پرورش نسلي مسئوليت پذير
نویسنده: فيضالله خرمروز
عوامل تربيتي در بين عواملي كه به رشد شخصيت كودك و نوجوان كمك ميكند، بسيار اهميت دارند. در سايه برنامه تربيتي منظم، هدفدار، روزآمد و مبتني بر فرهنگ و جغرافيايي خود است كه ميتوان به پرورش نسلي مسئوليتپذير اميدوار بود.
روشهاي تربيتي پس از خانواده بيشتر در مدرسهها مطرح ميشود. البته نوع برخورد افراد جامعه خود بحثي جداگانه را طلب ميكند. مدرسه زمينه را براي رشد تفكر عقلاني كودك فراهم كرده و او را براي پذيرش ارزشها و هنجارهاي جامعه آماده ميكند يا وي را در جهت هنجارشكني و ارزشگريزي سوق ميدهد.
در بازديد از يكي از كانونهاي اصلاح و تربيت بنا بر گفته يكي از مسئولان آن، عموم بزهكاران در آن مركز در يكي از مقاطع تحصيلي از مدرسه اخراج شده يا قطع رابطه كردهاند. مدرسه ميتواند به دلايل زير در سوق كودك و نوجوان به سمت بزهكاري مؤثر باشد كه در زير به آنها اشاره ميشود:
شاهد مثال آنكه اكثر والدين آنقدر كه در مقطع ابتدايي و راهنمايي نسبت به برنامه درسي فرزندان خود حساس هستند در مقطع متوسطه نيستند. در مدرسه نيز بايد همه اعضاي مجموعه آموزشي هدف واحدي را تعقيب كنند تا شاگردان دچار تضادهاي رفتاري نشوند.
همچنين شخص راهنماييدهنده بايد آگاه و بادانش كافي باشد. مشاوران بايد صادق، امين و رازدار بوده و به كار خود تسلط كامل داشته باشند. راهنمايي در زمينههايي چون رشته تحصيلي در متوسطه يا دانشگاه يا ساير مسائل، تمام آينده كودك و نيز آينده يك عضو مسئوليتپذير آينده كشور است.اين امر ميبايست در نهايت ظرافت و دقت و با تكيه بر اطلاعات درست انجام شود.
ارتباط و هماهنگي بين خانواده و مدرسه اين مفر را بسته و باعث اشتراك مساعي طرفين و افزايش برآيند روش تربيتي ميشود. متأسفانه به دلايل متعدد از جمله تنگناهاي اقتصادي و نيز كمبود زمان و عدمآگاهي كافي والدين اين مهم كمي مورد بيمهري قرار گرفته است.
نكته گفتني ديگر آنكه لازم است تا هم پدر و هم مادر با هماهنگي كامل به اين ارتباط بينديشند. به والدين عزيز توصيه ميشود تحت هر شرايطي در جهت تقويت و تعميق اين ارتباط بكوشند كه اگر كوتاهي شود شايد براي هميشه دير شده باشد.
1- تربيت نيروهاي متخصص
2- آموزش خانوادهها
3- اجرا و پيگيري منظم
4- تحقيقات مستمر و اصلاح روشها
5- تامين منابع مادي و ...
همه اين موارد هزينهبردار است. بديهي است كمبود امكانات، روش تربيتي را عقيم ميسازد.
و سخن آخر اينكه مدرسه پس از خانواده دومين نهاد در سازندگي و تربيت افراد است. خانوادهها ميتوانند با ارتباط مستمر خود با مدارس، اجراي موفق روشهاي تربيتي را تضمين كنند.
منبع:روزنامه اطلاعات
روشهاي تربيتي پس از خانواده بيشتر در مدرسهها مطرح ميشود. البته نوع برخورد افراد جامعه خود بحثي جداگانه را طلب ميكند. مدرسه زمينه را براي رشد تفكر عقلاني كودك فراهم كرده و او را براي پذيرش ارزشها و هنجارهاي جامعه آماده ميكند يا وي را در جهت هنجارشكني و ارزشگريزي سوق ميدهد.
در بازديد از يكي از كانونهاي اصلاح و تربيت بنا بر گفته يكي از مسئولان آن، عموم بزهكاران در آن مركز در يكي از مقاطع تحصيلي از مدرسه اخراج شده يا قطع رابطه كردهاند. مدرسه ميتواند به دلايل زير در سوق كودك و نوجوان به سمت بزهكاري مؤثر باشد كه در زير به آنها اشاره ميشود:
الف- نقش معلم
ب- عدم هماهنگي و انطباق برنامههاي آموزشي
شاهد مثال آنكه اكثر والدين آنقدر كه در مقطع ابتدايي و راهنمايي نسبت به برنامه درسي فرزندان خود حساس هستند در مقطع متوسطه نيستند. در مدرسه نيز بايد همه اعضاي مجموعه آموزشي هدف واحدي را تعقيب كنند تا شاگردان دچار تضادهاي رفتاري نشوند.
ج- عدم راهنمايي صحيح
همچنين شخص راهنماييدهنده بايد آگاه و بادانش كافي باشد. مشاوران بايد صادق، امين و رازدار بوده و به كار خود تسلط كامل داشته باشند. راهنمايي در زمينههايي چون رشته تحصيلي در متوسطه يا دانشگاه يا ساير مسائل، تمام آينده كودك و نيز آينده يك عضو مسئوليتپذير آينده كشور است.اين امر ميبايست در نهايت ظرافت و دقت و با تكيه بر اطلاعات درست انجام شود.
د- عدم تماس دائم بين مربيان و خانواده
ارتباط و هماهنگي بين خانواده و مدرسه اين مفر را بسته و باعث اشتراك مساعي طرفين و افزايش برآيند روش تربيتي ميشود. متأسفانه به دلايل متعدد از جمله تنگناهاي اقتصادي و نيز كمبود زمان و عدمآگاهي كافي والدين اين مهم كمي مورد بيمهري قرار گرفته است.
نكته گفتني ديگر آنكه لازم است تا هم پدر و هم مادر با هماهنگي كامل به اين ارتباط بينديشند. به والدين عزيز توصيه ميشود تحت هر شرايطي در جهت تقويت و تعميق اين ارتباط بكوشند كه اگر كوتاهي شود شايد براي هميشه دير شده باشد.
ه- نداشتن امكانات كافي
1- تربيت نيروهاي متخصص
2- آموزش خانوادهها
3- اجرا و پيگيري منظم
4- تحقيقات مستمر و اصلاح روشها
5- تامين منابع مادي و ...
همه اين موارد هزينهبردار است. بديهي است كمبود امكانات، روش تربيتي را عقيم ميسازد.
و سخن آخر اينكه مدرسه پس از خانواده دومين نهاد در سازندگي و تربيت افراد است. خانوادهها ميتوانند با ارتباط مستمر خود با مدارس، اجراي موفق روشهاي تربيتي را تضمين كنند.
منبع:روزنامه اطلاعات