شاه در آباده زندانی است!

در همان سال‌های نخست مسلمان شدن ایرانیان وقتی طاهریان و سامانیان و بوییان سعی کردند تا نظام شاهنشاهی ایرانی را زنده کنند، نتوانستند حتی با اتصال خود به شاهزادگان ساسانی اطاعت مردم را به دست آورند.
جمعه، 11 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
شاه در آباده زندانی است!
شاه در آباده زندانی است!

نویسنده: حسین بکایی
در همان سال‌های نخست مسلمان شدن ایرانیان وقتی طاهریان و سامانیان و بوییان سعی کردند تا نظام شاهنشاهی ایرانی را زنده کنند، نتوانستند حتی با اتصال خود به شاهزادگان ساسانی اطاعت مردم را به دست آورند.
البته در همان سال‌ها خود این شاهان به ظاهر ایرانی الاصل فاقد اندک همدلی ملی بودند. به طوری که هرگز این مردان سیاست و قدرت و ثروت به این فکر نیفتادند که دست کم در برابر دشمن مشترک‌شان متحد شوند و برای ساختن یک ایران مستقل در کنار هم با عرب‌ها و ترکان بجنگند.

بیشتر بخوانید: نادرشاه افشار


بعد از روی کار آمدن ترکان حتی همین تلاش‌های خودخواهانه برای کسب قدرت هم دیگر دیده نشد. انگار ایرانیان به نتیجه رسیدند که مسئولیت اداره جامعه به طور کلی از دوش آنان برداشته شده است و دیگر هیچ ایرانی نباید به فکر ساقط کردن حکومت ترکان و تشکیل یک دولت مقتدر ملی براید. بنابراین اوج بلند‌پروازی ایرانی تا سطح وزارت محدود شد و وقتی یک ایرانی به وزارت رسید، بدون توجه به ملیت و نژاد - خلیفه یا شاه یا خان - فقط خدمت به نفر اول قدرت و حفظ منافع شخصی و خانوادگی و پافشاری در مذهب اعتقادی و دست آخر توجه به بخشی از فرهنگ ایرانی مثل زبان فارسی را هدف خود قرار داد.
شاهان صفوی هر چند نظام شاهنشاهی ایرانی را دوباره مستقر کردند، اما آنان نیز این نظام را بر همیت و ملیت ایرانی بنا نگذاشتند و هرگز با فردوسی هم آواز نشدند که چون ایران نباشد، تن من مباد. آنان فقط توانستند با تمسک به اندیشه شاهنشاهی ایرانی برای مدت کوتاهی آسایشی موقتی و ناپایدار فراهم کنند و به دلیل عدم وجود زیرساخت‌های محکم و استوار، باحمله‌ی یک گروه غیر متمدن و ضعیف از بین رفتند.
بعد از ساقط شدن صفویان نادرشاه افشار - یک ترکمان دیگر از قبیله‌های ترکمان ساکن ایران - دست به شمشیر برد و با متحد کردن قبیله‌های ترکمان و به نام طهماسب، یکی از بازماندگان خاندان صفوی، افغانان را از ایران بیرون کرد. دوران شاهی نادر و بازماندگانش زیاد نبود. بعد از مرگ نادرشاه دوباره کشور در همان بحران و آشفتگی فرو رفت ولی این بار بعد از سالیان سال یک ایرانی به نام کریم‌خان از طایفه زند قیام کرد و به کشور آرامش داد. نادرشاه افشار نخست خود را طهماسب قلی (نوکر و خادم طهماسب) لقب داد و بر اساس اندیشه و سیاست صفویان عمل کرد. اما بعد از بیرون کردن افغان‌ها از ایران، به دلیل وجود همان بحران سیاسی، طهماسب قلی تاج شاهی بر سر خود گذاشت و شاه شد.
دوران شاهی نادر و بازماندگانش زیاد نبود. بعد از مرگ نادرشاه دوباره کشور در همان بحران و آشفتگی فرو رفت ولی این بار بعد از سالیان سال یک ایرانی به نام کریم‌خان از طایفه زند قیام کرد و به کشور آرامش داد.
جالب این جاست که کریم‌خان، به عنوان اولین ایرانی که بعد از بیش از هزار سال به طور مستقل بر ایران حکومت می‌کرد، هرگز لقب شاهی به خود نداد. او نخست خود را وکیل‌الدوله نامید و هر وقت از او می‌پرسیدند شاه کیست و تو وکیل کی هستی؟ جواب می‌داد شاه در آباده است.
آباده شهری در نزدیکی شیراز است که آخرین بازمانده صفویان به دستور کریم‌خان در آن جا زندانی شده بود.
منبع مقاله :
بکایی، حسین، (1391)، دوباره ایران دوره صفویان از مجموعه‌ی داستان فکر ایرانی (7)، تهران: نشر افق، چاپ سوم
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.