شیوه‌ها و تکنیک‌های جنگ‌نرم

با بررسی نقطه‌نظرات صاحب‌نظران مختلف، برخی از مهم‌ترین روش‌ها و تکنیک‌های غرب در جنگ‌نرم را به شرح زیر برشماری کرده‌اند.
يکشنبه، 28 مرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شیوه‌ها و تکنیک‌های جنگ‌نرم
یکی از روش‌های جنگ‌نرم علیه ایران، ترویج گروه‌ها و جنبش‌های شبه‌دینی است
 
چکیده
با بررسی نقطه‌نظرات صاحب‌نظران مختلف، برخی از مهم‌ترین روش‌ها و تکنیک‌های غرب در جنگ‌نرم را به شرح زیر برشماری کرده‌اند. در این مقاله، با بهره‌گیری از نقطه‌نظرات پژوهش‌گران و صاحب‌نظران به مهم‌ترین شیوه‌های جنگ‌نرم غرب علیه جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت.

تعداد کلمات 3279/ تخمین زمان مطالعه 17 دقیقه
شیوه‌ها و تکنیک‌های جنگ‌نرم 
ابعاد مختلف و زمینه‌های گوناگون جنگ‌نرم، گستره‌ی شیوه‌های آن را وسعت بخشیده است. علاوه بر این، خصلت نوآوری، فناوری‌های نوین، ابزار و صنایع فرهنگی جدید، شیوه و روش‌های جنگ‌نرم را متنوع و پیچیده نموده است. دسته‌بندی‌های مختلفی پیرامون مکانیسم‌ها، ساز‌و‌کارها و روش‌های جنگ‌نرم صورت گرفته است. غرب در جنگ‌نرم خود علیه ایران در پی آن است تا با استفاده از شیوه‌های سه‌گانه‌ی پیشنهادی کمیته‌ی خطر کنونی، دکترین مهار، نبرد رسانه‌ای و سازماندهی نافرمانی مدنی بر گروه‌ها، اقشار مختلف مردم ایران تأثیر بگذارد و زمینه را برای تغییر تدریجی و آرام نظام فراهم سازد.
ملکان (۱۳۸۷) در یک دسته‌بندی ویژه، مکانیسم‌های جنگ‌نرم را به شش نوع مردم‌انگیزی، عوام‌فریبی، تبلیغات، بحران‌سازی، شست‌وشوی مغزی و نشر شایعه تقسیم کرده است. عبدالله خانی (۱۳۸۸) مهم‌ترین و مؤثرترین شیوه‌های جنگ‌نرم را شامل سه روش اصلی گفتاری، رفتاری و شبکه‌ای (دیجیتالی و الکترونیکی) معرفی می‌کند. عملیات ‌روانی، عملیات ادراکی، دیپلماسی عمومی و فریب تاکتیکی را در مقوله‌ی روش‌های اصلی گفتاری جنگ‌نرم قرار داده و اعتراض، نافرمانی مدنی، عدم همکاری و تحصن، مداخله‌ی غیر خشونت‌آمیز و جذب مخالفان از جمله مهم‌ترین روش‌های رفتاری معرفی می‌کند. (الیاسی و هم‌کاران، ۱۳۸۸)

 

مهم‌ترین شیوه‌های جنگ‌نرم غرب علیه جمهوری اسلامی ایران

    1. استفاده از فنون رسانه‌ای
تکنیک‌های رسانه‌ای از جمله مهم‌ترین روش‌های مورد استفادۀ عاملان جنگ‌نرم است. امروزه ردپای رسانه‌ها، اعم از رسانه‌های دیداری (تلویزیون، فیلم، انیمیشن و...)، شنیداری (رادیو، لوح‌های فشرده‌ی صوتی، نوار کاست و...)، نوشتاری (روزنامه، مجله، اعلامیه، بیانیه، بروشور)، چندگانه (اینترنت و...) را می‌توان در زندگی تمامی مردم جوامع نشان کرد. (زلمن، ۲۰۰۹) به همین سبب، عاملان و متولیان اشاعه‌ی فرهنگی، عملیات روانی و جنگ‌نرم از رسانه‌ها به منزله‌ی ابزارهایی استفاده می‌کنند که با بهره‌گیری از آن‌ها، می‌توانند اذهان مخاطبان را دست‌کاری کرد، نگرش‌های نوینی در اذهان آنان شکل داد، نظرات و نگرش‌های پیشین آنان را تغییر داد، ارزش‌های نوینی در اذهان آنان کاشت و به رفتارها و کنش‌های فردی و اجتماعی آنان جهت داد.
سایت‌ها و نشریات اینترنتی راه‌اندازی‌شده به زبان‌های فارسی توسط مؤسسات غربی که به تهیۀ خبر، گزارش، مصاحبه و ارائۀ راهکارها به مخالفان و فتنه‌گران می‌پردازند، از چنان اهمیتی برخوردار بوده است که طی سال‌های اخیر، بودجۀ هنگفتی را برای آن‌ها منظور کرده‌اند. همگی این سایت‌ها، تلاش دارند به ایجاد جو بدبینی در ایران دامن زده و موجب تشکیک در برنامه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان شوند. کادر آن‌ها را نیز، غالباً فراریانی تشکیل می‌دهند که در دوران موسوم به اصلاحات در روزنامه‌های زنجیره‌ای مشغول به کار بودند. (عبدالله خانی، ۱۳۹۰)

 

    2. استفاده از سازوکارهای علمی

بررسی برخی از متون آموزشی، به‌ویژه در حوزه‌ی علوم انسانی که از سوی دنیای غرب راهی کشورهای دیگر می‌شود، نشان داده است که بسیاری از مبانی فکری و ارزش‌های آمریکایی از طریق آن متون انتقال می‌یابد. (کریمی، ۱۳۷۶) نشان داده است که بخش متنابهی از آن عملیات نرم، از طریق کتاب‌های علمی و دانشگاهی صورت می‌گیرد. آن کشورها در قالب مثال‌ها، شواهد و مجاب‌سازی پیرامونی، به تخریب نهادها و سازمان‌های سیاسی و انقلابی کشور می‌پردازد. برجسته‌سازی برخی متخصصان ایرانی، نخبگان فکری مخالف نظام و اهدای جوایز به آنان در جشنواره‌ها و همایش‌های علمی نیز از جمله سازوکارهای جنگ‌نرم محسوب می‌شود.
 

    3. فرهنگ‌پذیری

منظور از فرهنگ‌پذیری، انتقال عناصر فرهنگی یک کشور به کشور دیگر از طریق ابزاری است که به آن کشورها ارسال می‌نمایند. (پناهی، ۱۳۷۵) بسیاری از کسانی که از کشورهای جهان‌سوم برای تحصیل، تفریح، گردشگری، شرکت در همایش‌ها، ورزش، تجارت و جز آن به آمریکا و اروپا سفر می‌کنند، در بازگشت برخی عناصر آن فرهنگ‌ها را به کشور خویش منتقل می‌سازند و به ابزاری برای تبلیغ ارزش‌های آن کشورها تبدیل می‌شوند. شاید به همین سبب است که جوزف نای (۲۰۰۹) از حضور دانشجویان و متخصصان کشورهای دیگر در آمریکا، به عنوان یکی از عوامل افزایش‌دهنده‌ی قدرت‌نرم آن کشور یاد می‌کنند.
 

    4. اشاعه‌ی فرهنگی

منظور از اشاعه‌ی فرهنگی، رواج و شیوع عناصر و ارزش‌های یک فرهنگ در یک فرهنگ دیگر است. (روح الامینی، ۱۳۷۰) این پدیده چنانچه به صورت آگاهانه از پیش اندیشیده‌شده صورت گیرد، به تهاجم فرهنگ تبدیل می‌شود. در تهاجم فرهنگی، متولیان یک فرهنگ با استفاده از روش‌های مختلف (رایانه‌ای، هنری، علمی و...) ارزش‌ها و هنجارهای یک جامعه را مورد آماج قرار می‌دهند و درصدد کاشت ارزش‌های خود در آن جامعه برمی‌آیند.
 

    5. بهره‌گیری از فستیوال‌ها و جشنواره‌های هنری

شناسایی هنرمندان برجستۀ یک جامعه و فراخوانی آن‌ها به جشنواره‌های هنری کشور خویش، از جمله روش‌های اثربخش برای تأثیر نهادن بر آن‌ها و ایجاد جهت‌گیری‌های سیاسی و فرهنگی مبتنی بر هنجارهای جامعه‌ی غرب، در آنان است. آمریکا برای این منظور، سالیانه مبادرت به برگزاری ده‌ها جشنواره‌ی هنری می‌نماید و از این طریق هزاران هنرمند را از کشورهای مختلف دنیا، به‌ویژه کشورهای آماج، به کشور خود دعوت می‌نماید و با بهره‌گیری از رسانه‌های خویش، آن‌ها را به عنوان الگوهای برتر هنری به کشورهایشان معرفی می‌کنند.
 

    6. ترویج جنبش‌های شبه‌دینی در ایران

یکی از روش‌های جنگ‌نرم علیه ایران، ترویج گروه‌ها و جنبش‌های شبه دینی است. برخی از آن گروه‌ها که در سالیان اخیر طرفدارانی برای خود دست و پا کرده‌اند، افکار و عقاید خویش را از طریق سایت‌های اینترنتی و برخی شبکه‌های ماهوارهای ترویج می‌دهند و این گروه‌ها در سال‌های اخیر توانسته‌اند عده‌ای از جوانان ایرانی را جذب و آنان را وادار به انجام آیین‌های خاص خویش نمایند. (معاونت اجتماعی ناجا، ۱۳۸۵) برخی از این گروه‌ها از حمایت رسانه‌ای و تبلیغاتی کشورهای غربی برخوردارند. شبکه‌های ماهواره‌ای آن کشورها بارها مبادرت به معرفی این گروه‌ها و تشریح آیین‌های شبه‌مذهبی آنان نموده‌اند.
 

    7. ایجاد، تقویت و استفاده از سازمان‌های غیردولتی

به‌زعم متولیان جنگ‌نرم، یکی از مکانیسم‌های اثرگذار «ایجاد تغییرات سیاسی و فرهنگی در ایران» گسترش سازمان‌های مردمی و دسته‌جات سیاسی ناهم‌سو با نظام است. به باور آنان، این‌گونه نهادها می‌توانند در یک پروسه‌ی زمانی معین بر افکار عمومی جامعه تأثیر بگذارند و آن را علیه نظام برانگیزند.
کمک به ایجاد و تقویت سازمان‌های غیر دولتی در ایران نیز از اقدامات مؤسسات غربی، به خصوص «جامعۀ باز» متعلق به جورج سوروس، میلیاردر یهودی بود که سعی داشتند ضعف آنان را به لحاظ منابع انسانی، مالی و مدیریتی برطرف سازند. آن‌ها با راه‌اندازی کارگاه‌های آموزشی مشترک با عوامل این مؤسسات در سرتاسر ایران و هم‌چنین خارج از ایران در کشورهایی همچون امارات عربی متحد (دبی)، ترکیه، آمریکا و صربستان، سعی داشتند ضمن آشنا ساختن شرکت‌کنندگان با اندیشه‌های غربی در مورد جامعه‌ی مدنی، سکولاریسم، سرمایه‌ی اجتماعی، بازار آزاد، حقوق بشر، آزادی‌های مدنی و دمکراسی، شیوه‌های عملیاتی کردن چنین دیدگاه‌هایی در ایران را نیز به آن‌ها آموزش دهند که به خصوص در مورد کلاس‌های برگزار‌شده در صربستان و امارات عربی متحد، چگونگی ایجاد انقلاب رنگی در کشورمان با استفاده از تجربیات دیگر در کشورهای مخملی آموزش داده می‌شد. (عبدالله خانی، ۱۳۹۰)

 

    8. رواج کج‌روی‌های اجتماعی، زمینه‌ساز کاهش کارآمدی نظام

انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب فرهنگی است. این انقلاب درپی آن است تا ارزش‌های اخلاقی و فضائل انسانی را در جامعه بسط دهد و از رواج کج‌روی‌ها و انحرافات اخلاقی جلوگیری نماید. به همین سبب برخی محققان تأکید می‌کنند که «چنان‌چه نرخ و وقوع آسیب‌ها و کج‌روی‌های اجتماعی در جامعه‌ی ایران گسترش یابد، مردم آن جامعه به این باور می‌رسند که نظام برخاسته از آن انقلاب در تحقق خواسته‌های خویش ناکارآمد بوده است و در نتیجه، انگیزه‌ی آنان برای تغییر آن نظام فزونی می‌یابد.» (گاتمن، ۲۰۰۷، ص ۱۶)
 

    9. تأثیر‌گذاری بر انتخابات

تأثیرگذاری بر انتخابات که از جمله روش‌های براندازی نرم در کشورهایی دموکراتیک است، از طریق فعال‌سازی عوامل هم‌فکر در صحنه‌ی انتخابات مختلف، به‌ویژه ریاست‌جمهوری انجام می‌گیرد؛ عواملی که ممکن است در ظاهر علیه غرب حرف هم بزنند، اما در عمل با اندیشه‌های غرب هم‌سویی دارند. در چنین مواردی، غرب با استفاده از پول‌های عظیمی که صرف تبلیغات کاندیدای مطلوب خود می‌کند و از طریق اعزام جمعی از متخصصان تبلیغاتی برای کمک به کاندیدای مورد نظر و ایجاد اتحاد نظر میان مخالفان برای حمایت از یک کاندیدای مطلوب غرب، دوستان خود را به قدرت می‌رساند. گاهی هدف از این تأثیرگذاری، مأیوس ساختن مردم و در نتیجه دامن زدن به انتخابات سرد است تا از این طریق اعتماد و الگوی مردم‌سالاری دینی به چالش کشیده شود.
بهره‌گیری از رویدادهای اجتماعی و سیاسی در داخل ایران و امنیتی نمودن آن‌ها یکی از راهبردهای اصلی دولت‌های غربی، به‌ویژه سرویس‌های جاسوسی، رسانه‌ها و مراکز و کانون‌های تفکر آن‌ها است. برخی از رویدادهای اجتماعی، مانند مسابقات ورزشی بین تیم‌های اصلی کشور، به‌ویژه با گرایش‌های قومی و منطقه‌ای، ظرفیت این را دارد که فضای رقابتی تند و هیجانی منجر به تولید چالش امنیتی شود. برخی از مناسبت‌ها و رویدادهای تاریخی و فرهنگی و یا ناکارآمدی‌های نظام و آسیب‌پذیری‌های داخلی در حوزه‌های اجتماعی در صورتی که درست مدیریت و اطلاع‌رسانی به جامعه نشود، فرصت‌هایی را برای رسانه‌های غربی و اپوزیسیون با هدف تولید چالش امنیتی فراهم خواهد کرد.
انتخابات یکی از مهم‌ترین رویدادهای اجتماعی و سیاسی کشور است؛ در صورتی که مدیریت و سلامت آن توسط نخبگان، رسانه‌ها، گروه‌ها، جریانات در درون نظام از قبل زیر سؤال برود، فرصت‌هایی را برای دولت‌های معارض نظام، رسانه‌های غربی و اپوزیسیون با هدف تولید چالش امنیتی فراهم خواهد کرد. یکی از مراکز تحقیقاتی در کشور معتقد است بیش از ۵۰۰۰ صفحه مطلب که در مراکز امنیتی و تحقیقاتی قرارگاه‌های جنگ‌نرم دشمن تئوریزه شده، برای چگونگی تأثیرگذاری بر انتخابات ایران وجود دارد. تجربه‌ی براندازی نرم در بیش از سی کشور توسط غرب، تجربه‌ی فتنه‌ی ۱۳۸۸ در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری در ایران و بررسی اسناد موجود، جای هیچ‌گونه تردیدی را باقی نمی‌گذارد که یکی از راه‌بردهای اصلی غربی‌ها، به‌ویژه آمریکایی در مورد ایران، تأثیرگذاری بر انتخابات ایران و امنیتی کردن آن است.انتخابات یکی از مهم‌ترین رویدادهای اجتماعی و سیاسی کشور است؛ در صورتی که مدیریت و سلامت آن توسط نخبگان، رسانه‌ها، گروه‌ها، جریانات در درون نظام از قبل زیر سؤال برود، فرصت‌هایی را برای دولت‌های معارض نظام، رسانه‌های غربی و اپوزیسیون با هدف تولید چالش امنیتی فراهم خواهد کرد. یکی از مراکز تحقیقاتی در کشور معتقد است بیش از ۵۰۰۰ صفحه مطلب که در مراکز امنیتی و تحقیقاتی قرارگاه‌های جنگ‌نرم دشمن تئوریزه شده، برای چگونگی تأثیرگذاری بر انتخابات ایران وجود دارد.
به باور بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی، انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ ریاست‌جمهوری ایران، انتخاباتی شگفت‌انگیز، کم‌نظیر و پراهمیت بود. در آن انتخابات، حدود ۸۵ درصد از ایرانیان، با رفتن به پای صندوق‌های رأی در آغاز چهارمین دهه‌ی انقلاب خویش، همانند انتخابات ۱۲ فروردین سال 5۸، دگرباره «مقبول و مردمی» بودن نظام جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذاشتند: «شگفت‌انگیز» بودن انتخابات ۲۲ خرداد، به‌ویژه از آن رو بود که سه دهه پس از وقوع انقلاب اسلامی اغلب ایرانیان داخل و خارج کشور، اعم از هر قشر و مذهب و گروه و قوم و دسته‌ای نشان دادند که گذشت زمان و فزونی فاصله‌ی زمانی از وقوع انقلاب اسلامی و از برگزاری اولین همه‌پرسی نظام در سی سال پیش، نه تنها آن‌ها را از شرکت در کنش‌های سیاسی و انتخاباتی خسته ننموده است، بلکه تمایل و رغبت آنان را برای انجام چنین کنش‌هایی، مضاعف ساخته است. نیازی به حجت نیست که چنین کنشی از نظر بسیاری از جامعه‌شناسان و تحلیل‌گران سیاسی - اجتماعی، می‌تواند «مشروعیت» و «مقبولیت» نظام‌سیاسی حاکم را دو چندان سازد.
بلافاصله پس از اعلام نتایج انتخابات ۲۲ خرداد، با طرح‌ریزی قبلی بیگانگان که بعد به آن اعتراف شد (از جمله: اعتراف وزیر خارجه‌ی آمریکا در گفت‌و‌گو با شبکه‌ی بی‌بی‌سی در مهرماه ۱۳۹۰) و با اعتراض به نتیجه‌ی انتخابات، توسط برخی از کاندیداها و احزاب سیاسی شکست خورده در انتخابات، برخی از شهرهای ایران، به‌ویژه شهر تهران، دستخوش وقوع ناآرامی‌ها و اعتراضات شد. گستردگی عملیات روانی و حجم فراگیر فعالیت‌های رسانه‌ای غرب علیه نظام جمهوری اسلامی، دستگاه‌ها و نهادهای مسئول و نیروهای امنیتی و انتظامی درگیر حوادث را شاهد بودیم. مجموع این رخدادها موجب شد تا گروه‌ها، نهادها، رسانه‌ها و کارشناسان مختلف از حوادث و رخدادهای دو ماه پس از برگزاری انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸، با اسامی مختلفی نظیر بحران، جنبش اجتماعی، انقلاب و یا کودتای مخملی، تهدید نرم آشوب‌های شهری، اغتشاشات گسترده، فتنه، نارضایتی عمومی، جنبش سبز، نافرمانی مدنی و... یاد نمایند. برخی تحلیل‌گران غربی، پا را از آن فراتر نهاده و کنش‌های اعتراض‌آمیز دو ماه پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم را «بزرگترین چالش داخلی» جمهوری اسلامی در سه دهه‌ی گذشته، ارزیابی نموده‌اند. (فرید زکریا و توماس فریدمن، ۲۰۰۹) این تحلیل‌گران مدعی شده‌اند که اعتراضات گسترده پس از برگزاری انتخابات، مشروعیت سیاسی جمهوری اسلامی را در دنیا و مقبولیت آن را در نزد افکار عمومی داخلی، با چالش جدی روبه‌رو ساخته است. صرف نظر از ادعای این‌گونه تحلیل‌گران، این واقعیت را نمی‌توان نادیده گرفت که اقدامات طرح‌ریزی‌شده‌ی غرب برای تأثیرگذاری بر انتخابات دهم ریاست‌جمهوری، کنش‌های اعتراض‌آمیز و رفتار برخی از نخبگان سیاسی بعد از انتخابات ۲۲ خرداد، هزینه‌های سیاسی، اجتماعی و معنوی زیادی را بر جمهوری اسلامی و نهادهای آن تحمیل کرد که بحمدالله با مواضع و تدابیر هوشمندانه و مدبرانه‌ی مقام معظم رهبری و بصیرت و حضور به لحظه‌ی مردم ایران، به‌ویژه در حماسه‌ی ماندگار و تاریخی ۹ دی ۱۳۸۸، خنثی شد.
در هر صورت، انتخابات دهم ریاست‌جمهوری و رخدادهای پس از آن، نشان داد که انتخابات در ایران که تا‌کنون به عنوان فرصت برای نظام، پشتوانه و نمایش قدرت‌نرم بوده است، می‌تواند توسط دشمنان خارجی و با غفلت نخبگان کشور، به چالش امنیتی تبدیل شود.

 

بیشتر بخوانید: تاکتیک های جنگ نرم


    10. بهره‌گیری از جریانات منحرف

یکی از اولین شیوه‌های غرب و به تبع آن مؤسسات فکری در آن‌جا علیه کشورمان برای براندازی نرم، بهره‌گیری از جریانات منحرف فکری در میان قشر به اصطلاح روشن‌فکری بود که در ساختار نظام جمهوری اسلامی حضور داشتند و می‌توانستند بزرگ‌ترین ضربه را به نظام وارد سازند. این جریانات على‌رغم نام‌های گوناگون، یک خط فکری دنبال می‌کردند که همان تغییر در برداشت اسلامی از انسان و دولت و به تبع آن استحاله‌ی داخلی بود تا در نهایت بتوانند نظامی سکولار را سرکار بیاورند. آن‌ها که عملکردشان نشان می‌داد سیاست خود را از دیانت نگرفته بودند و بعد از فوت حضرت امام خمینی(ره) به قول خودشان رودربایستی را کنار گذاشتند، بر طبل جدایی دین از سیاست کوبیده و سعی داشتند برداشت غربی را جایگزین برداشت اسلامی سازند. (عبدالله خانی، ۱۳۹۰)
 

    11. اعتبارزدایی بین‌المللی

مؤسسات آمریکایی در گذشته، به کرات سعی کرده‌اند وجهه‌ی نظام جمهوی اسلامی ایران را در سطح بین‌المللی مخدوش ساخته و با چنین شیوه‌ای مخالفین و عوامل جریان فتنه در داخل را مورد حمایت خود قرار دهند. این مسئله را به‌ویژه در چهارچوب حقوق بشر غربی مشاهده می‌کنیم که صدور بیانیه‌های مکرر در حمایت از آشوب‌طلبان، همجنس‌بازان، متجاوزان به عنف، قاتلین، قاچاقچیان مواد مخدر و جاسوسان، دعوت به سخن‌رانی از چهره‌های ایرانی به اصطلاح طرفدار حقوق بشر، ارائه‌ی گزارش به شورای حقوق بشر سازمان ملل و نهادهای دولتی کشورهای غربی، فشار به دولت‌ها برای توجه به مسئله‌ی حقوق بشر در روابط خود با ایران، اعطای جوایز مختلف به فتنه‌گران داخلی به اسم حمایت از فعالان حقوق بشر و غیره از راه‌کارهای عمدۀ آنان در این زمینه بوده است. (همان)
 

    12. نخبه‌سازی

 برجسته کردن فتنه‌گران و مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران در قالب روشن‌فکر، فعال حقوق بشر، آزادی‌خواه، اندیشمند و غیره نیز از دیگر شیوه‌های مؤسسات غربی است که غالباً با استفاده از رسانه‌های تحت اختیار خود، جنبۀ تبلیغاتی گسترده‌ای به آن می‌بخشند. در این روش، تلاش می‌شود رقیبانی از درون جامعه‌ی هدف برای شخصیت‌های اصلی و رهبران داخلی ایجاد شود. شیرین عبادی، محسن کدیور، اکبر گنجی، سروش، زهرا رهنورد و مهدی کروبی از مصادیق این شخصیت‌سازی کاذب بوده‌اند. در مورد آخر، نشریه‌ی «فارین پالسی» مهدی کروبی را به عنوان یکی از صد متفکر برجستۀ جهان در سال ۲۰۱۰ انتخاب کرده بود که موجب خنده‌ی حتی‌ فتنه‌گران و حامیان خارجی آن‌ها نیز شده بود. (همان)
 

    13. بهره‌گیری از شیوه و تجربه‌ی انقلاب رنگی

مایکل لدین می‌گوید «یک غرب متحد می‌تواند آن کاری را با ایران انجام دهد که قبلا برای اوکراین در انقلاب رنگی انجام داده است. همان انقلابی که قبلاً در گرجستان تحت عنوان انقلاب گل سرخ به راه انداختیم و همان اقدام به رفراندوم که علیه چاوز در ونزوئلا انجام دادیم و قبل از آن در هائیتی و باز هم قبل‌تر در نیکاراگوا و شیلی انجام داده بودیم، انجام خواهیم داد.» وی به صراحت می‌گوید که انقلاب رنگی و رفراندوم در ایران قرار است به همان اهداف و نتایجی منجر شود که کودتای خونین پینوشه علیه حکومت مردمی سالوادورایجاد انقلاب مخملین و رنگی در ایران از طریق نافرمانی مدنی بخشی از راهبرد آمریکا برای تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران از درون است که تاکنون به دفعات طراحی شده، اما در هر نوبت با شکست مواجه شده است. انقلاب مخملی عنوان یکی از گزینه‌های تئوریزه‌شده توسط یکی از برجسته‌ترین اتاق‌های فکر و مراکز تحقیقاتی و امنیتی آمریکا، یعنی مرکز سابان وابسته به مؤسسه بروکینگز است. آلنده در سپتامبر ۱۹۷۳ و نبرد مسلحانه و وحشیانۀ باندهای سیاه کنترا مورد حمایت آمریکا علیه حکومت انقلابیون ساندینیست در نیکاراگوا در همان جهت سازماندهی شده بود و این قابل توجه تمام کسانی است که می‌خواهند معنای واقعی و صریح و ساده‌ی واژه‌هایی نظیر دمکراسی و دمکراسی‌خواهی و دموکراتیزاسیون را درک کنند. (خبرگزاری فارس، مرداد ۱۳۸۸) به زبان دیگر، اخیراً وزیر دفاع آمریکا، لئون پانتا، اعلان می‌دارد حمایت از فتنه‌ی سبز، راهبرد اصلی آمریکا علیه ایران است.
«به نظر می‌رسد دیر یا زود، انقلابی در ایران به وقوع می‌پیوندد؛ آمریکا باید گام لازم را برای حمایت از جنبش سبز بردارد؛ جنبشی که خواهان تغییر و اصلاح است.» (همان، شهریور ۱۳۹۰) بیل کریستول یکی از نومحافظه‌کاران آمریکا با رد امکان حمله‌ی نظامی آمریکا به ایران اعلام نموده (بوش امروز به این مسئله حمله‌ی نظامی) فکر نمی‌کند، ما امیدوار هستیم که بتوانیم این جنگ را به راه‌های سیاسی و دیپلماتیک هدایت کنیم.» (سایت ایران امروز، 22/3/82) در می ‌۲۰۰۷، روزنامه‌ی «دیلی تلگراف»، چاپ لندن، گزارش کرد «جان بولتون فاش کرد که حمله‌ی نظامی آمریکا به ایران، گزینه‌ی آخری است که پس از شکست تحریم‌های اقتصادی و تلاش برای ایجاد یک انقلاب رنگی در ایران وجود دارد.»
از توضیحات فوق استفاده می‌شود که ایجاد انقلاب مخملین و رنگی در ایران از طریق نافرمانی مدنی بخشی از راهبرد آمریکا برای تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران از درون است که تاکنون به دفعات طراحی شده، اما در هر نوبت با شکست مواجه شده است. پیشینۀ انقلاب مخملی در ایران به سال ۱۳۷۸ و حادثه‌ی کوی دانشگاه بازمی‌گردد و شکل تکوین‌یافته‌ی آن در انتخابات ۱۳۸۸ تکرار شد که با شکست روبه‌رو شد. انقلاب مخملی عنوان یکی از گزینه‌های تئوریزه‌شده توسط یکی از برجسته‌ترین اتاق‌های فکر و مراکز تحقیقاتی و امنیتی آمریکا، یعنی مرکز سابان وابسته به مؤسسه بروکینگز است.

 

    14. تحریک قومیت‌ها برای تجزیه‌ی ایران

تحریک قومیت‌ها را می‌توان از اولین سیاست‌های غرب علیه کشور دانست، به گونه‌ای که با گذشت تنها سه روز از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، غائله‌ی کردستان و پس از آن موارد مشابه را در دیگر مناطق، همچون ترکمن صحرا و خوزستان راه انداختند که با تدبیر امام خمینی(ره) و رشادت پاسداران خنثی گردید. به هرحال، در سال‌های اخیر چنین سیاستی دوباره در چهارچوب استراتژی آن‌ها برای مقابله با کشورمان قرار داده شده و این مؤسسه به طور آشکار به انتشار کتب و مقالات و نیز برگزاری نشست‌ها در این زمینه می‌پردازد. در یکی از نشست‌های اخیر این مرکز تحت‌عنوان مؤسسه‌ی امریکن اینترپرایز قرار داده شده و این مؤسسه به طور آشکار به انتشار کتب و مقالات و نیز برگزاری نشست‌ها در این زمینه می‌پردازد. در یکی از نشست‌های اخیر این مرکز تحت عنوان «ایران ناشناخته: موردی دیگر برای فدرالیسم»، اشخاصی ناشناخته از قومیت‌های گوناگون ایران را دور هم جمع کرده و به صراحت هدف از برگزاری این نشست را «رهبر‌سازی» برای قومیت‌های ایران و تحریک آنان جهت مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان می‌کند. (همان)
 

    15. سایر روش‌ها

غرب در جنگ‌نرم خود علیه جمهوری اسلامی افزون بر روش‌های پیش‌گفته از روش‌های متعدد دیگری نیز استفاده می‌کند. برخی از آن روش‌ها عبارتند از:
۱. تأثیر‌گذاری بر نخبگان هواخواه لیبرال دمکراسی؛
۲. افزایش مطالبات گروه‌های دانشجویی؛
٣. برجسته‌سازی آسیب‌پذیری‌های اجتماعی و اقتصادی؛
۴. ایجاد انشقاق و دامن زدن به اختلاف‌های مذهبی؛
۵. برجسته‌سازی فعالیت گروه‌های اپوزیسیون؛
۶. حمایت از مخالفان نظام با عنوان پروژۀ ترویج دمکراسی؛
۷. هنجارشکنی‌های اجتماعی؛
۸. برجسته‌سازی گسست نسلی؛
۹. ترغیب فرار مغزها و انتساب آن به نارضایتی سیاسی آنان؛
۱۰. تلاش برای شکل‌گیری اجماع جهانی علیه ایران؛
۱۱. دیپلماسی عمومی؛
۱۲. شبکه‌سازی اجتماعی در فضای مجازی؛
۱۳. جنگ اطلاعاتی و مقابلۀ شبکه‌ای؛
۱۴. سیاه‌نمایی آیندۀ کشور؛
۱۵. متهم کردن ایران به دست‌یابی به سلاح هسته‌ای و کشتار جمعی؛
۱۶. متهم کردن ایران به نقض گستردۀ حقوق بشر؛
۱۷. متهم کردن ایران به حمایت از ترور و گروه‌های تروریستی؛
۱۸. متهم کردن ایران به دخالت در امور سایر کشورها؛
۱۹. القای ناکارآمدی حکومت دینی؛
۲۰. معرفی اسلام سیاسی به عنوان منبع اصلی تهدید غرب (اسلام‌هراسی)؛
۲۱. شیعه‌هراسی و دامن زدن به اختلافات شیعه با دیگر مسلمانان؛
۲۲. تخریب وجهۀ مرجعیت شیعه و روحانیت و کاهش نفوذ آنان در جامعه؛
۲۳. تخریب وجهۀ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج مستضعفان؛
۲۴. فقدان آزادی‌های مدنی و دمکراسی.


منبع: کتاب اصول و مبانی جنگ‌نرم؛ علی‌محمد نائینی؛ انتشارات ساقی، چاپ سوم، 1391 ش.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط