ویژگی‌های مدینه ولایی دوران گذار

نگاهی به تاریخ حیات آدمی و جریان ظهور و انحطاط و سپس انقراض عوالم تاریخی نشان می‌دهد که هر عالم تاریخی که بر پایه عهدی پدیدار گردیده است، در سیر تطور خود و از زمان گرفتاری در سیر انحطاطی تا زمانی که توسط عالم دیگری جایگزین می‌گردد
يکشنبه، 4 شهريور 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ویژگی‌های مدینه ولایی دوران گذار
انقلاب اسلامی وظیفۀ تاسیس مدینۀ ولایی دوران گذار را عهده‌دار است
 
چکیده
نگاهی به تاریخ حیات آدمی و جریان ظهور و انحطاط و سپس انقراض عوالم تاریخی نشان می‌دهد که هر عالم تاریخی که بر پایه عهدی پدیدار گردیده است، در سیر تطور خود و از زمان گرفتاری در سیر انحطاطی تا زمانی که توسط عالم دیگری جایگزین می‌گردد، یک دوران گذار را طی می‌کند. در سراسر تاریخ مضبوط و مکتوب بشر در پروسه ظهور و افول و سقوط عالم‌ها و تمدن‌ها می‌توان در حد فاصل بحران انحطاطی فراگیر یک عالم تاریخی تا زوال نهایی آن، این دوران گذار را مشاهده کرد.

تعداد کلمات 3195/ تخمین زمان مطالعه 16 دقیقه
ویژگی‌های مدینه ولایی دوران گذار


مقدمه

در سیر تاریخ غرب باستان، در بررسی تطور روم باستان می‌توان مشاهده کرد که از قرن دوم میلادی [مشخصاً پس از قتل امپراطور «کومودوس» در سال ۱۹۲ م] سیر انحطاطی عالم غرب باستان و تمدن رومی آغاز می‌گردد و یک دوران گذار آغاز می‌شود که حدود دو قرن بعد، در پایان قرن چهارم میلادی، به انقراض کامل غرب باستان و ظهور غرب قرون وسطی می‌انجامد؛ یا در مثالی دیگر می‌توان به آغاز سیر انحطاطی غرب قرون وسطایی از قرن دوازدهم میلادی توجه کرد که به نحوی دوران گذار تدریجی به عالم غرب مدرن را رقم می‌زند تا سرانجام در اواخر قرن ۱۴ میلادی، عالم مدرن ظاهر می‌شود و به بسط خود می‌پردازد.
 دوران‌های گذار در تاریخ، به یک معنا نشانه آغاز یک پایان هستند که در سیر تطور خود، نهایتاً به مرگ قطعی عالم پیشین و طلوع و تولد عالم جایگزین می‌انجامند. در تاریخ غرب مدرن نیز به جرأت می‌توان گفت که از آغاز قرن بیستم، سیر انحطاطی عالم مدرن آغاز گردیده و به همراه خود یک دوران گذار از غرب مدرن به عالمی که ناسخ غرب مدرن است را رقم زده است. اینکه مردم این زمان تا چه حد از وقوع این دوران گذار آگاهند و یا اصلاً انحطاط عالم مدرن را می‌پذیرند یا نه، چیزی را در حقیقت امر تغییر نمی‌دهد. هرچند برخی متفکران برجسته غربی و غیر غربی، تلویحاً و یا صراحتاً به سیر انحطاطی عالم مدرن اشاره کرده‌اند و از آغاز یک پایان و به نحوی گذار تاریخی [بدون نام بردن صریح از آن] سخن گفته‌اند، از این دست متفکران می‌توان به کسانی چون «نیچه»، «هایدگر»، از جهاتی «اشپینگلر» و «شهید سیدمرتضی آوینی» اشاره کرد.
 به تمامیت رسیدن فلسفه مدرن و ظهور جریان پسامدرنیسم، خود ویران‌گر و فرو ریختن بنیان‌های هویتی عالم مدرن و در پی آن تعمیق و شدت‌یابی بحران فراگیر انحطاطی در جهان مدرن غربی و غرب‌زده - که بیش از یک قرن است خود را در شئون مختلف فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و همه وجوه تمدنی عالم مدرن نیز ظاهر کرده است - از مظاهر و جلوه‌های دورانی است که می‌توان آن را «آغاز یک پایان» نامید. در چنین وضعیتی است که مفهوم «دوران گذار» صورت گویا و روشن‌گر پیدا می‌کند.انقلاب اسلامی ایران، به عنوان یک انقلاب طلیعه‌دار، نقش بسیار مهم و تعیین‌کننده تزریق خود‌آگاهی بیدارگر و جهت‌دهنده به روند فراگیر گذار تاریخی در جهان امروز و فردا را بر عهده دارد و این البته در طول نقش خاص وجودی‌ای است که این انقلاب در ایران امروز در مسیر تحقق «مدینه ولایی دوران گذار» بر عهده دارد.
هر چه به لحاظ زمانی و وجودی، در دل دوران گذار بیشتر فرو برویم، شاهد بروز سرخوردگی و ناامیدی بیشتر از مدرنیته و کوشش دم‌افزون، به منظور چشم دوختن بر افقی دیگر، نزد بشر مدرن غربی و غرب‌زده خواهیم بود و این اتفاقی است که در سراسر سیاره زمین در قالب انبوه ظهورات مدرنیته‌ستیزی، توجه به آئین‌های شبه مذهبی شرقی [نظیر هندوئیسم، بودائیسم، ذن، تائوئیسم و...] شیوع روحیه و نگرش ابزورد، سیطره نوسوفسطایی‌گری پسامدرن، گسترش توجه به عوالم و تجارب معنوی و عرفانی، بسط نفوذ اسلام در اروپا، ظهور امواج بیداری اسلامی نزد ملل مسلمان، افزایش نفوذ دین در زندگی فردی و اجتماعی بشر معاصر و... . هم‌اینک نیز شاهد آنیم و بزرگ‌ترین واقعه رمزی تأثیرگذار و تعیین‌کننده و جهت‌دهنده به این دوران گذار، ظهور انقلاب اسلامی در ایران است.
با ظهور انقلاب اسلامی ایران، دوران گذار جهان و بشر از عالم ممسوخ مدرن، رنگ و صبغه و وجۀ خودآگاهانه و خاص پیدا می‌کند. در حقیقت، نقش محوری‌ای که انقلاب اسلامی ایران در متن دوران گذار بشر معاصر، در مقام یک حرکت جهت‌دهنده پیشتاز تعیین‌کننده بر عهده گرفته است، به روشنی از سمت و سو و جهت ماهوی تاریخ آینده بشر حکایت می‌کند.
انقلاب اسلامی ایران، به عنوان یک انقلاب طلیعه‌دار، نقش بسیار مهم و تعیین‌کننده تزریق خود‌آگاهی بیدارگر و جهت‌دهنده به روند فراگیر گذار تاریخی در جهان امروز و فردا را بر عهده دارد و این البته در طول نقش خاص وجودی‌ای است که این انقلاب در ایران امروز در مسیر تحقق «مدینه ولایی دوران گذار» بر عهده دارد. یک جمع‌بندی از آن‌چه تاکنون گفتیم حکایت‌گر آن است که:
اولاً، تاریخ بشر از حیث جهانی در فاز بحران انحطاطی غرب مدرن و دوران گذار تاریخی از غرب و غرب‌زدگی مدرن قرار دارد.
 ثانیاً، انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب طلیعه‌دار ظهور انقلاب‌های دینی و پیشتاز - که متذکر به حقیقت دین و عهد امانت می‌باشد - نقشی مهم و تعیین‌کننده و تأثیرگذار در ایجاد و تقویت خود‌آگاهی دینی و جهت‌دهی اسلامی به سمت و سوی عمومی حرکت دوران گذار در مقیاس جهانی بر عهده دارد.
 ثالثاً، انقلاب اسلامی در ایران، ضمن ایفای نقش مهم بسط و تعمیق خودآگاهی و جهت‌دهی اسلامی آگاهانه به پروسه دوران گذار و هدایت آگاهانه آن در مسیر صحیح، وظیفه بزرگ تأسیس مدینه ولایی دوران گذار به منظور بسترسازی جهت ظهور و مبارزه با استکبار مدرن و تحقق وجوه و جلوه‌ها و شئونی از یک جامعه اسلامی در عصر غیبت را نیز داراست [البته با توجه به محدودیت‌های ذاتی نشئت‌گرفته از شرایط غیبت معصوم و پی‌آمدهای معرفتی و عینی ناگوار آن و نیز مشکلات فوق‌العاده زیاد ناشی از سیطره جهانی اومانیسم و سکولاریسم که اگرچه در فاز بحران انحطاطی به سر می‌برند، اما به هرحال هنوز قدرت غالب و مسلط جهان هستند]. البته درحد مقدورات و توان و بضاعت و امکانات بسیار ناچیز و اندک و محدود کنونی که ریشه در استیلای جهانی استبداد استکبار مدرنیستی لیبرال سرمایه‌داری دارد، تأسیس مدینه ولایی دوران گذار در پروسه گذار تاریخی از حیث جهانی و نیز در ایران، می‌تواند نقش مهمی را در تسریع و تعمیق عبور تاریخی از عالم مدرن و نیز بسترسازی برای ظهور ایفا نماید.
 

خصایص و وظایف اصلی مدینه ولایی دوران گذار

اصلی‌ترین وظیفه یا به تعبیری رسالت «مدینه ولایی دوران گذار» کوشش در جهت بسترسازی برای ظهور است که از طریق بسط و تعمیق بیداری و خودآگاهی اسلامی و بسیج و تجهیز بینشی و تهییج عاطفی مردمان در مسیر ظهور عملی می‌گردد. از لوازم تحقق آن، کوشش در خصوص اعمال عدالت اسلامی در شئون مختلف آن [به‌ویژه عدالت اقتصادی – اجتماعی] در مرتبه و درجه‌ای قابل قبول و ممکن در اجتماع می‌باشد. مدینه ولایی دوران گذار هم‌چنین وظیفه دارد که امر مبارزه با سیطره استکبار مدرن با محوریت استکبار لیبرال سرمایه‌داری و کاست حاکمان یهودی - ماسونی را در عصر غیبت، با اقتدار و قاطعیت پیش برده و ضمن ترویج خود‌آگاهی دینی ضد مدرنیستی در افکار عمومی جهانی، در حد توان، زمینه بسیج مستضعفین و به‌ویژه مسلمانان علیه نظام سلطه‌جهانی کفر و شرک اومانیستی را فراهم نماید.
 در یک بیان موجز و فهرست‌وار، می‌توان مؤلفه‌های اصلی مدینه ولایی دوران گذار را این‌گونه فهرست کرد:

۱. مدینه ولایی دوران گذار نظر به باطن مدینۀ‌النبی و احیای عهد دینی دارد و می‌کوشد با الهام‌گیری از آن تا جایی که ممکن و میسر است، نظام مدینه‌ای در افق مدینۀ‌النبی و عهد دینی را محقق نماید. هر چند روشن است تحقق عالم و تمدن اسلامی در معنای دقیق کلمه در عصر غیبت و روزگار سیطره کاست حاکمان یهودی - ماسونی اومانیست و لیبرالیست عملی نبوده و در دوران گذار باید کوشید تا هر چقدر که ممکن و میسر است، به افق وجودی باطن مدینۀ‌النبی حتی‌الامکان نزدیک و نزدیک‌تر گردید. ان‌شاءالله.
۲. سنگ بنای مدینه ولایی دوران گذار بر پایه تمسک به ولایت الهی قرار دارد که تجسم عینی آن با محوریت ولایت‌فقیه در نظام مدینه تحقق می‌یابد و با بسط اراده ولیّ‌فقیه در شئون و سطوح مختلف، عملاً در تمام ذرات حیات فردی و اجتماعی جریان و سریان پیدا می‌کند.
 همین وجه ولایی است که صبغه دینی و مقدس به نظام مدینه می‌بخشد و آن را از تمدن‌ها و مدینه‌های طاغوتی و جاهلی اومانیستی سکولاریستی عصر مدرن متمایز می‌سازد و در تقابل با آن‌ها قرار می‌دهد. محوریت ولایت‌فقیه در نظام مدینه ولایی دوران گذار چون عینیت‌بخش ولایت الهی است، فلذا موجب نورانیت دل‌ها و جان‌های مردم مدینه گردیده و کلیت مدینه ولایی دوران گذار را در سطوح و به میزان و درجات و مراتب مختلف در تقابل با نظام جهانی فکر و ظلم استکباری و مظاهر مختلف غرب مدرن و خطر استیلای تکنیک‌زدگی و از خودبیگانگی برآمده از اومانیسم مصونیت می‌بخشد.
٣. اساس و شاکله ولایی این مدینه، به نحوی رابطه «امامت امت» در اجتماع ایجاد می‌کند که در آن چارچوب، اعضای امت اسلامی فراتر از مرزهای اعتباری و بی‌پایه و پوسیده و نفسانی و جاهلی تقسیم‌بندی‌هایی چون «شهروند محوری» یا «طبقه محوری» و یا «ناسیونالیسم» قرار می‌گیرند و از اسارت تقابل‌های «فرد» و «جمع» و «فردگردایی» و «جمع‌گرایی» [که همگی از مظاهر اومانیسم و سوبژکتیویته مدرن هستند] رها می‌گردند و حول مدار «مصالح انسانیت» که جوهر آن در آموزه‌های دین ظاهر گردیده و از طریق رهبری و هدایت «امام» به طور عینی و آشکار تبیین و ترسیم می‌گردد، به وحدت مبتنی بر عدالت دست می‌یابند و در ساحت «امت» قرار می‌گیرند؛ امتی که در جان خود نظر به مدینۀ‌النبی دارد و می‌کوشد درحد امکان، معنای اصیل «امت اسلامی» را تجسم و عینیت بخشد. البته این نکته بسیار مهم لازم به تأکید است که تحقق رابطه امامت - امت امری تشکیکی و ذومراتب و تدریجی است و از زمان تأسیس مدینه ولایی دوران گذار و ورود اشخاص و گروه‌ها و افراد به ساحت امت تا زمان غلبه تام و تمام مدل «امامت ۔ امت» بر نسبت‌ها و رابطه‌های طبقاتی و شهروند‌محوری لیبرالی و فردگرایی‌ها و جمع‌گرایی‌های موسوم اومانیستی، ممکن است زمان طولانی‌ای سپری گردد و حتی در مراحل متکامل، تحقق مدینه ولایی دوران گذار و عبور از ساحت طبقه محوری و یا دیگر اقسام سوبژکتیویته مدرن به ساحت امت نیز ممکن است. در گروه‌های زیادی از افراد و اشخاص ممکن است به دلیل باقی ماندن رگه‌هایی از سیطره تمدن‌های غربی یا غرب‌زده مدرن، تمایلات سوبژکتیویستی و نفسانیت محوری‌های فردانگارانه و یا جمع‌انگارانه و کشاکش‌های طبقاتی بر محور عقل معاش اومانیستی وجود داشته باشد و این برخاسته از اقتضائات دوران گذار در عصر سیطره استبداد لیبرال سرمایه‌داری مدرن است.

 

بیشتر بخوانید: ویژگی های انقلاب اسلامی ایران


عبور از اقسام مختلف سازماندهی‌های سیاسی مرسوم در اجتماعات مدرن [اعم از شهروند‌محوری‌های فردانگار لیبرالی یا انواع کلکتیویسم‌ها و جمع‌انگاری‌های ناسیونالیستی و سوسیالیستی و... که در نهایت و در باطن و در ماهیت همگی به یک ماهیت رجوع دارند و آن سیطره اسم نفس‌اماره است] به ساحت امت و سازماندهی نظام اجتماعی - سیاسی بر پایه «امامت- امت» در مدینه ولایی دوران گذار، اگرچه به معنای تحقق عالم دینی نیست، اما از نشانه‌های مهم نزدیک شدن طلوع آن می‌تواند باشد. البته تحقق صورت کامل و تام و تمام و آرمانی نظام «امامت- امت» فقط با ظهور و بسط عالم دینی امکان‌پذیر است و از دوران گذار باید با توجه به امکانات و اقتضائات این دوران، انتظار داشت. فعلاً و در شرایط کنونی، در ایران اسلامی امروز ما، در مراحل آغازین و اولیه و مقدماتی پی‌ریزی بنیان‌های مدنیت ولایی دوران گذار قرار داریم و اگرچه حیات اجتماعی - سیاسی کشور با محوریت نظام ولایت‌فقیه و مناسبات مبتنی بر نظام «امامت- امت» سازمان گرفته است، اما هنوز تا فرا رفتن از اقتضائات ومشهورات و مناسبات و ساختارهای مدرنیستی به جای مانده از دوران سیطره استعمار مدرن و محدودیت‌های تحمیلی ناشی از فشارهای استکبار جهانی، راه پرپیچ‌و‌خم و شاید طولانی‌ای وجود دارد. هر چند پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس نظام ولایت‌فقیه در ایران امکان‌ها و چشم‌اندازهای امیدبخشی را در جهت تحقق و پیشبرد مدینه ولایی دوران گذار پیش روی ما گسترده است و عملاً پی‌ریزی بنیان‌های آن را آغاز کرده و رقم‌زده و در برخی افق‌ها بسیار پیش برده است. در حقیقت با ظهور انقلاب اسلامی در ایران و کوشش در مسیر تأسیس مدینه ولایی دوران گذار، برای نخستین بار در تاریخ بشر، مؤلفه‌ای به نام اراده خودآگاه، به قلمرو پروسه عبور و گذار تاریخی از یک دوره به دوره دیگر وارد گردیده و نقشی مؤثر و تعیین‌کننده نیز در پیشبرد و جهت‌دهی به این گذار بر عهده گرفته است.
۴. مدینه ولایی دوران گذار، مدینه‌ای عدالت‌مدار است و یکی از مؤلفه‌های مهم بسط و تعمیق عدالت محوری، به‌ویژه در قلمروهای اقتصادی - اجتماعی، قرار گرفتن نظام اقتصادی مدینه ولایی دوران گذار بر پایه نحوی نظام «پساسرمایه‌داری» است که متناسب با شرایط و اقتضائات دوران گذار می‌باشد و با نفی سرمایه‌داری پیرامونی وابسته مستعمراتی استعمار ساخته، جایگزین آن گردیده است. این نظام اقتصادی «پساسرمایه‌داری» را می‌توان با عنوان «اقتصاد عدالت‌مدار معنوی دوران گذار» نیز توصیف کرد. نظام اقتصاد «پساسرمایه‌داری» مدینه ولایی دوران گذار با نفی و در هم شکستن سیطره سرمایه‌های بزرگ انحصاری، فضایی را برای رونق وجه مردمی اقتصاد از طریق گسترش کمی و ارتقای توان کیفی تولید و توزیع کوچک و نیز بسط حضور و نفوذ صناعت دوران گذار فراهم می‌سازد. در چارچوب «اقتصاد پساسرمایه‌داری دوران گذار» [که تشریح آن نیازمند مجال دیگری است، اما در گفتار آیا ایران در ساحت مدرنیته آینده‌ای دارد؟ به اختصار اشاراتی درباره آن آمده است] «عدالت» به عنوان مؤلفه اصلی و وجه ممیز آن از اقتصادهای اومانیستی سکولاریستی مطرح می‌شود. در این چارچوب، عدالت، نه بر پایه نگاه منفعت‌انگارانه سوبژکتیویستی مدرن [در انواع فردانگار و یا جمع‌انگار آن] که بر بنیان مصالح انسانیت و با رجوع به حقیقت «انسانیت» [و نه لزوماً انسان در مفهومی که میشناسیم] تعریف می‌شود و در برخی شئون و مراتب ظهور خود، ناظر به نفی استثمار و تأمین حداقل‌های زندگی انسانی به جهت ایجاد فرصت برای آدمی به منظور قرار گرفتن در مسیر زندگی الهی و رشد و کمال وجودی می‌باشد.مدینه ولایی دوران گذار، مدینه‌ای عدالت‌مدار است و یکی از مؤلفه‌های مهم بسط و تعمیق عدالت محوری، به‌ویژه در قلمروهای اقتصادی - اجتماعی، قرار گرفتن نظام اقتصادی مدینه ولایی دوران گذار بر پایه نحوی نظام «پساسرمایه‌داری» است که متناسب با شرایط و اقتضائات دوران گذار می‌باشد و با نفی سرمایه‌داری پیرامونی وابسته مستعمراتی استعمار ساخته، جایگزین آن گردیده است.
باید به این نکته مهم توجه کرد که «اقتصاد پساسرمایه‌داری مدینه ولایی دوران گذار» یک اقتصاد سوسیالیستی نیست. اقتصاد پساسرمایه‌داری دوران گذار در چارچوب یک مدینه ولایی دینی سامان می‌یابد و منبع الهام آن، آموزه‌های اسلامی است و رجوع به فرامین الهی قرآن عظیم و معارف قدسی دارد و ماهیتاً با سوسیالیسم مدرن که جوهری اومانیستی سکولاریستی دارد، متباین و متقابل است. سوسیالیسم مدرن نوعی از انواع اصالت دادن به نفس اماره جمعی بشر، فلذا صورتی از صور ظهور و بروز اومانیسم و سوبژکتیویته مدرن می‌باشد، حال آن‌که اقتصاد پساسرمایه‌داری مدینه ولایی دوران گذار که بر بنیان عدالت و معنویت بنا می‌گردد، حرکتی در جهت مسیر نفی عالم مدرن و عبور از ساحت نیست‌انگاری آن است. به لحاظ مدل اقتصادی نیز، مؤلفه‌های اقتصاد پساسرمایه‌داری مدینه ولایی دوران گذار با مؤلفه‌های اقتصاد سوسیالیستی مدرن [اموری نظیر نفی هر نوع مالکیت خصوصی بر ابزار تولید حتی مالکیت‌های کوچک غیر انحصاری، حاکم کردن نظام تولید و توزیع اشتراکی در کشاورزی، نفی وجود بخش توزیع کوچک و مستقل خصوصی و...] مبنائاً تغایر و تفاوت و تباین دارد. روح حاکم بر سوسیالیسم مدرن همچون سرمایه‌داری لیبرال و نئولیبرال مدرن، روحی تکنوکراتیک است که در تفسیر مدرنیستی اقسام مختلف سوسیالیسم مدرن از اندیشه ترقی و تکنولوژی ریشه دارد. حال آن‌که یکی از وجوه مهم اقتصاد پساسرمایه‌داری مدینه ولایی دوران گذار، اقتصاد عدالت‌مدار معنویت محور دوران گذار نفی کامل تلقی مدرنیستی از تاریخ و اندیشه ترقی و تکنوکراسی و تکنولوژی است.
۵. مدینه ولایی دوران گذار در قلمرو کوشش به منظور عبور از عالم مدرن و در مسیر مقابله با تکنوکراسی مدرن و مظاهر و شئون مختلف آن و نیز عبور از چارچوب بسته و بحران‌زای تکنولوژی اومانیستی، نظر به تأسیس نحوى صناعت کوچک معنوی دوران گذار باید داشته باشد که به طور ماهوی با تکنولوژی مدرن مغایر و مخالف است و می‌توان گفت در تقابل با آن قرار دارد. در خصوص صناعت کوچک معنوی دوران گذار، در فرصت مقتضی سخن خواهیم گفت. ان‌شاءالله.

۶. یکی از مؤلفه‌ها و وظایف مهم مدینه ولایی دوران گذار در روزگار سیطره استبداد استکبار مدرن به سرکردگی امپریالیسم سرمایه‌داری نئولیبرال، بحران‌آفرینی علیه نظام جهانی سلطه استکبار اومانیستی سکولاریستی در سطوح و وجوه و مراتب و از منظرهای مختلف می‌باشد. این مبارزه در مقاطع و قلمروهای مختلف می‌بایست انواع و صور و اقسام و اشکال مختلفی به خود بگیرد و چنین نیز هست؛ اما در همه حال یک هدف اصلی را دنبال می‌کند و آن مبارزه علیه کفر و ظلم استکبار مدرن و کوشش در مسیر ضربه زدن و نهایتاً براندازی امپراطوری شیطانی کاست یهودی ماسونی حاکمان پنهان جهانی و مقابله با توطئه‌های آنان می‌باشد.
 ۷. یکی از مؤلفه‌ها و وظایف بزرگ و محوری مدینه ولایی دوران گذار، کوشش فراگیر و گسترده و همه‌جانبه در مسیر بسترسازی برای ظهور می‌باشد. این کوشش گسترده و این وظیفه بزرگ را می‌توان اصلی‌ترین رکن مدینه ولایی دوران گذار و مهم‌ترین هدف تأسیس این مدینه دانست. مدینه ولایی دوران گذار، مأموریت بسیار مهم تهییج عاطفی و تجهیز فکری و بسیج و سازماندهی عملی مؤمنین و مستضعفین در مسیر بسترسازی برای ظهور را بر عهده دارد. البته این مؤلفه‌ها و مأموریت مدینة ولایی دوران گذار با مؤلفه‌ها و وظایف پیش‌گفته این مدینه کاملاً مرتبط است و به یک اعتبار می‌توان آن را مهم‌ترین ویژگی و مؤلفه و مأموریت آن دانست. مجموعه خصایص و وظایفی که نام بردیم یک کلیت واحد منسجم را تشکیل می‌دهند و می‌توانند ضامن ارتقای خودآگاهی شیعی و پاسداری از مرزهای اعتقادی تشیع در عصر غیبت و حفظ عزت و استقلال مردم ایران و در عین حال ضامن استحکام و تعمیق و تداوم حکومت اسلامی در ایران و افزایش اقتدار و بسط نفوذ آن و نیز گسترش و تعمیق موج بیداری اسلامی در سراسر منطقه و جهان باشند و در عین حال جان و دل مؤمنین را به گونه‌ای رشد دهد و کمال بخشد که به تدریج شایستگی لازم برای دیده دوختن به انوار مبارک وجود مقدس منجی عالم را به دست آورند.
 در شرایط کنونی در سلوک مبارک به منظور تأسیس مدینه ولایی دوران گذار، چهار گام مهم باید برداشته شود:

۱- ایجاد انسجام هرچه بیشتر در ساختار سیاسی نظام اسلامی و کل ارکان اجتماع در ذیل اراده مقام منیع ولایت‌فقیه به عنوان امام امت مسلمین جهان به منظور بسط تمام‌عیار اراده ولایی در همه سطوح و لایه‌ها و سلول‌های زندگی اجتماعی و سیاسی به معنای اعم آن. یکی از لوازم تحقق این مهم، حذف کامل جناح نئولیبرال و دنباله‌های آشکار و پنهان سکولار لیبرال آن‌ها از همه سطوح مدیریتی و حکومتی است.
۲- انجام یک انقلاب بزرگ در قلمرو فنی با محوریت تأسیس و بسط «صناعت کوچک غیر مدرن خاص «دوران گذار» که بر پایه و بسط نحوی «علم معنوی غیر مدرن» قرار دارد. به موازات تأسیس و بسط صناعت کوچک غیر مدرن (معنوی) دوران گذار می‌توان و باید در قلمروها و حوزه‌های مورد نیاز و ضروری دفاعی و اقتصادی به گسترش امکانات در چارچوب صنایع بزرگ مدرن نیز پرداخت.
۳- انجام یک انقلاب بزرگ اقتصادی به منظور تأسیس نظام اقتصاد پساسرمایه‌داری دوران گذار (اقتصاد عدالت‌مدار معنوی دوران گذار).
۴- انجام یک انقلاب فرهنگی فراگیر بزرگ متحول‌کننده با محوریت نقد علوم انسانی مدرن و بسط خودآگاهی انتقادی نسبت به آن و کاستن از نفوذ هژمونیک کنونی آن. این انقلاب فرهنگی مختص و منحصر به دانشگاه‌ها نبوده [اگرچه یک رکن بسیار مهم آن مربوط به ایجاد تحول در نظام آموزش دانشگاهی و جهت‌گیری حاکم بر آن و تغییر بنیادین متون درسی رشته‌های علوم انسانی و تغییر بخشی از بافت اساتید کنونی می‌باشد] و لزوماً باید حوزه‌هایی چون بازار نشر کتاب، مطبوعات، سینما و تئاتر، اینترنت و... را در بر گیرد. باید توجه داشت که تقلیل مفهوم مبارک انقلاب فرهنگی به ترویج برخوردهای سطحی و کلیشه‌ای انتظامی با نحوه پوشش دانشجویان و گرفتاری در ظاهرگرایی‌های بی‌باطن، می‌توان چونان فاجعه‌ای باشد که هر نوع انقلاب فرهنگی حقیقی و اصیل را در نطفه خفه نماید و ما را بیش از پیش، در اسارت سخن سکولاریستی علوم‌انسانی گرفتار نگه دارد.


منبع: کتاب نقد حال، دفتر اول؛ شهریار زرشناس؛ نشر معارف؛ قم؛ 1393.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.