نویسندگان یونانی و رومی اساطیر

بیشتر کتاب‌های حاوی داستان‌های اساطیری اصولاً از اووید، شاعر یونانی، بهره و مایه گرفته‌‌اند، یعنی از شاعری که در زمان فرمانروایی آگوستوس می‌زیسته و می‌سروده است. اووید خود زبده‌ای از اساطیر است. در این
چهارشنبه، 20 دی 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
نویسندگان یونانی و رومی اساطیر

نویسندگان یونانی و رومی اساطیر





 
بیشتر کتاب‌های حاوی داستان‌های اساطیری اصولاً از اووید، شاعر یونانی، بهره و مایه گرفته‌‌اند، یعنی از شاعری که در زمان فرمانروایی آگوستوس (1) می‌زیسته و می‌سروده است. اووید خود زبده‌ای از اساطیر است. در این رشته شما نمی‌توانید هیچ نویسنده‌ی باستانی را با وی مقایسه کنید. او تقریباً تمامی داستان‌ها را نوشته و همه را نیز به تفصیل ساخته و پرداخته است. ما گهگاه فقط داستان‌هایی را در کتاب‌های وی می‌بینیم و می‌خوانیم که در ادبیات و در دنیای هنر برای ما آشنا بوده‌‌اند. در این کتاب من کوشیده ام تا سر حد امکان کمتر از آن داستان‌ها استفاده کنم. در این هیچ تردیدی نیست که اووید شاعری والا و داستانسرایی خوب بود، و به اساطیر ارج می‌نهاد و آن را می‌ستود چون می‌دانست که اساطیر چه مصالح خوبی در اختیارش گذاشته است. اما نظرگاهش بسیار بیش از ما با آن فاصله داشت. او اسطوره‌ها را مهمل می‌پنداشت و نوشته است:
من دروغهای شاخدار شاعران باستان را بازگو می‌کنم،
که چشمهای انسانی تاکنون آنها را ندیده است.
او با تاکید و اصرار تمام به خواننده اش می‌گوید: «ابلهانه بودنشان زیاد مهم نیست. من به آنها طوری لباس زیبا می‌پوشانم که شما آنها را دوست خواهید داشت». و واقعاً چنین می‌کند، و چه خوب و بقاعده، ولی در دستهای وی تمام آن داستان‌ها که از نظر شاعران یونانی ادوار نخستین مثل هزیود و پندار (Pindar) حقیقتی مسلم و آشکار و متین بوده‌‌اند، و برای تراژدی نویسان یونانی وسایل یک حقیقت ژرف مذهبی به شمار می‌رفته‌‌اند، به صورت افسانه و قصه‌های سرگرم کننده، و در مواردی، به صورت لطیفه و طنز درآمده‌‌اند. اسطوره نویسان یونانی نه اهل فصاحت و بلاغت‌‌اند و نه اصولاً احساس گرا.
شمار نویسنده‌های بزرگی که داستان‌های اساطیری را به ما رسانده‌‌اند چندان زیاد نیست. البته هومر در رأس آنها قرار دارد. داستان‌های ایلیاد و اودیسه از کهن ترین نوشته‌های یونانی و کتاب‌هایی هستند که کهن ترین نوشته‌ها را در خود جای داده‌‌اند. ما واقعاً نمی‌توانیم تاریخ دقیق هر یک از بخشهای آنها را تعیین کنیم. دانش پژوهان هم در این زمینه با یکدیگر هم عقیده نیستند. تردیدی نیست که این اختلاف عقیده همچنان ادامه خواهد داشت. تاریخ تقریباً غیرقابل اعتراضی را که نوشته‌‌اند، مربوط به یک هزار سال پیش از میلاد مسیح است ـ لااقل برای داستان ایلیاد، که کهن تر از آن دیگری است.
با توجه به آنچه از این پس در این قسمت و فصلهای دیگر این کتاب می‌آید، تاریخ گفته شده حتماً مربوط به دوران‌های پیش از میلاد مسیح است، مگر اینکه صریحاً گفته شود که غیر از این و مربوط به بعد از میلاد مسیح است (2).
دومین نویسنده را بعضی وقتها به قرن نهم و در مواردی به قرن هشتم (پیش از میلاد) نسبت داده‌‌اند. هِزیود کشاورز ندار و بینوایی بود که زندگی تلخ و دشواری را می‌گذراند. هیچ تباین و تفاوتی را بزرگتر و آشکارتر از آن تباینی نخواهید یافت که بین اشعار او، کارها و روزها، که در آن می‌خواهد به انسان‌ها ثابت کند که در این دنیای خشن و ناهنجار چگونه باید خوب زیست، و شکوه و عظمت کتاب‌های ایلیاد و اودیسه وجود دارد. اما هزیود گفتنی‌های زیادی درباره خدایان دارد، و شعر دومی که معمولاً آن را به وی نسبت می‌دهند، یعنی تئوگونی یا دودمان خدایان، کاملاً به اساطیر مربوط می‌شود. اگر واقعاً هزیود آن را نوشته است، که در آن هنگام کشاورز ندار و بی چیزی بیش نبوده است و در کشتزاری دورافتاده و دور از شهر می‌زیسته است، پس نخستین مرد در سرزمین یونان است که از خود پرسیده است که این چیزها چگونه به وجود آمده‌‌اند، یعنی دنیا، آسمان، خدایان، نوع بشر، و نیز به فکر افتاده است که برای آن توضیح و توصیفی بیابد. هومر هیچ گاه به چیزی نیندیشیده است. شعر «دودمان خدایان» روایتی است درباره آفریده شدن جهان هستی، و به وجود آمدن خدایان، و این امر در مقوله اساطیر اهمیت زیادی دارد.
پس از این دو، نوبت به سرودهای هومریک می‌رسد، یعنی به اشعاری که در حرمت و تقدس خدایان گوناگون سروده شده است. البته نمی‌توانیم بگوییم که قطعاً در چه تاریخی سروده شده‌‌اند ولی بسیاری از محققان و دانش پژوهان آنها را مربوط به پایان قرن هشتم یا اوایل قرن هفتم (پیش از میلاد مسیح) دانسته‌‌اند. آخرین سرودی که از اهمیت برخوردار است ـ چون روی هم رفته سی و سه سرود است ـ به آتن قرن پنجم یا احتمالاً قرن چهارم (پیش از میلاد) تعلق دارد.
پندار، بزرگترین شاعر غزلسرای یونان، نویسندگی و سرودن شعر را در اواخر قرن ششم (پیش از میلاد) آغاز کرده است. او اودِس (Odes) را به افتخار برندگان مسابقات پهلوانی جشن‌های بزرگ ملی یونان سروده است، و در تمامی این اشعار از اسطوره سخن گفته است یا به آن اشاره‌ای کرده است. در امر اسطوره نویسی، پندار نیز مثل هزیود شهرت دارد.
اِسکیلوس (Aeschylus) که سالخورده تر از سه شاعر تراژدی نویس دیگر است، معاصر پندار بوده است. آن دو شاعر دیگر، یعنی سوفوکلس و اوریپیدِس (Euripides) یا اوریپید اندکی جوان تر از او بودند. اوریپیدس، که جوان ترین بود، در پایان قرن پنجم (پیش از میلاد) درگذشت. تمامی نمایشنامه‌های اسکیلوس، البته به استثنای «ایرانیان» که آن را به افتخار پیروزی یونانیان بر ایرانیان در سالامیس (Salamis) نوشته است، از موضوعهای اساطیری سخن گفته‌‌اند. اینان، به اتفاق هومر، مهمترین منابع اطلاعاتی ما از اساطیر هستند. آریستوفانس (Aristophanes) طنزنویس بزرگ که در سالیان آخر قرن پنجم و اوایل قرن چهارم (پیش از میلاد) می‌زیسته است، اغلب به اسطوره اشاره می‌کند، همان گونه که دو تن از نثرنویسان بزرگ، یعنی هرودوت، نخستین تاریخ نگار اروپا که با اوریپیدس معاصر بوده است، و افلاطون فیلسوف که کمتر از یک نسل بعد از وی می‌زیسته است، اشاراتی می‌کنند.
شعرای پیرو مکتب اسکندریه که آنان را شعرای اسکندرانی می‌خوانند، حدود 250 پیش از میلاد می‌زیسته‌‌اند و آنان را بدان جهت اسکندرانی خوانده‌‌اند که نویسندگی را از زمانی آغاز کرده‌‌اند که مرکز ادبیات یونانی از یونان راهی اسکندریه در مصر شده بود. آپولونیوس (Apollonius) رود سی یا رود زی داستان «در جست و جوی پشم طلایی) را به تفصیل نوشته است، و در مورد همین داستان از شماری اسطوره‌ی دیگر هم یاد کرده است. او و سه اسکندرانی دیگر، که آنها هم چیزهایی درباره اساطیر نوشته‌‌اند، یعنی شعرای روستانشین به نامهای تئوکریتوس (Theocritus) و بیون و موسکوس (Moschus) آن سادگی اعتقادی هزیود و پندار به خدایان را از دست داده‌‌اند، و در نتیجه از ژرفا و جذابیت نظریه آن شاعران درباره مذهب کاملاً جدا مانده و دور شده‌‌اند. با وجود این مثل اووید سبک پندار و پوچ اندیش نیستند.
دو نویسنده متأخر، به نامهای آپولئیوس (Apuleius)، که از قوم لاتین بود، و لوسیان (Lucian)، که یونانی بود، و هر دو در قرن دوم (پیش از میلاد) می‌زیسته‌‌اند، سهم بسزایی در شناسایی اساطیر دارند. داستان مشهور کیوپید و پسیشه یا پسیکه (3) را فقط آپولئیوس نوشته است که بسیار شبیه به اووید می‌نویسد. لوسیان از هیچ کس تقلید نمی‌کند و فقط مثل خودش می‌نویسد. او خدایان را هجو کرده است. خدایان در زمان وی مایه‌ی شوخی و تمسخر شده بودند. با وجود این، اطلاعات زیادی راجع به آنها به دست می‌دهد.
آپولودوروس، که او نیز یونانی بود، بعد از اووید قرار دارد و از فیاض ترین نویسنده‌های داستان‌های اساطیری به شمار می‌آید، اما درست برخلاف اووید واقع بین و خیلی سنگین و رنگین است. تاریخ زندگی او را از قرن اول پیش از میلاد تا قرن نهم پس از میلاد مسیح نوشته‌‌اند. محقق و دانش پژوه انگلیسی، سِر ج. جی. فریزِر (J.g.frazer)، معتقد است که وی احتمالاً در قرن اول یا دوم پس از میلاد مسیح می‌زیسته و می‌نوشته است.
پاوسانیاسِ (Pausanias) یونانی، که جهانگردی پرشور است و نویسنده نخستین کتاب راهنمای جهانگردی است، درباره رویدادهای اساطیری که می‌پندارد در نقاطی که او دیده به وقوع پیوسته است سخنان بسیار دارد. او در حدود قرن دوم بعد از میلاد مسیح می‌زیسته است، اما در مورد داستان‌ها اظهار تردید نکرده است. او با جدیت تمام درباره شان سخن گفته و نوشته است.
و اما در مورد تمام نویسندگان رومی، ویرژیل (Virgil) یا ویرجیل (4) پیشتازترین آنهاست. او نیز مثل اووید، که با وی همزمان بود، اعتقادی به اساطیر نداشت، ولی طبیعت انسانی را در آنها یافته و در نتیجه شخصیتهای اساطیری را برخلاف تراژدی نویسان یونانی زندگی بخشیده است.
شاعران رومی دیگری هم هستند که درباره اساطیر مطالبی نوشته‌‌اند. کاتولوس(Catullus) شماری از این داستان‌ها را نوشته است، و هوراس نیز اغلب به آنها اشاره کرده است، اما هیچ یک از آنها اهمیت اساطیری ندارد. این داستان‌ها در نظر تمامی رومیان کاملاً دور از ذهن و تیره بوده‌‌اند. نویسنده‌های یونانی که به نوشته‌های خود اعتقاد داشته‌‌اند، بهترین راهنماهای دانش اساطیری یونانی هستند.

پی نوشت ها :

1- Augustus
برادرزاده ژولیوس (جولیوس) سزار که در 63 پیش از میلاد مسیح می‌زیسته است. توضیح اینکه ژولیوس در زبان ایتالیایی جولیوس تلفظ می‌شود و ژولیوس تلفظ فرانسه آن است.
2- برای اینکه اشتباهی پیش نیاید هر جا لازم بوده مترجم تاریخ پیش از میلاد یا بعد از آن را ذکر کرده است.
3- Psyche
البته در زبان انگلیسی سیکی تلفظ می‌شود.
4- Virgil
به ایتالیایی ویرجیل تلفظ می‌شود و ویرژیل تلفظ فرانسه آن است.

منبع:همیلتون، ادیت؛ (1387) سیری در اساطیر یونان و رم، ترجمه عبدالحسین شریفیان، تهران، اساطیر، چاپ سوم.


 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.