نویسنده: مصطفی خدادادی
از آنجایی که مبحث مزاج مختصّ به انسان و جانداران نیست و هر شیء و پدیدهای بر اساس ویژگیهایش میتواند بر ما و مزاجمان اثرات متفاوتی داشته باشد، در این قسمت به بررسی چند نمونه از مزاجهای پیرامونی میپردازیم.
سلولهای وجود انسان را با نظام زیست جهان همسان میسازند و سوی حرکت به سمت مبدأ آفرینش میدهند و از انرژی و قوای ویژهای انباشت مینمایند.
منبع مقاله :
خدادادی، مصطفی؛ (1395)، مزاج شما چیست؟، ساری: انتشارات پارسی سرا، چاپ اول
مزاج خانه و مسکن
در موقعیّتی که زیست میکنیم و ساعتهایی از ایّام فراغت را در آن میگذرانیم پرتوهایی بر تن پراکنده میشود و آن پرتوها اثری از جنس سردی و گرمی در تن پدید میآورد؛ این سردی و گرمی باید با موقعیّت جغرافیایی ساخت مسکن سازگاری داشته باشد و برای ایجاد این سازگاری باید مسکن از مواد و مصالحی ساخته شود که طبیعت آن تعدیل کننده مزاج موقعیّت جغرافیایی باشد؛ مثلاً برای ساخت مسکن در موقعیّت جغرافیایی سرد و تر مانند مناطق شمالی باید ساختمان از چوب ساخته شود؛ در صورتی که اگر از سیمان و گچ استفاده شود چون مزاج سیمان و گچ سرد است، فرد ساکن در آن ساختمان دچار سردی فراوان میشود و این سردی موجب بروز بیماریهای سرد مانند رماتیسم، درد اندام و خستگی میشود.مزاج لباسها و پوششها
لباسهای گرم عبارتند از پشمی، ابریشمی و پشم شیشه؛ لباسهای سرد مانند کتان، لباسهای از جنس (اکرولیک)، مواد پلاستیکی (نایلون) فرش ماشینی (کسی که روی این فرش میخوابد احساس سردی میکند و ادامه این رفتار موجب درد در بدن میشود)؛ تشکهای خوشخواب (بر همین اساس در موقعیّتهای سردسیری مانند آذربایجان و کردستان از تشکهای پشمی استفاده میشود، ولی در موقعیّتهای گرمسیری مانند کاشان و یزد از تشکهای پنبهای بهره میگیرند؛ ولی در موقعیت جغرافیایی سرد و مرطوب مانند شمال ایران از نمد استفاده میکنند که یک نوع فرش ساخته شده از پشم فشرده است و در موقعیّت گرم و تر مانند جنوب ایران و هندوستان از حصیر استفاده میکنند).مزاج صداها (اصوات)
اصوات حاوی پیامند و پیامها حامل انرژی و توانهایی که بصورت پرتوهای مداوم و همیشه زنده و فعّال مانند گازهای ناپیدا در طبیعت در حرکت هستند و با عناصر طبیعت ترکیب میگردند و از آنها عناصری پویا، کارآ، مفید و یا عناصری مضر و مسموم کننده و فسادانگیز پدید میآورند. آواهای معنوی مثل دعاها، مناجات شبانگای و دعاهای جمعی دارای مزاجی گرماند و به روح و جسم انسان انرژی و توان میبخشند. سلولهای وجود انسان را با نظام زیست جهان همسان میسازند و سوی حرکت به سمت مبدأ آفرینش میدهند و از انرژی و قوای ویژهای انباشت مینمایند. اثرات اصوات، پایدارند و هیچگاه از طبیعت محو نمیشوند. کارآیی و انرژیزایی اصوات از تمامی عناصر طبیعت بیشتر است، اثرات مثبت اصوات بسیار اعجابانگیز و روحبخش و جانفزا و اثرات تخریب کننده آنها نیز بسیار عمیق و سریع و ماندگار است. اصوات گاهی در قالب حروف شکل میگیرند و حامل مفاهیمی ویژه میگردند، مانند زبانهای گوناگونی که ملل مختلف با آن تکلّم میکنند. گاهی در قالب صداهای آهنگین به تکرار موجب انتقال حالتی یا پیامی و یا مفاد منظوری هستند، مانند صدای جیک جیک گنجشکها و قارقار کلاغها و هوهوی کبوتران، جیرجیر جیرجیرکها و چهچه بلبلان و زوزه شغالان در غروب گاهان، پارس سگان، عرعر الاغان، مامای گاوان، بعبع برهها و بزغالهها و قدقد مرغان و آواز خروسان سحرگاه و یا صدای موتورسیکلت هنگامی که در خیابان ویراژ میدهد، آژیر هواپیما هنگامی که دیوار صوتی میشکند و یا انرژی برای اوج انباشت میکند و به همین ترتیب از صدای نابهنگام دزدگیر اتومبیل تا صدای بوق رانندهای عجول که خواب عمیق طفلی را به هراس مبدل میسازد و قلب آرام مادری را دچار تپش مینماید و چرت پدر پیری را پاره میکند. همه و همه آنها دارای کنشی در جسم و روان انسان هستند، و موجبات بروز انرژی، حیاتبخش، امیدوار کننده، افزایش دهنده اشتها، گلگون کننده چهره و قدرت بخش اراده و یا موجب یأس، ناامیدی، کلافگی، تردید، سردی، ضعف، بیارادگی، تردید، غم، سودا، پیری، کهنسالی، بیاشتهایی و رنگ پریدگی و بیماری میگردند. بنابراین ما به هیچوجه نمیتوانیم از اثرات قطعی کلمات و صداها در زندگی انسان چشمپوشی کنیم و آنها را نادیده بگیریم.بیشتر بخوانید:مزاج های انواع اشیاء
نواهای موسیقی
نواهای موسیقایی همه دارای توان ایجاد گرمی و سردی و خشکی در تن و روان انسان هستند. هر نوایی که موجب شور و نشاط و حرکت گردد و ضربان نبض را افزایش دهد نوای گرم تعریف میشود و هر نوایی که موجب سستی، رخوت، سردی و غم گردد و ضربان نبض را کاهش دهد نوای سرد تعریف میشود، هر نوایی که موجب ایجاد واکنش سریع گردد و انسان را از حالت آرام شور و نشاط خارج سازد و باعث بروز واکنشهای سریع گردد، نوای خشک تعریف میشود، اگر این واکنش از سر عشق و نشاط و امید و انرژی بود گرم و خشک و اگر از سر غم، نومیدی، یأس و دارای حس گریز از خود بیخود شدن و لاابالیگری بود سرد و خشک تعریف میشود. بر اساس این معیارها نواهای موسیقی شرقی شامل نی، دهل، چنگ، عود، دف و سه تار، تار و سنتور بیشتر دارای مزاجی گرم هستند، دستگاهها و سازها سازمانهای موسیقایی را ارایه میدهند که گرمی و نشاط میبخشد، اشعار و نتهایی که از این دستگاهها بکار گرفته میشوند در جهت ایجاد مزاج موسیقی از حیث گرمی و سردی کمک کننده هستند، همچنین نوع صداها، زیر و بم بودن صدا نیز نقشی بسزا در این زمینه ایفا میکند. صداها بم گرم هستند، صداهای زیر سرد هستند. در دستگاههای موسیقی غربی، جاز دارای ویژگی متمایزی هستند، این ویژگی را میتوان به چند بخش تقسیم کرد، اولی اینکه موسیقی جاز آنجا که از خاستگاه طبیعی برخوردار است و از ادوات موسیقی مصنوعی بهره میگیرد، نوایی گرم ارایه میدهد و هرگاه موسیقی جاز از ادوات صنعتی بهره میگیرد نوایی سرد بروز میدهد، و یا با تنظیم نتهای الکترونیکی اوج و فرودی غیرطبیعی بروز داده و موجب گرمی و خشکی میگردد، و تکرار یک نت و یا ضربه موسیقایی همسان به تواتر موجب ایجاد سودا میگردد. بطور کلّی میتوان گفت دستگاههای موسیقایی غربی گرم اول و سرد آخوند یعنی در ابتدا موجب بروز گرمی و انرژی میگردند و سپس سستی و رخوت در تن پدید میآورند، از این رو طرفداران موسیقی غربی مانند معتادانی هستند که به طور پیوسته باید به این نواها گوش بسپارند و در صورت نبود صدا، بدن را خالی از باطری حرکت بخش میپندارند.آوای معنوی
آواهای معنوی مثل دعاها، مناجات شبانگای و دعاهای جمعی دارای مزاجی گرماند و به روح و جسم انسان انرژی و توان میبخشند.سلولهای وجود انسان را با نظام زیست جهان همسان میسازند و سوی حرکت به سمت مبدأ آفرینش میدهند و از انرژی و قوای ویژهای انباشت مینمایند.
لحن و طنین صدا
گفتیم صداها گرمی و سردی دارند. صدای بم گرم است، صدای زیر سرد. درجات گرمی و سردی نیز در عطر صدا مستتر است، برخی از صداها دارای گرمی و گیرایی ویژه هستند و از عطری روحبخش بهرهمند، کلماتی که با این صداها ادا میشود بر دل مینشیند و عمق جان را گرم میکند. لحن صدا نیز از گرمی و سردی برخوردار است، کلامی قاطع، صریح و بیپیرایه گرم است، کلام تردیدانگیز و شکآفرین سرد است. جالب توجه است که حتی اگر کلام غیرمعقول باشد، هرگاه با صراحت و جزمیّت بیان شد توجّه انسان را به سوی خود معطوف میکند و موجب القای حسّ استحکام میشود.مزاج عطرها و بوها
با استثمام هر بو و عطری در بدن انسان حالتی پدید میآید که موجب بروز گرمی و سردی و انرژی و بیحسی و بیحالی و یا آرامش و یا رخوت و سستی، فراموشی و یا تیزهوشی میگردد؛ مثلاً یک فرد گرم مزاج با استشمام بوی عطر گرم مزاج دچار سردرد میشود ولی همین بوی گرم موجب آرامش فرد سردمزاج میگردد؛ برعکس این حالت وقتی فرد سردمزاج بوی ترشی و یا هر بوی سرد دیگری استشمام کند موجب ایجاد سردرد و سستی مغز و بیحوصلگی وی میگردد؛ از این رو لازم است مزاج عطرها را بدانیم اگر از این قواعد استفاده نکنیم عطرها نیز میتوانند برای ما عوارضی پدید بیاورند.بوهای گرم و سرد
عطر گل محمدی، گل مریم، گل یاس، عطر عطرهای گرم هستند، عطرهایی مانند بوی مشک خیلی گرم است؛ در مقابل، بوی سرکه، آب لیمو، ترشیها، بوهای اسیدی و بوی تعفّن از بوهای سرد هستند، بوی موادّ شیمیایی مانند تینر، وایتکس، بنزین، نفت، استریل کنندهها اثرات سردی بخشی برای مغز دارند و بوهای سرد تعریف میشوند و استمرار استشمام آن بوها موجب اختلال اعصاب و حتی فراموشی میشود.مزاج سایهها
مثلاً یک فرد تبدار میتواند در سایه بید بیاساید چون سایهی درخت بید سرد است و همچنین سایه درخت گیلاس و زردآلو، انگور و عرعر سرد و سایهی گردو، توت، صنوبر و سرو، چنار و نارون، اقاقی و زبان گنجشک گرم است.دودهای گرم و سرد
از دودهای گرم میتوان به اسفند، کندور، عود، چوب و هیزم، برگ گیاه ماهور، چوب انار، چوب گز (بسیار گرم)، کاه، پشم و ابریشم اشاره کرد. از دودهای سرد این موارد قابل ذکر است: تنباکو (گرم اول و سرد آخر)، سیگار (ابتدا انرژی کوتاهی میدهد و سپس مغز را سرد میکند)، تریاک (گرمابخش در درجه اول و سرمابخش در درجه سوم و چهارم)، بنزین و نفت و گازوئیل، مواد پلاستیکی، زباله، پنبه، مو.مزاج زخمها
زخمها نیز بر حسب رنگ و بو و شکل حرارت و سردی مزاج دارند و باید بر حسب نوع آنها روش درمان را گزینش کرد و داروی مناسب انتخاب کرد و به تناسب سردی و گرمی آنها دیردرمان و یا التیام بخشترند. زخمهای قرمز رنگ و زرد رنگ زخمهای گرم هستند، زخمهای زرد دیردرمان و زخمهای قرمز رنگ التیام پذیرند. زخمهای سفید و تیره رنگ و طوسی رنگ زخمهای سرداند و عفونتپذیر و دیر درمان میشوند، تا زمانی که رنگ زخم تغییر نیافته است زمینه درمان ایجاد نمیشود، هر چقدر رنگ زخم تغییر کرد، بوی عفونت آن کم میشود و درد آن نیز بهبود مییابد.مزاج فلزات
فلزات نیز سردی و گرمی دارند. این دما و سرما از طریق تماس با آن فلز به تن سرایت میکند و گاهی اثرات بسیار عمیقی در بدن باقی میگذارد تا حدّی که جبران آن بسیار دشوار است؛ مثلاً سرب سرد است و آنقدر سردی آن عمیق است که اگر یک قطعه سرب زا بر کمر مردی ببندیم نابارور میگردد. طلا، مس، گوگرد، جیوه، برنج و فلزات ترکیبی گرمند و نقره، روی، آهن و چدن مزاج سرد دارند.منبع مقاله :
خدادادی، مصطفی؛ (1395)، مزاج شما چیست؟، ساری: انتشارات پارسی سرا، چاپ اول