زندان زدایی؛ چرایی وخاستگاه تئوریک (3)
رويكردهاي اصلاحي به منظور زندان زدايي
اما اين توضيح مهم را نبايد از نظر دور داشت كه اصلاح سامانة زندان در كشور ما و غرب داراي تفاوت هاي اساسي است. اصلاح زندانها در كشورمان اگر چه با اتكا به دستاوردهاي علوم جديد تحقيقات مدرن و آمار صورت مي گيرد اما بر پاية آموزه هاي اسلامي است . بنابراين اجراي آن بي هيچ محدوديتي اعمال مي گردد. چرا كه معتقديم دستورات دين قطعا" با اجراي صحيح به راه درست رهنمونمان خواهد بود. اما در غرب اصلاح زندان بسيار بطئی و همراه با مقاومت هاي زياد است . در فرانسه زندان زدايي نيم قرن سابقه دارد اما هنوز 311جرم مجازات زندان دارد.
جايگزين زندان در جهان
پيشينه
جايگزينی، همزاد با آغاز حبس گرايي
هم چنين زندان، كيفري معمولي و متداول نبود كه بتواند جاي خالي تعذيب را پركند. اما قانون جزاي 1810 ناپلئون به رغم تصور برخي حقوقدانان كه منتظر بودند زندان هم به همراه ساير شكنجه ها از ليست كيفرها پاك شود سلسله مراتبي مملو از زندان را ارائه كرد. برخي نيزتحت تأثير سياهچاله هاي قديم و از بيم رواج دوبارة شكنجه هاي بدني، زندان را ترويج نمودند. منتسكيو و ولتر از آن جمله بودند.
اثباتيون و تأثير بر حبس گرايي
مارك آنسل و زندان زدايي
وي در عين حال توصيه مي كرد:" ترديدي نيست كه در حال حاضر نمي توان با وضع يك ماده قانوني و با يك اشاره قلم ، همانگونه كه در مورد اجراي مجازات اعدام [درفرانسه] عمل شد ، مجازات زندان را نيز ملغي كرد؛ اما مي توان آن را از حالت يك ضمانت اجراي عادي و يكنواخت خارج كرده و به صورت مجازاتي استثنايي كه تنها در شديدترين و محدودترين جرايم قابل اجراست درآورد".
پست مدرنيزم و زندان زدايي
از سال 1960 كه جنبش هاي پست مدرنيزم در اروپا رشد كردند و در طول نزديك به نيم قرن، بسياري از ساختارهاي زيربنايي دنياي مدرن را به چالش كشيدند، غرب تلاش كرده است در برخي از اين نهادها بازنگري كند و بازنگري در زندان و جست و جو براي يافتن راه هاي جايگزين زندان در غرب يكي از اين اقدامات بوده است.
حبس زدائي به مثابه يك سياست كيفري
آغاز حبس زدايي
گروه معتدل مخالف حبس دو راهكار را پيشنهاد كرده بود. اول اصلاح كاستي هاي زندان و فراهم كردن الزامات اصلاح و درمان، از جمله ساخت و ساز زندان هاي جديد و بودجة بيشتر براي زندان ها. دوم اقدام هاي ناظر بر جايگزين هاي زندان. در اين انديشه به زندان به عنوان آخرين حربه نگريسته و تا زماني كه ديگر شيوه هاي كيفردهي دسترس پذير و سودمند باشد، توسل به زندان ناموجه تلقي شده است .
كيفرهاي جايگزين حبس اصولا" با پيشنهاد جايگزين هاي زندان كوتاه مدّت وارد نظام كيفري كشورها شد .در برخي كشورها اين اقدام با تبديل مجازات هاي تبعي و تكميلي به مجازات هاي اصلي آغاز شد. اين جايگزين ها عمدتا" نسبت به جرايمي اعمال مي شد كه جرم شناسي آلمان آنها را"جرايم شواليه" يا "جرايم سلحشورانه" مي نامد و به هيچ وجه منجر به حبس قطعي نمي شوند همانند تخّلفات رانندگي .
پس از عبور از اين مرحله جايگزين ها توسعه يافت. برخي از آن ها به شكل جايگزين حبس دست قاضي را باز گذاشت تا به جاي كيفر حبس به آن ها توسل جويد و برخي ديگر به شكل مستقل يك نوع مجازات تلقي شده و بر سياهة كيفرها افزوده شدند. گرايش به جايگزين هاي زندان به كشورهاي اروپائي و آمريكائي منحصر نبوده بلكه در ساير كشورها از جمله آفريقا و آسيا هم كه از معضل تراكم جمعيت كيفري به ستوه آمده اند با اقبالي وسيع روبه روشد . استفاده از اين تدابير ، حتي اگر در برخي كشورها كاهش جمعيت كيفري را به دنبال نداشته ، لااقل – با توجه به افزايش سريع ميزان مجرميت در اغلب نقاط دنيا – از افزايش آن ممانعت كرده است . چنين است كه براي نمونه در سال 1996 در انگلستان و ولز از 301 هزار محكوم به جرم هاي بدون صدور كيفر خواست ،فقط 22% آنان روانة زندان شدند و 29% محكوم به انجام كار عام المنفعه گرديدند. كار عام المنفعه به عنوان يكي از جايگزين هاي متداول زندان، در فرانسه درسال 1985يعني 2سال پس از تصويب قانون در اين زمينه –متجاوز از 3600 مورد بوده كه در سال 1994 به 21هزار و 127 مورد يعني 5% كل محكوميت ها رسيد.
در آلمان پس از اصلاحات سال 1975، محكوميت هاي تا6ماه را الزاما" بايد دادگاه به حالت تعليق در آورد.
براساس تحقيقات سال 1990 شوراي اروپا، انگلستان و ولز در ميان كشورهاي مورد مطالعه بالاترين ميزان افراد تحت ضمانت اجراي مجازات غير سالب آزادي را دارند .پائين ترين ميزان متعلق به آلمان و هلند بوده است. در هلند ، كار عام المنفعه پس از يك دورة آزمايشي در سال 1994 به اجرا در آمد. ولي ، تحقيقات متعدد بيانگر اين واقعيت اند كه قضات آن راهمراه با جزاي نقدي يا مجازات تعليق به كار مي برند و اظهار مي كنند كه دليلي براي اين كه تنها مكلف باشند از آن به عنوان يك جايگزين و جايگزين مجازات زندان استفاده كنند، وجود ندارد.
با اين همه ، در فنلاند ديدگاهها تا حدودي متفاوت است وسعي بر آن است كه از جايگزين ها ، همان گونه كه انتظار مي رود ، براي پرهيز از زندان استفاده شود. در اين كشور نيز، پس از يك دورة آزمايشي از سال 1994 از تدابير جايگزين استفاده رسمي شد. هدف قانونگذار اين بوده است كه دادگاه ها واقعا" از اين تدابير براي محكوميت هاي تا 8 ماه استفاده كنند. بنابراين ، در اين كشور ، دادگاه موظف است در مرحلة نخستين –بدون توجه به مجازات جايگزين ، براي نمونه خدمات عمومي – ميزان مجازات را تعيين كند. در مرحلة دوم و در صورتي كه محكوم عليه موافق با كار عام المنفعه باشد و توانايي انجام آن را داشته باشد ، دادگاه مجاز است آن را مورد حكم قرار دهد. نتيجه اين كه ، در فنلاند از هر 10مورد كار عام المنفعه 9 مورد آن به عنوان يك تدبير جايگزين واقعي زندان به كار گرفته مي شود.
الزامات لازم براي جايگزين هاي مجازات
برخي از اين الزامات كه اهميت آن در تجربه هاي جهاني به اثبات رسيده به اين شرح است:
1)نيروي انساني
دوم نهادي كه بايد آن را اجرا كند. در ژاپن مأموران تعليق مراقبتي به دستور و زير نظر وزارت دادگستري مشغول انجام وظيفه اند ؛ در سوئد زير نظر" اداره تعليق مراقبتي و زندان ملي" قرار دارند ، در هند مأموران تعليق مراقبتي وابسته به زندان هستند ، در رژيم اشغالگر قدس اين وظيفه برعهده وزارت كارو امور رفاهي است ، در ترينيداد و توباگو نيز اين كار بر عهدة وزارت توسعة اجتماعي نهاده شده است . اجرا شامل به كارگماري ، نظارت، دريافت روزانة جرايم نقدی احتمالی ، مددكاري ، اصلاح و پي گيري وضعيت محكوم و خانوادة اوست.
توجه نكردن به اين قبيل مسائل ممكن است تدبير جايگزين زندان را با عدم موفقيت روبه رو كند. براي نمونه به تجربة تلخ جمهوري چك و كنيا به طور گذرا توجه مي كنيم . در جمهوري چك ، كار عام المنفعه و مصالحة خارج از دادگاه از سال 1996 به مرحلة اجرا در آمد. حتي در مورد كار عام المنفعه قانون گذار تا آن جا پيش رفت كه امكان تعيين آن براي محكوميت هاي تا 5 سال زندان را نيز پيش بيني كرد. متخلفان از دستورهاي دادگاه محكوم به گذرانيدن يك روز در زندان به ازاي هر دو ساعت كار باقيمانده بودند.
با اين همه، نتايج به دست آمده تا حدودي نا اميد كننده بوده است. مؤسسة جرم شناسي پراگ پيرامون عوامل اين عدم موفقيت تحقيق كرده و به اين نتيجه رسيده است كه نبود منابع مالي لازم جهت تبليغ و توضيح هدف هاي مجازات جايگزين، عدم درگيري جامعه مدني، نبود شمار لازم مأموران و مددكاران اجتماعي و كافي نبودن آموزش هاي متداول براي مأموران عالي رتبة دادگاه را مي توان از جمله مشكلات عملي در راه توفيق اين تدابير جايگزين در جمهوري چك ذكر كرد.
در كنيا نيز محكومان به انجام كار عام المنفعه ناگزير از طي مسافتي تا محل انجام كار بودند. اين مشكل را در كنار فساد اداري كه در ازاي پرداخت مبلغي، محكوم مي توانست تعهد هاي خود را انجام ندهد يا ناگزير از انجام كاري براي شخص مأمور مراقبتي به جاي انجام خدمات عمومي مي شد، از جمله دليل هاي عدم توفيق كار عام المنفعه در اين كشور، لااقل در آغاز اجراي آن دانسته اند. اين مسائل همه ناشي از عدم تخصص كارگزاران جايگزين حبس در اين كشورهاست. دانشكده هاي حقوق بايد چند واحد به اين مساله اختصاص دهند و رشته اي مستقل در يكي از شاخه هاي علوم اجتماعي براي اين منظور تأسيس گردد.
2)تناسب با فرهنگ ملي و بومي
لذا نمي توان قوانين مربوط به مجازات هاي اجتماعي را از طريق ترجمة متون خارجي به دست آورد و تدوين اين گونه مقررات نياز به پژوهش و تدقيق در اوضاع و احوال همان جامعه دارد.
ضمن آن كه بر پاية دستاوردهاي علمي بنا مي شود ، بايد بومي ، مردمي و قابل تطبيق با انگاره ها و ارزشهاي جوامع باشد.
3)آماده سازي اجتماع
در ميان 11كشور صنعتي مورد پرسش ، بالاترين درصد پيشنهاد مجازات زندان براي چنين جرمي ، متعلق به مردم ايالات متحده آمريكا با 56% بود. پس از آن بريتانيا و پائين ترين درصد (9%) ازآن شهروندان سویيس بوده است. درصد پشتيباني از مجازات زندان در مورد اين متهم ، در فرانسه 11% و در استراليا 10% بوده است. در ميان انواع تدابير جايگزين ، مردم كشورهاي اروپايي اغلب كار عام المنفعه را براي چنين مجرمي مناسب دانسته بودند. همچنين، از اين تحقيق چنين نتيجه گيري شد كه ميان سالهاي 1991تا1996 ميزان اعتماد مردم به جايگزين ها تا حدودي كاهش يافته است . نتيجة ديگر اين بود كه ميزان پشتيباني با ميزان آگاهي از آثار سوء زندان و منافع جايگزينی تناسب داشت.
در تحقيق ديگري كه PublicAgenda Foundation در ايالات متحدة آمريكا انجام داد، به يك گروه ،23 مورد جرم فرضي را ارائه كرده و از آنان خواستند كه ميان زندان و تعليق مراقبتي يكي را به عنوان مجازات براي آن جرم ها در نظر بگيرند. در خصوص تمرين ، گروه براي 17جرم از23جرم زندان را برگزيد. سپس اطلاعات ضروري پيرامون جايگزين ها و از جمله تعليق مراقبتي به آنان ارائه شد. آنگاه كه دوباره آزمون به عمل آمد، گروه تنها براي 5جرم از 23جرم مجازات زندان را برگزيد.
در آزمون مشابهي در انگلستان ، كه نتيجة آن در سال 1996 اعلام شد، 16هزار نفر مورد پرسش قرار گرفتند. در اين تحقيق ، هنگامي كه از افراد خواسته شد براي يك جرم خاص از ميان جرم هاي مندرج دريك فهرست ، مجازات در نظر بگيرند ، 67% زندان را برگزيدند. ولي پس از اطلاع رساني لازم پيرامون جايگزين ها، اين ميزان به 54% تقليل يافت.
در حاليكه چنانكه گفته شد رعايت نكردن اين مسألة مهم در جمهوري چك ، به پيشرفت نكردن كار عام المنفعه و مصالحة خارج از دادگاه منجر شد.
4)تحمل هزينة برگشت پذير مجازات هاي اجتماعي
اشاره اي به برخي هزينه هاي زندان در درك بهتر اين مسأله ياري رسان خواهد بود. در اواخر دهة 1990هزينة نگهداري 7/1 ميليون زنداني در آمريكا 40ميليارد دلار بوده است. در انگلستان و ولز اين هزينه براي هر زنداني در سال 37هزار و 500پوند و در كل 2ميليارد پوند است. در حالي كه در انگلستان هزينة تعليق مراقبتي براي هر محكوم 2هزار و 527 و هزينة كار عام المنفعه 1هزار و628پوند در سال است. تحقيقات در برزيل نشان مي دهد كه با 200 ميليون دلاري كه ساليانه فقط براي زندانيان غير حرفه اي هزينه مي شود مي توان 18هزار خانه، 500 درمانگاه يا 400 مدرسه بنا كرد.
دركشورمان هزينة نگهداري ساليانة محكومان مالي 10 ميليارد تومان است در حاليكه مجموعة كمك هاي دولتي و خيريه براي آزادي زندانيان مالي در طول 7 سال 30 ميليارد تومان بوده است كه به هيچ وجه تكافوي زندانيان مالي بي بضاعت ساكن در زندانها را نمي دهد. در حاليكه با صرفه جويي در اين هزينه دولت قادر بود تمام بدهي آنان را يكجا پرداخت نمايد. اگر هم اين افراد به كار اجتماعي يا كار به نفع محكوم له وادار مي شدند بازهم ضمن پرهيز از اين همه هزينه آنها مي توانستند رضايت شكات را هم جلب كنند. ضمن آن كه كل هزينه هاي زندانيان در ايران ساليانه نزديك به 200ميليارد تومان است.
روش هاي سنتي جايگزيني زندان در جهان
آزادي مشروط
واژه انگليسي آزادي مشروط از عبارت فرانسوي parole dhonnear به معناي "قول شرف" مشتق مي شود . اين گزينه مناسب نبود. زيرا بيشتر مردم به قول شرف يك زنداني آزاد شده اعتمادي نداشتند. بنابراين ، عجيب نيست كه خود فرانسوي ها استفاده از اصطلاح آزادي مشروط (La liberation conditionnelle ) را اولويت دهند.
سه مدير زندان؛ سه نقطة عطف در آزادي مشروط
امانوئل مونتسينوز
او مي گفت نتيجة رفتار بد با زندانيان اصلاح نيست، بلكه دور شدن از اصلاح است.
جرج مايكل اوبرماير
الكساندر ماكونوچي و والتر كرافتون
دو كشور موفق در آزادي مشروط
ايالات متحده
در اين دارالتأديب سيستم هايي چون طبقه بندي زندانيان براساس رفتار و ميزان موفقيت آنها در برنامه هاي اصلاحي، تحصيل اجباري و گزينش دقيق براي شايستگان آزادي مشروط به عمل مي آمد .
اگر فردي رفتار مناسبي بروز مي داد به طبقة اول مي رفت و پس از مدتي اقامت در اين طبقه از زندان آزاد مي شد. پس از آزادي ،6ماه تحت نظارت شهروندان داوطلب قرار مي گرفت. مجموعة اين سياست به شكلي سريع فراگير شد و تا سال 1901، 20 ايالات داراي قوانين آزادي مشروط شدند. تعداد زندانيان استفاده كننده از آزادي مشروط از 44 درصد در سال 1940 به بيش از 72 درصد در سال 1977 رسيد. اما اين بدان معنا نبود كه اين كشور در شيوه ها و روشهاي اعطاي آزادي مشروط اصلاحي صورت ندهد ، بلكه با انتقادهای صورت گرفته از آزادي مشروط بويژه پس ازجنگ جهاني اول دو تغيير عمده در روشهاي آزادي مشروط پديد آمد. اول آن كه بر نظارت پس از آزادي تأكيد بيشتري شد و شرايط آن افزايش يافت. دوم "هيأت آزادي مشروط" جانشين كاركنان زندان به عنوان مقام هاي اعطا كننده آزادي مشروط شدند.
اين پايان نقد بر آزادي مشروط نبود. در نيمه دهة 1970 ميلادي اساس روش مجازاتهاي نامعين زير سوال رفت . اين ديدگاه معتقد بود كه آزادي مشروط نسبت به جرم نرمش بسياري نشان مي دهد و همين موضوع باعث ناتواني در كنترل جرايم شده است.به همين منظور كميته اي تشكيل شد و در سال 1976 گزارش نهائي خود رابا عنوان "اجراي عدالت ؛ گزينش مجازات ها" منتشر كرد. درآن تأكيد شده بود كه برخورد با جرم بايد براساس صدمه ناشي از جرم و ميزان تقصير مجرم تعيين شود. ضمن آن كه معين شدن ميزان مجازات به عنوان يك راهبرد مورد توجه قرار گرفت. در نتيجه بسياري از ايالت ها، آزادي مشروط را حذف كرده و ضمن افزايش مجازات ها آنها را معين ساختند.
اما آزادي مشروط به طور كلي حذف نشد ؛ بلكه با نامي متفاوت در بيشتر ايالت ها با وظايفي مشابه به آزادي مشروط عمل شد و در برخي ديگر هم با همان روش قديمي آزادي مشروط. آمار سال 1998 نشان مي دهد 36% افرادي كه قبل از خاتمة محكوميت آزاد مي شوند از طريق روش كلاسيك صلاحديدي با مجازات هاي نامعين و 37% براساس روش جديد كه زندانی بايد ميزان معيني از مجازات معين را بگذارند و آن گاه در صورت حصول شرايط آزاد شود، بوده است.
دليل رشد دوبارة روشهاي سنتي آزادي مشروط در آمريكا رشد جمعيت كيفري زندانها در اين كشور است . بدين ترتيب بخش زيادي از دليل بازگشت ، احياء يا جلوگيري از امحاء كامل آزادي مشروط در ايالات متحده نه به واسطة دگرگوني فكري و فلسفي بلكه ناشي از واقعيت هاي موجود بوده است . لذا نمي تواند راه حلي قطعي براي كاهش جمعيت كيفري محسوب شود.
" اين باور هم وجود دارد كه وقتي هيات هاي آزادي مشروط به عنوان ((درهاي عقبي )) زندان های پر جمعيت استفاده مي شوند ، بحران جمعيت زندانها به اجتماع منتقل مي شود".
انگلستان
اين هيأت 107 عضو دارد كه عبارت اند از: يك نفر رئيس، 2 عضو موظف؛ 2 قاضي دادگاه عالي، 18 قاضي، 18 روان پزشك، 4 نفر جرم شناس، 9 مأمور اداره تعليق مراقبتي و 53 عضو مستقل. هم چنين 44 كارمند ادارة خدمات زندانها امور اداري دبيرخانة هيأت را تشكيل مي دهند. در اين كشور در خصوص زندانيان كوتاه مدت – زير 4 سال – نيمي از مجازات و در خصوص زندانيان بلند مدت – بالاتر از 4 و كمتر از 15سال – دو سوم مجازات بايد براي اعطاي آزادي مشروط طي شده باشد .
در مورد حبس هاي ابد وقتي محكوم هنگام ارتكاب جرم كمتراز 18 سال داشته، جرم ارتكابي از جرم هايي باشد كه در قانون مجازات ثابتي براي آن مقرر نشده است و دادگاه در حكم خود چنين اجازه اي را داده باشد مي توان آزادي مشروط را بررسي كرد.
تعليق مراقبتي
جان اگوستوس – كفاش آمريكائي – از دادگاه بوستون خواسته بودكه افراد دائم الخمر به جاي مجازات جهت درمان تحت نظر مستقيم وي قرار گيرند. اين رويه تا سال 1925 كه قانون تعليق مراقبت ملي در ايالات متحده تصويب شد ، بدون وجود متن قانوني اعمال مي گرديد. با تصويب قانون، تعليق مراقبتي به اداره اي تحت نظارت دادستاني اعطاء گرديد.
پس ازآن بارها قوانين مربوط به تعليق مراقبتي تغيير كرد و اصلاح شد. اين رویه بويژه در خصوص جرائم كودكان و نوجوانان بسيار مورد توجه قرار گرفت به طوريكه آن را پاية تحولات نظام دادگاه كودكان و نوجوانان دانسته اند. امروزه در ايالات متحده 530هزار جوان تحت نظارت هاي تعليق مراقبتي قرار دارند.
از جمله آثار و بركات تعليق مراقبتي در ايالات متحده به اين موارد مي توان اشاره كرد :
كاهش هزينه ها
در كاليفرنيا، اعلام شده كه اجراي اين برنامه براي اين ايالت و حكومت هاي محلي تا پنج سال آينده تقريبا" 5/1 ميليون دلار صرفه جويي خواهد داشت.
نتايج عملي
در تعليق ساده گاهي قاضي تصميم به تعليق اجراي مجازات مي گیرد. اين كار با اين فلسفه ايجاد مي شود كه گاه تهديد به اجراي مجازات اثري مؤثرتر از خود مجازات بر محكوم عليه دارد و در پيشگيري از ارتكاب جرم در آينده موثر است. در تعليق ساده اگر محكوم عليه در مدت 5 سال مرتكب جرم جديدي نشود، از تحمل مجازات معاف مي شود.
تعليق مراقبتي بر خلاف تعليق ساده شامل مجازاتهایي چون نقدي نمي شود. در فرانسه دادگاههاي جنحه استفادة زيادي از تعليق مراقبتي مي كنند. به طوريكه در سال 2000 ، 9/75% از تعليق مراقبتي استفاده كرده اند. در فرانسه تعليق همراه با كارعام المنفعه هم وجود دارد. اين مجازات مستلزم آن است كه محكوم عليه ميان حداقل 40 و حداكثر 240 ساعت بدون دريافت مزد به نفع جامعه فعاليت كند. اين دو سامانه به دو صورت مجازات اصلي و تكميلي به كار گرفته مي شود. از جمله كارهايي كه در چارچوب كار عام المنفعه انجام مي شود:
نگهداري و تعمير اموال عمومي، بهبودي محيط زيست، ترميم خسارت هاي گوناگون، فعاليت هاي نگهداري و مشاركت در فعاليت هاي آموزشي در حوزه هاي مختلف براساس قابليت هاي محكومان؛
جزاي نقدي
در ايران باستان ، در دورة ساساني ، به تدريج برخي كيفر بدني قابليت تبديل به جزاي نقدي راپيدا كرد. در حقوق اسلام هم جزاي نقدي جزو مجازات ها نبوده است. تنها ديه در مجازات هاي اسلامي شباهتي به جزاي نقدي دارد اما همانند آن نيست. در خصوص امتيازات جزاي نقدي ناچيز بودن آثار رواني، ابقاي اثر تنبیهي در صورت تكرار جرم زيرا هرگز عادي نمي شود، قابليت تناسب با شدّت و اهميت جرم، قابليت سازگاري با شخصيت مجرم، آساني تركيب با ساير ضمانت اجراها، بهترين واكنش در برابر جرائم مالي، سود مالي برای دولت، قابليت جبران در صورت اشتباه، قابليت اجرا در مورد محكومين غيابي را مورد اشاره قرار داده اند.
تناقض با اصل شخصي بودن مجازات ، نداشتن وصف قطعيت ، بي اثر بودن جزاي نقدي در صورت پرداخت به وسيلة خويشان محكوم ، ناچيزي براي ثروتمندان و سختي براي مستمندان ، نداشتن نقش ناتوان سازي براي مجرمين خطرناك هم از جمله معايب آن است.
مجازات هاي نوين جايگزين حبس
تعويق تعقيب
ميانجي گري
تعليق مراقبتي فشرده
در ايالات متحده در سال 1982 3% جمعيت مجرماني كه تحت نظارت اصلاحي قرار گرفتند در برنامه تعليق مراقبتي فشرده حضور يافتند. هزينه هاي اين روش از تعليق مراقبتي بسيار بيشتر است و اين مي تواند حيات آن را به مخاطره بياندازد.
خدمات اجتماعي
محاسن خدمات اجتماعي را چنين برشمرده اند:
نداشتن عيوب زندان
كاهش هزينه هاي نگهداري زندانيان
ارتقاي پيشرفت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي
اصلاح وضع اخلاقي و تربيتي بزهكار
جريمه هاي روزانه
1 قاضي برحسب نوع و اهميت جرم، شمار روزهاي پرداخت جريمه را در يك محدوده قانوني معين مي كند.
2 به تناسب درآمد مجرم، درصدي را به عنوان جريمة روزانه تعيين مي نمايد.
حبس در منزل
از جمله ساير مزاياي حبس در منزل اين موارد قابل ذكر است:
اين نوع مجازات آثار فاسد كننده و بر چسب زنندة زندان را ندارد.
انعطاف پذيراست و بويژه براي مجرمان معلول يا زنان باردار قابل استفاده است .
آساني اجرا و سرعت پاسخ دهي از امتيازهاي حبس خانگي محسوب مي شود. زيرا ، مجرمان را مي توان در صورت ضرورت به راحتي و با سرعت از برنامه خارج كرد.
نظارت الكترونيكي
منبع: http://www.adlname.com
/خ