استفاده از نفوذ جهت کشف نقشه‌های دشمن

می‌توان گفت یکی از اهداف دستگاه‌های اطلاعاتی دنیا، شناسایی و کشف توطئه‌های کشور با گروه‌های حریف و رقیب بوده تا در نبرد نظامی و یا اطلاعاتی پیروز شده، میزان خسارت احتمالی را به حداقل رسانده و از بروز
چهارشنبه، 27 دی 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
استفاده از نفوذ جهت کشف نقشه‌های دشمن
 استفاده از نفوذ جهت کشف نقشه‌های دشمن

نویسنده: مهدی مروتی (1)

 

مقدمه

می‌توان گفت یکی از اهداف دستگاه‌های اطلاعاتی دنیا، شناسایی و کشف توطئه‌های کشور با گروه‌های حریف و رقیب بوده تا در نبرد نظامی و یا اطلاعاتی پیروز شده، میزان خسارت احتمالی را به حداقل رسانده و از بروز حوادث ثانویه پیشگیری نماید. این نبرد اطلاعاتی منحصر به دوره کنونی نبوده بلکه از ابتدای شروع جنگ در تاریخ بشر این استراتژی همیشه دنبال شده است. شاید بتوان گفت که یکی از بهترین و کارآمدترین ابزارها و روش‌های جمع‌آوری اطلاعات در خصوص نقشه‌های دشمن، استفاده از نیروهای نفوذی می‌باشد. موضوع نفوذ قطعاً از دید امامان معصوم (علیهم السلام) پنهان نبوده و در سیره عملی آنان موارد متعددی از این امر وجود دارد.
در حقوق اسلامی، جاسوسی همیشه عملی نامشروع و جاسوس همه جا سزاوار مجازات نیست. بلکه جاسوسی مشروع از دیدگاه اسلام نیز وجود دارد. دو رویکرد در موضوع جاسوسی وجود دارد، اولین مورد به منظور کسب اطلاعات و مراقبت از کارگزاران و مأموران دولتی است و دومین مورد نیز جاسوسی علیه دشمنان و مخالفان حکومت اسلامی است (موسوی بجنوردی، 1389؛ 19). رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به کسب اطلاعات از دشمن اهمیت بسیار می‌دادند و هیچ نبردی را بدون جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات آغاز نمی‌کرد (تقی زاده اکبری، 1385؛ 13). این موارد دلالت بر اهمیت موضوع نفوذ و جاسوسی در سیره پیشوایان دین دارد. یکی از عوامل مهم و مؤثر موفقیت در نبردها، کسب اطلاعات و اخبار از دشمن در خصوص مکان تجمع، زمین دشمن، تعداد نیروها، تجهیزات، برنامه‌ها و اهداف دشمن است و اتخاذ موضع تهاجمی یا تدافعی، نوع عملیات نظامی و تقسیم و سازماندهی نیروها باید دقیقاً بر اساس اطلاعات دریافتی از دشمن صورت گیرد با موضوع این پژوهش کتاب یا مقاله چاپ و منتشر نشده و آثار مکتوب موجود به صورت کلی موضوع اطلاعات، تجسس، فرماندهی نظامی و سیره امنیتی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) را مورد بررسی و تحلیل قرار داده‌اند و در کنار سایر مسائل، به صورت مختصر به ذکر چند نمونه از فعالیت‌های اطلاعاتی و جاسوسی بسنده کرده‌اند.
هدف نگارنده این است که اهداف، ابعاد و احکام نفوذ، ویژگی‌های عناصر نفوذی و ملاحظالت حفاظتی و پوششی مربوطه را در سیره معصومین (علیهم السلام) مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد.
سوال اصلی پژوهش این است که معصومین (علیهم السلام) در چه مواقعی از عوامل نفوذی استفاده می‌کردند؟ هدف آنان آیا صرفاً جمع‌آوری اطلاعات بوده است؟ عوامل نفوذی چه ویژگی‌ها و خصایصی داشتند؟
به نظر می‌رسد معصومین (علیهم السلام) بنا به ضرورت حفظ اسلام و پیروزی در صحنه نبرد و کشف توطئه‌های دشمنان از عوامل نفوذی استفاده می‌کردند و تنها به دنبال جمع‌آوری اخبار نبوده بلکه اهداف دیگری نیز در عملیات نفوذ مد نظر داشته و برای عوامل نفوذی شرایط و خصوصیات خاصی قائل بوده‌اند.

روش‌ها

با توجه به اینکه روش انجام این پژوهش، توصیفی - تحلیلی است، لازم گردید بالغ بر 1000 خبر و روایت مربوط به حوزه‌های نظامی، اطلاعاتی و امنیتی از دایرةالمعارف مربوطه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و اخبار و روایات مرتبط با موضوع نفوذ و جاسوسی تفکیک شده و هر کدام به صورت مجزا مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد. بازه زمانی مورد مطالعه نیز از زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) تا پایان امامت امام حسن عسکری (علیه السلام) بوده است و اسناد و مدارک به روش کتابخانه‌ای جمع‌آوری گردیده است.

اهداف و مأموریت‌های نیروهای نفوذی

یکی از عوامل مهم و مؤثر موفقیت در نبردها، کسب اطلاعات و اخبار از دشمن در خصوص مکان تجمع، زمین دشمن، تعداد نیروها، تجهیزات، برنامه‌ها و اهداف دشمن است و اتخاذ موضع تهاجمی یا تدافعی، نوع عملیات نظامی و تقسیم و سازماندهی نیروها باید دقیقاً بر اساس اطلاعات دریافتی از دشمن صورت گیرد (قایدان، 1385؛ 33). بررسی اسناد و روایات موجود نشان می‌دهد که اهداف و مأموریت‌هایی که ائمه معصومین (علیهم السلام) برای نیروهای نفوذی خود تعیین کرده‌اند، در قالب محورهای ذیل قابل دسته بندی می‌باشد.
 

بیشتر بخوانید: روزنه‌های نفوذ دشمن

 

الف) شناسایی اهداف و میزان آمادگی دشمن

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در چندین مورد عوامل نفوذی خود را جهت شناسایی و کسب اخبار در خصوص اهداف و میزان آمادگی دشمن به سمت آن‌ها گسیل داشتند که از جمله می‌توان به اعزام بریده بن حصیب به سمت قبیله بنی مصطلق، اعزام عبدالله بن ابی حدرد اسلمی به قبیله هوازن، مأموریت دادن به عبدالله بن رواحه در جنگ خیبر و اعزام بسر بن سفیان در جنگ حدیبیه اشاره نمود (العاملی، 1387، جلد اول؛ 137). در این مأموریت‌ها، هدف پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این بود که برآوردی از میزان آمادگی دشمن و اهداف آنان، قبل از نبرد بدست آورند.
حضرت علی (علیه السلام) برای آگاهی از میزان وفاداری و آمادگی مردم شام برای جنگ و تعیین میزان تعهد و وفای شامیان نسبت به معاویه، نیروی نفوذی به شمام اعزام کرد تا مردم را بترساند و شایع نماید که علی (علیه السلام) با مردم عراق به سوی شام در حرکت است و میزان حرف شنوی مردم شام از معاویه را برآورد نماید (شبدینی پاشاکی و همکاران، 1393؛ 43). در این مورد امام علی (علیه السلام) با انجام یک عملیات روانی توسط عامل نفوذی، عکس العمل و میزان وفاداری مردم شام را ارزیابی نمودند و دریافتند که مردم شام آمادگی دفاع و حمایت از معاویه را دارند.
مصادیق ذکر شده حاکی از آن است که معصومین (علیهم السلام) علیرغم دارا بودن علم امامت، از ابزارهای انسانی (عامل نفوذی) برای کشف اهداف و نقشه‌های دشمن استفاده می‌کردند.

ب) تحرکات و راههای مواصلاتی

از جمله مأموریت‌هایی که پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به عوامل نفوذی داده‌اند، شناسایی راه‌های مواصلاتی دشمن بوده و عوامل را به سمت مسیرهای مواصلاتی و تردد دشمن نفوذ می‌دادند تا با رعایت پوشش و استفاده از ظرفیت بومیان منطقه، راه‌های مواصلاتی و تحرکات دشمن را چک نمایند.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از جنگ بدر، در انتظار بازگشت کاروان قریش از شام بودند و به همین منظور دو نفر از عوامل نفوذی خود را 10 روز قبل به منطقه حوراء فرستادند تا اطلاعات لازم در خصوص مسیر حرکت کاروان قریش را جمع‌آوری نمایند. نیروهای نفوذی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با پوشش مناسب و استفاده از ظرفیت و حمایت بومیان و عشایر منطقه، در مسیر کاروان قریش قرار گرفته و اطلاعات لازم را جمع‌آوری و به ایشان منتقل نمودند. این واقعه به اهمیت مسیر تردد دشمن و نقش پوشش و عوامل محلی در حمایت از نیروهای نفوذی اشاره دارد.
در روایت دیگری نیز نقل شده که هنگامی که نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) صحبت از کاروان تجاری قریش به میان آمد، آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) دو نفر از یاران خود را به عنوان جاسوس به سوی کاروان قریش روانه کردند. این دو در محله‌ای از جهینه در نزدیکی ساحل دریا از مردم آنجا درباره کاروان و تجار قریش اطلاعاتی را جمع‌آوری کرده و به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) منتقل نمودند (العاملی، 1387، جلد اول؛ 140).
این موضوع حکایت از آن دارد که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مسیر حرکت کاروان قریش را از مبدأ پیگیری می‌نمودند و علاوه بر آن جهت حرکت کاروان را در طول مسیر نیز توسط عوامل و جاسوسان چک می‌نمودند.
قبل از جنگ جمل، ام سلمه همسر پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) که در مکه ساکن بودند اخبار و اطلاعاتی برای علی (علیه السلام) فرستادند، از جمله اینکه مسیر حرکت جنگ افروزان جنگ جمل (عایشه، طلحه و زبیر) را که عازم بصره بودند به آن حضرت اعلام کردند (حسینی شاهرودی و آخوندی، 1380؛ 141).

ج) محل تجمع

در جنگ احد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دو جاسوس خود به نام‌های انس و مونس را شبانه به سمت کاروان قریش روانه کرد، آن دو نفر در کاروان قریش نفوذ کرده و با آنان طی مسیر کردند تا اینکه در وطاء توقف کردند، آنگاه نزد پیامبر بازگشتند و ایشان را مطلع کردند (العاملی، 1387، جلد اول؛ 142).
هدف حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) این بود تا محل تجمع و اسکان سپاه دشمن را شناسایی نمایند و این امر ناشی از اهمیت موضوع برای یک فرمانده نظامی می‌باشد.

ج) حجم نیروها و تجهیزات نظامی

در جنگ احد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حباب بن منذر را به سوی دشمن فرستاد. وی بعد از انجام مأموریت نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بازگشت و اظهار داشت که نفرات آنان سه هزار اندکی بیشتر و یا کمتر است، تعداد 200 اسب و تعدادی زره و سپر دارند. علاوه بر آن عباس بن عبدالمطلب (نیروی نفوذی پیامبر در مکه) قبل از حرکت سپاه قریش به ایشان گزارش داد که قریش با سه هزار نفر به سوی تو می‌آیند، 200 اسب، 700 زره و 3000 شتر و سلاح زیادی به همراه دارند (العاملی، 1387، جلد اول؛ 144).
این سند تاریخی بیانگر اینست که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) موضوع تجهیزات دشمن را از دو منبع مورد بررسی قرار داده‌اند. یکی از منابع، عباس عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که اطلاعات مربوط به مبدأ حرکت را به ایشان اعلام نمودند و منبع اطلاعاتی دیگر، خبر واصله از منبع نفوذی ایشان به سپاه قریش بود که در صحنه عملیات و قبل از جنگ بدست آمد، زیرا این احتمال وجود داشت که نیرو و تجهیزات دیگری در بین راه مکه تا میان نبرد به سپاه دشمن ملحق شده باشد. این شیوه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیانگر این فن اطلاعاتی است که اخبار واصله اولیه (از مأمور نفوذی در مکه) مربوط به توان دشمن در مبدأ با گزارشات منبع نفوذی در صحنه عملیات تطبیق داده شود به عبارت دیگر تلاقی اخبار انجام شد و اخبار توسط منابع دیگر نیز چک گردد. نکته دیگر اینکه تنها تعداد نیروها مد نظر نبوده بلکه نوع تجهیزات نیز باید مورد توجه قرار گیرد.

د) نقشه و طرح نظامی دشمن

در جنگ حنین ابن ابی حدرد (نیروی نفوذی پیامبر) به سپاه دشمن نفوذ داده شد و پیامبر از وی خواست که اخبار آنان را بیاورد و ببیند که فرمانده دشمن چه می‌گوید. لذا به پیامبر خبر داد که دشمن بنا دارد سحرگاه حیوانات، زنان و فرزندان را در عقب لشکر به صف نماید و اول حمله را آغاز نماید (حسینی شاهرودی و آخوندی، 1380، 138). این اقدام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیانگر آن است که برای ایشان اظهارات فرمانده دشمن به ویژه نحوه آرایش لشکر، سخنرانی در جمع سپاهیان مهم و ... مهم بوده و لازم دیدند که فردی را جهت این امر به داخل سپاه دشمن نفوذ دهند. مأمور نفوذی توانست زمان حمله، نحوه آرایش نظامی لشکر دشمن و اینکه قصد دارد به صورت تهاجمی حمله را آغاز نمایند را به ایشان گزارش نماید.

ه) محل‌های رخنه و میزان هوشیاری دشمن

حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) از خوات بن جبیر خواست که در قبیله بنی قریظه نفوذ نماید و ببیند آیا در آن‌ها غفلت و بی‌توجهی یا محلی برای نفوذ مشاهده می‌کند یا خیر؟ (العاملی، 1387، جلد اول؛ 146).
این مأمور نفوذی مأموریت داشت که نقاط ضعف بنی قریظه را شناسایی نماید و بررسی نماید آیا محلی برای رخنه در سپاه دشمن وجود دارد یا خیر؟ و مأموریت دیگر وی این بود که میزان هوشیاری و احتیاط دشمن را چک نماید. از این گفته پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌توان برداشت نمود که یکی از اهداف به کارگیری مأمورین نفوذی، شناسایی نقاط ضعف دشمن و میزان احتیاط (توانایی ضد اطلاعات) حریف می‌باشد. بعبارت دیگر معصومین (علیهم السلام) مأموریت جمع‌آوری قدرت ضد اطلاعاتی حریف را به نیروهای نفوذی نیز محول نموده‌اند.

و) اموری که باعث تشویق و افزایش روحیه می‌شود

در جریات جنگ احد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از جاسوس خود (حباب بن منذر) که به سپاه قریش نفوذ کرده بود سؤال فرمودند: آیا زنان آنان همراه شان بودند؟ حباب پاسخ داد، زن‌هایی را دیدم که دایره و طبل داشتند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند آنان قصد دارند که مردان خود را ترغیب کنند و کشته شدگان بدر را به خاطر آن‌ها آورند (العاملی، 1387، جلد اول؛ 147).
این امر بیانگر این نکته است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از نیروهای نفوذی خود می‌خواهد حتی در مورد روحیه سربازان سپاه دشمن نیز حساسیت داشته باشند و اخبار مربوطه را مورد توجه قرار دهند. البته بررسی این روایت نشان می‌دهد که ابتدا پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) اوضاع زنان همراه سپاه دشمن و داشتن کجاوه را سؤال نمودند و سپس تحلیل نمودند که علت همراهی زنان، روحیه بخشیدن به مردان در هنگام نبرد می‌باشد. البته لازم به ذکر است که در آن زمان، زنان در تشویق و ترغیب جنگجویان نقش مهمی داشتند و تأثیر زیادی در حالات نفسانی و روحی آن‌ها داشته‌اند. لذا اطلاع از مسائل غیر نظامی که در ارتباط با جنگ است نیز در زمره مأموریت نیروهای نفوذی قرار گرفته است.

ز) انجام عملیات روانی

یکی از وظایف جاسوسان انجام و اجرای عملیات روانی در حوزه دشمن می‌باشد. از جمله امام علی (علیه السلام) بعد از خلافت و پیش از جنگ صفین، عامل نفوذی به نام خفاف بن عبدالله را به شام فرستاد. او به همراه رئیس طایفه طی نزد معاویه رفت و مشروح جریان قتل عثمان و خلافت علی (علیه السلام) را برای معاویه تشریح کرد و در پایان گفت وقتی من از او (علی (علیه السلام)) جدا شدم هدفی جز شام نداشت (شبدینی پاشاکی و همکاران، 1393؛ 52). این اقدام عامل نفوذی امام (علیه السلام) باعث ترس و وحشت معاویه گردید.
یکی از تدابیر حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ‌ها، به ویژه در جنگ احزاب ایجاد تفرقه در سپاه دشمن بود (حیدری تفرشی، 1385؛ 53) پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ احزاب نعیم بن مسعود اشجعی را که تازه مسلمان شده بود را دستور داد تا شر دشمنان را از سر مسلمان دور نماید. نعیم بن مسعود نیز به صورت جداگانه با سران بنی قریظه، قریش و غطفان که در جنگ احزاب علیه مسلمانان متحد شده بودند ملاقات کرد و با آنان به گونه‌ای سخن گفت که اعتمادشان به یکدیگر سلب شد و از یاری یکدیگر دست شستند (تقی زاده اکبری، 1385؛ 19).
موارد ذکر شده حکایت از آن دارد که مأمورین نفوذی در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) علاوه بر کار جمع‌آوری اطلاعات، اقدامات روانی نیز در حوزه حریف انجام می‌دادند.

ابعاد نفوذ

بررسی سیره ائمه معصومین (علیهم السلام) بیانگر این امر است که نحوه و چگونگی جاسوسی علیه دشمن به دو شیوه بوده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در دو سطح شناسایی تاکتیکی برای تأمین اقدامات جنگی در هنگام نبرد، و شناسایی استراتژیک در عمق سرزمین دشمن اقدام می‌کردند (قایدان، 1385؛ 33).
بنابراین می‌توان گفت که جاسوسان و مأموران نفوذی در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) از نظر ابعاد نفوذ به دو گروه تقسیم می‌شوند.

الف) جاسوسی ثابت برای اهداف کلان

این طیف از عوامل نفوذی یا جاسوسان در اهداف ثابتی حضور داشتند و مقاصد راهبردی را دنبال می‌کردند. از جمله عباس ابن عبدالمطلب (عموی پیامبر اسلام) که به عنوان نیروی نفوذی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مکه حضور داشت و در حالی که مسلمان بودن خود را کتمان می‌کرد، اخبار قریش را جمع‌آوری و برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ارسال می‌کرد (دانشکده اطلاعات، 1390؛ 17).
مثال دیگر، جاسوس امیرالمؤمنین (علیه السلام) در شام است که اخبار مربوط به شام و دستگا معاویه را برای امام (علیه السلام) ارسال می‌کرد. معاویه قصد داشت افرادی را به عنوان زائر خانه خدا به حج اعزام کند که هدف آن‌ها تبلیغ برای معاویه و مقصر جلوه دادن امام علی (علیه السلام) در قتل عثمان بود، که نیروی اطلاعاتی امام مستقر در شام این را به امام گزارش کرده و لذا امام در نامه‌ای به قثم بن عباس (والی مکه) اعلام داشت: "که جاسوسان من در شام به من خبر داده..." (مطهری، 1385؛ 113).
مردی از قبیله حمیر به نام حصین بن مالک در دربار معاویه خدمت می‌کرد و گزارش‌های دستگاه حکومتی معاویه را کتباً برای حضرت علی (علیه السلام) ارسال می‌کرد و آن حضرت را از نقاط ضعف و ضربه پذیری معاویه آگاه می‌ساخت (رضوان طلب، 1390؛ 81).
هیثم بن اسود از هواداران عثمان بود و در دربار معاویه خدمت می‌کرد، همسر هیثم، اخبار دربار را می‌نوشت و به گردن اسب می‌بست و به شکل ماهرانه برای امام علی (علیه السلام) ارسال می‌کرد (شبدینی پاشاکی و همکاران، 1393؛ 50).
معاویه بن ضحاک بنی سلیم که در دستگاه معاویه خدمت می‌کرد، مأمور نفوذی امام علی (علیه السلام) بود و اخبار و اطلاعات مربوط به معاویه را به عبدالله بن طفیل می‌نوشت و عبدالله نیز این اطلاعات را به حضرت علی (علیه السلام) می‌رساند (العاملی، 1387، جلد سوم؛ 11).
امام حسین (علیه السلام) برادر خود محمد حنفیه و عبدالله بن عباس را در مدینه به عنوان جاسوس و نماینده خود قرار داده و از آنان خواست تا اخبار مربوط مدینه و والی مدینه را برای ایشان ارسال نمایند.
امام جعفر صادق (علیه السلام) در دربار منصور عباسی عوامل نفوذی داشتند که عبارت بودند از ربیع که از نیروهای نزدیک و خواص منصور عباسی بود بطوریکه در تمامی احضارها پیش از احضار امام (صلی الله علیه و آله و سلم) ایشان را از ماجرا و شرایط پیش آمده در دربار منصور با خبر می‌کرد و خدمات ایشان در حدی بود که امام (علیه السلام) قطعه زمینی در مدینه به ایشان اهدا فرمودند.
محمد بن عبدالله اسکندری از عوامل نفوذی امام صادق (علیه السلام) در دربار منصور عباسی و از نیروهای ویژه منصور بود به گونه‌ای که وقتی خلیفه عباسی قصد آزار و اذیت امام (علیه السلام) را داشت، خلیفه را از این کار منع می‌کرد و طوری وانمود می‌نمود که از جانب امام (علیه السلام) خطری متوجه دستگاه خلافت نیست.
ابراهیم بن جبله، کارگزار مخصوص منصور عباسی از عوامل نفوذی امام صادق (علیه السلام) بود که علیرغم دستور منصور عباسی در هتک حرمت امام (علیه السلام)، احترام ایشان را حفظ می‌کرد (شبدینی پاشاکی و همکاران، 1393؛ 151).
امام موسی کاظم (علیه السلام) در تشکیلات خلافت عباسی عوامل نفوذی داشتند. افرادی مانند محمد بن اسماعیل بن بزیع (موالی و خدمتکار منصور عباسی و سمت وزارت داشت) و فضل بن سلیمان (مسئول دیوان خراج در دولت منصور و مهدی عباسی ) و علی بن یقطین (مسئول دیوان در دولت مهدی عباسی و وزیر در دوره هارون الرشید) که در آن شرایط خفقان و استبداد خلفای عباسی توانسته بودند پست‌ها و مسئولیت‌های کلیدی تا سطح وزارت احزار کنند که این‌ها نشانه عمق و عظمت کار اطلاعاتی امام (علیه السلام) بوده است (شبدینی، پاشاکی و همکاران، 1393؛ 194).
امام‌هادی (علیه السلام) در درباره خلفای عباسی عوامل نفوذی داشتند، از جمله آنان زراقی، دربان متوکل عباسی بود ولی از ارادتمندان و عوامل امام هادی (علیه السلام) به شمار می‌رفت. یحیی بن هرثمه از کارگزاران متوکل عباسی بود ولی در جریان احضار امام (علیه السلام) از مدیه به بغداد، توسط امام (صلی الله علیه و آله و سلم) جذب شده و جزو عوامل نفوذی امام (صلی الله علیه و آله و سلم) در دربار متوکل بود (شبدینی پاشاکی و همکاران، 1393؛ 292).
فردی به نام انوش که به ظاهر نصرانی ولی عملاً مسلمان بوده و کاتب مخصوص خلیفه عباسی بود، عامل نفوذی امام حسن عسکری (علیه السلام) در دستگاه خلافت بود.
این طیف از جاسوسان و مأمورین نفوذی در داخل سرزمین دشمن یا به عبارت دیگر در هدف ثابتی به کارگیری می‌شدند و از روش‌های امن، اخبار جمع‌آوری شده را برای معصومین (علیهم السلام) ارسال می‌کردند.

ب) جاسوسی برای مأموریت‌های تاکتیکی و فوری

این طیف شامل عوامل نفوذی یا جاسوسانی است که برای مأموریت‌های مقطعی و موردی توسط پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) به سرزمین یا لشکر دشمن نفوذ داده می‌شدند. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در قضیه حدیبیه بسر بن سفیان را به داخل شهر مکه نفوذ دادند و مأمور شد تا اخبار داخل شهر را جمع‌آوری کرده و ضمن نفوذ در قریش، واکنش آنان را در قبال قصد پیامبر جویا شود.
مصداق دیگر می‌توان به اعزام بریده بن حصیب اسلمی توسط پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) جهت نفوذ در قبیله بنی مصطلق و کسب اخبار و آگاهی از مقاصد دشمن اشاره نمود.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در قضیه هوازن نیز یکی از عوامل را به سپاه دشمن نفوذ داده که پس از جمع‌آوری اطلاعات کسب شده را به ایشان منتقل نمودند.
شاید بتوان نمونه‌های فراوانی در خصوص این گونه از مأموریت‌های تاکتیکی و فوری بیان کرد.

احکام و شرایط نفوذ در سیستم اداری و نظامی دشمن

اصل اولیه و عقلایی اقتضا می‌کند که زیر نظر گرفتن پنهانی دیگران و جستجو درباره آنان و نیز افشاگری و انتشار اسرارشان جایز نباشد لیکن دقت در روایات این موضوع را روشن می‌کند که قلمرو و محدوده این تحریم تنها اسرار و عیوب شخصی و خانوادگی است که با مصالح عمومی هیچ گونه ارتباطی ندارد. اما آنچه مربوط به امور عمومی جامعه اسلامی است باید بر اساس قوانین و مقررات اسلامی مورد بازرسی و مراقبت قرار گیرد. در نظام اسلامی این نوع نظارت و جمع‌آوری اطلاعات به دوران حکومت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌رسد (ملک افضلی، 1386؛ 82). گاهی نفوذ و رخنه مستلزم اینست که در دستگاه‌ها و سازمان‌های سیاسی اداری و اطلاعاتی دشمن نفوذ کرد و این امر منجر به همکاری با آنان و قبول مسئولیت می‌شود. پرواضح است که از نظر فقهی همکاری با دشمن و قبول مسئولیت حرام است، لیکن این حرمت به صورت مطلق و کلی نیست و در روایات و سیره معصومین (علیهم السلام) مشروعیت نفوذ و رخنه مورد تأیید و تصدیق بوده و حتی جزو سیره عملی معصومین (علیهم السلام) بوده است. البته اهداف و آرمان‌هایی در این گونه از نفوذ مد نظر ائمه معصومین (علیهم السلام) بوده که حرمت مسأله را از بین برده است (العاملی، 1387، جلد دوم؛ 249). فعالیت‌های اطلاعاتی و به ویژه نفوذ، امری حساس و دقیق بوده چرا که یک خطای کوچک یا بی‌تجربگی، نه تنها جان مأمور را به خطر می‌اندازد بلکه سبب ایجاد حساسیت در دشمن و افشاء اسرار و اطلاعات نظامی و امنیتی می‌گردد و حتی ممکن است سرنوشت یک جنگ را تغییر دهد. لذا ضرورت دارد که افراد با تجربه جهت اقدامات نفوذی انتخاب شوند، همان گونه که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام)، از افراد با تجربه برای انجام این اقدامات استفاده می‌کردند. در پاره‌ای از موارد مأمورین نفوذی برای بدست آوردن خبرهای حساس مجبورند به رنگ دشمن درآیند و گاهی ناچار به ارتکاب بعضی گناهان می‌شوند که این امر مشمول قاعده تزاحم واجب و حرام و اهم و مهم است و لذا ارتکاب حرام به مقدار ضرورت مجاز می‌گردد (عظیمی گرگانی، 1387؛ 113). طبق روایات واصله از معصومین (علیهم السلام) و سیره عملی آنان، سه مورد از موارد مجاز در امر نفوذ و جاسوسی در دستگاه حکومتی دشمن و قبول مسئولیت در حکومت‌های ظالم و ستمگر، به شرح ذیل قابل دسته بندی می‌باشد.

یاری رساندن به مؤمنین و کمک به آن‌ها

عامل نفوذی که در تشکیلات دشمن خدمت می‌کند بایستی بتواند نیازهای مؤمنین را برآورده سازد و به آن‌ها کمک و یاری رساند. از جمله اینکه از حضرت صادق (علیه السلام) روایت شده که: "هرکس که نامش در دفتر بنی شیصبان ثبت شده باشد، خداوند او را در روز قیامت با چهره‌ای سیاه و تیره وارد محشر می‌کند مگر آن که برای رسیدن به معرفت و شناخت بیشتر و آگاهی از امور مملکتی رخنه کرده باشد و نیز تصمیم داشته باشد تا به دوستانش بهترین خدمت را ارائه کند" (العاملی، 1387، جلد دوم؛ 244).
از این روایت استفاده می‌شود که نیروهای نفوذی در سیستم اداری علاوه بر کسب اخبار بایستی به مؤمنین نیز خدمت نمایند. به عبارت دیگر نیروی نفوذی در دستگاه حکومتی دشمن، باید در حد امکان از بروز آسیب و ضرر به مؤمنین جلوگیری کرده یا خسارات وارده به مسلمانان را کاهش دهد.

جمع‌آوری اطلاعات امنیتی و حفاظتی

همان طوری که در متن روایت وارده از امام صادق (علیه السلام) تصریح شده، یکی از اهداف نفوذ در تشکیلات حکومتی حاکمان ستمگر، اهداف امنیتی و حفاظتی می‌باشد، مانند جمع‌آوری اطلاعات از تشکیلات آن‌ها و شناخت نقشه‌ها و خط مشی آنان و نیز روش‌هایی که در پیاده کردن آن‌ها دارند.
علی بن یقطین یکی از عناصر نفوذی در دربار عباسیان بود که نامه‌ای به صورت امری برای امام موسی کاظم (علیه السلام) نوشت و امام را از اتفاقی که بنا بود رخ دهد آگاه گرداند (العاملی 1387، جلد دوم، ص 246).
نمونه‌هایی از فعالیت مأموران نفوذی ائمه (علیهم السلام) در دستگاه‌های حکومتی بنی امیه و بنی عباس در بخش جاسوسی کلان برای اهداف سابق ذکر گردید.

خرابکاری در درون تشکیلات دشمن

یکی از آرمان‌ها و اهداف بکارگیری مأموران نفوذی در تشکیلات دشمن، خرابکاری یا ایجاد مشکل در سیستم حکومتی دشمن می‌باشد. از جمله تأیید امام‌هادی (علیه السلام) به محمد بن علی بن محمد عیسی و تجویز ایشان به اینکه در تشکیلات بنی عباس نفوذ نموده و اقداماتی که باعث ناراحتی دشمن گشته و یا حریف را دچار مشکل کند را انجام دهد. حضرت در پاسخ نامه وی نوشتند: "هر کس که چنین هدفی داشته باشد، نفوذش کار حرامی به حساب نمی‌آید، بلکه مزد و پاداش دارد" (العاملی، 1387، جلد دوم؛ 253).
خدمت و همکاری با دستگاه‌های ستمگر و نفوذ در آن‌ها طبق سیره و نظر معصومین (علیهم السلام) در شرایطی که بتوان یکی از اهداف را پوشش داد بلامانع اعلام شده است.

توجیهات و ملاحظات حفاظتی و عملیاتی مأموران نفوذی

سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) طوری بوده که در ارتباط گیری و هدایت عوامل نفوذی، ملاحظات و توجیهات حفاظتی و عملیاتی را رعایت می‌کردند که در ذیل به چند نمونه اشاره می‌گردد.
امام موسی کاظم (علیه السلام) به مأمور نفوذی خود (علی بن یقطین) توصیه می‌کند مانند اهل سنت و جماعت وضو بگیرد، این توصیه امام (علیه السلام) باعث می‌شود سوء ظن هارون الرشید در مورد شیعه بودن علی بن یقطین برطرف گردد.
هارون الرشید به علی بن یقطین لباس پشمین و زربافت هدیه داد و ایشان نیز این لباس را به امام کاظم (علیه السلام) هبه نمود. حضرت این لباس را به او برگشت داد و فرمود این لباس را نزد خود نگه دار. جاسوسان هارون به وی اطلاع دادند که علی بن یقطین این لباس را به موسی بن جعفر (صلی الله علیه و آله و سلم) هدیه نموده، لذا ‌هارون، علی بن یقطین را احضار و لباس زربافت را از وی مطالبه نمود و این حرکت امام باعث شد تا‌ هارون نسبت به علی بن یقطین اعتماد بیشتری پیدا کند (العاملی، 1387، جلد دوم؛ 255).
در سیره حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز موارد متعددی وجود دارد که ایشان از عوامل نفوذی خواسته‌اند که در هنگام ارائه گزارش به ایشان ملاحظات حفاظتی را رعایت کرده و نتایج مأموریت و اخبار جمع‌آوری شده را در جمع اصحاب به ایشان بازگو نکنند زیرا در روحیه نیروها تأثیرگذار است، مگر اخباری که در افزایش روحیه سپاه اسلام تأثیر مثبت دارد. چنانچه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به حباب بن منذر دستور داد هنگامی که میان مسلمانان هستم برایم خبر نیاور مگر زمانی که تعداد مخالفان را اندک دیده باشی. هدف پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این بود که اعلام خبر ممکن است سبب ضعف و سستی در میان جامعه و سپاه مسلمانان گردد.
معصومین (علیهم السلام) قبل از اعزام مأموران نفوذی، اقدام به توجیه عملیاتی آنان می‌نمودند که به چند مورد به صورت مختصر اشاره می‌گردد.
* تعیین کردن نوع و هدف از مأموریت؛
* نقشه و طرح عملیاتی؛
* تعیین منطقه مأموریت؛
* تعیین مسیرهای منتهی به منطقه مأموریتی؛
* تعیین نوع اطلاعات خواسته شده؛
* تعیین روش رساندن اطلاعات؛
* انجام ندادن اموری که باعث تحریک دشمن می‌گردد؛
* عدم دخالت در اموری که از محدوده مأموریت بیرون است.

شرایط و خصوصیات مأمورین نفوذی

آنچه که ممکن است به عنوان سوال مطرح گردد این است که مأمورین نفوذی که توسط امامان معصوم (علیهم السلام) جذب و به کارگیری شده‌اند دارای چه خصوصیات و شرایطی بوده‌اند.
در پاسخ به این سوال می‌توان گفت که در کلام و سیره ائمه (علیهم السلام) در پاسخ به این سوال دو نوع خصوصیت می‌توان یافت. اولین خصوصیت مربوط به ویژگی‌های عمومی است که یک نیرو به عنوان کارگزار نظام اسلامی باید داشته باشد و دومین خصوصیت شامل آن دسته از ویژگی‌هایی می‌باشد که اوصاف یک نیروی اطلاعاتی یا نفوذی را بیان می‌کند.
ما در این پژوهش قصد نداریم ویژگی‌های عمومی را ذکر کنیم و لذا به تشریح خصوصیات نیروهای نفوذی در کلام و سیره معصومین (علیهم السلام) می‌پردازیم.
قبل از ورود به بحث لازم است دو شرط را یادآوری نماییم اول اینکه یک نیروی نفوذی یا جاسوس باید دارای اوصاف و خصوصیات کاری باشد تا بتواند در انجام مأموریت موفق باشد از جمله آگاهی و خبره بودن، تجربه و کارآزمودگی، شجاعت و مانند این‌ها.
دوم اینکه نیروی نفوذی باید دارای اوصاف اخلاقی و دینی باشد تا در انجام مأموریت‌های اطلاعاتی از حد و مرزهای شرع و قانون اسلامی پا را فراتر نگذارد که تحت عنوان اخلاق اطلاعاتی قابل طرح می‌باشد. کار اطلاعاتی به خاطر آنکه شیوه‌ها و ابزار آن به گونه‌ای وسوسه انگیز است، امکان دارد که دست اندرکاران امور اطلاعاتی را کم‌کم و ناخودآگاه به سوی انواع فسادهای اخلاقی سوق دهد لذا باید متصف به صفات و ملکات خاصی باشند تا حسن انجام این وظایف را بر آن‌ها ممکن سازد (الهامی نیا و همکاران، 1389؛ 21).

الف) تجربه، بی‌باکی و تهور

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در یکی از جنگ‌ها از سعد بن ابی وقاص خواست برای کسب اطلاعات به اردوگاه دشمن نفوذ نماید. سعد در بازگشت از مأموریت آرام و متین خود را به خیمه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رساند، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به سعد فرمودند: تو موقع رفتن با شتاب رفتی و موقع برگشتن با تأنی؟! سعد گفت: ‌ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نمی‌خواستم شتاب من دشمن را به این باور برساند که من از آنان ترسیده‌ام. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به درستی که سعد فرد با تجربه‌ای است (رضوان طلب، 1390؛ 133).
فعالیت‌های اطلاعاتی و به ویژه نفوذ، امری حساس و دقیق بوده چرا که یک خطای کوچک یا بی‌تجربگی، نه تنها جان مأمور را به خطر می‌اندازد بلکه سبب ایجاد حساسیت در دشمن و افشاء اسرار و اطلاعات نظامی و امنیتی می‌گردد و حتی ممکن است سرنوشت یک جنگ را تغییر دهد. لذا ضرورت دارد که افراد با تجربه جهت اقدامات نفوذی انتخاب شوند، همان گونه که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام)، از افراد با تجربه برای انجام این اقدامات استفاده می‌کردند.
امام علی (علیه السلام) به عبدالله بن بدیل (فرمانده لشکر پیشرو در جنگ صفین) در نامه‌ای چنین نوشت: ... باید جاسوسانت را از افراد شجاع و دلیر انتخاب کنی، چرا که افراد ترسو و بزدل نمی‌توانند خبری را صحیح و درست به تو برسانند" (العاملی، 1387، جلد سوم؛ 190).
شجاعت از جمله خصوصیاتی است که لازمه نیروهای اطلاعاتی می‌باشد زیرا محدوده فعالیت آنان در درون یا سرزمین دشمن می‌باشد و بنا به فرمایش علی (علیه السلام)، افراد ترسو اطلاعات نادرست ارسال می‌کنند.

ب) هوش و ذکاوت

نیروهای اطلاعاتی باید از بین افراد زیرک و باهوش انتخاب شوند. در جنگ احزاب مأمور اطلاعاتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به اردوگاه دشمن نفوذ کرد و وارد خیمه ابوسفیان شد. ابوسفیان خطاب به لشکریان خود گفت: دقت کنید مبادا مأمورین اطلاعاتی پیامبر در بین شما نفوذ کرده باشند و لذا هر کس نام بغل دستی خود را بپرسد.
مأمور نفوذی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با زیرکی خاصی به دو نفر کنار خود رو کرده و اسامی آنان را پرسید. این اقدام او باعث شد تا کسی از او نپرسد که تو کیستی؟ لذا این مأموریت با ابتکار و زیرکی مأمور اطلاعاتی با موفقیت انجام شد (رضوان طلب، 1390؛ 131).
یکی از ویژگی‌ها و خصوصیاتی که لازمه هر عنصر اطلاعاتی می‌باشد، هوش و ذکاوت می‌باشد، چرا که افراد کودن و نادان یا فردی که بهره هوشی پایینی دارد، توانایی تجزیه و تحلیل مسائل را ندارد، نمی‌تواند مشاهده و توصیف خوبی ارائه دهد، توانایی عکس العمل سریع را نداشته، اطلاعات را به صورت ناقص جمع‌آوری می‌کند. بنابراین سیره و گفتار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) حکایت از آن دارد که آنان افراد زیرک و باهوش را برای انجام این گونه مأموریت‌ها انتخاب می‌کردند.

ج) داشتن توانایی و عکس العمل در تغییر دادن چهره

یک نیروی اطلاعاتی و نفوذی در سرزمین حریف باید یک نیروی توانمند باشد و بتواند از قدرت عکس العملی خوبی برخوردار باشد و توانایی داشته باشد که به رنگ دشمن درآمده و بتواند در محیط حریف به کار جمع‌آوری بپردازد. در جنگ خیبر عوامل نفوذی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به قلعه‌های خیبر نفوذ کرده و توانستند مدت سه روز در بین مردم خیبر به جمع‌آوری اطلاعات بپردازند.
نمونه دیگر می‌توان به نفوذ بریده بن خصیب اسلمی در جنگ مریسیع به قبیله بنی مصطلق اشاره کرد که از عکس العمل خوبی برخوردار بود زیرا دشمن به محض مشاهده وی، می‌پرسند تو کیستی؟ وی بلافاصله جواب می‌دهد که از شما هستم و وقتی مطلع شدم که شما می‌خواهید با محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بجنگید، تصمیم گرفتم به نزد مردم خود و افرادی که تحت فرمان من هستند بروم تا با هم متحد شویم و او را از پا درآوریم. این عامل نفوذی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با این عکس العمل خوب، هم هویت خود را حفظ نموده و هم از قصد و نیت سران بنی مصطلق آگاهی یافت و به همین بهانه از جمع آنان دور شده و نزد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بازگشت (رضوان طلب، 1390؛ 130).
یکی دیگر از مصادیق می‌توان به نفوذ عبدالله بن حدرد اسلمی در جنگ حنین به قبیله هوازن اشاره کرد که توانستند مدتی را در این قبیله نفوذ کرده و با آنان زندگی کند و اخبار مربوط به هوازن را جمع‌آوری و به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) منعکس نماید (العاملی، 1378؛ جلد سوم؛ 195).
لازمه جمع‌آوری درست و دقیق یک مأمور نفوذی این است که بتواند در محیط حریف حضور یافته و از نزدیک کار جمع‌آوری را انجام دهد. حضور در محیط مستلزم این است که مأمور نفوذی توانایی داشته باشد که در محیط حریف بدون هیچ گونه حساسیتی وارد شده و اقامت گزیند و در غیر این صورت نه امکان ورود به حوزه حریف را دارد و نه امکان استقرار و جمع‌آوری داشته و به سرعت شناسایی و دستگیر می‌گردد.

د) توانایی در شناخت انواع اطلاعات و استفاده از سخن رمزی

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جهت بررسی صحت و سقم خبر مربوط به عهد شکنی بنی قریظه، عوامل نفوذی را به بنی قریظه فرستادند و از آنان خواستند چنانچه این خبر صحت داشت به نحوی این خبر را بیان کنند که تنها پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متوجه محتوا شده و دیگران آنان را نفهمند. نیروهای نفوذی پیامبر بعد از نفوذ در بنی قریظه متوجه شدند که خبر صحت داشته و بنی قریظه عهد شکنی کرده‌اند و این خبر را با زبان رمز به پیامبر عنوان نمودند (العاملی، 1387، جلد سوم؛ 198).
ائمه اطهار (علیهم السلام) در مواقع ضروری از زبان رمزی استفاده می‌کردند. از جمله اینکه امام صادق (علیه السلام) نامه‌هایی را که برای دوستان خود ارسال می‌کردند با نام خود ارسال نمی‌کردند و در پایین نامه رمز "العالم" را به عنوان امضا کننده به کار می‌بردند. امام هادی (علیه السلام) نام مخاطبان نامه‌های خود را به صورت رمزی می‌نوشتند تا اگر نامه به دست دشمن افتاد، دوستان آن حضرت شناسایی نشوند (رضوان طلب، 1390؛ 194).
یکی دیگر از ضروریات حیاتی در زمینه اطلاعات، آگاهی از زبان دشمن و آشنایی کامل با آن، هم از نظر سخن گفتن و هم از جهت خواندن و نوشتن است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به مأمور نفوذی خود (زید بن ثابت) فرمان داد که زبان یهود را بیاموزد (مناصره، 1384؛ 173).
سیره معصومین (علیهم السلام) این بوده که خودشان از زبان رمز استفاده می‌کردند و از نیروهای نفوذی نیز می‌خواستند که هم با زبان سایر قبایل آشنا شوند و هم اخبار را با زبان رمز انتقال دهند.

ه) توانایی در تخمین زدن و اندازه گیری

یکی از ویژگی‌های یک مأمور اطلاعاتی یا نفوذی، توانایی در اندازه گیری یا تخمین می‌باشد، زیرا گاهی نمی‌توان آمار دقیقی از توان نیرویی و تجهیزات و... دشمن به دست آورد لازم است اطلاعات نزدیک به واقعیت را برآورد و تخمین زد. مثلاً عامل نفوذی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ احد به سمت سپاه دشمن نفوذ کرده و تعداد افراد، تعداد نیروهای سواره نظام و تجهیزات دشمن را تخمین زده و به پیامبر گزارش داد (العاملی، 1387، جلد سوم؛ 198).
یک نیروی نفوذی باید بتواند بر اساس مشاهدات و قرائن موجود در حوزه حریف، نسبت به اندازه گیری و برآورد وضعیت دشمن اقدام نماید. جالب اینکه شخص پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از تعداد شترهای ذبح شده در کاروان قریش، تعداد نیروهای دشمن را تخمین زدند. یک نیروی نفوذی یا جاسوس باید دارای چنین توانایی باشد.

و) صداقت و وفاداری

در نامه امیرالمؤمنین (علیه السلام) خطاب به مالک اشتر نخعی که به عهد نامه مالک معروف است، ایشان دو ویژگی مهم برای مأمورین اطلاعاتی بیان می‌کند (... وابعث العیون من اهل الصدق و الوفاء).
مأمور نفوذی و یا جاسوس باید صادق و وفادار باشد تا بتوان به گزارش‌ها و قضاوت‌های او اعتماد کرد. در همین خصوص روایتی در غررالحکم جلد دوم صفحه 575 از امام علی (علیه السلام) نقل شده که ایشان فرمودند: "دروغگویی فرستادگان و نمایندگان، فساد آفرین و موجب فوت هدف و ضایع شدن دوراندیشی و تقض تصمیمات می‌گردد."
از دو ویژگی صداقت و وفاداری اینطور استنباط می‌گردد که چنانچه مأمور اطلاعاتی صداقت نداشته باشد، اخبار ناصحیح ارائه می‌کند و مسئولیت تصمیم گیر را دچار خطا و اشتباه می‌کند و اگر وفادار نباشد، به سرویس خودی یا وطن خود خیانت می‌کند. لذا رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) این دو ویژگی مهم را در مورد جاسوسان و عوامل نفوذی مراعات می‌کردند.

نتیجه

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) برای بقاء و حفظ اسلام و مصالح عمومی جامعه، جاسوسی و نفوذ به سپاه دشمن یا دستگاه حکومتی را امری مجاز و حتی واجب دانسته‌اند تا آنجا که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هیچ نبردی را بدون جمع‌آوری اطلاعات آغاز نمی‌کردند و حتی قائل به جاسوسی در مورد کارگزاران حکومت اسلامی نیز بوده‌اند. یافته‌های تحقیق حاکیست، از نظر سطح یا بعد عملیات نفوذی، پیشوایان دین نه تنها برای مأموریت کلان و استراتژیک در سرزمین دشمن بلکه برای اهداف تاکتیکی و فوری نیز افرادی در سپاه یا سرزمین دشمن نفوذ می‌دادند. به عبارت دیگر اهداف بلند مدت (استرتژیک) و کوتاه مدت (تاکتیکی) مد نظر بوده است و به تناسب این اهداف عوامل نفوذی را اعزام می‌کردند. در خصوص اینکه هدف معصومین (علیهم السلام) از بکارگیری جاسوس چه بوده است؟ تجزیه و تحلیل و جمع بندی نتایج بیانگر این است که هدف بکارگیری عوامل نفوذی، اطلاع از اهداف دشمن، نیرو و تجهیزات، مسیرهای تردد، محل‌های تجمع، روحیه سپاه دشمن، نقاط ضعف و میزان احتیاط حریف، نقشه و طرح رقیب و... بوده است و علاوه بر آن در مراتب دیگر از عوامل نفوذی برای انجام عملیات روانی در سپاه یا سرزمین دشمن استفاده کرده‌اند. در پاسخ به این سؤال که آیا جاسوسان فقط برای جمع‌آوری اطلاعات مأموریت یافته‌اند یا اهداف دیگری نیز از بکارگیری و نفوذ آنان وجود داشته است یا خیر؟ اسناد و روایات تاریخی و سیره عملی آنان نشان می‌دهد که هدف پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) از اعزام جاسوس به حوزه حریف صرفا جمع‌آوری اطلاعات نبوده بلکه اهدافی از قبیل اقدامات روانی، تخریب کارانه و صیانت از جان و مال شیعیان را در زمره اهداف نفوذ قرار داده‌اند و لذا شاهد هستیم که ائمه (علیهم السلام) با سه استدلال (کمک به مؤمنین، جمع‌آوری اطلاعات، خرابکاری) حضور مأموران نفوذی را در دستگاه حکام ظالم جایز شمرده‌اند. در خصوص ویژگی‌های عوامل نفوذی از دیدگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) شواهد و قراین بیانگر این است که هر فردی به عنوان جاسوس انتخاب نمی‌شده و برای انجام مأموریت نفوذ و جاسوسی، ویژگی‌هایی را در انتخاب عوامل نفوذی مد نظر داشته‌اند از جمله شجاعت، تجربه، ذکاوت، صداقت و امانت، قدرت تخمین، توانایی عکس العمل و پوشش گرفتن، رمز نگاری و کشف رمز و... که در این پژوهش به مهم‌ترین آن‌ها پرداخته شده است. نکته دیگر اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) قبل از اعزام مأمورین نفوذی، آنان را از نظر مسائل حفاظتی و پوششی توجیه می‌کردند و حتی مستندات تاریخی حکایت از آن دارد که ملاحظات حفاظتی و پوششی را برای مأموران نفوذی در دستگاه‌های حکومتی دشمن را در حد اعلی رعایت می‌کردند بطوری که مأمورین نفوذی در دستگاه خلافت وقت حضور طولانی داشتند و علی رغم شایعاتی که در مورد ارتباط آنان با ائمه (علیهم السلام) وجود داشت ولی خلفای وقت، همچنان این مأمورین را به عنوان نیروهای وفادار خلیفه قلمداد می‌کردند و مسأله دیگر آنکه مأمورین نفوذی قبل از شروع مأموریت در راستای مسائل عملیاتی توجیه و ارشاد می‌شدند و اهداف و محورهای جمع‌آوری و اقدام به آنان یادآوری می‌گردید.
پی‌نوشت‌:
1. دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی
منابع تحقیق
* العاملی، علی دعموش، (1387)، دائرةالمعارف اطلاعات و امنیت در آثار و متون اسلامی، ترجمه غلامحسین باقری مهیاری، رضا گرمابدری، چاپ سوم، انتشارات دانشگاه امام حسین (علیه السلام).
* الهامی نیا، علی اصغر؛ مقدس نیان، سید محمد؛ منتظری، محمد حسین، (1389)، اخلاق اطلاعاتی، انتشارات زمزم هدایت، پژوهشکده تحقیقات اسلامی.
* تقی زاده اکبری، علی، (1385)، روش فرماندهی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)، فصلنامه حصون، شماره 9، صص 6 تا 22.
* حسینی شاهرودی، سید محمد؛ آخوندی، مصطفی، (1380)، اطلاعات رزمی در جنگ‌های صدر اسلامِ، مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه.
* حیدری تفرشی، غلامحسین، (1385)، سیره نظامی و انتظامی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)، فصلنامه بصیرت و تربیت اسلامی، سال سوم، شماره 6، صص 39 تا 71.
* دانشکده اطلاعات، (1390)، پنهان پژوهی در نظام سیاسی اسلام، اطلاعات در اسلام 1، انتشارات دانشکده اطلاعات.
* شبدینی پاشاکی، محمد؛ عالی نژاد، صمد؛ حسینی، غلامعباس، (1391)، سیره حفاظتی و اطلاعاتی امام معصوم (علیهم السلام)، قم، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، انتشارات زمزم هدایت.
* عظیمی گرگانی،‌ هادی، (1387)، بررسی فقهی تجسس در اسلام، فصلنامه فقه و تاریخ تمدن، شماره 17، صص 101 تا 118.
* قایدان، اصغر، (1385)، مدیریت و رهبری پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در عرصه‌های نظامی، فصلنامه مطالعات بسیج، شماره 31، صص 5 تا 40.
* ملک افضلی، محسن، (1386)، نظارت در سیره حکومتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، فصلنامه حکومت اسلامی، شماره 43 صص 65 تا 84.
* مطهری، حمیدرضا، (1385)، سیره امنیتی امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام)، فصلنامه علوم سیاسی، شماره 33، صص 107 تا 120.
* موسوی بجنوردی، سید محمد، (1389)، درباره جاسوسی و خیانت به کشور، فصلنامه آیین، شماره 30 و 31، صص 18 تا 22.
* مناصره، عبدالله علی سلامه محمد، (1384)، اطلاعات نظامی در اسلام، ترجمه عبدالحسین بینش، انتشارات زمزم هدایت، پژوهشکده تحقیقات اسلامی.
منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان؛ (1395)، اطلاعات و سیره معصومین (ع)، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.