آنها، فرد را از امانت دار بودن، باز میدارد. این روایت نشان میدهد که امین با حزم و محتاط، باید موانع امانت داری را بشناسد.
این روایت از سهل انگاری در خصوص امانت داری بر حذر میکند. آسان نگاشتن امانت داری و به ویژه این پنداره که من میتوانم در امانت داری در هر امری موفق باشم، همچنین ناچیز پنداشتن زشتی خیانت از موانع مهم امانت داری است.
امانت داری فضیلتی دارای مراتب و درجههای مختلف است. ترویج آن در جامعه بر دو عامل استوار است: عوامل درونی و عوامل بیرونی، مراد از عوامل درونی، عواملی است که فرد را با انگیزه درونی به سمت امانت داری، سوق میدهد. و مراد از عوامل بیرونی، زمینههایی است که فرد را از بیرون به امانتدار بودن فرا میخواند. بر حسب این تقسیم بندی، موانع امانت داری نیز به دو گروه درونی و بیرونی، قابل تقسیم هستند.
1) ایمان:
مهمترین عامل درونی امانت داری، ایمان است. در روایات مختلف، امانت به عنوان رأس الاسلام، رأس الایمان، افضل الدیانه، افضل الایمان و... معرفی شده است. (5) او در بیان رابطه بین ایمان و امانت داری میفرمایند «لا ایمان لمن لا امانة له». (6) کسی که امانت دار نیست، ایمان ندارد. بر این اساس بین دینداری و امانتداری نسبت مستقیم وجود دارد. هر کسی مؤمنتر است، امانت دارتر است.شخص معتقد به خداوند و مؤمن به قیامت، خود را در قبال همه اعمالش مسؤل میداند و لذا کوچکترین خیانتی را انجام نمیدهد و به تعبیر بعضی از روایات، به خاطر حیا از خداوند، دست به خیانت نمیزند که نتیجه آن هم امنیتی است که در قیامت از جانب خداوند نصیب او خواهد شد. (7) از این رو انسان مؤمن با اعتقاد به خدا و توجه به حضور دائمی او، و با پذیرش قیامت و پاسخگویی در قبال همه اعمال، و با ایمان به حقایق دین از جمله بی ارزش بودن دنیای حرام و ... خود را از هر نوع خیانت، دور میکند. ایمان به خدا و برخورداری از جهان بینی اسلام، این باور را در فرد نهادینه میسازد که هر امری که در ساحتهای شخصی، شغلی و سازمانی در اختیار او قرار میگیرد، امانت الهیاند و خیانت و کوتاهی در امانت، موجب خشم و غضب الهی است. فرد مؤمن، همهی امور را امانت و خدا را صاحب امانت میداند. به همین دلیل خصلت خیانت ورزی نشانگر فقدان ایمان در شخص تلقی شده است.
میزان امانت داری شاخص مهمی در خودارزیابی است. اگر در خودشناسی واقع بینانه، امانت داری خود را رضایت بخش نمییابیم، باید دینداری خود را بازسازی کنیم. این سخن در مقیاس جامعه نیز صادق است. در جامعه ایمانی، امنیت ناشی از امانت داری مردم حاکم میشود. و رواج خیانت ورزی نشان از رخنه در ایمان و دینداری جامعه دارد.
2) وقوف بر پی آمدهای امانت داری:
برای ایجاد امانت داری در افراد، باید در مرحله اول با آگاهی بخشیدن نسبت به اهمیت امانت و توجه دادن نسبت به برکات و فواید امانت داری و پیامدهای زیانبار خیانت، یک عزم عمومی برای امانت دار بودن ایجاد نمود. اگر افراد نسبت به آثار مثبت امانت داری- که در ادامه نوشتار به آن خواهیم پرداخت- آگاهی لازم را پیدا کنند، انگیزه امانت داری در آنها تقویت میشود. همچنین اگر امانت در چشم آنها مهم و بزرگ جلوه کند، در ورطه خیانت به امانت نخواهند افتاد. به دلیل اهمیت امانت است که در روایت آمده است «من استهان بالامانه وقع فی الخیانه»؛ کسی که امانت را کوچک شمارد، به خیانت دچار خواهد شد. (8) و لذا در روایات تأکید شده است که امانت را ولو بسیار کوچک باشد- در حد سوزن و نخ، باز به صاحب آن رد کنید. (9) به همین دلیل غفلت و بی خبری از عوامل خیانت ورزی است. خودشناسی لحظهای و وقوف بر وظیفهی امانت داری فرد را از خیانت باز میدارد.3) سپردن امانت به امین:
مرحله مهم دیگر در بالا بردن امانت داری در اخلاق حرفهای، این است که امانتها را به افراد امین بسپاریم. اعتماد ساده لوحانه و بدون سنجش به افراد در ترویج خیانت مؤثر است. این امری است که در آیات و روایات بر آن تأکید شده است. و در قرآن کریم در گماشتن افراد برای کار، به دو شرط 1- توانایی، 2- امین بودن تاکید شده است (قصص، آیه 21). مولوی نیز در قصه مثنوی آنجا که به توصیف حکیم ربانی برای علاج کنیزک میپردازد، بر همین نکته اشاره میکند:چونکه آید او حکیم حاذق است *** صادقش دان کو امین و صادق است (10)
در روایات تأکید میشود که از سپردن امانت به غیر امین پرهیز کنید که در غیر این صورت مبتلا به خیانت او میشوید. (11) همچنین اشاره دارد که انسان امین به شما خیانت نمیکند، بلکه این شمایید که امانت را به انسان خائن میدهید و لذا دچار خیانت او میگردید. (12) در روایات از دادن امانت به دست افراد دیگر مثل غیر مؤمن، شارب خمر، مضّیع و ملول نهی شده است. (13) حال با توجه به این که در حرفه و شغل، وقتی کسی بر کاری گماشته میشود امانتهای مادی و معنوی فراوانی در اختیار او گذاشته میشود، باید دقت کرد که این امانات در دست فرد امینی نهاده شود که از این طریق امانت داری در حرفه و شغل بهتر تضمین میگردد.
گاهی فرد امانت دار میباشد، بدین معنا که هیچگاه دست به خیانت نمیزند، اما مسئولیت و وظیفهای به او محول میشود که از انجام آن ناتوان است و به اصطلاح، تخصص لازم را نسبت به مسئولیت خود ندارد و لذا در انجام آن ناتوان میگردد، در اینجا نیز اگر چه فرد از روی تقصیر و عمد، به خیانت ورزی مبادرت نمیکند اما خود به خود دچار عدم اداء امانت میگردد.
از این رو برای بالا بردن امانت داری در حرفه، نه تنها باید کار را به افراد امین سپرد، بلکه باید توان فرد را در انجام مسئولیت، مورد دقت قرار داد و از سپردن مسئولیتها به افراد کم توان یا ناتوان و غیرمتخصص دوری کرد تا دچار ضعف امانت داری در حرفه نگردیم، به طور مثال، هرگاه مدیریت یک بنگاه یا یک قسمت از آن را بر عهده فردی بگذاریم که با وجود اینکه به کار خود متعهد است اما مدیریت لازم برای کار محول شده را ندارد، قهراً او و بنگاه را دچار نوعی عدم اداء امانت کردهایم و یا هرگاه مسائل اقتصادی یک بنگاه اقتصادی را بر عهده فردی بگذاریم که تخصص لازم در امور اقتصادی ندارد، امانت را به امانت دار نسپردهایم.
تأمل در این بحث رابطهی بین امانت داری و شایسته سالاری را نشان میدهد. یکی از عوامل ترویج امانت داری در فرهنگ سازمانی، نهادینه کردن شایسته سالاری است. و برعکس، فقدان نظام شایسته سالاری از عوامل خیانت و کوتاهی در امانت است. تأمل در نسبت بین امانت داری و شایسته سالاری مسئولیت خطیر مدیران ارشد جامعه را در حفظ منابع ملی نشان میدهد. هر گونه اهمال در انتصاب اشخاص، مشارکت در خیانت ورزیهای برخاسته از شایسته نبودن آنان است. این امر صرفاً محدود به منابع مالی و سرمایههای عینی سازمان نیست بلکه در خصوص سرمایهی انسانی نیز صادق است. مدیر شایسته در حق کارکنان و استفادهی بهینه از آنان خیانت نمیورزد.
این بحث اهمیت برنامه ریزی جهت جذب افراد امین را در نظام جامع گزینش و انتصابات نشان میدهد. توجه به میزان امین بودن فرد به هنگام گزینش و انتصاب و نیز توجه به جهت گیری امانت ورزی در آموزش منابع انسانی نقش مهمی در دست یابی به این هدف دارد.
4) امنیت معیشتی:
امر دیگری که برای ایجاد بستر مناسب برای امانت داری در حرفه باید به آن توجه کرد تأمین مالی افراد است، چرا که مشکلات و دغدغههای اقتصادی، زمینهی امانت داری را سست میسازد. برای ایجاد امانتداری باید به تأمین مالی کارکنان بنگاه اقتصادی توجه خاص کرد لذا پس از گزینش کارکنان، نخستین امری که باید مورد توجه قرار گیرد، تأمین مالی آنها است. از همین روست که امیرالمومنین (علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر پس از امر به انتخاب شایسته کارگزاران میفرماید «پس از آن روزی فراوان بر کارگزارانت ارزانی دار، تا با گرفتن حقوق کافی، در اصلاح خود بکوشند و با بی نیازی به اموالی که در اختیار دارند، دست نگشایند و اتمام حجتی باشد بر آنان اگر فرمانت را نپذیرفتند و یا در امانت خیانت کردند». (14) تأمین مالی موجب میشود از فشارهای سخت معیشتی که گاه موجب خیانت در امانت میشود، دور شوند.امروزه بحث حقوق مکفی، در نظام جامع جبران خدمت مفهوم بسیار گسترده پیدا کرده است و از صِرف پرداخت وجه نقد فراتر رفته و ابعاد وسیع امنیت معیشتی و رفاهی کارکنان را فرا گرفته است. تأکید بر امنیت معیشتی در چارچوب نظام جامع عادلانهای است که از طرفی تبعیض آمیز نباشد و حقوق و جبران خدمت متناسب با کارآیی فرد باشد و از طرف دیگر او را حریص و طماع نسازد. برخی از سازمانها برای افزایش وفاداری سازمانی با پرداخت پاداشهای بی حساب و تقویت انگیزهی بیرونی کارکنان را به حرص و آز میکشانند.
5) نظارت و بازرسی:
عامل دیگری که برای ایجاد امانت داری و رفع خیانت باید مورد توجه قرار گیرد، نظارت بازرسی دقیق بر کارکنان و سازمان است. حضرت علی (علیه السلام) پس از سفارش به انتخاب کارگزاران صالح و تأمین مالی آنها به این مرحله اشاره میکنند و میفرمایند «بازرسی پنهانی تو از کار آنها، سبب امانت داری آنها و مهربانی آنها به رعیت میشود» (15) از این رو نظارت بر بخشهای مختلف یک بنگاه، و بررسی عملکرد آن میتواند امانت داری را تقویت کند، هرگاه افراد در انجام مسئولیتهای خود کوتاهی کرده باشند، امانت سپرده شده را تضییع کردهاند و هرگاه بازده یک بخش کم باشد در حقیقت کاری که به عهده آن بخش به عنوان یک امانت سپرده شده است، امانت دارانه انجام نپذیرفته است. از این رو، بازرسی و نظارت به عملکرد افراد و بخشهای مختلف یک بنگاه، و نظام جامع ارزیابی مدیریت میتواند نقش مهمی در پیشگیری و درمان خیانت ورزی داشته باشد.البته اعتدال در امر بازرسی و نظارت بسیار مهم است. پس در نظارت باید مشفق بود و از افراط پرهیز کرد. افراد را بی جهت به خیانت کاری متهم نسازیم چنانچه در احادیث تأکید دارد که وقتی به کسی امانت سپردید، بی جهت او را متهم به خیانت نسازید. (16) تأمل در این امر نشان میدهد که برای مبارزه با خیانت ورزی نه تنها به بازرسی و نظارت نیاز است، بلکه به اخلاقی بودن روش و شیوهی بازرسی و نظارت نیز نیازمندیم. ترویج امانت داری در سازمان در گرو نظام جامع نظارت و نیز حسابرسی سالانه است. مراد از حسابرسی صرفاً حسابرسی مالی یا تدوین ترازنامهی سود و زیان نیست بلکه حسابرسی مدیریت، ارزیابی عملکرد اخلاقی سازمان و امثال آن نیز مقصود ماست. در جامعهای که تصمیمها و عملکرد مدیران و سازمانها مورد نقد قرار نمیگیرد، زمینهی خیانت در امانتهای عمومی افزایش مییابد.
6) نظام پاداش و مجازات:
امیر مؤمنان (علیه السلام) در مرحله آخر به مالک سفارش میکنند که اگر مشخص شد کسی با این همه تدبیرات در ایجاد امانت داری، به خیانت ورزی روی آورده او را مجازات کن. (17) بر این اساس توبیخ و تشویق را میتوان به عنوان یکی از عوامل موثر در ایجاد امانت داری در حرفه مورد توجه قرار داد. مطالعهی سیرهی عملی حضرت علی (علیه السلام) در دوران کوتاه حکومت وی نشان میدهد که حضرت علاوه بر نظارت دقیق نسبت به امانت داری کارگزاران خود در برخورد با کسانی که نسبت به اموال و امور در اختیار خود در امانت داری کوتاهی میکنند، قاطع و با صلابت عمل میفرمایند. و البته در جایی که عزل از یک منصب ممکن است موهم خیانت ورزی فرد باشد. آن حضرت هشیارانه به یادآوری مطالب میپردازد. به عنوان نمونه در خصوص عزل عمر بن ابی سلمهی مخزومی از فرمانداری بحرین میفرمایند: «براستی تا کنون زمامداری را به نیکی انجام دادی و امانت را پرداختی پس به سوی ما حرکت کن بی آن که مورد سوء ظن قرار گرفته یا سرزنش شده یا متهم بوده و یا گنهکار باشی» (18)سرّ اینکه در قانون مجازات اسلامی (1380) از امانت داری حمایت کیفری شده است، در واقع همین نکته است. مجازات کسی که در حفظ و نگهداری اموال و استفادهی بهینه از امکانات کوتاهی میکند، در تحذیر افراد از خیانت تأثیر ژرفی دارد.
برکات امانت داری و آثار زیانبار خیانت
برای ایجاد امانت داری در حرفه، توجه به آثار امانت داری و پیامدهای خیانت در امانت، مؤثر است. در آیات و روایات نیز به طور گسترده به بیان این آثار پرداخته شده است. لذا جا دارد در اینجا به بررسی این آیات و روایات بپردازیم. در این بررسی به دو نوع آثار برخورد میکنیم: الف- آثار معنوی، ب- آثار اقتصادی و مادی. به همین دلیل در برخی از روایات، خیر دنیا و آخرت را منوط به امانت داری میداند «اَدّاء الامانة یسلم لک دنیا و آخرتک» (19) این حدیث گستردگی آثار امانت داری را نشان میدهد. موفقیت شغلی در گرو امانت داری است. به همین دلیل هیچ سازمانی نمیتواند بدون توجه به امانت داری و آثار آن، در پی کسب موفقیت خود باشد. در ذیل با تفصیل بیشتر به بررسی برکات امانت داری و آثار زیانبار خیانت میپردازیم.1) خیانت، جهد بی توفیق:
قرآن کریم یک قاعده کلی را در مورد بی نتیجه بودن خیانت بیان میکند: «انّ الله لایهدی کید الخائنین» (یوسف، آیه52)، علامه طباطبائی در تفسیر آیه میفرمایند: «هیچ خائنی، بطور مطلق، هیچ وقت به نتیجهای که از خیانت خود در نظر دارد نمیرسد و دیری نمیپاید که رسوا میشود و این سنتی است که خداوند همواره در میان بندگانش جاری ساخته و هرگز سنت او تغییر و تبدیل نمیپذیرد. خیانت باطل است و باطل هم دوام ندارد و حق علیه آن ظاهر میشود و بطلان آن را بر ملا میکند». (20)با توجه به این آیه، میتوان گفت مادامی که در سازمان، امانت داری با دامنه گستردهای که دارد، رعایت نشود نمیتوان موفقیت آن را انتظار کشید. خیانت ورزی در ارتباط با رقبا نیز مانند سایر عناصر محیط سازمان تلاش بی نتیجه است. اگر به سود آنی و گذرا حصر توجه نکنیم و به منافع بلندمدت بنگریم خواهیم دید که خیانت ورزی نه تنها نردبان رشد و ترقی نیست و مزیت رقابتی نمیآورد بلکه سرسرهای است که سازمان را از اوج به نابودی میکشاند. تنها کسانی که در پی موفقیت آنیاند، خیانت را نردبان آن میپندارند اما موفقیت پایدار و بلندمدت جز به امانت داری حاصل نمیشود.
2) امانت داری موجب محبت الهی:
از مهمترین آثار معنوی امانت داری میتوان به جلب محبت الهی اشاره نمود. رعایت اصول اخلاقی و مخصوصاً اصل امانت داری که مورد تأکید فراوان است، زمینه قرب الهی را فراهم میسازد و در پی قرب الهی، مشمول محبت خاص خداوند میشویم. لذا روایات یکی از صفاتی که برای محبوبترین انسانها نزد خداوند بر میشمرند، امانت داری است. (21) در مقابل، انسان خیانتکار با اصرار بر خیانتکاری، خود را از دایره محبت الهی خارج خواهد ساخت «ان الله لایحب کل خوان کفور»، خداوند هیچ خیانت پیشه ناسپاسی را دوست ندارد (حج، آیه38)، و در پی آن عذاب دردناک الهی را خواهد چشید، چنانچه امیرالمومنین (علیه السلام) میفرماید «ایاک و الخیانه فانها شر معصیه، فان الخائن لمعذب بالنار علی خیانته»، از خیانت دوری کنید که بدترین گناهان است. همانا خائن به خاطر خیانتش در آتش عذاب خواهد شد. (22) خیانت نسبت به حقوق دیگران بدترین عصیان و معصیت است.3) از امانت داری تا صدق گفتار:
امانت داری از اصول مهم اخلاقی است که صفات دیگری را در پی خواهد داشت، از جمله مهمترین این صفات، صداقت و راستگویی است. چنانچه در روایات میفرماید:«الامانه تؤدی الی الصدق»؛ امانت به صداقت منجر میگردد. (23) در روایات مختلف دیگر بیان شده است که امانت داری و راست گفتاری دو مؤلفه الگوی رفتار مؤمنان است. (24) کسی که خیانت ورزی پیشه کند به ناچار به دام دروغ و تدریس و سایر معاصی میافتد.
4) امانت داری عامل رشد اقتصادی:
یکی از آثاری که در روایات با تعابیر مختلفی، برای امانت داری ذکر شده است، رشد و رونق اقتصادی میباشد تا جائی که در روایات آمده است. «صاحب هر صناعت و حرفهای باید سه خصلت داشته باشد تا کسب او رونق بگیرد 1- در حرفه خود حاذق باشد 2- اداء امانت کند 3- با کارگران یا مشتریان مهربان باشد». (25) بر اساس این روایت، اخلاق حرفهای اهل کسب و کار سه شاخص دارد: حرفهای بودن در کسب و کار، امانت داری و مهربان بودن. امروزه در غالب منشورهای اخلاقی در عصر مهربان بودن با مشتری و کارگر کمتر تأکید میشود در حالی که از مهمترین خصلتهای اخلاقی در کسب و کار است.در روایات فراوانی بین امانت داری و فراوانی روزی نسبت مستقیم ترسیم شده است. هر که امانت دارتر پُر روزیتر، امیرالمومنین (علیه السلام) نیز میفرمایند: «استعمال الامانه یزید فی الرزق». (26) با توجه به مباحث سابق که بین ایمان و دینداری و امانت ورزی نسبت مستقیم را نشان میدهد میتوان به زنجیرهی زیر دست یافت.
به امام صادق (علیه السلام) عرض کردند زنی در مدینه است که علی رغم عدم برخورداری از شغل پر درآمدی، روزی فراوانی به او میرسد، حضرت فرمودند: «او صدق حدیث و اداء امانت دارد که مایه جلب رزق میشود». (27)
روایات دیگر نسبت بین امانت داری و روزی فراوان را به صورت عکس نقیض هم طرح کردهاند. بر اساس روایات خیانت ورزی با برکات نسبت معکوس دارد: «اذا ظهرت الخیانات ارتفعت البرکات؛ هرگاه خیانت ظهور کند، برکتها رخت بر میبندد». (28) و همچنین در روایات آمده است همانطور که امانت داری موجب ایجاد ثروتمندی و برکت رزق میشود، خیانت مایه فقر میشود. (29) و حتی بالاتر از آن، امام صادق (علیه السلام) گوشزد میکنند که خانهای که خیانت در آنجا راه یابد، خراب میشود و با برکت آباد نخواهد شد. (30)
فرایند تأثیر امانت داری در افزایش رزق و بهبود کسب و کار، محتاج تحلیل است: بر اساس شعار حکیمانهی «عملکرد امروز بازار فردا» (31) میتوان گفت: امانت داری موجب ایجاد اعتماد مشتری و کارکنان به بنگاه و سازمان میشود و همین امر مایه موفقیت آن میگردد، چرا که اعتماد آفرینی مبرمترین نیاز بنگاهها و سازمانها به حساب میآید و اصل اساسی در موفقیت بنگاه محسوب میشود که بدون آن نمیتوان موفقیت بنگاه را انتظار کشید. (32) نسبت مستقیم بین امانت داری و توسعهی در رزق و همچنین نسبت بین خیانت ورزی و رفع برکات، هم در کسب و کار فردی صادق است و هم در سطح سازمانی و اجتماعی. جامعهای که در آن کوتاهی در امانت رواج یابد، برکات از آن گرفته میشود.
5) افرایش بهرهوری:
توجه به ابعاد امانت داری نشان میدهد که ترویج امانت داری در فرهنگ سازمانی سبب افزایش بهرهوری میشود. وقتی آنچه در شغل در اختیار فرد قرار گرفته میشود، امانت تلقی گردد و اقتضای امانتداری بهترین استفاده از آنها باشد، بهترین استفاده از کمترین منابع (طبیعی، مالی و انسانی) در فرهنگ سازمانی نهادینه میشود. چنین نگرشی مسلماً کارآیی و اثربخشی را افزایش میدهد. مراد از بهرهوری در اینجا کارآیی و اثربخشی است.6) عفت و پاکدامنی:
یکی از معضلات اخلاقی در سازمانهای کسب و کار روابط نامشروع است. در برخی از روایات، عفت از آثار امانت داری برشمرده شده است. (33) بر این اساس یکی از آثار امانت داری در حرفه، پیشگیری از هر نوع رابطه غیر شغلی است که با پاکدامنی ناسازگار است. با توجه به شرایط فعلی جامعه بشری، باید توجه بیشتری در این زمینه در اخلاق حرفهای صورت گیرد. این بحث نیازمند تحقیق و تفصیل بیشتر است.7) پیشگیری از کم کاری و کم فروشی:
کم کاری از معضلات پیچیده و تاریخی است که از بسترهای فراسازمانی نشأت میگیرد. و امروزه معضل کم کاری و نیز کم فروشی، مهمترین عامل عدم رشد و توسعه محسوب میشوند. کم فروشی چیز جز خیانت فروشنده (اعم از فرد و سازمان) نسبت به حقوق مشتری و مصرف کننده نیست. (34) به همین دلیل دغدغهی امانت داری در حرفه، سبب پیشگیری و درمان کم کاری و ترغیب به انجام کار به نحو شایسته و به بهترین وجه میشود. لذا امانت داری، کم فروشی و کم کاری را کاهش میدهد، همچنین در بخش امکانات و استعدادها نیز، انسان امانت دار، در جهت بهترین استفاده از آنها حرکت خواهد کرد. کم کاری یک دبیر یا استاد چیزی جز خیانت در حقوق دانش آموزان و دانشجویان نیست. اگر دانشجو امانت الهی در دست استاد است، پس نباید بدون مطالعه و بدون تخصص کافی مسئولیت تدریس را پذیرفت و یا در ارایهی مباحث و پاسخگویی به نیازهای علمی دانشجویان کم کاری کرد. آیا نمیتوان گفت: استادی که دیر و بدون مطالعهی کافی سر کلاس حاضر میشود و حوصلهی شنیدن سؤالات و دیدگاه دانشجویان را ندارد در واقع کم فروشی میکند؟8) سلامت اداری:
ترویج امانت داری در فرهنگ سازمانی نسبت مستقیم با سلامت سازمان در هر سه بعد رفتاری، مالی و اداری دارد. کسی که اموال سازمان را بعنوان امانتی در دست خود میبیند، امانتداری او، هر نوع فساد مالی را که خیانت در امانت به حساب میآید، از بین میبرد. لذا یکی از آثار مهم امانت داری، از بین بردن رانت خواری، اختلاس و به طور کلی فساد مالی میباشد. از طرف دیگر انسان امانتدار در استفاده از امکانات مادی یک بنگاه، خود را امانتدار آنها میداند و لذا استفاده ناصحیح را روا نمیداند و هر نوع افراط و تفریط را با امانتداری در تضاد مییابد. به همین دلیل ترویج امانت داری در مشاغل عامل پیشگیری مفاسد مالی در جامعه است.9) ترویج رازداری:
یکی از اماناتی که در روایات به آن تأکید شده اسرار است (35) و لذا امانت داری در قبال اسرار دیگران، موجب میشود فرد یا سازمان، رازدار باشد. بطور مثال، امانت داری یک بانک هیچ گاه به آن اجازه نمیدهد که اسرار مشتریان و سرمایه گذاران خود را در اختیار دیگران بگذارد یا از آن اطلاعات سوء استفاده کند.10) سرآمدی سازمان و تعالی جامعه:
در روایات، یکی از شرایطی که برای تعالی جامعه اسلامی ذکر میشود، امانت داری است. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «همیشه امت من در خیر خواهند بود مادامی که خیانت نورزند و اداء امانت کنند و ...». (36) و لذا امیرالمومنین (علیه السلام) در مذمت کوفیان و در بیان علّت غلبه و پیروزی شامیان، به امانت داری شامیان و خیانت پیشگی کوفیان اشاره میکنند. (37) از این رو اگر امانت داری در تمام موارد خود به طور جدی انجام گیرد، سرآمدی سازمان و تعالی جامعه را بدنبال خواهد داشت. ترویج امانتداری در جامعه، شرایط بقا و تعالی آن است و رواج خیانت ورزی زمینهی تباهی جامعه است.نتیجه و پیشنهاد
امانت داری ریشه در عوامل و زمینههای مختلف درونی و بیرونی دارد. ایمان به خدا و برخورداری از جهان بینی اسلامی، آگاهی به اهمیت و پیامدهای فردی و اجتماعی امانت داری، توجه به امین بودن فرد در سپردن امانات به اشخاص، برخورداری افراد از امنیت معیشتی، برخورداری سازمان و جامعه از نظام جامع نظارت و بازرسی و نیز نظام پاداش و مجازات از مهمترین زمینههای تحقق و ترویج امانت داری در جامعه است. جهد بی توفیق، دور ماندن از محبت الهی، کم کاری، و کم فروشی از آثار زیانبار خیانت ورزی است و ترویج امانت داری سبب افزایش بهره وری، شکوفایی اقتصادی، سلامت اداری، رفتاری و مالی سازمان، عفت و راست گویی، سرآمدی سازمان و تعالی جامعه است.برای پیشگیری از خیانت ورزی در حرفه توصیههای زیر قابل طرح است:
یک، در گزینش و انتصاب، امانت داری فرد مورد سنجش قرار گیرد.
دو، امانت داری یکی از جهت گیریهای آموزش کارکنان باشد. استفاده روشهای آموزش غیر مستقیم در این زمینه مؤثرتر است.
سه، در نظام جامع ارزیابی و نیز نظام پاداش بر عنصر امانت داری و سنجش میزان آن به نحو کمی اهمیت داده شود.
چهار، بر حق برخورداری کارکنان از امنیت معیشتی تأکید گردد.
پنج، ترویج وفاداری سازمانی در آموزش منابع انسانی مورد تأکید قرار گیرد.
پینوشتها:
1. دانشجوی دکتری رشتهی اخلاق دانشگاه تهران.
2. درایت، مصطفی و حسین، تصنیف غرارالحکم، (قم، مرکز انتشارات دفترتبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1378)، ص251.
3. تفصیل سخن در این مقام را مراجعه کنید به:
فرامرز قراملکی، احد، سازمانهای اخلاقی در کسب و کار، (تهران، مجنون، چاپ دوم، 1386)، ص61-66.
4. مجلسی، علامه محمد باقر، بحارالانوار، (بیروت، دارالاحیاء للتراث العربی، بیتا)، ج72، ص114، ح4.
5. درایت، مصطفی و حسین، ص250.
6. همان، ص251.
7. مجلسی، علامه محمد باقر، ج72، ص170، ح1.
8. درایت مصطفی و حسین، ص251.
9. قمی، عباسی، سفینة البحار، (دارالاسوة، 1422ق)، ج1، ص161.
10. مولوی، جلاالدین، مثنوی معنوی، تصحیح نیکلسون، (تهران، نشر مولی) دفتر اول، بیت64.
11. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، (مکتب الاعلام الاسلامی، 1367)، ج1، ص348.
12. همانجا.
13. همان، ج3، ص347-348.
14. رضی، سید شریف، نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378)، نامه53.
15. همانجا.
16. درایت، مصطفی و حسین، ص251.
17. رضی، سید شریف، نامه53.
18. همان، نامه42.
19. مجلسی، علامه محمد باقر، ج72، ص117.
20. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، (قم، دفتر انتشارات اسلامی)، ج1، ص268.
21. مجلسی، علامه محمد باقر، ج72، ص114.
22. محمدی ری شهری، محمد، ج3، ص195.
23. درایت، مصطفی و حسین، ص250.
24. در مقاله پیشین از الگوی رفتار مؤمنانه در آینه روایات که از دو مؤلفه صدق گفتار و امانت داری حاصل میآید، بحث شد. (ویراستار)
25. مجلسی، علامه محمد باقر، ج72، ص172.
26. همانجا.
27. نراقی، محمد مهدی، جامع السعادت، (قم، موسسه مطبوعاتی اسماعلیان، بیتا)، ج2، ص182.
28. محمدی ری شهری، محمد، ج3، حدیث5312.
29. مجلسی، علامه محمد باقر، ج72، ص114.
30. همان، ص170.
31. این شعار را وامدار کتاب اخلاق حرفهای دکتر قراملکی هستم.
32. نک: فرامرز قراملکی، احد، اخلاقی حرفهای، (تهران، مجنون، 1383)، ص46.
33. همانجا.
34. تفصیل سخن در خصوص ابعاد کم فروشی را مراجعه کنید به مقاله مظهر قراملکی، علی، «تحلیل ابعاد و آثار کم فروشی» در همین مجموعه. (ویراستار)
35. احسان بخش، صادق، آثار الصادفین، (قم، دار العلم، 1361)، ج1، 337.
36. مجلسی، علامه محمد باقر، ج72، ص172.
37. رضی، سید شریف، خطبه25.
قرآن کریم.
احسان بخش، صادق، آثار الصادقیان، قم، دارالعلم، چاپ اول 1366.
درایت، مصطفی و حسین، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1378.
رضی، سید شریف، نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، 1378.
طباطبائی، علامه محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، 20جلدی، قم ، دفتر انتشارت اسلامی، بیتا.
فرامرز قراملکی، احد، اخلاق حرفهای، تهران، انتشارات مجنون، چاپ دوم 1383.
فرامرز قراملکی، احد، سازمانهای اخلاقی کسب و کار، تهران، مجنون، چاپ دوم، 1386.
قمی، عباسی، سفینة البحار، دارالاسوه، چاپ سوم، 1422ق.
مجلسی، علامه محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء للتراث العربی.
محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ دوم 1367.
مظهر قراملکی، علی، «ابعاد و پیامدهای کم فروشی در آیات و روایات»، همین مجموعه.
مولوی، جلاالدین محمد، مثنوی معنوی، تصحیح نیکلسون، تهران، شرمولی.
نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان. منبع مقاله :
فرامرز قراملکی و همکاران، احد؛ (1388)، اخلاق حرفهای در تمدن ایران و اسلام، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم.