نویسنده: حسین بکایی
همزمان با قدرت گرفتن خواجه نظامالملک، متکلمان اشعری و فقیهان مذهب شافعی عزیز شدند. وزیر مقتدر در نخستین اقدام، عبدالملکبنعبدالله الجوینی (درگذشت: 478 هـ.ق.) را که در دورهی وزارت کندری از نیشابور گریخته و در عربستان ساکن شده بود، به ایران دعوت کرد و ریاست نظامیهی نیشابور را به او داد. جوینی که پس از ورود به ایران، به دلیل سکونت و تدریس در مدینه و مکه، لقب امام الحرمین گرفته بود، بین فقه شافعی و کلام اشعری آشتی برقرار کرد. جوینی اعلام کرد بر هر مسلمان واجب است که اصول دین، یعنی توحید و نبوّت و معاد را با دلایل عقلی بپذیرد و در فروع دین از فقیهان تقلید کند. این حکم به این معنی بود که عقل میتواند و باید در امور اعتقادی و دینی دخالت کند. جوینی اعلام کرد بر هر مسلمان واجب است که اصول دین، یعنی توحید و نبوّت و معاد را با دلایل عقلی بپذیرد و در فروع دین از فقیهان تقلید کند. این حکم به این معنی بود که عقل میتواند و باید در امور اعتقادی و دینی دخالت کند. اما این ظاهر ماجرا بود؛ زیرا اگر جوینی به دخالت آزادانهی عقل در امور اعتقادی رأی میداد، میبایست فضا را برای دانشمندان عقلگرا که پرسشهایی دربارهی خدا و نوبت و معاد مطرح میکردند، باز میکرد و زمینه برای دادن هرگونه پاسخی مهیا میشد. و نیز در نظامیهها امکان تدریس برای فیلسوفان و متکلمان معتزلی فراهم میآمد. اما در عمل چنین نشد. درِ نظامیهها نه تنها به روی دانشمندان عقلگرا، بلکه به روی فقیهان همهی مذاهب به جز مذهب شافعی بسته ماند و این نشان داد که هدف امام الحرمین که همزمان امام متکلمان اشعری و فقیه مذهب شافعی به شمار میآمد، وارد کردن مباحث کلام اشعری به مذهب شافعی بود.
خواجه نظامالملک، مذهب شافعی داشت و سلطان سلجوقی مثل خلیفهی عبّاسی مذهب حنفی، به دستور ملکشاه سلجوقی، در اصفهان در محلهی کران مدرسهای ساخته شد. بنا به رسم آن زمان، بایستی در وقفنامه مینوشتند که پیروان کدام مذهب میتوانند در مدرسه تدریس کنند و درس بخوانند. از سلطان سلجوقی پرسیدند که چه بکنند، او گفت:
«اگر چه من حنفی مذهبم، اما این چیز از برای خدای تعالی ساختهام. قومی را محفوظ و مخصوص کردن و طایفهای را ممنوع و محروم داشتن، وجهی ندارد. بنویسید که اصحاب هر دو امام در این مدرسه ثابت باشند علیالتّساوی و التعادل.»
وقتی خواستند نام دو امام را در کنار هم بنویسند، چون سلطان مذهب حنفی داشت، خواستند نام او را اول بنویسند. امّا وزیر مقتدر ملکشاه نگذاشت و مدتی کار متوقف شد؛ تا آن که قرار شد بنویسند:
«وقف علی اصحاب الامامین، امای الائمه صدری الاسلام.»
از حکم امام الحرمین، حتی حنفی مذهبان نیز سود نبردند و فضا برای آنان هم باز نشد و در عمل راه را بیشتر برای تعصّب هموار کرد تا گفتوگوی علمی.
از آن طرف، این اقدام امام شافعی نتوانست در جغرافیای مذهبی ایران، به ویژه اعتقادات مردم خراسان، تغییرات اساسی ایجاد کند. اکثر مردم خراسان در قرنهای بعدی همچنان جزو معتقدان به مذهب حنفی و آموزههای اعتزالی باقی ماندند.
منبع مقاله :
بکایی، حسین؛ (1390)، فرار از عقل (از تشکیل امپراتوری سلجوقی تا حمله مغول) از مجموعهی داستان فکر ایرانی (5)، تهران: چاپ شفق، چاپ سوم.
خواجه نظامالملک، مذهب شافعی داشت و سلطان سلجوقی مثل خلیفهی عبّاسی مذهب حنفی، به دستور ملکشاه سلجوقی، در اصفهان در محلهی کران مدرسهای ساخته شد. بنا به رسم آن زمان، بایستی در وقفنامه مینوشتند که پیروان کدام مذهب میتوانند در مدرسه تدریس کنند و درس بخوانند. از سلطان سلجوقی پرسیدند که چه بکنند، او گفت:
«اگر چه من حنفی مذهبم، اما این چیز از برای خدای تعالی ساختهام. قومی را محفوظ و مخصوص کردن و طایفهای را ممنوع و محروم داشتن، وجهی ندارد. بنویسید که اصحاب هر دو امام در این مدرسه ثابت باشند علیالتّساوی و التعادل.»
بیشتر بخوانید: اخلاق و سیاست نزد خواجه نظام الملک
وقتی خواستند نام دو امام را در کنار هم بنویسند، چون سلطان مذهب حنفی داشت، خواستند نام او را اول بنویسند. امّا وزیر مقتدر ملکشاه نگذاشت و مدتی کار متوقف شد؛ تا آن که قرار شد بنویسند:
«وقف علی اصحاب الامامین، امای الائمه صدری الاسلام.»
از حکم امام الحرمین، حتی حنفی مذهبان نیز سود نبردند و فضا برای آنان هم باز نشد و در عمل راه را بیشتر برای تعصّب هموار کرد تا گفتوگوی علمی.
از آن طرف، این اقدام امام شافعی نتوانست در جغرافیای مذهبی ایران، به ویژه اعتقادات مردم خراسان، تغییرات اساسی ایجاد کند. اکثر مردم خراسان در قرنهای بعدی همچنان جزو معتقدان به مذهب حنفی و آموزههای اعتزالی باقی ماندند.
منبع مقاله :
بکایی، حسین؛ (1390)، فرار از عقل (از تشکیل امپراتوری سلجوقی تا حمله مغول) از مجموعهی داستان فکر ایرانی (5)، تهران: چاپ شفق، چاپ سوم.