برای تغییر توازن قوای کنونی در عرصه جنگ‌نرم چه باید کرد؟

در شرایط کنونی به منظور مقابله با جریان جنگ‌نرم و تضعیف حرکت مهاجمین و تقویت نیروهای خودی، چه باید کرد؟ البته برای پاسخگویی جامع و کامل به این پرسش، باید برنامه گسترده‌ای ارائه کرد
چهارشنبه، 24 مرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
برای تغییر توازن قوای کنونی در عرصه جنگ‌نرم چه باید کرد؟
یکی از محورهای محتوایی مهم، نقد مداوم آراء و آثار و اندیشه‌های روشنفکران سکولار است
 
چکیده
در شرایط کنونی به منظور مقابله با جریان جنگ‌نرم و تضعیف حرکت مهاجمین و تقویت نیروهای خودی، چه باید کرد؟ البته برای پاسخگویی جامع و کامل به این پرسش، باید برنامه گسترده‌ای ارائه کرد که قلمروهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، و برخی حوزه‌های اجتماعی و اداری را دربرگیرد؛ اما آن‌چه وظیفه ما در این گزارش است، صرفاً ارائه برنامه‌ای فرهنگی است که در متن خود، برخی وجوه سیاسی را نیز دربرمی‌گیرد.

تعداد کلمات 4042/ تخمین زمان مطالعه 20 دقیقه
برای تغییر توازن قوای کنونی در عرصه جنگ‌نرم چه باید کرد؟

طرح پیشنهادی به منظور مقابله با جنگ‌نرم و تقویت نیروهای خودی

طرح پیشنهادی را در چند عنوان ذیل ارائه می‌دهیم:
الف) محتوا و پیام‌های اصلی حرکت‌های فرهنگی - سیاسی نیروهای خودی؛
ب) قلمروهای اصلی حرکت‌های فرهنگی - سیاسی نیروهای خودی؛
 ج) سمت‌گیری اصلی حرکت‌های فرهنگی - سیاسی نیروهای خودی؛
د) وجوه اصلی حرکت‌های فرهنگی - سیاسی نیروهای خودی؛
ه) سازمان‌دهی و تشکیلات مورد نیاز برای انجام حرکت‌ها.
در همه این موارد، وجه اصلی حرکت‌ها با محوریت فعالیت‌های فرهنگی خواهد بود و جنبه سیاسی فعالیت‌ها به صورت تبعی و غیر محوری و به عنوان مکمل وجه فرهنگی عنوان گردیده است.

 

الف) محتوا و پیام‌های اصلی حرکت‌های فرهنگی - سیاسی نیروهای خودی

حرکت‌های فرهنگی نیروهای خودی (اعم از فعالیت‌های مطبوعاتی، فعالیت در تولید و نگارش و نشر کتاب، فعالیت در ساخت فیلم‌های سینمایی یا مستند، داستانی، سریال، و موارد دیگر فعالیت‌های فرهنگی - هنری) باید به نوعی دارای عناصر محتوایی ذیل بوده و مقوم و مروج آن‌ها و در مسیر بسط و ترویج این‌ها باشد. (آن‌چه در ذیل مطرح می‌کنیم، عناصر محتوایی اصلی مهمی است که حتما باید به آن‌ها پرداخت. بی‌تردید به موازات این عناصر اصلی مهم، عناصر محتوایی دیگر نیز کما فی‌السابق می‌توانند عنوان شده و بدان‌ها پرداخته شود و تأکید بر عناصر محتوایی اصلی، نافی ترویج دیگر عناصر نمی‌باشد:)
1) تأکید بر همه‌جانبگی و قدرت و استغناء و توانمندی فرهنگ اسلامی در جهت هدایت مردم و توضیح و توجیه وجوه مختلف فرهنگ اسلامی - ایرانی و روشنگری در خصوص برتری‌ها و توانایی‌های آن تأکید بر مقابله با فرهنگ غرب مدرن و تبیین روشنگرانه توانمندی‌های فرهنگ اسلامی - ایرانی و ضعف‌ها و نقایص فرهنگ غربی مدرن به اشکال مختلف و متنوع و متکثر و گسترده و با دقت در پرهیز از بیان ملال‌آور و تکراری.
۲) جریان‌سازی گسترده فراگیر (مطبوعاتی، بازار نشر کتاب، صداوسیما، سینما و...) در نقادی نظام سرمایه‌داری و ایدئولوژی‌های لیبرالیسم، نئولیبرالیسم و سوسیالیسم. تبیین تئوریک و ترویجی و تبلیغی گسترده ضعف‌ها و عیوب نظام سرمایه‌داری سکولار اومانیستی مدرن و ماهیت ظالمانه و استثماری آن.
۳) روشنگری گسترده در خصوص ماهیت اقتصاد جهانی با محوریت استکبار و جوهر ظالمانه و استثماری اقتصاد جهانی و تبیین این حقیقت که ورود غیر نیرومند ما به حوزه اقتصاد جهانی و یا بدل شدن به ضمیمه و حلقه پیوسته و متمم آن، صرفاً ما را در معرض غارت‌گری و استثمار آن‌ها قرار داده و ثروت‌ها و امکانات مادی و معنوی ما را به سمت آن‌ها سرازیر می‌کند.
۴) روشنگری گسترده و مستند و مستدل در خصوص نتایج فاجعه‌بار اجرای نسخه‌های نئولیبرالیستی صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و آن‌چه که استکبار و برنامه‌ریزان پشت پرده ۱+۵ برای ما تدارک دیده‌اند، نشان دادن نتایج فاجعه بار اقتصادی - اجتماعی کشورهای مختلف از قبیل شیلی، آرژانتین، مکزیک دهه‌های ۱۹۹۰، اردن و بنگلادش و کشورهای آفریقایی، یونان سال‌های ۲۰۰۸ به بعد و ده‌ها نمونه دیگر که با اعتماد به سیاست‌ها و توصیه‌های نهادهای نظام سلطه استکباری و اجرای آن‌ها، گرفتار فقر و فلاکت دو چندان و بحران‌های عدیده گردیدند.
۵) تبیین همه‌جانبه اهمیت استقلال اقتصادی و نقش مهم استقلال اقتصادی در بهبود وضع معاش مردم و باقی ماندن ثروت تولیدی در یک کشور در همان کشور و اهمیت استقلال اقتصادی در حفظ امنیت و آسایش و آزادی اهالی آن کشور، و ترغیب و تشویق و ترویج فرهنگ استقلال‌طلبی در اقتصاد و دیگر حوزه‌ها و نهادینه کردن ضرورت پرداختن به استقلال فرهنگی و استقلال اقتصادی و استقلال سیاسی و ارزشمندی آن‌ها و دفاع از آن‌ها در اذهان لایه‌ها و گروه‌های مختلف جامعه و آحاد مردم. تأکید بر استقلال و تقویت حس استقلال‌طلبی در جامعه، زبون‌طلبان داخلی و برخی عناصر وارده در قوه‌مجریه و دستگاه دیپلماسی را منزوی و منفعل خواهد کرد.
۶) کوشش گسترده در جهت تبیین و تشریح وجوه مختلف و ظرفیت‌ها و قابلیت‌های «اقتصاد مقاومتی» و مؤلفه‌های آن برای تأمین استقلال و سرافرازی اقتصادی و سیاسی ملت ما و سامان دادن امور در جهت بهبود وضع معاش و رشد و بالندگی اقتصاد در مسیر اقتدار، باید به گونه‌ای شفاف و در سطوح مختلف تئوریک و تخصصی، نیمه تخصصی، و کار آکادمیک، و نگارش کتاب و ساختن فیلم‌های آموزشی و داستانی و به تبیین و توضیح و توجیه اقتصاد مقاومتی و مؤلفه‌ها و عناصر وجودی آن پرداخت و در عین حال به گونه‌ای باید با مهارت عمل کرد که خسته‌کننده و ملال‌آور و تکراری نباشد.
۷) یکی از محورهای محتوایی بسیار مهم که به موازات اقتصاد مقاومتی و در پیوند با آن باید درباره‌اش سخن گفت، عدالت «اقتصادی - اجتماعی» است. باید ضمن تبیین مفهوم عدالت اقتصادی اجتماعی (و پرهیز از درغلتیدن به تلقی‌های سوسیالیستی از عدالت) بر دو نکته مهم مستمر و عمیق از وجوه مختلف تکیه کرد:
١. این‌که هر نوع به‌کارگیری مدل‌های اقتصادی غربی و تبعیت از نسخه‌های نئولیبرالی و حرکت در مسیر پیوستگی و چه بسا هضم شدن در اقتصاد جهانی که یکی از اهداف استراتژیک نئولیبرال‌های ایرانی است و غایت و نهایت استراتژی «محمود سریع القلم» و چهره‌های تأثیرگذاری در کابینه «اعتدال» (چه بدانند و چه ندانند) نتیجه‌ای جز مستحیل شدن در نظام اقتصاد جهانی و نتایج فاجعه‌بار آن ندارد؛ نه موجب پیشرفت و رفاه و آسایش مردم ما خواهد شد و نه عدالت و استقلال و سرافرازی به بار خواهد آورد، بلکه همه این‌ها را نابود خواهد کرد و ملت ما را (خدای ناکرده) در ورطه ذلالت و وابستگی قرار خواهد داد.
٢. این که عدالت اقتصادی - اجتماعی که یکی از اهداف انقلاب و اصلی‌ترین هدف حکومت اسلامی است، فقط و فقط از طریق در پیش‌گیری و تحقق اقتصاد مقاومتی امکان‌پذیر است و هر نوع عدول از اقتصاد مقاومتی و افتادن در دام مستحیل شدن در ساختار اقتصاد جهانی، هیچ نتیجه خوشایندی به بار نخواهد آورد و موجب بی‌عدالتی گسترده و وابستگی کشور و از دست رفتن اقتدار و عزت ملی و گسترش بی‌بند‌و‌باری و مفاسد اخلاقی و کج‌روی‌های اجتماعی و انواع بیماری‌های اخلاقی و... خواهد شد. باید به صورتی روشن و مستدل در تبیین نسبت اقتصاد مقاومتی و تحقق عدالت و تأمین سلامت جامعه، روشنگری کرد و در عین حال نشان داد که بی‌توجهی به مدل «اقتصاد مقاومتی» و در پیش گرفتن الگوهای «اقتصاد نئولیبرالی» و استراتژی‌های برون‌نگر معطوف به بهبود اوضاع از طریق سرمایه‌گذاری خارجی و جلب نظر کشورهای غربی و سرمایه‌داران خارجی، چه تبعات و نتایج هولناک و فاجعه‌باری دارد.در واقع مبارزه با جنگ‌نرم باید هم سمت‌گیری سلبی داشته باشد و هم سمت‌گیری ایجابی. در سمت‌گیری سلبی، نوعاً تأکیدات بر نقد و افشاء و نشان دادن نقاط ضعف و معایب نئولیبرالیسم و نئولیبرال‌ها و کلیت جریان معاندین است، حال آن‌که در سمت‌گیری ایجابی نوعاً تکیه و تأکید بر ارائه خلاقانه مدل‌ها و تئوری‌ها و راه‌حل‌ها و نسخه‌های عملیاتی، ملهم از تفکر اسلامی و اندیشه‌های اسلام ناب محمدی(ص) و آرمان‌های انقلاب و فرامین و منویات امام خمینی و امام خامنه‌ای ‌باشد.
۸) تکیه بر درون و نیروها و امکانات خود و تأکید بر حفظ و تعمیق استقلال و عزت‌ملی و هویت خودی در همه عرصه‌های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی یکی از محورهای محتوایی بسیار مهم است که باید به طور گسترده و همه جانبه و مستمر و فراگیر و در عین حال متنوع و به اشکال مختلف بدان پرداخت و درباره آن، روشنگری کرد.
۹) با استفاده از تمامی امکانات موجود و فعالیت روشنگرانه در حوزه مطبوعات و بازار کتاب و سینما و دانشگاه و از طریق صداوسیما و... کوشید تا در افکار عمومی جامعه، هر نوع وادادگی در عرصه جهانی و هر نوع انفعال در مقابل زیاده‌خواهی‌های قدرت‌های جهانی را به امری مذموم بدل کرد و به موازات آن بر اهمیت و ضرورت و ارزش حفظ استقلال و عزت ملی و پیوند این دو با اقتدار و پیشرفت کشور تأکید نمود و در عین حال نتایج ذلت بار رویکردها و نسخه‌های نئولیبرالیست‌ها و پراگماتیست‌ها را آشکار کرده و چهره فاجعه‌بار انفعال و وابستگی آخرین سیاستمداران پراگماتیستی که ژست «مصلح» و «مرد بحران» به خود می‌گیرند و نسخه تسلیم و وادادگی برای مردم می‌پیچیند (و نتایج فاجعه‌بار نسخه‌ای که این‌ها پیشنهاد می‌کنند) را برای آحاد جامعه آشکار کرد.
۱۰) یکی از محورهای محتوایی مهم که باید بر روی آن کار کرد، تبیین روشنگرانه و نقادانه بنیادهای اومانیستی و کفرآلود «حقوق بشر» و نقادی و تحلیل آن از جوانب مختلف است.
به موازات کار گسترده تحلیلی نقادانه در خصوص ریشه‌های تاریخی و بنیادهای فکری و فلسفی و مفروضات بی‌پایه و انسان‌شناسی غلط سکولار اومانیستی و بیان نسبت تئوری حقوق بشر با ایدئولوژی‌های لیبرال دموکراتیک و رژیم‌های سرمایه‌داری امپریالیستی (به طرق و روش‌های مختلف و از زوایا و مناظر گوناگون و با استفاده از ابزارهای مختلف رسانه‌ای و فرهنگی و برای سطوح و لایه‌های مختلف اجتماعی) باید به نقادی نسبت تئوری حقوق بشر با لایحه حقوق شهروندی پرداخت و این لایحه را از وجوه مختلف (ونه صرفاً از منظر حقوقی، بلکه از زوایای فلسفی و سیاسی و نسبت آن با ایدئولوژی‌های لیبرال دموکراسی و....) مورد ارزیابی و نقادی گسترده قرار داد و طراحان پروژه طرح و مانور روی حقوق شهروندی در کابینه فعلی را به انفعال کشاند. باید به این مهم توجه داشت که هر چقدر که نیروهای انقلاب بتوانند در قلمرو کارهای فرهنگی رسانه‌ای، نئولیبرال‌های داخل کابینه و بیرون از آن را زیر ضرب گرفته و آن‌ها را وادار نمایند که به منظور رهایی از زیر فشار، ناگزیر به توضیح‌دهی و دست کشیدن از موانع خود و یا توجیه آن گردند، در آرایش کلی فرهنگی - سیاسی میان صف انقلاب و صف نئولیبرال‌ها، به نفع صف انقلابیون بوده و به تغییر توازن قوا به نفع نیروهای انقلاب کمک می‌نماید.
۱۱) ارائه گزارش‌های مستند و مستدل تحقیقی و تحلیلی و نقادانه (در قالب فیلم سینمایی، مقاله، کار در شبکه‌های مجازی و...)، به‌ویژه انتشار کتب و جزوات روشنگرانه تخصصی، نیمه تخصصی، ساده و عامه درباره تاریخ آمریکا، ماهیت نظام حاکم بر آمریکا، مشکلات و مفاسد و بحران‌های آن، رفتار ظالمانه آمریکا با دیگر کشورها و ملل، غیر قابل اعتماد بودن آمریکا، افشاء چهره مکار و غدار دولت آمریکا و تاکتیک‌های آن، افشاء پشت پرده ماسونی - صهیونیستی رژیم آمریکا و به منظور کاهش نوعی مجذوبیت و خوش‌باوری‌ای که در بعضی اقشار و لایه‌های اجتماعی مردم ما نسبت به آمریکا وجود دارد.
۱۲) حقیقت «ولایت» و نقش سرنوشت‌ساز آن در زندگی و سلوک انسان، برای جامعه ما به روشنی تبیین نگردیده است. پیروی از ولایت الهی که جوهر «عهد الست» است، وجه و مرز متمایزکننده «انسان» از دیگر مخلوقات است و ولایت به مثابه یک حقیقت تعیین‌کننده ماهیت انسانی در همه سطوح و شئون و وجوه زندگی ما ساری و جاری است. وجه سیاسی ولایت الهی که در عصر غیبت معصوم(علیهم‌السلام) در هیئت ولایت‌فقیه ظهور و فعلیت می‌یابد، نیز فارغ از اهمیت سیاسی خود دارای نقش و تأثیر سازنده و تعیین‌کننده در زندگی خصوصی و عمومی و فردی و جمعی بشر است.
اگرچه در رسانه‌های مکتوب و به‌ویژه صداوسیما درباره «ولایت» و «ولایت‌فقیه» سخن گفته شده است، اما حقیقت این است که تمرکز بر برخی وجوه معطوف به شرایط روز موجب گردیده است که بسیاری از وجوه مهم و محوری و پر‌اهمیت ولایت، مورد غفلت واقع گردد. انجام یک کار گسترده و در عین حال متمرکز بر «ولایت» و امتداد آن تا «ولایت‌فقیه» و گشودن وجوه حکمی و کلامی و معنوی و بسیار تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز آن در زندگی فردی و جمعی انسان‌ها، یکی از امور مهمی است که باید بدان پرداخت؛ به ویژه از آن رو که او، کانون اصلی تهاجم فرهنگی و جنگ‌نرم، حمله به ولایت‌فقیه و نظام سیاسی مبتنی بر امامت و به طور خاص وجود مبارک حضرت امام خامنه‌ای است که امامت حکیمانه ایشان بزرگترین مانع در مقابل پیشبرد انواع پروژه‌های نئولیبرالیستی و سکولاریستی بوده و هست. ثانیاً، با انتخابات مهم مجلس خبرگان مواجه هستیم و دشمنان نئولیبرالیست از همیشه برای آن چنگ و دندان تیز کرده‌اند؛ از این رو پرداختن به مفهوم ولایت و به تبع آن ولایت‌فقیه و دیگر شئون آن یک محور محتوایی مهم و لازم است.
۱۳) یکی از محورهای محتوایی مهم نقد مداوم آراء و آثار و اندیشه‌های روشن‌فکران سکولاریست داخل و فیلسوفان نئولیبرالیست، سوسیال دموکرات، فمینیست، نئوکان و خارجی است. باید به صورت مسلسل‌وار به تولید متون و کتب و جزوات برای مخاطبین تخصصی و نیمه تخصصی و در سطوح مختلف پرداخت و به تحلیل و نقد آراء و آثار و جهت‌گیری‌ها و افشای پشت پرده‌ها امثال «هابرماس»، «پوپر»، «آیزایا برلین»، «هانا آرنت»، «ژاک لاکان»، «سید جواد طباطبایی»، «هوشنگ گلشیری»، «احمد شاملو»، «محمدعلی همایون کاتوزیان»، «میلان کوندرا» و... پرداخت.
۱۴) یکی از محورهای محتوایی مهم، تأکید مستمر بر اقتصاد مقاومتی و نقادی علمی و مستدل و مستند استراتژی اقتصادی کابینه یازدهم است. باید در هر نقطه عطف، که استراتژی مبتنی بر «نگاه به برون» و «برون‌گرایی» در تأمین نیازهای اقتصادی جامعه دچار مشکل می‌شود، به طور مستمر بر این نکته پای فشرد که اگر به اقتصاد مقاومتی عمل می‌کردید، این‌گونه نمی‌شد.
۱۵) عدالت و عدالت‌مداری و تأکید بر حرکت در مسیر عدالت اقتصادی – اجتماعی (به عنوان یکی از مؤلفه‌های اقتصاد مقاومتی و یکی از آرمان‌ها و شعارهای انقلاب اسلامی و یکی از احکام اصلی اسلام در همه حوزه‌ها و مشخصاً اقتصاد و به عنوان یکی از اصول مورد تأکید امام راحل و امام خامنه‌ای) باید مستمراً عنوان گردد و تزاحم و تضاد عدالت‌مداری با سرمایه‌داری نئولیبرال و تضاد آن با اشرافی‌گری و تکنوکراسی و رویه‌های مطلوب کارگزارانی مورد بررسی و موشکافی و تأکید و تبیین قرار گیرد. همچنین باید کوشید تا این نکته برای افکار عمومی روشن گردد که بخش مهمی از معضلاتی چون: گرانی، بیکاری، شکاف طبقاتی و رانت‌خواری مستقیم و غیرمستقیم محصول مدل اقتصادی نئولیبرالیستی است که تکنوکرات بوروکرات‌های لیبرال بیش از دو دهه است آن را عملیاتی کرده‌اند و علی‌رغم مشکلات عدیده‌ای که پدید آورده است، می‌کوشند تا از طریق مغالطه و فریبکاری، حقیقت را از مردم پنهان نمایند. در واقع باید کوشید تا رنج و رنجش و خشم ناشی از مشکلات اقتصادی را به جای این که ضد انقلاب داخل و خارج بتوانند از آن بهره گرفته و متوجه نظام نمایند، ما در داخل بر موج آن سوار شده و جنبشی از خواست‌ها و مطالبات عدالت‌طلبانه محرومان را با محوریت امام خامنه‌ای و در ذیل ولایت سازماندهی کرده و نوک توقعات و رنجش و مطالبات آن را به صورتی کنترل‌شده و مسالمت‌آمیز و عمدتاً مبتنی بر روشنگری‌های نظری و نه خشونت و یاغی‌گری عملی، متوجه نئولیبرال‌ها و کارگزاران و حلقه‌های حضوری آن‌ها در کابینه و جاهای دیگر کرد.
 ۱۶) باید کوشید تا به مردم، مفهوم دوران گذار و اقتضائات خاص آن را فهماند و کوشش کرد تا سطح و جهت خواست‌ها و مطالبات آحاد جامعه را در نسبت با شرایط دوران گذار و منطبق با آن، تغییر داد و تعدیل کرد و در ارتباط با مشکلات و مصائب خاص دوران گذار ریشه برخی ناکامی‌ها و بسیاری از مشکلات را برای مردم عیان کرد و بدین وسیله با پدید آمدن حس تردید در خصوص کارآمدی نظام اسلامی در اذهان مبارزه کرد و یا حداقل از شدت آن کاست.

 

ب) قلمروهای اصلی حرکت فرهنگی - سیاسی نیروهای خودی

حرکت نیروهای خودی حول محورهای محتوایی پیش‌گفته، به طور هم‌زمان و گسترده در قلمروهای ذیل باید انجام شود:
    1. فعالیت در عرصه مطبوعات (روزنامه، هفته‌نامه، ماهنامه، فصلنامه و..)؛
    2. فعالیت در فضای مجازی؛
    3. فعالیت در تولید و انتشار و توزیع کتاب؛
    4. فعالیت در تولید و ساخت فیلم‌های سینمایی، فیلم‌های داستانی، سریال‌هایی برای پخش در صداوسیما و یا ارائه در شبکه خانگی.
 همه این فعالیت‌ها حول محورهای محتوایی پیش‌گفته باید ان‌شاءالله انجام شود.

 

ج) سمت‌گیری اصلی حرکت‌های فرهنگی - سیاسی نیروهای خودی

حرکت‌های فرهنگی - سیاسی نیروهای خودی، باید دو سمت‌گیری اصلی داشته باشد:
۱) سمت‌گیری سلبی؛
۲) سمت‌گیری ایجابی.
در واقع مبارزه با جنگ‌نرم باید هم سمت‌گیری سلبی داشته باشد و هم سمت‌گیری ایجابی. در سمت‌گیری سلبی، نوعاً تأکیدات بر نقد و افشاء و نشان دادن نقاط ضعف و معایب نئولیبرالیسم و نئولیبرال‌ها و کلیت جریان معاندین است، حال آن‌که در سمت‌گیری ایجابی نوعاً تکیه و تأکید بر ارائه خلاقانه مدل‌ها و تئوری‌ها و راه‌حل‌ها و نسخه‌های عملیاتی، ملهم از تفکر اسلامی و اندیشه‌های اسلام ناب محمدی(ص) و آرمان‌های انقلاب و فرامین و منویات امام خمینی و امام خامنه‌ای ‌باشد. ممکن است در یک مقاله یا یک کتاب یا یک فیلم مشخص، هردو سمت‌گیری سلبی و ایجابی وجود داشته باشد. به هرحال آن‌چه مهم است این است که هردو سمت‌گیری (به صورت در هم آمیخته در یک اثر یا به صورت تفکیک شده در آثار مختلف یا هر شکل و گونه متصور دیگر) حتماً لحاظ گردیده و فعلیت یابند. جوهر و جان سمت‌گیری سلبی و سمت‌گیری ایجابی در حرکت سیاسی فرهنگی، اولاً تقویت تفکر و فرهنگ اسلام ناب محمدی است. ثانیاً، تضعیف نئولیبرالیسم و صور مختلف سکولاریسم مدرن مد نظر می‌باشد و به منظور مقابله با رخنه فرهنگی صورت می‌گیرد.

 

بیشتر بخوانید: اصول و قواعد مقابله با جنگ‌نرم


د) وجوه اصلی حرکت‌های فرهنگی - سیاسی نیروهای خودی

حرکت‌های فرهنگی سیاسی نیروهای خودی باید دارای دو وجه اساسی باشد:
۱) «وجه روزآمد» معطوف به شرایط روز و در آمیخته با روندهای تاکتیکی؛
۲) «وجه زیرساختی» فعالیت‌ها و حرکت‌های فرهنگی – سیاسی.
در «وجه روز آمد» خود، نوعاً معطوف به شرایط عمومی کشور و جهان هستند و در ارتباط با روند حوادث و وقایع و جهت‌گیری‌های دشمن و نیازهای مقطعی و کوتاه مدت و شرایط لحظه و... قرار دارند. در وجه روزآمد، فعالیت‌ها متمرکز (فی‌المثل پاسخ‌گویی به شبهات یا تردیدهای ایجاد‌شده، حادثه پیش‌آمده در مقطع کنونی، مسائلی که در آن مقطع با آن دست به گریبانیم و نظایر این‌ها) می‌باشد؛ برای مثال: پرداختن سلبی یا ایجابی و در قلمروهای مختلف فعالیت به مباحث و موضوعاتی مثل: مذاکرات ایران و گروه ۵ + ۱، فرمایشات و منویات ولی امر مسلمین جهان در پیام سال نو و سخنرانی مشهد برای ملت ایران، گستاخی پارلمان اتحادیه اروپا در تصویب قطعنامه علیه ایران، خطر رخنه نئولیبرال‌ها به مجلس خبرگان، اغراض نئولیبرال‌ها به منظور کسب اکثریت مجلس شورا و نظایر این‌ها از نسخ پرداختن به وجه روزآمد فعالیت‌ها می‌باشد (از نسخ فعالیت‌های روز‌آمد هستند که در جای خود بسیار لازم و مفید و ضروری‌اند؛ اما به موازات پرداختن به فعالیت‌های روزآمد، باید توجه داشت که وجه دیگری از فعالیت‌ها نیز وجود دارد که دارای تأثیرگذارهای عمقی و درازمدت هستند که بسیار هم تعیین‌کننده هستند؛ این‌ها را فعالیت‌های فرهنگی - سیاسی (فعالیت‌های نظری و تئوریک و تفکری) زیرساختی می‌نامیم؛ درست مثل انجام امور اجرایی در یک کشور است. بخشی از فعالیت‌های اجرایی اقتصادی در یک کشور، معطوف گذران زندگی روزانه می‌گردد (مثلاً داد‌و‌ستد با کشورهای دیگر، خرید مایحتاج اقتصادی، فروش کالاهای تولیدی و...) و بخش دیگری که مکمل بخش اول است و در زمره امور استراتژیک است و نقش مهمی به عنوان مؤلفه اقتدار ملی دارد) معطوف به گسترش زیرساخت‌ها و امور بنیادین است (نظیر ساختن جاده‌ها، تأسیس صنایع سنگین، ساخت نیروگاه‌های برق، کسب توانمندی تولید انرژی هسته‌ای و...) که در درازمدت به شکل تعیین‌کننده‌ای براقتدار نظام و کشور و توانمندی‌های آن می‌افزاید. در فعالیت‌های فرهنگی - سیاسی نیز، وجه مهمی از فعالیت‌ها، آن‌هایی است که معطوف به زیرساخت‌های نظری است و متأسفانه در سه دهه گذشته نسبت به آن‌ها کم‌توجه بوده‌ایم و در رویارویی‌ای که با دشمن در متن جنگ‌نرم داریم، ضعف ما در فعالیت‌های زیرساختی موجب مشکلات جدی‌ای برای ما گردیده است. به عنوان چند نمونه از فعالیت‌هایی که در وجه زیرساختی باید حتماً به آن‌ها پرداخت، در ذیل اعلام می‌گردد:پرداختن سلبی یا ایجابی و در قلمروهای مختلف فعالیت به مباحث و موضوعاتی مثل: مذاکرات ایران و گروه ۵ + ۱، فرمایشات و منویات ولی امر مسلمین جهان در پیام سال نو و سخنرانی مشهد برای ملت ایران، گستاخی پارلمان اتحادیه اروپا در تصویب قطعنامه علیه ایران، خطر رخنه نئولیبرال‌ها به مجلس خبرگان، اغراض نئولیبرال‌ها به منظور کسب اکثریت مجلس شورا و نظایر این‌ها از نسخ پرداختن به وجه روزآمد فعالیت‌ها می‌باشد که در درازمدت به شکل تعیین‌کننده‌ای براقتدار نظام و کشور و توانمندی‌های آن می‌افزاید.
۱) نگارش کتبی در گزارش و بررسی نقادانه و تحلیلی تاریخ غرب (از منظر انتقادی و از زاویه نگاه حکمت اسلامی) که می‌تواند مورد استفاده دانشجویان و دانشگاهیان قرار گیرد و حتی در مراکز آموزش عالی تدریس شود و مردم علاقه‌مند و اهل مطالعه نیز از آن استفاده نمایند. این‌گونه کتب، برخلاف آثار کنونی رایج در کشور که نوعاً ترجمه بوده و یا تقلیدی از آراء نویسندگان غربی توسط مدرنیست‌های غربی است، رویکردی منتقد نسبت به مشهورات اومانیستی داشته و در مبارزه بنیادین با تفکر مدرن سکولار و تحکیم بنیان‌های اعتقادی نسبت به آرمان‌های انقلاب اسلامی و اسلام ناب محمدی بسیار مفید و موثرند.
۲) نگارش و انتشار کتبی در بررسی تحلیلی و نقادانه تاریخ تفکر غرب از دوره غرب باستان تا امروز
۳) نگارش کتب و جزوات متعدد و متکثر در مواجهه و نقد آراء و آثار فیلسوفان و متفکران غربی، مکاتب و ایدئولوژی‌ها و اندیشه‌های مطروحه در غرب مدرن و اعصار ماقبل آن، سیر تفکر غرب و... (همگی از وجه انتقادی و انتقادات ملهم از تفکر اسلامی و آموزه‌های دینی)
۴) انتشار کتب و جزوات در نقد و بررسی آثار نویسندگان غربی (به‌ویژه مدرنیست‌ها و سکولار اومانیست‌های آن‌ها) که آثار و آراء آن‌ها متأسفانه امروز بازار نشر کتاب کشور را کاملاً تحت سیطره خود قرار داده است.
۵) نگارش و انتشار کتبی در تبیین نقادانه کلیت علوم انسانی مدرن و رشته‌هایی چون: علم سیاست، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، اقتصاد و... و نیز نگارش و انتشار کتب و مقالات و رساله‌ها و جزوه‌ها به منظور تبیین وجوه مختلف ایجاد تحول در علوم انسانی در شرایط کنونی کشور.
۶) نگارش و انتشار آثار مختلف در نقد و بررسی تاریخچه روشن‌فکری در ایران و چهره‌های خائن روشن‌فکری سکولار (از «پرویز ناتل خانلری» و «علی‌اصغر حکمت» و «محمدعلی فروغی» گرفته تا «سیدجواد طباطبایی» و «همایون کاتوزیان» و...) که متأسفانه امروزه حرکت مستمری به منظور تطهیر آن‌ها وجود دارد که می‌کوشد این را در مقام مصلح و متفکر و... به جوانان ما القاء کند.
۷) انجام پژوهش‌های گسترده به منظور:
- تدوین مانیفست سینمای مطلوب انقلاب اسلامی؛
- تدوین مانیفست ادبیات واقع‌گرای آرمان‌خواه برآمده از انقلاب اسلامی؛
- تبیین وجوه مفهومی عدالت مدنظر نظام اسلامی در دوران گذار؛
- تبیین وجوه مختلف نظری و مؤلفه‌ها و اصول راهبردی اقتصاد مقاومتی و پروسه‌ها و پیش‌نیازهای مقتضی برای اجرایی کردن آن؛
- نگارش کتب و آثاری تحلیلی نقادانه درباره تاریخ آمریکا و افشاء ماهیت آن.
و موارد بسیار دیگری که باید در فرصت مقتضی بدان اشاره کرد.

 

ه) سازماندهی و تشکیلات مورد نیاز برای پیشبرد و انجام حرکت‌های فرهنگی - سیاسی

برای مبارزه با مهاجمین فرهنگی سیاسی که کاملاً تشکیلاتی و سازمان‌یافته عمل می‌کنند ما نیازمند تشکل و سازماندهی هستیم. البته در شرایط کنونی برخی تشکل‌های فرهنگی (نظیر روزنامه، خبرگزاری، سایت اینترنتی و...) داریم، اما به نظر می‌رسد نیازمند آن هستیم که توان تشکیلاتی خود را افزایش دهیم. در متن جنگ‌نرم در مقطع کنونی، نیازمند آن هستیم علاوه بر موجودی تشکیلاتی کنونی‌مان، به تأسیس تشکل‌های دیگری از این قرار بپردازیم:
    1. تأسیس دو «روزنامه» محکم اصول‌گرا که جسارت و اصول‌گرایی و استحکام «کیهان» را با نوعی توان تئوریک جمع نماید. روزنامه «کیهان» علی‌رغم صلابت و اصول‌گرایی مثال‌زدنی‌اش، از وجهه نظر تئوریک (به‌ویژه در مباحث ادبی و تا حد زیادی فرهنگی و مباحث پایه‌ای نظری دارای ضعف‌های مهمی است.) ضمن یاری دادن به «کیهان»، باید دو «روزنامه اصول‌گرای محکم و انقلابی و در عین حال دارای ویژگی تئوریک تأسیس نماییم و از طریق آن‌ها، توان نیروهای خودی در تجهیز تئوریک نیروهای انقلاب و سازماندهی و بسیج افکار عمومی اقشار متدین و انقلابی را به طرز چشم‌گیری افزایش دهیم.
    2. تأسیس سه ماهنامه اصول‌گرا که آمیزه‌ای از مباحث نظری و مباحث فرهنگی، سیاسی، اقتصادی را از هردو وجه «روزآمد» و «زیرساختی» محور کار خود قرار دهند. این ماهنامه‌های تئوریک که هم وجه روزآمد دارند و هم وجه زیرساختی، می‌توانند نقش بسیار مؤثری در تبیین مواضع و آرمان‌های انقلاب، ترویج فرهنگ اسلامی، پیشبرد اهداف انقلاب و نظام و به‌ویژه مقابله با جنگ‌نرم دشمن داشته باشند و در خصوص نقد علوم انسانی مدرن و بسترسازی برای تحول در علوم انسانی و نظام آموزشی دانشگاهی علوم انسانی نیز می‌توانند بسیار مؤثر باشند.
    3. تأسیس سه فصلنامه تخصصی با وجه روزآمد و زیرساختی و البته بیشتر متمرکز بر فعالیت زیرساختی.
    4. تأسیس اندیشکده‌های متعدد تخصصی و نیمه‌تخصصی که در هردو قلمرو «روز آمد» و «زیرساختی» فعال باشند و ملاحظات «استراتژیک» و «زیربنایی» را مدنظر داشته باشند. درباره اندیشکده‌ها و وظایف و برنامه‌های عملیاتی هریک باید جداگانه صحبت کرد. اجمالاً باید گفت که اندیشکده‌ها می‌توانند در سه محور فعالیت تخصصی تعریف شوند:
 الف) اندیشکده‌های استراتژیک روز‌آمد که وظیفه رصد فعالیت‌های دشمن را نیز برعهده دارند؛
 ب) اندیشکده‌های تئوریک زیرساختی؛
 ج) اندیشکده‌های ترکیبی زیرساختی و روزآمد.

    5. کمک به بچه مسلمان‌های اهل قلم و اهل فکر و اهل نظر برای راه‌اندازی و فعالیت گسترده انتشاراتی، راه‌اندازی زنجیره‌ای از ناشرین مسلمان و متعهد و انقلابی که با کار تولیدی انبوه (کتب، جزوات و....) وارد میدان شده و آرایش نیروها در بازار نشر کتاب را دگرگون نمایند.
    6. به منظور برنامه‌ریزی و سازمان‌دهی و هماهنگ کردن فعالیت‌ها و حرکت‌های همه این مجموعه‌ها، خوب است که یک «قرارگاه ستاد مشترک فرماندهی مبارزه با جنگ‌نرم» تأسیس شود. این قرارگاه، وظیفه هماهنگ کردن نیروها و برنامه‌ریزی‌های کلی و استراتژیک و پشتیبانی و در کل فرماندهی روندهای متکثر و محورهای عملیاتی متعدد در عرصه جنگ‌نرم را برعهده گیرد. هدف کلی همانا به راه‌انداختن یک حرکت پرفشار روشنگرانه فرهنگی – سیاسی، به منظور مقابله با جنگ‌نرم باشد.
* * *
در صورت موافقت با کلیات طرح عملیاتی پیشنهاد‌شده، می‌توان به تفکیک و با تفصیل و بیان جزئیات، در خصوص وظایف هریک از این تشکل‌ها و برنامه‌های آن‌ها و تقسیم کار میان ایشان و موضوعات دیگر سخن گفت. ان‌شاءالله.


منبع: کتاب نقد حال، دفتر اول؛ شهریار زرشناس؛ نشر معارف؛ قم؛ 1393.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط