عالمی از نوادگان امام هفتم(ع)

جامعه‌ی شیعه با صدها میلیون معتقد که در کشورهاى جهان پراکنده‌اند، در شبه‌قاره‌ی هند تراکم جمعیتى فراوانی دارد. در آخرین اطلاعات آماری رسمی، تعداد شیعیان هندوستان 84 میلیون نفر اعلام شده، و اطلاعات غیررسمی گویای آن است که صد میلیون شیعه در هندوستان زندگی می‌کنند.
سه‌شنبه، 12 تير 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عالمی از نوادگان امام هفتم(ع)
نگاهی به زندگی علامه‌ میرحامد حسین
 
چکیده
جامعه‌ی شیعه با صدها میلیون معتقد که در کشورهاى جهان پراکنده‌اند، در شبه‌قاره‌ی هند تراکم جمعیتى فراوانی دارد. در آخرین اطلاعات آماری رسمی، تعداد شیعیان هندوستان 84 میلیون نفر اعلام شده، و اطلاعات غیررسمی گویای آن است که صد میلیون شیعه در هندوستان زندگی می‌کنند. در میان ایالت‌های شبه‌قاره‌، تنها ایالت «لکنهو» حدود هفده‌ میلیون مسلمان شیعه دارد. ساکنان این ایالت بر مذهب جعفری و از عاشقان اهل‌بیت‌اند. این ایالت که ده‌ها حوزه‌ی علمیه در آن فعالیت می-کنند، مرکز روحی و معنویِ هندوستان به شمار می‌رود، به طوری که می‌توان آن را مانند قم در ایران یا نجف در عراق دانست.

تعداد کلمات 1395/ تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
عالمی از نوادگان امام هفتم(ع)
رامین بابا‌زاده

یکی از عالمانی که سهم بسزایی در تشیع مردم هند و به‌خصوص ایالت لکنهو دارد، علامه میرحامدحسین است. او با تألیف عبقات‌الانوار(1)، پرده از مظلومیت اهل‌بیت(ع) در ‌تاریخ برداشت و در اثبات و حقانیت خاندان پیامبراکرم(ص) کوشید تا جامعه‌ی بشری را با ایشان آشنا کند.
***
میرحامدحسین نیشابوری هندی، فرزند سیدمحمد‏قلی، در پنجم محرم سال 1246 قمری در «میرتهه» هندوستان به دنیا آمد. او از خاندان‌های سادات موسوی است و با خاندان موسوی خمینی و از جمله سیدروح‌الله موسوی خمینی(ره) نسبت خویشاوندی دارد. نیاکان او در طول قرون گذشته، همه از سادات اهل علم، زهد و فضیلت بوده‌اند. آن‌ها در اصل ایرانی بودند و در نیشابور زندگی می‌کردند و در قرن هفتم سید‌اوحد‌الدین، جدّ پانزدهم میر‌حامدحسین، در پی حمله‌ی مغول، به هندوستان هجرت کرد. یکی از عالمانی که سهم بسزایی در تشیع مردم هند و به‌خصوص ایالت لکنهو دارد، علامه میرحامدحسین است. او با تألیف عبقات‌الانوار، پرده از مظلومیت اهل‌بیت (ع) در ‌تاریخ برداشت و در اثبات و حقانیت خاندان پیامبراکرم (ص) کوشید تا جامعه‌ی بشری را با ایشان آشنا کند.پدرِ میرحامدحسین از علمای بزرگ قرن سیزدهم هجری و از صاحب‌نظرانِ علم کلام بود. مدتی نیز در شهر میرتهه بر کرسی قضاوت و فتوا نشست. رساله‌ای هم به نام «عدالت علویه» در موضوع احکام قضاوت و شرایط قاضی نوشته است.
وقتی میرحامدحسین به هفت‌سالگی رسید، پدرش او را به مکتب‌خانه فرستاد. مقدمات و دروس ابتدایی را نزد اساتید خود خواند و سپس مقامات حریری و دیوان متنّبی را نزد سیدبرکت علی حنفی لاهوری، و «نهج‌البلاغه» را از سیدعباس شوشتری آموخت. علوم عقلی و نقلی را بیش‌تر از سیدمرتضی مشهور به «خلاصة‌العلما» و سیدحسین نصیر‌آبادی معروف به «سید‌العلما» فرا گرفت تا توانست به تحقیق و تألیف روی آورد.
از آثار او می‌توان به: عبقات‌الانوار، کشف المعضلات، استقصاء الافحام، اسفار‌الانوار، افحام اهل المین، درر‌السنیه، عضب البتار و شوارق النصوص اشاره کرد.

 

عبقات‌الانوار فی مناقب الائمۀالاطهار(ع)

یکی از علمای اهل‌سنت به نام مولوی شاه عبدالعزیز دهلوی، در نیمۀ نخست سدۀ سیزدهم هجری کتابی در هند منتشر کرد. کتاب دهلوی که «تحفۀ اثنا‌عشریه» نام داشت و به زبان فارسی نوشته شده بود، با عبارت‌های تند و تحریک‌آمیز و به تعصب و تنگ‌نظری آغشته بود. نخست بدون نام دقیق نویسنده و با اسم مستعار منتشر شد. پس از حمایت‌های گوناگون زمام‌داران که بیش‌تر دست‌نشاندۀ استعمارگران بودند، مدافعان مؤلف با صراحت موضع گرفتند و کتاب را در چاپ‌های بعدی با نام مؤلف منتشر کردند.
با وجود این‌که مؤلف در تدارک و ترتیب این کتاب هرگز حرف تازه‌ای نداشت، اما رواج روزافزون کتاب و تبلیغ این‌که سکوت علامت رضاست، دانشمندان شیعی را بر آن داشت که به نقد و بررسی آن بپردازند. رهبر معظم انقلاب در این باره سخنان جالب و قابل تأملی دارند: «... اگر در نیشابور یا بلخ یا هرات یا طوس که اقصی نقاط دنیای اسلام نسبت به بغدادِ آن روز بود، چند نفر شیعه زندگی می‌کردند و سؤال فقهی یا کلامی داشتند، شیخ مفید آنان را از بغداد هدایت و راهنمایی می‌کرد؛ یعنی شیخ مفید از زمان خودش عقب نبود... بنابراین، هر کسی که در زمینه‌های فقهی و کلامی ـ به‌خصوص‌ـ چیزی به شیعه می‌گفت، شیعه با قدرت و قوت، به زبان علمی به او جواب می‌داد و سخن تلخِ رقیب و حریف و معاند را به خانه نمی‌برد. تا اواخر هم وضعیت این‌گونه بوده است. در هند یک نفر پیدا شد و کتاب «تحفه‌ اثناعشریه» را که بر ضد و ذمّ شیعه و در قدح اهل‌بیت است، نوشت. سیدحامد حسین کتاب عبقاتِ به آن عظمت را در جوابش نگاشت و آن‌طور که به نظرم می‌رسد، شاید حدود ده ردّ بر کتاب تحفۀ اثناعشریه نوشته شده است.» (سخنان رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از نخبگان حوزه‌ی علمیه‌ی قم‌ 1374/09/13)
میرحامدحسین عالمى سخت‌کوش بود تا حدّى که هیچ‌یک از معاصران و متأخران و حتى بسیارى از علمای پیشین به پایه‌ی او نرسیدند. مؤلف کتاب ریحانة‌الادب در این باره مى‏نویسد: «او در مدافعه از حوزه‌ی دیانت و شریعت، اهتمام تمام داشته و تمامى ساعات و دقایق عمر شریفش در تألیفات دینى مصروف بوده... تا آن‌که دست راست او از کثرت تحریر و کتابت عاطل شده و در اواخر با دست چپ مى‏نگاشته است!»
با آن که در آن روزگار، وسایل تتبع و تحقیق بسیار محدودتر و مشکل‌تر از امروز بود، اما او در راه نوشتن عبقات بسیار کوشید؛ از سرزمینی به سرزمینی دیگر رفت؛ هندوستان، عراق و عربستان را درنوردید؛ در مکه به کتاب‌خانه‌های حرمین شریفین راه یافت و در آن‌جا به استنساخ نسخه‌ها و متون مخفی نگه ‌داشته‌شده دست پیدا کرد. او حتی گاهی به عنوان خادم و کارگر در یکی از روستاهای دور‌افتاده‌ی شهر مکه به خانه‌ی عالمی سنّی وارد شد تا در کتاب‌خانة او به کتابی که دنبالش می‌گشت، دست یابد و موفق هم شد. در عتبات عالیات عراق نیز به تحصیل و تحقیق پرداخت. وقتی هم فرزند جوانش از دنیا رفت، مراسم کفن و دفن، تشییع و مجلس سوگواری را به دیگران واگذار کرد تا یک ساعت هم که شده وقتش را جز در تألیف عبقات‌الانوار صرف نکند!
او زمانی به مصر رفت. در آن‌جا کتابی را که می‌خواست، پیدا کرد و با کشتی برگشت. در کشتی مشغول مطالعة کتاب بود که باد تندی کتاب را از دستش گرفت و به دریا افکند. سید به دنبال کتاب خود را به دریا زد و کتاب را گرفت. هم‌سفران او را گرفتند، در کشتی نشاندند و سؤال کردند: چرا خودت را به دریا پرت کردی؟ او کتاب را نشان داد و گفت: «به خاطر این کتاب!» جالب این‌که، این کتاب هنوز هم در کتاب‌خانة ناصری در هند نگه‌داری می‌شود.

 

بیشتر بخوانید: زندگی نامه ی علامه میر حامد حسین رحمت الله علیه


میرحامدحسین در این کتاب علاوه بر مستندنویسى، آداب اسلامى را کاملاً رعایت ‏کرده و با برهان و منطق از عهده‌ی پاسخ صاحب تحفۀ اثناعشریه برآمده است. تا جایی که بزرگان علم و تحقیق، بر عظمت کتاب «عبقات‌الانوار» اقرار کرده‌ و آن را به دیگران نیز شناسانده‌اند؛ امام خمینی(ره) در سال 1320 شمسی که هنوز تمام مجلدات عبقات چاپ نشده بود، پس از بحث درباره‌ی «حدیث غدیر» می‌نویسند: «هر کس بخواهد اطلاع از چگونگی حدیث غدیر پیدا کند، باید رجوع کند به کتاب عبقات‌الانوار سید بزرگوار میرحامدحسین هندی، که چهار جلد بزرگ در حدیث غدیر تصنیف کرده و چنین کتابی تاکنون نوشته نشده و عبقات‌الانوار در امامت از قراری که شنیده شده، سی جلد است و آنچه که ما دیدیم، هفت ‌ـ‌ هشت جلد است و در ایران شاید تا پانزده جلد از آن پیدا شود و اهل‌سنت در صدد جمع این کتاب و تضییع آن هستند و ما ملت شیعه در خواب هستیم، تا آن وقت که یک چنین گنج پرقیمت و گوهر گران‌بهایی از دست برود! اکنون قریب دو سال است (دو سال قبل از 1363ق) که به ملت شیعه به تجدید طبع این کتاب پیشنهاد شده و به خون‌سردی تلقی شده است. با این وصف، با خواست خدا جلد غدیر در تحت طبع است. لکن بر علمای شیعه بالخصوص، و دیگر طبقات لازم است که این کتاب بزرگ را که بزرگ‌ترین حجّت مذهب است، نگذارند از بین برود و به طبع آن اقدام کنند»(کشف‌الاسرار، ص178).
علامه امینی، صاحب کتاب الغدیر، دربارة عبقات‌ می‌گوید: «بوی دل‌پذیرش در تمامی جهان پیچیده و آوازه‌اش از خاور تا باختر را فرا گرفته است. هر کس آن را دیده، دانسته که کتاب اعجاز‌آمیز روشن‌گری است که هیچ باطلی در آن راه ندارد، و من در نوشتن الغدیر از دانش‌های باارزش نهفته در آن بهره‌ی فراوان بردم»(الغدیر، ج1، ص157).
استاد محمدرضا حکیمی نیز دربارة عبقات‌الانوار می‌نویسد: «و به راستی کتاب عبقات، عظیم است. آن اقیانوس بی‌کران و آن دریای ژرف، این کتاب است. این چنین کتابی در دیگر آفاق بشری و فرهنگ ملت‌ها نیز همانند ندارد... کتاب عبقات با مجلدات بسیارش، یکی از والاترین نمونه‌های پشت‌کار و مسئولیت بشری است.»(میرحامدحسین، ص95ـ96).
میرحامدحسین در سال‌های پایانیِ عمر، چنان بیمار شد که قدرت حرکت نداشت. او سرانجام در هجدهم ماه صفر سال 1306 ‌قمری، در لکهنو چشم از جهان فرو بست و در حسینیه‌ی غفران‌مآب به خاک سپرده شد. خبر وفات ایشان در عراق، برپایىِ مجالس متعدد عزا را در پى داشت و بزرگان بسیارى در رثای او به سرودن قصیده و مرثیه پرداختند.


پی‌نوشت:
1. عبقات‌الانوار به معنای «گل‌ها و شکوفه‌های خوش‌بو» است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.