آخرین حج حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در سال دهم هجرت، همراه با همهی همسرانش و در حدود یکصدهزار نفر از اصحاب ایشان و مردم مدینه، که در تاریخ اسلام رویدادی معروف و در تاریخ تشیع رویداد تاریخی و پدیدهی عقیدتی مهمی به شمار میرود. وقوع آن - قطع نظر از جزئیات و افزود و کاستهای مربوط به خطبهی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در بازگشت از این زیارت در محل غدیر خم - مورد اتفاق و اجماع همهی محدثان و مورخان فریقین است. آن چه حجةالوداع را در مقام یک رویداد بیمانند و ارزشمند در تاریخ اسلام و تشیع درآورده است، توصیه و وصیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در بازگشت از مکه به مدینه، در تاریخ هجدهم ذوالحجه [سال دهم هجری] است در محلی به نام غدیر خم جُحفه. و نصب حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) به جانشینی خویش، و تصریح به این که علی (علیه السلام) همان مقام را در امت اسلامی، و در میان مسلمانان دارد که خود ایشان داشتهاند. «حج» در لغت به معنای قصد است و در شریعت اسلام زیارت بیتالله الحرام برای مستطیعان واجد شرایط یک بار در سراسر عمر است. این کلمه به صورت حَج، حَجّة غالباً به فتح اول به کار میرود، اما به کسر اول نیز در کتب لغت (از جمله لسانالعرب) به صورت حِج و حجة نیز رایج است. چنانکه در قرآن کریم هم حّج به فتح اول به کار رفته است (بقره 189، 196، 197) و هم به صورت «حِج» وارد شده است: «وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ» (آل عمران، 97) و در منابع و متون کهن همه جا حِجةالوداع به کسر اول وارد شده است، هر چند که در عرف فارسی زبانان امروزه به فتح تلفظ میشود. اضافهی کلمهی «وداع» در این ترکیب به خاطر آن است که حج واپسین و همراه با خداحافظی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است. چنان که در ترجمهی تهذیب ابن هشام آمده است «و بازنمود ایشان را که این حج وداع است، و بار دیگر وی را در موسم نخواهند دید» (سیرت رسولالله، ترجمه و انشای رفیعالدین اسحق بن محمد همدانی، 1061/2).
آن چه حجةالوداع را در مقام یک رویداد بیمانند و ارزشمند در تاریخ اسلام و تشیع درآورده است، توصیه و وصیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در بازگشت از مکه به مدینه، در تاریخ هجدهم ذوالحجه [سال دهم هجری] است در محلی به نام غدیر خم جُحفه. و نصب حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) به جانشینی خویش، و تصریح به این که علی (علیه السلام) همان مقام را در امت اسلامی، و در میان مسلمانان دارد که خود ایشان داشتهاند. غدیر خم یک موضع سوقالجیشی و حساس بود زیرا راه زائران مدنی و مصری و عراقی در آنجا از هم جدا میشد. علاوه بر این که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) توجه داشت که بهترین زمان و مکان مناسب برای ابلاغ وصیت مهمش همان جا است، جبرئیل امین هم نازل شده و این آیه را آورده بود: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» (مائده، 67). که به تصریح مفسران و محدثان شیعه مراد از این آیه مسألهی استخلاف حضرت علی (علیه السلام) و نص به امامت ایشان بود.
بیشتر بخوانید: حجة الوداع و سخنان پیامبر اکرم(ص) در سرزمین عرفه
حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) خطبهی نسبتاً کوتاهی در آن روز بسیار گرم و تاریخی ایراد فرمودند که حدیث ثقلین نیز در آن مندرج بود. آن گاه خطاب به جمعیت فرمودند: «اَلَستُ اَولی بِکُم منکم بِانفُسِکم» (آیا حکمم بر شما روا نیست، و از شما به شما سزاوارتر نیستم؟) جمعیت با بانگ بلند گفتند: «اللهم بلی» (بار خدایا چرا) (یعنی آری دارای چنین شأنی هستید). سپس آستین حضرت علی (علیه السلام) را گرفتند و دست او را بلند کرده و گفتند: «فمن کُنتُ مُولاهُ، فهذا علیٌ مولاه، اللهم و الِ مَن والاه و عادِ مَن عاداه، وَانصُر من نَصَره وَ اخذُل من خَذله» (پس هر کسی که من مولای او هستم، علی هم مولای اوست. بار خدایا دوستدار او را دوست بدار، و بدخواه او را دشمن بدار، و یاور او را یاری کنی، و کسی را که او را تنها میگذارد، تنها گذار).
سپس چون وقت نماز ظهر رسیده بود، مؤذن بانگ اذان برداشت، همه به امامت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز جماعت خواندند، آن گاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت علی (علیه السلام) را به چادر خود بردند و به اصحاب امر فرمودند که دسته دسته وارد شوند و به حضرت علی (علیه السلام) امارت و امامت بر مسلمین را تهنیت بگویند و خارج شوند و تبریک و تهنیت غرّای عمر بن خطاب از همه برجستهتر بود. سپس حسّان بن ثابت از رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) اجازه خواست که شعری را که به این مناسبت سروده است بخواند. حضرت اجازه دادند و او شعر خود را به این مطلع قرائت کرد:
ینادیهم یوم الغدیر بینهُم
بِخمٍّ و السمع بالرسول منادیا
تا آن جا که میگوید:
فقال له قم یا علیّ فَاِنَّنی
رَضیتُکَ من بعدی اماماً و هادیاً.
و پس از پایان قرائت شعر حسّان، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در حق او دعای خیر فرمودند. شادروان علامه عبدالحسین امینی در کتاب گرانقدر الغدیر صدها تن از راویان حدیث غدیر را، که عمدتاً از اهل سنت هستند، با ذکر منبع هر یک
گروه نویسندگان، (1391)، دائرةالمعارف تشیع (جلد ششم)، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.