اگر صاحب الزمان(علیه السلام)بیاید

زمانى كه حضرت حجة(عج) ظهور كند به عدالت حكم مى كند و كسى نمى تواند به ديگرى جور و ستم روا دارد و راه ها به وسيله او امن مى گردد زمين بركاتش را براى استفاده مردم خارج مى كند و امور را به دست اهلش مى سپارد و هيچ دينى غير از اسلام باقى نمى ماند و همه به اسلام گرايش پيدا مى كنند.
چهارشنبه، 24 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اگر صاحب الزمان(علیه السلام)بیاید
اگر صاحب الزمان(علیه السلام)بیاید
اگر صاحب الزمان(علیه السلام)بیاید




درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)

مقدّمه:

با توجّه به اين كه ايّام ميلاد حضرت نزديك مى شود لازم است ذكرى از آن بزرگوار داشته باشيم ذكرى كه سازنده و تربيت كننده باشد. مرحوم علاّمه مجلسى حديثى درباره حضرت مهدى(عج) نقل مى كنند:

متن حديث:

* اذا قام القائم حكم بالعدل و ارتفع فى ايّامه الجور و امنت به السبل و اخرجت الارض بركاتها و ردّ كل حق الى اهله و لم يبق اهل دين حتّى يظهر الاسلام و يعترفوا بالايمان.(1)

ترجمه:

زمانى كه حضرت حجة(عج) ظهور كند به عدالت حكم مى كند و كسى نمى تواند به ديگرى جور و ستم روا دارد و راه ها به وسيله او امن مى گردد زمين بركاتش را براى استفاده مردم خارج مى كند و امور را به دست اهلش مى سپارد و هيچ دينى غير از اسلام باقى نمى ماند و همه به اسلام گرايش پيدا مى كنند.

شرح:

در اين حديث هفت برنامه براى حضرت بيان شده است:
1 و 2- حكومت عادلانه و رفع ظلم و جور: «اذا قام القائم حكم بالعدل و ارتفع فى ايّامه الجور» نقطه مقابل عدل، ظلم است نه جور، و قسط نقطه مقابل جور است. فرق بين عدل و قسط اين است كه عدالت يعنى حقّ ديگرى گرفته نشود و قسط اين است كه بين افراد تبعيض نشود، پس ظلم به نفع خويشتن گرفتن و جور حقّ كسى را به ديگرى دادن است. به عنوان مثال، يك وقت خانه زيد را براى خودم مى گيرم، كه اين ظلم است و يك وقت خانه او را مى گيرم و به ديگرى مى دهم كه اين جور است. نقطه مقابل اين است كه خانه زيد را نمى گيرم براى خودم كه اين عدل است و اگر به كسى هم ندهم اين قسط است، پس قسط عدم تبعيض و عدل عدم ظلم است.
3- امنيت راه ها: «و امنت به السبل» راه ها به وسيله او امن مى شود.
4- شكوفايى طبيعت: «و اخرجت الارض بركاتها» زمين بركاتش را خارج مى كند چه بركات كشاورزى و چه معادن و چه نيروهاى ديگرى كه براى ما مخفى است.
5- سپردن امور به اهل خبره: «و رُدّ كلّ حقّ الى اهله» كارها را به اهلش مى سپارند به خلاف زمان ما كه بسيارى از كارها به دست نااهلان است چرا كه رابطه ها بر ضابطه ها مقدّم شده است.
6- حاكميّت دين اسلام: «ولم يبق اهل دين حتّى يظهر الاسلام» هيچ دينى باقى نمى ماند و همه اديان دين واحد مى شوند و آن همانا اسلام است.
7- گرايش قلبى به اسلام: «و يعترفوا بالايمان» كه دو معنى دارد ممكن است يا اشاره به اين باشد كه همه تابع مكتب اهل بيت مى شوند و يا اشاره به اين باشد كه علاوه بر اين كه در ظاهر ايمان دارند در باطن هم مؤمن هستند.
فرق بين ايمان و اسلام در روايات آمده است، بعضى از روايات مى گويند اسلام آن چيزى است كه اگر شخص آن را اظهار بدارد جانش محفوظ و ذبيحه اش حلال است و ايمان آن چيزى است كه مايه نجات او در قيامت است. در بعضى از روايات داريم كه اسلام مانند مسجدالحرام و ايمان مانند كعبه است. احتمال دارد كه اين عبارت اشاره به آيه اى باشد كه مى فرمايد: قالت الاعراب آمنّا...(2)
رئوس كارهايى كه آن حضرت انجام مى دهد و از روايات استفاده مى شود در چهار محور خلاصه مى شود:
1- اصلاح عقائد: «ما على ظهر الارض بيت حجر و مدر الاّ ادخله الله كلمة الاسلام»(3) در تمام روى زمين خانه هاى سنگى براى ثروتمندان و خانه هاى گِلى فقرا و چادرها باقى نمى ماند جز اين كه كلمه «لا اله الاّ الله» در آنها خواهد بود و شرك برچيده خواهد شد.
2- تكامل عقول: جهش علمى و عقلانى پيدا مى شود مرحوم علاّمه مجلسى چنين مى فرمايند:
اذا قام قائمنا وضع يده على رئوس العباد (شايد منظور ايشان اين باشد كه مردم تحت تربيت او قرار مى گيرند) فجمع بها عقولهم و كملت بها احلامهم (انديشه ها و خردهاى آنها كامل مى شود).(4)
3- عدل و داد: در روايات متعدّد آمده است كه يملأ الارض عدلا و قسطاً كما ملئت ظلماً و جوراً.(5)
4- اصلاح اخلاق: از بين بردن مفاسد اخلاقى و زنده كردن ارزش هاى اسلامى كه اين را از روايات علائم آخرالزمان استفاده مى كنيم، رواياتى كه مى گويد قبل از قيام قائم انحرافات اخلاقى مثل زنا، سرقت، رشوه خوارى، كم فروشى، شراب خوارى، خون بى گناهان را ريختن زياد مى شود و معنايش اين است كه مهدى(عج) قيام مى كند تا اينها را از بين ببرد يعنى نظام ارزشى به طور كلّى مختل شده و حضرت مهدى(عج) نظام ارزشى را درست مى كند.
حضرت مهدى(عج) داراى لشكر و سپاه و اعوان و انصار است همچنان كه در «زيارت آل يس» آمده است:
واجعلنى من شيعته و اتباعه و انصاره و يا در بعضى از روايات آمده است كه: والمجاهدين بين يديه، كسانى كه مى خواهند از اعوان آن حضرت باشند بايد در اين چهار محور كار كنند و كسى كه هيچ يك از اين امور را ندارد و دعا كند كه از اعوان او باشد، اين دعا دور از اجابت است.
اگر روحانيون اين برنامه ها را پياده كنند يك كلاس بزرگ تربيتى پيدا مى شود. توسّل در جاى خودش خوب است امّا واجعلنى من شيعته و اتباعه و... با توسّل حل نمى شود بلكه بايد توحيد خالص شود و آثار شرك را بايد از دل و جان و جامعه برچيده. بايد عدل و داد در مورد مردم و خانواده و اطرافيان خود پياده كنيم. بايد ارزش هاى اخلاقى را در خودمان زنده كنيم. اگر خوب تبيين شود كه حضرت براى چه قيام مى كند اين كار چهره جامعه را عوض مى كند. نمى توان بدون داشتن هيچ يك از اين مبانى در صفوف حضرت قرار گرفت. خوب است كه در ايّام ولادت آن حضرت كارى شود كه مردم متوجّه اهداف و برنامه هاى آن حضرت شوند تا در مسير آن قرار گيرند. و بدانيد كه دست هايى در كار است تا جشن هاى حضرت مهدى را آلوده خواندن و نواختن و بى بندوبارى ها كنند گاه دشمن براى رسيدن به مقاصدش از همين برنامه هاى مذهبى استفاده مى كند مثل مسجد ضرار كه با مسجد مى خواستند ريشه مسجد را بزنند. بايد ارزش ها به صورت صحيح زنده شود مبادا كه دشمنان بخواهند اين ارزش ها را از بين ببرند. اميد كه خداوند اين دعا را در حقّ ما مستجاب كند:
اللّهم اجعلنى من اعوانه و انصاره و اتباعه و شيعته و المجاهدين بين يديه.

پي نوشت :

1. بحارالانوار، ج 52، ص 338.
2. آيه 14، سوره حجرات.
3. تفسير قرطبى، ج 12، ص 300.
4. بحارالانوار، ج 52، ص 328.
5. بحارالانوار، ج 14، ص 33

منبع: پایگاه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.